جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
فكرة التاريخ بين الاسلام والماركسية
نویسنده:
محمود إسماعيل
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
 مكتبة مدبولي,
المفاهيم الإبستمولوجية الأساسية في فلسفة "غاستون باشلار"
نویسنده:
حميدي لخضر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: شاید اکتشافات علمی مدرن و نیز تحولات ناشی از انقلاب علمی معاصر، چیزی باشد که الهام بخش فیلسوف فرانسوی «گاستون باشلار» بود: مفاهیم زیر: مفهوم «مانع معرفتی» و مفهوم «گسست معرفتی» و این تنها از طریق فرآیند تحلیلی و انتقادی دانش علمی کلاسیک به دست می آید، با تکیه بر آن یکی از وظایف فلسفه علم یا معرفت شناسی، روانکاوی معرفت است. این بدان معناست که فیلسوف فرانسوی «باشلار» هنگام ارائه مانع معرفت شناختی، از روانکاوی استفاده کرده است، زیرا متوجه شده است که موانعی وجود دارد که اندیشه علمی را برای رسیدن به معرفت عینی که به شدت متفاوت با دانش رایج است، باز می دارد. او همچنین وجود موانع معرفت‌شناختی را که خود دانش علمی از طریق شرایط ذهنی و به واسطه شرایط روابط آن ایجاد می‌کند، می‌بیند که در روابطی که دانش علمی در یک حوزه خاص با سایر حوزه‌های علمی مرتبط است، نشان داده می‌شود. همانطور که در روابطی که دانش علمی را به طور کلی به انواع دیگر دانش مرتبط می کند، ناگفته نماند روابطی که آن را با شرایط بیرونی مانند شرایط اجتماعی، تاریخی و شناختی که در آن دانش به دست می آید مرتبط می کند. بنابراین مفهوم مانع معرفتی و مفهوم بیگانگی مفاهیم روش شناختی هستند که باشلار مرحله معاصر خود را در تاریخ علم با آنها تحلیل کرد. دیگر معرفت شناسان معاصر از آن در تحلیل دوره های دیگر تاریخ علم و در زمینه هایی غیر از آنچه توسط «باشلار» تحلیل شده است، استفاده کرده اند. این امر به عنوان مثال در متفکر «آلتوسر» که از «باشلار» دو مفهوم اساسی گرفته است، ظاهر می شود: «مانع معرفتی» و «گسست معرفتی».
حقیقت و توجیه
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می‌توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی‌توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می‌کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریه اصلی مطرح می‌گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می‌کند و حقیقت را با توجیه یکسان می‌داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیله آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می‌کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می‌شود، می‌تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطه درونی حقیقت و توجیه فقط می‌توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب‌های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می‌شود، می‌تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 174
  • تعداد رکورد ها : 4