جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 191
عرفان به مثابه طغیان: فوکو، دلوز و الهیات فراتر از بازنمایی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Petra Carlsson Redell
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The Davies Group ,
تغییر ارزش ها در جامعه معاصر مفهوم سازی مجدد ارزش ها با استفاده از تحلیل میشل فوکو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David Stephen Scott
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه یک مفهوم سازی مجدد از روانشناسی ارزش ها با استفاده از تحلیل های میشل فوکو ارائه می کند. برای پرداختن به پرسش‌هایی که توسط تحلیل‌های پسامدرن جامعه معاصر و روان‌شناسی گفتمانی مطرح می‌شود، این پایان‌نامه شرح و بررسی مفصلی از اندیشه فوکو ارائه می‌کند، با تمرکز بر مفاهیم آن برای سنت نظری مسلط در روان‌شناسی ارزش‌ها. سپس برنامه ای از تحقیقات تجربی را گزارش می کند که مفهوم سازی ارزش ها را با الهام از فوکو بررسی می کند. پس از بررسی ادبیات ارزشی و معرفی مسئله محوری پژوهش، این پایان نامه مروری بر آثار فوکو و تحلیلی از ماهیت و تکامل کار او ارائه می دهد. این از تفسیر خود فوکو از پروژه خود به عنوان فرمول مجدد سنت روشنگری پیروی می کند و بر سه محور متمایز اندیشه او تأکید می کند. این دیدگاه تفسیرهای بعدی را راهنمایی می کند. خواندن باستان شناسی دانش فوکو، درکی جایگزین از مفهوم گفتمان در مقایسه با آنچه در روانشناسی رایج شده است، ارائه می دهد، و بر ویژگی های توانمند و محدودکننده شیوه های گفتمانی و تولید دانش تأکید می کند. سپس کار فوکو در مورد تغییرات اجتماعی معاصر از طریق نوشته های او در مورد اخلاق تفسیر می شود. استدلال می‌شود که در رابطه‌ای که فرد با خود دارد، خود را به عنوان یک موضوع اخلاقی شکل می‌دهد که ممکن است در جامعه معاصر تغییراتی پیدا کند. مفهوم روان‌شناسی ارزش‌ها این است که پتانسیل تغییر نه تنها در اولویت ارزش‌ها، همانطور که نظریه‌پردازان ارزش‌ها مطرح می‌کنند، وجود دارد، بلکه در بنیان اخلاقی ارزش‌ها، با پیامدهایی برای روشی که مردم ارزش‌ها را مفهوم‌سازی می‌کنند، وجود دارد. از این رو، مفهوم‌سازی غالب ارزش‌ها به‌عنوان اصول راهنما انتزاعی و پایدار ممکن است تنها یک درک واحد از ارزش‌ها را نشان دهد، که در تئوری‌ها و ابزار تحقیق کنونی نهفته است، اما وابسته به اشکال خاصی از اخلاق است. دو مطالعه تجربی اول، رویکردهای موجود را تکرار و پشتیبانی می‌کنند، تغییراتی در اولویت‌های ارزشی پیدا می‌کنند و شواهدی برای مدلی جهانی از محتوای ارزش‌ها پیدا می‌کنند. با این حال، مطالعات بعدی با استفاده از روش کیفی و کیو نشان می‌دهد که مستقل از این نتایج، گونه‌ای از اشکال اخلاقی را می‌یابیم، همانطور که کار فوکو پیشنهاد می‌کند. علاوه بر این، روابط سیستماتیک بین اخلاق و مفاهیم ارزش‌ها نزدیک است. سپس یک مقیاس خودسازی اخلاقی برای نشان دادن اینکه مردم تصوری از ارزش‌ها دارند که به مفهوم روکیچ تقریب دارند، توسعه داده می‌شود، اما فقط تا حدی که ارزش‌هایشان با اخلاقی مبتنی بر معنویت، سنت یا اصول مرتبط باشد. پیامدهای تحلیل فوکو و مفهوم سازی مجدد ارزش ها از نظر روانشناسی ارزش ها، پست مدرنیته و استفاده از فوکو در روانشناسی مورد بحث قرار می گیرد.
