جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
راویان واقفی مذهب در کتب اربعه و اعتبار روایات آن‌ها
نویسنده:
مهری نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله در مورد فرقه واقفه و اعتبار روایات ایشان در کتب اربعه می باشد.این فرقه پس از شهادت امام موسی کاظم (ع)تشکیل گردید.آنها بر امام هفتم توقف کرده و ادعا نمودندامام کاظم (ع)همان مهدی موعود است که در لسان روایات از وی سخن گفته شده وبه زودی رجعت خواهد نمود. ایشان معتقد بودند غیبت امام هفتم(ع) از امت مانند غیبت حضرت موسی (ع) از قومش می‌باشد.لذاعدم انتقال امامت از ایشان به فرزندانش لازم میباشد.با آنکه این فرقه در طول قرون متمادیاز بین رفت واثری از آنها تا عصر حاضر باقی نماند، اما وجودروایات بسیاری از ایشان در کتب معتبر شیعهبه خصوص کتب اربعه رجالی نویسنده را بر آن داشت تا در مورد این فرقه و تأثیر روایات ایشان در حدیث شیعه تحقیقی را انجام دهد. این رساله به دو بخش اصلی تقسیم می شود.در بخش اول به بیان مسائل تاریخی پیرامون فرقه واقفه پرداخته و در بخش دوم رجال واقفه را از وجوه مختلف مورد بررسی قرار می دهد.
معرفی و شناخت محدثات شیعی در قرن اول هجری (با توجه به نقل آثار ایشان در منابع شیعی)
نویسنده:
فرناز منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در کتب رجال و تراجم معمولا پس از ذکر نام و معرفی مردانی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) به نقل روایت پرداخته اند، از بانوانی نام برده شده است، که به نقل احادیثی از معصومین (علیهم السلام) پرداخته اند و در بعضی از مواقع ایشان را در زمره اصحاب معصومین (علیهم السلام) معرفی نموده اند. در کتب رجالی فریقین در میان هر طبقه از روات به نام و شرح حال تعدادی از این بانوان بر می خوریم، که منسوب به حب اهل بیت (علیهم السلام) می باشند. رساله حاضر به بررسی شرح حال تعدادی از این بانوان که در قرن اول زیسته و از دوستداران اهل بیت علیهم السلام بوده اند، پرداخته و با تقسیم بندی این افراد بنا بر اینکه از کدام معصوم به نقل روایت پرداخته اند، روش متفاوتی برای معرفی آنها در پیش گرفته است، که منجر به شناخت بیشتری در مورد این افراد می شود. در ضمنِ نقل شرح حال این بانوان، که بسته به میزان اطلاعات در منابع موجود کم و زیاد می شود، فضایل این بانوان نیز نقل می شود تا به جهات امتیاز و برتری آنها نسبت به دیگر محدثات مسلمین اشاره شده و فعالیتهای ایشان در زمینه خدمتگذاری به اهل بیت (علیهم السلام) (حجت های زمانشان)، و دفاع از حقوق ایشان هم اشاره شود. همچنین تحت عنوان «احادیث» به بررسی کمی روایات فرد پرداخته می شود، در ضمن اینکه اطلاعاتی از قبیل کسانی که او از ایشان روایت نقل نموده، کسانی که از او روایت نقل نموده اند و موضوعات احادیث فرد به همراه ذکر نمونه ای از احادیث راوی، در اختیار خواننده قرار داده می شود.سعی شده است که در این رساله در عین معرفی، ذکر شرح حال محدثات شیعه در قرن اول هجری، ذکر موضوعات احادیث آنها و نمونه ای از آن احادیث، به شرح فضایل این بانوان عالی قدر نیز پرداخته شود، تا رساله حاضر علاوه بر فایده تاریخی، متضمن نکاتی اخلاقی و کابردی نیز باشد و بانوی فرهیخته امروز با مطالعه این شرح حالها به نکاتی مثبت در مورد اصول خدمتگذاری به امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه ) پی برده، با روش دینداری فعال، که مورد تائید معصومین علیهم السلام بوده است، نیز آشنا شود. به این ترتیب در رساله حاضر تعداد 49 نفر از بانوان فعال در عرصه نقل حدیث شناسائی شده و مورد بحث قرار گرفته اند.
