جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 67
مبانی نظری اخلاق از دیدگاه بابا افضل کاشانی
نویسنده:
محمدربیع میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش پس از معرفی «خواجه افضل‌الدین کاشانی»، مشهور به «بابا افضل»، حکیم و عارف پارسی‌گوی قرن ششم و هفتم هجری و اشاره به زندگانی، آثار و برخی از مفاهیم و کلیات اخلاق از دیدگاه وی، می‌کوشیم با بررسی مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی اخلاق از منظر او، یکی از زمینه‌های لازم برای استخراج نظریه اخلاقی اسلام را فراهم آوریم تا زمینه‌ای باشد در کنار نظرگاه‌های دیگر دانشمندان مسلمان و نیز آموزه‌های اخلاقی قرآن کریم و احادیث اهل بیت? برای استنتاج نظریه فلسفه اخلاق اسلامی.خواجه افضل‌الدین «علم اخلاق» را یکی از زیرشاخه‌های علم النفس و علوم رفتاری دانسته که به اصلاح، هدایت و تربیت ویژگی‌های نفس انسانی می‌پردازد. وی علم اخلاق را «علمِ شناخت خصلت‌های نیک و بد انسان و روش‌های کسب خوبی‌ها و پرهیز از بدی‌ها» یا «علم شناخت مکارم و رذایل اخلاقی و روش آراستن خود به مکارم و زدودن رذایل از خویش» دانسته است.جایگاه شناخت و آگاهی در آموزه‌های اخلاقی بابا افضل به قدری پررنگ است که وی حتی خیر و شر را نیز براساس آگاهی و دانش تعریف می‌کند؛ چنان‌که افعال خیر را اعمالی می‌داند که سبب افزودن آگاهی شود و انسان را در رسیدن به کمال مطلوبش یاری رساند و شرور را کارهایی می‌داند که به جهل و ناآگاهی بینجامد و انسان را از نیل به هدف حقیقی‌اش بازدارد.بابا افضل علاوه بر اعتقاد به جدایی بدن و نفس انسانی، امکان تغییر و تربیت پذیری اخلاقی انسان را می‌پذیرد و با تأکید بر رابطه شناختی و وجودیِ مثلثِ «خداشناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی»، بر آن است که اگر کسی از این معارف محروم باشد، ادراک و شناختش همانند ادراک و شناخت خفتگان، ناقص و غیرحقیقی خواهد بود.از دیدگاه وی، وجود تامّ و حقیقی هر چیز، صورت علمی و معقول آن است و بر همین اساس، کمال نهایی انسان نیز در بقای عقلانی اوست؛ زیرا کمالِ حیات و حسّ، به قوّه ادراک و تعقّل است و کمالِ ادراک و تعقّل، به فعلیت آن و کمال فعلیّت تعقّل و دانش، به «اتّحاد عاقل و عقل و معقول».از حیث اخلاق عملی نیز به عقیده حکیم افضل‌الدین، نشان کمال انسان در این است که قوای غضبی و شهوی او در حدّ اعتدال باشند و تحت حاکمیتِ خرَد عمل کنند و مطیع و مسخّر آن باشند.
سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم در تربیت اعتقادی
نویسنده:
حسین مولودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است که گوشه‌ای از نظام تربیتی اسلام یعنی تربیت اعتقادی بر پاية سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم به تصویر کشیده شود. پرسش‌هایی که به دنبال یافتن پاسخ آنها بودیم عبارتند از: سیره پیامبر و اهل بیت در تربیت اعتقادی چه بوده است؟ ایشان برای ایجاد شناخت نسبت به اعتقادات اساسی اسلام و تعمیق این شناخت در بین مخاطبان چگونه رفتار می‌کردند؟ در مقابله با شبهات اعتقادی از کدام روش ها استفاده می-کردند؟ در این تحقیق با این روش عمل شد که ابتدا نظرات رایج در باب آن موضوع را جمع آوری و بررسی و جمع بندی شد. سپس آن را به سیره پیامبر و اهل بیت صلوات الله علیهم عرضه کردیم و در پایان به جمع آوری و استنباط حکم موضوع از سیره می‌پردازیم همراه با نقد نظرات رایج در باب موضوع. یافته‌های تحقیق به این شرح است: 1ـ سیره تربیتی معصومین صلوات الله علیهم دارای مبانی، اصول و روش‌های تربيتي است. مبانی و اصول قسمت ثابت و روش‌ها به عنوان الگوهای متغیر قابل توجه هستند. مبانی خاص بدست آمده و اصول آنها عبارتند از: مبنای هدایت از جانب خداوند و اصل طلب هدایت از خداوند، مبنای ارتباط متقابل تربیت اخلاقی و تربیت اعتقادی و اصل تزکیه، مبنای اختیار انسان در انتخاب عقیده و اصل دعوت، مبنای فطری بودن خداشناسی و اصل تذکر و مبنای مکملیت عقل و وحی و اصول تعقل و تعبد. 2ـ مطابق این مبانی و اصول، معصومین صلوات الله علیهم از روش‌های متنوعی در استدلال و اثبات عقاید و همچنین عمق بخشیدن به اعتقادات و حفظ عقاید استفاده می‌کردند. 3ـ همچنین در برخورد با شبهات اعتقادی نیز معصومین صلوات الله علیهم سیرة مشخصی داشته‌اند که شامل دفع و رفع شبهات از جامعه می‌شود.در این پایان‌نامه سعی شده است که بین مبانی و اصول تربیت اعتقادی معصومین و مبانی و اصول تربیتی علمای تعلیم و تربیت غربی مخصوصا در زمان معاصرمقایسه‌ای صورت گیرد. در این تطابق مشخص شد که نگرش الهی معصومان به تربیت اعتقادی با نگرش امانیستی علمای تعلیم و تربیت غیر اسلامی تفاوت‌های اساسی دارد است. از این رو لازم است که درپایه ریزی نظام تربیتی اسلامی به این تفاوت‌ها توجه داشت.
بررسی علیت یا فاعلیت خداوند در هستی از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علت عبارت است از آنچه که وجودش، سبب پیدایش و نبودش، موجب نیستی چیزی می‌گردد. فاعل به معنای تأثیرگذار در شی دیگر است. هر یک از این دو واژه، دارای تقسیمات مختلفی هستند. در این پایان نامه به دو نظریه اشاره می‌شود: نظریه علیت و نظریه فاعلیت. نظریه علیت، علم الهی را سبب تام در تحقق موجودات می‌داند. مطابق این نظریه قدرت، اراده و مشیت الهی تابع علم و از جمله صفات ذاتی خواهند شد. علم پیشین الهی در این مکتب، با اختلافاتی رو به روست؛ به طوری که مکتب مشاء، علم حصولی پیشین خداوند را سبب تحقق عالم هستی می‌داند؛ در حالی که مکتب اشراق، وجود چنین علمی را انکار کرده، علم اجمالی خداوند به ذات فعّالش را سبب این امر معرفی می‌کند. مکتب حکمت متعالیه نیز رأی هر دو گروه را اشتباه دانسته، وجود مرتبه موجودات به وحدت جمعی و علم خداوند به آن را سبب تحقق اشیاء قلمداد می‌کند. اختلاف در تلقی از علم خداوند به دیدگاه آنها از فاعلیت خداوند نیز سرایت نمود؛ به نحوی که مشائیون، خداوند را فاعل بالعنایه، اشراقیون وی را فاعل بالرضا و پیروان مکتب حکمت متعالیه او را فاعل بالتجلی شمرده اند. نظریه علیت لوازم و آثاری همچون: نظام احسن بودن این جهان، وجود رابطه سنخیت میان تمام علت ها و معلول ها، فراگیر بودن تلقی صدور معلول از علت، پذیرش قاعده الواحد و وجود داشتن رابطه ضرورت علّی میان تمام علت ها و معلول ها را در پی دارد. این لوازم ذکر شده با اشکالات عدیده ایرو به رو هستند، به همین جهت نمی‌توان به نظریه مذکور پایبند گشت.نظریه فاعلیت نیز علاوه بر علم، بر دخیل بودن اموری همچون: مشیت و اراده الهی پافشاری می‌کند. مطابق این نظریه، اراده و مشیت از جمله صفات فعل هستند. انکار قاعده الواحد، عمومیت نداشتن تلقی صدور معلول از علت و کلیت نداشتن رابطه سنخیت میان علت و معلول از جمله لوازم نظریه فاعلیت است. مهمترین اشکال رو به روی این نظریه، راه یابی امکان به ذات خداوند است که می‌توان به آن پاسخ گفت.بهترین نظریه ای که بتواند چگونگی رابطه خداوند و موجودات دیگر را توجیه کند، همین نظریه فاعلیت است؛ زیرا با آیات و روایات هماهنگی و تناسب بیشتری دارد.
