جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 52
تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان
شخص محوری:
حسن میلانی، محمدعلی ایازی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و بیستمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 24 آبان ماه 1393 ـ با موضوع "مناظره علمی تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان" با سخنرانی «استاد قاضی زاده، ایازی» به عنوان موافقان تفسیر قرآن به قرآن و «استاد میلانی» به عنوان مخالف تفسیر قرآن به قرآن و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد. در ابتدای این نشست استاد قاضی زاده گفت: سه سطح قرآن بسندگی قابل تصور است؛ قرآن بسندگی در دین و قرآن بسندگی ىر شریعت قابل قبول نیست ولی قرآن بسندگی در تفسیر، فهم قرآن با خود قرآن ممکن است و حدیث ثقلین مورد نزاع نیست. وی افزود: تاویل قرآن غیر از تفسیر قرآن است تفسیر یعنی کشف معانی قرآن و به دست آوردن مراد استعمالی و جدی است و تاویل به امور خارجیِ متعالی مرتبط است و بعضی از روایات تاویل هستند نه تفسیر. در ادامه استاد میلانی اظهار داشت: علامه طباطبایی صریحا تصریح می کند به اینکه ما نیازی به سنت نداریم، فهم قرآن برای ما رافع اختلافات است و تفکر اجتماعی برای ما ملاک است. در حالی که خدا ما را به اهل بیت(ع) ارجاع داده است تا آنها رافع اختلاف باشند. وی افزود: دکتر صادقی معتقد است که حتی در آیات فقهی نیز ما نباید به سنت مراجعه کنیم. و کسانی که ادعای استغنای قرآن را از اهل بیت(ع) را می گویند همه آنها در نهایت به اهل بیت(ع) رجوع کرده اند. وی افزود: کجای قرآن آمده است که تفکر اجتماعی رافع اختلافات است؟ باید قرآن را بر مبنای «ما آتاکم الرسول فخذوه» فهم کنیم. تا هزار سال علما معنای توحید را نمی فهمیدند در حالی که اهل بیت(ع) توحید را برای ما معنا کرده اند. وی با استناد به برخی عبارات تفسیر المیزان در ادامه گفت: علامه معتقد است که ما باید در آیات قرآن تدبر کنیم و فقط قرآن نور است. چگونه ما دنبال نور دیگر بگردیم؟ و اگر در فهم قرآن به سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید. قرآن باید تبیان خود نیز باشد و به جمیع اجتیاجات بشر پاسخ دهد. در ادامه این نشست استاد ایازی در بیان دیدگاه خود اظهار داشت: بسیاری از مسائلی که آقای میلانی فرمودند مورد نزاع نیست. ما یک سنت و عترت داریم و یک حدیث و نقل از سنت داریم. ما امروزه مواجه با عترت و سنت نیستیم ما با منقولات حدیثی مواجهیم که عمدتا خبر واحد هستند. وی افزود: عدم استفاده از خبر واحد در تفسیر، به معنای کنار گذاشتن سنت و عترت نیست. در خود روایات آمده است که روایات را به قرآن عرضه کنیم و همه علمای علم اصول جهتِ صدورِ روایت را مطرح کرده اند و ممکن است صدور روایت به خاطر تقیه یا "قضیة فی واقعة" باشد. این استاد حوزه و دانشگاه در مورد فهم قرآن خاطر نشان کرد: خود قرآن که مومنان و مشرکان را خطاب قرار داده است ومشرکان در برابر خطابات قرآن موضع گیری می کردند و واکنش نشان می دادندآیا این ها قرآن را می فهمیدندیا نه؟ بحث فهم در اینجا مطرح است. و روایات هم یک دسته نیستند. یک دسته از روایات معنا و مفهوم را می گویند، یک دسته تاویل هستند، یک دسته به تعیین مصداق می پردازند و دسته دیگری از روایات، روایاتِ تفصیل است و تفصیل غیر از کشف است. وی یادآور شد: فهم قرآن دارای مراتبی است. فردی دقت می کند و معنایی را می فهمد و می فهمد که غیر از این معنا، وجوه دیگری نیز وجود دارد و این وجوه با هم تعارضی ندارند. و گاهی امام صادق(ع) دو معنا را به دو نفر می گفتند یا امام ارشاد می کردند به معنای بالاتر و این ناقض این نیست که قرآن قابل فهم نیست. یعنی فهم قرآن درجات دارد. استاد ایازی افزود: گاهی ائمه(ع) به مایاد می دادند که چگونه قرآن را فهم کنیم، این جنبه تعلیمی دارد و با تفسیر قرآن به قرآن مشکل ندارد. اگر در جایی با هیچ قواعدی معنای روایت تفسیری را متوجه نشویم این را از باب تعبد قبول می کنیم. محل نزاع اخبار تعلیمی نیست بلکه اخبار آحاد است. در ادامه این نشست استاد قاضی زاده با بیان اینکه مخالفان تفسير قرأن به قرأن خوىشان را از این سرمایه عظیم محروم می کنند وعملا به روایاتی که غالب آنها سند قابل قبولی از جهت علم الدرایه ندارند متوسل می شوند و در بعضی از موارد که از این روایات هم نداریم فقط ثواب خواندن قرآن را می برند. وی ادامه داد: آقای میلانی فرمودند ما با مراجعه به روایات اختلافاتمان حل می شود . الان ما همه پیرو روایت مگر اختلاف نداریم؟و این درست نیست. باید بگوییم که اختلافات به صورت نسبی حل می شود.و منظور علامه طباطبایی پر واضح است ایشان می گوید اگر بجای مراجعه به روایات صحابه و تابعین به قرآن مراجعه می شد اختلافات (بطور نسبی) حل میشد. مسئول موسسه فهیم با اشاره به اینکه کسانی که تفسیر قرآن به قرآن را رد می کنند سرمایه عظیمی را از دست می دهند، اظهار داشت: حدود ده درصد روایات تفسیری ما سند معتبردارند ،واین در صورتی است که کسی حجیت روایات تفسیری را بپذیرد که اکثر اصولیون قبول ندارند.حال اگر کسی حجیت خبر عادل واحد تقسیری را قبول کند این ده درصد را قبول کرده است و عملا بقیه آیات کلام الله را باید به قصد ثواب بردن آن بخواند. استاد قاضی زاده با اشاره به تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) افزود: جان علامه با قرآن مانوس بود ما نباید مردم را از شیوه ای که محکم و مستحکم است و توانسته در جامعه رشد کند، دور کنیم. همه ریزه خوار علامه در تفسیر هستند. وی تاکید کرد: تفسیر قرآن به قرآن کاربرد بیشتری نسبت به تفسیر روایی دارد. مگر روایاتِ صحیحِ تفسیری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چه مقدار است؟ بعضی آیات، روایت تفسیری ندارند و در مورد بعضی از آیات، روایات متعارض وجود دارد. استاد میلانی در جواب گفت: محل نزاع این است که آقایان قائل هستند که ما در فهم قرآن به پیامبر(ص) نیز نیاز نداریم و پیامبر(ص) حق دخالت در قرآن را ندارد. می گویند که اگر به پیامبر(ص) و سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید و برای آنها زمان حضور و غیبت تفاوتی ندارد. در حالی که امام علمی دارد که محکم و متشابه را می داند. شما چرا می گویید که ما قرآن را در حد امام صادق(ع) فهم می کنیم؟! ممکن است در فهم قرآن تعارض باشد، امروز چیزی بفهمیم و فردا یک چیز دیگر. وی افزود: ممکن است یقین ما جهل مرکب باشد. اگر تمام قواعد را در فهم رعایت کردید به این معنی است که درست فهمیده اید؟ چرا تدبر و برداشت شما صحیح باشد؟ در حالی که پیامبر(ص) می گوید علی(ع) و قرآن در کنار هم هستند. اهل بیت(ع) گفته اند تفسیر قرآن به قرآن؟ این صحیح است؟ خب پیامبر(ص) چرا حدیث ثقلین را گفت؟ با تفسیر قرآن به قرآن پیامبر(ص) حدیث ثقلین را نمی گفت. دنبال علی(ع) برویم و علی(ع) هم ما را به تفسیر قرآن به قرآن ارجاع دهد؟! ایشان تاکید کرد: آقای ایازی می گوید اخبار آحاد محل بحث است در حالی که علامه می گوید قرآن نور، بیان و تبیان است و در این صورت به پیامبر(ص) نیازی نداریم. وی ادامه داد: در رجوع به اهل بیت(ع) اشتباهات کوچک و کم می شود و اگر در فهم قرآن به اهل بیت(ع) رجوع کنیم معذور هستیم و اگر بدون رجوع به اهل بیت(ع) حتی اگر فهم درستی داشته باشیم به جهنم خواهیم رفت. استاد ایازی در پاسخ به استاد میلانی گفت: من سنت را رد نکردم و شما کلام بزرگان را تقطیع کرده و تقطیع را تفسیر می کنید. در حدیث هم"صعب مستعصب" است و آنچه در مورد فهم قرآن می گوییم در مورد فهم حدیث هم جاری است. آیا قرآن از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟ اگر استفاده کرده همه ما باید آن را بفهمیم. آیا حدیث از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟آیا در مورد فهم روایات اختلاف نظر وجود ندارد پس چرا شما در مورد روایات این کلام را بیان نمی کنید؟ وی افزود: در بعضی احادیث نقل به مناسبت و یا با چند تعبیر آمده است ولی قرآن قطعی الصدور و کلام الهی است. اینکه در روایتی معنایی آمده است آیا معنا همین است و چیزی غیر از این نیست؟ در حالی که روایات دیگر معناهای دیگر می آورد. تفسیر امام یک معنا از معانی است. این استاد حوزه و دانشگاه با طرح این سوال که چرا فرقی بین زمان حضور و غیبت نیست؟ در ادامه گفت: خبری که با هفت یا هشت واسطه به دست ما می رسد با زمان حضور امام فرق می کند. آیا اراده جدی در روایت مطرح بوده است یا نه، احتمال می دهیم که امام عام را گفته خاص را در جای دیگر فرموده است. ناسخ را گفته منسوخ را در جای دیگر بیان کرده است. استاد ایازی با بیان اینکه خود ائمه(ص) معیار رجوع به قرآن را به ما گفته اند افزود: کسی نگفته که فهم ما در سطح فهم ائمه(ع) است و تفسیر قرآن به قرآن کنار گذاشتن عترت نیست. بلکه عمل به کتاب و سنت و حدیث ثقلین است. استاد قاضی زاده به طور عینی به نقض برداشت های قرآنی آقای میلانی پرداخت و گفت: آقای میلانی شما در جواب استاد ایازی که در آیه شریفه لایمسه الا المطهرون فرمودند:" یعنی انسانهای غیرمطهر به حقیقت معنا نمی رسند و قرآن را مس نمی کنند اما درباره فهم قرآن همه می توانند قرآن را بفهمند" فرمودید: "قرآن را شما نمی توانید مس کنید تا چه رسد بفهمید" آقای میلانی گفته قبلی خود را تأیید کرد. آنگاه استاد قاضی زاده ضمن آوردن روایات ذیل آیه در تفسیر نورالثقلین و البرهان نشان داد که شما عملاً تفسیری جدای از معانی روایات ذیل آیه را آورده اید.ویک تفسیر ذوقی را ارایه کرده اید آن وقت به علامه که تفسیر قرآن به قرآن میکند اشکال می گیرید این به مراتب بدتر است. اقای میلانی افزود: برداشت ما از قرآن اشکالی ندارد و لازم نیست ضرورتاً ما تفسیر روایی را بگوئیم. استاد قاضی زاده گفت پس به هم نزدیک شدیم و شما هم تفسیر غیر روایی را می پذیرید. در ادامه استاد قاضی زاده در بیان سوالی از استاد میلانی اظهار داشت: آیا فهم از قرآن مستند به خومان باشد خوبتر است یا مستند به خود قرآن؟ و استاد میلانی در پاسخ گفت: خداوند عمدا آیاتی را آورده است تا مخاطب غلط بفهمد. سپس وی خطاب به حضار گفت آقایان گول قرآن را نخورید مثلا خدا «الی المرافق» گفته تا افرادی از اهل بیت(ع) جدا شده و به اشتباه بیفتند و در «عصی آدم ربه فغوی» نیز همچنین است. استاد ایازی در پاسخ گفت: پس قرآن وسیله ضلالت و گمراهی است. و استاد میلانی جواب داد: آری وآیه «و یضل من یشاء» را در قرآن داریم. در پایان ضمن برگزاری جلسه توسل به اهل بیت علیهم السلام حضار سوالات خود را پرسیدند.