قوانین و نقد: کانت، پساساختارگرایی و مسئله مخالفت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Andrew Cutrofello (اندرو کوتروفلو)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: اندرو کوتروفلو نشان می دهد که در پرتو انتقادات تبارشناختی میشل فوکو از مدل حقوقی قدرت، می توان یک مدل پسا حقوقی از نقد کانتی را توسعه داد. کوتروفلو با بازنویسی معضل مشهور زندانی در تئوری بازی‌ها به زبان فوکویی، تکنیک‌های خیانت متقابل را روشن می‌کند که بدن‌ها را آموزش می‌دهد تا خود را برای همدستی با نیروهای انقیاد استدلال کنند. او نشان می‌دهد که چگونه نسخه‌ای از اخلاق کانتی که از نظر تبارشناسی مجدداً فرمول‌بندی شده است، می‌تواند پارامترهای اساسی یک رشته مقاومت در برابر چنین نیروهایی را فراهم کند، و او برای ارزیابی دقیق‌تر از مخاطراتی که در زوال فلسفه به‌عنوان یک شکل‌گیری انضباطی دخیل است، استدلال می‌کند. در طول راه، کوتروفلو خوانش‌های جذابی از مراقبت کانت از اخلاق شخصی ارائه می‌کند که از منابع مفهومی ژیل دلوز، ژاک لاکان و لوس ایریگاری استفاده می‌کند. این تور-د-زور نظریه پردازان اجتماعی را وادار می کند تا در نحوه عملکرد قدرت در دنیای مدرن/پسامدرن ما تجدید نظر کنند.
درباره پرسش فوکو از مراقبه مرگ: بررسی سکولاریزاسیون بنیامین به عنوان یک مدل زمانی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Maureen Adair Kelly
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به دنبال ارائه قرائتی احتمالی از مسئله زمانمندی در فرمول بندی پرسشی فوکو در بخشی از اثر او «هرمنوتیک سوژه» است. من رابطه‌ای بین تجربه‌ی زمانی سکولار مدرن و مسئله‌ی فلسفی مرگ را پیشنهاد می‌کنم که اهمیت موقتی بودن را در نظریه اسکزیس فوکو روشن می‌کند. طلال اسد در نشان دادن اینکه زمان سکولار مدرن رابطه ای ناآرام با تجربه معینی از مرگ دارد نقش بسزایی دارد. طلال اسد همچنین رابطه بین نظریه قدرت مدرن فوکو و نظریه زمان سکولار والتر بنیامین را معرفی خواهد کرد. این رابطه، یعنی اینکه قدرت مدرن تا حدی از طریق سازماندهی تجربه زمان بر روی موضوعات عمل می کند، به من این امکان را می دهد که مفاهیم موقتی را در فرمول بندی اسکیس فوکو از طریق توضیح مرگ و زمان سکولار در کار اولیه بنیامین در مورد سوگواری آلمانی بررسی کنم. نمایشنامه. من بر پرسش زمانی در پرسش فوکو تأکید می‌کنم، زیرا درک کار متأخر فوکو در مورد اسکسیس را از طریق خواندن آن در رابطه با اثر پی‌یر هادو در مورد پرسش‌نویسی، که مسئله موقتی بودن را به یاد می‌آورد، گسترش می‌دهد. من استدلال می کنم که تصور بنیامین از زمان سکولار به گونه ای است که زمان می تواند به صورت هژمونیک عمل کند، اما تجربه معینی از مرگ در این عملیات کارکردی مخرب دارد. من بررسی می‌کنم که چگونه تجربه مرگ در مفهوم بنیامین از تاریخ طبیعی، سیاست‌هایی را که به این زمان سکولار متکی است (همانطور که اسد اشاره کرد) را قطع می‌کند، و این ممکن است نشان‌دهنده نیروی اسکیزیس در عاملیت اعمال (تجربه موقتی توسط) باشد. موضوع مدرن بنابراین، بحث بنیامین از زمان سکولار و مرگ، بینشی از نحوه عمل میانجیگری در مرگ به عنوان نیرویی برهم زننده در سازمان هژمونیک سوبژکتیویته مدرن برای فوکو ارائه می دهد.
