جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی
نویسنده:
حسین قربان‌پورآرانی , ناهید حیدری رامشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک‌شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن‌جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف‌ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می‌کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت‌شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می‌کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه‌پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره‌ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت‌مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این‌گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می‌کوشد با بهره‌گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت‌آور را باورپذیر و حقیقت‌مانند جلوه ‌دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی‌های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می‌گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می‌گردد؛ اما نه استعاره‌های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره‌های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
صفحات :
از صفحه 157 تا 180
کارکرد استعاره در بیان تجارب عرفانی روزبهان بقلی در عبهر العاشقین
نویسنده:
محمود فتوحی رودمعجتی ، هما رحمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کاربرد استعار­ه­ های مفهومی در هر متن، نشان از بینش گوینده و تجربه زیستی او دارد. تجارب عرفانی که بخشی از تجارب زیستی عارف در برخورد با امور غیبی به شمار می­ رود، برای بیان مفاهیم خود به زبان رمزی و استعاری تمسک می­جوید. روزبهان بقلی، مشهور به شیخ شطاح، آثار خود را محملی برای بیان استعاری مشاهدات و مکاشفات عرفانی خود قرار داده است. ازاین‌رو، این پژوهش بر آن است از میان آثار متعدد روزبهان، عبهرالعاشقین را که آیینه تمام­ نمای طریقت اوست براساس استعاره مفهومی مورد بررسی قرار دهد تا از این رهگذر به نگاشت و طرح‌واره مفهومی و استعاره ­های بنیادین اندیشه او دست یابد و علل آن را در حدّ توان بررسی نماید. حاصل تحقیق، نشان از آن دارد که مفهوم تجلی اصلی­ ترین درون­مایه­ عبهرالعاشقین به‌شمار می­ رود که در قالب استعاره­ های بنیادین کشف و التباس نمود پیدا کرده است. این استعاره­ ها اگرچه ابداعی نیستند، اما در شکل­ گیری نگاشت مفهومی روزبهان که «جهان، لباسی است بر قامت عروس حقیقت» نقش بسزایی دارند. این طرح­واره مفهومی که برگرفته از طریقه جمال­پرستی روزبهان (استعاره عروس) و مفاهیم و اصطلاحات رمزی رایج در میان اهل تصوف (لباس) می­باشد، به سبک روزبهان اصالتی خاص بخشیده و آثار او را از سایر عرفا متمایز کرده است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 164
بررسی تطبیقی منازلِ سلوک عرفانی در تصوّف اسلامی و عرفان یهود (مرکاوا و قبّالا)
نویسنده:
محمدرضا عابدی؛ حسین شهبازی؛ احمد فرشبافیان نیازمند؛ محمد مهدی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سلوک عرفانی، سیری انفسی و درونی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقیت محض است. در مکاتب عرفانی این سیر در قالبِ مراحل و مقاماتی تبیین می‌شود. در این پژوهش، منازل سلوک در عرفان یهود و متصوفه اسلامی به‌صورت تطبیقی بررسی می‌شود تا به این پرسش بنیادی پاسخ داده شود که «جنبه‌های همسان و وجوه ناهمسان ساختارِ منازل سلوک در تصوف اسلامی و عرفان یهود کدام‌اند». روش کار مبتنی بر شیوۀ تطبیقی رنه ولک (مکتب آمریکایی) با تأکید بر وجوه اشتراک و اختلاف ساختاری و کلی است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند میان منازل سلوک در عرفان یهود و متصوفه سه وجه مشترک اساسی وجود دارد. تشابه تعداد مقاماتِ سلوک، نخستین وجه مشترک است. کارکرد نمادین سمبول‌واره‌های این مقامات مخصوصاً سمبول «قصر عرش» - یعنی آخرین منزل سلوک در قبّالا و صوفیه - نیز از موارد مشترک به دست آمد. همچنین در هر دو آیین، سالک با دوری از آلایش‌های نفسانی، مراحلی را طی می‌کند تا در فقر و فنای تصوف و ارابوت قبالا و مرکاوا به اتحاد الاهی یا همان دِوِکوت برسد. عمده‌ترین تفاوت، تجسم خداوند در آخرین مرحلۀ سلوک عرفان یهود، در قالب پیکرۀ انسانی است؛ حال آنکه در تصوف تجسم ذات باری‌تعالی به این شکل مطرح نیست.
