جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
دیدگاه حکیم ملاصدرا درباره ی حشر انسان و حیوان با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
الهام حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از حشر انسان و حیوان و کاوش در این زمینه، به دلیل گسترۀ تأثیرش در حوزۀ اندیشه و عمل، یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می آید و در همه اعصار به نحوی مورد توجه اندیشمندان و دینداران بوده است. ملاصدرا نیز که از اندیشمندان به نام حوزۀ تفکر اسلامی است این موضوع را مورد کاوش جدی خود قرار داده است. و در طرح مسألۀ معاد علاوه بر استدلال عقلی، به آیات و روایات نیز استناد کرده است. محقق این رساله بر آن است که در این نوشتار دیدگاه وی را در این خصوص روایت نموده و پاسخ های وی را در مسائل چالش برانگیز آن، که عموما به مسأله معاد جسمانی بازگشت دارد، طرح نماید و آن گاه نظر وی در مورد حشر کلیه موجودات و از جمله حیوان را گزارش نموده، سپس با ذکر این نتایج که وی بازگشت انسان را در معاد جسمانی به عین بدن دنیوی دانسته و همچنین با اثبات قوۀ خیال و تجرد آن برای انسان و حیوان به ضرورت حشر حیوانات در کنار حشر انسان قائل شده و معاد را اعم از جسمانی و روحانی دانسته است، رساله را به پایان می برد.
مقایسه‌ی دیدگاه فخررازی و ملاصدرا درباره‌ی تکون قوای نفس ناطقه
نویسنده:
ماهرخ‌سادات پورهاشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از اهمیت آن غافل نبوده‌اند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزه‌های دینی اذعان داشته‌اند. علاوه بر این مسئله‌ی نفس به گونه‌ای حوزه‌های دیگر، نظیر زیست‌شناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزه‌ها که حوزه‌های تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوه‌ی تکون آن به بحث پرداخته‌اند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافته‌اند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره می‌برد. و ما در این رساله سعی نموده‌ایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پاره‌ای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات می‌توان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
استدلال‌های تجربی وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و دانشمندان علوم جهان
نویسنده:
منیره سلطان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براهین تجربی از عام‌ترین استدلالاتی است که توسط دانشمندان علوم از جمله در سده‌های 17 تا 20 و همچنین علامه طباطبایی، در اثبات وجود خدا بکار گرفته شده است. در میان انواع براهین تجربی، برهان نظم از استدلال‌های مشترک مورد تمسک آنان می‌باشد. البته نحوه تقریرهایی که از این برهان ارائه شده و میزان استفاده‌ای که از آن به عمل آمده، سبب گردیده برهان مذکور رنگ و شکلی متفاوت بیابد. برای نمونه برهان نظم مطرح شده در سده 17 توسط برخی، ملقب به نظریه خدای رخنه‌ها می‌گردد. در سده 18 بنابر انحرافی که در تفکر این قرن شکل می‌گیرد و خود طبیعت به جای الهیات برآمده از آن مورد پرستش واقع می‌شود، برهان نظم جز در بخش محدودی از این سده، مشاهد‌ه نمی‌شود. در قرن 19، با رواج نظریه تکامل این برهان و اعتقاد به خدا توسط کسانی که تکامل را برای تبیین پدیده‌ها کافی می‌دانند، به کنار نهاده می‌شود و برخی نیز در این سده، تکامل را تقریر تازه‌ای از برهان نظم معرفی می‌کنند؛ و اما در سده 20 برهان نظم با تقریرهای بسیار متنوع‌تری مورد توجه واقع می‌شود به طوری که این تقریرها با تقریرهای علامه از این برهان، اشتراکات بسیار بیشتری می‌یابد. اما حوزه اشتراک براهین تجربی اثبات وجود خدا میان تفکر قرن 20 و علامه به برهان نظم ختم نمی‌شود، بلکه برهان حدوث البته با تقریرهای متفاوت، از دیگر براهین مشترک آنان می‌باشد. برهان حرکت ازدیگر براهینی است که توسط علامه بکار گرفته می‌شود و در قرون مذکور کاربرد ندارد.
