جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 103
اخلاق فضیلت‌مدار
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، در زمینه فلسفه اخلاق، به تبیین و بررسی تئوری هنجاری‌ای پرداخته است که در طول تاریخ پرفراز و نشیبش، از اهمیت به سزایی برخوردار می‌باشد. اخلاق فضیلت‌مدار، که به دلیل فضیلت محوری‌اش از دو تئوری معروف سودگروی و وظیفه‌گروی متمایز می گردد، با تأکید بر فضایل و معرفی شکوفایی نفس به عنوان غایت اخلاق، بر آن است تا راه‌حلی برای بسیاری از معماهای اخلاقی ارائه کند. جایگاه جغرافیایی اخلاق فضیلت، به انضمام سیر تاریخی آن از عهد سقراط تا عصر حاضر، از تدوین تا ترویج و از افول تا احیاء، به همراه نقش حکیمان مسلمان در تفسیر آن، از جمله مباحثی است که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است. وجودشناسی و معرفت‌شناسی فضایل از جمله مباحث این رساله است. در این رابطه نظریه عینی‌گروی و مطلق‌گرایی مورد دفاع قرار گرفته است. گرچه این باور از سوی همه نظریه‌پردازان فضیلت مورد تأیید واقع نشده است، چنانکه افرادی مانند فوت را می‌توان در زمره ذهنی‌گرایان و مک‌اینتایر و پینکافس را در گروه نسبی‌گرایان قرار داد. شرایط فضیلت‌مندانه بودن فعل چیست؟ نقش آگاهی و اختیار در این رابطه چه می‌باشد؟ آیا مسئولیت اخلاقی در این تئوری جایگاهی دارد؟ آیا نقش شرایط پیشینی‌ای مانند عقاید، شخصیت، امیال و... از نظر مفسرین این تئوری مورد غفلت واقع شده است؟ در ضمن پاسخ به این پرسشها، در کنار نظریه ارسطو و پیروانش در تأیید مسئولیت فاعل اخلاقی، به دیدگاه برتارد ویلیامز اشاره شده است که با وضع واژه خوش‌شانسی، وضعیت اخلاقی را بیش از آنکه معلول تصمیم‌گیری و اراده بداند، متعلق خوش‌شانسی و بدشانسی می‌پندارد، تا آنکه سرانجام با معرفی شرمساری به عنوان نشانه اخلاقی بودن فرد، این واژه را جایگزین مسئولیت می‌نماید. توان فاعل اخلاقی نسبت به اکتساب فضایل و رذایل، نقش کلیدی فضیلت و انگیزه به عنوان دیگر شرایط، مورد تأیید ارسطو و پیروان اوست. و بالاخره اخلاق فضیلت، به‌رغم نقاط قوتش، از دو منظر دینی و غیردینی مورد انتقاد واقع شده است که برخی از آن کاستی‌ها مورد تأیید و بعضی مورد تردید قرار گرفته‌اند. در این رابطه ناموجه بودن انحصار سعادت به زندگی فضیلت‌مندانه و عدم توجه به سعادت اخروی و در نتیجه نپرداختن به نیت و انگیزه الهی، از جمله ایرادات دینی است که فقدان آنها در اخلاق فضیلت ارسطویی، از جامعیت آن کاسته است. سکوت اخلاق فضیلت درباره مفهوم عمل صحیح، فقدان قوانین اخلاقی، تعارض فضایل و دشواری شناخت فاعل فضیلت‌مند و ... از جمله ایرادات غیر دینی است.
