جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 101
بازتاب هستی‌شناسی معنا در معرفت دینی
نویسنده:
احمد واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
از نیمه قرن بیستم به بعد، زبان و معنا (meaning) سهم قابل توجهی از تأملات نظری را به خود اختصاص داده‌اند که هستی‌شناسی معنا، بخشی از این تأملات مربوط به معناست. نگارنده در این مقاله نشان خواهد داد هستی‌شناسی معنا به عنوان بخشی از مباحث سمانتیک، نشانه‌شناسی و نظریه‌پردازی تفسیری، دغدغه‌ای صرفا نظری و فلسفی نیست؛ بلکه در نحوه مواجهه ما با زبان و متن تأثیر عملی دارد و مستبطن توصیه‌ها و راهبردهای تفسیری است. دیدگاه شالوده‌شکنان درباره ماهیت معنا و نیز تحلیل فردیناند سوسور از چیستی و خاستگاه معنا به همراه آرای کسانی که به لحاظ هستی‌شناختی قیام وجودی معنا را به متن می‌دانند یا اساسا متن را فاقد معنای متعین دانسته، از تکثر ثبوتی معنا دفاع می‌کنند محور نقد و بررسی‌های این مقاله است که پی‌آمدهای آنها در حوزه معرفت دینی و تفسیر متون وحیانی به بحث گذاشته می‌شود.
صفحات :
از صفحه 119 تا 144
نظریة‌ عدالت‌ در اندیشة‌ دیوید هیوم‌
نویسنده:
احمد واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه‌ دیوید هیوم‌ یک‌ فیلسوف‌ سیاسی‌ مصطلح‌ نیست‌، برخی‌ دیدگاه‌های‌ او در تفکر سیاسی‌ اثرگذار بوده ‌است‌، از آن‌ جمله‌ بینش‌ خاص‌ او درباره‌ فضیلت‌ عدالت‌. وی‌ با اتکا‌ به‌ رویکرد تجربه‌گرایانه‌ خویش‌ تلقی‌ِ نفع‌انگارانه‌ای‌ از عدالت‌ عرضه‌ می‌دارد و برخلاف‌ تصور مرسوم‌ و رایج‌، عدالت‌ را یک‌ فضیلت‌ و ارزش‌ ذاتی‌نمی‌داند و فضیلت‌ بودن‌ آن‌ را به‌ وجود شرایطی‌ خاص‌ مشروط می‌کند. مقالة‌ حاضر ضمن‌ تبیین‌ تفصیلی‌ دیدگاه‌های وی‌ درباره‌ عدالت‌ و ارتباط آن‌ با معرفت‌شناسی‌ و انسان‌شناسی‌ وی‌ به‌ بررسی‌ و تحلیل‌ انتقادی‌ نظریة ‌عدالت‌ او می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 53
فلسفه سیاسی مصطلح و چالش های جدید
نویسنده:
احمد واعظی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معمولاً چنین تصور می شود که پاره ای از معارف بنیادین و باورهای فلسفی و معرفت شناختی دارای آثار و نتایج سیاسی خاصی هستند که از نگاه یک نظریه پرداز سیاسی، زمانی که به تنقیح و تبیین ایدئولوژی سیاسی خویش می پردازد، نباید پنهان بماند. بنابراین هر نظریه و دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی متناسب با خویش تکیه زده است و یا سلسله مباحثی که در سرشت خود از سنخ مباحث فلسفی و بنیادین است درگیر می شود. در اندیشه سیاسی متأخر شاهد ظهور نگرش هایی هستیم که در ضرورت و اهمیت وجود فلسفه سیاسی به دیده انکار می نگرد و حقانیت و اعتبار یک نظریه سیاسی را در پیوند منطقی با استواری و صحت بنیان های نظری و فلسفی آن نمی داند و برخی از آنان در رویکردی ضد مبناگرایانه از اساس منکر ابتناء و تکیه دکترین سیاسی بر فلسفه سیاسی می شوند. مقاله حاضر سه دیدگاهی که تلقی مرسوم و متداول از فلسفه سیاسی را به چالش کشیده است بررسی و تحلیل می نماید.
