جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 505
المبادئ الأساسية للعقل بين أرسطو و ديكارت بين نقد الأسس و إمكانية التجاوز
نویسنده:
تيلوين مصطفى، مشرف:سواريت بن عمر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
تصورات فطری در اندیشه دکارت و نقد آن با تکیه بر مبانی صدرایی
نویسنده:
مریم صمدیه ، عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفته‌اند. بر اساس یکی از این تفاسیر، وجود و حضور اینگونه تصورات در نفس، پیش از آنکه تجربه¬‌یی برای او حاصل شود، بصورت بالقوه است و ظهور و فعلیت آنها فرع بر حصول شناخت حسی است. اما بر اساس تفسیری دیگر، فطری بودن تصورات به این معنا نیست که آنها همواره نزد ذهن حاضر باشند، چراکه در این صورت هیچ تصوری نمیتواند فطری باشد، بلکه بدین معناست که ما در وجود خویش توانایی ایجاد چنین تصوراتی را داریم و با تأمل لازم و کافی عقلی و بدون نیاز به اطلاعات حاصل از حواس، میتوانیم به حقایق آنها دست پیدا کنیم. بنظر میرسد آنچه با بیان خود دکارت همخوانی دارد، تفسیر اول باشد، یعنی وجود و حضور بالقوه اینگونه تصورات در ذهن. با این تبیین روشن میگردد که وجود تصورات فطری بمعنای دکارتی آن، با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری ندارد، چراکه وی وجود هرگونه تصور و تصدیق پیش از تجربه را در ذهن انکار نموده است. علاوه ¬بر این، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نفس انسانی در ابتدای پیدایش خویش جوهری جسمانی و فاقد هرگونه تصور و تصدیق است و بتدریج بر اثر حرکت جوهری، تکامل می‌یابد تا درنهایت به مرحلة تجرد عقلی برسد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 58
دکارت در باب مسئله اذهان دیگر
نویسنده:
Kailashkanta Naik: کایلاشکانتا نایک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله، سومین مقاله مجله حاضر (lokāyata) از صفحه 19 تا 32 می باشد.
العقل في التاريخ (المجلد 1 من محاضرات في فلسفة التاريخ)
نویسنده:
هگل، امام عبدالفتاح امام
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ثنویت نفس و بدن در نظام فلسفی ابن سینا و دکارت
نویسنده:
اقدس یزدی ، راضیه شفیعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شناخت دو ساحتی بودن انسان، تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد و از آن­جا که امتیاز انسان در عالم نسبت به سایر موجودات و نیز تجرد نفس و...، بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن مبتنی است، پس شایسته است که در این مسأله پژوهشی در آراء دو فیلسوف غربی و اسلامی صورت گیرد. ابن‌سینا در آثار خود، به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان «انسان معلق در فضا»، به طور ضمنی به اثبات آن می‌پردازد. دکارت نیز این تمایز را با برهان «می‌اندیشم، پس هستم» اثبات می‌کند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده است به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شود. ابن­سینا نفس را «کمال اول جسم الی...» و دکارت نفس را «جوهر اندیشنده» تعریف کرده است. هر دو فیلسوفانی دوالیست هستند. در برهان هر کدام هم تجرد نفس، هم تمایز آن از بدن و هم خودآگاهی اثبات می­شود. تفاوت مهم آن­ها این است که برهان «انسان معلق» ابن­سینا، حالتی فرضی است، در حالی که «کوجیتوی» دکارت تجربه­ای شخصی به­شمار می­رود که با قدری تأمل حاصل می­گردد. هر دو فیلسوف، قائل به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن هستند.
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
المتضمنات الطبقية لفلسفة ديكارت
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی مسأله صدق در معرفت‌شناسی دکارت
نویسنده:
ساجده فیروزبخت ، سید مصطفی شهرآیینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله صدق و نقش آن در معرفت‌شناسی همواره دغدغه اصلی و موضوعی چالش‌برانگیز در عرصه فلسفی بوده است. اغلب مفسران و اندیشمندان تعریف صدق به مطابقت با واقع را پذیرفته و این‌گونه اذعان داشته‌اند که ملاک تعیین صدق و کذب امور ذهنی، تطابق با واقعیت و صرفا به حوزه تصدیقات مرتبط است؛ به این معنا که زمانی‌ احکام ذهنی صادق هستند که با واقعیت مطابق باشند. با این حال، سخن دکارت درباره صدق اندکی متفاوت است. در فلسفه دکارت، صدق مبتنی بر دو ویژگی وضوح و تمایز و نیز، در هر دو حیطه تصوّرات و تصدیقات جاری و ساری است. در این مقاله می‌کوشیم تا نشان دهیم که در فلسفه دکارت، صدق، مؤلفه‌ای است که در نتیجه سیری معرفتی و پیمایش گام‌های معرفت‌شناسانه و نیز، پس از برخورداری از شناخت واضح و متمایز محقق می‌شود. از این منظر می‌توان گفت که صدق در نگاه دکارت، امری درونی است نه بیرونی؛ یعنی صدق در درون سیر معرفت‌شناسانه و پس از حصول شرایطی ‌ـ مانند داشتن شناخت واضح و متمایز ‌ـ تحقق می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 267 تا 283
روش‌شناسی تاریخی ویکو
نویسنده:
قاسم زائری، علی راغب
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی آراء جیامباتیستا ویکو در مورد ماهیت تاریخ و شیوﮤ درست دستیابی به شناختِ از آن می‌پردازد. ویکو درصدد تأسیس نوعی «الهیات منطقی مدنی مشیّت الهی» است و این مقاله با مراجعه به آثار اصلی او و نیز بهره­گیری از آراء شارحانش نشان خواهد داد که او در محل برخورد دو امتداد نظری، یکی معرفت­شناختی و دیگری هستی­شناختی، در باب تاریخ قرار دارد. او معتقد است که «مشیّت­الهی» بر تاریخ حاکم است، اما لزوماً انسان مسلوب­الاختیار نیست، بلکه فعالانه و البته در درون طرح خداوند حاضر است و مشارکت دارد. نظریه مشهور او در باب تحول سه مرحله­ای تاریخ، از «الهی» به «قهرمانی» و سپس به «مدنی» که بعدها مورد استفادﮤ اگوست کنت قرار گرفت، محصول همین فکر است. از حیث روش­شناختی نیز ویکو گزارﮤ «ساختن، معیار حقیقت است» را جایگزین اصل دکارتیِ «معیار حقیقت، وضوح و تمایز است» کرد، و بدین‌ترتیب، یقینی­ترین علم را نه ریاضی، بلکه تاریخ می­داند. از نظر ویکو ماهیت تاریخ، انسان­ساخته است، بنابراین، وی در گرایشی آشکار به لاک روش درست شناخت تاریخ را بررسی ساخته­های انسانی می‌داند و میان ساخته­های انسانی نیز تولیدات فرهنگی مانند هنرها، اسطوره­ها، افسانه­ها، حکایات، اشعار و آنچه را که در تاریخ­نگاری سنتی «خرافه» دانسته می­شد، ارزشمند و مهم قلمداد می­کند. استدلال ویکو در مورد تمایز میان شناخت از «طبیعت» و «تاریخ» به مبنای اولیه­ای برای بحث­های بعدی فیلسوفان نوکانتی­ بر سر «علوم انسانی» و تاریخی از علوم طبیعی بدل شد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 69
  • تعداد رکورد ها : 505