جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 195
بررسی تطبیقی کلام الهی با تاکید برآرای ابوالحسن اشعری وملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: نیر سیدهاشمی ؛ استاد راهنما: عین‌الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
باوجوداتفاق نظرمتکلمان وفیلسوفان مسلمان،فرق فلسفی و کلامی برسر اتصاف خداوند به صفت تکلم درکیفیت این اتصاف اختلاف نظرهایی مشاهده می شود.رساله حاضر با عنوان بررسی تطبیقی کلام الهی با تاکید برآرای ابوالحسن اشعری و صدرالمتالهین نگارش یافته است و در صدد است تا در محور معنا ومفهوم، چیستی کلام الهی ،احکام کلام الهی را ازدیدگاه ابوالحسن اشعری وملاصدرا مورد بررسی قرار داده و به وجوه اشتراک وافتراق آنها دست یابد. لزوم شناخت اندیشه های این دو اندیشمند به عنوان شخصیت تاثیرگذاران درجهان اسلام ضروری می باشد.واینکه چه تفاوتها و چه شباهت هایی درمولفه های میان این دو اندیشمند وجود دارد؟ پرسش پایه این جستار این است که کلام الهی ازمنظر ابوالحسن اشعری وملاصدرا چیست؟ ابوالحسن اشعری به سبک کلامی؛کلام الهی رانفسی می داند که ناشی ازقائم به ذات بودن،قدیم بودن،واحد بودن کلام الهی است. ملاصدرا به سبک فلسفی بااین تلقی که کلام انشاء چیزی است که بردرون متکلم دلالت می کند، براین اساس می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات وافعال خداوند است وخداوند به این اعتبار متکلم است.و فایده آفرینش آنها،اعلام واظهار غیب است. ملاصدرا بابیان مراتب سه گانهءکلام الهی،معتقد است کلام اعلی عالم امر کلام اوسط عالم نفس وکلام انزل یا ادنی کلام تشریعی است. نتیجه بدست آمده این است که از نظرابوالحسن اشعری و ملاصدرا خداوند متکلم است ،هردو اندیشمند به اثبات صفت تکلم الهی ازطریق نقل وعقل پرداخته اند،کلام الهی را منحصر در کلام ملفوظ ندانستند و توسعه دادند.ابوالحسن اشعری حقیقت کلام رانفسی خوانده است وحال آنکه ملاصدراکلام الهی راموجودات سراسر جهان هستی خوانده است.ابو الحسن اشعری تلاوت وکتابت کلام الهی را حادث ومجازی دانسته است ملاصدرا کلام وکتاب را اعتباری ودو چهره یک حقیقت دانسته اند. روش گردآوری مطالب این پژوهش به روش توصیفی وتحلیلی می باشد.وضرورت این پژوهش به جهت اهمیت دستیابی به حقیقت کلام الهی می باشد.
نقش تجرد خیال در حل برخی معضلات مهم فلسفی از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: مریم محمدی ؛ استاد راهنما: عین الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل حوزه فلسفه و عرفان اسلامی مسأله خیال است. زیرا عالم خیال در عرفان شاهراه کشف و شهود و در فلسفه حدفاصل میان عالم مجردات و عالم ناسوت است. ملاصدرا با شاه کلید تجرد خیال که الهام گرفته از عرفان نظری اوست برخی از معضلات فلسفی را برطرف می‌کند. اثر حاضر به نقش تجرد خیال در گشودن معضلات مهم فلسفی پرداخته است. ملاصدرا با استفاده از نظریه خیال سعی کرد تا برخی شبهات وارد بر فلسفه اسلامی را مرتفع نماید. طبق نظریه وی قوه خیال در قوس صعود مانند عالم خیال در قوس نزول، دربرگیرنده اضداد است و همان گونه که سیر وجودی از حضرت احدیت به عالم کثرات بدون وساطت عالم خیال و صور مثالی ممکن نیست صعود معرفت شناسانه انسان از عالم تکثرات مادی به عالم معنا و معرفت متعالی نیز نیازمند طریقت خیال است و بدین ترتیب مشکلاتی از قبیل صدور کثیر از واحد در قوس نزول، آگاهی کثیر به واحد در قوس صعود، وجود ذهنی، معاد جسمانی و حرکت جوهری به وسیله خیال مجرد برطرف می شود.
