جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 172
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
علمانية الإسلامية
نویسنده:
منصور ميراحمدي؛ مترجم: علي بیضون
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار المعارف الحکمية,
چکیده :
کتاب "علمانية الإسلامية" ترجمه کتاب "سکولاریسم اسلامی" اثر استاد "منصور مير أحمدي" می باشد اثر حاضر درصدد ارزيابی انتقادی «سكولاريسم اسلامی» است كه پس از طرح مسئله دولت‌سازی مدرن در جوامع اسلامی، تبديل به يك ايده نظری شده است. نگارنده، سكولاريسم، يا جدايی دين از دولت و يا نهادهای دينی از نهادهای سياسی را به دو دسته كلی «درون دينی» و «برون دينی» تقسيم كرده است كه با توجه به تحولات سياسی و اجتماعی و نيز چرخش‌های معرفتی در مطالعات و ادبيات سياسی، پرداختن به رويكرد «برون‌دينی» را ترجيح داده است. در فصل اول به علت اصلی ظهور ايده سكولاريسم در جهان اسلام پرداخته شده است كه مهم‌ترين عامل طرح نظريه سكولاريسم اسلامی شكل‌گيری مسئله «دولت ‌سازی» در جهان اسلام در پی‌ظهور نشانه‌های انحطاط يا عقب‌ماندگای در جوامع اسلامی به ويژه در عرصه نظام سياسی است. ميراحمدی در ادامه به تاريخچه شكل‌گيری سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و آن را به سال‌های آغازين سده بيستم نسبت می‌دهد با اين بيان كه الغای خلافت عثمانی، فروپاشی بنای مربوط به جامعه سنتی تلقی شد كه برخی از انديشمندان مسلمان همچون رفعت طحطاوی و خير‌الدين پاشا خواستار بقای آن با ارائه راهكارهای اصلاحی بودند. لذا لزوم ساختن‌بنايی ديگر در كانون مباحث نظری قرار گرفت. لذا الغای خلافت را می‌توان مهم‌ترين عامل نظری از مسئله عقب ماندگی به مسئله دولت سازی تلقی كرد. پس از آن انديشمندان مسلمان درصدد تبيين دولت اسلامی در جهان اسلام برآمدند كه در نظريه برخی از آنان مثل رشيد‌رضا به دليل ناكار آمدبودن و تفكيك اسلام ايدة سكولاريسم اسلامی مطرح شد. فصل دوم با عنوان «تاريخی از اسلام حقيقی» با اشاره به نظريه های مختلف هرمنوتيك و چرخش معرفت شناختی هرمنوتيك توسط گادامر به اين نتيجه می‌رسد كه چرخش معرفت شناختی و برداشت جديد از دين در ايده سكولاريسم اسلامی متأثر از همان نظريه‌های هرمنوتيكی است. سپس از پاره‌ای از نوشته های افرادی چون حامد ابوزيد، محمد اركون و محمد عابدالجابری را شاهد می‌آورد كه بر تفكيك معرفت دينی و ثابت بودن دين و متغيير بودن معرفت دينی اشاره دارند. از جمله كسانی كه نظريه آنان در پايان اين فصل به عنوان سكولارهای مسلمان مورد بررسی قرار گرفت است مهدی بازرگان، عبدالكريم سروش، محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملكيان از ايران و محمد عابد الجابری، محمد سعيد و عبد ميلانی انصاری از جهان عرب است. مؤلف در فصل سوّم به مفهوم و ماهيت سكولاريسم اسلامی می‌پردازد نويسنده در ادامه فصل با آوردن عبارت‌هايی از نظريه پردازان مختلف عرب و حتی ايرانی به بيان چگونگی دفاع آنان از نظريه سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و اين مطالب در قالب سه مؤلفه به شرح ذيل می‌آورد,۱- پذيرش مرجعيت دين در فهم آموزش هدف بينی ناظر به زندگی سياسی،۲- انكار مرجعيت دين در تنظيم قوانين حاكم بر زندگی سياسی و نهادهای آن، ۳- پذيرش مرجعيت عقل در تنظيم زندگی سياسی در ذيل اين مطلب به مقوله انكار جدايی دين از سياست پذيرش دين از دولت توسط طرفداران سكولاريسم اسلامی اشاره می‌نمايد. نويسنده در فصل چهارم به نقد و بررسی ايده سكولاريسم اسلامی پرداخته ومی نويسد : ايده سكولاريسم اسلامی با وجود تلاش بسيار زياد طرفداران و نمايندگان فكری آن، دچار نابسامانی و اغتشاش مفهومی است بررسی انتقادی اين نظريه مشكلات تئوريك و عملی آن در ادله الگوی «بديل» حكومت دين را نمايان ساخت
تهافت­های گادامر در مواجهه با روش‌های علوم تفسیری در شناخت مراد مؤلف