جواز فهم و تفسیر غیرمعصومین از قرآن کریم در آینه قرآن و روایات شیعه
نویسنده:
محدثه مقیمی نژاد داورانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم قرآن کریم از مسائلی است که همواره مورد توجه جامعه مسلمانان بوده است. درباره میزان اعتبار فهم افراد مختلف از قرآن کریم نظرات گوناگونی وجود دارد. در بین شیعیان، گروهی از اخباریون عقیده داشته‌اند که تنها فهم معصومین (ع) از قرآن کریم معتبر است. گروهی از آنان این اختصاص را در مورد فهم ظواهر و گروهی در مورد تفسیر مشکلات قرآن مطرح کرده‌اند. در مقابل، اصولیون معتقد به اعتبار فهم غیر معصومین از قرآن کریم بوده‌اند. قائلین به تفسیر اجتهادی نیز معتقد بوده‌اند برای غیرمعصومین جایز است فراتر از فهم ظواهر ساده آیات، در صورت احراز شایستگی‌های لازم به تفسیر قرآن کریم بپردازند. در مورد فهم معانی باطنی قرآن کریم نیز، برخی قائل به اختصاص فهم این معانی به معصومین(ع) بوده‌اند و برخی قائل به این اختصاص نبوده اند. هر گروهی برای اثبات عقیده خود، به آیات و روایات متعدّدی استناد کرده‌اند. برخی از اخباریون، با توجه به روایات، آیاتی از قرآن کریم را دالّ بر عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم دانسته اند. اما این آیات دلالتی بر مقصود آنان ندارند. به عنوان مثال، شیخ حر عاملی، آیه 49 سوره عنکبوت، آیه 32 سوره فاطر، آیه 43 سوره رعد، آیه 7 آل عمران، و آیه 7 انبیاء را دالّ بر این مقصود می داند. همچنین به آیات دیگری نیز مستقل از روایات، استناد کرده است، اما این آیات دلالتی بر مقصود وی ندارند. وی به آیات 65 و 80 نساء، که دلالت بر لزوم اطاعت از پیامبر و حکم قرار دادن ایشان در اختلافات می کنند، آیات 59 و 61 نساء،که دلالت بر لزوم رجوع به خدا و پیامبر (ص) دارند، آیات 151 بقره، و 164 آل عمران که دلالت بر لزوم تعلیم پیامبر از قرآن دارند، آیات 36 اسراء و 66 یونس و برخی دیگر از آیاتی که دلالت بر نهی از پیروی از گمان و قول بدون علممی کنند، استناد کرده است. اخباریون و به ویژه شیخ حر عاملی، در این راستا به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایات نهی از تفسیر به رأی و روایاتی که معصومین (ع) را مخاطبین واقعی قرآن دانسته اند. برخی از روایاتی که شیخ حر عاملی برای اثبات عدم حجّیت فهم غیر معصومین از ظواهر قرآن کریم بدان ها استناد می کند، دلالت بر این دارند که فهم قرآن به طور کلّی مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این می کنند که فهم باطن قرآن مختصّ به معصومین (ع) است، برخی دلالت بر این دارند که تفسیر قرآن مختصّ به معصومین (ع) است. قائلین به اعتبار فهم غیرمعصومین از قرآن کریم نیز به آیاتی استناد کرده اند. از جملهآیاتی که امر به تدبّر و تعقّل در قرآن کریم می نمایند، آیات تحدّی، آیات مربوط به خطاب های قرآن، آیات مربوط به هم زبانی قرآن با قوم پیامبر، آیات دالّ بر آسان بودن قرآن برای پندگیری، آیه ای که قرآن را مرجع فصل خصومت می شمرد و آیات بیانگر صفات هدایتگرانه قرآن. این آیاتدلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از نصوص و ظواهر بسیط قرآن کریم می کنند گر چه فهم بخش های نیازمند به تفسیر از این آیات به دست نمی آید. اما آیاتی که قرآن کریم را با صفات نور، مبین و صفات مشابه توصیف می کنند، فراتر از آن، دلالت بر جواز تفسیر قرآن به قرآن توسط غیرمعصومین می کنند.