تحلیل معناشناختی مفهوم قرآنی «ایمان» با تأکید بر آرای متکلّمان مسلمان
نویسنده:
مرتضی حبیبی سی سرا,هادی صادقی,سید قاسم صفری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایمان یکی از مفاهیم بنیادین و پرکاربرد در منابع اسلامی است، به گونه ای که اولین نزاع های علمی در تاریخ اندیشه اسلامی درباره ماهیّت ایمان بوده است. از پیامدهای عملی این نزاع علمی، پیدایش فرقه های مختلف اعتقادی است که حتّی در برخی موارد به تکفیر دیگر گروه ها کشیده شده است. با وجود این، همچنان در میان متفکّران مسلمان دیدگاه های مختلف و گاه متناقضی درباره آن دیده می شود. بنابراین، ضرورت دارد تا این مفهوم مورد واکاوی قرار گیرد، چراکه بدون داشتن درکی درست از این مفهوم، کاربست آن در مقام عمل با دشواری هایی مواجه خواهد شد.
جایگاه شناخت خود در رفتار اخلاقی انسان
نویسنده:
هادی صادقی,محمدتقی سبحانی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، ضمن بررسی رابطه اخلاق با رفتار، مفهوم رفتار، رفتار اخلاقی و رفتار اخلاقی با خود، هدف از رفتار اخلاقی و ابعاد آن بررسی شده است. مؤلف عقیده خود در جهت گستره تأثیر گذاری اصلاح رفتار اخلاقی انسان با خود را بیان کرده و بر این باور است که پایه رفتارهای اخلاقی انسان در تمام حوزه های رفتاری، رفتار با خود و اصلاح رفتارهای اخلاقی انسان در همه حوزه ها در گرو اصلاح رفتار اخلاقی با خود خواهد بود. اثبات این ادعا از طریق احادیث فراوانی که این معنا را به صورت ضمنی بیان کرده اند، میسر است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
نقش حکومت بنی‌امیه در جعل و وضع احادیث کلامی: جبر و قدر
نویسنده:
سیدرضا قایمی رزکناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حدیث موضوع یعنی حدیث دروغین ساختگی و بربسته شده، بدین معنا که جاعلش آن را ساخته است و نه حدیث انسان دروغگو؛ زیرا دروغگو گاه راست می‌گوید] و هر سخن دروغگو، کذب نیست[.بنا بر شواهد نقلی و غیرنقلی متاسفانه عنصر جعل حدیث از صدر اسلام و حتی در زمان حیات پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله) وارد جامعه اسلامی شد و کمتر کسی از علمای مسلمان دست به انکار این واقعیت تلخ زده است. در اثبات وجود این عنصر شوم می توان به شواهدی نظیر متهم شدن بعضی از صحابه به جعل حدیث و نقد صحابه نسبت به یکدیگر، اعتراف عده‌ای از واضعان به جعل حدیث، وجود احادیثی که با قرآن، سنت قطعی، عقل و یا واقعیت‌های تاریخی منافات دارد و ......... اشاره کرد.