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیان‌های فلسفی گادامر به عنوان معمار اصلی هرمنوتیک فلسفی برگرفته از اندیشه ­های فلسفی هایدگر است و تلقی او از مفاهیم کلیدی ­ای همچون هستی، حقیقت، فهم، معنا، انسان و... همه بر این اساس است. گادامر ابتدا در تأسیس هرمنوتیک فلسفی، در پی ساماندهی به روشی جدید در علوم انسانی بر مبنای فلسفة هایدگر در مقابل روش دیلتای در علوم انسانی بود؛ ازاین‌رو اندیشه ­های او در این مرحله، همان‌گونه‏ که از فصل دوم کتاب حقیقت و روش پیداست، کاملاً هستی­ شناختی بوده و هرگز ادعای ورود به روش‌های علوم تفسیری را در دریافت مراد مؤلف ندارد و بلکه این روش‌ها را در جای خود درست می‌داند و کار خود را بعد از کاربست صحیح آنها در مواجهه با متن معرفی می­کند. اما او در ادامه- ‌در بخش سوم کتاب مزبور و در مقالة همگانی‌بودن مسئلة هرمنوتیک- بر خلاف نظر اول خود، به ممیزی روش‌های علوم تفسیری در دریافت مراد مؤلف می­پردازد و از اساس منکر کارآمدی آنها می­شود. به نظر می­رسد این تهافت به دلیل عدول از مسئله و هدف اولیه و به‏کاربردن اندیشه ­های فلسفی هایدگر در ساحتی است که صلاحیت آن را نداشته و از اساس نیز برای آنها طراحی نشده بودند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
تحول هرمنوتیکی پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور
نویسنده:
میثم دادخواه، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­شناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدی با هم داشته­ اند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور می‏توان مشاهده کرد. در این مقاله مروری بر ویژگی های برجسته خط سیر فلسفی ریکور ارائه می­شود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو شق عمده هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک رمانتیک و پدیدارشناختی دارد؛ تلفیقی که به دنبال آن است تا حق هر دو نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده، در عین حال نقاط ضعف آنان را نیز تا حدودی پوشش ­دهد. درحقیقت ریکور در روند فلسفی خویش به جای اینکه همانند هایدگر مستقیماً به مسئله هستی ­شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه تأملی درنهایت هستی ­شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی­دهد؛ ازاین­رو برای ریکور نیز هستی ­شناسی مسئله بنیادین بود؛ اما او مسیری طولانی­تر را برای رسیدن به این هدف برگزید؛ مسیری که در آن لازم بود پدیدار­شناسی نیز در ساختاری جدید و به شکلی متفاوت از هوسرل و هایدگر مطرح شود. تلاش این نوشتار بررسی این مسیر طولانی­تر در مقایسه با نگاه مستقیم هایدگر به مسئله هستی­ شناسی و بیان این ادعاست که برگزیدن این راه با وفادارماندن به هستی­ شناسی هم ممکن و هم لازم بوده است؛ از سوی دیگر بررسی و ایضاح نقش هایدگر و ریکور در تحول پدیدارشناسی هوسرل از طریق تزریق هرمنوتیک به آن، بخش دیگری از این نوشتار را تشکیل می­دهد؛ همچنین این موضوع را نقد و ارزیابی خواهیم کرد که ریکور تا چه میزان توانسته است تاریخی‏بودن فهم انسان را در کنار جنبه عینی ­گرایانه معرفت­ شناسی حفظ کند و رویکرد او در تلفیق میان تبیین و فهم با چه چالش­هایی روبروست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 138
بررسی رویکرد تاریخ‌مندانه به معرفت دینی با تأکید بر نگاه تاریخی به قرآن
نویسنده:
راضیه موحدی نیا ، حسام الدین ربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
تاریخی‌نگری یکی از روش‌های فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهه‌های اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخ‌مند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمان‌های دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دوره‌های معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب می‌شود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشت‌های مختلف قرار گرفته است اما هیچ‌کدام از این خوانش‌ها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخ‌مند بوده و تحت تأثیر زمینه‌های متن در دوره‌های زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرف‌داران این نگرش در دنیای اسلام، تأکید می‌کنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمی‌تواند در زمان‌های بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزم‌اندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قةرآن به‌عنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرفداران این نگرش نشان می‌دهد که برخی مبانی تاریخی‌نگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و به‌ویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روش‌های فهم در متون دینی چنین سابقه‌ای وجود دارد، اما نمی‌توان آن را به همه آموزه‌های دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست.
