جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 159
مبانی نظری جاودانگی انسان از دیدگاه فخررازی - ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن موسی وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوال از جاودانگی انسان از دیرباز دغدغه بشر بوده است و سعی او برای یافتن پاسخی به این سوال مشهود است. کیفیت دفن مردگان در انسانهای بدوی نشان دهنده اهتمام و توجه آنها به مساله حیات پس از مرگ بوده است. آنچه که درباره جاودانگی انسان مطمح نظر است و می تواند به عنوان مبانی جاودانگی انسان مورد پرسش، استدلال و یا نقد واقع شود در پنج محور خلاصه می شود: دو ساحتی بودن انسان، جوهریت بعد دوم، تجرد بعد دوم انسان، اصالت ساحت مجرد انسان، بقا یا جاودانگی نفس انسانی. در این راستا توجه به باور مربوط به جاودانگی نفس و روح وتأمل در مورد آن در میان فرقه هایی که هنوز به قدرت خواندن و نوشتن دست نیافته بودند به ویژه اقوام آفریقا، استرالیا، آمریکا و آسیا بسیار حائز اهمیت است.از یک طرف اعتقاد به تناسخ نفوس و از سوی دیگر، پرستش نیاکان، پیوندی جدایی ناپذیر با جاودانگی نفس و زندگی پس از مرگ دارد. لازم است ذکر شود که میان پرستش نیاکان با تقدیس مردگان و تکریم آنها پس از مرگ تفاوت وجود دارد. تکریم در گذشتگان جزء پاره ای از آداب و رسوم است در صورتی که پرستش نیاکان، یعنی افراد برگزیده ای که نقش قابل توجهی در زندگی اقوام خود ایفا نموده اند، جزء عناصر بنیادی باورهای مردم و ادیان ابتدایی اقوام ذکر شده محسوب می شود و حیات جاودان دارند.این رساله به بررسی اندیشه های سه متفکر جهان اسلام یعنی فخر رازی، ابن عربی و ملاصدرا می پردازد و دیدگاه های ایشان پیرامون این پنج محور مطرح شده را واکاوی می کند. ضمن اینکه اقسام جاودانگی و کیفیت جاودانگی انسان و بررسی ملاک انسانیت انسان و تعریف انسان نیز از مباحث این رساله می باشد.
بررسی و تبیین جایگاه نبوت در نظر دو فیلسوف ری (محمد‌بن‌زکریای رازی و ابوحاتم رازی)
نویسنده:
نیره کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بشر همواره با موضوع نبوت و ولایت یک انسان کامل روبه‌رو بوده است. از این‌رو همواره نیاز به اثبات ضرورت ارسال رسل و هدایت انسان از طریق وحی الهی، از طرف متفکران و اندیشمندان وجود داشته است. در راستای همین مباحث دو تن از متفکران قرن چهارم هجری در شهر ری در دو موضعی کاملاً متفاوت به بیان نظرات خود پرداخته‌اند. ابوحاتم رازی، داعی بزرگ اسماعیلی و صاحب کتاب "اعلام النبوه" شرح مناظراتش با محمد‌بن‌زکریای‌رازی طبیب و فیلسوف هم شهری و هم دوره خود را درباره نبوت، در این کتاب بیان کرده است. طبق گزارشات ابوحاتم در این کتاب، محمد‌بن‌زکریا از موضعی عقل‌گرایانه به رد ضرورت ارسال رسل می‌پردازد و ابوحاتم دیدگاه وی را رد می‌کند و همچنین اهمیت وجود دین و ضرورت بعثت انبیاء را بیان می‌نماید. در این پژوهش در پی آنیم تا دلایلی را که ابوحاتم از محمد‌بن‌زکریای‌رازی در نفی و انکار ضرورت نبوت نقل کرده را بیان کنیم و همچنین پاسخ‌های ابوحاتم در اثبات نبوت و دفع شبهات محمد‌بن‌زکریا را بررسی کرده و با بررسی آثار هر یک از دو متفکر و دیگر عوامل موثر در شکل‌گیری اندیشه‌های آنها به تحلیل شرح مناظره بپردازیم.