همچنین آنان به روایاتی نیز استناد کرده اند. از جمله روایاتی که دلالت بر لزوم تدبّر در قرآن کریم می کنند، روایاتی که دلالت بر لزوم تمسّک به قرآن کریم می کنند، روایت دالّ بر این که شرط نافذ بودن شروط، عدم مخالفت آن با قرآن کریم است، روایتی دالّ بر قابل فهم بودن آیات توحیدی، روایات دالّ برحکمیت قرآن، روایاتی که در آنها معصومین (ع) برای توبیخ افراد به آیات قرآن استناد کرده اند. این روایات، دلالت بر حجّیت فهم غیرمعصومین از قرآن کریم در سطح نصوص و ظواهر بسیط آندارند. اما دلالتی بر جواز تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر ندارند. اما روایات دیگر مورد استناد آنها یعنی روایات دالّ بر آموزش چگونگی فهم قرآن و استنباط احکام به اصحاب، روایتی که از امکان تشخیص بهترین وجه معنای قرآن برای غیرمعصومین سخن می گوید، روایتی که از ناطق بودن و شاهد بودن قسمتی از قرآن نسبت به قسمتهای دیگر، سخن می گوید، دلالت بر جواز تفسیر غیر معصومین از قرآن کریم می نمایند. همچنین روایاتی که با بیان صفاتی چون عمیق بودن باطن قرآن کریم و ناتمامی عجایب آن، افراد را به تمسّک به قرآن کریم فرا می خوانند، و روایت دالّ بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین، دلالت بر امکان و حجّیت فهم غیرمعصومین از معانی باطنی قرآن کریم می کنند، یا احتمال دلالت داشتن آنها بر این معنا می رود. در مورد دلالت روایاتی که فهم قرآن را مختصّ به معصومین (ع) می دانند باید اذعان داشت دلالت این روایات با توجه به مخالفت صریح با برخی از آیات، یا باید محدود به فهم بواطن به معصومین (ع) شود، یا باید محدود به تفسیر بخش های نیازمند به تفسیر شود، یا باید محدود به اختصاص علم کامل تفسیر قرآن به معصومین (ع) شودو در صورت عدم امکان ، باید به کلی کنار گذاشته شونددر جمع ادلّه جواز و عدم جواز تفسیر برای غیرمعصومین می توان گفت که بر مبنای برخی از روایات، غیرمعصومین در صورتی که شرایط خاصّی داشته باشند، در برخی از فضائلی که به معصومین (ع) نسبت داده می شود، با آنان شریکند و روایاتی که دالّ بر جواز تفسیر غیرمعصومین هستند، قرینه ای هستند که غیر معصومین با داشتن شرایط خاصّی می توانند در این فضیلت که در برخی از روایات خاصّ معصومین (ع) دانسته شده است، با آنان شریک باشند. در جمع روایاتی که دلالت بر اختصاص فهم باطن قرآن کریم به معصومین (ع) می کنند، با روایاتی که دلالت بر امکان فهم باطن قرآن برای غیرمعصومین می نمایند، باید گفت قرآن کریم معانی باطنی متعددی دارد که روایات اختصاص، ناظر به اختصاص فهم مرتبه اعلای باطن قرآن به معصومین (ع) هستند.
ولایت تکوینی حضرت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم‌السلام) در روایات و عرفان اسلامی
نویسنده:
راضیه نیکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه ولایت تکوینی حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در عرفان و روایات مورد بررسی قرار گرفته است. طبق مبانی عرفانی، غیب نهان در ولایت عیان حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهور یافته است. ولایت دارای دو حوزه تکوینی و تشریعی است. ولایت تشریعی ظهور ولایت تکوینی است و نسبت ولایت تکوینی خاندان پیامبر(علیهم السلام) نسبت به سایر انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) نسبت محیط به محاط یا مقوّم به متقوّم می‌باشد. از وجهی دیگر ولایت دارای دو حوزه عامّه و خاصّه است. ولایت عامّه ، تمام اهل ایمان را دربرمی گیرد، اما ولایت خاصّه، ولایت حقیقت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل مطهر اوست که اصالتاً مختص این خاندان پاک می باشد. خاندان پیامبر(علیهم السلام) که صاحب مقام ولایت تکوینی و تشریعی اند، دارای فضائل و کمالاتی بی انتها همچون مظهریّت ذات خدای متعال، احاطه وجودی و معیّت قیومی بر تمام عوالم افضلیت بر ما سوی الله، وساطت فیض الهی، عصمت و طهارت ذاتی و عبودیت مطلقه هستند. از سویی شبهاتی مانند تنافی عصمت ذاتی با اختیار و عدالت بر مسأله ولایت و برآیندهای آن وارد نیست.