فلسفه در دوران آشفته: کانگیلم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز، دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Elisabeth Roudinesco
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Columbia University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از نظر الیزابت رودینسکو، مورخ روانکاوی و یکی از روشنفکران برجسته فرانسوی، کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا نماینده «نسل بزرگ» فیلسوفان فرانسوی هستند که کارهای قابل توجهی انجام دادند و زندگی باورنکردنی داشتند. این متفکران آشفته و مبتکر جنگ جهانی دوم و انقلاب فرهنگی و سیاسی دهه 1960 را تحمل کردند و افق فرهنگی آنها تحت سلطه مارکسیسم و ​​روانکاوی بود، اگرچه آنها به هیچ وجه پیرو آموزه های مارکس و فروید نبودند. رودینسکو بسیاری از این روشنفکران را شخصاً می‌شناخت و از طریق تجربه‌های زیسته و یادآوری خاطرات، شرحی از اندیشه‌های آنها را می‌بافد. به عنوان مثال، کانگویلهم، فیلسوف برجسته علم بود که تأثیر زیادی بر کاوش فوکو در زمینه سلامت عقل و جنون داشت. آلتوسر در یک درام شخصی بدنام زندگی کرد. و در نمایش زندگی فروید برای پرده، سارتر اساساً رویکرد فلسفی خود را به روانکاوی تغییر داد. رودینسکو دفاعی پرشور از کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا در برابر «فیلسوفان جدید» اواخر دهه 1970 به راه می اندازد. دهه 1980، که کار - و گاهی اوقات زندگی خصوصی - این نسل بزرگ را محکوم کردند. رودینسکو تلاش‌ها برای از بین بردن آنها و همچنین سنت مارکسیستی و چپ به طور کلی با قلم مو کمونیسم به سبک شوروی را رد می‌کند. در نظریه فرویدی و فلسفه تعهد رادیکال، او سنگری در برابر نوعی روانشناسی دستکاری، تجویز قرص و عادی سازی می بیند که هدف آن تبدیل افراد به مصرف کنندگان بی فکر است. «فلسفه در زمان آشفته»، شدید، هوشمندانه و متقاعدکننده، با پویایی تفکر فرانسوی در قرن بیستم تسخیر شده است. (جلد 46، شماره 9)
ضد اومانیسم روشنگری: تاریخ انتقادی اندیشه میشل فوکو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bregham Dalgliesh
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه ادعا می کنم که میشل فوکو یک فیلسوف طرفدار روشنگری است. من استدلال می‌کنم که تاریخ انتقادی اندیشه او حالتی از خودمختاری در اندیشه و عمل را پرورش می‌دهد که نشان‌دهنده یک مفهوم کانتی از بلوغ است. بعلاوه، من ادعا می‌کنم که چون او مسیر نیچه‌ای را به سوی روشنگری دنبال می‌کند، شرح آزادی فوکو از نقد او از اینکه ما هستیم ناشی می‌شود، که شامل رد محدودیت‌های تجربی اومانیسم است. در عین حال، و شاید مهم‌تر از همه، من همچنین پیشنهاد می‌کنم که فوکو یک مفهوم پساانسان‌گرایانه از تناهی و هستی را بیان می‌کند. برای شروع، من نشان می‌دهم که در مسیر انسان‌گرایی به سوی رشد، که توسط روسو، کانت و هگل پایه‌گذاری شده و در حال حاضر توسط رالز و تیلور حمایت می‌شود، فلسفه‌ای از سوژه خودمختار که خواهان خودشکوفایی از طریق بازشناسی است، مقدم بر نقد معرفت‌شناختی و سیاسی است. محورهای تجربی عینی، هنجاری و ذهنی اومانیسم را ایجاد می کند. بر اساس نقدهای باستان‌شناختی، تبارشناسی فوکو، و وقتی با هم کار می‌کنند، نقدهای تاریخی انتقادی از این شرایط امکان استقلال و بازشناسی، معتقدم که اومانیسم نمی‌تواند به ما بیاموزد چگونه آزادانه بیندیشیم یا عمل کنیم. -و اینکه شناخت اومانیسم از جهان و عدالت آن در سیاست مستلزم طرد محدود افراد متفاوت و تسلیم ذهنیت افراد عادی است. در پاسخ به ناپختگی که در قلب اومانیسم قرار دارد، نشان می‌دهم که فوکو باستان‌شناسی، تبارشناسی و