جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
دلالت‌ها‌ی معنایی «آب» در نهج‌البلاغه
نویسنده:
فاطمه آسترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«آب» نماد حیات وزندگی است. این واژه در نهج‌البلاغه در قالب واژگان متفاوتی مانند ماء، قطره،موج و ... به‌صورت حقیقی یا صور بلاغی (تصویر آفرینی) مورداستفاده قرارگرفته است.در این پژوهش با عنوان «دلالت‌های معنایی آب در نهج‌البلاغه» سعی بر آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر نظریه حوزه‌‌های معنایی، در سه فصل مجزا به بررسی نحوه‌ی استعمال واژگان مربوط به آب در این کتاب ارزشمند پرداخته شود و مفاهیمی که آن حضرت به کمک این واژگان ابداع کرده است، مشخص گردد.با بررسی‌های صورت گرفته در این جستار مشخص شد امام علی (ع) از حوزه‌‌ی معنایی آب برای تبیین موضوعاتی همچون آفرینش، امامت، عبادت، دنیا، جهاد و ... استفاده نموده است. اهمیت آب در بیابان‌های گرم و سوزان، صدچندان می‌شود و به همین دلیل تشنگی و در مقابل رسیدن به آب گوارا، تصویر زیبایی است که امام علی (ع) بارها برای بیان حالت اشتیاق و رسیدن به امور ارزشمند مورداستفاده قرار داده‌اند.در برخی موارد هم آب با واژگانی مانند «آجِن، کَدِر و ...» هم‌نشین شده است که بیانگر توصیف شرایط سخت حیات سیاسی و اجتماعی مردم است. واژه‌ی متقابل آب، تشنگی است که در قالب واژگانی مانند «عطش، ضمان و ...» آمده است و بار معنایی آن غالباً تشنگی معنوی یا همان عدم دسترسی به منبع هدایت است.
تتمّه ‏اى بر واژگان بیگانه در قرآن
نویسنده:
مسعود ربیعی آستانه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار از واژگان بیگانه در قرآن بحث می کند. نویسنده با توجه به پژوهش های زبان شناختی و تاریخی واژه های زیر را بررسی می کند: اب، ابابیل، ابراهیم، ابریق، ابلیس، اجر، احبار، آدم، ادریس، ارائک، آزر، ارم، اساطیر.
بررسی ساختار نمادین آب و خاک و باد و آتش در هنر، دین و باورهای ایران باستان
نویسنده:
عباس حدادی ماهینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نمادها از کهن الگوهایی هستند که علیرغم رمزینگی موجود در خود حاوی اطلاعات مهمی درباره خلقتند که با کشف رمز از هرکدام راهی به سوی معرفت گشوده خواهد شد. عناصر چهارگانه (آب و خاک و باد و آتش) از جمله آنهاست که بررسی ساختارشان در باور و هنر گذشتگان می‌تواند ما را به رموز درونی آن‌ها آشنا سازد. هدف این پژوهش، کنکاش در دستاوردهای ایران باستان به منظور دستیابی به اطلاعاتی نوین است. نتایج حاصله نشان می‌دهد: ذهن بشر از دیرباز اندیشمندانه در پی پاسخگویی به سوالات درون برای کشف موجودیت خود و عالم هستی بوده و ادیانی که به واسطه همین اندیشمندی‌ شکل گرفته‌اند همواره یاری گر انسان برای کشف اندیشه‌ای برتر بوده‌اند. در فصل اول این پژوهش کلیات موضوع آمده است. در فصل دوم به تعاریف پرداخته شده. فصل سوم عناصراربعه در دین و هنر ایران باستان را مورد بررسی قرار می‌دهد. فصل چهارم به نمادهای مرتبط با عناصر اربعه می‌پردازد و فصل پنجم نیز به تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری اختصاص یافته است.
وجوه و مصادیق واژه هاى «ماء» و «سماء» در قرآن
نویسنده:
پروین بهارزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معانى واژه هاى «ماء» و «سماء»، در این مقاله مورد بررسى است. «ماء» در قرآن، در دو بُعد مادّى و معنوى مطرح شده است. در بعد مادى، مصادیقى مثل آب نوشیدنى، باران و نطقه؛ و در بعد معنوى، مصادیقى مثل: حامل عرش الهى، پاداش استقامت در راه حق و مایه تألیف قلوب دارد.کلمه «سماء» نیز در اصل به معناى رفعت و بلندى است. در قرآن، این کلمه نیز دو بُعد مادّى و معنوى دارد: مادّى یعنى آسمان که همگان مى بینند. معنوى، مانند غیب و ملکوت.