بررسی معرفت‌شناسی دین با تاکید بر آراء جان هیک بر اساس کتاب تفسیری از دین
نویسنده:
فاطمه‌ واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر یک از ما آدمیان مجموعه یی از باورها را دارد و به دشواری می توان پذیرفت که همه ی باورها صادق باشند.یکی ازبارزترین نشانه های این موضوع شمار زیاد باورهایی است که همه روزه بر کذب شان توجه می یابیم.این بدان معنا است که در هر مجموعه از باورها احتمال کذب بعضی می رود، در مقام موجود عقلانی ، باید تلاش کنیم تا تنها باورهایی صادق داشته باشیم و این خود نیازمند آن است که به گونه یی باورهای صادق را از باورهای کاذب تشخیص دهیم.کاربست دقایق ، روش ها و روی کردهای معرفت شناسی در خصوص باورها و اعتقادات دینی زمینه ساز معرفت شناسی باور دینی است که البته بی ریشه یابی های تاریخی نیز نیست.پرسش از ماهیت و جای گاه ایمان دینی ،متالهان و فلاسفه را دست کم از نخستین سده های پیدایش مسیحیت به خود مشغول داشته است.این رساله ترجمه بخش معرفت شناسی کتاب تفسیری از دین جان هیک است. در این بخش هیک ابتدا به تبیین معنا و انواع آن می پردازد،از نظر او جهان به لحاظ نظری امری دوپهلو است. وی معتقد است فرد متدین و غیر متدین، معنایا سرشت زندگی انسانی را به انحای کاملا متفاوتی درک می کنند.هیک در ادامه دین را از منظر واقع گرا و غیر واقع گرا بررسی می نماید. همچنین وی نتیجه می گیرد مردم آگاه بودن شان از وجود داشتن در حضور خدا وزیستن در رابطه یی شخصی از اطلاع دوسویه با خدا را گزارش می کنند.هیک معتقد است باور خداباورانه به مثابه یک باور طبیعی بنیادی است و مطابق اصل آسان باوری سوئین برن ما براساس اعتماد به ویژگی واقعی تجربه ی مان زندگی می کنیم زیرا ما چنان ساخته شده ایم که می توانیم تنها بر اساستجربه ی مان زندگی کنیم.شخص دیندار نیز اگر زندگی را در چارچوب حضور الاهی تجربه کرده باشد، عقلا محق است که اعتقاد داشته باشد که آن چه تجربه کرده، واقعیت دارد.همچنین هیک با استناد به ویلیام جیمز منکر این می شود که امکان متوهمانه بودن تجربه دینی بتواند باور مبتنی بر چنین تجربه یی را غیر عقلانی سازد. وی استدلال بنیادین جیمز را تبدیل به استدلالی برای حق ما به اعتماد به تجربهدینی خودمان می کند و نیز استدلالی که ما را ناگزیر از اعتماد به تجربیات اشخاص بزرگ دینی می سازد.
