جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 22
مقایسه آرای اشعری و مالبرانش در علیت کسبی و اقتضایی
نویسنده:
سیمین عارفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
خدا محوری
عنوان :
نویسنده:
قاسم کاکایی، مقدمه نویس: حداد عادل
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب خدا محوری تالیف دکتر قاسم کاکایی، در چهار بخش عمده رابطه خدا با جهان آفرینش و تاثیر قدرت خداوند در موجودات و افعال انسان را بحث و بررسی می کند . مولف این اثر را به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد خود در رشته الهیات مرکز تربیت مدرس قم ارائه داده است . خدا محوری یا اکازیونالیزم تحقیق و بررسی نظریه کسب می باشد که همان رابطه اختیار انسان و صفت فاعلی باری تعالی را بررسی می نماید نویسنده با تلاش قابل تقدیری توانسته است در بیشتر موضوعات کلامی مورد بحث فلسفه و کلام مقایسه ای را بین متفکران اسلام و مسیحی مطرح و نتیجه گیری نماید . ((مالبرانش فیلسوف فرانسوی )) نظریه کسب یا رابطه خدا و انسان را تحت عنوان اکزیونالیزم مطرح کرد به عقیده مولف مشرب فلسفی او با مشرف فلسفی متکلمان مسلمان اشعری چندان تفاوتی ندارد . مطالب و عناوین مورد بحث در کتاب به شرح ذیل است: بخش اول : مالبرانش و فلسفه خدا محوری او ص ۷۵ ـ ۳۱ بخش دوم : اکازیونالیزم یا خدا محوری در تفکر اسلامی ص ۱۰۳ ـ ۷۹ بخش سوم : اکازیونالیزم اشاعره و مالبرانش و مقایسه این دو مشرب با کلام اسلامی و عرفان ناب که عمده مباحث کتاب می باشد ص ۳۴۸ ـ ۱۰۵ بخش چهارم : اکازیونالیزم ، از اشعریت خام تا عرفان ناب در این بخش با مقایسه مکتب کلامی ابوالحسن اشعری با مکتب محیی الدین عربی پیرامون رابطه انسان با فعل خداوند ، مطالب کتاب پایان می پذیرد .دکتر حداد عادل در مقدمه کتاب می نویسد: “مؤلف در کل قلمرو وسیع تفکر اسلامی به تحقیق و گشتزنی پرداخته و با صرف وقت و حوصله و دقت، اثری سودمند در زمینه فلسفه و کلام مقایسه‌ای از خود به جای نهاده است. مؤلف ارجمند مستقیماً به منابع اصیل دست اول مراجعه کرده است. افزون بر آنچه گفته شد، نظم عالمانه و نثر روشن و روان کتاب به این تحقیق ارزشی مضاعف داده است. اینجانب می‌توانم بگویم تا آنجا که من اطلاع دارم، این کتاب بهترین اثری است که تا کنون در حوزه های علمیه امروز ما در فلسفه و کلام مقایسه‌ای به رشته تحریر درآمده است”.