الگوی حکومت مطلوب در فلسفه سیاسی مشاء و ظرفیت‌های آن در عصر حاضر
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله مشارکت مردم در امور سیاسی از دغدغه‌های اساسی متفکرین سیاسی عصر حاضر می‌باشد. چنین دغدغه‌ای امروزه در قالب نظام‌های سیاسیِ مردم‌سالار در تلقی‌های مختلف خود را نشان داده است. مساله این رساله آن است که در فلسفه سیاسی مشاء مردم از چه جایگاهی در امر سیاست برخوردارند؟ جامعه سیاسی ما ناگزیر است یا به مفاهیم تولیده شده خاصه مسأله مردم‌سالاری در همان هنجارها و انگاره‌های فکری که چنین مسأله در آنها تولید شده تن در دهد و آن را پذیرا باشد یا با توجه به سنت فلسفی خود و با اعتقاد به توانمندی آن نسبت به جایگاه برجسته مردم، آن را به بازتولید وا دارد. فلسفه سیاسی مشاء والگوی حکومت مطلوب آن از جمله سنت‌های توانمند فلسفی حیات سیاسی گذشته ماست که در زمان خود توانمندی خود را در مواجهه با رویکرد غایت‌گرایانه از زندگی سیاسی نشان داده است. پرسش آن است الگوی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء از چه ماهیتی برخوردار بوده و از چه قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی برای جایگاه و نقش آفرینی مردم در امر سیاست برخوردار می‌باشد؟ ادعا آن است که فلسفه سیاسی مشاء در عصر خود الگوی حکومتی خود را بر پایه حاکمیت عقل و شرع و پیوند دین و دنیا و معنویت ارائه نمود و ماهیتی عقلانی ـ وحیانی به خود گرفت و در عصر حاضر نیز بنیان‌های نظری و معرفتی آن مولد ظرفیتی است که می‌تواند مسأله مردم‌سالاری را در هنجارها و انگاره‌های نظری و ارزشی خود بازتولید نماید و الگوی حکومتی خود را حکومتی مردم گرا و سازگار با مردم‌سالاری نشان دهد درعین‌حال لازم نیاید نظام سیاسی ملتزم به رویکردهای اومانیستی، سکولاریستی و فردگرایی از مردم‌سالاری گردد آن گونه که در لیبرال دموکراسی مشهود است.در مبانی نظری و معرفتی حکومت مطلوب فلسفه سیاسی مشاء، مشارکت مردم هم شرط وجود و بقاء و هم شرط کمال فرد است و نیز هم در سطح نیازهای مادی و معنوی و هم در سطح مصالح فردی و مصالح جامعه نقش آفرینی می‌کند. از سوی دیگر تحقق این نوع مشارکت متوقف بر حضور و مشارکت مردم در ساختار قدرت در امر تصمیم گیری‌های کلان می‌باشدو در نهایت در این نوع حکومت، رسالت و وظیفه حکومت دخالت دادن فرد در سرنوشت سیاسی خود بوده و وظیفه فرد مشارکت کردن در قدرت و تصمیم‌گیری‌ها جهت حفظ وجود و فعلیت و تکمیل کمالات خود است و حکومت نیز با لزوم فراهم ساختن زمینه‌های آن، ناگزیر از پاسخگویی به خواسته‌ها و نیازمندی‌های مردم در دو سطح مادی و معنوی می‌باشند.