تجربه عرفانی از منظر ویلیام جیمز و مولانا
نویسنده:
احمد ملایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، دو گرایشی که در دو فرهنگ، دو دین و دو سنت فکری، به نوعی با گرایشی باطنی، در مقابل کاربرد منحصرانه عقل در دین، به مخالفت برخاستند و مسأله هر دو نیز رابطه دین، عقل و عرفان با یکدیگر بوده است، از رهگذر اندیشه دو تن از بزرگترین اندیشمندان آن سنت ها مورد شناسایی و مقایسه قرار می گیرد ، که می تواند به اضافه شناخت دقیق تر این دو نظریه و این دو گرایش، جنبه هایی از تفاوت و تشابه دو فرهنگ و دو دین را نیز نشان دهد. بدین منظور نظریه تجربه عرفانی ویلیام جیمز در بستر سنت تجربه دینی غرب، و مکاشفه عرفانی مولانا در بستر سنت عرفان و تصوف اسلامی انتخاب شده است. و این دو نظریه با توجه به مقولات عوامل پیدایش، سیر تاریخی، منابع و مبانی فکری ، ابزار و روش کسب معرفت حقیقی، متعلق آن، هدف، ویژگیها، درجات و مراتب، عوامل وقوع، موانع وقوع و ثمرات آن و نیز رابطه عرفان با دین، عقل، فلسفه و کلام مورد شناسایی و مقایسه قرار گرفته است.
بررسی دیدگاه فارابی پیرامون سعادت اخروی
نویسنده:
رویا فضلی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی معتقد است نفس انسان با ادراک معقولات به مرتبه عقل بالفعل و سپس عقل مستفاد می‌رسد و قادر می‌شود که با عقل فعال و مبادی الهی دیگر اتصال یابد. اتصال به مبادی الهی و تعقل آنها، تدریجاً از نفس انسانی، «انسان الهی» می-سازد که به زعم فارابی بالاترین مرتبه سعادت بوده و جایگاه تحقق آن نه در جهان مادی، که در جهان اخروی است. فارابی سعادت را با وصف آن‌جهانی همراه می‌کند و با این کار، طرح سعادت خویش را در نسبت با مفهوم رستگاری و سعادت اخروی دینی قرار می‌دهد. تعریف دین از سعادت اخروی عبارت است از زندگی در سایه قرب و رضوان الهی که با مقدماتی چون ایمان و عمل برخاسته از آن محقق می‌شود. فارابی در تفسیر خود از سعادت پا را فراتر از ادراک عقلی و برهانی نمی‌گذارد. او معرفت و تعقل صرف را وسیله تقرب به إله و نهایتاً الهی‌شدن انسان می‌داند و منشاء ارادت و گرایش به إله را سراسر عقلی توصیف می‌کند. به عبارت دیگر الوهیتی که از آن سخن می‌گوید الوهیت عقلی است و وجهه ایمانی قلبی ندارد؛ حال آنکه آنچه در دین موجب تقرب انسان به خداوند می‌شود و خوشنودی متقابل خالق و بنده را در پی دارد ایمان است که عبارت است از تصدیق و تسلیم ارادی قلبی که فراتر از معرفت و تصدیق برهانی صرف است. آنچه در این تحقیق درصدد تبیین آن هستیم عبارت است از اینکه سعادتی که مقصود فارابی است چیزی بیش از لذت حاصل از ادراک و معرفت عقلی صرف نیست و چنین مفهومی نمی‌تواند در تناسب تام و تمام با مفهوم رستگاری اخروی دینی و مولفه‌های سازنده آن باشد.
