جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 172
هرمنوتیک در اندیشه هایدگر و گادامر
نویسنده:
پدیدآور: علی سمندری پتکانی ؛ استاد راهنما: علی‌نقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: محمدحسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
نسبت زبان و فهم در تاویل متن با تاکید بر آرای گادامر و فارابی
نویسنده:
پدیدآور: ندا راه بار ؛ استاد راهنما: مهدی خبازی کناری ؛ استاد مشاور: محمود خونمری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ضرورت پژوهش حاضر تاکید بر این مساله است که رویکرد هرمنوتیکی گادامر، نسبت به فهم و زبان رویکرد تازه ای است که در نقطه مقابل هرمنوتیک سنتی قرار گرفته است. اما تقابل دو سنت فلسفی به معنای سلب یکی و پذیرش دیگری نیست. هرمنوتیک دانشی تاریخی است که از خاستگاه تقرر خویش یعنی روایات اسطوره ای تا سده میانه و مدرن، ساحات فکری و فلسفی متفاوتی را وجه نظری خود قرار داده و به تجارب کسب کرده است. این تحول در سنت اسلامی نیز به دیده تبیین درآمده است. در سنت اسلامی اگرچه نمی توان رویکردهای هرمنوتیک فلسفی را تا زمان حیات فارابی در حوزه تفکر دینی یافت، اما مباحث معرفت شناختی و زبان شناختی فارابی نقطه عطف مباحث هرمنوتیکی و زبان شناختی در سنت فلسفه اسلامی است، مباحثی که قرن ها پیش از ظهور هرمنوتیک مدرن در قرن نوزدهم در سنت فلسفه اسلامی ورود یافته و نیز در حوزه زبان شناختی و هم در حوزه تفسیر و تاویل در جهت فهم متن و نسبت متقابل این دو با هم مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد است خوانش تازه ای را از سنت هرمنوتیک در اندیشه گادامر و فارابی ارایه دهد. خوانشی که در مطالعات دینی کمتر بدان پرداخته شده است. گفتگوی میان سنت غرب و اسلامی در جهت رجحان یک سنت بر دیگری نیست، بلکه هر یک از دو سنت شایستگی لازم را دارند که در مطالعات اسلامی و غرب مورد بررسی قرار گیرند. گادامر با تبیین فلسفی مفهوم فهم و نسبت آن با زبان در دو ساحت معرفت شناسی و هستی شناسی روایت تازه ای را از هرمنوتیک ارایه می دهد. فارابی نیز با رویکردی تازه در مطالعات زبان شناختی خویش در ذیل مباحث هرمنوتیک، تاویل تازه ای از مفهوم زبان در نسبت با فهم متن ارایه می دهد. دستاوردهای هر یک از دو فیلسوف، گویای نوآوری های تازه ای است که ما درصدد ارایه هر چه دقیق تر آن هستیم.
نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر
نویسنده:
پدیدآور: ندا جعفریان ؛ استاد راهنما: علی‌نقی باقرشاهی ؛ استاد مشاور: محمدحسن حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این رساله بررسی چالش نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر است. درباره ی این موضوع حساس و بحث انگیز آرای گوناگونی وجود دارد. از یک طرف منتقدین گادامر معتقدند که هرمنوتیک فلسفی او به نوعی نسبیت گرایی منتهی می شود؛ زیرا اعتقاد بر تاریخ مندی فهم و تأکید بر موقعیت مندی و محدود بودن فهم بشری به تاریخ و زبان از عوامل نسبیت گرایی است. دلیل دیگر اینکه نوع نگاه گادامر نسبت به فهم باعث شده است که او نتواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعده معرفت شناختی بیرون کشیده و معیاری فراتاریخی و عینی برای تفسیر ارائه بدهد. این ها از جمله مواردی هستند که به نظر منتقدین بر وجود نوعی نسبیت گرایی در اندیشه هرمنوتیکی گادامر دلالت می کنند. از طرف دیگر مفسرین و پیروان گادامر و هم چنین خود گادامر معتقدند که هرمنوتیک فلسفی او به هیچ وجه منجر به نسبیت گرایی نمی شود. آنها معتقدند که اگر درک درست و دقیقی از ماهیت فهم و شروط آن از جمله زبان و تاریخ وجود داشته باشد معلوم خواهد شد که هرمنوتیک فلسفی او به نسبیت گرایی منتهی نمی شود. نویسنده این رساله معتقد است که برای روشن شدن این موضوع بهتر است به آراء اصلی خود گادامر و مفسرین او در منابع لاتین مراجعه نموده و مطالعه دقیقی از آنها صورت بگیرد و هم چنین می کوشد تا فهم درستی از آنها به عمل آید. به نظر می رسد که اتهام نسبیت گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر ناشی از عدم درک درست از مفاهیم کلیدی او می باشد.