رابطه حق و تکلیف از منظر اسلام
نویسنده:
غلامرضا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه حق و تکلیف از جمله مباحث‌ بحث‌برانگیز میان متفکران در حوزه کلام، فقه، سیاست، اخلاق و فلسفه حقوق است که به دو صورت عمده مورد بحث قرار می‌گیرد؛ اول اینکه آیا بین ذیحق بودن یک فرد و مکلف بودن دیگران نسبت به او ملازمه‌ای برقرار است یا نه؟ و دوم اینکه بین صاحب حق بودن یک فرد و مکلف بودن او و بالعکس آیا رابطه ای است یا خیر؟ پاسخ به سوال دوم همان چیزی است که این تحقیق درصدد آن است چرا که اثبات یا رد ملازمه بین حق و تکلیف به این صورت آثار فراوانی بر مقوله‌های کلامی کلان همچون حق انتخاب دین چگونگی ارتباط اخلاق دینی با حقوق انسانها و غیره دارد.اندیشه مدرن غربی با توجه به مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسانشناختی که نسبت به اصل حق و تکلیف دارد در این زمینه قایل به انفکاک مفهومی و وجودی حق و تکلیف شده ‌است که به اعتقاد ما بیشترین سهم در تفکیک مزبور مربوط است به نگرشهای انسان‌گرایانه بر مقوله حق و تکلیف چرا که شکل‌گیری اندیشه حقوق مدرن غربی بر اساس انسان محوری و در ظرف قراردادگرایی برخاسته از فردگرایی است که آنهم مبتنی بر پندارهای حسی و تجربی موجود است و نه بر اساس واقعیات و مصالح و آرمانهای الهی که ناشی می‌شود از نگاه جامع به حقیقت انسان و ارتباط او با خالقش.ما ضمن بیان نارسایی‌ها و اشکالات تفکر مدرن در معانی و مبانی تکلیف اثبات کردیم که اگر به تکالیف به شکل صحیح و هدفمند نظر شود در می‌یابیم که تکالیف در واقع بر مبنای استحقاقهای اصیل و بنیادین انسان استوار است که هدفش صیانت از مسیر تکامل و تعالی انسانیت و استیفاء حق سعادت آدمی است. با حفظ این رویکرد در مفهوم حق و مفهوم تکلیف به اثبات این نکته پرداخته ‌شده که حق و تکلیف همیشه به لحاظ وجودی و خارجیمتلازم و توأمان هستند یعنی جایی که حقی برای فردی ثابت می‌شود از قِبل آن تکلیفی متوجه او می‌گردد که این تکلیف یا تکلیف در برابر خداوند یا انسانهای دیگر یا در برابر خودش است و جایی هم که تکلیفی به او می‌رسد مسلماً با عنایت به حقوق اوست. این نگاه ثمرات فراوانی در مسایل مهمی چون پیوند حقوق با اخلاق، تعیین حدود آزادی، مسأله عدالت، حساسیت به سرنوشت انسانها و حق انتخاب دین دارد که مفصل به آن پرداخته شده است.
بررسی فلسفی و کلامی آموزه نجات
نویسنده:
اعظم محمود آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عزیزه خویشتن دوستی، انسان را وا می‌دارد تا برای آینده ورستگاری خود چاره ای بیندیشید . رسیدن به نجات و رهایی از رنج و عذاب، همواره محبوب و مطلوب آدمیان بوده است . بر همین اساس، انسان‌ها در طول تاریخ به دنبال شناخت ماهیت نجات و سعادت و راه‌های دستیابی به آن بوده اند که باعث شده نظرات گوناگونی در این زمینه مطرح شود و هر مذهب و مکتب فکری از شناخت این مهم، دم بزند . ادیان نیز چون دیگر مکاتب، ادعا می‌کنند که رهروان کیش خود را به رستگاری ابدی می‌رسانند . آنچه در بررسی آراء مکاتب قابل اهمیت است، این که عقل بشری به تنهایی قادر به دستیابی به نجات نیست و نمی‌تواند عوامل نجات و موانع آن را شناسایی کند و انسان را به رستگاری برساند. مقوله نجات از سنخی نیست که عقل بشری بتواند به آن دست یابد و باید به دین تمسک کرد . این نکته را می‌توان از بررسی نجات و سعادت در نگاه فیلسوفان بدست آورد، حتی فیلسوفان مسلمان هم چون ملاصدرا و ابن سینا نیز در تحلیل و تبیین کامل مسئله نجات ناتوان و عاجز هستند و اشکالات عدیده ای بر نظرات آنها وارد می‌شود . بنابراین تمسک به دین و ایمان به خداوند، می‌تواند باعث رستگاری انسان شود . فرقه‌های مهم کلامی چون اشاعره، معتزله، امامیه، نکاتی را در رابطه با ایمان و ارتباط آن با عمل بیان کرده که نظرات این فرقه‌ها قابل تامل است . متکلمان شیعه با اعتقاد به این که عمل لازمه ایمان است، رابطه این دو را تعادل دو سویه می-دانند و با توجه به آیه قرآن « والذین امنوا و عموا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب » نشان می‌دهند که اعتقاد به امری به تنهایی و بدون التزام به لوازم و آثار آن، ایمان نیست . نکته دیگر این که عوامل نجات با توجه به آیات قرآن، ترک کفر جحودی و اجتناب از فجور است یا به عبارت دیگر جهل مرکب عنادی می‌باشد. پس جهل قصوری موجب عذاب نیست و این نشان می‌دهد که انسان باید همیشه به دنبال دریافت حقایق باشد تا جایی که بر آن حجت تمام شود . اگر بر انسان‌ها اتمام حجت صورت نگیرد، آنان معذورند . به بیانی دیگر وقوع و بلکه استحقاق عقاب منوط به اتمام حجت است . پس طبق آیه « لا یکلف الله نفسا الا وسعها » چنانچه انسان در مسیر دستیابی به حقیقت دریغ نورزد و به حجتی دست نیابد، تکلیفی ندارد تا عقابی بر تکلیف مترتب گردد . و کسانی که در استضعاف و فترت به سر می‌برند نیز، چنانچه روحیه عناد و سرکشی از حد عقل و فطرتشان نباشد، معذور هستند و نیز در مورد کثرت ادیان، قائل به انحصارگرایی و شمول گرایی نیست. از آن جا که در بحث عوامل نجات، جستجوی حقیقت مهم است و با گذشت زمان، فاهمه آدمی برای دریافت کامل تری از حقیقت مهیا می‌گردد و تفاوت فاهمه انسان از یک سو و یکسان نبودن امکانات برای جستجوی حقیقت موجب شده که چیزی به نام حجت مطرح شود . در واقع آن چه از چشم انداز دینی مهم است که هندسه نجات یعنی التزام به حجت نه التزام به حقیقت . واژگان کلیدی: نجات، رستگاری، سعادت، فلاح، فوز و شقاوت
تحلیل و نقد نظریه عدالت جان رالز در فلسفه اخلاق
نویسنده:
هژیر مهری علی‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبنا و اساس نظریه عدالت رالز راسنت اخلاقی قراردادگرای هابز و لاک و وجدان گرایی روسو و وظیفه گرایی کانت تشکیل می دهد. از همین رو او نظریه خود را « عدالت به مثابه انصاف » می انگارد وهدف آن نیز این است که به روش اخلاقی، اصول عدالت را کشف و وضع کند وعدالت را به نتایج حاصل از تصمیم گیری منصفانه مربوط سازد. پس اولا درنگاه او عدالت فضیلت است وثانیا بی طرفی وانصاف است ؛ آن هم نه به عنوان صفت فردکه به « عنوان صفت وضعی که در درون آن وضع ، اصول عدالت گزینش شود » . اهمیت نظریه عدالت در تحولی است که درجریان تفکر سیاسی جهان معاصر ایجاد کرده است که دچار رکود شده بود وبا نظریه عدالت جان تازه ای گرفت . هدف این رساله تفسیر اخلاقی نظریه عدالت وهمچنین برجسته نمودن اصول اخلاقی نظریه عدالت است که تأثیر پذیری ازبعضی مکاتب اخلاقی مبنا قرار می گیرد . روش انجام کار روش توصیفی – تحلیلی است که ضمن اشاره به شرایط زمان رالز، به توصیف وتحلیل ارکان اصلی فلسفه رالز پرداخته می شود ودر نهایت ارزیابی کلی از نظریه او به عمل خواهد آمد. نتیجه اینکه رالز درچالش با نظریه سود گرایی به پیروزی دست یافت وشاهد مثال عینی قلم فرسایی متفکران درزمینه این نظریه است، دستاوردهای دیگر نظریه رالز وارد ساختن مفهوم عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی درادبیات فلسفه مغرب زمین بود که سبب نوزایش فلسفه سیاسی در قرن بیستم بود، که متفکران دیگری هم از شاخه های فلسفه های مضاف راجع به نظریه او اظهار نظر کردند وبه شاخه فلسفه سیاست کشیده شدند.