نقش تجرد خیال حکمت متعالیه در حل معضلات مهم فلسفی
نویسنده:
پدیدآور: مریم محمدی ؛ استاد راهنما: عین الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از دیدگاه حکیمان مسلمان خیال، قوه ای است که دست آوردهای حس مشترک را نگه داری می کند،یعنی صورت های محسوسات، پس از ناپدید شدن آن ها از حس در قوه ای به نام خیال باقی می ماند. تجرد در اصطلاح فلسفه مفهومی است که مقابل مادی است و آنچه که دارای ویژگی تجرد یعنی (فاقد جسم یا فاقد ماده ) است مجرد نامیده می شود. مجردات دارای مراتبی هستند که عبارت است ازالف :تجرد خیالی(فاقد ماده می باشد اما احکام ماده را دارد) ب:تجرد عقلی(که فاقد ماده واحکام ماده است)ج:تجرد فوق عقلی(یعنی تجرد نفس از ماهیت،علاوه بر تجرد آن از ماده/در واقع نفس در این مرتبه در هیچ حدی ثابت نبوده وگوهر ی بسیط و فوق مقوله است و در این حالت است که گفته می شود انسان حد یعرف ندارد اما فرشته حد یعرف دارد) مسأله تجرد خیال ارتباط مستقیمی با اکثر مبانی فلسفی از جمله اَصالت وجود دارد ،از نظر ملاصدرا آنچه در خارج است وحقیقت اشیا را تشکیل می دهد وجودات آن هاست و ماهیات فقط ظهور آن وجودات در ذهن ما می باشد ،این مبنا در شناخت نفس از دید حکمت متعالیه بسیار مهم است زیرا نفس وعلوم آن نحوه ای از وجودند. نظریه تجرد خیال که می توان آن را جزء نوآوری های ملاصدرا در حوزه ی فلسفه ی اسلامی دانست دارای لوازم: هستی شناختی،معرفت شناختی،معاد شناختی وکلامی بسیار مهمی است،در بعد هستی شناختی،از تجرد خیال می توان به وجود مرتبه ای از عالم در قوس نزول وصعود پی برد که مرتبه ای میانجی است وشکاف موجود بین عالم عقول وعالم ماده را پر کرده است این نظریه در بعد معرفت شناختی موجب حل مشکل رابطه ی نفس و بدن و رابطه ی داده های حسی وجزئی با عقل می گردد. و در بعد انسان شناختی، موجب اثبات مرتبه ی مثالی نفس می شود که منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس می گردد ومی تواند در تبیین برخی از آموزه های دینی وحل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر واقع شود. اثبات تجرد خیال توسط ملاصدرا برخلاف حکمای پیشین از جمله ابن سینا،که خیال وصور خیالی را مادی می داند،موجب خلاق شدن این قوه وایجاد صور خیالی می شود،در واقع مهم ترین ثمره ی اثبات تجرد خیال بقای نفوسی است که به حد تجرد عقلی نرسیده اند. و هم چنین به واسطه این نظریه مسائل فلسفی مهمی چون وجود ذهنی و استکمال نفس تبیین رضایت بخشی پیدا می کنند،در واقع ملاصدرا برخلاف شیخ اشراق معتقد است صور ادراکی قوه ی خیال،معلول نفس و در مثال متصل فرد قرار دارند وهرچه انسان در این عالم یا بعد از مرگ مشاهده می کند در درون ذات خود مشاهده می کند مسأله اصلی دراین پژوهش بررسی کارکردهای خیال در مباحثی چون:وجود ذهنی،معاد جسمانی،استکمال نفس وحرکت جوهری است وتلاش برآن است که به سوالاتی ازجمله: 1:نقش نظریه تجرد خیال محی الدین ابن عربی بعنوان پدر عرفان نظری در حکمت متعالیه چیست؟ 2:وجوه تشابه وتفاوت آرا ء ملاصدرا در بحث تجرد خیال در استناد به آراء ابن عربی چیست؟ 3:آثار ونتایج تجرد خیال در مرتبه مثالی نفس چیست؟ 4:نقش تجرد خیال در ابهامات،مکاشفات وتجربه های دینی چیست؟ 5:نقش تجرد خیال در مباحثی نظیر معاد(عالم قبر و برزخ،حشر نفوس ناقص، معاد جسمانی)چیست؟