بررسی تطبیقی عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور
نویسنده:
پدیدآور: ابراهیم سپاس‌زاده ؛ استاد راهنما: سیدجلال هاشمی ؛ استاد مشاور: پروانه ولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پژوهش با هدف مقایسه عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور و استنتاج دلالتهای آنها در نظام آموزش و پرورش ایران انجام گرفته است. گادامر متعلق به نوع هرمنوتیک فلسفی و ریکور نیز متعلق به سنت هرمنوتیک، هرمنوتیک فلسفی و در چارچوب نظریه تفسیر متن، توسعه دهنده و در مواردی مبدع الگوی پدیدارشناسی هرمنوتیک است. گادامر متن را محدود به متون نوشتاری ندانسته و کلیه آثار فرهنگی و از جمله عمل آدمی را قابل تفسیر می‌داند. هر چند گادامر در این زمینه دیدگاهی جامع ارائه نکرده است ولی با اتخاذ رویکردی استنتاجی در مباحث مربوط به عوامل فهم متن مورد نظر وی، می‌توان از خطوط کلی اندیشه او در فهم عمل آدمی آگاه شد. ریکور را از اندیشمندانی می‌دانند که مفهوم کنش را به فلسفه افزوده است و این مفهوم به وضوح در اغلب آثار دوره دوم فلسفه‌ورزی او به چشم می‌خورد. او برای تشریح دیدگاه خود درباره کنش انسان، چارچوب روش-شناختی و معرفت شناختی پدیدارشناسی هرمنوتیک را با بهره گیری از آراء اغلب اندیشمندان پدیدارشناس و هرمنوت پیش از خود، به همراه ابتکارات و مفهوم‌سازی‌های معدودی تدوین و ارائه کرده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی، فهم و عناصر سازنده آن است. و آن نیازمند عناصر و پیش‌بایست‌هایی است. این عناصر به‌گونه‌ای است که تعامل را ممکن می‌سازند. در این دیدگاه و بر اساس دور هرمنوتیک، فهم از خود فرد شروع شده و نهایت جزء خود می‌شود. با این اوصاف درک کنش‌ها در اندیشه گادامر یک امر بی‌پایانی است. این مهم بر اساس امتزاج افق‌ها صورت می‌گیرد. گادامر گفت و گو را خالق زبان مشترکی می‌داند که بر مبنای آن فهم مشترک در ارتباط با یک مضمون ممکن می‌شود. در این میان این تعامل با رعایت عناصری مثل سنت و زبان باعث درک کنش طرفین از هم می‌شود. در پدیدارشناسی هرمنوتیک مورد نظر ریکور، همزمان هم ملاحظه پدیدار و هم تفسیر کنش مهم هستند. از این منظر جهت دستیابی به فهم، قوس هرمنوتیک موضوعیت دارد و در آن سه مرحله تبیین، فهم و به خود اختصاص دادن اتفاق می‌افتد. تفاوت این دیدگاه با نظر گادامر در این است که به نوعی به فهم بی‌پایان خاتمه می-دهد. پس فهم مربی و شاگرد بر اساس تعامل و در فرایند پرسشگری رخ می‌دهد و قابل پیش بینی هم نیست و هر اندازه عناصر فهم رعایت شود این فهم متقابل بهتر انجام می‌شود ولی از دید ریکور معلم می‌تواند به شاگرد به عنوان یک متن نگاه کرده و در فرایند تبیین (قول و فعل شاگرد)، فهم و اختصاص دادن، به فهمی مستقل نه الزاماً مشترک، از دانش‌آموز برسد.
