تقوا در قرآن | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تقوا در قرآن
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تقوا در قرآن
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
انجام واجبات
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
سوال:
سوالم درباره تقوا در قرآن کريم است؟
پاسخ تفصیلی:
قرآن صريحاً مي فرمايد: «انَّ أكرَمَكُم عِندَاللهِ أَتقيكُم« خداوند خطاب به همه انسانها مي فرمايد: هر كسي باتقوي تر باشد، در درگاه ما مقرّب تر است. ملاك تقرب به خدا و پيامبرش تنها تقوي ذكر شده است. لذا براي بررسي تقوي درقرآن ،لازم است كه ابتدا راجع به كلمه «تقوي» مختصري توضيح بدهيم ، منظوراز«تقوي» كه از ماده «وقايه» به معني نگهداري است، اين است كه انسان خود را از زشتيها ، آلودگيها وگناهان نگهدارد وبركنار كند. پس مهمترين نكته در رعايت تقوي ترك امور مشتبه و مشكوك است!
به آيه ديگري ازقرآن توجه كنيم ؛ (اعراف/26)«يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ» اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مىپوشاند و مايه زينت شماست اما لباس پرهيزگارى بهتراست! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوند.
اين آيه بيانگر آن است كه تقوي براي انسان «لباس »است ولباسي بهتر از لباس ظاهر است ، زيرا لباس ظاهر عيوب ظاهري را مي پوشاند اما لباس تقوا عيوب باطني و رذايل اخلاقي را مي پوشاند.
پس«تقوي» نيز «لباس» است منتهي لباس باطن،و لباس بودنش زماني مشخص خواهد شد كه پرده ها كنار روند و باطنها به ظهور برسند. و اين در نشئه ديگر و در قيامت براي همگان رخ مي دهد. تقوي ملكه ايي است در وجود انسان و چيز جداي از او نيست .
توضيح بيشتر اينكه :
لباس اخروي همان ظهور تقواي شخص است وهركس اهل تقوي باشد درمحشر بي لباس محشور نمي شود. يعني تقواي او بصورت لباس ظهور كرده و او را ازگزند حوادث وخطرات قيامت كه انها نيز از اعمال خود اوست، حفظ مي كند پس تقوا لباس باطني است وچون اخرت محل ظهور باطن هاست وگناهان نيز باطن انسان را عوض كرده و كريه مي كنند پس لباس باطني تقوا، پوششي است بر باطن انسان، به اين گونه كه اولا گناه انجام ندهد تا لازم باشد پوشش انرا بپوشاند و ثانيا اگرگناهي انجام داده با توبه انرا بپوشاند .
با توضيحات داده شده نتيجه مي گيريم در قيامت و در صحنه محشر، كساني كه اهل تقوا وعمل صالح بودند لباس و پوشش مناسب دارند و آن ظهور تقوايي است كه در دنيا داشتند و كساني كه اهل تقوا نبودند لباس ندارند و عريان بوده و تمام عيوبشان در منظر و مرئاي اهل محشر قرار مي گيرد.
هنگامي كه انسان خلقتش تكميل شد خداوند «بايدها ونبايدها» را به او تعليم كرد، انساني كه از نظرآفرينش مجموعه اي از «گِل بدبو» و«روح الهي» است واز نظر تعليمات ، وجودي است كه ميتواند درقوس صعودي برتر از فرشتگان وملائكه گردد وآنچه در وهم نيايد، آن شود وبه قول سعدي :
رسد آدمي به جايي كه بجز خدا نبيند// بنگر كه تا چه حد است طيران آدميت
رسيدن به اين مقام در گرو رام كردن شيطان نفس وبرداشتن وپاره كردن بندهاي شهوت است كه جز در سايه تقوا ميسر نيست - طيران مرغ ديدي تو؛ زپايبند شهوت بدرآي ، تا ببيني طيران آدميت - واز طرفي در قوس نزولي از حيوانات درنده نيز پست تر گردد وبه مرحله «بل هم اضل» برسد واين منوط به آن است كه با اراده و انتخابگري خويش كدام مسير را برگزيند. در سوره بلد آيه 10 آمده است «وهديناه النجدين»:«ما انسان را به خير و شر هدايت كرديم» به تعبير ديگر قدرت تشخيص وعقل ووجدان بيدار به او داده كه فجور وتقوي را از طريق عقل وفطرت دريابد.