بررسی جایگاه و آثار تربیتی صله رحم در قرآن و روایات
نویسنده:
مریم تقی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اصلی در این پژوهش، بررسی جایگاه و آثار تربیتی صله رحم در قرآن و روایات می باشد. از مهم ترین یافته های این تحققیق می توان به موارد ذیل اشاره کرد:صلۀ رحم یکی از پیمان های الهی است که خداوند از انسان گرفته است.صله رحم صرفاً به ارتباط خوشایند با اقوام سببی و نسبی اختصاص ندارد، بلکه ارتباط با اولیای الهی، مؤمنان وهر گروه و یا فردی که به نحوی حق بر گردن فرد مؤمن دارد، مصداق صله رحم است. و همه آنها در ابعاد مختلف زندگی انسان نقش دارند.از یافته های دیگر این تحقیق آن است که در اسلام صله رحم رفتاری اجتماعی دانسته شده که بُعد معنوی و الهی دارد و افراد با خویشان و نزدیکان خود از آن جهت ارتباط برقرار می کنند که خدای متعال برای آنها حق قرار داده است. به صورتی که فردی که قطع رحم می کند از ادای حقوق خویشان و نزدیکان سر باز زده است. در حقیقت پرداختن به صله رحم وظیفه ای دینی و امری واجب است که انگیزۀ انجام آن به دلیل آثار و پیامدهای بسیار زیاد آن بسیار قوی است.در اندیشه اسلامی، حفظ و تعمیق روابط فامیلی و ارتباط صمیمانه و حمایتی خویشاوندان و دوستان، آن قدر اهمیت دارد که پیامبر اسلام (ص) آن را جزء دین می داند و هدف از رسالت خویش را پس از بندگی خداوند و مبارزه با بت پرستی، صله رحم معرفی می کند.از نتایج دیگر این تحقیق آن است که، صلۀ رحم تنهابه کمکها و حمایت های مالی اختصاص ندارد. صلۀ رحم به سبب اختلاف زمان، مکان، افراد، حالات و عادات مختلف فرق می کند. زیرا هر کدام از بستگان و نزدیکان از جهت نیروی کار، توانایی مالی و دیگر جهات با هم متفاوتند. پس قهراً صله رحم نیز متفاوت خواهد بود. صله از نیازمندان آن است که انسان از حیث مادی به وضع اقتصادی آنان و از حیث معنوی به زیارت و صلۀ عاطفی آنها برسد. صله از دوستان و همنشینان، با هدیه و دیدار آنهاست و نوشتن نامه (از محل دور) پایین ترین مراتب آن است. ابتدای صله رحم، به نفع رسانی به آنان و نهایت آن، وجوب انفاق و احسان در گرفتاری می باشد بین این دو مراتب متفاوتی وجود دارد.همچنین، صلۀ رحم از جمله رفتارهای کلیدی در هدایت تربیتی به هدف قرب است که به عنوان عبادت، آن هم از برترین عبادت هاست. صلۀ رحم نقش اساسی در سازگاری انسان و تحکیم پیوندهای خانوادگی و وحدت جامعه دارد و باعث پیشگیری از بسیاری از آسیب ها و مشکلات جامعه صنعتی می شود.این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی نظری و روش اجرای آن توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم از روش کتابخانه ای استفاده شده است؛ در این روش پس از جمع آوری مطالب از طریق فیش برداری از اسناد و مدارک مربوط به موضوع اقدام به طبق بندی آنها نموده و سپس بر اساس سؤالات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی اراده الهی از دیدگاه فلاسفه صدرایی و آیات و روایات و پاسخ به شبهات مرتبط با آن