بررسی علم دینی از نگاه آیت الله جوادی آملی و دکتر مهدی گلشنی
نویسنده:
ژیلا ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده نظریه علم دینی یکی از مسایل کلامی جدید در دو دهه اخیر است که در پی ظهور بن بست ها و ضعف های علم جدید،که در اثر حذف فلسفه و متافیزیک به وجود آمده است،در جهت رفع آن ها و تعارض میان علم و دین و مطرح شده است. دکتر گلشنی به عنوان عضوی از اساتید و متخصصان علوم تجربی در دانشگاه معاصر ایران و جهان به تحقیق و پژوهش در این مساله دست زده است .او با کنکاش در آراء و نظریات فیزیکدانان،به نقد سیر علوم تجربی در چندین دهه گذشته پرداخته وبرقراری ارتباط و تعامل دوباره بین علم و دین را ضروری می داند و در همین راستا علم دینی با رویکرد میانی را ارائه می دهد. آیت الله جوادی آملی نیز به عنوان نماینده حوزه امروز کشور و محقق علوم دینی و فلسفی با انتقاد از دیدگاه دانشمندان علوم تجربی در قرون گذشته نسبت به دین، آن را با علم معارض ندانسته و بلکه علم را یکی از منابع اصیل معرفت شناختی دین معرفی می کند و رابطه علم و دین را یک رابطه حداکثری می داند. دکتر گلشنیو آیت الله جوادی آملی در سه محور مفهومی شامل علم، دین، تعریف علم دینی و سه قسمت که شامل ملاک دینی بودن علوم، تفکیک بین عالم و علم دینی و یکی از مراحل دینی شدن متون درسی می شود، با یکدیگر اختلاف دارند و در چند موردیعنی رابطه علم و دین، تاثیر فلسفه در جهت گیری متافیزیکی علم، روش علم دینی، علت طرح علم دینی، وضعیت جامعه اسلامی و برنامه های کاربردی برای اجرایی شدن علم دینی با یکدیگر متفق القول هستند.
بررسی اصول واهداف تعلیم و تربیت در قرآن کریم
نویسنده:
زهرا اطیابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا با نظر به دیدگاه وحی نفسی
نویسنده:
معصومه رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از فیلسوفان اسلامی، از جمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به قدسی و الهی بودن وحی، به تبیین فلسفیِ آن پرداخته اند. فارابی در تبیین فلسفی خود در مورد نحوۀ دریافت حقایق وحیانی معتقد است که نبی با طی مراحل عقلانی قادر است به عقل فعال متصل شده و حقایق کلی وحی را با قوۀ ناطقۀ خود و حقایق جزئی وحی را با قوۀ خیال خود از آن دریافت کند. ملاصدرا برخلاف فارابی معتقد است نبی با داشتن عقل قدسی قادر است بدون طی کردن مراحل عقلانی، حقایق کلی وحی را از عقل فعال دریافت کند. اما در مورد حقایق جزئی وحی ملاصدرا معتقد است که نبی آنها را در عالم دیگری به نام عالم خیال، توسط قوۀ خیال خود مشاهده می کند. در مقابل دیدگاه فارابی و ملاصدرا که به وحی قدسی معتقدند، دیدگاه وحی نفسی قرار دارد. معتقدان به وحی نفسی نیزبر نقش مهم قوۀ خیال در وحی تاکید دارند، اما از این نقش قوۀ خیال در جهتانکار وحی قدسی و الهی استفاده کرده اند. بنابراین با نظر به اهمیت قوۀ خیال در پدیدۀ وحی و وجود قرائت های متفاوت از آن نگارنده در پی مقایسۀ دیدگاه دو فیلسوف مسلمان دراین خصوص با نظر به وحی نفسی می باشد.
بررسی تأثیر احادیث معصومین در مسأله‌ مرگ و معاد بر رأی ملاصدرا
نویسنده:
سارا حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد. همه‌ی انسان‌ها در درون خود احساس جاودانگی دارند. مسئله ضروری بودن معاد به ویژه در اندیشه دینی، علّت‌های متعدد دارد از جمله عدل خدا، حکمت خدا و ... . یکی از مهم ترین فیلسوفانی که با ژرف‌کاوی حیرت انگیز عقلی و نقلی به اثبات معاد پرداخته صدرالمتألهین است. او که قائل به بازگشت توأمان روح با بدن می‌باشد، با افکار فلسفی خود، اندیشه‌های گروهی از فلاسفه را رد و تصحیح نموده است. در صدرالمتألهین مفهومی به نام معاد برخاسته از باور به حرکت جوهری نفس است. به بیان دیگر، در اندیشه‌ی ملاصدرا، مرگ مرحله‌ای از تکامل است که پیش‌تر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده، زمینه‌ساز معرفت حقیقی است. واقعیت این است که بعد از دقّت در جوانب کلام ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ایشان معاد مثالی را معاد تام ندانسته است و معاد عنصری قرآن و روایات را مطرح کرده و آن را به عنوان معاد اصلی و اساسی اسلامی مورد تأکید قرار داده است. و در واقع میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن و روایات پیوند برقرار نموده است.