نحوه تعلق علم به امور مادی از منظر فلسفه اسلامی
نویسنده:
رضا قاسمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«علم به امور مادی» نزد حکیمان مسلمان مساله ای سابقه دار و مهم بوده و کمتر حکیمی را می‌توان یافت که در این مساله ورود نکرده باشد. مراد از «مادی» هر آن چیزی است که متقوم به ماده باشد.حکمای اسلامی در خصوص این علم به دو گروه عمده تقسیم شده اند؛ حکمای مشاء واغلب اصحاب حکمت متعالیه خصوصا صدر المتالهین در بسیاری از آثار خود،مدافع حصولی بودن این علم در مورد انسان می‌باشند که بر اساس آن هنگام ادراک حسی شیء مادی،صورتی از آن در قوه ادراکی قرار گرفته و نسبتی حلولی یا صدوری با آن دارد و همین صورت مناط انکشاف خارج می‌گردد، در مقابل، حکمای اشراقی و صدرالمتالهین (در علم نفس به بدن و قوای بدنی خود )این علم را حضوری دانسته‌اند که بر اساس آن عین خارج مادی بدون استعانت ازهر صورتی نزد انسان حاضر می‌شود. در علم حق تعالی به مادیات نیز این دو نگاه متفاوت وجود دارد، عمده مشائین از طریق ارتسام صورت های اشیاء در ذات واجب، و«علی نحو الکلی» آن را تبیین می‌کنند و در مقابل حکمای اشراق و اصحاب متعالیه این علم را حضوری می‌دانند با این تفاوت که اشراقیان این علم را همانند علم به مادیات به بصرارجاع داده اند ولی اصحاب حکمت متعالیه آن را از طریق علم به علت و [ازطریق] وجود برتر و بسیط الحقیقه بیان می‌دارند. مساله واقع نمایی در علم حصولی با اشکالاتی مواجه است و در علم حضوری می‌توان آن را از طریق صورتگیری قوه خیال تبیین کرد. سخن حق در مورد علم، چه در انسان و چه در واجب، این است که این علم حضوری است و در واقع،اختلاط با ماده و ضعف وجودی شیء،مانع ادراک حضوری آن نیست، بعلاوه اینکه مجردات مادیات، آنها را به صورت جمعی وثابت -ونه متفرق الوجود- ادراک می‌کنند.
ادله توحید ذاتی
نویسنده:
مصطفی ابوطالب‌ دخت‌شورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید دارای اقسام و مراتبی می‌باشد که مهم‌ترین آنها توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی می‌باشند. در این میان توحید ذاتی، اولین و شاید عالی‌ترین مرتبه از مراتب توحید، و نیز زیربنای تمام مراتب توحید می‌باشد که مراتب دیگر همگی به نوعی از آن مشتق می‌شوند. خود توحید ذات شامل دو مقام می‌باشد: یکی واحدیت ذات یعنی اینکه خدا یکی است و مانند و شبیه و همتا و جایگزین ندارد و در اصطلاح خداوند واحد است، البته وحدت خداوند از سنخ وحدت عددی نیست بلکه او دارای وحدت حقه حقیقیه می‌باشد یعنی خدای تعالی به این معنا واحد است که از جهت وجود طوری است که محدود به حدی نمی‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومی برایش تصور کرد؛ و دیگری احدیت ذات یعنی اینکه ذات خدا بسیط است و در آن کثرت و ترکیب نیست و در اصطلاح خداوند علاوه بر واحد، احد نیز می‌باشد. هدف این رساله اثبات توحید ذات در هر دو مقام آن و از دیدگاه فلاسفه و متکلمین می‌باشد و البته قبل از پرداختن به این مهم، ظرفیت و کشش ادله اثبات وجود واجب نسبت به اثبات توحید ذات را بررسی می‌کند تا جایگاه بحث و نیز اهمیت و ضرورت آن بیشتر مشخص شود. و بعد از آن به بررسی ادله هر دو مقام توحید ذات از منظر فلاسفه حکمت مشاء و حکمت متعالیه می‌پردازد، تا عقلانیت و حقانیت توحید ذاتی را مبرهن سازد و در ضمن از مقایسه ادله مشائین با ادله حکمت متعالیه، سیر تکاملی فلسفه اسلامی بخصوص در مسئله توحید ذات و نیز تطورات معنای توحید حتی المقدور نشان داده شود. و در پایان نمونه‌هایی از ادله توحید در آیات و روایات بیان می‌شود تا غنای دین مبین اسلام و نیز میزان تأثیرگذاری آن بر فلاسفه مسلمان مشخص شود.
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیاً و اثباتاً بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می‌تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خودِ نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگرِ پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می‌تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می‌تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه‌های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غربِ قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموماً فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدیو ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند.در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در همۀ زمینه‌ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوزۀ فلسفۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوزۀ مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظریۀ فطرت در مسئلۀ آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است
  • تعداد رکورد ها : 101