فلسفه نيقولا مالبرانش
نویسنده:
محمد حمدي سليمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
علیت از منظر تجربه گرایان غربی و نقد آن از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علیت و ابعاد گوناگون آن در فلسفه اسلامی و غرب یکی از مسایل اساسی است. در غرب جدید نگرش تجربه گرایانه فیلسوفانی چون لاک، بارکلی و هیوم توانست اصل علیت را دچار مشکلات اساسی نماید که این امر به مبانی معرفت شناختی آنها در نگرش به واقعیتهای خارجی و ذهنی، یعنی اساس تجربی شناخت ارتباط داشت. از این رو این فلاسفه اصول علیت، بالاخص ضرورت علِی را منکر شدند که نتیجه آن در تداوم تفکر غربی، و بالاخص پوزیتویسم، فلسفه تحلیلی و فیزیک جدید گسترش و عمومیت یافت و پیامدهای ناگواری را در پی داشت. در تفکر فلسفی اسلامی، بالاخص حکمت متعالیه، علیت یک اصل فلسفی و عقلانی است که فهم دقیق و عمیق آن تنها از عهده عقل فلسفی بر می آید. و لذا بروز و ظهور آن نیز عمیق تر از تجربه، و در جهان عقلانی است. از این رو تفسیر علیت در این دیدگاه برخلاف تجربه گرایی غربی از سطح مشاهده تجربی و استقرا فراتر می رود و به یک اصل فلسفی تبدیل می گردد که در آن علت، هستی بخش و واقعیت دهنده حقیقی وجود معلول است و معلول هیچ هستی و هویتی برای خودش، سوای علت ندارد. ،ضمن اینکه در این دیدگاه رابطه علیت در وجود علت و معلول است نه در ماهیت آنها یا ظهورات خارجی شان. لذا می توان گفت نسبت معلول به علت نوعی نسبت فقر و امکان وجودی است. با این ملاحظات می توان تفسیر تجربه گرایانه فیلسوفان غرب را مورد نقد قرار داد و نشان داد که برخلاف تصور آنها علیت، صرف هم پهلویی، تقدم زمانی و دیگر روابط ظاهری میان علت و معلول خارجی نیست بکله بسیار عمیق تر از آن است و لذا با نگاه تجربی نمی توان تبیینی عقلانی و کلی از این اصل ارائه داد.
صفحات :
از صفحه 161 تا 197
بررسی و نقد الهیات لایب نیتس
نویسنده:
صالح حسن زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
فلسفه لایب نیتس و تصور وی درباره خدا از حوزه های فلسفی و الهیات مسیحی، فلسفه اسپینوزا و فلسفه دکارت متاثر است. همچنین لایب نیتس از بعضی مکالمات افلاطون هم تاثیر پذیرفته است. در عین حال، شان کلامی آثار لایب نیتس از آثار دکارت و اسپینوزا بیش تر است و فلسفه او مانند فلسفه مالبرانش خدامحور است. به نظر لایب نیتس، علت فاعلی و علت غایی در جهان طبیعت توسعه و تداوم علیت خداوند است. لایب نیتس با این تفکر به قاعده «لا موثر فی الوجود الا الله» نزدیک می شود. لایب نیتس در نظریه هماهنگی پیشین بنیاد علیت ماشینی را تحت علیت غایی قرار می دهد. لایب نیتس برداشت دکارت از خدا را مورد حمله شدید قرار می دهد و آن را به خدای اسپینوزا تشبیه می کند که اصل چیزهاست و نوعی قادر مطلق است که با طبیعت اولیه نامیده می شود و فاقد اراده و فاهمه است. موجود کامل دکارت آن خدایی نیست که ما تصور می کنیم و به او امیدواریم، یعنی خدای عادل و عاقل که هر ممکنی را برای خیر مخلوقاتش انجام می دهد. خدایی ساختگی مثل خدای دکارت برای ما هیچ تسلای دیگری جز تسلای صبر از روی جبر باقی نمی گذارد. اسپینوزا هر تصور یا تعریفی از خدا را به عنوان موجودی عاقل و صاحب اراده رد می کند. به باور وی، خدا از طریق اراده آزاد عمل نمی کند. اراده و عقل با طبیعت خدا همان نسبت را دارند که حرکت و سکون. از این رو، جهان یک نظم و نظام مکانیکی و ریاضی است و به هیچ معنا انسانی، هدفمند و اخلاقی نیست. هر چیز مطابق با قانون عینی و انعطاف ناپذیر علت و معلول رخ می دهد. لایب نیتس با انتقاد شدید از نگرش اسپینوزا به خدا می گوید: خدا یک ذهن، یک شخص و یک جوهر معین است، اما در عین حال کامل ترین جوهرهاست، خدا، مناد منادهاست که با نظم ریاضی دقیق خود، اعمال و تاثیرات ظاهری منادها را هماهنگ می سازد. لایب نیتس بعد از فراز و فرودها، سرانجام یک طبیعت، یعنی جوهر منفرد یا «مناد منادها» را به عنوان موجود کاملا متعالی یا خدا معرفی می کند که به حکم ضرورت اخلاقی مجبور است بهترین جهان ممکن را بیافریند. آیا لایب نیتس در نهایت به فلسفه اسپینوزا – که آن را به شدت رد می کرد- نزدیک نشده است؟ جبر و ضرورت اخلاقی لایب نیتس با ضرورت و جبر طبیعی اسپینوزا چه تفاوتی دارد؟ در این مقاله تلاش کرده ایم: 1- الهیات لایب نیتس را تبیین کنیم. در الهیات لایب نیتس نکات بدیعی وجود دارد که توجه بیش تر به دکارت در مراکز فلسفی ایران مانع دریافت آنها شده است.2- برخی از آراء لایب نیتس را در الهیات با نظران افلاطون، ارسطو، دکارت، مالبرانش و اسپینوزا تطبیق و مقایسه کنیم.3- الهیات لایب نیتس را از برخی جهات و در حد گنجایش مقاله مورد نقد و داوری قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 91 تا 119
ضرورت و دوام در منطق ابن سینا و مقایسه آن با منطقیان دیگر
نویسنده:
منوچهر صانعی دره بیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم ضرورت و رابطه مفهوم آن با دوام از مباحث دشوار فهم در منطق موجهات‌ است. ابن سینا گاه ضرورت را به دوام که از لوازم ضرورت است تفسیر می‌کند و گاه‌ ضرورت را اخص از دوام می‌داند. اما ضرورت از دیگاه ارسطو نحوه موجودیت امری‌ است که جز به نحوی که هست نمی‌تواند به نحو دیگری باشد. مفهوم دوام ماندگاری‌ محمول در موضوع در طول زمان است در حالی‌ که ضرورت به معنای امتناع انفکاک‌ محمول از موضوع در برخی شرایط است.با این تحلیل ضرورت فرع بر دوام و مشروط به استمرار و معادل اقتضای شرایط موجود خواهد بود.از نظر ابن سینا در علوم یقینی‌ تنها قضایای ضروری کاربرد دارند.ارسطو نیز قضایایی را که پیوند موضوع و محمول‌ در آنها امکانی است فاقد ارزش علمی می‌داند.تفکیک قضایای ضروری و علمی از گزاره‌های امکانی بعدها به صورت تفکیک قضایای تحلیلی و تألیفی(به اصطلاح کانت)و اقسام حمل(به تعبیر صدرا)مطرح گردید. سهروردی ضرورت را جنس جهات سه‌گانه می‌داند. از نظر وی همه قضایای منطقی‌ بتیه‌اند. اسپینوزا نیز به طریقی مشابه با اعلام یگانگی ضرورت و دوام، ضرورت را اقتضای هستی و امکان را ناشی از عدم شناسایی نظام ضروری عالم به شمار می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 62
رویکرد لایب نیتس به علیت در نظام هستی
نویسنده:
حوران اکبرزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
گتفرید ویلهلم لایب نیتس فیلسوف آلمانی قائل به نوعی عقل گرایی ایده آلیستی است. وی معتقد است کـه اشیاء مادی وجود واقعی نداشته و چیزی جز اوهام نیستند، وی بر خلاف دکارت و اسـپینوزا وجـود جـوهر جسمانی را رد می کند و جهان هستی را در عین تنوع، هماهنگ مـی بینـد... او بـرای تبیـین اصـول فلـسفی خویش، ساختار و پیکره آن را در اصول نودگانه منادولوژی در سه بخش پایه ریزی کرده است: 1 - منادها یا عناصر اشیاء 2 - خداوند 3 - تصویر جهان با توجه به علت آن (یعنی خداوند). آنچه در عالم خارج وجود دارد جواهر فـرده ای (منادهـا) هـستند کـه دارای یـک نظـام و سلـسله مراتـب هستند... هر واحدی جهان را در خود منعکس می سازد نه بدان سبب که جهان در آن «واحد» تأثیر مـی کنـد بلکه بدان علت که خداوند به «واحد» چنین ماهیتی داده که به خودی خود چنین نتیجه ای را حاصل می کنـد. وی معتقد است بین موجودات جهان و تغییرات یک «واحد» و «واحد» دیگر، نوعی همـاهنگی پیـشین بنیـاد وجود دارد. همه موجودات هستی همانند ساعت هایی هستند که با هم میزان شده انـد و در زمـان نـشان دادن و به صدا در آمدن هماهنگ عمل می کنند و ... .