نویسنده:
معصومه رضوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اراده از مهمترین صفاتی است که چگونگی اتصاف خداوند به آن همواره محل نزاع و اختلاف اندیشمندان مختلف بوده است. ریشۀ این اختلافات و نزاع‌ها به دو مسالۀ اساسی باز می‌گردد؛ یکی اینکه اراده از صفات کمالی است و ذات خداوند متعال به عنوان جامع همۀ کمالات باید واجد چنین صفتی باشد. از سوی دیگر اراده صفتی است که در معنای کلی خود عامل تحقق و صدور افعال است و در انسان همراه با تصور و تصدیق و فعل و انفعالات درونی و با حدوث فعل، در نفس حادث می‌شود. اما چنین اراده‌ای را به ذات خداوند متعال که عاری از هر گونه تغییر و حدوث است، نمی‌توان نسبت داد. بنابراین سوال اساسی این است که چه نوع اراده‌ای برای خداوند متعال قابل تصور است که موجب تغییر و حدوث در ذات خداوند متعال نشود. فلاسفه برای رفع این اشکال اراده را از صفات ذاتی و ازلی خداوند دانسته‌اند و آن را علم خداوند به نظام اصلح و شوق و ابتهاج او تفسیر کرده‌اند که در نتیجه این ارادۀ ازلی، خداوند از ازل مرید بوده و مرادات او نیز ازلی خواهد بود. در مقابل، روایات به شدت ذاتی بودن اراده و وحدت آن با علم را رد کرده‌اند و ارادۀ خداوند را صفتی حادث و همان احداث و ایجاد فعل تفسیر کرده‌اند. بر این اساس این دو دیدگاه کاملا در مقابل یکدیگر قرار دارند.آنچه ما در این پژوهش به آن دست یافتیم این است که ذات خداوند به صفت اراده به عنوان یک صفت کمالی حتما باید متصف باشد. اما این ارادۀ ذاتی، به معنای مرید بودن ازلی خداوند و در نتیجه ازلی بودن مرادات او نخواهد بود. همچنین ارادۀ خداوند به معنای علم او به نظام اصلح و شوق و ابتهاج نیز نخواهد بود. زیرا علم، شوق، ابتهاج و اراده از نظر مفهومی بر یکدیگر قابل تطبیق نیستند و دلایل ملاصدرا و پیروان او نیز برای اثبات وحدت میان این صفات ناکافی است. ارادۀ ازلی خداوند همان اراده داشتن اوست؛ به این معنا که خداوند قدرت و الوهیت و توانایی برای اراده کردن دارد اما این اراده داشتن به معنی اراده کردن نیست که به محض تحقق آن فعل نیز ضروری الصدور باشد. خداوند از ازل اراده دارد اما از ازل اراده نمی‌کند و افعال او ازلی نیست. آنچه که در روایات دربارۀ حدوث اراده آمده است، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، صدور فعل ضروری می‌شود و زاید بر ذات بوده و حادث به حدوث فعل است و از آنجا که زاید بر ذات است موجب راه یافتن حدوث و تغییر در ذات خداوند متعال نیز نخواهد شد. از سوی دیگر تأکید روایات دربارۀ ارادۀ حادث و زاید بر ذات خداوند، منافاتی با ارادۀ ذاتی او ندارد زیرا علی رغم عدم تصریح روایات به ارادۀ ذاتی خداوند، عقل آن را تأیید می‌کند.
بررسی تطبیقی روایات فریقین پیرامون آیات (به ظاهر) ناسازگار درباره عصمت انبیا
نویسنده:
فاطمه‌ میرهاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیا (علیهم السلام) یکی از مباحث جدی و با سابقه در حوزه مباحث اعتقادی کلامی است که تقریباً همه فرق اسلامی اصل وجوب آن را پذیرفته‌اند و تنها درجزئیاتی چون محدوده و زمان آغاز آن اختلافاتی وجود دارد. اولین جایی که این اختلافات خود را نشان می‌دهد، تفسیر آیاتی است که ظاهر آنها با مسئله عصمت ناسازگاری دارد. در این تحقیق سعی بر این است که معنای این گونه آیات با توجه به روایات فریقین پیرامون آنها، به دست آید. در بحث نافرمانی آدم(علیه السلام) از نهی خداوند؛ روایات عدم هوشیاری، جبر الهی، فراموشی به هنگام خوردن از درخت، عدم عصمت قبل از نبوت و اشتباه در فهم کامل نهی خداوند را عنوان کرده‌اند. در بحث از شرک ابراهیم (علیه السلام)؛ برخی روایات (هذا ربی) را اقراری تلقی کرده و برخی روایات راه حلهایی چون فرض یا انکاری استفهامی بودن آن را مطرح کرده‌اند. در اتهام کذب ابراهیم نیز؛ روایاتی (إِنِّی سَقیم) را از معاریض کلام، یا تقیه‌ای دانسته و قصد اصلاح و یا وجود شرط محال در (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ هذا) را مانع دروغ قلمداد کرده‌اند. روایاتی دیگر نیر هر دو سخن را دروغ انگاشته‌اند.در مبحث قتل نفس توسط موسی (علیه السلام)؛ روایات، غیر عمدی بودن قتل و یا مامور بودن موسی به آن را عنوان کرده‌اند. و درباره نسیان عهد توسط موسی در همراهی با عالِمِ الهی؛ برخی روایات آن را به معنای فراموشی(ضد ذکر) و برخی آن را به معنای تَرک عهد و یا از معاریض کلام تلقی کرده‌اند. پیرامون قضاوت داود (علیه السلام) میان دو خصم؛ روایاتی اسرائیلی دلیل استغفار او را گناهی که در حق «اوریا» مرتکب شد عنوان کرده و روایاتی نیز دلیل آن را تعجیل در صدور حکم بیان کرده‌اند. درباره سلیمان (علیه السلام) و برگزیدن علاقه به اسبها بر ذکر پروردگار؛ روایاتی اسرائیلی اذعان دارند که سلیمان اسبها را به انتقام اینکه او را از نماز بازداشتند به هلاکت رسانید. روایاتی نیز کشتن اسبها برای انتقام را قبیح تلقی کرده و ماجرا را این طور حکایت کرده‌اند که سلیمان اسبها را برای شرکت در جنگی بازدید می‌کرد که وقت نماز گذشت و خواست که خورشید را بازگردانند تا نماز را در وقتش بخواند. همچنین درباره انابه و بازگشت سلیمان در پی فتنه و افتادن جسد بر تختش؛ برخی روایات اسرائیلی، گناه سلیمان را کشتن اسبها و یا تمایل قلبی به یکی از طرفین دعوا در داوری اظهار کرده و برخی روایات دیگر گناه او را نگفتن «انشاء الله» در تصمیمش تلقی کرده‌اند. برخی روایات نیز حاکی از ترس سلیمان بر جان فرزندش از شر شیاطین و غفلت از اراده پروردگار است. پیرامون همّ یوسف (علیه السلام) به انجام عمل قبیح؛ روایاتی همّ وی را اراده و تصمیم به انجام عمل معنا کرده و برخی روایات به شدت چنین همّی را رد کرده‌اند، روایتی نیز قصد او را ضرب و قتل بیان کرده است. و در بحث از طولانی شدن حبس یوسف به عقوبت استمداد از غیر خدا؛ روایاتی به طرق متعدد در میان فریقین علت باقی ماندن چندین ساله یوسف را در زندان، عقوبت الهی برای استمدادش از غیر خدا تلقی کرده‌اند.روایات شیعی غالباً عملِ به ظاهر گناه آلود را به گونه‌ای تاویل کرده‌اند که گناه بودن آن نفی شود، اما در روایات اهل سنت که اکثراً موقوف یا مقطوعند اهتمامی به نفی گناه وجود ندارد. در راستای روایات، برخی تفاسیر اهل سنت به شرح ظاهر آیه بسنده کرده و از انتساب گناه به نبی خدا ابایی ندارند. اما تقریباً همه تفاسیر شیعی با توجه به روایات و یا حتی فراتر از آنها و با تکیه بر عقل، به تنزیه ساحت انبیا از گناه پرداخته‌اند.