صفحات :
از صفحه 49 تا 66
سیمای عرفانی اسکندر در «آئینۀ اسکندری» امیرخسرو دهلوی
نویسنده:
سوسن یزدانی ، محمد مهدی ناصح
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
چکیده :
داستان اسکندر مقدونی و جهانگشایی او در تاریخ و سپس دگرگونی این چهرۀ خون‌خوار به چهره‌ای آرمانی، از دیرباز نظر منتقدین زیادی را به خود جلب کرده است. نظامی از این داستان برای بیان اندیشه‌های حکمت‌آمیز خویش بهره برده است. امیرخسرو دهلوی به عنوان نخستین نظیره‌پرداز از خمسه نظامی، داستان اسکندر را در آئینه اسکندری به نظم کشید. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی جنبه‌های عرفانی داستان اسکندر را با توجه به دو چهرگی این شخصیت در تاریخ و افسانه مورد بررسی قرار داده است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی بخش‌هایی از داستان را -که ظرفیت معنایی بیشتری برای پروراندن معانی عرفانی داشته است - با تفصیل بیشتری سروده است. چنانکه چهرۀ منفی و جنگ‌طلب اسکندر در ابتدای داستان، نماد انسان مادّی است و جنگ او با خاقان مبارزۀ او با نفس است. اسکندر با گذر از منازل، به یاری سروش و خضر و الیاس -که نماد پیر راه شناس هستند به دریای معرفت می‌رسد. سفر اسکندر در خشکی و دریا -که از منطق‌الطیر عطار تأثیر پذیرفته است- هفت مرحلۀ سلوک را نشان می‌دهد. اسکندر با گذر از وادی طلب و عشق در خشکی، در سفر دریایی استغنا و معرفت را پشت سرمی‌گذارد و به وادی حیرت می‌رسد و در نهایت با هدایت سروش به ژرف‌نگری در وجود متعالی خویش، به مرحله فنا هدایت می‌شود.
صفحات :
از صفحه 181 تا 203
تحلیل الگوهای فکری مولوی در نمادپردازی‌های حیوانی
نویسنده:
علی صفایی ، رقیه آلیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
نماد گونه‌ای از بیان است که بدون داشتن قرینه‌ای، علاوه بر مفهومی ظاهری، طیف معنایی گسترده‌ای را به خواننده القا می‌کند و بیان‌کننده تجربه‌ای غیرمحسوس با قابلیت چندمعنایی و عدم قطیعت مدلول‌ها است؛ ازاین‌رو نماد، مصادیق متعددی پیدا می‌کند و یگانه راه درک معنی آن، تأویل و تفسیر است. بر این پایه برای رسیدن به معنای نماد، باید از روساخت به ژرف‌ساخت، با در نظر گرفتن ساختار و بافت متن گذر کرد. مولانا هم شاعری عارف و معناگراست که از نماد برای پرداخت الگوهای فکری خود بهره گرفته است. توجه فوق‌العاده او به محیط طبیعی و ظرایف و دقایق آن، بستری برای پردازش مفاهیم ذهنی او شده است. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی، مضامین اندیشگانی مولانا از جمله اندیشه بازگشت، خاموشی، سَهَر، سفر، قبض و بسط، عشق و ... را مورد تحلیل و تبیین قرار می‌دهد و نگارندگان با کشف نشانه‌های موجود در متن، کوشیده‌اند به لایه‌های متنوع و متضاد فکری مولانا دست یابند تا از این طریق، بتوان به شناخت کامل‌تر شخصیت و عرفان مولوی نزدیک شد. در این پژوهش، نمادهای برجسته الگوهای حیوانی بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 188
مطالعۀ تطبیقی معراج‌نامۀ علاءالدوله سمنانی و مصیبت‌نامۀ عطار نیشابوری
نویسنده:
زرین تاج واردی , حسین طاهری
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
چکیده :
معارج باطنی، یا سفرهای انفسی یکی از موارد معرفت ­شناختی عرفان اسلامی است؛ مطابق با امر عروج، نفس سالک در سیر تکامل تطورش در مراتب دل، سرّ، روح و خفی از قابلیتی برخوردار می‌شود که سالک را قادر می ­کند مظاهر و تکثّرات بیرونی را در درون تجربه ­کند و هریک را بر باطن خویش عرضه­ کند؛ آنچه از سیر و سفر در این سیاحت باطنی برسالک پدیدار می­ شود، بخشی از علم وی نسبت به حقیقت اعیان است؛ معراج علاء الدوله سمنانی چه از نظر محتوا و چه از لحاظ گفتگوپردازی و رجوع شخصیت داستان به مظاهر سفلی و علوی، شباهت­ های بسیاری با منظومۀ مصیبت ­نامۀ عطار دارد؛ بی ­شک مؤلف به دلیل شناخت و مطالعۀ آثار عطار در نوشتن این معراجیه به مصیبت ­نامۀ وی نظر داشته­ است، در مقاله ضمن تطبیق این دو اثر، به معرفی وجوه اختلاف و اشتراک و نیز تأکید بر اهمیت موضوع سفرهای درونی یا تجربۀ شخصی سالک از درکِ بی­ واسطۀ اعیان پرداخته می­ شود. نگارنده با روش تطبیقی مرحله به مرحلۀ عروج قهرمانان داستان، نحوۀ مکالمه و محتوای گفت­گوی ایشان با مظاهر هستی و ذکر نمونه تفاوت­ها، وجوه اشتراک محتوایی این دو اثر را بازنمایی کرده است.
صفحات :
از صفحه 179 تا 202
  • تعداد رکورد ها : 6