بررسی کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی از دیدگاه جان هیک و مقایسه آن با آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مریم فیروزی ؛ استاد راهنما: عین اله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان دین یکی از مسائل فلسفی و کلامی است که درباره‌ی معناداری و معناشناسی گزاره‌های دینی بحث می‌کند. پلورالیسم دینی نیز از مسائل نو پیدا در اندیشه‌ی کلامی معاصر است و به معنای پذیرش حقانیت همه‌ ادیان و اینکه سعادت و نجات بسته به پیروی از یک دین خاص نیست، است. پژوهش حاضر درصدد است که کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی را از دیدگاه جان هیک اندیشمند مسیحی-انگلیسی و مرحوم علامه طباطبایی فیلسوف و دین‌شناس مسلمان موردبررسی قرار بدهد. مهم‌ترین مسائلی که در بحث زبان دین مطرح است ناظر به شناختاری و واقع‌گرا بودن یا غیرشناختاری و نا واقع‌گرا گرا بودن زبان دین، بحث سخن گفتن خدا با انسان و بحث معناشناسی صفات خداوند است. هیک و علامه هردو زبان دین را شناختاری و واقع‌گرا می‌دانند هرچند که در بحث واقع‌گرایی زبان دین هیک معتقد به واقع‌گرایی انتقادی است ولی علامه برخلاف هیک دیدگاهی میان واقع‌گرایی خام و واقع‌گرایی انتقادی دارد. پرسش مهم دیگری که در عرصه‌ی زبان دین مطرح است مربوط به شیوه‌ی سخن گفتن خداوند با انسان است. اینکه خداوند با چه زبانی با ما سخن می‌گوید و ما چگونه باید متوجه منظور سخن خداوند شویم؟ پرسش‌هایی از این قبیل ذیل بحث زبان دین است که پاسخ داده می‌شوند. مسائل مطرح‌شده در باب پلورالیسم دینی شامل حقانیت ادیان، نجات پیروان ادیان، بحث فهم و تفسیر دین و مسأله‌ی هدایتگری خداوند می‌شود. دغدغه اندیشمندان در بحث پلورالیسم دینی این است که از میان ادیان موجود در جهان کدام‌یک از حقانیت بیشتری برخوردار است و پیروی از کدام دین ما را به سعادت می‌رساند؟ هیک شاخص‌ترین مدافع نظریه‌ی پلورالیسم دینی، حقانیت برابر و نجات را به همه‌ی ادیان تعمیم می‌دهد. علامه طباطبایی از میان سه شیوه مواجهه با تعدد ادیان، در بحث حقانیت رویکرد انحصارگرایانه دارد و معتقد است دین حق یکی است و آن‌هم دین اسلام است؛ اما در بحث نجات، می‌توان دیدگاه علامه را شمول‌گرایی اسلامی خواند. در خصوص ارتباط زبان دین و پلورالیسم دینی که دغدغه‌ی اصلی پژوهشگر در این پژوهش است. هیک میان این دو مسأله ارتباط برقرار می‌کند و برای ایجاد این ارتباط از اصل معرفت‌شناسی‌ کانت و دیدگاه بازی‌های زبانی ویتگنشتاین مدد می-گیرد اما علامه طباطبایی ارتباطی میان زبان دین و پلورالیسم دینی نمی‌بیند. این پژوهش ما را به این نتیجه رهنمون کرد که زبانی در اندیشه‌ی پلورالیسم دینی کارکرد دارد که از حالت شناختاری خارج‌شده و شکل اسطوره‌ای به خود گرفته باشد. هیک با تأثیرپذیری از معرفت‌شناسی کانت بنیان‌های معرفتی‌اش در زبان دین خصوصاً در شناختاری و واقع‌گرایی زبان دین بعد از طرح پلورالیسم تغییر می‌کند. بعد از طرح پلورالیسم زبان دین شکل اسطوره‌ای به خود می‌گیرد و واقع‌گرایی انتقادی در اندیشه‌ی هیک شدت می‌گیرد.