ماهیت و کارکرد قوه خیال در ارتباط با بدن از دیدگاه ملاصدرا و روانشناسی جدید
نویسنده:
راضیه توکل پورکوخدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه نفس و بدن همواره مورد پرسش فیلسوفان بوده است. در جهت پاسخگویی به این مسئله، این پژوهش دیدگاه ملاصدرا را در خصوص ارتباط قوه خیال به عنوان یکی از قوای نفس با بدن مورد بررسی قرار داده است و برای تبیین بهتر، دیدگاه ملاصدرا را در این زمینه با دیدگاه روانشناسی جدید مقایسه کرده است. ملاصدرا و روانشناسی جدید هر دو خیال را نیروی ادراکی می‌دانند با این تفاوت که ملاصدرا بر‌خلاف روانشناسی جدید، خیال را جدای از مسائل هستی‌شناختی بررسی نمی‌کند و آن را یکی از قوای نفس معرفی می‌کند و ارتباط آن را با بدن با توجه به تبیینی که از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد، توجیه می‌کند؛ در صورتی که روانشناسی جدید به این دلیل که شیوه تجربی را در بررسی امور برگزیده استخیال و ارتباط آن را با بدن، فارغ از مسائل هستی شناختی و با توسل به مسائل مادی توجیه می‌کند.
مبانی، ادله و نتایج اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
حمیده عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول از جمله مساﺋل مهم فلسفی است که سرنوشت درک بشر از خالق در مقام فعل را روشن می نماید. بر طبق این اصل، هر فکر و یا هر عملي که مورد ادراک عالِم قرار می‏گیرد، نابود نمی شود؛ بلکه به عنوان جزئي از وجود آدمي، در روز قيامت وارد صحنه محشر مي‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعاليه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ چرا که ملاصدرا با اصول مُتقَن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خيال، همه در مسأله اتحاد عاقل و معقول، داخل هستند.ملاصدرا با استمداد از خداوند و مبانی حکمت متعالیه، با ادله مستحکم همچون برهان تضایف و برهان ماده و صورت، توانست به حل مسأله اتحاد عاقل و معقول بپردازد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با بررسی مفاهیم کلیدی عقل و عاقل و معقول و تطبیق آن از منظر صدرا، نتایج عمیقی که از این مسأله به دست می‏آید مورد مداقه قرار گیرد. مواردی نظیر: کیفیت ادراکات انسانی، سیر استکمالی نفس، تبیین مسأله تجسم اعمال، کثرت نوعی انسان و کیفیت حشر نفوس انسانی با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه، واکاوی و بیان می شود.
بررسی مقایسه ای مرگ نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در زندگی آدمی، مسأله مرگ و چیستی آن است. در این پژوهش با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. شایان توجه است غالباً پژوهش های انجام شده در این مورد به مبانی یاد شده اهتمام نداشتند. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد، و در جهان شناسی او مسأله ی مرگ بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ بر دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است. در حالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیردمانند انحاء سه گانه تجرد نفس، جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ بر سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، در حالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می‌کند. بعد از بیان نظرات آن‌ها در مورد مبانی و تبیین مرگ، نظرات هر یک در محورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و وجوه تفاوت و شباهت آن دو متفکر در سه محور روش، مبانی و مسائل بیان شده است. بر این اساس شباهت های ایشان در سه محور یاد شده در باب تبیین مرگ عبارت است از: به کار بردن روش عقلی یا برهانی و در مواردی نقلی، اصالت و تشکیکی بودن وجود، اعتقاد به عالم عقل و ماده، حدوث و بقای نفس، اتحاد عاقل و معقول، اعتقاد به تجرد برزخی و عقلانی نفس، کینونت های انسان. و مهم ترین وجوه تفاوت آن ها در تبیین مرگ عبارت است از: به رسمیت شناختن کشف و شهود و آیات و روایات به مثاب? رکن روشی در تفکر صدرایی، مطرح بودن اصالت وجود به صورت سیستمی، طرح تشکیک خاصی وجود، پذیرش حرکت وجودی و اشتدادی نفس در حوزه مبانی هستی شناختی، پذیرش عالم مثال در حوزه جهان شناسی و در حوزه مبانی انسان شناختی در ساحت های انسان، رابطه نفس با بدن، حدوث روحانی و جسمانی نفس و تجرد فوق عقلانی و بساطت آن. کلید واژه ها: مرگ، مبانی هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، ابن سینا، ملاصدرا.
  • تعداد رکورد ها : 63