تاریخ انتقادی را به کار می‌گیرد تا بدیل‌های پساانسان‌گرایانه و روشن‌گرانه خود را از جمله ساوویر، پووآر و اخلاق اخلاقی کشف کند. پس از اینکه او توضیحی از علت و معلول در علوم انسانی را از ساویار به روابط بین ساوآر و پووآر منتقل کرد، توضیح می‌دهم که چگونه فوکو اولاً نحوه اعمال پووآر توسط مکانیسم‌های تولیدی را بازبینی می‌کند که بدن را نظم می‌دهد و شهروند را تنظیم می‌کند، و ثانیاً ماهیت pouvoir که او آن را حکومتی بودن یا عمل شخص نسبت به اعمال دیگران توصیف می کند. او سپس آزادی را به عنوان نقطه مقابل pouvoir/savoir پس می‌زند، و من نشان می‌دهم که چگونه تاریخ انتقادی نشان می‌دهد که قبل از اینکه رابطه هرمنوتیکی با خود ولوچ در مرکز درک اومانیسم از هویت اخلاقی باشد، ذهنیت اخلاقی در دوران باستان شکل گرفته است. از طریق آزادی زاهدانه و آگونیستی که مبتنی بر رابطه عملی با خود است. فوکو از این به‌عنوان طرحی برای زمان حال استفاده می‌کند، که در آن یک وضعیت اخلاقی-سیاسی خودمختاری در اندیشه و عمل در برابر محدودیت‌های ما از pouvoir/savoir شکل می‌گیرد. بنابراین من ادعا می کنم که تصویر فوکو به عنوان یک فیلسوف ضد روشنگری، که چیزی جز نقد متعارف و آزادی غیراخلاقی ارائه نمی دهد، نمایانگر دیدگاه کسانی است که ضد اومانیسم برایشان شبیه ضدروشنگری است. این انتقادات با تزی که من در این پایان نامه تأیید می کنم، نادرست نشان داده می شوند، و آن این است که تاریخ انتقادی به منزله نقد، پس از آن یک هستی شناسی، یعنی هستی شناسی انتقادی فوکو، بلوغ ایجاد می کند و تقویتی را تأیید می کند که هم ضد و هم پسا اومانیسم است. .
بلاغت پراگماتیک و هنر فلسفه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Timothy Hildreth Engstrom
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سؤال مطرح شده این است: در پی «تشکیل» ازفلسفه قاره ای (از نیچه و هایدگر تا دریداو فوکو) و "عمل گرایی" انگلیسی-آمریکایی فلسفه (از جیمز و دیویی تا رورتی)، چه نوع ژانری از نوشتن فلسفه است؟ تاریخ گزینشی به روایت می شود اتحاد بین سفسطه و بلاغت سنتی را نشان می دهد (از گورجیاس و پروتاگوراس تا سیسرو و کوئینتیلیان)؛ بین بلاغت و پراگماتیسم کلاسیک آمریکایی (پیرس، جیمز و دیویی)؛ بین پراگماتیسم معاصر (رورتی) و فلسفه قاره ای معاصر (دریدا); و بین نقد ادبی معاصر (ماهی) و «پست مدرن» زیبایی شناسی پیشنهاد شده است که این اتحادها یک منسجم را تشکیل دهند روایتی که نمونه ای از نزدیک شدن به یکدیگر است زیبایی شناسی گفتارها و متون خود فلسفه. این است استدلال کرد که پیامد این تغییر، از خواندن فلسفه است به عنوان پایه ای برای تحقیقات دیگر موسسات فرهنگ به خواندن آن را به عنوان بلاغت، این است که ژانر فلسفه را به عنوان یک هنر، به عنوان مجموعه ای از متن هایی که به کثرت گفتمان های نسبیتی کمک می کند که ما برای اهداف حیاتی خاص می سازیم: ساخته شده نه به عنوان آینه حقیقت، بلکه به عنوان اجتماعی مفید و متقاعد کننده درام ها
قدرت، سوبژکتیویته و آزادی در زمینه فرانسوی: سارتر و فوکو در مورد مسئله «پسا مدرن» نمایندگی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Matthew Eshleman