هگل و مشکل معناداری زبان دین
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
گرچه شهرت چنان است که مساله معناداری زبان، گزاره ها و مدعیات دینی از دهه بیست سده بیستم مطرح گردید لیکن بررسی نزاع های متفکران و مکاتب الهیاتی و فلسفی نشان می دهد که این مناقشه یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در تاریخ تاملات فلسفی - دینی به شمار می آید. از دوره تسلط رهیافت الهیات سلبی (نخستین رویکر در معناداری زبان دین) تا واپسین نظریه یعنی کارکردگرایی (دیدگاه آلستون از پیروان ویتگنشتاین متاخر) روش های گوناگون و گاه متضادی ارائه گردید. در یک تقسیم بندی کلان با سه روش سنتی و سه روش جدید در زبان دین مواجه هستیم. فلسفه دین هگل در کدام روش و رهیافت قرار دارد؟ الهیات سلبی از دوره افلاطون آغاز و با فلوطین به نحو نظام مند پایه گذاری گردید. (ر.ک.: Plotinus, 1996, vol. 2) و سپس با گزاره معروف دیونوسیوس آریوپاگی مبنی بر اینکه «هیچ سلب و ایجابی را به خدا نمی توان نسبت داد» (Dionysius, 1920, ch. 4 5) تبیین و تکمیل شد. از الهیات سلبی تا الهیات تمثیلی آکویناس هزار سال گذشت که مهم ترین پرسش آکویناس در زبان دین طرح شد. وی در اثر معروفش «جامع الهیات» سوال می کند که آیا انسان می تواند با زبان متعارف و طبیعی و با محدودیت های مربوط به عالم انسانی، از دین، خالق، امر نامتناهی و امور متعالی سخن معنادار بیان کرده و کسب معرفت نماید؟ وی بیان تمثیلی را تنها روش سخن گفتن معنادار درباره دین و خدا برمی شمارد ( Aquinas, 8006, I. C.32-33). آکویناس دو رویکرد را در نظریه تمثیل پایه گذاری کرد: تمثیل اسنادی و تمثیل تناسبی. هگل با بیان این گزاره که زبان دین اندیشه تصویری و استعاری است (هگل، 1382، 599) به نظریه تمثیلی نزدیک است اما گرایش هگل به تمثیل اسنادی است که خداوند به نحو حقیقی واجد محمولات و صفات بوده و از طریق خداست که سایر موجودات واجد این محمولات می شوند. لذا هگل خداوند را عینی وجود تلقی می کند که هدف همه ادیان ایجاد خودآگاهی انسان برای فهم جدایی از مطلق و کوشش (عبادت و پرستش در باور هگل) در اتحاد با اوست. به زعم هگل آگاهی در درون خود، سبب می شود که خدا را در آن بشناسد و با او اتحاد یابد (همان، ص 665). به دلیل اهمیت بسیار تمثیل اسنادی است که متفکران مهمی چون فردریک فره (Frederich Ferre) اعتقاد دارند که اساس نظریه آکویناس در الهیات تمثیلی بر تمثیل اسنادی است (Ferre, 1967. Vol. 1, p.). سومین روش سنتی، دیدگاه جان دانس اسکوتوس معاصر آکویناس می باشد. کاستی های الهیات تمثیلی او را واداشت که به اشتراک معنوی یا زبان تک معنا (univocal) میان زبان انسانی و زبان دین روی آورد. اسکوتوس معتقد بود که ما وحی و دین معنادار و معرفت بخش داریم لذا باید آن ها را در ساختار زبانی فهم کنیم. (Scouts, 1983, p. 604) وی نظریه سکوت و سلبی را که از آگوستین سرچشمه گرفت و تا دیدگاه اشتراک لفظی (equivocal) بسط یافت، به طور قاطع رد کرد. در سده بیستم سه گرایش عمده در زبان دین و معناداری آن شکل گرفت: نهضت پوزیتیویسم، نظریه ابطال پذیری و بالاخره نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متاخر که هر سه رویکرد در مقاله جهت ایضاح منطق درونی روش ها مورد بررسی قرار می گیرند. پرسش اساسی مقاله این است: اندیشه های هگل در حوزه دین را در کدام رویکرد می توان قرار داد؟ آیا برای هگل مشکل معناداری زبان دین مطرح بود؟ هگل بر فرض توجه به معناداری زبان دین، گزاره ها و مدعیات دینی را معرفت بخش می داند؟ بدون توجه به دسته بندی های سه گانه دین در اندیشه هگل و تمرکز آراء او بر محتوا و حقیقت مطلق در مسیحیت می توان از معناداری زبان دین در اندیشه هگل سخن گفت؟ آیا اندیشه تمثلی یا تصویری زبان دین در تفکر هگل، همانندی با الهیات تمثیلی و خاصه تمثیل اسنادی آکویناس دارد یا خیر؟ فرضیه اساسی نوشتار آن است که هگل قائل به معناداری و معرفت بخشی دین بوده و با زبان انسانی می توانیم سخن معنادار درباره دین و امر متعالی بر زبان بیاوریم.