اكنون در ادامه بحث به ترجمه خطبه متقين (خطبه 193 نهج البلاغه ) توجه كنيم ؛ اين ترجمه را عينا از مترجم توانمند آن ، مرحوم دشتي براي شما نقل مي كنيم شايد با بكار بستن آن، به تقوي نزديك شويم.
(گفته شد يكى از ياران پرهيزكار امام عليه السّلام به نام همّام، گفت: اى امير مؤمنان پرهيزكاران (متقين) را براى من آنچنان وصف كن كه گويا آنان را با چشم مىنگرم. امام عليه السّلام در پاسخ او درنگى كرد و فرمود «اى همّام از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است» امّا همّام دست بردار نبود و اصرار ورزيد، تا آن كه امام عليه السّلام تصميم گرفت صفات پرهيزكاران را بيان فرمايد. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پيامبرش درود فرستاد، و فرمود: )
1- سيماى پرهيزكاران
پس از ستايش پروردگار همانا خداوند سبحان پديدهها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بىنياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مىرساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسيم، و هر كدام را در جايگاه خويش قرار داد.
امّا پرهيزكاران در دنيا داراى فضيلتهاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روى، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده مىپوشانند، و گوشهاى خود را وقف دانش سودمند كردهاند، و در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است.
و اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدنها قرار نمىگرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم.
خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند، بهشت براى آنان چنان است كه گويى آن را ديده و در نعمتهاى آن به سر مىبرند، و جهنّم را چنان باور دارند كه گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند.
دلهاى پرهيزكاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در أمان، تنهايشان لاغر، و خواستهايشان اندك، و نفسشان عفيف و دامنشان پاك است.
در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند: تجارتى پر سود كه پروردگارشان فراهم فرموده، دنيا مىخواست آنها را بفريبد امّا عزم دنيا نكردند، مى خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند.
2- شب پرهيزكاران
پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مىخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مىيابند.
وقتى به آيهاى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مىبرند كه نعمتهاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد،و هر گاه به آيهاى مىرسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مىسپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعلههاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مىطلبند.
3- روز پرهيزكاران
پرهيزكاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نيكوكارانى با تقوا هستند كه ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است، كسى كه به آنها مىنگرد مىپندارد كه بيمارند امّا آنان را بيمارى نيست، و مىگويد، مردم در اشتباهند در صورتى كه آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است.
از اعمال اندك خود خشنود نيستند، و اعمال زياد خود را بسيار نمىشمارند. نفس خود را متّهم مىكنند، و از كردار خود ترسناكند.
هرگاه يكى از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده مىگويد: «من خود را از ديگران بهتر مىشناسم و خداى من، مرا بهتر از من مىشناسد، بار خدايا، مرا بر آنچه مىگويند محاكمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده كه مىگويند، و گناهانى كه نمىدانند بيامرز»
4- نشانههاى پرهيزكاران
و از نشانههاى يكى از پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه مىبينى: در ديندارى نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراى ايمانى پراز يقين، حريص در كسب دانش، با داشتن علم بردبار،
در توانگرى ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهيدستى آراسته، در سختىها بردبار، در جستجوى كسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز كننده از طمع ورزى، مىباشد.
اعمال نيكو انجام مىدهد و ترسان است، روز را به شب مىرساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مىآورد با ياد خدا، شب مىخوابد اما ترسان، و بر مىخيزد شادمان، ترس براى اينكه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده است.
اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مىكند. روشنى چشم پرهيزكار در چيزى قرار دارد كه جاودانه است، و آن را ترك مىكند كه پايدار نيست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مىآميزد.
پرهيزكار را مىبينى كه: آرزويش نزديك، لغزشهايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند.
