جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 22
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 5 (آل عمران: 1 - آل عمران: 60)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد پنجم به تفسیر آیات 1 تا 60 سوره آل عمران پرداخته شده است.
موسوعة العلامة البلاغي المجلد2: آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن (القسم الثانی)
نویسنده:
تحقیق لطیف فرادی، عباس محمدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: المرکز العالی للعلوم والثقافه الاسلامیه,
چکیده :
کتاب موسوعه علامه بلاغی که در نه جلد تدوین شده است به زندگی، وفات و آثار این علامه بزرگوار می پردازد. تعلیقات، تخریجات، توضیح مطالب و پانوشت های علمی و فنی از ویژگی های این کتاب است. جلد دوم شامل تفسیر آلاء الرحمن و سوره مبارکه آل عمران و بخشی از سوره مبارکه نساء می باشد: آلاء الرّحمن فى تفسير القرآن، تفسيرى است ناتمام به زبان عربى شامل سوره فاتحة الكتاب، بقره، آل عمران و قسمت كمى از سوره نساء. بلاغى، انگيزه و چگونگى نگارش اين تفسير را در نامه‌اى به شاگرد خود، ميرزا على اردوبادى غروى، بدين شرح بيان كرده است: «به توفيق خدا... از ذيحجّه 1349ق به تأليف تفسيرى درباره قرآن كريم، موافق اصول علم و مذهب شيعه شروع كردم؛ زيرا كه من ديدم اهّم تفاسير نزد ما، مثل تبيان و مجمع البيان، در لغت و صرف كلمه و قرائات، و تفاسير امثال عطا و مجاهد... و اشباه‌هم بسيار بيانات كرده‌اند و... بحرانى... احاديث را بدون تحقيقى در آنها نقل مى‌كند و در مزاياى قرآن شريف بياناتى نمى‌نمايد.» با توجه به اين ديد انتقادى است كه خود به پرداختن تفسيرى دست مى‌زند تا در عين اختصار، حق مطلب را در تبيين و تفسير مفاهيم و معارف قرآنى ادا كند.» اين تفسير داراى مقدمه‌اى است كه مطالبى بدين شرح در آن بررسى شده است: حقيقت اعجاز، دلالت آن بر حقانيت پيامبران، تنوّع معجزات، فلسفه فرستادن قرآن به عنوان يك معجزه براى اعراب جاهلى، امتياز قرآن بر ديگر معجزات از جهات گوناگون (تاريخى، استدلالى، نداشتن تضاد و تناقض، تشريع يك نظام اجتماعى عادلانه، اشتمال آن بر اخلاق و علم غيب و جز آن)، چگونگى جمع‌آورى قرآن در يك مصحف و زمان آن، عدم تحريف لفظى قرآن به ويژه از ديدگاه شيعه امامى، اختلاف قرائات، نياز به تفسير قرآن و شرايط و شئون آن، نقد تفسيرهايى چون الدّر المنثور و كشّاف، بحث عام و خاص و ادراك عقلى و قلبى. تفسير آلاء الرحمن مشتمل بر مطالب متنوعى است كه از جمله آنهاست: بقاء نفس پس از مرگ، شفاعت، جبر و اختيار، تعدّد زوجات در اسلام، محكمات و متشابهات، وضع انجيلها، نبوّت مسيح، امر به معروف و نهى از منكر، ميراث كلاله، مسائل عول و تعصيب، ميراث پيامبر(ص)، ازدواج موقّت، حرمت ميگسارى و سابقه آن در اديان پيشين، تيمّم و وضو. مؤلف اين تفسير از بحث‌هاى خشك علمى، لغوى، منطقى، فلسفى و كلامى پرهيز كرده است، ولى گاهى، با بهره‌گيرى از روش مزجى در زمينه‌هاى گوناگون، از فلسفه و لغت و روايات براى تبيين يك مفهوم استفاده كرده است. مفسّران پس از وى در ايران از پژوهش‌هاى او بهره گرفته‌اند. مؤلف برخى از مآخذى را كه در نگاشتن اين تفسير مورد استفاده وى بوده، در مقدمه ياد كرده است.
مسند الإمام علي (ع) المجلد2
نویسنده:
حسن القبانجي؛ تحقيق: طاهر السلامي
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گاهی (مسند) وصف کتاب است و در این صورت به كتابى كه در آن احاديث به ترتيب صحابه (يعنى: نخستين مرجع در اسناد حديث پس از پيامبر) گرد آمده باشد. یا به مجموعه‌ای از احادیث نبوی که یک راوی آن‌ها را از آن حضرت نقل کرده باشد، اطلاق می‌گردد. ھذا كتاب سجّلتُ فیه ما وقفتُ علیه من أحاديث الإمام أمیر المؤمنین عليّ ابن أبي طالب علیه من الصلوات أفضلھا، ومن التحیّات أزكاھا وأطیبھا وفقھه وفتاويه، وأقضیته، وسائر ما سُجّل عنه من ألوان العطاء المشعّ، والحكمة الھادية في مختلف مجالات الحیاة، ففیھا الأحكام وفیھا الإحتجاجات، والقضاء والنصائح، والحكم وشتّى المفاھیم التي تنیر للإنسان المسلم طريقه في الحیاة.