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه سیر تحول دیدگاه‌های فرانسوی درباره ذهنیت را از طریق سه جفت متفکر متضاد دنبال می‌کند: مونتنی و دکارت، روسو و هلوتیوس، و سارتر و فوکو. اهداف آن دوگانه است، یکی تاریخی و دیگری نظری. هدف اول ارائه گزارشی ظریف‌تر از دیدگاه‌های «مدرن» از ذهنیت نسبت به آنچه توسط حساب‌های استاندارد ارائه شده است. من استدلال می کنم که در حالی که دکارت نقش مهمی در این تاریخ ایفا می کند، نقش دکارت تا حدی اشتباه درک شده است. صحبت درباره «موضوع مدرن» به صورت مفرد منطقی نیست، و شکاف بین «فلسفه مدرن» و آنچه پس از آن می آید اغلب اغراق شده است. ارزیابی کافی از تاریخ سوبژکتیویته نه تنها نیازمند بررسی تأثیراتی است که دیدگاه دکارت را شکل می‌دهد، بلکه به بررسی تحولات بعدی نیز می‌پردازد. برای این منظور، من استدلال می‌کنم که شک‌گرایی باستانی نقش دوگانه مهمی در تاریخ سوبژکتیویته ایفا می‌کند: این شک نه تنها معرفت‌شناسی مدرن و سوژه‌محور و دوشاخه شدن آن را در دو مکتب مسلط تشکیل‌دهنده آن - تجربه‌گرایی و عقل‌گرایی، آغاز می‌کند، بلکه منجر می‌شود. به نازک شدن ماهیت انسان که در نقدهای ضدانسان گرای معاصر از این موضوع به اوج خود می رسد که طبق گزارش ها باعث نابودی آن می شود. با فرسایش جنبه‌های ثابت واقعیت انسانی، سوژه‌ها به تدریج انعطاف‌پذیرتر می‌شوند و از این رو، به‌طور فزاینده‌ای در برابر قدرت‌هایی آسیب‌پذیر می‌شوند که بر آن‌ها تأثیر می‌گذارند یا به‌طور دیگری تأثیر می‌گذارند. وقتی از منظر فرسایش شکاکانه موضوع بررسی شود، رد واجد شرایط سارتر از ماهیت انسانی، روندی را که در دوران «روشنگری» به خوبی در جریان بود را رادیکال کرد و آخرین گام منطقی را در مسیر تز «مرگ انسان» فوکو ارائه کرد. بنابراین، به جای اینکه تاریخ سوبژکتیویته را به عنوان مجموعه ای از گسست های معرفت شناختی در نظر بگیرم که، برای مثال، سارتر را آخرین چهره ای می داند که در آن سوی شکاف رادیکال از «پسامدرنیته» ایستاده است، استدلال می کنم که انکار ماهیت انسانی توسط سارتر باید به عنوان آخرین گام منطقی در یک روند تدریجی که در اعلامیه فوکو در مورد مرگ «انسان» به اوج خود می رسد. دوم، اگرچه سوبژکتیویته حوزه کلی تحقیق را تامین می‌کند، اما علاقه من بر این است که چگونه دیدگاه‌های سوبژکتیویته در چارچوب تحلیل آزادی و قدرت، و چگونه این شکل‌گیری سه‌گانه به یک مشکل معاصر تبدیل می‌شود. همانطور که موضوع فلسفی به طور فزاینده ای انعطاف پذیر می شود، رویکردهای فلسفی رابطه بین قدرت و آزادی تغییر می کند. با این حال، تا زمانی که تغییر ناپذیری به طور کامل در شن و ماسه زمان فرسایش پیدا نکند، مشکل «پسامدرن» عاملیت به وجود نمی آید. با فوکو نه تنها شاهد فرسایش کامل جنبه‌های تغییر ناپذیر واقعیت انسانی هستیم، بلکه با توجه به ذهنیت، قدرت صرفاً سرکوب‌کننده نیست، بلکه مولد نیز هست. در حالی که این بینش ها برای درک شکل گیری موضوع و اشکال مختلف ظلم بسیار مهم هستند، به مشکل نیز منجر می شود. «اگر قدرت باعث ایجاد ذهنیت می‌شود، به عبارت دیگر، اگر قدرت هویت شخصی، میل، الگوهای رفتاری عادت‌یافته و شرایط نحوه صحبت و تفسیر افراد از جهان را ایجاد می‌کند، و نه تنها به گونه‌ای که هر فضای خارج از قدرت را نفی کند، بلکه به گونه‌ای که سوژه‌ها تا حد زیادی نسبت به تأثیرات آن نابینا باشند، سپس قدرت راه‌هایی را تعیین می‌کند که در آن افراد جهان را در امکانات عملی تراشیده‌اند. اما اگر انتخاب‌ها همیشه تابعی از قدرت پیشین هستند، و اگر نمی‌توان تأثیرات قدرت را با مشاهده مستقیم خود مشخص کرد، پس آزادی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ من استدلال می‌کنم که حتی اولین بیان‌های سارتر از سوبژکتیویته تشخیص می‌دهند که سوژه کاملاً خودساخته نیست، بلکه همیشه توسط نیروهای اجتماعی از قبل عبور کرده و مشروط شده است. با خواندن سارتر و فوکو در کنار و علیه یکدیگر، و با استناد به پیشینه تاریخی آنها، به دیدگاهی قابل قبول از سوبژکتیویته و امکان مقاومت هدایت‌شده توسط عامل، بدون قربانی کردن نقدهای اومانیسم ارائه شده توسط فیلسوفان معاصر فرانسوی، می‌رسم.
