جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
غایت مندی به مثابه ی اصل بنیادی پیوند عقل و فاهمه
نویسنده:
هادی سالاری، یوسف نوظهور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت برای فهم جهان شئونی قائل است و هر شأنی را ناظر به قوه­ای منحصر در نفس انسان می­داند که عبارتند از قوه شناخت، قوه میل و قوه لذت و الم . هر یک از این قوا متعلق به منبع شناختی است که قانون­ گذار قوه تحت خود است؛ یعنی فهم، عقل و حکم. همچنین هر یک از این قوا، هرچند از حیث کارکرد متفاوت و متمایز از دیگری است ولی اصلی وحدت ­بخش همه آنها را به یکدیگر پیوند زده است. کانت درصدد است رابطه­ ی فهم و عقل را به واسطه­ ی قوه حکم و اصل بنیادین آن؛ یعنی اصل غایت­مندی توجیه کند. در این مقاله نشان می­دهیم که با توجه به نقشی که این اصل در اندیشه کانت ایفا می­کند، قوای شناختی آدمی را نمی­توان همچون جزیره ­هایی مستقل از هم در نظر گرفت، بلکه به نوعی می­بایست یکپارچگی آنها را تأیید کرد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 113
تفسیر هابز از سرشت انسان و تاثیر آن در شکل‌گیری فلسفه سیاسی او
نویسنده:
مصطفی شهرآیینی، یوسف نوظهور، بیان کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیان اندیشه سیاسیِ هابز بر تحلیل دوگانه وی از انسان مبتنی است: از سویی انسان به مثابه جسمِ مادیِ مرکب در شبکه­ای از نیروهای مکانیکی که تابع امیال و انفعالات خویش­ است. و از دیگر سو انسان همچون موضوع مطالعه مفاهیم حق و تکلیف که به وسیله قرارداد تشکیل اجتماع می­دهند. تلاش هابز بر این است که نظام سیاسی ­اش با تحلیل ماده­ گرایی از رفتار انسان سازگار باشد. به همین دلیل در اندیشه هابز آگاهی از سازمان سیاسی مشروط به شناخت سرشت بشری است، و شناخت حالات و انفعالات بشر به شناخت اصول مکانیکی و قوانین فیزیک وابسته است. اخلاق و سیاست هابز نیز با ماده­ انگاری مکانیکی منطبق هستند و گاهی بر همان زمینه شرح و بسط داده شده­اند. پرسش ­های راهبر ما در این مقاله عبارتند از: سرشت انسان به مثابه یکی از عناصر اصلی نظام روان­شناختی هابز چه مختصاتی دارد؟ هابز چگونه بر پایه مختصات سرشت انسان، فلسفة سیاسی خود را تدوین کرده است؟ مدعای اصلی مقاله این است که در نگاه هابز سرشت انسان بر اصل حرکت و بر اصول مکانیکی استوار است و در نتیجه، توانایی ایجاد جامعه سیاسی در سرشت بشر نوشته نشده است. انسان مدنی بالقسر است و باید اجتماع­ پذیر ساخته شود، به این معنا که نظم جامعه سیاسی نه نظمی طبیعی بلکه نظمی تصنعی است که در مفاد بندهای یک قرارداد تجلی ­پذیر خواهد بود. بنابراین روان ­شناسی مکانیکی هابز زمینه ­ساز فلسفه مدنی اوست.