مبانی هرمنوتیک در محاورات افلاطون (ایون، فایدروس، پروتاگوراس، سوفسطایی) و مقایسه آن با مولفه‌های هرمنوتیکی گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مطهره ابری نارانی ؛ استاد راهنما: یوسف شاقول ؛ استاد راهنما: سعید بینای مطلق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امروزه موضوع محوری و غالب در فلسفه ی مغرب زمین را چیستی تاویل و خوانش متن تشکیل داده است و تلاش در، دستیابی قواعد عام جهت شیوه ی واخوانی، مهمترین کوشش فلسفی است؛ به همین سبب برخی بر آنند که هرمنوتیک ، نه تنها دانش مسلط فلسفی در دوره حاضر است بلکه دانش مقتدر در تمام ادوار حیات بشری بوده است. شاید نتوان تعریف دقیقی از هرمنوتیک به دست داد و یا نخستین کاربرد آن را تعیین کرد، ولیکن این دانش درغرب واجد دیرینه ای طولانی است. هرمنوتیک با پرسش هایی همچون شیوه ی خواندن متن، چیستی متن، پیشافهم های مفسر و تاویل ، اهمیت امتزاج افق ها، آفرینندگی زبان و... چالش های بسیاری را در حوزه فلسفه برانگیخت. به واقع این پرسش ها مهمترین مولفه های هرمنوتیک و هسته ی اصلی آن قلمداد می شوند. محاورات سقراط نخستین گفت و گو های هرمنوتیکی است که آغازگاه دیالکتیک «زبان ـ گفتار ـ نوشتار » محسوب می شود. در حقیقت تبیین مولفه های هرمنوتیکی در اندیشه ی گادامر و بررسی محاورات سقراط محور اصلی این پژوهش است چراکه این محاورات دست آویزی برای دست یازی ما به اندیشه های هرمنوتیکی مستتر افلاطون خواهد بود، از سویی دیگر با داشتن رویکرد تطبیقی در این پژوهش می توان به اهمیت دو جریان فکری مذکور در دو دوره ی زمانی مختلف پی بردکه گاه این تطبیق می تواند دریچه ای تازه، برای شروع پژوهش های نو در بسترهای هرمنوتیکی باشد.
گادامر و هابرماس : بحثی در هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
پدیدآور: عمر پیغامی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
بررسی تحلیلی هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
پدیدآور: ذبیح‌الله خنجرخانی ؛ استاد راهنما: مسعود صفایی مقدم ؛ استاد راهنما: محمدجعفر پاک‌سرشت ؛ استاد مشاور: منصور مرعشی ؛ استاد مشاور: قاسم بستانی ؛ استاد مشاور: خسرو باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این تحقیق با هدف کلی بررسی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و استلزامات تربیتی آن شکل گرفته است. محوریت تحقیق با تاکید بر فهم از منظر هرمنوتیک فلسفی و دلالت آن برای تعلیم‌و‌تربیت است. در این رساله, ابتدا نگاهی اجمالی به تاریخ هرمنوتیک و نظریه‌پردازان آن شده است و در گام بعدی هرمنوتیک فلسفی گادامر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه روش تعلیم و تربیت، هدف، برنامه درسی, محتوای آموزش و ارزشیابی آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت امکان‌سنجی کاربست این نظریه در جامعه خود, نشان داده شده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی, فهم و عناصر سازنده آن است. فهمی که درک "حقیقت" و "تعالی انسان" در گرو آن است. در این میان گادامر با استناد به مفاهیم همچون بیلدونگ، ذوق، حس مشترک و قضاوت، به تشریح ماهیت انسان و تعالی وی پرداخته است. با تصور ماهیت انسان و کمال وی، فهم را شاهراه این عروج می‌داند. اما این فهم, فهمی متفاوت و نیازمند عناصر و پیش‌بایست‌هایی است. که شامل توجه به غیر روشمند بودن فهم, نقش سنت در فهم, تاریخمندی فهم, بازی مندی فهم , امتزاج افق ها, تعامل و