صفحات :
از صفحه 81 تا 107
بررسی انتقادی براهین علیه جاودانگی و بقای نفس
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه دین، مهم ترین مساله در جاودانگی نفس، پژوهش و مطالعه ادله له و علیه جوهریت نفس، بقا و نامیرایی آن است. گروهی از فیلسوفان با اثبات جوهریت نفس، کوشیدند تا ادله و شواهد بقا را صورت بندی کنند. دسته ای دیگر درصدد برآمدند تا با نشان دادن تجرد نفس، فسادپذیری آن را رد نمایند. این نوشتار می کوشد تا ضمن بررسی مقدماتی مفاهیم اساسی، بر نظریه های نقد بقای نفس متمرکز شده و ضمن بررسی ادله مخالفان نامیرایی، آن را به درستی شرح دهد و سپس نقد و رد کند. هیوم، راسل و آنتونی فلو سه فیلسوفی هستند که آراءشان در موضوع خاص «ادله و شواهد علیه بقا نفس» در این نوشتار بررسی شده و نقد و ابطال گردید. هیوم سه دسته استدلال علیه بقای نفس اقامه کرده که هر سه دسته مورد اقبال و توجه فلو واقع شده است. برخی از این استدلال ها صرفا به جرح و نقد اثبات جوهر نفس می پردازند. دسته ای دیگر فسادناپذیری و تجرد نفس را رد می کند و دسته سوم بقا و جاودانگی را مورد ایراد و نقد قرار می دهد. نگارنده نوشتار را براساس گونه شناسی ادله علیه جاودانگی در سه سطح سامان و صورت بندی کرده و با نگاهی انتقادی به آن ها به پژوهش می پردازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
تحلیل رئالیسم معرفتی ازدیدگاه علامه طباطبائی و لری لائودن
نویسنده:
زهره عبدخدائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از چیستی هدف معرفتی علم، چگونگی ارتباط هدف علم با پیشرفت و تضمین عقلانیت اهداف علمی، به عنوان مهمترین پرسش معرفت‌شناسی عصر معاصر، در حیطه مناسبات اجتماعی دغدغه اصلی رساله حاضر است. بدین منظور، پرسش فوق از منظر لری لائودن، فیلسوف و معرفت‌شناس معاصر و علامه طباطبائی بررسی می‌گرددبر اساس یافته‌های پژوهش فوق می‌توان میان آرای علامه در ساحت علوم اعتباری و دیدگاه لائودن در جامعه‌شناسی معرفت مقایسه‌ای برقرار نمود، اما علامه برای علم و ادراکات انسان ساحتی وسیع‌تر قائل است. علوم اعتباری ساحتی متغیر و مجاز درمقایسه با ساحت حقیقی علم و ادراکات انسان است.
بررسی و تحلیل مراتب توحید و فناء با تأکید بر مقام ذات از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
مهدی ساعتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتحقیق پیش‌رو به دو مسئله اصلی دانش عرفان ـ یعنی چیستیِ توحید و کیستیِ موحّد ـ از دیدگاه علامه طباطبائی اختصاص دارد. به دیگر بیان بنیان هستی‌شناسی عرفانی که همان نظریّه وحدت وجود است و بنیان معرفت‌شناسی عرفانی که همان آموزه فنا و مشاهده حق تعالی است محور مباحث این پایان‌نامه است. همچنین می‌توان گفت اثر پیش‌رو به کاوش فلسفی و برهانی پیرامون اصلی‌ترین مسئله عرفان نظری و ثمره نهایی عرفان عملی از دیدگاه علامه طباطبائی می‌پردازد. از این روی مسائل این تحقیق از اهمیت ویژه‌ای در میان مباحث کلام، فلسفه و عرفان اسلامی برخوردار است.علامه طباطبائی با ارائه نظریّه توحید اطلاقی ـ به عنوان نظریّه مختار در خصوص توحید ذات خداوند ـ تقریر ویژه‌ای ـ با طرح ادلّه عقلی و نقلی ابتکاری ـ از نظریّه وحدت وجود عرفا را ارائه نموده است، و مدّعی است که این مرتبه از توحید از اختصاصات پیامبر خاتم(ص) است و در تعلیمات انبیای پیش از او یافت نمی‌شود، همچنین مدعی است که هیچ‌یک از فلاسفه اسلام همچون فارابی و بوعلی و حتی صدرالمتألّهین بنا بر نظام تشکیک در وجودِ خود، به تبیین این مرتبه از توحید دست نیافته‌اند. وی در تبیین این نظریه ادلّه عقلی و نقلی چندی ذکر کرده، همچنین نتایج و فروعاتی را بر این نظریّه مترتّب نموده است.علامه طباطبائی اثبات می‌کند وصول به این مرتبه از توحید ـ یعنی توحید اطلاقی ـ تنها با دستیابی انسان به فناء ذاتی میسّر است و بر این مسئله برهانی ابتکاری اقامه نموده است. ضمن این برهان رابطه مراتب فناء فی الله و مراتب توحید حق تعالی روشن می‌شود، ونسبت این دو مسئله با طریق معرفت نفس تبیین می‌شود. همچنین مسئله مشاهده و رویت حق تعالی معنای خود را می‌یابد. از آنجا که نظریّه توحید اطلاقی نهایی‌ترین مرتبه توحید و مختصّ ذات حق تعالی است و وصول بدان مرتبه نیز مستلزم حصول نهایی‌ترین مراتب فناء فی الله یعنی فناء ذاتی است؛ در تحقیق پیش‌رو، مراتب توحید و فناء با محوریّت و تأکید بر مقام ذات حق تعالی مورد پژوهش قرار گرفته است. در این تحقیق پس از طرح مسئله و بیان پیشینه آن، به تبیین و بررسی ادله عقلی و نقلی علامه طباطبائی در اثبات مدعیات مذکور پرداخته شده است، و حتی المقدور ثمرات و نتایج آن واکاوی شده است.
بررسی تطبیقی نسبت عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا و توماس آکوئیناس
نویسنده:
عادل اسکندری دامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت عقل و ایمان، یکی از مسائل بسیار مهم و در عین حال پیچیده، در نظر ملاصدرا و آکوئیناس می‌باشد. هر دو متفکر، سعی در هماهنگ ساختن مناسبات ایمان و عقل دارند. آنچه این نوشتار در پی آن است، مقایسه و تطبیق آراء این دو متفکر در این باره می‌باشد. و برای دستیابی به این مهم، ابتدا در دو بخش جداگانه آراء هر دو اندیشمند را بررسی نموده و سپس بخش آخر را به قیاس و تطبیق دیدگاه‌های آنها اختصاص دادیم. در بخش آخر، نظرات آنها در چند محور مورد تطبیق قرار گرفته است و روشن خواهد شد این دو متفکر علی رغم شباهت در قبول اعتبار عقل، تلاش نمودن برای هماهنگ ساختن مناسبات عقل و ایمان، به کارگیری عقل و بهره‌وری از تعقل ، تفاوت‌های انکار ناپذیری نیز دارند. از جمله اینکه این دو، درباره تعریف عقل و ایمان با یکدیگر متفاوتند. عقل از دیدگاه این دو متفکر، به یک معنا نمی‌باشد. ملاصدرا، عقل را به معنای غیر مستقل (عقل دینی) به کار می‌گیرد؛ اما آکوئیناس، عقل ارسطویی را مراد دارد
  • تعداد رکورد ها : 159