آفرینش در وداها
نویسنده:
علینقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سرودهای ودایی علاوه بر مدح خدایان و موجودات اساطیری به مسئله آفرینش نیز پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده اند. در وداها آب بعنوان عنصر اصلی و مادةالمواد جهان معرفی شده است. همچنین در برخی از سرودهای ودایی، مسئله خلق از عدم نیز مطرح شده است. مسئله آفرینش در وداها قابل تطبیق با کتابها آسمانی دیگر است؛ مثلاً در متون اوستایی نیز آب بعنوان عنصر آسمانی و کیهانی که مایة حیات است، معرفی شده است. همچنین سومریان، مصریان و یونانیان نیز آب را اولین چیزی میدانستند که خالق آن را آفرید. در برخی از سرودهای ودایی، آفرینش از طریق قربانی کردن صورت میگیرد و خدایان انجام دهندگان این قربانی هستند. اعضای قطعه شدة خدایی که قربانی شده است، درجات آفرینش را تشکیل میدهد و با این قربانی شدن عالم هستی تحقق پیدا میکند و وحدت به کثرت تبدیل میشود. بطور کلی آفرینش در وداها از طریق نیروهای اسطورهیی که در تکوین عالم نقش دارند، صورت گرفته است.این مقاله همچنین به مسئله یکتاپرستی در وداها پرداخته و با اشاره به برخی از سرودهای ودایی و نظر محققان هندی ـ و برخلاف نظر مستشرقان ـ مشخص نموده است که در وداها یکتاپرستی وجود داشته است و فرضیة چند خدایی در مورد آن صحت ندارد.
«کهن نمونه» و کارکرد آن در حماسه‌های اسطوره‌ای پارسیِ قرن چهارم و پنجم هجری (شاهنامه، گرشاسب نامه، بهمن نامه، بانو گشسب نامه، کُک کوهزاد، فرامرز نامه، برزو نامه،کوش نامه)
نویسنده:
بهزاد اتونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در یک سده‌ی اخیر، رویکردهای مختلف و گوناگونی به مسئله‌ی اسطوره پدید آمده ، که هر یک از این رویکردها، در تبیین اسطوره، از دانشی خاص، چون: مردم شناسی، تاریخ، دین، زبانشناسی، و ... بهره جسته است. یکی از شاخص ترین و مهمترین این رویکردها، رویکرد روانشناسانه به مسئله‌‌ی اسطوره است. پایه گذار و موسساین رویکرد، دکتر کارل گوستاو یونگ، روانشناس و فیلسوف اهل سوئیس است. پروفسور یونگ، در توجیه پیدایی و ساختِ اسطوره‌ها ، افسانه‌ها، حماسه‌ها و .... عوامل روانیِ گوناگونی را در نظر می‌گرفت، که یکی از مهمترینِ این عوامل، « کهن نمونه‌ها » بودند. او کهن نمونه‌ها را ، محتویات ناخودآگاهی جمعیِ بشر می‌دانست که در بین همه‌ی افراد، یکسان و یکشکل است و چونان مُرده ریگی، نسل به نسل به ما رسیده است. بیرونی‌ترین و دردسترس‌ترین لایه روان، «خودآگاهی» است که وظیفه‌اش آگاهی انسان از خویشتن و جهان پیرامونش است. خودآگاه روان، مرکزی دارد به نام «من» که همه محتویات خودآگاه بدان ربط دارند و در حقیقت، معیار خودآگاهی، رابطه یک محتوای روانی با «من» است. به بیان ساده‌تر، محتویات روان، آنگاه به درجه خودآگاهی می‌رسند که از پالوانه (فیلتر) «من» بگذرند و اگر این عمل اتفاق نیفتد، آن محتویات روان در قسمت تاریک روان باقی می‌مانند و هیچگاه خودآگاه نمی‌شوند. در زیر خودآگاه، ناخودآگاه واقع شده است و در حقیقت پایین‌تر از آستانه‌ی خودآگاهی است. «ناخودآگاهی، به دو بخش قردی و جمعی تقسیم می‌شود. ناخودآگاه فردی، متعلق به فرد است و دیگران از آن نصیبی ندارند. لایه زیرین ناخودآگاه فردی، ناخودآگاه جمعی یا همگانی استکه کهن نمونه‌ها در آن قرار گرفته‌اند. کهن نمونه‌ها، که از محتویات و درونه-های ناخودآگاه جمعی به شمار می‌آیند، به مانند خودِ ناخودآگاه جمعی، عمری به اندازه عمر بشر دارند و نسل به نسل، تا به امروز، در میان افراد بشر انتقال پیدا کرده‌اند؛ بدین روی، ذهن بشر به هنگام تولد، لوحی سفید نیست بلکه یک طرح اولیه کهن الگویی در ساختمان مغز انسان موجود است.از آنجا که حماسه‌های اسطوره‌ای ، از اسطوره‌ها سر برآورده‌اند و در ساختار ، به آنها بسیار نزدیک هستند.بدین روی، می‌توان تجلی کهن نمونه‌ها را در آن مشاهده کرد.از آنجا که حماسه‌های اسطوره‌ای در قرن چهارم و پنجم، از رواج و اصالت بسیاری برخوردار است ، بدین روی، می‌توان زیر ساختی کهن نمونه‌ای را در آن به آشکارگی مشاهده کرد. از جمله‌ی مهمترین کهن نمونه‌های رایج و آشکار در ادب حماسی پارسی قرن چارم و پنجم، عبارتند از : آنیما، سایه، فردیت، مرکز، پیر خردمند، آب و کوه، که هر یک از این کهن نمونه‌ها در نمادهای گوناگون و متفاوتی رخ نموده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 6