پرسشگری و... می‌باشد. با بررسی موارد فوق محقق بدین نتیجه رسید که تربیت (تعالی انسان) بر اساس مذاکره و تعاملات پرسشگرانه است. تربیت فرایندی است که "در" جریان تعاملات تأملی(مدام) شکل (نوی) می‌گیرد و خود نیز "زمینه‌ساز" تعامل تأملی می‌شود. همچنان که خود گادامر با تشریح "بیلدونگ" اشاره دارد بیلدونگ رسیدن به کمال فرهیختگی از طریق فرهنگ و سنت بوده و یک فرایند همیشه در حال بالندگی است؛ با این اوصاف در مسیر عروج انسان, نظام تربیتی سعی در آموزشِ فراگیری دارد که آماده مواجهه با موقعیت تازه, اندیشه‌های مخالف و سئوال‌های چالش‌برانگیز است؛ در این فرایند فراگیران آماده بهبود اندیشه خود بوده و هرگز به کمال مطلق نمی‌رسد. تربیت مبتنی بر پرسشگری بدون ظرفیت خویشتن‌داری, تواضع و پذیرفتنِ "غیر", ممکن نخواهد بود. ویژگی‌هایی که به فرد اجازه تغییریافتن و تغییردادن می‌دهد؛ این تربیت, تربیتی مهارگریز است مهاری که گاه از سوی انسان و جوامع, و گاه از سوی تکنولوژی است. جلوه‌‌های این نوع تربیت, از اهداف, محتوا, روش تدریس, ارزشیابی و سایر فعالیت تربیتی روایتی نو ارائه می‌دهد؛ که در متن رساله بدان ها پراخته شده است. علاوه بر موارد فوق, "تعلیم و تربیتِ حضورمند" هم به عنوان روایتی ارزشمند از تربیت است. در انتها با توجه به اینکه گادامر تاریخ و سنت افراد را سنگ بنای فهم می‌پندارد می‌توان با روایتی تازه از این مساله سنت و فرهنگ خودی را سنگ اول تعلیم و تربیت قرار داد تا استفاده از هرمنوتیک در تربیت, منافاتی برای کاربست فرهنگ بومی نداشته باشد.
بررسی و نقد مبانی هرمنوتیک فلسفی با تاکید بر نظریه گادامر
نویسنده:
پدیدآور: علی رضا رضوی ؛ استاد راهنما: صفدر الهی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان نامه بنا دارد تا مبانی هرمنوتیک فلسفی گادامر را بررسی کرده و نقد نماید. با در نظر گرفتن تاثیر عمیق هایدگر بر تفکرات گادامر، به تبیین نظریه‌ی هستی شناسی فهم هایدگر توجه ویژه شده است. تصورات هایدگر در مورد فهم انسان، خصوصاً بحث فهم وجودی و فهم بعنوان نحوه ی وجود دازاین به تفصیل بررسی شده. همچنین نظریه‌ی هایدگر و گادامر در مورد عملی بودن فهم مطالعه شده است. در ادامه بحث دور هرمنوتیکی و نقش آن در فهم انسانی از نگاه هایدگر و گادامر و واقعه بودن فهم در دستگاه فکری گادامر بررسی شده است. نیز آرای گادامر در مورد بازی فهم، نقش پیش داوری‌ها در فرآیند فهم و نظریه‌ی امتزاج افق-ها بعنوان برخی از اصولهای اساسی فکر گادامر توضیح داده شده است. در بخش بعدی پایان نامه نقد این مبانی هرمنوتیک فلسفی از نگاه دانشمندان غربی - مثل بتی، هابرماس و هرش - وهمچنین بررسی‌های انتقادی انجام شده توسط دانشمندان مسلمان ارائه شده‌است. محور این نقدها عمدتا خود متناقض بودن اصول هرمنوتیک فلسفی و رویکرد نسبی گرایانه‌ی آن می باشد که باب شکاکیت را باز کرده و فهم و تفسیر را به کلی از هر نوع اعتبار ساقط می سازد. همینطور مخالفت هرمنوتیک فلسفی با اصالت قصد مؤلف و رویکرد جبر گرایانه‌ی آن به بحث پیش داوری‌ها مورد نقد قرار گرفته است. به همین ترتیب اعتبار، کلیت و جهان شمولی نظریه‌های پدیدار شناختانه‌ی هایدگر و گادامر نسبت به حقیقت وجود انسان و چیستی و ماهیت فهم مورد نقد قرار گرفته است. در نهایت، نتیجه گیری این پایان نامه آن است که تفکر هرمنوتیک فلسفی و نسبی گرایی نهفته در آن فاقد زیربنای استدلالی و برهانی می باشد و نمی توان آنرا بعنوان یک تفکر موجه و یک مکتب ارزشمند فلسفی قلمداد کرد.