رسول الإسلام في الكتب السماوية
نویسنده:
محمد الصادقي الطهراني
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
رهیافتی بر نقش قرائن در اختلافات تفسیری آیت‌الله صادقی تهرانی و آیت‌الله جوادی آملی در آیه قصر نماز
نویسنده:
سید احمد عابدین پور ، علیرضا طبیبی ، علی حسن بیگی ، کیوان احسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به قرائن کلام برای فهم معنا و مراد آن، از اصول عقلایی محاوره میان انسان‌هاست. کشف معانی و مقاصد آیات قرآن کریم نیز از این امر مستثنا نیست؛ زیرا منطبق با زبان بشری و قواعد حاکم بر آن نازل شده است. مفسران قرآن در اصل لزوم توجه به قرائن در تفسیر وحدت نظر داشته، اما در نگرش و نحوه کاربست قرائن، دارای عملکردی متفاوت بوده‌اند که این امر، نقش مؤثری در بروز اختلافات تفسیری داشته است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی و ارزیابی رویکرد صادقی ‌تهرانی و جوادی آملی به انواع قرینه و تأثیر آن در اختلافات تفسیری آیه قصر نماز با روش تحلیلی- تطبیقی، سامان یافته است. نتایج پژوهش، نشان می‌دهد که دو مفسر، باوجود همسویی در روش تفسیری و مذهب، در رویکرد به قرائن و نحوه کاربست آن‌ها در تفسیر آیه، عملکرد متفاوتی دارند که این امر، تأثیر زیادی در اختلافات تفسیری میان آن‌ها داشته است. صادقی تهرانی با توجه به این‌که تا حد زیادی به قرآن‌بسندگی در تفسیر گرایش دارد، بیشتر از قرینه متصل سیاق و منفصل آیات استفاده نموده و به خاطر داشتن دید انتقادی به روایات، از این قرینه در تفسیر آیه کم‌تر استفاده کرده، ولی جوادی آملی هرچند از قرائنی مانند سیاق و آیات مرتبط استفاده نموده، با توجه به این‌که آیه را از آیات‌ الاحکامی می‌داند که روایات معتبر از معصومان (ع) در تبیین آن وجود دارد، بیشتر از قرینه منفصل روایات استفاده کرده است.
نقد و بررسی ترجمه‎ ی قرآن آیت‎ اللّه صادقی تهرانی
نویسنده:
محمد علی رضایی کرمانی نسب پور، حسین براتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه‎ ی قرآن آیت ­اللّه صادقی تهرانی، ازجمله ترجمه ­های دوران معاصر است که با نگاهی متفاوت به قرآن نگاشته شده است. ریشه این نگاه متفاوت را باید در تفسیر ایشان با عنوان «الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن» جستجو کرد. مطالب دقیق این ترجمه اگرچه بسیار است؛ اما مطمئـنّاً هیچ ترجمه­ ای مخصوصاً ترجمه‎ قرآن، بدون ایراد و اشکال نخواهد بود و ترجمه‎ حاضر نیز از این قاعده مستثنا نیست. نوشتار حاضر، کوششی است در جهت تبیین برخی از نکاتی که در ترجمه‎ ایشان رعایت نشده و لذا نقدهایی را به همراه دارد. موارد منتخب به عنوان مثال­هایی است که می­تواند ما را به شناخت بهتر از این ترجمه رهنمون شود. تا حد امکان تلاش شده است، نقدها، مبتنی بر قواعد ادبیات عرب و دیدگاه ­های مفسّران باشد و از گمانه­ زنی و مطالب بی­پایه خودداری گردد تا نسبت اشتباه به این ترجمه داده نشود. اشتباه در سطح واژگان، برخی حروف، افعال، افزوده­ ها، قرائن کلام، کنایه­ ها، ترجمه ‎ تحت­ اللفظی و دوگانگی در ترجمه، ازجمله مواردی است که بدان اشاره می ­شود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 47
الهیات سلبی در حوزة معرفت‌شناختی صفات الهی در اندیشة ابن میمون یهودی و دکتر صادقی تهرانی
نویسنده:
محمداسماعیل صالحی‌زاده؛ محمدعلی اسماعیلی؛ سید عبدالله اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تقریر، مقایسه و ارزیابی الهیات سلبی در حوزة معرفت‌شناختی صفات الهی در اندیشة موسى بن میمون(متولد 530 ق/ 1135 م)، ‌الهی‌دان برجستة یهودی و آیت‌الله دکتر محمد صادقی تهرانی(۱۳۰۵-۱۳۹۰ ش)، قرآن‌پژوه معاصر بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل عقلانی این دو دیدگاه پرداخته است. یافته‌ها: به باور این دو شخصیت، نه تنها صفات ثبوتی ذاتی الهی، بلکه حتی وجود الهی نیز بیانگر معنای سلبی است و محذور تشبیه، برهان مشترک آنان در نقد الهیات ایجابی است. نتیجه‌گیری: «خلط میان مفهوم و مصداق»، «یکسان‌انگاری شناخت ماهوی و غیر ماهوی»، «تفسیر ناصحیح دو آموزة قرآنیِ همراهی حمد با تسبیح و تنزیه ذات الهی از توصیف غیر مخلصان» و «فقدان تصویر صحیح از الهیات ایجابی عینیت»، مهم‌ترین آسیبهای معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی این دو دیدگاه است.
صفحات :
از صفحه 915 تا 932
بازپژوهی تطبیقی جایگاه سنّت در تفسیر قرآن به قرآن با تأکید برتفسیر المیزان و الفرقان
نویسنده:
رحمان عشریه، محمد رضا خانی، محمدعلیاسعدی اسعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از اساسی‌ترین مسائل مرتبط با روش تفسیری قرآن به قرآن، بررسی جایگاه روایات تفسیری در این روش تفسیری است. علامه طباطبایی و استاد صادقی تهرانی از مفسران شیعی و مشهور در این روش تفسیری هستند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که این دو اندیشمند با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، منکر رجوع به سنت در تفسیر قرآن هستند. اگر چه ظاهر ابتدایی برخی عبارات این دو تفسیر موهم چنین مطلبی است ولی توجه به قرائن موجود در کلام ایشان و توجه به مشی عملی آنان در تفسیر قرآن، خلاف این مطلب را ثابت می‌کند. از منظر علامه، قرآن کریم در دلالت لفظی و در بیان مرادات واقعی مستقل است و نقش سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تنها نقش تعلیمی و هدایتی است در فهم آنچه قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن دارد. استاد صادقی تهرانی نیز قرآن کریم را در بیان مرادات واقعی خود مستقل می‌داند به طوری که معصوم می‌تواند آیات قرآن را با تکیه بر خود قرآن تفسیر کند. اما قاصرین با توجه به درجه قصورشان در رسیدن به مقاصد قرآن کریم، نیازمند بیان معصوم بوده به طوری که در پناه بیان معصوم به همان چیزی می‌رسند که قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن داشت. این نوشتار با روش تطبیقی به جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن از منظر دو تفسیر المیزان و الفرقان اشاره کرده است و پس از آن به بررسی تطبیقی نمونه‌هایی از آیات قرآن در این دو تفسیر پرداخته است
ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم در اندیشه دکتر صادقی تهرانی
نویسنده:
حسن رضایی هفتادر، محمدعلی اسماعیلی ، سیفعلی زاهدی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشهور اندیشه­‌وران مسلمان، جاودانگی عذاب جهنم را پذیرفته و برخی آن­ را اجماعی دانسته‌­اند. اما در این میان، برخی اندیشه‌­وران نظیر ابن­‌عربی، ابن‌­تیمیه، ابن‌­قیم جوزیه، رشیدرضا و دکتر صادقی تهرانی، نظریه انقطاع عذاب جهنم را برگزیده­‌اند که در این میان، دکتر صادقی تهرانی، اهتمام ویژه‌ای به بررسی این نظریه داشته، ضمن نقد نظریه جاودانگی عذاب جهنم، زوایای مختلف نظریه انقطاع