جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1550
مقایسه تطبیقی خلافت از نگاه شیخ صدوق و ابن عربی
نویسنده:
سیدمحمدامین درخشانی ، مهدی آزادپرور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله خلافت در حوزه‌های مختلف معارف دینی، مورد تفسیر و شرح و بسط قرار گرفته است. مطالعه تطبیقی در این دیدگاه‌ها و ایجاد گفتمان میان آن‌ها به ظهور آثار و نتایج جدید کمک خواهد کرد. اگرچه هم از نظر شیخ صدوق و هم در نگاه ابن عربی، خلیفه دارای دو سویۀ آسمانی و زمینی و مرجع سیاسی و علمی و معنوی جامعه بوده، جعل این منصب در عالم ظاهر به اراده الهی و خارج از انتخاب مردم است و به حسب باطن، خلیفه واسطه فیض و سبب بقای عالم به شمار می آید، اما نگرش کلامی شیخ صدوق و گرایش عرفانی ابن عربی باعث ایجاد وجوه تفارقی میان این دو دیدگاه شده است که برخی از آن‌ها مهم و قابل توجه است؛ از جمله اینکه شیخ صدوق خلافت را برآمده از صفت الهی «الانتصاف لأولیائه من أعدائه» و برای جلوگیری از ایجاد جبر در عالم دانسته است، اما ابن عربی خلیفه را مظهر اسم جامع «اللّٰه» معرفی کرده و برای خلافت، دو مرتبه باطنی یعنی حقیقت محمدیه، و ظاهری یعنی مصادیق بشری اولیاء در نظر گرفته است. همچنین ابن عربی میان خلافت الهی و خلافت رسول تفکیک کرده و خلیفة اللّٰه را به عنوان مرجع سیاسی و علمی معرفی نموده است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 97
تحلیل مسألۀ اختلاف ادیان در منظر إبن‌عربی و مولوی براساس رویکرد بینامتنیت
نویسنده:
بهاره رفاهی ، علی صفایی سنگری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی در این پژوهش مقایسۀ عقیدۀ إبن‌عربی و مولوی دربارۀ مسألۀ اختلاف ادیان باتوجه به فصل 66 کتاب فتوحات مکیه إبن‌عربی با عنوان «در معرفت سرّ شریعت، ظاهراً و باطناً، و در معرفت آن اسم الهی که شریعت را به وجود آورده‌است» و داستان «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت» براساس رویکرد بینامتنیت بوده‌است. بینامتنیت نه تنها در ساختار و پیرنگ داستان‌ها بلکه در اندیشه و محتوای متون نیز می‌تواند وجود داشته باشد. ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) ریشه‌ای سامی دارند؛ در طول تاریخ نیز با یکدیگر امتزاج داشته‌اند. إبن‌عربی و مولوی نیز معاصر یکدیگرند و احتمال تأثیرپذیری مولوی از إبن‌عربی قابل تأمل است، بنابراین وجود رابطۀ بینامتنیت در این متون، در سطح اندیشه و محتوا امکان‌پذیر است. برای نیل به این منظور روایت إبن‌عربی برای تبیین مسألۀ اختلاف ادیان با روایت مولوی برای بیان همین مضمون مقایسه شد. براساس این پژوهش می‌توان گفت إبن‌عربی و مولوی در مسألۀ اختلاف ادیان با هم، هم‌عقیده هستند. هر دو معتقدند ادیان در اصل و اساس یکی هستند و اختلافی ندارند و اگر اختلافی در ادیان به چشم می‌خورد تنها در صورت و ظاهر امر است. آن‌ها اختلاف ادیان و تفرقه‌افکنی در میان امّت را نتیجۀ ظلم افراد منفعت‌طلب می‌دانند.