ارتباط متقابل قيام امام حسين (ع) و قيام امام زمان (عج) از نظر آيات و روايات
نویسنده:
محمدامین مهدوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو حادثه بزرگ در عالم اسلام و دوران ائمه اطهار (عليهم السلام)وجود دارد که در طول تاريخ حيات بشري نيز بي سابقه و بسيار اثر گذار بوده است.يکي واقعه عاشورا که به شهادت امام حسين(ع)منتهي گرديد و ديگري ظهور و قيام امام زمان (عج)، که ان شاءالله به زودي به وقوع خواهد پيوست.از آنجا که سبک و سيره معصومين(عليهم السلام)به نسبت شرايط زماني و مکاني به ظاهر مختلف و در اصل و محتوا و هدف يکي است.لذا ميان اين دو قيام نيز ارتباطاتي وجود دارد.هدف هر دو قيام،اصلاح،مقابله با ستم و گسترش عدالت و معروف است که قيام امام حسين(ع)باجنبه مظلوميت،مغلوبيت و شکست جبهه حق(در ظاهر)همراه بوده است و قيام ديگر،جنبه قاهريت،چيرگي و برتري و تحقق آرمانها را به همراه خواهد داشت.در نگاهي ديگر قيام امام حسين(ع)با توجه به ظلمهايي که(در نوع خود در يک واقعه جنگي بي سابقه بوده است)به ايشان و خاندان مطهرشان که پاکترين و باارزشترين انسانهاي در عالم بوده اند روا شده هميشه به عنوان داغي براي ائمه اطهار(عليهم السلام)و شيعيان ايشان مطرح بوده است و حرکت و قيامي الهي را نياز دارد تا انتقام و احقاق حقي باشد برآن ظلمها و بي حرمتي هايي که بر خاندان مطهر اعظم رسل و به تعبيري بر بشريت وارد شده است.احقاق حق و انتقامي که در دل خود عدالت گستر و عدالت محور بوده و ظلم و ستم را به هيچ وجه جايز نمي شمارد.و اين هم ارتباطي ديگر از اين دو قيام است.
بررسی روش‌های تربیتی مستتر در آیات (قرآن کریم) و روایات ائمه معصومین (ع) و کاربرد آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
اقدس صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی روشهای تربیتی مستتر در آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (ع) و کاربرد آن در تعلیم و تربیت انجام شده است. این پژوهش از نوع کتابخانه‌ای است بنابراین با مراجعه به کتب و منابع در دسترس و معتبری که حاوی مطالب مورد نظر در ارتباط با موضوع می‌باشد، اطلاعات لازم استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام کتابهایی که در زمینه تعلیم و تربیت و مراحل آن تعریف شده، و در دسترس بوده اند. و نمونه‌گیری ما هدفمند، و نمونه ها آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (ع) است که در ارتباط با روشهای تربیتی در تعالیم اسلامی است. هدف از انجام این تحقیق 1- شناسایی روشهای تربیتی آیات قرآن کریم، 2- شناسایی روشهای تربیتی ائمه معصومین (ع)، 3- تبیین جایگاه روشهای تربیتی استخراج شده از قرآن کریم و روایات معصومین (ع) در تعلیم و تربیت است. لذا با مراجعه به کتب و منابع در دسترس، که حاوی روشهای تربیتی قرآن و ائمه اطهار (ع) است، اطلاعاتی در این زمینه جمع آوری و براساس سوالات مطرح شده در پژوهش مورد شناسایی و طبقه بندی قرار گرفت. و نتایج ذیل بدست آمد: در خصوص بررسی روشهای تربیتی قرآن کریم و ائمه (ع) باید گفت:روشهایی که در روایات بکار گرفته شده‌اند، نیز برگرفته از روشهایی است که در آیات قرآن کریم برای تعلیم و تربیت انسانها از طرف خداوند متعال نازل شده است. در بررسی که به اهتمام نگارنده به عمل آمده در حدود پنجاه و شش روش تربیتی می‌توان از قرآن و سیره معصومین (ع) استخراج کرد، که در این روشها گاه به صورت مستقیم و کلامی به تربیت مردم پرداخته شده و گاه به صورت غیر مستقیم اما عینی و ملموس. مثل قصه، داستان و تمثیل‌های قرآن. در مورد جایگاه هر یک از روشهای تربیتی مذکور در تربیت باید گفت: علاوه بر روشها، در تربیت، مربی بایستی به مراحل تربیت عنایت ویژه بنماید که می‌توان به پنج مرحله تربیتی به شرح زیر در تعالیم اسلامی اشاره نمود،‌که این مراحل عبارتند از: مرحله تمهید، اسلام، ایمان، تقوی، و یقین. که هر یک از این مراحل مربوط به دوره خاصی از زندگی است. در آخر می توان نتیجه گرفت: انسان یک فرایند تعلیم و تربیت دائمی دارد. در کل، فرایند تعلیم و تربیت از خدا و به سوی خدا جریان دارد، و محدود به اهداف دنیوی نمی‌شود، بلکه تحقق اهداف دنیوی مقدمه وصول به هدفهای اخروی و غایی است.