در زمینه علل پیدایش و گسترش نیز می‌توان از عدم کتابت و ضبط حدیث، وجود عالمان اهل کتاب، نقل به معنا، اعتماد بیش از حد به صحابه از منظر عدالت مطلق آنها، پیدایش احزاب و فرقه‌های فقهی، کلامی و سیاسی و درگیری طرفداران هر یک با دیگری، اهداف سیاسی فرمانروایان و .......... نام برد.در این میان اهداف سیاسی حاکمان و به خصوص پادشاهان بنی امیه نقش اساسی در جعل احادیث و القای تفکرات باطل در جامعه را ایفا نمود. معاویه به عنوان بنیانگذار سلسله امویان خود از ابتدا برای توجیه حکومت و اعمالی که از او سرمی‌زد سعی نمود تا حکومت خود را الهی و از سوی خدا معرفی کند و تاکید می نمود که در برابر خواست و مشیت الهی همه باید خاضع و فرمانبردار باشیم. با این سیاست‌ها اخبار جعلی در منقبت خلفا و صحابه در جامعه بسیار زیاد شد و هر که می‌خواست به دستگاه حاکمه تقرب جوید، با جعل احادیثی در این موضوعات دست به این کار می‌زد. این سیاست در زمان دیگر خلفای بنی امیه نیز به شدت دنبال شد تا دیگر نام نیکی از حضرت علی (علیه السلام) و خاندانش باقی نماند.به علاوه آنها از تفکر جبر هم استفاده کردند به طوری که می‌توان گفت پایه حکومت آنها بر دو تفکر لزوم عدم مخالفت با جماعت و جبری گری استوار شده بود. با کنکاش در کتابهای تاریخ شواهد فراوانی را مشاهده می‌کنیم که خلفا، کارگزاران و طرفداران بنی امیه از این تفکر در صحبتها، نامه‌ها، اشعار و سخنرانی‌ها و نقل-های حدیث خود استفاده می‌کردند.
تأثیر گناه در معرفت از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مصطفی جعفرطیاری دهاقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت در حیات معنوی و مادی انسان، جایگاهی بی بدیل دارد. تنها وسیله ارتباطی وی با جهان خارج از ذهن شناخت اوست. دوام زندگی آدمی بدون شناخت امکان‌پذیر نیست. نوع نگرش انسان نسبت به جهان آفرینش و هدف خلقت وابسته به نحوه شناخت اوست. بر اساس آموزه‌های اسلامی و براهین نقلی و عقلی، سعادت و رستگاری انسان فقط از طریق ایمان و عمل صالح محقق می‌شود. درفرآیند حصول ایمان و عمل صالح به ویژه دستیابی به مراحل عالی، معرفت از نقشی ممتاز و بی جایگزین برخوردار است. نیل به معرفت صحیح و درست و صیانت از آن بدون پرهیز از موانع و آفات ممکن نیست. پدیده علم و معرفت همواره در معرض تهدیدها و آسیب‌هایی است که از پیامدهای آن، زوال، نقصان و وراونگی است. فقدان معرفت صحیح و درست، موجب انحراف شدید در بینش و گرایش فرد از مسیر حق می‌گردد، او را از شناخت کمال و راه رسیدن به آن، ایمان و اعتقاد ورزی به عقائد حق، عبادت و پرستش و در نهایت نیل به سعادت و کمال نهایی باز می‌دارد و سرانجامی جز شقاوت برای وی به دنبال نخواهد داشت.