اگر در جمع بىخبران باشد نامش در گروه ياد آوران خدا ثبت مىگردد، و اگر در ياد آوران باشد نامش در گروه بىخبران نوشته نمىشود. ستمكار خود را عفو مىكند، به آن كه محرومش ساخته مىبخشد،
به آن كس كه با او بريده مىپيوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدىهاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكىهاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمىرسد. در سختىها آرام، و در ناگواريها بردبار و در خوشىها سپاسگزار است. به آن كه دشمن دارد ستم نكند، و نسبت به آن كه دوست دارد به گناه آلوده نشود. پيش از آن كه بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مىكند، و آنچه را به او سپردهاند ضايع نمىسازد، و آنچه را به او تذكّر دادند فراموش نمىكند. مردم را با لقبهاى زشت نمىخواند، همسايگان را آزار نمىرساند، در مصيبتهاى ديگران شاد نمىشود .
و در كار ناروا دخالت نمىكند، و از محدوده حق خارج نمىشود. اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمىكند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمىشود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مىكند تا خدا انتقام او را بگيرد. نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسايشند. براى قيامت خود را به زحمت مىافكند، ولى مردم را به رفاه و آسايش مىرساند.
دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديك شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است. دورى او از تكبّر و خود پسندى، و نزديكى او از روى حيله و نيرنگ نيست.
(سخن امام كه به اينجا رسيد، ناگهان همّام نالهاى زد و جان داد. امام عليه السّلام فرمود) سوگند به خدا من از اين پيش آمد بر همّام مىترسيدم. سپس گفت: آيا پندهاى رسا با آنان كه پذيرنده آنند چنين مىكند شخصى رسيد و گفت: چرا با تو چنين نكرد ، امام عليه السّلام پاسخ داد: واى بر تو، هر أجلى وقت معيّنى دارد كه از آن پيش نيفتد و سبب مشخّصى دارد كه از آن تجاوز نكند. آرام باش و ديگر چنين سخنانى مگو، كه شيطان آن را بر زبانت رانده است.
يكي ازمهمترين نتايج سخنان بالا اين است كه براي رسيدن به تقوي بايستي واجبات را انجام ومحرمات را ترك كرد!
اما راههاي انجام واجب وترك محرم وموانع آن:
در مقدمه عرض مي كنيم كه هدف زندگي چيزي جز قرب به خداوند نيست. قرآن كريم مي فرمايد: و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء (سوره بينه، آيه 5 ). مردم هيچ ماموريتى ندارند جز اين كه خداوند را مخلصانه عبادت كنند، يعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نيز لقاى الهي است. خلاصه پيام اين آيه شريفه آن است كه ما جز عبادت خداي متعال و قرب به او كاري در اين دنيا نداريم. چه قدر اين آيه زيبا است و چه مقدار تكليف انسان را روشن مي كند. دليل آن هم اين است كه ما مخلوق مظهر خداوند هستيم و مظهر خدا كاري جز شناخت خدا و كسب رضايت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد.
اما براي انجام واجبات وترك محرمات مي بايستي با برنامه ريزي جلوبرويد والا توفيقي دراين راه به دست نخواهيد آورد ؛ براي برنامه ريزي صحيح در نظر داشتن امورزيرضروري است!
1. واقعگرايى: بر رهرو راه خدا، لازم است كه توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نيك بنگرد، آنگاه بر اساس واقعيت هاي موجود زندگي خود، دستورالعمل اخلاقي و برنامه خودسازى تنظيم كند. انسانها داراى تفاوتهاى فردي، روحى و جسمى و شرايط مختلفي هستند و بر اساس آن بايد براى خود برنامهاى برگزينند كه سنگين و طاقتفرسا و دور از دست رس نباشد؛ زيرا يكي از نيازهاي انسان در اين مسير سخت، حفظ نشاط روحي و بدني است و اجبار و اكراه خود بر اساس اهداف خيالي و دور از دست رس، اراده انسان را سست و مانع رسيدن به اهداف واقعي خودسازي مي شود.