بررسی تطبیقی هرمنوتیک در هانس گئورگ گادامر و پل ریکور
نویسنده:
پدیدآور: عباس فدایی ؛ استاد راهنما: سیدمسعود سیف ؛ استاد مشاور: عبدالرزاق حسامی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بحث خوانش، فهم و تفسیرِ صحیح آثار، از دیر باز دغدغه‌ی بشر اندیشمند بوده است. از این رو هرمنوتیک گرچه به گونه‌ی امروزین از قرن 17 و 18 به بعد، در تاریخ فلسفه پدیدار گشته است، و لیکن اندیشه‌های تأویلی، تاریخی به قدمتِ اندیشه‌ی بشر دارد؛ چرا که تلاش برای فهم هر پیام و نشانه‌ای می‌تواند تلاشی هرمنوتیکی قلمداد شود. اما اندیشه‌ی هرمنوتیکی معاصر به نحو چشم گیری، مدیون انقلاب فکری هایدگر و چرخش هرمنوتیکی او به سبب تغییر نگرش بنیادین در امر فهم و تفسیر و نیز، تربیت شاگردان و پیروان برجسته‌ای چون گادامر و ریکور است، که هر یک با مساعی خویش طرحی نو در آسمان اندیشه‌ی تأویلی معاصر در انداخته‌اند. در رساله‌ی حاضر، ضمن بررسی تحولات اندیشه‌های هرمنوتیکی، به بررسی تطبیقی آراء دو تن از نامداران هرمنوتیک پساهایدگری پرداخته و نشان داده‌ایم که این دو ضمن اشتراک و توافق در پاره‌ای از اصول هرمنوتیک فلسفی هایدگر، در برخی وجوه راه خویش را پیموده‌اند و سَبک خاص خود را دارند. گادامر با قدردانی و ستایش از هایدگر در بسط مبانی هرمنوتیک وی مصمم بوده و هرمنوتیک فلسفی را قوت بخشیده است. ریکور فیلسوفی است که به حق، آینه‌ی اندیشه‌های فلسفی قرن بیستم است. وی با شجاعت و نبوغی بی‌بدیل، آراء اصیل و نابی مطرح کرده، هرچند به نحوی متواضعانه در پی تأسیس مکتب تازه‌ای به نام خویش نبوده است. او با بذلِ توجه به اندیشه‌ی گادامر، در مقام رفع کاستی‌های هرمنوتیک وی برآمده است، و در مواردی با تألیف برخی از آراء او (گادامر) با نظریات رقیب، توفیقاتی حاصل نموده است.