بر اساس آیات و روایات دراصل ارتباط و تأثیر اجمالی گناه در معرفت نمی‌توان شک و تردید کرد؛ ولیکن در نوع آثار، کمیت و کیفیت تأثیرات، آفت و تهدید بودن گناه نسبت به معرفت، نقاط ابهام و پرسش‌های متعددی مطرح است. مسأله تأثیر گناه درمعرفت دارای ابعاد گوناگون است. تاکنون در این باره اثر مستقل و منسجمی ارائه نشده است که به بررسی موضوع از منظر آیات و روایات پرداخته باشد. بدین سان یافتن پاسخ پرسش‌ها و برطرف نمودن ابهام‌های یادشده، جستجوی دقیق و بررسی گسترده آیات و روایات را به دنبال داشت. استنطاق، استنباط و استنتاج از ادلّه، مستلزم آگاهی از ثمرات تحقیقات دانشمندان اسلامی در علوم مختلف به ویژه تفسیر، حدیث، کلام و اخلاق بود. همچنین لازم شد که از یافته‌های متخصصان دانش‌های مرتبط با موضوع، نظیر معرفت شناسی و روانشناسی اطلاع حاصل شود. در قرآن و حدیث برای گناهان پیامدهای بسیار زیادی بیان شده که از جمله آنها آثار سوء معرفتی آن است. گناه موجب مهر شدن قلب، قساوت، غفلت و دگرگونی آن می‌شود و تیرگی دل را در پی دارد. زنگار گناه سبب بسته شدن چشم و گوش دل نسبت به حقایق و معارف می‌گردد. در مورد چرائی و چگونگی تأثیر گناه در معرفت، تبیین‌های مختلفی وجود دارد. براساس تبیین کلامی – اخلاقی، حقیقت علم نور است و شرط بهره‌مندی از آن، پذیرش ولایت خاص الهی است و شرط برخورداری از ولایت، ایمان و تقوا می‌باشد که مستلزم پرهیز از گناه است. اثرپذیری از وسوسه‌های شیطان و انجام گناه نه تنها باعث خروج از ولایت الهی می‌شود، بلکه زمینه ساز ولایت شیطان و باعث بیرون شدن از نور علم و ورود به تاریکی جهل می‌گردد. شیطان با تلقین‌های مکرر و ترفندهای متنوع در ساحت عواطف و احساسات نفوذ کرده، سپس در ساحت اندیشه و دل تصرف می‌کند و ابزارهای ادراکی را در اختیار می‌گیرد و به مدیریت آن‌ها می‌پردازد. تبیین روانشناختی بیانگر آن است که براساس قرآن و حدیث، گناه یک نوع بیماری روحی و روانی است و آثاری همچون رنج و عذاب، غم واندوه، شک و اضطراب به دنبال دارد که عوامل موثر در یادگیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد و با تبعات منفی در انگیزه، آرامش خاطر، تمرکز و دقت و غیر آن، در فرایند یادگیری اخلال ایجاد می‌کند.از آیات و روایات استفاده می‌شود که گناه در معرفت سه نوع تأثیر دارد: الف) از پیدایش معرفت ممانعت می‌کند؛ ب) باعث زوال و از بین رفتن معرفت می‌شود؛ ج) سبب دگرگونی و وارونگی معرفت می‌گردد. گرچه قدر متیقن این تأثیرات در علم ملازم با ایمان و هدایت است؛ امّا تأثیر فی الجمله گناه در علم به معنای مطلق ادراک و آگاهی نیز قابل انکار نیست.