بررسی مبانی و شیوه‌های رشد اخلاقی در مکاتب تکلیف محور و فضیلت محور
نویسنده:
نسرین رامادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
رابطه‌ی شانس و مسوولیت اخلاقی در نگاه تامس نیگل
نویسنده:
زهرا خزاعی، فاطمه تمدن فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازنظر تامس نیگل مسؤولیت اخلاقی و شانس اخلاقی دو نوع قضاوت درباره‌ی شأن اخلاقی فاعل‌اند که اولی حاصل چشم‌انداز درونی به خودمان و جهان و مبتنی‌بر اختیار است و دومی حاصل چشم‌انداز خارجی و مبتنی‌بر عوامل خارج از کنترل. او با طرح چهار نوع شانس منتج، محیطی، سازنده و علّی، همه‌ی اعمال انسان را خارج از کنترل او می‌داند. لذا مسؤولیت اخلاقی را به نفع شانس اخلاقی رد می‌کند. مقاله‌ی حاضر بعد از تحلیل رابطه‌ی شانس و مسؤولیت اخلاقی ازنظر نیگل، واکنش دیگر فیلسوفان به دیدگاه او را در قالب سه رهیافت انکار، پذیرش و عدم‌انسجام بیان می‌کند و نتیجه می‌گیرد که نیگل با تمنای اراده‌ی آزادِ مطلق برای بشر از یک سو و پررنگ کردن تأثیر عوامل شانس بر عمل از سوی دیگر، اختیار و مسؤولیت اخلاقی انسان را منکر شده و دیدگاهی غیرقابل‌هضم درمورد انسان ارائه می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
جستارهایی در اخلاق کاربردی
نویسنده:
نويسنده:زهرا خزاعی نويسنده:انسیه مدنی نويسنده:نرگس خالقی نويسنده:مرضیه مصطفوی نويسنده:مرضیه داودآبادی نويسنده:محسن جوادی نويسنده:نرجس جواندل نويسنده:محمد لگنهاوزن نويسنده:فرح رامین نويسنده:اقدس یزدی نويسنده:نرگس سرلک نويسنده:حمید شهریاری نويسنده:طاهره ندایی نويسنده:خلیل علوی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - تهران: دانشگاه قم,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مجموعه مقالاتی پیرامون موضوع «اخلاق کاربردی» است. گروه پژوهشگران که همگی از اعضای هیات علمی دانشگاه قم هستند با انگیزه همگانی شدن تفکر اخلاقی در حل مشکلات عملی زندگی مقالات خود را ارایه کرده‎اند. مقالات کتاب بر اساس وظایف اخلاق کاربردی، ارزیابی اخلاقی عملکردهای اجتماعی، تعیین و وظایف اخلاقی و نیز حل معضلات اخلاقی به رشته تحریر درآمده است. به جز دو مقاله نخستین با موضوعات ماهیت اخلاق کاربردی و تصمیم‎گیری اخلاقی که در آن‎ها مسایل مبنایی مدنظر بوده، سایر مقالات به بررسی اخلاقی موضوعات مختلف از جمله محیط‎زیست، جنگ و صلح، سیستم‎های هوشمند، دانشگاه مجازی، آموزش و پرورش، حسابداری، کسب و کار و روش مادری و همسرداری پرداخته است. بررسی و تحلیل عوامل بروز مشکلات اخلاقی مرتبط با هر حوزه و ارایه راهکارهای عملی با رویکردهای مطرح در نظریه‎های هنجاری اخلاق و گاه با رویکردی دینی از جمله اموری است که عمدتا مورد توجه نویسندگان این کتاب بوده است.
خودآشکارگی الهی و راهبرد اخلاقی موزر در توجیه باور به خدا
نویسنده:
اعظم السادات حسینی حسین‌آباد، زهرا خزاعی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر دیدگاه موزر را درباره توجیه خداباوری به تصویر می کشد. وی با انکار کارامدی عقل نظری محض در ارائه قرینه‌ای بر وجود خداوند، ضمن تأکید بر مرجعیت خداوند در توجیه و با رویکردی اخلاقی، نوعی معرفت ارادی را پیشنهاد می کند. او راهبرد مطلوب به معرفت راستین خداوند را قرینه‌ای بی‌واسطه و هدفمند می‌داند که نحوۀ دستیابی به آن باید متناسب و در راستای صفات الهی و اهداف برآمده از آنها باشد. خداوند به منظور رستگاری انسان، پیش و بیش از دخالت افکار و عواطف، خواستار تحول اخلاقی و ارادی او از خودخواهی به عشق کامل و ناخودخواهانه است. موزر بر این اساس قرینه‌گرایی فیض‌محوری را مطرح می‌کند که در آن انسان می‌تواند در ضمیر خود دعوت خدا به دوستی با عشق کامل را بپذیرد، و در نتیجه موهبتی خدادادی و تحول‌بخش را در مرکز ارادی و انگیزشی خود تجربه کند. تجربۀ مذکور خودآشکارگی خداوند و قرینه‌ای بی‌واسطه و