احديت و واحديت ذات الهي:
توحيد مراحل و مراتبي دارد كه مؤمن تا همه اين مراحل و مراتب را طي نكند، ايمان و بينش توحيدي او، اثر خود را در زندگي فردي و شخصي او نخواهد داشت.
يكي از مراتب، توحيد ذاتي است به اين معنا كه خدا يگانه است و دوئي بردار و تعددپذير نيست، هر گونه كثرت و تركيب را از ذات باري تعالي را نفي كنيم، هم نفي تعدد و كثرت برون ذاتي را كه در برابر شرك صريح و اعتقاد به چند خدايي است،هم نفي و تعدد درون ذاتي را، كه در زبان فلسفي به اين نوع شناخت خدا، توحيد واجب الوجود گفته ميشود. و معنا و مقصود از آن اين است كه خداوند در ذاتش واحد و متعالي است، چيزي با او مشاركت دارد و نه مشابهت. مسلماً چنين چيزي برتر از عقل و خيال و گمان و وهم است، چون موجودي بيحد و مطلقي است. لذا شناخت او به خصوص تصور كنه ذاتش براي غيرخودش ممكن نيست. زيرا تصور و آگاهي ذات چيزي براي ما ممكن است كه ذهن، مثل و شبيه او را ديده باشد يا آن كه بتواند آن را به اجزاء اوليهاش تحليل كند.
او موجودي است كه به هيچ وجه مركب از اجزاء نيست، زيرا اگر داراي اجزاء ميبود، موجود نيازمند و محدودي ميبودند، موجود بينهايت و بيانتها از هر نظر؛ در حالي كه خداي تعالي قائم به ذات است، مستند به غير خودش نيست، احتياج به غير ندارد، بلكه ديگر موجودات مستند به او و قائم به ذات اوست. بنابراين معناي توحيد و ذات اين است كه خدا مثل و مانندي ندارد، چيزي در ذات و وجود شبيه خداوند تبارك و تعالي نيست.
نفي تعدد: اعتقاد به واحديت خدا است، يعني خدا و ذات هستي يكي است و دومي نمي پذيرد با همان بياني كه ذكر شد( وحدت برون ذاتي).
نفي تركيب: اعتقاد به احديت و يكپارچگي ذات خداوند است (وحدت درون ذاتي).
بنابراين اگر واحد بودن خدا را به معناي عدم امکان مثل وشريک بگيريم، خدا هم واحد است و هم احد؛ ليکن وحدت واحدي يکي از مراتب نازل توحيد است بالاتر هم دارد و عمدتا مراد از نفي توحيد واحدي اين است که خدا صرف و وجود محض و مطلق است پس نمي توان او را يک عددي به حساب آورد که برايش دومي فرض شود زيرا براي وجود صرف دومي قايل فرض نيست و اين مطلب دقيق و قابل توجهي است.
منابع جهت مطالعه بيشتر
1- توحيد و شرك در قرآن، آيةاللَّه سبحاني.
2- شناخت خدا صفات خدا، آيةاللَّه سبحاني.
3- صفات جمال و جلال، آيةاللَّه سبحاني.
4- ترجمه بداية المعارف، آيةاللَّه محسن خرّازي (مترجم مرتضي متقي نژاد) ج1.
پي نوشت ها:
1) آيةاللَّه سبحاني، منشور جاويد، انتشارات توحيد قم، جلد2، ص19 و 181.
2) آيةاللَّه سبحاني، اللهيات، مركز جهاني چاپ قدس قم، جلد2، ص11 و علامه طباطبائي، بداية الحكمة، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي ص168.
3) همان، منشور جاويد، ص19.
4) صدر الدين شيرازي، اسفار، احياء تراث بيروت، چاپ چهارم، ص120، جلد6.
5) انعام/162.
http://www.andisheqom.com/page.php?pg=faq-view&id=282