تحلیل نظریه عقلانیت و معنویت
نویسنده:
هادی صادقی، وحید سهرابی‌فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
نسبت دین و تجدد یکی از موضوع‌های مهم عرصه دین­پژوهی است. از مهم‌ترین نظریاتی که در این زمینه مطرح شده، نظریه عقلانیت و معنویت مصطفی ملکیان است. این نظریه با محوریت بخشیدن به مؤلفه­های اجتناب‌ناپذیر تجدد به مواجهه با دین سنتی می­رود و ضمن مقایسه این مؤلفه‌ها با ویژگی‌های اصلی دین سنتی، حکم به تعارض میان این دو کرده، فهم سنتی از دین در جهان مدرن را، کارآمد نمی­داند. در جنبه ایجابی، این نظریه، فهمی جدید از دین را که سازگار با مؤلفه­های تجدد است معرفی می­کند. در این مقاله می‌کوشیم با استفاده از گزارش‌های متعددی که در طول 13 سال گذشته از این نظریه ارائه شده، تصویری روشن و شفاف از این دیدگاه به دست دهیم. سپس به تحلیل این نظریه می‌پردازیم و در نهایت ارکان و یکی از لوازم آن را بیان می‌کنیم. ارکان این نظریه عبارت‌اند از: عقلانیت، معنویت، زندگی آرمانی و زندگی اصیل. همچنین، لازمه این نظریه انکار دین سنتی است، هرچند نظریه‌پردازِ آن، چنین لازمه‌ای را نمی‌پذیرد.
صفحات :
از صفحه 139 تا 155
رو در رو با جی . ال مکی
نویسنده:
هادی صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
رابطه عرفان، اخلاق و توسعه
نویسنده:
یوسف حسین نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
چکیده :
ضرورت بررسی رابطه عرفان، اخلاق و توسعه، از آن جهت است که معلوم شود؛ کدام عرفان،کدام اخلاق و کدام توسعه با کدامین رابطه مندی مطلوب بوده و صحیح است. هدف این پژوهش بارور کردن ذهن پژوهشگران نسبت به فرضیه ای است که با برقرار کردن نوع خاصی از رابطه بین این سه مقوله می تواند منشأ تولید نرم افزاری برای توسعه مفاهیم سیاسی، رشد و توسعه علمی وهمبستگی اجتماعی شود. این نوشته در هفت فصل تنظیم شده است که در فصول اول تا چهارم تکیه بر تحقیقات کتابخانه ای و در فصول پنجم تا هفتم تکیه بر تحقیقات تئوریک همراه با تاکیدبر نظرات امام خمینی(ره) بعنوان معمار انقلاب اسلامی ایران و تئوریسین مسایل اجتماعی است. فصل اول؛ به بررسی عرفان اختصاص دارد که در ان ضمن بیان این مسئله که عرفان به شش معنا، یعنی آموزه، تجربه، علم، راه نجات، نوعی معرفت و فرایند می باشد، معنای لغوی عرفان،تصوف و هدف عرفان، موضوعات و ویژگیهای عرفان بررسی می شود. فصل دوم؛ پیرامون اخلاق است، اخلاق یک صفت روحی است که با وجود آن انسان کارهای مقتضای آن را به اسانی و بدون آن که بر خود فشار بیاورد، انجام می دهد. در این فصل پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی اخلاق، فلسفه اخلاق و تفکر اخلاقی در اسلام و غرب بحث شده است. فصل سوم؛ در این فصل پیرامون توسعه بحث می شود، هر چند توسعه در معنی اخص به معنای توسعة اقتصادی (ارتقاءسطح زندگی مردم، رشد عزت نفس مردم و آزادی) است، اما در معنی اعم اش شامل مجموعه اصولی از جمله؛ علم گرایی، آرامش سیاسی، نظام قانونی و... است. در این فصل پیرامون سه مکتب نوسازی، وابستگی و نظام جهانی در توسعه بحث شده است که این سه مکتب از دهه ‎1950تا امروز