هرمنوتیک فلسفی گادامر و بازخوانی ابژکتیویته در اندیشه ماکس وبر
نویسنده:
پدیدآور: سید اسماعیل مسعودی ؛ استاد راهنما: سید سعید زاهد زاهدانی ؛ استاد مشاور: مجید موحد ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله‌ی «ابژکتیویته» مهمترین و پرچالش‌ترین مسئله‌ی روش‌شناختی علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی است. این چالش از بدو تاسیس جامعه‌شناسی کلاسیک در قرن نوزدهم تا حال حاضر ادامه دارد. در میان جامعه‌شناسان موسِّس، ماکس وبر، بیشتر و موثرتر از دیگران به این مسئله پرداخته و مقاله‌ی «ابژکتیویته» وی تقریباً چهار دهه در دانشگاه‌های اروپایی محور مباحث و مناظره‌های علمی بوده است. این مسئله و این دوره با عنوان «مجادله روش‌شناختی» شناخته می شود. مفهوم «ارزش» مهمترین مفهومی است که با مسئله ابژکتیویته گره خورده و ماکس وبر تلاش کرده با بهره گیری از اساتید فلسفه خود، از جمله هاینریش ریکرت - موسوم به جریان فلسفی نوکانتینیسم - به فلسفه استعلاییِ کانت بازگشت نماید تا جایگاه فلسفی و معرفت‌شناختی «ارزش» را در علم اجتماعی- فرهنگی تعیین نماید. او با ردِّ دوگانه «حکم ارزشی» و «آزادی ارزشی» وضعیت سومی یعنی «ربط ارزشی» را ترسیم کرد تا از «ابژکتیویته مطلق» که به زعم او امری ناممکن است رهایی یافته و «ابژکتیویته مشروط» را اساس «شناخت و فهم» قرار دهد. از همین رو، ابژکتیویته در واقع، مشروط به ربط ارزشی محقق است. اما این مشروط بودن یک امر روان شناختی نیست بلکه یک امر «استعلایی- منطقی» است؛ و «استعلایی» بودن آن به معنای «آپریوری یا پیشینی» بودن آن است. ارزش نسبت به شکل گیری هر ابژه فرهنگی و همچنین نسبت به فهم آن، پیشینی و ماتقدم است. اما ابژکتیویته مشروط، بر محور سوبژکتیویته محقق شکل می گیرد، و به تعبیر دقیق تر، ابژکتیویته و سوبژکتیویته دو روی یک سکه اند؛ از همین رو، مسیر وبر نهایتاً به دوآلیته سوژه-ابژه ختم می شود. جامعه شناسی معاصر تلاش های زیادی کرده تا از این دوآلیته عبور کند، هر چند دستاورهایی داشته اما بنیان فلسفی و وجودشناختی لازم را برای این منظور بکار نبرده است. یکی از مهمترین و نادرترین بنیان ها برای عبور از این دوآلیته، «هرمنوتیک فلسفی» هانس- گئورگ گادامر است. هرمنوتیک فلسفی با قرار دادن بنیان هستی و فهم، بطور همزمان، در «زبان» بر دوآلیته سوژه - ابژه فائق آمد. زبان از یک طرف امری ابژکتیو نیست و از طرف دیگر امری سوبژکتیو نیز نیست؛ بلکه امری «ناابژکتیو» است. هر نوع شناخت و فهمی اگر نخواهد بر مبنای دایره تنگ نظرورزی مفهوم‌بنیاد باشد می تواند خود را حیطه وسیع تر «زبان‌مندی» قرار دهد و از این طریق هم از دو گانه ابژکیتویته- سوبژکتیویته عبور کند و هم اشیاء را آنگونه هستند به ظهور و فهم درآورد و این امر را می توان در هرمنوتیک فلسفی به «زاخلیخکایت» (شیئیت) نسبت داد. زاخلیخکایت اساساً و بنیاناً و ذاتاً یک امر «زبانی» است. براین اساس، علم اجتماعی، می تواند خود بر بنیاد «زبان» قرار دهد و ایده‌آل خود را نه ابژکتیویته بلکه زاخلیخکایت قرار دهد. مشخصه های این ایده‌آل جدید نه روش‌شناختی بلکه انتولوژیک است اما می تواند راهبری و حرکت ما را در جریان تحقیق به عهده بگیرد؛ این مشخصه ها را در 9 محور و تحت عنوان «بینش هایِ نُه‌گانه علمِ اجتماعیِ هرمنوتیکی» تشریح کرده ایم. با التفات معرفتی به این ایده‌آل و این مشخصه ها، مسئله ای که اکنون علم جامعه شناسی هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی و ایران (البته به طور مضاعف) با آن رو به رو است؛ یعنی «بحران جامعه‌شناسی»؛ زمینه مناسبی برای مواجهه صحیح با این بحران فراهم می گردد. این تحقیق از سنخ «فلسفه علوم اجتماعی» بوده و با بهره‌گیری از روش‌شناسی «تفسیری» به انجام رسیده و نتایج فوق حاصل شده است.
  • تعداد رکورد ها : 172