2. جذابيت: انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نيست براي چيزي كه دوست نمي دارد، سرمايه گذاري و تحمل سختي كند بنابراين حتي خودسازي و برنامه هاي آن بايد دوست داشتني و جذاب باشد. به همين دليل لازم است در برنامهريزى به كيفيت، بيش از كميت اهتمام ورزيد؛ به عنوان مثال به جاى اينكه شخص تصميم بگيرد هر صبحگاهان يك جزء قرآن بخواند، مىتواند آن را حتّى به يك صفحه تقليل دهد. مشروط بر اينكه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه كامل و تدبّر و ژرف انديشى در معانى باشد. همچنين بكوشد نمازهايش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدريج: اصل تدريجي بودن، يكي از سنت هاي عمومي حاكم بر هستي است و تنها خاص زندگي انسان نيست. تمامي پديده هاي جهان به تدريج به وجود مي آيند و تربيت مي شوند و رشد مي كنند. انسان نيز از اين قاعده مستثني نيست. حركت تدريجي يكي از عوامل مهم موفقيت در مسير خودسازي است.
براي اين منظور بر سالك راه خدا است كه از حداقل شروع كند؛ ولى در انديشه افزون سازى تدريجى باشد، براى مثال اگر كسي بخواهد غذاي خود را تقليل دهد، اين كار بايد به تدريج انجام شود، در غير اين صورت اگر بخواهد ناگهان غذاي خود را مثلا به نصف كاهش دهد، علاوه بر اينكه به لحاظ بدني دچار آسيب مي شود، درصد موفقيت او نيز كاهش مي يابد.
4. رعايت مراتب حال: رهرو اين راه بايد توجه داشته باشد كه در روند خودسازى، مراحلي وجود دارد كه بايد به ترتيب طي شود وگرنه درصد موفقيت كاهش مي يابد. يكي از مصاديق بارز رعايت اين اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامي در انسان موثر واقع مي شود و به تعبيري، مورد قبول حق تعالي قرار مي گيرد كه قبل از آن سالك از مرحله انجام وظايف واجب عبوديت و بندگي اطمينان حاصل نموده باشد.
بنابراين لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعايت شرايط و جزئيات آنها شروع كند و در كنار آنها به ترك محرمات بپردازد و همواره بر نيفتادن در دامهاى شيطان و هواى نفس، جديت كند. پس از مدتى كه سراسر وجودش تسليم شد و ايمان در روح و جسم او نفوذ كرد، به انجام دادن مستحبات و ترك مكروهات بپردازد. از اين مرحله به بعد، عنايات ربوبى، او را راهنمايى خواهد كرد: و الّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنين1 «و آنان كه در راه ما به جان و مال جهد و كوشش كردند، به تحقيق آنان را به راه خويش هدايت مىكنيم و هميشه خدا، يار نكوكاران است».
5. عزم و استوارى: براي كسي كه در اين مسير به تصميم قاطع براي گذشتن از دنيا و رسيدن به خداوند نرسيده، اميدي براي موفقيت وجود ندارد. نيت و عزم استوار، تحمل و بردباري، صبر و مقاومت در مقابل شدايد و سختي ها يكي از اصول مسلم خودسازي و موفقيت در اين مسير است. قرآن كريم مي فرمايد:«ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التي كنتم توعدون. كساني كه گفتند پروردگار ما خداي يكتا است و در اين راه استقامت كردند، ملائكه نازل شوند و مژده دهند كه نترسيد و محزون مباشيد و بر شما باد بشارت به بهشتي كه به شما وعده داده شده است. 2
بنابراين پس از تنظيم برنامه، بر سالك راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ايستادگى كند و نفس خود را از طفره رفتن و كسالت ورزيدن، با جديت تمام باز دارد تا شاهد موفقيت باشد.
6. استعانت و توسّل: خداوند منبع اصلي قدرت حاكم بر هستي و مربي جهان است، بنابراين تمام استعداد و نيروي انسان نيز از خداي متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفيق از او موفقيت انسان براي انجام هر كار در هاله اي از ابهام قرار دارد. حتي اگر تمامي شرايط براي انجام كاري فراهم باشد، ولي اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگيرد، آن كارشدني نمي شود. بنابراين براى موفقيت در جهاد اكبر و خودسازي نيز بايد از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعليهم السلام متوسل شد.