عوامل و موانع برکت در قرآن و روایات
نویسنده:
رقیه حیدرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مشاهده می‌شود که نوع پیشرفت انسان‌ها، با وجود امکانات همسان، با یکدیگر مختلف است. به این صورت که، شخصی با عمرکوتاه خود، خدمات ارزنده‌ای به جامعه ارائه می‌دهد و در زمینه‌های مختلف- با انجام تحقیقات علمی- گره از کارهای بزرگ می‌گشاید و از مجهولات جامعه می‌کاهد، در حالی که دیگری نمی‌تواند چنین کند. درمورد رزق و روزی نیز این امر به صراحت دیده شده که برخی افراد با درآمدهای اندک، از زندگی بابرکتی برخوردارند؛ ولی عده ای با سرمایه‌های فراوان، اظهار می‌کنند که در زندگی شان برکت ندارند. این جاست که انسان با بصیرت کافی، به این نکته می‌رسد که اسباب برکت در این جهان فقط محدود به مادیات و امور حسی نیست؛ بلکه در پس این مادیات، امور معنوی سهم بسزایی در ایجاد برکت در زندگی انسان ها دارند. پژوهش پیش رو با عنوان "عوامل و موانع برکت در قرآن و روایات"به بررسی جنبه‌های مختلف"برکت"در آیات قرآن و روایات معصومین (ع) می‌پردازد. برکت از مهم‌ترین مسائل فرهنگی بشری است که همه انسان ها، با هر عقیده و اندیشه دینی، خواستار وجود آن در زندگی خود بوده و پیوسته در پی رفع موانع پیش روی آن و زمینه‌سازی تحقق آن هستند. از سوی دیگر، هدف دین مبین اسلام، رساندن برکت به انسان ها و فراهم نمودن شرایط حصول آن و رفع موانع آن ها است. به همین جهت در تحلیلی که صورت گرفتهاست، شاهد استعمال مکرر برکت و مشتقات آن در آیات نورانی قرآن کریم و روایات روشنگر معصومین(ع) در زمینه های مختلف اعتقادی و اخلاقی و عملیو اجتماعی و ... بودیم. این موضوع ما را بر آن داشت تا با بررسی پیرامون واژه "برکت"در تفاسیر و کتب معتبر روایی بتوانیم تحقیقی در حد توان، جهت آشنایی هر چه بیشتر با جنبه های مختلف این موضوع مهم( اسباب و مصادیق و موانع آن) ارائه دهیم. لازم به ذکراست که همه آن‌چه در زمین و آسمان در اختیار انسان‌ها قرار دارد، دارای برکت هستند. و اگر در متون اسلامی، به برخی از موارد- کعبه، انبیاء، سرزمین های خاص و...- به عنوان مصادیق و کارهای بابرکت اشاره شده، بدان معنی نیست که سایر موارد برکت ندارند؛ بلکه ازآن جهت است که این موارد از برکت بیشتری برخوردار هستند. هم چنین همان گونه که عواملی چون: تقوا، نیکی به پدر و مادر، نماز، امانت‌داری، صله رحم، صبر، انفاق، صداقت، عدالت و... در به وجود آمدن برکت موثرند، در مقابل، موانعی چون: انجام اعمال ناشایست، تکذیب انبیاء، دروغگویی، عدم پرداخت زکات، بخل، سبک شمردن نماز، کفران نعمت و ... نیز در از بین رفتن برکت نقش بسیار مهمی دارند.بنابراین می توان گفت، همان گونه که ارزش های اعتقادی و اخلاقی در به وجود آمدن برکت موثرند، ضد ارزش ها نیز در از بین بردن برکت، نقش بسیار مهمی دارند. پس باید آن‌ها را شناخت و از آن‌ها دوری کرد تا گرفتار عواقب دشوارآن ها نشویم و با اعمال خود برکت را از زندگی نبریم.
  • تعداد رکورد ها : 16