00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000Per00تنزيه النبي در الميزان و مفاتيح الغيب‫قم ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي ‫عصمت پيامبران از اصول اعتقادي مهمي است که چگونگي آن، مورد اختلاف عده‌اي از انديشمندان شيعه و اهل سنت مي‌باشد. اين تحقيق بر آن است تا اين اختلاف را از ديدگاه دو مفسر بزرگ شيعه و سني، و بر اساس آثار تفسيري آن دو، مورد بررسي قرار دهد. عصمت داراي ابعادي مانند مصونيت در تلقي، حفظ و تليغ وحي، مصونيت از گناه و مصونيت از خطا در امور فردي و اجتماعي مي‌باشد. علامه طباطبايي، عصمت را به نيرويي تعبير مي‌کند که انسان را از گناه و خطا بازمي‌دارد؛ و فخر رازي، عصمت را طاعت بر قدرت و عدم طاعت بر معصيت مي‌داند. در موضوع تلقي وحي، علامه طباطبايي به عصمت در تمام مراحل قايل بوده، ولي فخر رازي معتقد است که ملائکه در مراحل مختلف با پيامبر همراه بودند تا وحي از دستبرد تغييرات و ايادي شيطان در امان بماند. همچنين در موضوع حفظ و تبليغ و بيان وحي، بين آن دو هيچ اختلاف اساسي ديده نمي‌شود. درباره عصمت از گناه، فخر رازي عصمت را فقط مربوط به بعد از نبوت مي‌داند، و معتقد است که دوران قبل از نبوت مشمول آن نيست. يکي ديگر از اختلافات جدي علامه و فخر رازي، مسأله مصونيت پيامبران از خطا و نسيان است؛ فخر رازي عدم مصونيت پيامبران از خطا و نسيان را منافي عصمت نمي‌داند؛ اما علامه طباطبايي عقيده دارد که عنصر عصمت در کل زندگي پيامبر جاري است. عوامل وجود عصمت در انبيا از ديدگاه علامه عبارت است از تسديد الهي و پيروي دروني ناشي از علم و شهود؛ فخر رازي نيز موهبت الهي و علم را عامل عصمت برمي‌شمارد. پيرامون عصمت انبيا و خصوصاً پيامبر اسلام، شبهاتي مطرح گرديده است، که از جمله مي‌توان به سابقه کفر پيامبر اسلام(، افسانه غرانيق، شرک، فراموشي، پيروي از هواپرستان، ترس پيامبر از مردم، و سرزنش خداوند اشاره کرد. پاسخ‌هاي علامه و فخر رازي به اين شبهات، غالباً در يک وادي علمي و هماهنگ باهم مي‌باشد. میرقائم , عباس ‫ Author Thesis local