صفحات :
از صفحه 123 تا 150
هرمنوتیک زبان دین از نظرگاه گادامر و هابرماس
نویسنده:
علی حقی، فهیمه امیدخدا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده هرمنوتیک در مغرب زمین، رشته‏ای نوظهور است که بر بسیاری از قلمروهای فرهنگ غرب تأثیرگذارده است و‌ طی‌ چند قرن‌ اخیر توانسته‌ است‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دانش‌ یا فن‌ مستقل، جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در حوزه تفکر بشری‌ پیدا کند و امروزه‌ متفکرین‌ برجسته فراوانی‌ در این‌ خصوص‌ به‌ تأمل‌ و پژوهش، اشتغال‌ دارند. افزون‌ بر اینکه‌ هرمنوتیک‌ در قرن‌ بیستم‌ توانسته‌ است‌ دستاوردهای‌ خود را به‌ دیگر حوزه‌های‌ دانش‌ همچون‌ فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم‌ اجتماعی‌ و فلسفه علم‌ سرایت‌ داده‌ و پرسشها و بحثهای‌ نوینی‌ را در آن‌ عرصه‌ها پی‌ افکند. این‌ مقاله‌ با هدف‌ ارائه‌ تصویری‌ اجمالی‌ از ماهیت‌ هرمنوتیک و زبان دبن‌ به‌ بررسی دیدگاه گادامر و هابرماس در باب این دو مبحث می پردازد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
پیش‌داشت کمال‌یافتگی؛ شرط ضروری فهم و کژفهمی نزد گادامر
نویسنده:
رضا مقراضچی، محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی نوشتار حاضر، واکاوی استلزام پیش‌داشت کمال‌یافتگی به‌عنوان شرط ضروری فهم و کژفهمی در گادامر است. جهت دستیابی به این هدف از روش‌ تحلیلی بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتیِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوری (وحدت و انسجام درونی) و محتوایی (حقیقت‌کامل‌بودن) را پیش‌داشتِ کمال‌یافتگی می‌نامد. او بر آن است که فهم یک متن با فرافکندن معنای اولیۀ مفسر آغاز می‌گردد، اما اگر دوْر هرمنوتیکی با پیش‌معنایی درست به جریان نیفتد، عمل فهم شکست خواهد خورد؛ زیرا تناسب میان پیش‌معنای مفسر و خود متن، محل تردید است؛ از‌این‌رو هنگامی که متنی خوانده می‌شود، فرض وحدت و انسجام درونی آن، نخستین فرض ضروری، جهت اصلاح، رد یا تأیید پیش‌معنایِ اولیه‌ مفسر است؛ ولی این فرض، ناکافی است و لازم است مفسر، حقیقت کامل متن را نیز به‌طور موقت، جهت آزمودن پیش‌معنا و پیش‌داوری‌های خود مفروض گیرد؛ زیرا اگر مفسر، صرفاً با پیش‌فرض انسجام متن، به فهم جزئیات آن بپردازد، ممکن نیست که آن جزئیات بتوانند نادرستی معنای اولیۀ محدود و تحریف‌شده را نمایان سازند. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، فرضِ "قابل فسخِ" مرجعیت متن است که پیش‌داوری‌ها و طرز‌فکرهای شخصی و دل‌بخواهانۀ مفسر را به چالش کشیده و مقدمه‌ای جهت اصلاح یا تأییدشان می‌گردد. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، بایستۀ فهم است و در خور واکاوی؛ زیرا هر مفسری در تلاش برای فهم، کمال‌یافتگی‌ متن را پیش‌بینی می‌کند تا با کشمکش میان معنای پیش‌بینی شده و مقاومت متن از تفسیر نامناسب، دل‌بخواهانه و ذهنیت‌گرایانه بپرهیزد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
  • تعداد رکورد ها : 172