سنجش نظر قاضی عبدالجبار معتزلی پیرامون رؤیت خداوند بر اساس قاعده نفی تشبیه
نویسنده:
سیدرضا فاطمی ، عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امکان دیدن خداوند با جسم توسط انسان و یا عدم آن، همواره از مسائل پُر دغدغه ای میان متکلمان و همچنین فرقه های مختلف مسلمان بوده است که با توجه به آراء متضادشان می توان به این امر مهم پی برد. بعضی از فرق از جمله مشبّهه- با قبول رؤیت خداوند توسط انسانها، در نهایت به کج اندیشی - تصور جسمانی از خداوند - گرفتار شدند و بعضی از فرق دیگر از جمله مفوضّه گرفتار جبری گری شدند. قاضی عبدالجبار معتزلی در این زمینه، به ردّ قرائت های تشبیه گرایان - مشبّه مطلق و ظاهرگرایان – پرداخته و از میان قرائت های تنزیه گرایان – اهل تفویض و اهل تأویل- به شیوه اهل تأویل، همراه با اتخاذ شیوه عقل گرایانه معتزلیون؛ تقدّم عقل در کتاب، سنت، اجماع و عقل، معتقد بوده است. همچنین قاضی برخلاف عقیده اشاعره، معتقد است که رؤیت خداوند هم در دنیا و هم در آخرت ممکن نیست. قاضی همچنین با توجه به ارائه یک دلیل عقلی- مقابله- و شش دلیل نقلی- آیه 143 سوره اعراف، آیه 103 سوره انعام، آیات 22- 25 سوره قیامت، آیه 77 سوره توبه، آیه 26 سوره یونس – مفهوم نفی رؤیت خداوند را به اثبات رساند. به عقیده نگارندگان از جمله نقدهای وارد بر دیدگاه قاضی عبدالجبار آن است که ایشان به اقسام مختلف رؤیت، از جمله رؤیت شهودی یا قلبی توجه ننموده است، به همین جهت تحلیل ایشان پیرامون رؤیت، تحلیلی جامع نگر نیست.
صفحات :
از صفحه 163 تا 192
تحلیل رابطۀ صفت حیات با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی
نویسنده:
امیرحسین منصوری نوری ، فاطمه کوکرم ، محسن شمس ، عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به‌دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی که «رابطۀ صفت حیات خدای متعال با سایر صفات الهی از منظر فخر رازی چگونه است؟» شکل گرفت، ابتدا دغدغۀ فخر در معرفت صفات بررسی شد؛ دغدغۀ او رسیدن به معرفتی کامل یا دستکم معرفتی است که رافع تکلیف عقلی انسان در مقام معرفت خالق باشد؛ سپس رابطۀ علم و قدرت با حیات را بررسی کردیم و این نتیجه حاصل شد که علم و قدرت، از لوازم حیات هستند و حیات برای آنها نقش علیت دارد؛ سپس رابطۀ اراده با حیات کندوکاو شد؛ فخر این صفت را در مرتبۀ متأخر از علم دانست، سپس به سمیع و بصیر پرداخته شد که فخر آن دو را مساوق علم یا از لوازم علم معرفی کرد. صفت متکلم نیز بررسی شد و اندیشۀ فخر این‌گونه به‌دست آمد که کلام یا آشکارکنندۀ علم است یا آشکارکنندۀ قدرت و از این طرق به ذات منتسب می‌شود و در نهایت بقای حق‌تعالی مساوق حیات معرفی شد. نتیجه اینکه از منظر فخر، صفت حیات خدای متعال صفت محوری نسبت به سایر صفات بوده و تا حیات الهی نباشد، صفات دیگر به عرصۀ وجود نخواهد آمد..