حقيقت توسل به معناي وسيله قرار دادن معصومين(ع) براي رسيدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن كريم مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة و جاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون. براي رسيدن به خداوند وسيله بجوييد. دليل نياز به توسل مقام وساطت ايشان ميان خداوند و ساير بندگان است. 3
7. اسوه گزينى: براي رفع نيازهاي معرفتي انسان در اين مسير مفهوم و كلام و كتاب لازم است، ولي كافي نيست. نياز به الگوي انساني كاملي كه مجسمه ارزش هاي اخلاقي و كمال باشد از نيازهاي واقعي انسان در اين مسير است. الگويي كه به دليل داشتن شخصيت با فضيلت، جذاب و دوست داشتني، انگيزه عمل را در انسان تقويت مي كند و به طالب كمال نيروي حركت و تحمل سختي مي بخشد.
اين موضوع براي موفقيت در مسير خودسازي و كمال از اهميت فراواني برخوردار است، بنابراين افزايش معرفت و پيروى از الگوهاى راستين، مانند ائمه اطهارعليهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره بايد مدّ نظر باشد.
8- رفق و مدارا با نفس: رعايت ظرفيت و كشش نفس و بدن يكي از اصول موفقيت در خودسازي است. بدن و روان انسان توان و ظرفيت خاصي دارد كه اگر رعايت نشود، باعث توليد خستگي و دلزدگي خواهد شد و اين حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامي نيست، از آن رو رفق و مدارا و ميانه روي همواره مورد تاكيد اساتيد اخلاقي بوده است.
در كتاب هاي روايي بابي هست به نام اقتصاد در عبادت، بدين معنا كه حتي عبادت را نبايد به خود تحميل نمود، عبادت تحميلي باعث زدگي انسان مي شود و حال بندگي را زايل و خود عمل را بي ثمر مي نمايد. يكي از شرايط موفقيت در خودسازي و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
على عليه السلام در ضمن نامه اى به حارث همدانى مرقوم فرمودند: و خادع نفسك فى العبادة و ارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها و نشاطها، الا ماكان مكتوبا عليك من الفريضة و انه لابد من قضايها و تعاهدها عند محلها، نفست را در هنگام عبادت گول بزن و با آن مدارا كن و بر آن فشار و زور نياور، در هنگامي كه حالت گذشت و شادابى در نفس پديد آمده، از آن بهره گير، مگر آنچه به عنوان واجب بر تو نوشته شده است، در واجبات ناگزير از اداى آن هستى و در وقت و شرايطى كه براى آن مقرر شده است، بايد انجام بدهى .4
البته مؤ من حقيقي به مرتبه اي مي رسد كه تحت تاثير فشارهاي جسمانى و رواني افسردگى خاطر پيدا نمى كند. نقل است كه يكى از انبيا به جايى مى رفت . در راه كسى را ديد كه دست و پايش فلج، چشمانش كور و بر لب ذكر الحمدالله داشت و يكى يكى نعمت هايي كه خدا به او داده بود، مى شمرد و از خداوند خوشنود بود. اين شادابى روح به واسطه اتصال به مبداء وجود است .
9- رعايت اقبال و ادبار قلب: در روايات اسلامي، تاكيد فراوان شده است كه در عبادت، ميانه رو باشيد و اقبال و ادبار قلب خويش را در نظر بگيريد. در حالتي كه ميل و اقبال داريد ، بيشتر عبادت كنيد و در حالت بي حالي و ادبار، تنها به انجام واجبات اكتفا نماييد .امير مومنان حضرت علي(ع) فرمود: ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرايض. بدرستي كه قلب انسان را اقبال و ادباري است. پس چون در حال پذيرش بود، آنرا به انجام مستحبات و نوافل بداريد و هنگامي كه در حالت روي گرداني بود، به انجام واجبات اكتفا نماييد. 5
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بيشتري كند و با خدا و قرآن و اهل بيت (ع ) انس بيشتري گرفته و دل از هواهاي نفساني تخليه كند به تدريج اقبالش بيشتر شده و به صورت ملكه راسخه در مي آيد. آن گاه است كه در همه حالات به ياد خدا و متوجه اوست و هيچ چيز نمي تواند او را از محبوب حقيقي باز دارد. اين همان حالتي است كه ازآن تعبير به ((نماز دائم)) شده است :
خوشا آنان كه الله يارشان بي // به حمد و قل هوالله كارشان بي
خوشا آنان كه دايم در نمازند// بهشت جاودان ماواي شان بي
.10- سخت كوشي و تحمل سختي ها: رسيدن به آرمان بلند و گران سنگ لقاي الهي درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شك مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهشهاى نفسانى، بيرون راندن حب دنيا و تعلقات دنيوى از دل، عبوديت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذايل و آراستن آن به فضايل، تهجد و شب زندهدارى و توسل و استشفاع به اولياى گرام الهى و. همه ره توشههاى اين سير خدايى است. اين كه: گويند به هركس ندهند دليلش بسيار واضح و روشن است. زيرا كسى كه جهاد با نفس نكرد و دل به ماديات سپرد و در ظلمات نفس و نفسانيات خود را محبوس ساخت كى تواند كه به سوى نورحق پر كشد و به لايتناهى عروج كند؟ ناز پرورده تنعم نبردراه به دوست //عاشقى شيوه رندان بلاكش باشد
اگر طالب موفقيت هستيم بايد بپذيريم كه همه چيز با كار و كوشش سخت ، برد باري و مقاومت در مقابل دشواري ها بدست مي آيد. كسي با خوش گذراني و راحت طلبي به جايي نرسيده كه ما دومين آن باشيم .