صفحات :
از صفحه 25 تا 43
تحلیل تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا
نویسنده:
ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثنویت افراطی بین نفس و بدن در فلسفه دکارت معضل رابطه آن دو را پیش آورد. هیچ کدام از راه حل های دکارت در نحوه ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده و او در نهایت با اعتراف به ناتوانی خود، فکر نکردن در این باره را بهتر از فکر کردن دانست. مالبرانش از طریق مبانی کلامی و انحصار علیت در خدا سعی در حل این مشکل داشته و ارتباط آنها را فعل خدا می داند. اسپینوزا از طریق تحویل کثرات به امر واحد و این که نفس و بدن، حالات جوهر واحدند، سعی در حل مساله رابطه نفس و بدن دارد. لایب نیتس به کثرت منادهای نفس و بدن قائل شده و از طریق هماهنگی ازلی که بین منادهای نفس و بدن برقرار است سعی در حل مساله می کند. هیچ کدام از این متفکرین نتوانسته اند در این مساله کامیاب باشند. بهترین و کامیاب ترین پاسخ از نحوه ارتباط نفس و بدن را می توان در فلسفه ملاصدرا یافت، از نظر وی نفس در ابتدای حدوث دارای صورت جسمانی است و بدن مرتبه نازل اوست و سپس در اثر حرکت جوهری به مراتب دیگر نایل می شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
نقد و بررسی جایگاه علیت نفس در فلسفه جورج بارکلی
نویسنده:
منوچهر صانعی دره بیدی، محمد سعیدی مهر، محمدعلی محمدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نظریه بارکلی یکی از مهم ترین نظریاتی است که در عصر جدید، برای حل مشکل ارتباط علی بین نفس و بدن، و هم چنین رابطه علی بین اجسام ارایه شده است. از آن جا که بارکلی جوهر مادی و تمایز بین کیفیات اولیه و ثانویه را انکار و جهان مادی را به عنوان مجموعه ای از تصورات معرفی می کند، در فلسفه وی، علیت طبیعی به معنای تأثیر و تأثر علی انکار می شود. وی در نظریه ایجابی اش راجع به علیت، علت را امری فعال می داند و از سوی دیگر، در نظر او، فقط آن چه دارای اراده باشد، فعال است. از این رو، علت در فلسفه وی، به اذهان و نفوس محدود می شود، خواه این نفس، ذات نامتناهی خداوند باشد و یا نفس متناهی انسانی. وی فعال بودن ذات خداوند را از طریق تصورات حسی، به اثبات می رساند و فعال بودن نفس خود را از طریق تصورات خیالی. در این جا، اعمال فیزیکی (مثل برداشتن قلم یا حرکت دادن پا) همان اشیای واقعی یا تصورات حسی اند و مشکل این نوع اعمال در فلسفه بارکلی این است که از سوی خداوند ایجاد می شوند و فعالیت او به شمار می آیند، بنابراین، دیگر نمی توانند به عنوان فعالیت من باشند. البته وقتی که بارکلی می خواهد نفوس انسانی دیگر را به اثبات برساند، آن ها را از طریق افعال فیزیکی شان، که همان تصورات حسی اند، به اثبات می رساند ولی مشخص نمی کند که چگونه هم خداوند و هم نفوس متناهی دیگر می توانند علت تصورات حسی باشند. به نظر می رسد که بارکلی برای حل این مشکل، در نظریه علل موقعی گرفتار شده است و این اشکال بر او وارد است که خداوند بدون نفوس انسانی دیگر هم می تواند تصورات حسی را ایجاد کند و در این کار، نیازی به آن ها ندارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 22