جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
نقد و بررسی نظریه ی حقیقت دوگانه با تأکید بر آثار فلسفی ابن رشد
نویسنده:
علی قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلیسا فیلسوفان ابن رشدی را به دوگانه دانستن حقیقت متهم می کند. این نظریه از دیدگاه کلیسا به این معنی است که چیزی می تواند در دین حقیقت باشد در حالی که همان چیز در فلسفه معنایی نقیض آن حقیقت داشته باشد . کلیسا از چنین نظریه ای ،نوعی بدعت را نتیجه گرفته و فیلسوفان را تکفیر نموده است . ابن رشد نیز هم به شدت بر تمایز میان دین و فلسفه قائل بوده است و هم به عنوان مفسر ارسطو، در آثار فلسفی خود به نتایجی رسیده که با گزاره های دینی ناسازگار است. ابن رشد از طرفی در آثار کلامی خود مانند فصل المقال و تهافت التهافت بر حقیقی بودن آموزه های دینی تأکید کرده و از طرف دیگر وعده بیان برهانی آن عقاید را در آثار فلسفی خود می دهد. اما در آثار فلسفی وی، نه تنها برهانی برای برخی اعتقادات دینی نیست، بلکه در آنها نتایجی بر خلاف آنچه که وعده اثبات آن را داده به چشم می خورد. همچنین از مشهور ترین عقاید محکوم شده توسط کلیسا:« وحدت عقل » و « ازلی بودن عالم » است، در آثار ابن رشد نیز بر این دو مسأله تأکید شده است و به همین دلیل برخی نظریه حقیقت دوگانه را به ابن رشد نسبت داده اند . مروری دقیق در آثار ابن رشد نادرستی چنین دیدگاهی را روشن می سازد.البته برای نظریه حقیقت دوگانه معانی چندی با توجه به اسناد موجود و گفته های پژوهشگران قابل تصور است که به دو دسته کلی معانی هستی شناسانه و معانی معرفت شناسانه قابل تقسیم می باشند. ابن رشد را نمی توان قائل به حقیقت دوگانه در معنای هستی شناسانه آن، بویژه معنای کفرآمیز آن دانست، چراکه وی در هر دو دسته آثار خود عباراتی دارد که بر وحدت حقیقت دلالت می کند. اما با بررسی آثار کلامی وی، بویژه فصل المقال - که آن کتاب را دقیقاً به منظور روشن نمودن ارتباط دین و فلسفه تألیف نموده است - می توان معانی دیگری از حقیقت دوگانه را به دست آورد که به جنبه های عملی یا معرفتی مربوط می باشند وبا معنای کفر آمیز مورد نظر کلیسا تفاوت دارد، و کسی که به این معانی از حقیقت دوگانه قائل باشد به اتهامات کلیسایی دچار نمی گردد و نمی توان وی را، کافر دانست. در این رساله پس از تبیین معنای حقیقت دوگانه به سراغ مناقشه انگیزترین آراء ابن رشد و پیروان لاتینی وی خواهیم رفت و به توضیح آنها می پردازیم، تا روشن شود که آیا این آراء می تواند دستاویز درستی برای اتهام حقیقت دوگانه در معنای کفر آمیز آن باشد؟در نهایت با تحلیل رأی ابن رشد در آثار فلسفی وی پیرامون به این نتیجه خواهیم رسید که انتساب این نظریه بر مبنای این دو رأی به ابن رشد نمی تواند بهره چندانی از حقیقت داشته باشد. بنابراین نمی توان ابن رشد را با توجه به آثار فلسفی و کلامی وی قائل به حقیقت دوگانه کلیسایی دانست . اما برخی دیگر از معانی حقیقت دوگانه نزد ابن رشد قابل پی گیری است که مستلزم کفر نیست و شواهد این موضوع را نشان خواهیم داد .کلمات کلیدیابن رشد ، ابن رشد گرایان ، حقیقت دوگانه ، وحدت حقیقت ، عقل هیولانی ، عقل فعال ، ازلی بودن عالم
بقای فردی نفس از نگاه ابن رشد
نویسنده:
نادر شکراللهی، سکینه ابوعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم درباب معاد، مسئله بقای فردی است و ظواهر آموزه های ادیان الهی هم بر آن تأکید می کند؛ اما ابن رشدگرایان، انکار معاد فردی انسان را به ابن رشد، فیلسوف بزرگ اسلامی، نسبت داده اند. برخی از سخنان ابن رشد، این نسبت را تأیید می کند؛ زیرا وی نفس انسانی را مجرد می داند، به معاد جسمانی باور ندارد و کثرت عددی را منحصر در مادیات می داند. نتیجه این سه مقدمه آن است که پس از مرگِ تن، نفسِ مجرد انسانی نمی تواند متکثر باشد؛ پس باید به وحدت نفس انسانی بعد از مرگ قائل باشیم. ابن رشد از آن جهت که یک مسلمان است، باید به کثرت عددی نفوس انسان در معاد اعتقاد داشته باشد. برای نفی این نسبت به وی می توان راه حل هایی ارائه کرد؛ اول اینکه، آن قاعده را بر همان معنای ظاهری اش بپذیریم که کثرت عددی تنها در انواع مادی وجود دارد؛ ولی باز بپذیریم که او به کثرت عددی انسان در معاد ملتزم است؛ زیرا او به وجود نوعی بدن جسمانی نه عین جسم دنیوی پس از مرگ قائل است. دوم اینکه، برخی از سخنان ابن رشد حاکی از آن است که یا به این قاعده در همه جا ملتزم نیست یا مفهوم ماده را عام می گیرد و به مطلق قابلیت حمل می کند، نه ماده جسمانی؛ برای نمونه، وی کثرت عددی را در بین علل عالی، براساس شرافت رتبه می پذیرد.
  • تعداد رکورد ها : 2