جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 122
امامت از دیدگاه علامه مجلسی، علامه طباطبایی و دکتر شریعتی
نویسنده:
طیبه حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت در طول تاریخ اسلام یکی از بحث برانگیزترین مسائل بعد از رحلت پیامبراکرم بوده و مباحث بسیاری پیرامون آن مطرح می باشد.از جمله این مباحث می توان به تعریف امام، ضرورت امامت و شرایط امام از دیدگاه دانشمندان مختلف اشاره کرد.دربحث از انواع حکومت،امامت ازدیدگاه علامه مجلسی جایگاه ویژه‌ای دارد.بیشترین تلاش علمی وی وحجم آثار او اعم ازکلامی وروایی،به ویژه کتاب بحارالانوار، به تبیین مسأله‌ی امامت وتاریخ امامان معصوم(ع) اختصاص دارد.حکومت در تفکر سیاسی علامه مجلسی شأنی از شئون نبوت وامامت است وامامت استمرار کلیه‌ی شئون پیامبر(ص) به استثنای نبوت می-باشد؛ به بیان دیگر، زعامت سیاسی مسلمانان یکی ازشاخصه‌های اصلی امامت عامه است وامامت از نظر علامه مجلسی همان« اولی به تصرف وصاحب اختیار بودن در دین ودنیای امت به جانشینی حضرت رسول(ص)» است.براساس دیدگاه علامه طباطبایی درمورد مسأله امامت، مقام امامت تنها یک موقعیت اجتماعی و سیاسی نیست، زیرا از نظر ایشان مهم ترین جنبه امامت، مقام معنوی و ولایت باطنی امام است که سبب می شود امام این شایستگی را بیابد که مردم از او پیروی کنند. اساس امامت از نظر علامه طباطبایی، ولایت در هدایت مردم به سوی کمال و سعادت است و ریاست و پیشوایی در امور دین و دنیا از شئون آن می باشد. علامه با استناد به دلایل عقلی و آیات و روایات و با رویکردی عقلی، تفسیری و عرفانی به تبیین ماهیت و حقیقت امامت می پردازد. تفکر دکتر شریعتی بر بنیادهای استواری قرار دارد، بنیادهایی چون ایدئولوژی، دین، مذهب و اسلام، امت، امام و امامت و تشیع علوی و نوع فهم و طرز تلقی و انتظاری که از آنها دارد. شریعتی از این بنیادها، تعریف نو ارائه می دهد و اذعان می دارد تعاریف و افهامی که از اینها موجود است، واقعی است، نه حقیقی، یعنی اینها فهم های تعریف شده هستند و آن فهم که حقیقت دارد، آن چبزی است که وی ارائه می دهد. در مقایسه اجمالی بین آرای علامه مجلسی، علامه طباطبایی و دکترشریعتی باید گفت دیدگاه های هرسه اندیشمند، در بیشتر موارد یکسان می باشد البته با رویکردهای مختلف به این مسأله. رویکرد دکتر شریعتی متمایز از دو اندیشمند دیگر است؛ به این دلیل که وی مسأله امامت را از نظرگاه جامعه شناسانه مطرح کرده و از بررسی مسائل از جنبه کلامی و فلسفی به دور بوده است. به ویژه آنکه وی در تعریف امام و شرایط امام از جمله انتصابی بودن امام به دیدگاه جدیدی در این زمینه رسیده که کاملاً متفاوت با دیدگاه عالمان شیعه می باشد
فرآیند تکون معرفت دینی در فلسفه ابن سینا (با تاکید بر شناخت مجردات)
نویسنده:
علی ارشد ریاحی، مجید صادقی حسن آبادی، ربابه جلیلی بهابادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پرديس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرون اخیر در پرتو یافته های علمی و فلسفی ، تحلیل پدیده معرفت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از آنجایی که متعلّق گزاره های دینی از دسترس حواس بشر خارج هستند ، توجیهه باورهای دینی و احراز صدق آن ها از مباحث مهم و چالش برانگیز معرفت شناسی غرب محسوب می شود. در این نوشتار، سعی بر آن است که در راستای بررسی فرآیند تکون معرفت دینی از نگاه ابن سینا و جستجوی الگوی معرفت شناسی وی، به باز خوانی آراء او در شناخت جواهر مجرد و مفارق پرداخته شود. از نظر حکمای مشاء علم، حصول صورت اشیا در ذهن است که از طریق مواجهه با شیء خارجی و تجرید صورت حسی به دست می آید؛ اما مواجهه حسی با موجود مفارق ممکن نیست. پس چگونه می توان به شناخت حقایق ماوراءالطبیعی نائل شد ؟ در نظام حکمت سینوی اتصال به موجودی مجرد (عقل فعال)، کلید و رمز معمای معرفت است و شناخت موجود مجرد نیز با اتصال عقل به آن صورت می گیرد. غالب محققان ابن سینا را فیلسوفی قرینه گرا می دانند؛ چرا که او برای اثبات صدق باور خود دلیل اقامه می نماید. اما از آنجایی که معرفت شناسی وی بر اتصال با عقل فعال مبتنی است، روش معرفتی او را قرینه گرایی اشراقی می توان نامید. و بدین ترتیب الگوی معرفتی شناسی ابن سینا را از سایر الگوهای قرینه گرا متمایز نمود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 41
نقد و بررسی آراء ابن سینا و ملاصدرا پیرامون حرکات چهارگانه عرضی ‏
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علت غائی از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و فخر رازی
نویسنده:
صغری ونائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عشق به عنوان یک موهبت الهی در نهاد همه موجودات عالم به ودیعه نهاده شده است تا از این طریق به کمال وجودی خویش برسند. از آنجایی که کاملترین نمود عشق در وجود انسان است، لذا از طریق این گوهر وجودی، می تواند نفس خود را بشناسد و وجودش را تکامل بخشد و به معرفت حق نائل شود. بنابراین اصل وجود عشق بنا به حکمت الهی در وجود انسان نهاده شده و به فعلیت رساندن و پروراندن این گوهر وجودی در حوزه اختیار انسان است، هرچند لطف و عنایت حق را در این حوزه نباید نادیده گرفت. از دیدگاه احمد غزالی و ملاصدرا عشق یکی از مهمترین عوامل تکامل وجودی انسان است. عشق از نظر این دو دانشمند اقسام متفاوتی دارد که در یک تقسیم کلی به مجازی و حقیقی تقسیم می شود. عشق حقیقی منحصراً متعلق آن خداوند است، اما عشق مجازی هرگونه تعلق جز خداوند را شامل می شود. عشق مشتمل بر آثار و فوایدی است از جمله اینکه عامل اصلی عبور انسان از کثرت به وحدت است، لذا هموم مختلف عاشق را در یک هم منحصر ساخته و در اثر دل کندن از علایق مختلف، دل کندن او را از معشوق مجازی و توجهش را به معشوق حقیقی آسان می گرداند. آثار و فواید عشق در بالاترین مرتبه خود در عشق حقیقی وجود دارد و مرتبه ضعیف آن در عشق مجازی دیده می شود. بر این اساس انسان در عشق مجازی با اثرات و لوازم عشق حقیقی آشنا شده و می تواند از طریق اینگونه عشق ها - البته با حفظ شرایط آن- به عشق حقیقی برسد. بنابراین عشق مجازی قنطره عشق حقیقی است. مطلب دیگر واکنش منفی نسبت به رابطه عشق های مجازی و حقیقی است که در جامعه کنونی وجود دارد و عمدتاً ناشی از خلط شدن انواع عشق مجازی اعم از مجازی نفسانی و حیوانی و آثار حاصله از آنها است.
عقول طولی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
محمودرضا حاج گداعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر در نه بخش تنظیم گردیده است ، که به بحث عقول طولی که یکی از مهمترین مباحث مطرح در فلسفه اسلامی است پرداخته شده است ، همچنین جایگاه این نظریه و ارکان اساسی تشکیل دهندة آن در فلسفه اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله عقول طولی جایگاه خاصی در فلسفه اسلامی دارد . این نظریه با مسائلی از قبیل ؛ نقش عقول در صدور کثرت از وحدت ، نقش عقول (عقل فعال ) در وحی و تبیین حکمت نبوی ونقش عقول طولی در فرایند معرفت ، که از زمره پیچیده ترین مسائل فلسفه و یکی از دغدغه های فکری نگارنده بوده ، ارتباط می یابد. هدف اصلی این رساله این است که این مساله را به صورتی مستقل و جامع مورد بررسی قرار دهد و جایگاه عقول طولی را از دیدگاه فلاسفه اسلامی (ابن سینا و ملاصدرا) بیان نماید و در ادامه به تبیین معضلاتی که نظریة عقول طولی موفق به حل آن شده است بپردازد. در فصل اول و دوم پایان نامه به مباحثی همچون تعریف لغوی و اصطلاحی عقل از دیدگاه های مخلتف و اثبات عقول پرداخته می شود . در سومین فصل به بیان ویژگی های صادر اول و مسائل مربوط به آن پرداخته شده است . فصل چهارم بیان کیفیت صدور کثرات از واحد ونقش عقول در این میان را عهده دار می باشد و در فصل پنجم به تعداد عقول اشاره می گردد در فصل هفتم آخرین عقل از عقول طولی و وظایف آن مورد بررسی قرار می گیرد . در فصل هشتم ارتباط نظریه عقول طولی با فرشته شناسی دینی تبین می گردد. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که عقول با وجود اینکه دارای بساطت بالذات می باشند دارای کثرتی بالعرض می باشند . همچنین عقول طولی در حکمت نبوی (وحی) ، معرفت و … دارای تاثیرند و از دیدگاه این دو فیلسوف عقول طولی همان ملائک مقرب الهی اند.
کلام فلسفی در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدرضا صمدی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام با توجه به ماهیت پویا و متحول خود، تحولات زیادی را تجربه کرده است. کلام فلسفی به عنوان سبک خاص این علم، یکی از این دگرگونی هاست که در دوران خواجه نصیرالدین طوسی به بلوغ خود رسید.کلام فلسفی ، رهیافتی خاص در علم کلام است که در آن متکلم با پذیرش پیش فرض ها و مبانی دین خاص ، از استدلال عقلی و فلسفی جهت تحقق اهداف علم کلام بهره می برد.هرچند آغازگر این روش در علم کلام را معتزله دانسته اند، لکن در میان متکلمان شیعی ، نوبختی ها قبل از زمان خواجه این ابتکار را در کتب کلامی خود وارد کردند. گواه این مسئله، کتاب الیاقوتِ ابواسحاق نوبختی است که چند قرن قبل از خواجه تألیف شده است و اسلوب این کتاب بسیار نزدیک به کتاب تجریدالاعتقاد ِخواجه است. با وجود این مطلب ، خواجه نصیرالدین طوسی به وسیله ی تألیف کتاب تجرید ، این نظام کلامی را به اوج رسانید.کلام فلسفی مغایر با کلام سنتی نیست ، بلکه تنها با روش استدلال و تبیین سعی دارد به وسیله مبانی یقینی ، مسائل کلامی را اثبات ، تبیین و از آنها دفاع کند، لذا ویژگی مهم کلام فلسفی را باید استفاده از اصطلاحات و قواعد فلسفی و به کارگیری براهین عقلی ـ متشکل از مواد یقینی ـ دانست.خواجه نصیر به اقتضای مسئله کلامی و سطح فهم و زبان مخاطب ـ این دو عنصر مهم در تعیین روش متکلم ـ در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از نقل است همچون شناخت شخص معصوم به عنوان امامکه منحصر در نصّ است؛ و در برخی موارد مثل اثبات صانع صرفاً به دلیل عقلی استناد می کند چون استناد به نقل مشکلاتی همچون دور محال به دنبال دارد. فلسفی بودن نظام کلامی خواجه ، به معنای اختصار بر یک روش یا نوع استدلال خاص نیست ، بلکه وی به دنبال ارائه سیستم عقیدتی متقن بر اساس مبانی و دلائل یقینی و به فراخور مسائل مطروحه است.خواجه در اثبات صفات ثبوته حق و پاسخ به شبهات مطرح در این مورد، از اصطلاحات و قواعد فلسفی همچون عمومیت وصف امکان برای ماسوی الله ، تلازم تعقل و تجرد، محال بودن ارتفاع نقیضین و تسلسل بهره برده است.ایشان از مهمترین لوازم فلسفی وجوب وجود یعنی «غنی» و «فعلیت تام واجب» و« نیاز ذاتی ممکنات به او» در جهت اثبات بعضی صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی استفاده کرده است.وی ازقاعده ی «حسن و قبح عقلی » و قاعده ی «لطف » در اثبات و دفاع از گزاره های دینی ـ خصوصا در بحث افعال حق ، نبوت ، امامت و معاد ـ به کرات استفاده کرده است . فلسفی دانستن روش ایشان در این مسائل بستگی زیادی به یقین آور دانستن این گونه قواعد دارد.با توجه به ماهیت مباحث کلامی ، متکلم ناگزیر است دربعضی مسائل از ابزارهای فلسفی کمک بگیرد ، لذا استفاده ی این ابزار در مسیر تکامل علم کلام بایسته است. نکته قابل توجه آنکه میزان استفاده متکلماز چنین ابزارهایی متفاوت و دارای شدت و ضعف است . چرا که متکلم عهده دار تثبیت آموزه های دینی است ، باید به گونه ای این آموزه ها را ارائه کند که گذشته از اقناع عقول مخاطبان، مسیر رسیدن آن ها به ایمان را نیز سهل الوصول تر کند. تقدس و نورانیت متون وحیانی ظرفیت مناسبی است در جهت انتقال مخاطب به این سمت . لذا خواجه کراراً سمع را موید دلیل عقلی خود دانسته است.
نقدی بر نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و تأثیر آن در فهم او از آیات قرآن
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا مهم‌ترین دلیل‌های اثبات حرکت جوهری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دو دلیل از پنج دلیل حرکت جوهری به کمک نقادی برخی از معاصران و سایر دلیل‌ها با استدلال‌هایی جدید و ابتکاری ابطال شده‌اند. سپس تفسیرهایی که صدرا با توجه به نظریه حرکت جوهری ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور، کلیه آیاتی را که صدرا تحت تأثیر این نظریه، بر خلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع‌آوری شده و با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و خصوصیاتی که در فلسفه برای حرکت جوهری بیان شده است، صحت و سقم انطباق آیات با حرکت جوهری معین شده و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت‌های صدرا (تحت تأثیر نظریه حرکت جوهری) از آیات قرآن، درست نیست.
صفحات :
از صفحه 13 تا 31
بررسی نظرات تفسیری ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب فطرت
نویسنده:
راضیه عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مراد از نظریه فطرت این است که خداوند چیزی را طوری بیافریند که خواه ناخواه افعال خاصی را انجام دهد و آثار خاصی از آن پدید آید. وقتی این نظریه در مورد انسان مطرح می‌شود به این معناست که خداوند انسان را به‌گونه‌ای آفریده است که به طبع و ارتکاز خود خدا را می‌شناسد و به سوی او گرایش دارد. در قرآن کریم، در موارد متعددی به موضوع فطرت اشاره شده، ولی کلمه فطرت تنها یک بار استعمال شده است و آن در آیه 30 سوره روم می‌باشد که مهم‌ترین آیه در رابطه با این موضوع محسوب می‌شود و به آیه فطرت معروف است. در این تحقیق ابتدا مباحثی کلی پیرامون فطرت از نظر ملاصدرا و علامه طباطبائی مطرح کرده و در ادامه آراء فلسفی این دو دانشمند در مورد این آیات مقایسه می‌شود. به این جهت که اکثر آیات مربوط به فطرت، در مورد خداشناسی فطری است، عمده بحث ما نیز به همین موضوع معطوف می‌شود.نتیجه بررسی و مقایسه نظرات تفسیری این دو دانشمند، این است که در مباحث اساسی فطرت، مانند اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حضوری فطری، محال بودن اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حصولی به ذات او، گرایش فطری به کمال و سعادت، نفی علم حصولی از انسان در ابتدای تولد و نوع واحد بودنش در ابتدا، اتفاق نظر میان دو دانشمند مورد نظر وجود دارد. در مقابل، اختلاف نظرهای جزئی میان آنان وجود دارد، از قبیل اختلاف در خداشناسی فطری به معنی شناخت خدا به علم حصولی بدیهی، اختلاف دیدگاه در تفسیر آیه میثاق و اختلاف نظر در مورد تفسیر آیات 75- 79 سوره انعام. در ادامه به موضوعاتی اشاره شده است که ملاصدرا آن‌ها را مطرح کرده است، ولی در آثار علامه به آن‌ها اشاره‌ای نشده است و بالعکس. برخی از مباحثی که تنها توسط ملاصدرا طرح گردیده عبارتند از تعریف فطرت به حالت اعتدال روح، مترادف دانستن فطرت با ذات، این‌که استعداد کسب معارف در انسان، از جمله مصادیق فطرت محسوب می‌شود، این‌که فطرت انسان مجموع فطرت روح و بدن است، برهان بر علم بسیط انسان به خدا بر مبنای شناخت حقیقت ادراک و عین‌الربط بودن موجودات. برخی از موضوعاتی که تنها علامه طباطبائی بیان کرده‌اند عبارتند از تقریری از برهان فطرت بر مبنای حس حقیقت‌جویی انسان، نتایج التزام و عدم التزام بر فطرت، فطری بودن اصول ادیان، فطرت را منشأ تشریع دانستن و بیان برخی گرایش‌های فطری انسان.یکی از عواملی که زمینه‌ساز این امر می‌باشد، این است که نوع نگاه صدرا صرفاً فلسفی و کلامی است ولی علامه علاوه بر این، رویکرد اجتماعی هم دارد.
برهان در نهج البلاغه و مقایسه ی آن با براهین کلامی درکشف المراد و شوارق الالهام
نویسنده:
مریم عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبیانات حضرت علی (ع) در نهج البلاغه ، سرشار از دلایل روشن، منطقی و بدیهی در خصوص مسائل گوناگون برای هدایت مردم به سوی حقایق می‌باشد. در زمینه‌های موضوعات کلامی نیز از این دلایل در نهج البلاغه به وفور یافت می‌شود که در این رساله از آن‌ها با نام «برهان» یاد شده است و هدف از این تحقیق، گردآوری و مقایسه‌ی آن‌ براهین با براهین مشابه در کتاب‌های کشف‌ المراد و شوارق الالهام است و روشی که با استفاده از آن تحقیق صورت گرفته،‌ توصیفی اسنادی با تکیه بر تحلیل محتوا می‌باشد.براهین نهج البلاغه به سه دسته قابل تقسیم‌بندی اند: 1- براهین مربوط به خدا و اوصاف او 2- براهین مربوط به بحث امامت و خلافت 3- براهین مربوط به معاد و دیگر مسائل.بررسی این براهین و دلالت‌های منطقی آن‌ها به اضافه‌ی نظریاتی که از آن‌ها به دست می‌آید، در فصل یک این رساله نگاشته شده است. فصل دوم اختصاص دارد به براهین و دلایلی که دو متکلم بزرگ شیعه (علامه حلی و عبدالرزاق لاهیجی) در دو کتاب (کشف المراد و شوارق الالهام)، در زمینه‌ی موضوعات کلامی مرتبط با براهین به دست آمده از نهج‌ البلاغه، ذکر کرده‌اند.در فصل سوم، به مقایسه‌ی بین این دو نوع براهین پرداخته شده است: مبانی، خاستگاه‌ها و جایگاه‌ استدلال‌های امام علی (ع) در نهج البلاغه و دو متکلم شیعی در کتاب‌های مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه ای که به دست آمده است این است که هر چند هدف هر دو نوع استدلال یکی است ولی هر کدام با توجه به مخاطبان و شرایط محیطی که در آن مطرح شده‌اند، شکل‌ها و خصوصیات مربوط به خود را دارند: استدلال‌های نهج البلاغه بیشتر محسوس و ملموس بوده و با اندک توجهی از طرف مخاطب، وی را به مقصد مورد‌نظر می‌رساند،در حالیکه دلایل دو کتاب مذکور، بیشتر رنگ عقلی- فلسفی داشته و مقدمات علمی و فکری مخصوص به خود را طلب می‌کنند. واژگان کلیدی: برهان،کلام، نهج البلاغه، کشف المراد، شوارق الالهام،صفات الهی،امامت،معاد.
مبادی فلسفی وحی در اندیشۀ ملاصدرا
نویسنده:
علی ارشد ریاحی,مسعود رهبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیدۀ وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مُدرِکِ معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعۀ وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رؤیا». در مقالۀ پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متأله به بحث گذاشته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 122