عذاب را به‌­طور گسترده در مباحث تفسیر و کلامی خویش بررسی کرده که نوشتار حاضر، به تنظیم و ارزیابی دیدگاه وی پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص می‌شود که به باور دکتر صادقی تهرانی، واژه «خلود» نه­‌تنها در فرهنگ لغوی، بلکه در آیات قرآنی نیز بیانگر «بقای طولانی» است، نه «جاودانگی» و آنچه از آیات قرآنی در مورد جاودانگی استفاده می‌شود، «جاودانه ­بودن در آتش» است، نه «جاودانه­ بودن آتش». اما به­‌نظر می‌رسد این نظریه که وام‌­گرفته از پیشینیانی نظیر ابن‌­تیمیه، ابن­‌قیم جوزیه، رشیدرضا و دیگران است، پذیرفتنی نیست و نه­‌تنها فاقد دلیل عقلی معتبر، بلکه با فرهنگ قرآنی نیز ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 58
البلاغ في تفسير القران بالقران
نویسنده:
محمد الصادقي الطهراني
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: اسماعیلیان,
چکیده :
البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن: مفسر محترم دو تفسیر معروف بنام الفرقان و البلاغ دارد که هر دو به زیور طبع مزین گردیده‌اند. در تفسیر الفرقان علاوه بر شیوه تفسیر قرآن به قرآن از سنت نیز استمداد نموده است چنانچه از نام آن پیداست ولی در تفسیر البلاغ تنها از روش تفسیر قرآن به قرآن پیروی نموده که این ویژگی موجب امتیاز آن نسبت به الفرقان شده است. / روش تفسیر قرآن به قرآن: مفسر محترم از میان روشها و گرایشهای تفسیری بیشترین اهتمام خود را بر روش تفسیر قرآن به قرآن متمرکز نموده است و بیش از نیم قرن در این زمینه به تفسیرپژوهی و قرآن پژوهی پرداخته است به همین خاطر در عصر حاضر پیشگام غافله سالار این روش به شمار می‌آید و در نزد عام و خاص از شهرت به سزایی برخوردار است. حاصل این پژوهش تفسیر الفرقان بطور عام و تفسیر البلاغ بصورت خاص است. / کفایت قرآن برای تفسیر: چه حدیث که قرآن را با قرآن تفسیر کرده، باشد چه نباشد قرآن خود خویشتن را تفسیر می‌کند. و نمونه‌هایی در دو بعد وجود دارد. در روایات تفسیری نوعا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و حضرت علی و امامان علیه‌السّلام قرآن را با قرآن تفسیر می‌کنند.» این دقت در ریزه کاری‌های قرآن پژوهی کار مفسران دقیقی همچون ایشان است که برای واضح شدن مقداری آن را شرح و بسط میدهیم. از بیان اخیر ایشان این چنین استفاده میشود که اگر تفسیر قرآن منوط به غیر قرآن مانند حدیث و روایت باشد این مشکل و محذور پیش می‌آورد زیرا آنچه را که خداوند حفاظت و صیانتش را تضمین کرده قرآن است نه حدیث و بر فرض اگر روزی فرا رسد که حدیث به عللی قابل دسترسی نباشد آیا فهم و تفسیر قرآن امکان دارد یا خیر؟ اگر معیار روش تفسیر قرآن به قرآن باشد چنانچه مفسر محترم و علامه طباطبایی و حضرت استاد جوادی آملی و بزرگان دیگر برآنند هیچ مشکلی پیش نمی‌آید ولی اگر معیار روش تفسیر قرآن به حدیث باشد کما اینکه برخی از دانشمندان و مفسران برآنند، تفسیر ناممکن خواهد بود.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 8
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد هشتم مشتمل بر تفسیر ابتدا تا آیه 47 سوره مائده می باشد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 23
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد بیست و سوم مشتمل بر تفسیر سوره های عنکبوت، روم، لقمان و سجده می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 52