صفحات :
از صفحه 173 تا 196
بررسی تطبیقی مفهوم سایه در جهان شناسی عرفان محیی الدینی و ساختار کهن الگویی یونگ
نویسنده:
احسان احمدی خاوه ، محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در هستی شناسی عرفانی ابن عربی، حقیقت وجود، منحصر به ذات الهی است. در این نگرش، عالم به مثابه سایه حق است؛ همچنانکه وجود سایه، اعتباری و وابسته به شخص است، عالم نیز در ذات خود چیزی جز نمودی از حقیقت متعالی وجود نیست. از سوی دیگر، مفهوم سایه در مکتب یونگ نیز مفهومی کلیدی و مهم است. یونگ تلاش می‌کند با تکیه بر اصل کهن الگوها در مکتب روان تحلیلگری خویش، نظام روانی انسان را توضیح دهد. گرچه در مکتب ابن عربی و یونگ، سایه یک عبارت واحد است لیکن مفهومی دوگانه دارد. در نظریه ابن عربی، سایه هیچ استقلال ذاتی از شخص (ذی ظل) ندارد، اما در روان تحلیلگری یونگ، سایه یکی از کهن الگوها است که برای نیل به یکپارچگی و تمامیت، باید آن را شناخت. به رسمیت شناختن سایه، فرد را قوی می‌کند و انسجام و یکپارچگی شخصیتی را به ارمغان می‌آورد. بر خلاف عرفان محی الدینی که در آن، عالم که سایه حق تعالی و صرفاً «نمود» و ظهور حق است، سایه در مکتب یونگ، بخش پنهان و تاریک شخصیت و بخشی از «بود» است که اقتضای آن پوشیدگی، تاریکی و نهان‌وارگی است و در فرایند خودشناسی باید شناخته شود. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی تطبیقی و تحلیلی مفهوم سایه را در این دو مکتب بررسی کرده و نسبت میان خودشناسی در منظر یونگ و جهان شناسی در منظر محیی الدینی را واکاود. و با توجه به یگانگی جهان و روان در مکتب یونگ، شناخت سایه، فرد را به توحید و یگانگی ـ آنچنانکه در جهان شناسی عرفانی مد نظر است ـ خواهد رساند یا خیر؟
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
مسیر تعالی در مواقع النجوم ابن عربی
نویسنده:
امیر غنوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن­عربی را باید در زمره اندیشمندانی به شمار آورد که قرن­های حوزه­ای از تحقیق را تحت تأثیر تأملات خویش قرار داده­اند و به این جهت شیخ اکبر عرفان لقبی برازنده برای او است. این نوشتار در پی ترسیم مسیری است که عرفان محی­الدینی برای تعالی معنوی ضرور می­شمارد؛ مسیری که از زندگانی طبیعی آغاز شده و با عبور از منازلی به غایتی عارفانه واصل می­شود؛ مسیری که محور اصلی عرفان عملی است و میوه­ی عرفان نظری ابن­عربی. ترسیم مسیر سلوک هدف محوری این مقاله است که برای وصول به آن باید به تحلیل سطوح و مراتبی پرداخت که در عبور از آن گریزی نیست؛ سطح­های سه­گانه­ی توفیق عنایت، علم هدایت و عمل ولایت که با وجود مراتب سه­گانه اسلام، ایمان و احسان در هر سطح، مراحل سلوک را به نه منزل‌ می‌رساند. منازل نه­گانه حاصل قرار گرفتن مبانی عرفان محی­الدینی است در قالب روایت پرسش­های جبرئیل از رسول اکرم (ص). این تحقیق ناچار از اتخاذ روشی ویژه در جستجوهای خویش داشته است؛ زیرا داده­های ابن­عربی در نوشته­هایی مانند مواقع النجوم ناقص و غامض­اند و برای تکمیل و توضیح آن باید در گستره­ی وسیع نوشته­های او کاوش کرد، از نوشته­های شاگردانش بهره گرفت و با فراهم آوردن این همه به نقشه­ی راهی رسید که او در برابر سالکان قرار داده است. این بحث کوشیده است تا در حد بضاعت خویش، ضعف‌وقوت‌های طرح ابن‌عربی را نشان دهد؛ طرحی که روایتی تکیه دارد که به درستی تحلیل نشده و دلالتی بر مدعا مؤلف ندارد. گزاره­های متعددی از طرح فاقد هر گونه پایه­ی تحلیلی است. مفاهیم اسلام، ایمان و احسان بر پایه منابع معتبری تعریف نشده و به ترسیم ساختاری غیر قابل دفاع منتج گردیده­اند.