صفحات :
از صفحه 661 تا 681
بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه ابن‌ سینا، ملاصدرا و اروین یالوم
نویسنده:
پدیدآور: لیلا پوراکبر ؛ استاد راهنما: عین الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با بررسی ابعاد گسترده مسئله معنای زندگی ناظر به آراء ابن سینا، ملاصدرا و یالوم درصدد پاسخ‌ گویی به این سوال است که معنای زندگی از دیدگاه ابن ‌سینا، ملاصدرا و یالوم چیست؟ نگارنده پژوهش حاضر را در سه حوزه مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و خداشناختی و در مسائلی چون مرگ، عشق و سعادت مورد بررسی قرار داده است. اساسی‌ترین دستاوردهای این نوشتار بدین قرار است: در نظام فکری ابن ‌سینا و ملاصدرا با دو رهیافت فلسفی و عرفانی با توجه به آراء این دو متفکر در حوزه‌ های مختلف می‌ توان به پاسخ جامع و دقیقی از مسئله معنا دست یافت. ابن‌ سینا و ملاصدرا با نگاهی غایت انگارانه و الهی با تکیه بر مبانی هستی ‌شناسی، با اثبات خدا به عنوان مبدأ المبادی و غایت الغایات هدفمندی را درزندگی انسان تامین کرده و بی هویتی و وانهادگی را از انسان می‌ زدایند. در نگاه آنها هویت انسان هویتی ارتباطی و اتکایی است که در ارتباط با خدا اصالت پیدا می‌ کند. آن‌ها با تکیه بر مبانی انسان‌ شناسی و با ترسیم سیر تکاملی انسان دستورالعملی واحد و معیاری متقن جهت رسیدن به این هدف در اختیار انسان قرار می‌ دهند. این مسیر با گذر از مراتب عقل نظری و عملی و اتحاد با عقل فعال و دست‌ یابی به قرب الهی ترسیم می‌شود. فیلسوفان مسلمان با نگاهی وجودی به مرگ و با تفسیری فراطبیعت ‌گرایانه از آن، به عنوان عامل تداوم حیات و تکامل و فناناپذیری، به زندگی معنا می‌ بخشند. در نظر آنان عشق در ارتباط با مبدأ معنا آفرین است و سعادت در بالاترین درجه، سعادت عقلانی و قرب و وصال الهی است که با بالاترین درجه التذاذ و سرور و معنابخشی همراه است. یالوم به عنوان روان‌ درمان‌گر وجودی با تلفیق دو روش روان ‌درمانی و روش فلسفی اگزیستانسیالیسم، با رویکردی پوچ‌ گرایانه و الحادی، به حل مسئله معنا به عنوان یک دغدغه وجودی می‌پردازد. در نظر یالوم، جهان فاقد انسجام و هدف و در نتیجه پوچ و بی ‌معناست. او با انکار خدا و نگاهی حصرگرایانه و افراطی به انسان هویت او را هویتی استقلالی معرفی کرده که در جهان وانهاده شده تا با آزادی مطلق معنای زندگی ‌اش را بسازد. تکامل در نگاه یالوم به معنای فعلیت امکانات خاص انسانی است که ملاک و مبنا و منتهایی ندارد. یالوم نگاهی نیست انگارانه به مرگ دارد و با تفسیری طبیعت‌ گرایانه از مرگ آگاهی با اتکا بر روش‌ هایی مانند موج زدن و نجات دهنده غایی در صدد درمان مرگ‌ هراسی و پوچی است. در نگاه او عشق و سعادت در نگاهی انسان ‌گرایانه، با اتکاء بر ارزش‌ های انسانی و لذت‌های مادی تحلیل و تفسیر می ‌شود.