امام رضا (ع) مىفرمايند: و من سأل الله التوفيق و لم يجتهد فقد استهزاء بنفسه، هر كس از خدا توفيق را مسئلت كند در حالى كه كوشا و تلاش گر نيست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است. 6
در بحث دين داري و عبوديت حق تعالي نيز كوشش و صبر در مقابل نا همواري ها و ناملايمات زندگي، چه زندگي مادي و چه معنوي، از شرايط اصلي موفقيت محسوب مي شود. قرآن كريم در مورد سختي نماز مي فرمايد: و انها لكبيره الا علي الخاشعين، نماز خواندن ، جز براي خاشعين ، كار ساده و آساني نيست. 7 و در قيامت نيز به كساني كه صبورند، وعده بهشت بي حساب مي دهد و مي فرمايد: ان الله يوفي الصابرين اجرهم بغير حساب، به درستي كه خداوند اجر صابران با بدون حساب خواهد داد. 8
در مورد روزه، حج، جهاد ، خمس، ذكوه، امر به معروف و ساير وظايف شرعي و عبادي نيز وضعيت به همين منوال است . انجام تمامي اينگونه تكاليف نياز به صبر و مقاومت فراوان دارد. نابرده رنج گنج ميسر نمي شود.
دست از طلب ندارم تا كام من برآيد// يا تن رسد به جانان يا جان زتن برآيد
11- برنامه ، نظم ، تداوم: هدف خويش را در زندگي و رسيدن به قرب الهي مشخص نماييد و براي رسيدن به آن برنامه ريزي كنيد و بر آن برنامه پاي بفشاريد. هر عمل و عبادتي را پيوسته انجام دهيد و تداوم داشته باشيد. آنقدر ادامه دهيد تا اثر آن ظاهر شود و شيريني و نورانيت آن را در دل احساس كنيد. نظم و برنامه ريزي از لوازم ضروري موفقيت در دين داري و يا هر كار ديگر است . امكان ندارد يك آدم بي انضباط و ولنگار در رسيدن به اهداف زندگي خود موفق باشد.
اگر روزي در برنامه هاي عبودي خود كوتاهى كرديد بدانيد، كه به همان اندازه از توفيقات شما كاسته مىگردد، كوشايى و استقامت شرط توفيق است. على (ع) در روايتي فرموده است: من طلب شيئاً ناله او بعضه، هر كس طالب چيزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد ، به تمام يا قسمتي از آن، حتما خواهد رسيد. 9
12- طلب توفيق از خداوند: دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع ، حال ، اشك چشم و دل شكسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقيت در رسيدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقيق و آماده مىسازد و آن را از كدورت ها و تعلق و تشويش و اضطرابهاى ناشى از وسوسههاى يأسآور شيطان و نفس اماره پالايش مىدهد.