بر رشته توسعه حاکم است. فصل چهارم؛ پیرامون امکان سنجی رابطه عرفان، اخلاق وتوسعه است، در این فصل منزلت، علم و کارآمدی سه مقوله عرفان، اخلاق و توسعه در سه جامعه سکولار، التقاطی و دینی بعنوان صفروض ممکن رابطه مندی بررسی می گردد؛ اما برای شرح رابطه این سه مقوله، به سه نوع الگوی توسعه اجتماعی در محیط سه نوع جامعه سکولار،التقاطی و دینی وجود دارد، تکیه می شود تا ارتباط کارامدی این سه مقوله در صحنه تحقق خارجی ارزیابی شود. فصل پنجم؛ به بررسی رابطه عرفان، اخلاق و توسعه در جامعه سکولار اختصاص دارد؛ یعنی جامعه ای که نسبیت گرایی مادی، الگوی حاکم بر توسعه اجتماعی آن می باشد. در این فصل برای نسبیت گرایی مادی بعنوان یک موجود نرم افزاری زنده و حقیقی، سه پارامتر؛ یعنی هدف اصلی (توسعه تکنولوژی) و مسیر اصلی (توسعه نیاز و ارضاء مادی) و وسیله اصلی (قوانین توسعه تکنولوژی) فرض شده است. همچنین در این فصل به عواقب ناگوار این نوع از رابطه مندی مانند منزوی شدن عرفان، اخلاق و توسعه دینی، پیدایش عرفان، اخلاق وتوسعه سکولار، پیدایش الگوی تولید، توزیع و مصرف تمامی مواهب اجتماعی (قدرت، اطلااع و ثروت) بر مبنای اصل قرار گرفتن پرستش دنیا و... اشاره شده است. فصل ششم؛ دربارة رابطةعرفان، اخلاق و توسعه در جامعه التقاطی است. جامعه التقاطی، دارای یک الگوی توسعه اجتماعی خاص به خود نیست، از این رو آن را به عنوان موجود متحرکی که دارای هدف، مسیر ووسیله خاص به خود باشد، فرض نکردیم. این جوامع، تابع الگوهای توسعه اجتماعی دینی یامادی یا تلفیقی از آن دو هستند. در این فصل نیز به عواقب ناگوار این نوع از رابطه مندی مانند دوقطبی شدن عرفان اخلاق و توسعه، اضطراب و خشک مغزی و تزبزب افراد، بحران هویت افرادو جامعه و هرج و مرج اجتماعی و... اشاره شده است. فصل هفتم؛ پیرامون رابطه عرفان، اخلاق و توسعه در جامعه دینی است؛ یعنی جامعه ای که انسان گرایی الهی، الگوی، الگوی حاکم برتوسعته اجتماعی آن می باشد. این سیستم همان دکترین امام خمینی برای رسیدن به تمدن اسلامی فرض شده است. برای انسجام گرایی الهی بعنوان یک موجود نرم افزاری زنده و حقیقی، سه پارامتر؛ یعنی هدف اصلی (توسعه تقرب به خداوند متعال) و مسیر اصلی (تولی و ولایت الهی) ووسیله اصلی (قوانین تقرب با همان احکام تکلیفی، اخلاقی و اعتقادی اسلام) فرض شده است.همچنین در این فصل به آثار و برکات این نوع از رابطه مندی مانند پیدایش فرهنگ بسیج که مبتنی بر تقوای تیز است نه تقوای پرهیز، پیدایش فزهنگ شهادت، تولید، توزیع و مصرف مواهب اجتماعی (قدرت، اطلاع و ثروت) بر مبنای تقوا، پیدایش فرهنگ شهادت، تولید، توزیع ومصرف مواهب اجتماعی (قدرت، اطلاع و ثروت) بر مبنای تقوا، تقدم توسعه نیروی انسانی برتوسعه تکنولوژی و توسعه امکانات، تغییر شاخصة تشخیص توسعه یافتگی جامعه ازشاخصه هایی مانند درآمد سرانه، میزان صادرات و واردات به شاخصه هایی مانند عدالت اجتماعی و... اشاره شده است. جمع بندی و نتیجه نهایی: عرفان، اخلاق و توسعه دینی آنهم درصورتی که ارتباط آن تحت حکومت الگوی انسجام گرایی الهی انجام گیرد، مطلوب بوده وصحیح است.
  • تعداد رکورد ها : 67