تشکیک و کارکردهای آن از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فرح افشار ؛ استاد راهنما: عین‌الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشکیک در لغت به معنی شک و تردید و در اصطلاح به این معنی است که یک لفظ دارای مفهوم واحدی باشد ولی اموری که آن مفهوم شامل آنها می شود به تقدم و تاُخر متفاوت می باشند.کتابهای منطق در بحث از کلی و جزئی و تقسیمات آن به مشکک و متواطی به بحث درباره تشکیک نیز پرداخته اند و کتابهای فلسفی در مباحث امور عامه و وجود شناسی و عرفانی ضمن بحث از "وحدت وجود"به مطالعه "تشکیک"نیز پرداخته اند.هر چند اصطلاح تشکیک ،بیشترین نقش خود را در نظریه وحدت تشکیکی وجود صدرایی می نمایاند ،اما این اصطلاحنیز مانند بسیاری از اصطلاحات تخصصی فلسفی در عرصه تحول و تطور،سرگذشت تاریخی قابل توجهی داشته است و معنای آن در نزد اندیشمندان مسلمان یکسان نبوده است.تشکیک نظریه مهمی است که درباره وجود بعنوان موضوع اصلی فلسفه اطلاق شده است .این که این اطلاق درباره مفهوم وجود است یا حقیقت وجود،مهم ترین تفکیکی است که معمولا به آن توجه نمی شود. ابن سینا نخستین حکیمی بوده است که به مساُله تشکیک در وجود (نه صرفا تشکیک)پرداخته است .وی در الهیات شفا می گوید:((وجود بما هو وجود با شدت و ضعف مختلف نمی شود و کمتر و ناقص تر را نمی پذیردو تنها تفاوت در سه حکم می پذیردکه عبارتند از:تقدَم و تاًخر، بی نیازی و نیاز و وجوب و امکان.حکمای مشاء تشکیک را مربوط به نحوه صدق مفهوم وجود بر مصادیقش می دانند که بعدها بعنوان تشکیک عامی نامیده شد و بعد آن عناوین دیگری چون تشکیک خاصی نیز به کار گرفته شد.پرداختن به نظریه ای که در حکمت متعالیه به منظور توجیه کثرت موجودات مطرح شده در حل بسیاری از مسائل فلسفی تاثیر بسزایی داشته است.نظریه تشکیک می تواند نقش مبنایی و بنیادی در تبیین و تفسیر مباحث اعتقادی و توحیدی مهمی چون معاد جسمانی،حقیقت نفس ناطقه،مباحث هستی شناسی مانندرابطه علت و معلول و قبول وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت و ...داشته باشد.سهروردی فیلسوف نامدار قبل از ملاصدرا،مساله تشکیک را عنوان نموده و آن را از مسائل مهم و اساسی فلسفه به شمار آورده است و تشکیک را از باورهای حکمای ایران باستان می داند.علامه طباطبایی بعنوان یکی از حکمای نوصدرایی در برخی مسائل با ملاصدرا هم عقیده است ولی این تحقیق بر آن است که دیدگاه ایشان را در باره تشکیک و اقسام و کارکردهای آن تبیین کند.سوال این است که تشکیک در فلسفه سهروردی چه اقسامی دارد؟ملاک تشخیص تشکیک چه می باشد؟آیا تشکیک می تواند در حیطه هستی شناسی و معرفت شناسی،انسان شناسی،روانشناسیو حیطه توحیدی کارکرد داشته باشد؟آیا تشکیک یک اختلاف طولی است یا عرضی؟و فیلسوفان در چه مسائلی توانسته اند از تشکیک بهره ببرند؟اینها سوالاتی است که نگارنده در این تحقیق در پی پاسگویی به آنها از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی می باشد.