غیراستدلالی است، که در پی آن فرد با دریافت صفات اخلاقی و عشق کامل خداوند و نمایان ساختن آن بر دیگران، خود «قرینۀ تجسم‌بخشی خداوند» می‌شود. افزون بر آن، موزر با شیوۀ «استنتاج بهترین تبیین موجود» و بر مبنای قرینۀ تجربی و غیرگزاره‌ای مذکور، استدلالی را نیز برای معقولیت معرفتی باور به خدا تنظیم می‌کند. بدین ترتیب، دیدگاه موزر رهیافتی وجودی و اخلاقی بنا می‌نهد که با وجود نقدهایی همچون شخصی بودن، نسبی بودن و عدم حجیت تجربه‌های دینی، مبانی مغفول‌مانده‌ای را در حوزۀ خداشناسی احیا می‌کند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
معرفی کتاب «معرفت‌شناسی فضیلت» اثر زهرا خزاعی
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرابت بین اخلاق و معرفت‌شناسی، امکانی فراهم برای فیلسوفان است تا از مفاهیم بنیادین اخلاق فضیلت در تبیین عناصر علوم معرفتی بهره ببرند. معرفت‌شناسی فضیلت رویکردی متفاوت با معرفت‌شناسی تحلیلی است که با چرخش محور ارزیابی از باور به صاحب باور، عنصر «فضیلت معرفتی» را مطرح می‌کند. کتاب «معرفت‌شناسی فضیلت»، با انگیزۀ تبیین و معرفی این شاخۀ جدید از معرفت‌شناسی؛ در ۲۱۱ صفحه و در قالب چهار فصل تدوین شده است.
فضیلت معرفتی، قوه اعتمادپذیر و ویژگی منشی: رویکردی تطبیقی
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در معرفت‌شناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر می‌داند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگی‌های منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفت‌ساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایۀ آن ممکن می‌دانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در‌ تحلیل، مقالۀ حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگی‌های معرفت را عامل آن می‌داند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر می‌شود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگی‌هایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه به‌رغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری می‌دانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی می‌شود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگی‌ها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمی‌کند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
سازگارگرایی پلی بین جبرگرایی و اختیار
نویسنده:
زهرا خزاعی؛ فاطمه تمدن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدون شک عنصری که می‌تواند مجوز تحسین و نکوهش اعمال پسندیده و زشت و ناروای انسان باشد اختیار است. اما این‌که اختیار چیست و چگونه انسان می‌تواند در جهانی که بر آن جبر علّی حاکم است از آن برخوردار باشد، مسأله‌ای است که بیش‌تر فیلسوفان اخلاق غرب از آن غافل نبوده‌اند. در این میان، برخی جمع این دو را محال دانسته و یکی را به نفع دیگری انکار و دیدگاهی به نام ناسازگارگرایی را پایه‌ریزی کرده‌اند و در مقابل، از عصر مدرن به بعد، اکثر فیلسوفان به منظور احیای مسؤولیت اخلاقی، با پذیرش اختیار از سویی و رد جبرگرایی و اعتقاد به صدفه و اتفاقی بودن امور از سوی دیگر، سعی در جمع این دو نموده، به‌طور بسیار گسترده، دیدگاهی به نام سازگارگرایی را بنا نهادند. در این مقاله، دیدگاه سازگارگرایی از عصر مدرن به بعد بررسی می‌شود. در نهایت، مشخص می‌شود به رغم صحّت سازگارگرایی، سازگارگرایان در ارائه‌ی تبیین دقیقی از آن ناکام مانده و نتوانسته‌اند اختیار و مسؤولیت انسان یا سزاواری او برای تحسین و تقبیح در قبال اعمالش را برای همگان، به‌ویژه ناسازگارگرایان، معقول و موجه نشان دهند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 46
کرامت انسان در اخلاق اسلامی و اخلاق کانت
نویسنده:
زهرا رئیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طبق باورهای دینیمانند مسیحیت و دین اسلام و اندیشه‌های غیر دینی از جمله لاک وکانت،انسان در نظام هستی دارای ارزشو ارجمندی منحصر به فردی است که از آن به "کرامت انسانی" یاد می‌شود .کانت از اصلاح"کرامت انسانی استفاده کرده و منشأ آن را در استعدادهای انسانی می‌داند، از جمله این که انسان با قو‌ه‌ی عقلانی خود به وضع قوانین اخلاقی می‌پردازد و با اراده‌ی خودبنیاد خویش،خود را مکلف به آن قوانین می‌کند.قانون اخلاقی که او نام می‌برد به"امر مطلق" مشهور است و از تقریرات آن"غایت فی نفسه" است که بیان می‌کند" با انسان به عنوان غایت فی‌نفسه رفتار کن نه وسیله‌ی صرف".انسان به عنوان هدف آفرینش محسوب می‌شود و همین نشانه‌ی کرامت اوست.از نظر کانت ارزش انسان ذاتی است و درونیو انسان به طور تکوینی از آن بهره‌مند است و همین امر باید مبنای رفتار ما قرار گیرد،این‌که به انسانیت و کرامت انسانی هر فرد احترام بگذاریم و با آن‌ها صرف نظر از موقعیت‌های اجتماعی و اعتقادی ،برابر رفتار کنیم. از نگاه ادیان آسمانی،ریشه‌یکرامت انسان به خداوند بازمی‌گردد.به تعبیر مسیحیان "خداوند انسان را به شکل و صورت خویش آفرید و به تعبیر قرآن کریم "خداوند از روح خویش در انسان دمید" و همین امر منشأ ارزش و جایگاه خاص انسان نسبت به سایر موجودات گردید. کرامت از نگاه دینی محصور به کرامت ذاتی نمی شود و آدمی می تواند با تقرب به خدا و پرهیزکاری بر آن بیفزاید و ارزش متعالی تری کسب کند و این ارزش، ارزش اکتسابی است. اما طبق سیره ی بزرگان دین ، آنچه که مبنای رفتاری ما با انسان ها باید قرار گیرد، همان کرامت ذاتی است که طبق آیه ی 70 سوره ی اسراء خداوند از بدو خلقت ، همه ی انسانها را مشمول آن نمود. با توجه به این مهم در صددیم به بررسی کرامت و اقسام آن از نگاه کانت و باور دینی اسلامی بپردازیم.
تبیین عقلی محدودیت معرفت به خدا در آیات و روایات
نویسنده:
اعظم حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر، محدودیت معرفت به خداوند را در آیات و روایات مورد بررسی قرار می‌دهد. معرفت خداوند برترین معارف و مهم‌ترین معرفتی است که نتایج بسیاری را در پی دارد، از جمله آنکه: انسان بواسطۀ آن به معرفت پیامبر و حجت خداوند نائل می‌شود. با وجود این، شناخت انسان نسبت به خداوند محدود است، زیرا خداوند علت است و انسان معلول و لازمۀ معرفت یافتن عالم به معلوم احاطه است؛ در حالی که معلول هرگزتوان احاطۀ کامل بر علت خویش را ندارد؛ در نتیجه علم او نیز کامل نخواهد بود، بلکه می‌تواند با معرفت به خویش و صفاتش و رفع نقص آنها، به معرفت نسبی پروردگار نائل آید. در مورد میزان محدودیت معرفت به خداوند دو دیدگاه کلی وجود دارد: محدودیت کامل،که منجر به عدم شناخت خداوند و تعطیل معرفت می‌باشد و محدودیت نسبی؛که میزانی از شناخت را برای انسان قائل است اما شناخت کامل و همه جانبه را رد می‌کند. نظریۀ تعطیل و توصیف ناپذیری از جمله دیدگاه‌هایی است که در این رابطه محدودیت کامل رامی‌پذیرند، این نظریات به شدت مورد انتقاد بوده وادعای آنها قابل پذیرش نمی‌باشد. پژوهش حاضرمعرفت خداوند را ممکن می‌داند، اما در این رابطه در پی اثبات محدودیت نسبی است. معرفت عقلی، قلبی، فطرت، شناختِ خود و شناخت آیات و دلائل، از جمله راه‌های معرفت خداوند می‌باشند،که این راه‌ها تنها ما را در شناخت وجه ذات و صفات خداوند، یاری می‌رسانند، زیرا کنه ذات و صفات خداوند برای انسان غیر قابل شناخت است. در این پایان نامه پس از بررسی دیدگاه‌های مختلف در رابطه با محدودیت معرفت به خداوند، به این نتیجه می‌رسیم که ادعای اهل تعطیل و تفکیک مبنی بر اینکه: عقل انسان راهی به معرفت دینی ندارد، باطل است. بلکه عقل انسان توانایی معرفت خداوند را در حدّ طاقت بشر داراست. بنابراین نظریات عدم امکان معرفت به خداوند را رد می-کنیم اما به معرفت کامل نیز قائل نمی‌باشیم.
  • تعداد رکورد ها : 103