صفحات :
از صفحه 247 تا 274
جایگاه رهبانیت در عرفان ابن‌‌عربی
نویسنده:
زهرا عابدینی ، بخشعلی قنبری ، عبدالحسین طریقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم رهبانیت از عناصر مهم گرایش‌‌های صوفیانه جهان اسلام است و بالتبع در منظومه فکری عرفانی ابن‌‌عربی نیز جایگاه ویژه‌‌ای دارد، لذا در این مقاله این مفهوم بررسی و نسبت آن با منظومه عرفانی ابن‌‌عربی سنجیده­می‌‌شود. نتایج تحقیق نشان­داد که رهبانیت در اندیشه ابن‌‌عربی پیوند وثیقی با کشف و مشاهده دارد که محور نظام عرفانی وی است. از نظر وی رهبانیت طریق و مسیری است که موجب تسریع در دستیابی به مشاهده می‌‌شود و بدین­سان سالک را در فنا فی­الله یاری­می‌‌رساند. ازاین‌‌رو برای مشاهده مراتبی قائل است که هر مرتبه با مرتبه‌‌ای از وجود تناسب­دارد. ابن­عربی رهبانیت را در عزلت، سکوت، عبادت، بی­خوابی و گرسنگی می­داند و این­ها را مقدمه رسیدن به مقام برای هر سالک بیان­می­کند.
صفحات :
از صفحه 193 تا 208
تحقیق در اندیشه‌های مولوی و ابن‌عربی و تحلیل نظرگاه آن‌ها در باب مراتب یوسف(ع) (با تکیه بر فصوص‌الحکم و آثار منظوم مولوی)
نویسنده:
عبدالرضا مظاهری ، محمدرضا حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان دیدگاه‌های مشترک مولوی و ابن عربی در باب مراتب حضرت یوسف (ع) در حوزۀ عرفان اسلامی می‌پردازد. ابن‌عربی و مولوی، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های مشترک فراوانی در باب این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بن‌مایه‌های فکری مشترک آن‌ها به‌خصوص قرآن مجید، به‌عنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و سپس احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است. بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع در رابطه با جایگاه یوسف در نظام آفرینش پرداخته‌اند. در این نوشتار با روشی توصیفی_تحلیلی به بیان مبانی اندیشه‌های مولوی و ابن عربی در باب مراتب و جایگاه وجودی یوسف، با تمثیلات همانندی از سوی ایشان با دو محورِ، الف: عالم مثال، رؤیا و ارتباط آن با یوسف، ب: نور، جمال و زیبایی یوسف(ع) ازنظر ابن عربی و مولوی، پرداخته‌ایم و پس از تشریح و تطبیقِ مفاهیم و مؤلفه‌های مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی دست یازیده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 105 تا 126
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی
نویسنده:
محمد حسین بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وقتی نام “ابن‌عربی” به گوش می‌خورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی می‌گردد و آدمی می‌انگارد که جمیع مباحث کتاب‌های معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و… لیکن بعد از ژرف‌نگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی می‌بیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتاب‌ها به‌نحو برجسته‌ایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شده‌است. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجال‌برانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقه‌های کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن رانده‌اند، لیکن هیچ یک از فرقه‌های گونه‌گون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّه‌ایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانسته‌اند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند مانده‌اند. ابن‌عربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بی‌پایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهره‌مند شوند گرچه کیفیّت نعمت‌های دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابن‌عربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانسته‌است.
واکاوی مبانی عرفانی ابن‏ عربی در توسعه مصادیق انسان آرمانی
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که در مکاتب و اندیشه­های گوناگون مورد بررسی قرارگرفته، موضوع انسان کامل است. هرچند عرفای مسلمان نیز به این بحث توجه­داشتند ولی ابن­عربی توانست غنای کافی به آن ببخشد که در نوشته­هایش مورد مشهود است. فراوانی تعاریف انسان کامل موجب آسیب به این موضوع شده که عدم تعیین حد و مصادیق آن است. لذا، این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی با بررسی مبانی عرفانی ابن­عربی به این سؤال خواهدپرداخت که آیا وی به محدود بودن مصادیق انسان آرمانی به انبیا و اولیای الهی معتقد است و یا به توسعه در مصادیق آن و صدق بر انسان­های سالک دیگر که به مقاماتی مشخص رسیدند اعتقاددارد؟ یافته­های تحقیق حاکی از آن است که هرچند رسولان الهی در بالاترین درجه چنین انسان­هایی قراردارند، ولی با توجه به تعریف ابن­عربی انسان آرمانی، اضافه­کردن خود به­عنوان خاتم ولایت مقیده، معرفی مصادیق متعددی از انسان­های آرمانی و تفسیری که از وُسع و ظرفیت هریک از انسان­ها برای رسیدن به کمال معرفی­می­نماید، کثرت در مصادیق انسان آرمانی نتیجه­گرفته­می­شود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
  • تعداد رکورد ها : 1550