جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی رابطه روش کمی و ریاضیاتی در علم با الهیات مسیحی در قرون وسطای متاخر
نویسنده:
جواد قلی پور، یوسف دانشور نیلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های علم نوین روش کمّی و ریاضیاتی آن است. باور رایج این است که این مبنای علم نوین در قرن شانزدهم و در انقلاب علمی به همراه خود علم نوین به وجود آمده است، لکن بررسی‌های تاریخی حاکی از آن است که روش کمّی علم نه در بحبوحه ظهور علم نوین در انقلاب علمی، بلکه در منازعات الهیاتی قرون وسطای متأخر متولد شد. این نکته از جهت روشن کردن رابطه‌ای که علم و دین در طول تاریخ مغرب‌زمین داشته‌اند حائز اهمیت است. شواهدی حاکی از آن است که متألهان مسیحی، با انگیزه‌های الهیاتی، مسائلی را مطرح کردند که بستر مناسبی را برای پیدایش تجربه‌گرایی به وجود آورد. در نوشتار حاضر عوامل پیدایش روش کمّی را در قرون وسطای متأخر و در میان متألهان مسیحی مورد بررسی قرار خواهیم داد. از خلال این بررسی آشکار خواهد شد که در این عصر سه عامل مهم که با انگیزه‌های الهیاتی همراه بودند در به وجود آمدن روش کمّی موثر واقع شدند: توجه به نورشناسی با انگیزه‌های الهیاتی، افلاطون‌گرایی در الهیات، و وجود انگیزۀ الهیاتی در استفاده از ریاضیات. در ضمنِ این تحلیل، رابطۀ تجربه‌گرایی و الهیات مسیحی در قرون وسطای متأخر روشن خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 223 تا 245
بررسی رابطه تجربه‌گرايی و الهيات مسيحی در قرون وسطای متأخر
نویسنده:
جواد قلي‌پور , يوسف دانشورنيلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
معرفت ادیان,
چکیده :
باور رايج اين است كه آنچه علم جديد را از ساير حوزه‌هاي معرفت بشري متمايز مي‌سازد، همان روش تجربي است. اين باور به‌خودي‌خود، اين‌گونه به اذهان تداعي مي‌شود كه تجربه‌گرايي، به‌مثابه يك روش همزاد علم جديد است و در دورة انقلاب علمي پديدار گشته است. اما بررسي‌هاي تاريخي نشان مي‌دهد كه تجربه‌گرايي، نه در بحبوحه ظهور علم جديد در انقلاب علمي، بلكه در منازعات الهياتي قرون وسطاي متأخر متولد شد. اين نكته، براي روشن كردن رابطة علم و دين حائز اهميت است. شواهد حاكي از اين است كه متألهان مسيحي، با انگيزه‌هاي الهياتي، مسائلي را مطرح كردند كه بستر مناسبي را براي پيدايش تجربه‌گرايي به وجود آورد. اين مقاله، با روش توصيفي- تحليلي، عوامل پيدايش تجربه‌گرايي را در قرون وسطاي متأخر و در ميان متألهان مسيحي مورد بررسي قرار مي‌دهد. يافته‌ها حاكي از اين است كه در اين عصر، سه عامل مهم، كه با انگيزه‌هاي الهياتي همراه بودند، در به وجود آمدن تجربه‌گرايي مؤثر واقع شدند: نقد كليات، نقد مابعدالطبيعه ارسطويي و تفكيك ميان قضاياي تحليلي و تركيبي. همچنين اين تحليل، رابطه تجربه‌گرايي و الهيات مسيحي در قرون وسطاي متأخر را روشن مي‌كند.
صفحات :
از صفحه 65 تا 86