در روايتى از امام جواد (ع) آمده كه مؤمن نياز به سه چيز دارد : المؤمن يحتاج إلى توفيق من الله ، وواعظ من نفسه ، وقبول ممن ينصحه، توفيق الهي و كسي كه از درون او را نصيحت كند و پذيرش نصيحت از كسي كه او را نصيحت كرده. 10
13- رعايت اعتدال: اعتدال، صفتى است پسنديده و به معناى ميانه روى و پرهيز از افراط و تفريط در هر امرى است. كاربرد اين اصل بيشتر در حوزه غرايز، اميال و هيجانات نفساني انسان كاربرد دارد. انسان همواره در اين عرصه ها در معرض افراط و تفريط قرار دارد و اگر تسليم آن شود، عقلانيت خود را فراموش كرده و از راه راست خارج شده است.پرخوري، پرخوابي، هيجان بيش از حد غريزه شهوت و خشم و همچنين در مقابل آن، كم خوري مفرط، بي خوابي، خمود در شهوت و نداشتن غريزه خشم و غضب، مانع خودسازي و شكوفايي انسان است و چاره آن جز رعايت اعتدال در تمامي غرايز و اميال نيست. در مورد خوراك و خواب بايد حد وسط و اعتدال را رعايت كرد به گونه اي كه هم شكم پرور و تنبل بار نيايد و هم باعث مريضي و بي حال و ضعف نگرد، رعايت اعتدال در امر سلوك در همه امور شرط اساسي اين راه است.
خشم به صورت غريزي در همه افراد بشر وجود دارد تا موانع حيات و كمال خويش را به وسيله آن دفع نمايد اما اين غريزه همچون ديگر غرايز بايد كنترل شود. اگر هيجان خشم از حد اعتدال خارج گردد يكي از دام هاي شيطان خواهد شد. امام باقر عليه السلام فرمود: «غضب آتشي است از طرف شيطان كه در دل بني آدم افروخته ميشود. به تعبيري مي توان گفت: ريشه تمامي گناهان جز خروج از اعتدال و افراط و تفريط در اميال و غرايز نيست.
اعتدال در روابط اجتماعى كه باعث تحكيم اين روابط و تضمين سلامت آن مىشود. در حاليكه تندخويى و ترشرويى بيش از حد، باعث پراكندگىِ اطرافيان و در مقابل، نرمش بيش از حدّ و جدى نبودن در كارها و روابط باعث بروز تشتت در روابط اجتماعى مىگردد.
جوانى كه وقت خود را يكسره صرف ورزش مىكند و يا كسى كه تنها به تفريح و گردش و تفرج مىپردازد و از مطالعه كافى و يا از عبادت و... غافل مىشود مسير درستى را انتخاب نكرده و به سوى تكامل پيش نخواهد رفت.
14- تامين اقتصادي : از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظايف بندگي است و هم ثروت فراوان. بهترين حالت براي ايجاد فراقت و تمركز در بندگي خداوند، حالت توسط و تامين اقتصادي است. كسي كه فقير است دايم بايد به فكر آب و نان خانواده خود باشد و همچنين كسي كه مال و منال فراوان دارد ، همواره بايد وقت و نيروي خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد ، اين دو گروه معمولا در دين داري و عبوديت خداوند موفق نيستند.
قرآن كريم نسبت به ثروتمندي فراوان مي فرمايد: ان الانسان ليطغي ان رآه استغني، انسان همين كه خود را ثروتمند و بي نياز احساس كند ، سر به شورش و طغيان گري مي گزارد 11 و در روايت از رسول اكرم (ص) است كه كاد الفقر ان يكون كفرا، نزديك است كه فقر آدم فقير را به كفر بكشاند. 12 در مقابل افرادي كه از يك زندگي آبرو مند و ساده برخوردارند، فكري راحت و فرصتي مناسب براي بندگي خداوند و قرب به او در اختيار خواهند داشت و در اين زمينه موفقيتشان بيشتر است.
پي نوشت:
1- عنكبوت، آيه آخر.
2- فصلت، 30.
3- مائده، 35.
4- بحارالانوار، ج 33 ص ، ص 509.
5- نهج البلاغه، حكمت 312.
6- بحار الانوار، ج 78،ص 356.
7- بقره ، 45.
8- زمر، 10 .
9- مطالب السئوول، ص37.
10- ميزان الحكمة، ج4 ص 3598.
11 - سوره علق،آيه 6.
12- كافي،ج2 ،ص307.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%D8%AA%D9%82%D9%88%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت