جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 109
درسگفتار در باب آرا و اندیشه‌های نیچه
مدرس:
محمدجواد صافیان
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه شاید اثر گذارترین فیلسوف در فلسفه معاصر باشد. مطمئنا یکی از دلایل آن درک عمیق او از وضعیت فکری و فرهنگی عصر خویش و مهمتر از آن از آینده تمدن و تفکر بشری است. او پیش و بیش از بسیاری از متفکران دریافت که برهوت سر برآورده است. او نیروی نابودگر نیست انگاری را به فراست دریافت و فریاد زد. نیچه مورد تفاسیر مختلف و گاه متضاد قرار گرفته است. در پس بسیاری از تفاسیر تفکر نیچه پوشیده می‌ماند. مطالبی که دکتر محمدجواد صافیان در ده مجلس عرضه می‌کنند، معرفی اجمالی و مقدماتی برخی از اساسی ترین اندیشه‌های نیچه است. هدف شرح اندیشه های نیچه به زبانی ساده بوده است . این تلاش اگر به علاقه مندان کمک کند که خود به خوانش آثار نیچه بپردازند و از تفاسیر معتبر بهره گیرند به مقصود خویش نائل آمده است.
فلسفه سیاسی دریدا
نویسنده:
پدیدآور: رحمان مرتضوی ؛ استاد راهنما: یوسف شاقول ؛ استاد مشاور: محمدجواد صافیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پی فکنی مکتبی فلسفی است که با نقد خود گرایی و دیگر ستیزی سنت‌اندیشه‌ی فلسفی،که در تقابلات دو تایی متافیزیکی ظهور می‌یابد، در صدد بنیان نهادن اصول فلسفی متناسب با اصل دیگرپذیری و دمکراسی بر می‌آید. گام نخست برای چنین مقصودی پی فکنی خاستگاه این دیگر ستیزی،یعنی تفکر متافیزیکی است. تفکر متافیزیکی که دریدا از آن به متافیزیک حضور‌یاد می‌کند،عرصه‌ی پیدایش خودمحوری و قوم محوریِ راه‌یافته به سیاست است.دریدا با نقد درونی سنت متافیزیک درصدد نجات دیگری از خشونت‌های برخاسته از سیاست متافیزیکی بر می‌آید. در این راستا وی با نگاهی متفاوت به سیاست می‌نگرد و مقولاتی که در سنت سیاسی همچون‌یک دیگر به حاشیه رانده شده‌اند را به عنوان محورهای سیاست پی فکنانه طرح می‌کند. بدین ترتیب دوستی، مهمان نوازی و دمکراسی تبدیل به سه ضلعی می‌شوند که مثلث سیاست پی فکنانه را می‌سازد. اما برای به کار گیری این مفاهیم در سیاست پی فکنی، باید آنها را از سلطه‌ی متافیزیک رهانید.بدین ترتیب دریدا دوستی را از دوستی برادرانه ی متافیزیکی و دمکراسی را از دمکراسی متداول مجزا می‌کند.دوستی و دمکراسی همواره از تعین می‌گریزند و همانند‌ یک قول رو به آینده مفتوح می‌مانند. چنین است که می‌توان از دوستی و دمکراسی آ-ینده سخن گفت. این آ-یندگی و باز بودن علاوه بر اینکه شرط اصلی اعتلای دمکراسی است، آنرا با خطر نابودی مواجه می‌کند؛ وضعیتی که دریدا از آن به خودکشی دمکراسی تعبیر می‌کند.
تفسیر مارتین هَیدگر از تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود در نظام آزادی فردریش شلینگ
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمدجواد صافیان ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) منسجم‌ترین صورت تلاش فردریش شلینگ برای شرح نظام مطلق یا نظام آزادی است. نخستین‌بار در قرن بیستم و با رجوع متأملانۀ مارتین هَیدگر به رسالۀ آزادی و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی آشکار شد. تمرکز هَیدگر بر تفکر شلینگ به‌ویژه با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی چونان پرسش در باب ذات هستی است. شلینگ برای عبور از آزادی صوری چونان تعین‌بخشیِ ناوابسته به علیت مکانیکی و دستیابی به تعریف واقعی آزادی به‌عنوان توانایی انجام خیر و شر، پژوهش خود در باب نظام آزادی را بر مبنای هستی‌شناختی صحیح استوار می‌سازد. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل تفسیرِ هَیدگر از مفهوم نظام آزادی در نگاه شلینگ، با تأکید بر تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش است که جایگاه آزادی در نظام فلسفیِ بنیادمحور شلینگ چیست و چگونه طرح مفهوم واقعی آزادی، راه را برای تبیین بنیاد هستی‌شناختیِ امکان شر و امکان آزادی در نظام می‌گشاید؟ همچنین تمایز میان بنیاد و وجود چگونه به هدف اصلی شلینگ در حل تعارض نظام و آزادی می‌انجامد؟
صفحات :
از صفحه 149 تا 172
تفکر معنوی در عصر گِشتل
نویسنده:
محمد بیدهندی، بیت اله ندرلو، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفکر از ایده­هائی است که هایدگر متأخر از دریچه­ آن تلاش می­کند در مورد نسبت انسان با حقیقت وجود کاوش کند. حقیقت وجود، رویداد بنیادینی است که ذیل حوالت­های تاریخی اعطایی آن، انکشاف و اختفاء تحقق می­یابد و انسان مبتنی بر آن، فهمی از حقیقت دارد. از دیدگاه هایدگر متأخر، ما در عصر عسرت و غفلت از حقیقت وجود زندگی می­کنیم و به دلیل استیلای اراده معطوف به قدرت، از تفکر اصیل و نسبت اصیل با عالم بی­بهره مانده­ایم. گشتِل، ذات حوالتی از وجود است که ما در دنیای تکنولوژیک معاصر در آن به سر می­بریم. گشتِل در مقام ذات غیرتکنیکی تکنولوژی به بی­فکری دامن می­زند. البته بی­فکری یا فقدان تفکر، خود حوالت حقیقت وجود است و عدم توجه آدمیان به این مسأله بر تشدید عسرت می­انجامد. در مقاله حاضر تلاش می­کنیم معنای تفکر معنوی را در متن وجودشناسی هایدگر به عنوان تفکر متذکرانه درباره حقیقت وجود که راهی برای رهائی را برای انسان در دنیای معاصر در مواجهه با گشتِل فراهم می­کند بدست دهیم. از دیدگاه این نوشتار، نقد ژوزف سی. پیت، یکی از فیلسوفان سرشناس تکنولوژی، مبنی بر منفعل و غیراصیل بودن رویکرد هایدگر به تکنولوژی، حاصل نوعی بدفهمی از موضع هایدگر است. به نظر می‏رسد نظریه «انسانیت در مقام کار» پیت، که مبتنی بر نگاه به تکنولوژی به عنوان مصنوع انسان است، مبتنی بر فهمی از انسان می‏باشد که نسبت اصیل با حقیقت وجود را محال می­سازد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
تحلیل مبانی هستی‌شناختی بحران زیست محیطی معاصر و شروط امکان غلبه بر آن بر‌اساس تفکر مارتین هیدگر
نویسنده:
خاطره سبحانیان ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زندگی انسان به گونه­ای اجتناب­ناپذیر با محیط زیست و طبیعت پیوند خورده است؛ انسان بر زمین اقامت دارد و بنابراین وابستگی و تعلق او به زمین و موجودات دیگر پیش فرض همۀ نسبت­های دیگر او محسوب می‎شود. اما عمدتاً این نسبت به تدریج به صورت نادیده گرفتن یک طرف؛ یعنی محیط زیست و بهره‎وری از آن در جهت خواستِ طرف دیگر، انسان، درآمده است. این نسبت، نسبتی مبتنی بر تفکر سوژه-ابژه و دیگر‌بودگی محیط زیست است. ادامۀ این وضعیت به حیات زمین و همۀ موجودات آن آسیب جدی خواهد رساند. هیدگر که تاریخ تمدن غرب را تاریخ غفلت از وجود می داند، ریشه های عمیق نسبت کنونی بشر با طبیعت و در‌ نتیجه بحران زیست‎محیطی را در تلقی خاصی از موجودات می داند که بر‌اساس آن موجودات به متعلقات صرف شناسایی بشری، جهت تسلط بر آنها تنزل یافته اند. هیدگر چنین نسبتی با موجودات و کل طبیعت را نسبتی سوبژکتیو دانسته و می­کوشد با طرح مسألة وجود و در-جهان-بودن و هم جواری آدمی با موجودات و سکنی گزیدن او در زمین براساس دوستی و نفی دوگانه­انگاری، تقابل انسان با طبیعت را منتفی سازد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 134
تحلیل خودفهمی در دیدگاه هستی‌شناسانه‌ی هیدگر و رویکرد معنا‌شناسانه‌ی ریکور
نویسنده:
سیده اکرم برکاتی ، یوسف شاقول ، محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فهم خویشتن در حوزه‌های مختلف تفکر همواره بسیار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخی از اندیشمندان، فهم ما از خود را شهودی و یا بی‌واسطه می‌دانند و برخی نحوه‌ی فهم ما از خود را امری تأملی و تفسیری تلقی می‌کنند. در تاریخ تفکر فلسفه‌ی غرب، به‌‌ویژه در حوزه‌ی هرمنوتیک و پدیدارشناسی، می‌توان هیدگر و ریکور را به‌ تعبیری نماینده‌ی این‌‌دو رویکرد متفاوت دانست. از این منظر، دیدگاه هیدگر را هستی‌شناسانه و رویکرد ریکور را معناشناسانه نامیدیم.‌ در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبیین دیدگاه هستی‎شناسانه‌ی هیدگر و رویکرد معناشناسانه‌ی ریکور در مسأله‌ی خودفهمی، امکان برقراری پیوند میان این ‌دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای آشکار کردن امکان این پیوند، بر دو وجه متمرکز خواهیم شد؛ نشان خواهیم داد که: 1- خودفهمی در اندیشه‌ی هیدگر و ریکور در افق‌های مشترک "زمان"، "زبان" و "دیگری"، گرچه از دو منظر متفاوتِ هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی، محقق می‌شود و 2-می‌توان برای این سه افق، در مفهومی که ریکور از آنها ارائه می‌دهد، بنیانی هستی‌شناختی در ساختار دازاین قائل شد. به نظر می‌رسد می‌توان این مبنای هستی‌شناختی را به ‌عنوان "سرآغاز" راهِ طولانی معرفت‌شناسی ریکور مورد ملاحظه قرار داد. به‌این‌ترتیب می‌توان به‌نحوی مبنایی میان این‌دو رویکرد، پیوند برقرار کرد.
نقد و بررسی نسبت هنر با حقیقت در فلسفۀ هگل
نویسنده:
نوش آفرین شاهسون ، محمد جواد صافیان ، غلامعلی حاتم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیده‌اند. می‌دانیم که در دورۀ جدید و با تأسیس زیبایی‌شناسی توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر به‌کلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او متفکرانی از جمله هگل کوشیدند بار دیگر بر نسبت هنر و حقیقت بیاندیشند. البته هگل به‌صراحت به طرح نسبت هنر و حقیقت نپرداخته است، اما هنر را جلوه‌ای از تجلی‌های مطلق و مرتبه‌ای از تحقق آن می‌داند. هنر اولین جلوۀ روح مطلق است. پرسش اصلی این مقاله این است که هگل به چه نسبتی بین هنر و حقیقت قائل است؟ درک و دریافت او از حقیقت چیست؟ و چگونه تلاش می‌کند با طرح نسبت بین هنر و حقیقت (البته با سبک و سیاق خود) بر جدایی کامل آن دو که با زیبایی‌شناسی مدرن وقوع یافته است غلبه کند؟ شیوۀ این تحقیق تفسیری و تحلیل محتوا با تکیه بر آثار هگل و شارحان او و آثار سایر فیلسوفان (مرتبط با موضوع) است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 61
کاربست روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی در آشکارگی سرشت زیبایی نمونه مورد مطالعه: میدان نقش‌جهان
نویسنده:
سمانه امامی کوپائی ، ویدا نوروز برازجانی ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از سرشت زیبایی و اینکه چگونه فضاهای معمارانه کهن این سرزمین در نگاه مخاطبان خود به عنوان آثاری زیبا آشکار می­شوند؛ پرسش مهمی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و متفکران این عرصه بوده است. این مطالعه بنای آن را دارد که این مقوله را از نگاهی دیگر؛ و البته بنیادی­تر مورد تفکر قرار دهد. لذا سعی شده با صورت­بندی و کاربست روش تفکر پدیدارشناسانه هایدگر، در راه آشکارگی بیشتر و تفکری عمیق­تر بر سرشت زیبایی در یک از فضاهای زیبای معماری گذشته گام برداشته شود. در این راه، روشن­سازی ذات زیبایی نه از طریق تفکر مفهومی، که با رجوع به خود اثر معماری صورت می­گیرد. ما میدان نقش جهان را به عنوان یکی از آثار شاخص و زیبای اصفهان عصر صفوی مورد خوانش قرار دادیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که میدان به عنوانِ چه اثری در احساسات و تجربه زیباشناسانه مخاطبان خود آشکار می­شود؟ در نهایت، تفسیر تجربه­های زیباشناسانه مخاطبان مؤلفه­هایی همچون آزادی­خاطر، آرامش، قداست، صداقت، معنویت، زندگی، انکشاف، تازگی، منطق و غیره، را ظاهر ساخت که نشان­دهنده آن است که میدان نقش­جهان به مثابه اثری هنری، انسانی، طبیعت­گرا، کارکردگرا، اخلاقی و خاطرانگیز برای مخاطبان تجلی کرده و تجربه­های زیبا و لذت­بخشی را آفریده است.
صفحات :
از صفحه 467 تا 497
بررسی جایگاه مفهوم حضرات اربعه در فلسفۀ هایدگر متأخر و نسبتِ آن با حقیقتِ چیز و سکناگزیدن
نویسنده:
محمد بیدهندی ، بیت اله ندرلو ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر بعد از گشت تلاش کرد تا تفکر دربارۀ حقیقت وجود را درقالبی شاعرانه یا متفکرانه پی بگیرد. ثمرۀ این تلاش او طرح مفاهیم و اصطلاحاتی است که در گفتمان‌های رایج فلسفۀ مدرن و معاصر غیرمنطقی قلمداد می‌شوند و به‌عنوانِ امری رازورانه توصیف می‌شوند. اصطلاح حضرات اربعه یا چهارگانه[1] یکی از این اصطلاحات است که نقشی بنیادین در طرح مباحث مربوط به حقیقت وجود در فلسفۀ متأخر هایدگر دارد. هایدگر در سال‌های 1950 و 1951 طی دو سخنرانی با عناوین چیز[2] و بناکردن، سکونت‌کردن، فکرکردن“Bauen, Wohnen, Denken” تلاش می‌کند تا مفهوم حضرات اربعه را با محوریت دو کلیدواژۀ چیز و سکنا‌گزیدن مورد تأمل قرار دهد و نسبتِ آن را با بحث حقیقت وجود بنمایاند. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر متن این دو سخنرانی که بسیار دشواریاب هستند، جایگاه اصطلاح حضرات اربعه را در رابطه با تفکر هستی‌شناختی‌ـ‌تاریخی هایدگر متأخر نشان دهد.
ارزیابی طرح گادامر در نقد شکاف میان زیبایی و حقیقت در زیبایی شناسی مدرن
نویسنده:
پدیدآور: عبدالله امینی ؛ استاد راهنما: محمدجواد صافیان ؛ استاد مشاور: یوسف شاقول
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
به نظر برخی از مفسران و منتقدان در دوره‌ی مدرن و به طور خاص در زیبایی‌شناسی کانت شکافی میان زیبایی و حقیقت ایجاد شده است. کانت با تأسی از وجه سوبژکتیویستی و ایدئالیستی فلسفه‌‌‌‌‌ی مدرن ادراک زیبایی‌شناختی و هنری را به صرف «لذت زیبایی‌شناختی» سوبژه تقلیل می‌دهد و هرگونه وجه «معرفتی» هنر را منکر می‌شود. در نوشتار حاضر این مسأله را در گفتمان‌های مهم زیبایی‌شناسی مدرن با محوریت نقد گادامر بر آن و ارزیابی خوانش او از این مسأله در فصولی چند پی گرفته‌ایم. پرسش‌هایی که راهبر ما بوده‌اند و چارچوب متن رساله را جهت داده‌اند به این شرح است: چرا و چگونه در دوره‌ی مدرن (و به ویژه در زیبایی‌شناسی کانت) میان حقیقت و هنر شکاف ایجاد می‌شود، مبانی و عوامل چنین شکافی چیستند؟ نسبت میان حقیقت و زیبایی در گفتمان‌های زیبایی‌شناسی مدرن به چه شیوه‌ای تکوین یافت و مشخصه‌های هر یک چیست؟ و نهایتاً این‌که راه-حل گادامر (به تأسی از هایدگر) در جهت فراروی از این شکاف چیست و تا چه حد توانسته از چنین شکافی فراروی کند؟ برای درک منظر و نحوه‌ی تفسیر گادامر از شکاف میان زیبایی و حقیقت در زیبایی‌شناسی مدرن با محوریت زیبایی‌شناسی کانتی، ابتدا به طرح و بررسی مولفه‌های مهم هرمنوتیک فلسفی او پرداخته شده است که در شیوه‌ی تعامل او با سنت زیبایی‌شناسی مدرن بی‌واسطه دخیل بوده‌اند. سپس جهت بیان بهتر مسأله و روشن شدن موضوع، مسائل و چارچوب زیبایی‌شناسی، به زمینه‌های شکل‌گیری زیبایی‌شناسی به-مثابه یک علم در دوره‌ی مدرن و نیز مولفه‌های عمده‌ی آن پرداخته-ایم. حال با این پیش‌زمینه نسبت میان حقیقت و زیبایی در سه گفتمان مهم زیبایی‌شناسی مدرن (با محوریت کانت، هگل و نیچه) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آن‌چه از بررسی اخیر به دست آمده این است که زیبایی‌شناسی مدرن تک‌صدا و مبتنی بر یک خوانش واحد نیست، بلکه طیف گسترده‌ای از چندصدایی‌ها و چندمعنایی‌ها را در بر می‌گیرد، تا جایی‌که در مورد هر کدام از این گفتمان‌های محوری بایستی در باب نسبت میان زیبایی و حقیقت حسابی جداگانه باز کرد. اما نکته‌ی محوری این است که زیبایی‌شناسی به‌مثابه یک علم از نگرش سوبژکتیویستی دوره‌ی مدرن همواره متأثر بوده و این امر مبنایی موجه برای پذیرش برخی از نقدهای گادامر و هایدگر بر این سنت است. هایدگر در مقام استاد گادامر چونان حلقه‌ی واسطی است که ما را از مولفه‌های سوبژکتیویستی دوره‌ی مدرن به‌نحو عام و مولفه‌های زیبایی‌شناسی به‌نحو خاص به خوانش انتقادی گادامر رهنمون می‌کند. او زمینه‌های نقد بر این سنت را به‌نحو کلی فراهم کرد و از تقلیل حقیقت هنر به «استتیک» و صرف لذت زیبایی‌شناختی برآشفت. بنابراین، هایدگر در طرح مجدد نسبت میان حقیقت و زیبایی (هنر) حق تقدم دارد و همو بود که راه را برای گادامر هموار کرد. در ادامه ابتدا گام‌ سلبی گادامر در نقد زیبایی‌شناسی مدرن و چارچوب کلی نقدهای او بر این حوزه مورد بحث قرار گرفت و پس از آن گام ایجابی او با توجه به توسلش به انگاره‌های بازی، فستیوال و بازخوانی هرمنوتیکی برخی از مفاهیم محوری دیگر در حوزه‌ی هنر و زیبایی به مثابه بدیلی برای «آگاهی زیبایی‌شناختی» و «تمایزگذاری زیبایی‌شناختی» مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت. نتیجه‌ای که از این بحث اخیر حاصل شد این است که گادامر با بهره‌گیری از چنین انگاره-هایی در دفاع از تجربه‌ی هنری، رخداد فهم و گشودگی حقیقت در سپهر هنر تاحدی توانسته است خود را از برخی از برایندهای سوبژکتیو حاکم بر زیبایی‌شناسی مدرن برهاند و این شکاف را پُر کند، گرچه از جهاتی هنوز برخی از ایده‌های زیبایی‌شناسی کانتی را هم‌چنان خواسته یا ناخواسته تکرار می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 109