جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 118
مدلول جاودانگی نفس در بهگودگیتا
نویسنده:
مجتبی زروانی,قربان علمی,سجاد دهقان زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله ی مرگ و میل جاودانگی از دل مشغولی های وجودشناختی انسان است. هندوئیسم همچون ادیان دیگر همواره در پیِ رفع یا تسکین این دل مشغولی بوده است. وداها و اوپانیشادها اصالت بُعد روحانی و جاودانگی آن را به گونه های مختلف مورد اهتمام و پذیرش قرار داده اند. بهگودگیتا نیز جاودانگی نفس را صراحتاً در دفتر دوّم و تلویحاً با شاهدهایی در دفترهای دیگر تأیید می کند. گیتا با تصوّر انسان به مثابه روح جاودانه، مرگ را در معنای زوال کامل، امری موهوم می داند. عدم امکان تبدیل واقعی (وجود) به غیرواقعی (عدم)، مهمترین استدلال گیتا در اثبات توهم زوال نفس است. به رغم تنوع معانی جاودانگی، گیتا با همراه سازی آن با مسأله ی آگاهی و معرفت (جنانه) معنای متعال تری از حقیقت جاودانه ی انسان ارائه کرده است. نظریه ی سانکیه ای، نظریه ی ودانته ای، استدلالِ مربوط به اثبات توهم مرگ، اطلاق مفهوم جاودانگی، ویژگی های جیون موکتا، تمایز «اپاره ویدیا» از «پاره ویدیا»، آموزه ی اوتاره و انگاره ی زادمرد که هر یک به نوعی مؤیّد جاودانگی نفسند، شاهدهای تلویحی گیتا را در اذعان به جاودانگی نفس با مدلول «آگاهی از جاودانگی خویشتن» تشکیل می دهند.
مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا
نویسنده:
فاطمه زارع حسینی، مجتبی زروانی، قربان علمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
نظریۀ یولیوس ولهاوزن دربارۀ تطور دین اسرائیلیان باستان
نویسنده:
مجتبی زروانی، میلاد اعظمی‌مرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یولیوس ولهاوزن با تکیه بر یافته‌های پژوهشگران پیشین فرضیۀ اسناد، نخست به بازشناسی و تفکیک اسناد تشکیل‌دهندۀ اسفار سته در قالب یک فرایند پویا پرداخت، سپس بر پایۀ نتایج این رویکرد انتقادی مدعی شد تاریخ اسرائیل بیانگر تطور دین اسرائیلیان است. به باور او، دین اسرائیل در دوران پادشاهی شمال (مرحلۀ اول) ماهیت طبیعی داشت، از دل زندگی روزانۀ مردم سر بر آورد و پیوندی استوار با آن داشت. با فروپاشی پادشاهی شمال و ظهور انبیای بعدی و اصلاحات سیاسی ـ عبادی پادشاه یوشیا (مرحلۀ دوم) دین آن‌ها به توحید اخلاقی رسید. با فروپاشی پادشاهی جنوب و آغاز تبعید بابلی پیوند آن قوم با تاریخ و سنت منقطع شد و زمینه برای بازسازی اسرائیل جدید تحت رهبری عزرا و نحمیا فراهم شد (مرحلۀ سوم). کاهن‌سالاری موسایی با لوازم و ویژگی‌های آن محصول این دوران است. قوم تاریخی اسرائیل اکنون قومی مقدس محسوب می‌شد و قداست در تمام لایه‌های حیات مردم ریشه دوانید. همیشه و همه جا یک دستور الاهی هست که یهودی اصیل مکلف به انجام آن باشد. تکلیف جایگزین تجربه شد. صورت‌گرایی بر اصالت غلبه یافت. دین سادۀ اسرائیلیان باستان در قالب ساختارگرایی خشک کهانتی مستحیل گشت و رنگ و نگاه این دیانت جدید، یهودیت، در ویراست نهایی بر کل اسفار سته فرافکنی شد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 74
تحلیل مضامین پارادوکسیکال مولوی بر اساس روش تحلیلی یونگ
نویسنده:
ماجد غروی نیستانی، مجتبی زروانی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده متن چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
بن مایه های دینی آثار لئو تولستوی با محوریت رمانهای رستاخیز و مرگ ایوان ایلیچ
نویسنده:
مجتبی رنجبریخفروزانی، قربان علمی، مجتبی زروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لئو تولستوی بی شک یکی از نامدارترین نویسندگان در عرصه ادبیات جهان است. وی در دوره دوم زندگی خود، که از دهه پنجم زندگی اش شروع می شود، بحرانی معنوی را تجربه می کند و به نگاشتن آثار دینی و اخلاقی دست می یازد. بر این اساس، با بررسی این آثار متوجّه می شویم که مایه های دینی و اخلاقی زیادی در داستان های متعلّق به دهه های پایانی عمرش، خودنمایی می کنند. ما در این رساله، به مطالعه آثار دینی و مقالات وی در باب دین و زندگی نیز پرداختیم و از آن میان، کتاب های «دین من»، «ملکوت خدا در درون شماست»، «اعتراف من» در فهم مایه های دینی آثار داستانی اش کمک زیادی کردند. هدف ما در این رساله، معرّفی تولستوی و عقاید دینی و اخلاقی اش، خاصه در دهه های پایانی عمرش می باشد که با نگاشتن آثار متعدّد توانسته است تأثیرات زیادی بر اذهان عموم مردم جهان بگذارد. وی از معدود اندیشمندان عصر روشنگری است که به پاکسازی دین از خرافات پرداخته و در این راستا، کتابی نیز با عنوان «تلخیص اناجیل» نگاشته است. بنابرین با بررسی بن مایه های دینی آثار تولستوی، نشان دادیم که وی فیلسوفی متعلّق به عصر روشنگری است، که به جای رد دین، به اصلاح آن همت گماشته است. لئو تولستوی، از داستان برای بیان عقاید دینی و اخلاقی اش سود جسته است و او را می توان مصلحی دینی و اخلاقی به شمار آورد. وی در اکثر آثار خویش به مباحث دینی پرداخته است و گاهی در قالب شخصیت های داستان، به بیان آراء خود نیز می پردازد. داستان های «رستاخیز» و «مرگ ایوان ایلیچ» نمونه هایی از این آثار است که در آن ها دغدغه ها و مسائل دینی به وضوح مطرح می شوند.
والنتینیه و آموزۀ مونیستی
نویسنده:
مجتبی زروانی، افسانه فلاح نژاد دلیوندانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گنوستیسیزم مشربی باطنی است که غالب پژوهشگران، اعتقاد به ثنویت را یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن می‌دانند، چرا که تضاد میان خیر و شر (نور و ظلمت) و شکاف میان آفرینندگان این دو قلمرو، تا بدانجا پیش می‌رود که غالب گنوسی‌ها معتقد بودند که نه تنها خدای متعال جهان را خلق نکرده، بلکه از آن بی‌خبر است. اما جنبش والنتینیه به عنوان بزرگترین و تأثیرگذارترین جریان گنوسی، از تفکر ثنوی به دور بوده و تصویری مونیستی از خدا ارائه می‌دهد. والنتینوس نیز مانند سایر گنوسی‌ها با تفکیک قدرت مطلق از خدای خالق، جهان مادی را حاصل فعل خدایی فرودست می‌داند، اما حوزۀ قدرت دمیورژ را نه قلمرویی مستقل، بلکه در ذیل قلمروی قدرت مطلق قرار می‌دهد و بدین‌ترتیب مسیری را پیش می‌گیرد که به دور از ثنویت گنوسی است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا تلاش شده است تا دلایل لازم برای روشن شدن تفکر مونیستی والنتینیان ارائه شود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
الیاده و نقد کلامی شخصیت انسان مدرن
نویسنده:
مجتبی زروانی، لیلا عبداللهی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
میرچا الیاده رابطه انسان را با دین نه برمبنای زیست روانشناختی و جامعه شناختی وی، بلکه بر پایه کارکرد ذاتی‌اش به مثابه موجودی دینی بررسی نمود. به باور الیاده هویت دینی انسان در دوران پیشامدرن محفوظ بوده و با شیوه‌ای دین‌ورزانه با نظام معرفتی و الگوی زندگی فرا‌تاریخی می‌زیسته است. با ورود انسان به دنیای مدرن، الینه شدن و انکار هویت دینی از سوی انسان اتفاق افتاده است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی دیدگاه الیاده را در موضوع انسان دینی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته که الیاده با مقایسه ساختار ماهیت انسان باستانی با ماهیتی که انسان مدرن برای خود در نظر دارد، اولا: انسان مدرن با الینه شدن و انکار ماهیت دینی خود ، چه ارزش هایی را از دست داده است.ثانیا، در زندگی، اندیشه و عاطفه انسان مدرن هویت و ویژگی تاثیر گذار معنا داری وجود ندارد.و ثالثا راه بازگشت ارزش های پیشا مدرن و کسب هویت دینی انسان امروز، آشتی او با ارزش های دینی و ارتباط با اسطوره است .
بازخواني انجيل يوحنا بر مبناي مدل ويليام لد سشنز: ايمان به مثابة ارتباط شخصي
نویسنده:
مجتبي زرواني، ميلاد اعظمي مرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ايمان، هم موضوع تأملات فلسفي و الهياتي است و هم رفتار عملي مؤمنان؛ اما خود ايمان چيست؟ با تأمل بر خود مفهوم ايمان مي‌توان سه مفهوم دروني و هم‌بسته را از هم تمييز داد: 1. متعلَق ايمان؛ 2. مؤمن؛ 3. ايمان. چون ايمان بدون مؤمن معنا نخواهد داشت و مؤمنان نيز به طرق مختلفي ايمانشان را نشان مي‌دهند، با نمودهاي ايماني مختلفي روبه‌رو هستيم و همين امر ضرورت مدل‌بندي ايمان‌ورزي را نشان مي‌دهد. تاريخ مسيحيت نشان مي‌دهد که پدران کليسا انجيل يوحنا را «انجيل معنوي» و معنويت‌گرايي شخصي را مشخصۀ‌ آن مي‌دانستند. اين نوشتار به‌ دنبال آن است تا با استفاده از مدل‌بندي ايمان‌ورزي از سوي ويليام لد سشنز و اتخاذ مدل ارتباط شخصي، به بازخواني معنويت‌گرايي شخصي انجيل يوحنا بپردازد. مطالعه و واکاوي گفته‌ها، تمثيل‌ها و نشانه‌ها در انجيل يوحنا نشان مي‌دهد که اين انجيل بر يک ارتباط شخصي، متقابل، محبت‌محور، پويا و زنده بين فردفرد مسيحيان و عيسي مسيح تأکيد دارد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 94
زبان دین از دیدگاه تیلیش
نویسنده:
هدی اوغازی مقدم، امیر عباس علیزمانی، مجتبی زروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان ابزاری مهم جهت برقراری ارتباط و انتقال مفاهیم است. مساله ای که مدتها ذهن بشر را مشغول کرده این است که زبان به کار گرفته شده در دین چه نحوه ارتباطی با عالم واقع دارد و اصولا گزاره های دینی گزاره های ناظر به واقع می باشند یا خیر. همچنین چطور می شود موارد تعارض بین گزاره های واقع و گزاره های دینی را تبیین کرد. برای پاسخ به سوالات فوق پنج رویکرد عمده ای که وجود دارد، بررسی می شود: رویکرد اشتراک لفظی، اشتراک معنوی، تمثیلی، پوزیتیویسم و در نهایت رویکرد نمادین. پل تیلیش، فیلسوف معاصر آلمانی، برای پاسخ به سوالات فوق نظریه نمادهای دینی را ابداع کرد. او معتقد بود صحبت در باب دلبستگی غایی ناگزیر به صورت نمادین می باشد. او از سویی معتقد است که خدا امری غایی است و واپسین و هیچ سنخیتی با عالم بشری ندارد و از سویی دیگر می گوید زبان متعارف شایستگی بیان آن امر متعال را ندارد، و اصولا زبان عرفی قابلیت توصیف امر نامشروط را دارا نیست، از سوی دیگر، وی معتقد است علیرغم این عدم شباهت، می توان از خدا سخن گفت. اما این سخن گفتن تنها از طریق زبان نمادین میسر است؛ یعنی استفاده از این زبان متناهی در معنایی که قابل اطلاق به امر نامشروط باشد. تیلیش قصد داشت با ارائه نظریه نمادین در باب گزاره های دینی علاوه بر این که زبان دین را معنادار کند بین دین و فرهنگ نیز ارتباط برقرار کند؛ چرا که معتقد بود دین مملو از نمادهایی است که هر نماد پاسخ به پرسشی در دنیای معاصر است. تیلیش تلاش داشت که مسیحیت را در تعامل با فرهنگ معاصر مطرح کند تا از این طریق هم به معناداری دین کمک کرده و در واقع در فرهنگ معاصر جایی برای ان باز کند؛ و هم به انسان عصر جدید که در میان بی معنایی سرگشته است، مدد برساند.
بررسی مولفه های دینی در شکل گیری الهیات فمنیستی مسیحی
نویسنده:
افسانه فهیمی، مجتبی زروانی، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیر اندیشه بشر از قرن هجدهم به بعد مرحله تازه¬ای را آغاز کرد که در آن برعکس مراحل پیشین زنان نیز حضور یافتند . در چنین برهه زمانی بود که کوشش¬های زنان در جهت کسب برابری¬های اجتماعی به عنوان فمنیسم در میان کثرت جریانات نوظهور یافت. از این دوره به بعد زنان برخلاف اعصار پیش که تحرک¬هایی درجهت احیاء حقوق خود داشتند اما هیچ گاه انسجام یافته و مدیریت شده نبود, در یک نظام سیستماتیک به طرح آراء و مطالبه حقوق خود پرداختند. در قرن نوزدهم جریانات روشنفکری دینی این جسارت را به زنان نیز داد تا حقوق سرکوب شدشان در حوزه دین به ویژه مسیحیت را مطالبه کرده و گاه به نقد اصول زن‌ستیز مسیحیت و گاه خواستن مجال برای اصلاح برخی مبانی مسیحیت را داشته باشند. در چنین شرایطی است که الهیات جدید و تقریباً سیستماتیک به نام الهیات فمینیستی ظهور می¬کند. دیدگاه کتاب مقدس و کلیسا به زن همواره دو مولفه مهم در ظهور الهیات فمینیستی بوده¬اند؛ کتاب مقدس به عنوان یک اساس نامه و پشتوانه نظری و کلیسا در موضع یک ستاد اجرایی و در میانه گود وضعیت کنونی زنان در مسیحیت را رقم زده¬اند. البته گاه این دو همنوایی¬هایی با هم داشته¬اند. اما آنچه که مسلم است این است که گاه کلیسا با پنهان شدن پشت کتاب مقدس در تلاش برای بیان حرفهای خودش از زبان کتاب مقدس بوده که گاه شواهد مثالی برای دعاوی خود یافته و گاه برای تبیین اذهان مومنین مسیحی دست به حربه¬هایی زده است که نتیجه نهایی¬اش در تعارض با اصول کلی حاکم برکتاب مقدس است . البته علل گوناگونی در رسیدن کلیسا به چنین رویکردی وجود دارد که دو تا از مهم¬ترین آنها عبارتند از: عدم فهم مفهوم واقعی قرائت هرمنوتیکی کتاب مقدس و دیگر عدم وجود اتفاق نظر در تفسیر کتاب مقدس بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 118