نفس و تطورات آن از دیدگاه فیض کاشانی و آقا علی زنوزی
نویسنده:
پدیدآور: سیدداود موسوی‌نسب ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله نفس یکی از مسائل مهم فلسفی است که از زمان های قدیم مورد توجه فلاسفه قرار گرفته است. حکماء و فلاسفه‌ی قدیم یونان به وجود نفس یا روح اعتقاد داشتند و بحث نفس از دیرباز در میان سایر علوم از اهمیّت ویژه و به سزایی برخوردار بوده است. در اسلام نیز با توجّه به اهمیّت مباحث مربوط به علم النفس در خداشناسی، معاد و اخلاق توجّه‌ی ویژه ای به شناخت نفس مبذول شده است. نفس در اصطلاح فلاسفه‌ی اسلامی به «کمال اوّل برای جسم طبیعی»(اسحاق نیا،9213،ص13،قید5) معرّفی شده، در نزد اکثر ایشان جوهری مجرّد و بسیط است.نفس یعنی همان خویشتن و یعنی حقیقت آن چیزی که از آن به "من" تعبیر می کنیم. در مورد حقیقت من و یا نفس اختلاف انظار وجود دارد. حکماء اسلامی به تبعیت از حکمت متعالیه نفس آدمی را جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقاء(شواهد الربوبیه،الشاهد دوم، اشراق سوم) می شمارند،و همچنین برخلاف عقیده مشائین، نفس، جوهری ایستا و بیحرکت نیست بلکه جوهری است که در ذات خود مانند زمان، حرکت دارد ـ بلکه زمان اساساً نتیجه حرکت آن است ـ وی درعین‌حال تعریف مشائین را درباره نفس پذیرفت. یعنی این نفس در ابتدا از جسم آدمی نشأت گرفته و در دامن او پرورش می یابد و بعدها چنان قوای وجودی آن رشد می یابند که بدون حاجت به این بدن خاکی و طبیعی می تواند به حیات خود ادامه دهد. البته روح یا نفس همیشه در قالب بدنی متناسب با شؤون و اطوار خود باقی می ماند. این بدن گاهی بدن طبیعی و گاهی بدن برزخی و زمانی بدن اخروی می باشد که تفاوت هایی عمده و قابل ملاحظه بین ابدان وجود دارد. اینکه نفوس دارای متکثر متعدد است، یا اینکه نفسی واحد با مراتب متکثر در عالم هست از ابعادی هست که در این موضوع مورد بحث قرار دارد. از نظر مشائیان نفس یک چیز مشخص و دارای چهارچوب معین از تولد یکسان است و تا پایان همان است، اما ملاصدرا بر این باور بود که نفس دارای مراتب و رتبه هایی است.ملاصدرا مراتب مدرکات نفس را بر اساس مراتب هستی شرح داده است.حال باید نظر شارحان ملاصدرا را در مورد مراتب نفس بررسی کرد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که نفس انسانی چگونه از مراتب ضعیف وجود به مراتب شدید و اشد وجود راه می یابد و فرایند تطوّر نفس چیست؟ ملّاصدرا تطوّر نفس انسانی را همچون دیگر فلاسفه از دو طریق علم و عمل تصویر کرده است. او تطوّر علمی را از طریق اتصال نفس با عقل فعال ممکن می شمارد. وی اتحاد نفس با صور معقول را می پذیرد و سخن ابن سینا را در این زمینه ناتمام می داند. او همچنین تطوّر عملی نفس را از طریق تأثیر اعمال در تهذیب و پاک ساختن نفس محقق می پندارد، و تنزیه و تهذیب حقیقی را به این می داند که شخص هیئت ها و حالات مادی و جسمی را که ضد اسباب سعادت است از خود دور کند. در هر صورت ملّاصدرا بر مبنای اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث بودن نفس، تطوّر نفس را در امور عرضی و خارج از حقیقت نفس نمی شمارد؛ بلکه تطوّر جوهری نفس را باور دارد. او بر همین اساس به شبهه ناسازگاری تجرد نفس با حرکت آن پاسخ می دهد؛ اما چنان که گذشت، هرچند مبانی او را بپذیریم، در سخنان او در باب کیفیت تطوّر نفس ناسازگاری هایی دیده می شود و در مواردی دیدگاه او با چالش هایی روبه روست که به آسانی نمی توان از آنها گذشت. ازاین رو دیدگاه او را نمی توان دیدگاه نهایی در این مسئله به شمار آورد. در این نوشتار سعی بر آن شده است تا دیدگاه های فیض کاشانی و آقا علی زنوزی را در مورد نفس ، مراتب نفس، تطورات نفس در قوس صعود و نزول و مراتب اتصال آنها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناخت معرفت نفس، ما به معرفت حق برسیم. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».و بتوان به سوال های ذیل پاسخ داد: - امکان تعدد قوای نفس و ملاک تکثر یافتن هر یک از آنها نزد فیض کاشانی و آقا علی زنوزی چیست؟ - از نظر فیض کاشانی و آقا علی زنوزی نفس دارای چه مراتبی است؟ - فیض کاشانی و آقا علی زنوزی بر اساس کدام مبانی فلسفی تطور نفس را تبیین کرده اند؟
بررسی تطبیقی پوچ گرایی از دیدگاه ملاصدرا و اروین دی یالوم
نویسنده:
پدیدآور: سودابه منصورسمائی ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در هر عصر و دوره‌ای براساس سیر تفکر و اقتضائات آن مسائلی پر رنگ‌تر از سایر مسائل نمود پیدا می‌کند، که اندیشمندان آن دوره پیرامون آن به طرح نظر و ایده و نقد نظرات دیگران می‌پردازند. پوچ-گرایی در زندگی عصر حاضر که عصر صنعت و پیشرفت علم است به عنوان مقوله‌ای که تأثیر منفی آن تمام زوایای زندگی انسان نظیر اخلاقی، اجتماعی، سیاسی،و...مشهود و رو به گسترش است؛ افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر این مقوله‌ی منفی را براساس آراء دو اندیشمند ملاصدرا و اروین یالوم بررسی می‌کند. سؤال اساسی این مقوله که پژوهش در پی پاسخ آن در بررسی نظرات این دو اندیشمند است این است: چه تلقی و تفسیری از پوچ‌گرایی زندگی و مسائل پیرامون آن از نظر صدرا و یالوم وجود دارد؟ که دستاورد پژوهش عبارت است از: 1- ملاصدرا به عنوان فیلسوف و متأله مسلمان زندگی را بدون حضور خدا معنادار نمی‌داند. 2- او با طرح قوس نزول و صعود در ممکنات علاوه بر اعتقاد به حرکت از نقص به کمال رسیدن موجودات براساس حرکت در جواهر، یکی بودن مبدأ و معاد را گوشزد می‌کند.3-ملاصدرا بر اساس اصالت وجود، زندگی را از جهت وجود داشتن دارای ارزش می‌داند و مرگ را جهت استکمال نفس ضروری دانسته و آن را پایان زندگی و نابودی نمی‌داند.4- ملاصدرا با بیان لزوم جاودانگی نفس، فناپذیری انسان که یکی از بنیان پوچی است را مردود اعلام می‌کند. 5-او با اصل وحدت شخصی و تشکیکی وجود، ریشه و اصل همه موجودات را یک حقیقت می‌داند و انسان را بی‌هدف و بیگانه‌ای در جهان هستی نمی‌پندارد. برخلاف دیدگاه صدرا، یالوم معتقد است:1-خلقت جهان و انسان را بدون هدف و تصادفی است.2- اساساً اعتقادی به مبدأ و معاد و یکی بودن آن ندارد 3- او مرگ را پایان زندگی می‌پندارد 4- یالوم زندگی را در اصل پوچ و بی‌معنا می‌داند و معتقد است این خود فرد است که باید به آن معنا دهد.5- یالوم انسان را موجودی تصادفی و بی‌هدف و پرتاب شده به جهان هستی فرض می‌کند. ولی او هم مانند صدرا زندگی را بی-ارزش نمی‌داند.6-تاکید او بر ارتباط صمیمانه انسان‌ها با یکدیگر است که هم هراس از مرگ را کاهش می‌دهد و هم بر معنای زندگی می‌افزاید. بنابراین، ملاصدرا با رویکردی غایت‌گرایانه و الهی و یالوم با رویکردی پوچ‌گرایانه و غیر الهی در صدد پاسخ به این سؤال برآمدند.
  • تعداد رکورد ها : 195