قدرت رستاخیز: مقاومت مسیحیان اولیه از طریق ظهور قدرت انضباطی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Patrick G. Stefan
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه تحلیلی است از گسترش مسیحیت در سه قرن اول و فعال سازی و توسعه متناسب آنچه میشل فوکو مکانیسم های انضباطی قدرت می نامد. این کتاب قصد دارد دو سؤال را بررسی کند، اول اینکه شرایط نظری که منجر به گسترش سریع مسیحیت شد چه بود؟ و دوم، پیش‌آگهی‌های تاریخی سازوکارهای قدرت انضباطی چه بوده است؟ سپس به دنبال کنار هم گذاشتن این دو سؤال است تا پیشنهاد کند که مسیحیت اولیه در سبقت گرفتن از دولت امپراتوری روم موفق بود، زیرا مکانیسم‌های انضباطی زیربنایی قدرت را در جهانی تحت کنترل و کنترل قدرت مستقل فعال کرد. از طریق این فعال سازی، فضایی ایجاد کرد که در آن سوژه مسیحی می توانست شکل بگیرد و زندگی خارج از قدرت حاکمه سزار را تصور کند. برای نشان دادن این پایان نامه، این پایان نامه با این ادعا آغاز می شود که ایده رستاخیز ذاتاً ماهیت خرابکارانه دارد و نقش مهمی، اگر نگوییم اولیه، در شکل گیری هویت اولیه مسیحیت ایفا کرده است. به دنبال این ادعا، از طریق فصول متناسبی توسعه می یابد که نشان می دهد چگونه ایده رستاخیز در اشکال مختلف مادی و متنی مصداق پیدا کرد و چگونه این نمونه سازی مکانیسم های انضباطی قدرت را فعال کرد. یعنی به طور خاص به شکل‌گیری تقویم مسیحی، اقتباس از معماری مسیحی، رشد الهیات روح و ماهیت عیسی پس از قیام، و ساخت شهید مسیحی می‌پردازد. مجموعه ای از فصول ماهوی تاریخی، بر حسب ضرورت، با هم کار می کنند. من پیشنهاد می‌کنم که آنها از طریق رابطه‌شان ادغام مکانیسم‌های قدرت انضباطی را در سطح خرد روابط نیرو نشان دهند، که در نتیجه سیستمی را تشکیل می‌دهد که در برابر قدرت حاکمیت روم مقاوم است. در سراسر این پایان نامه، هر نقطه از شواهد تاریخی به مکانیسم های قدرت انضباطی فوکو مرتبط است، هم این ادغام را نشان می دهد و هم تاریخ طولانی پشت این تکنیک های قدرت را مستند می کند. علاوه بر این، نشان می‌دهم که هر مکانیزم در ارتباط با ایده رستاخیز پدید می‌آید. این ارتباط، بین سازوکارهای قدرت و ایده رستاخیز، شالوده نظری لازم را برای این ادعا فراهم می کند که رستاخیز عیسی یک ایده خرابکارانه است. به طور خلاصه، این پایان نامه نشان می دهد که همبستگی با ظهور جنبش مسیحی، فعال کردن تکنیک های انضباطی قدرت بود که در تضاد با قدرت حاکمیتی روم قرار داشت. سپس پیشنهاد می‌کند که این همبستگی به توضیح گسترش اولیه مسیحیت کمک می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 191