صفحات :
از صفحه 77 تا 89
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
جایگاه اسپینوزا در فلسفه ژیل دلوز
نویسنده:
سجاد امجدی ایدیشه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دلوز می گوید مطابق اندیشه اسپینوزا، هستی عبارت از مجموعه ی تأثیرها، مشارکت ها، نسبت ها و توانایی ها، و کنش هاست. و موجودیت هر شیء را میزان کنش گریِ آن تعیین میکند. اشیاء بنا به قدرتِ فعالیت شان و در نسبت با هم قابل تعریف اند. یک چیز "آنچه هست" نیست بلکه "آنچه می تواند انجام دهد" است؛ به عبارت بهتر هستیِ یک چیز(حالت)، "قدرتِ" آن است،توان و ظرفیتِ خاص آن چیز در میزانِ تأثیر پذیری و تأثیرگذاری هایش. هیچ شیء منفردی وجود ندارد بلکه همواره نسبت ها و اتصالات وجود دارند. هستی در فلسفه اسپینوزا مطلق و درونماندگار است و باوجودِ تعدّدِ صفات و کثرتِ حالات، تک معنا و یگانه است. مقصود اسپینوزا و دلوز درک و دریافت معنایی جامع از قدرت است که راه را بر تمایزِ استعلایی می بندد، زیرا علت و معلول جزئی از آفرینش اند. هستی علت درونی و پیشینیِ حالات است(وجود متعلق به ماهیت است) یعنی همان آفرینشِ و زندگیِ هستی است. این گونه هستی شناسی و این مدلِ علّییّت(مدلِ درونماندگاری) جوهر و حالات و وجوه هستی را یکی می انگارد؛ علت و معلول نسبت به هم درونمانگارند و نه استعلایی و هیچ سلسله مراتبی در هستی نیست. یک حالت را کارکردهای آن تعریف و مشخص می سازد و حالات، ذوات هستند. کارکردهای برسازنده یک شیء نسبت ها و اتصالات و ظرفیتِ معین تأثیرپذیری و تأثیرگذاری های آن شیء است. جوهر طبیعتِ طبیعت پذیرش را از طریق طبیعتِ طبیعت آفرینش بیان می کند.
گذار از مفهوم نفس به مفهوم ذهن در فلسف? دکارت و پی آمدهای آن
نویسنده:
نسرین فیروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دکارت به حق از طلایه داران عصر جدید به شمار می رود، زیرا فلسف? او جریان فلسف? غرب را دگرگون کرد. ما در این پایان‌نامه برآنیم که نگاهی هرچه تفصیلی تر و بنیادی تر به این دگرگونی داشته باشیم. این مهم را تحت عنوان «گذار از مفهوم نفس به مفهوم ذهن در فلسف? دکارت و پی آمدهای آن»که مدخل و منظری نو در حوز? مطالعات مربوط به فلسف? دکارت در زبان فارسی می-باشد، خلاصه کرده و پی می گیریم. بنا به ضرورت ذاتی تفکر، این گذار را با نگاهی تفصیلی تر به پیشینه و بستر تفکر دکارت نشان خواهیم داد، یعنی با نگاهی به معنای نفس در فلسفه های پیش از دکارت، و مسائل و بحران هایی که در زمان شکل‌گیری اندیش? دکارت گریبان گیر علم و دین و فلسفه بوده است. در واقع فلسف? دکارت و در رأس آن، این گذار را ــ که می توان آن را اصالت ذهن دکارتی نیز نامید ــپاسخی می دانیم به پیشینه و بستر اندیش? وی، که طبیعتاً پی آمدهایی را، هم در زمان? دکارت و هم در عصر حاضر، به‌دنبال داشته است. در پایان، چندی از این پی‌آمدها را تحت عنوان تغییری در معنای انسان و جهان و خدا تبیین خواهیم کرد.
شیء فی نفسه و پدیدار در فلسفه نظری کانت و گذر هگل از آن دو
نویسنده:
جلال پی کانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
دیالکتیک در فلسفه ی افلاطون و کانت و هگل
نویسنده:
صدیقه موسی زاده نعلبند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
کانت و مسأله مابعدالطبیعه
نویسنده:
مدریک سعیدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی ادراک حسی نزد هگل و ملاصدرا
نویسنده:
محسن باقرزاده مشکی باف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهملاصدرا در باب ادراک حسی می تواند هم به لحاظ هستی شناسی و هم به لحاظ معرفت شناسی میان عالم با معلومش سنخیت ایجاد کند که مورد دوم بدون توفیق یافتن در مورد اول امکان پذیر نمی بود. چرا که در نظام حکمت صدرایی، میان هستی شناسی و معرفت شناسی، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. در این سنخیت است که اتحاد حس و حاس و محسوس ایجاد می شود. از طرف دیگر ملاصدرا در مسئله ی ادراک حسی قائل به قیام صور ذهنی به نفس به نحو قیام صدوری است یا به عبارتی دیگر معتقد است که نفس آدمی مبدع یا انشاء کننده ی صورت ذهنی خود است و به همان صورت ذهنی( معقول بالذات) که ایجاد کرده است علم پیدا می کند.هگل نیز همچون ملاصدرا معتقد است، فیلسوفان پیش از خودش، نتوانسته اند نسبتی هستی شناسانه میان عالم و معلوم ایجاد کنند. هگل با استفاده از مفهوم روح مطلق و برداشتن فاصله ی میان سوژه و ابژه و تقلیل ندادن مسئله ی معرفت به یکی از آن ها، می تواند فاصله ی میان هستی شناسی و معرفت شناسی را بردارد. در مسئله ی ادراک حسی نیز همواره ادعاهای سوژه و یا ابژه را در موارد متعدد، که قصد تقلیل دیگری را به خود دارند را بی اعتبار می کند و آن دو را تنها با هم دارای معنی می داند. ابژه ی خارجی تنها در تلاقی با آگاهی، شأن دیگری پیدا می کند و در آن شأن برای آگاهی است که امکانات خودش را بالفعل می کند و مفهوم) (Begriff را به صورت کامل در درون خودش متحقق می سازد یعنی به هر حال مفهوم سوژه نقش کلیدی را ایفا می کند و نه تنها تعینات درون ذهن خودش را می سازد بلکه ابژه را نیز از حالت در خود به در خود و برای خود ارتقاء می دهد.در این پایان نامه، فصل اول اختصاص دارد به توضیح نظر هگل در باب ادراک حسی با استفاده از تمام قوای نظری و اصطلاحات کلیدی و ارتباط درونی ای که میان آن ها وجود دارد. فصل دوم اختصاص دارد به توضیحِ از درون منطق شکل گیری ادراک حسی نزد ملاصدرا با استفاده از تمام مبانی اساسی ای که در این فرایند نقش مهمی داشته اند. در فصل سوم پایان نامه، تشابهات و اختلاف های هر دو فیلسوف را در باب طرح مبحث و چگونگی شکل گیری ادراک حسی در نظام فلسفی شان پرداخته ایم.کلید واژگان: هگل، ملاصدرا، ادراک، ادراک حسی
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
کبری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باور به نبوت، بعد از اعتقاد به خداوند، مهم‌ترین تکیه‌گاه عقیدتی ادیان ابراهیمی است. از نظر فارابی و اسپینوزا نبوت و وحی حقایقی هستند که از عالم غیب به بشریت افاضه شده و برای اقناع و هدایت و به سعادت رساندن عامه مردم ضروری‌اند؛ زیرا عامه مردم مستعد خیال‌اند و توانایی درک عقلی و فلسفی بسیاری از مسائل را ندارند. کمال تخیل، مهم‌ترین ویژگی انبیاست وزبانِ آن؛ یعنی ‌تمثیل، استعاره و خطابه ‌برای توده‌ها مناسب‌تراست. از طرفی تعلیمات اخلاقی پیامبران موافق عقل سلیم است و از این ‌رو وحی و عقل(دین‌و‌فلسفه) متعارض یکدیگر نیستند. در نظر فارابی نبوت انبیا ناشی از کمال تعقل و تخیل آنان است، بنابراین انبیا هم فیلسوفند و هم نبی. انبیا، هم از راه قوه ناطقه و هم از راه قوه متخیله با مجاری فیض الهی در ارتباط هستند. از نظر اسپینوزا نیز نبوت یا وحی، معرفتی است که خداوند بر انسان نازل کرده‌است. در نبوت، حقیقت در قالب زبانی تخیلی در‌آمده‌است و از این‌ رو کارکرد نبوت مربوط به تخیل است. پیامبران از جهت داشتن قوه خیال شبیه قانونگذاران وسیاست‌مداران هستند. اسپینوزا انبیا را فیلسوف بشمار نمی‌آورد، یعنی انکار می‌کند که آنان واجد توانایی‌های عقلی برجسته‌ای باشند. بنابراین در نظر وی، کتب آسمانی تورات وانجیل را نمی‌توان متونی فلسفی قلمداد کرد. در نظر اسپینوزا انبیا نسبت به همه‌ چیز علم نداشتند، آنها بی‌تردید بشر بودند، با تمامی ویژگی‌ها و لوازم بشریت. و از این حیث علم و آگاهی آنها نسبت به مباحث نظری، حدود و ثغوری داشته‌است. آنچه که موجب تمایز این پیامبران از مردمان معمولی می‌شود، نه برجستگی‌عقلانی آنها، بلکه نیل به مقام دریافت وحی و پاکیزگی و تقوای اخلاقی‌شان است.
  • تعداد رکورد ها : 45