تفسير القرآن الكريم المجلد 1
نویسنده:
محمد بن صالح عثيمين
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 3
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد سوم به تفسیر سوره بقره از آيه 253 تا آخر و سوره آل عمران از آیه 1 تا 92 می پردازد.
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 4
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سوره‌ها و آيه‌ها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سوره‌ها و آيه با آيه‌ها در ضمن سوره‌ها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، به‌طور كلى بررسى مى‌كند، آن‌گاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مى‌پردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مى‌كند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مى‌رسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سوره‌ها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مى‌توان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مى‌كند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مى‌داند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مى‌كند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيله‌اى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مى‌كند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آن‌ها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مى‌داند؛ به‌طورى‌كه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مى‌شود، اما اگر انسان كم‌هوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آن‌ها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مى‌پندارد و چه‌بسا آن‌ها را نفى‌كننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكل‌هاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه به‌ظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بى‌توجهى به اين علم درباره آن‌ها به حيرت افتاده‌اند، ذكر مى‌كند و از جمله آن‌ها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مى‌كند. * پى بردن به حكمت تكرار داستان‌هاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آن‌ها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جمله‌اى: از نمونه آياتى كه جمله‌هاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مى‌رسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلال‌ها [ى ماه] از تو مى‌پرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاه‌شمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانه‌ها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانه‌ها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مى‌آيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلال‌هاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اين‌گونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مى‌دهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادت‌هاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آن‌ها عادت كرده، از مشكل‌ترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفته‌اند، ملاك قصد به‌سوى خدا، بيرون آمدن از عادت‌ها و سعى در قبول فرمان‌هاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مى‌كند، عمل اعراب را زشت مى‌شمارد و به آن‌ها هشدار مى‌دهد كه آن‌ها همان گونه كه كارشان را به‌عكس انجام مى‌دادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آن‌ها وارونه بود و از امورى سؤال مى‌كردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مى‌تواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مى‌توان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جمله‌اى، رايج‌ترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيه‌اى است و مناسبات آيه‌اى از فراگيرترين بحث‌هاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مى‌خوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسله‌اى از ابهام و اشكال‌ها براى آن‌ها به وجود مى‌آيد و از خود مى‌پرسند چرا بايد آيه‌هاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يك‌باره به سراغ تاريخ انبيا مى‌رود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مى‌رود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مى‌شود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مى‌كوشد به اين سؤال‌هاى فرضى كه در ذهن هر خواننده‌اى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ به‌عنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مى‌پرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مى‌نويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوف‌عليه آن در آيه قبل مشاهده نمى‌شود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچ‌كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مى‌داند كه معطوف‌عليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مى‌كند كه در اين آيه هم معطوف‌عليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مى‌داند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مى‌كند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكم‌هايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مى‌شود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درون‌مايه سوره؛ * تناسب آيه‌هاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سوره‌ها در پايان مى‌توان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سوره‌ها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كم‌نظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سوره‌ها و آيات، بى‌نظير است. جلد چهارم به تفسیر سوره بقره (آیات 253 تا آخر) و سوره آل عمران (1 تا 91) می‌پردازد.
تفسیر القرآن الکریم المجلد 2
نویسنده:
روح الله خمینی؛ محقق: محمدعلي ايازي
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة العروج التابعة لمؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
.
تفسیر القرآن العظیم المجلد 2
نویسنده:
إسماعیل بن عمر ابن کثير دمشقي؛ محقق: سامی بن محمد سلامه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: دار طیبة,
چکیده :
تفسير القرآن العظيم تأليف عمادالدين اسماعيل بن عمر بن كثير دمشقى (متوفى 774ق) مشهور به ابن كثير، از جمله تفاسير اهل‌سنت است كه مورد اعتناى مفسرين پس از خود قرار گرفته است. ابن كثير در سر آغاز تفسير با بيانى رسا با تكيه به آيات قرآن لزوم انديشيدن، فهميدن و فهمانيدن قرآن را مطرح مى‌كند، و به آموختن معارف و آموزانيدن ابعاد آن تكيه مى‌كند و ادامه مى‌دهد كه: بر عالمان واجب است تا نقاب از چهره زيباى معانى قرآن برگيرند و به تفسير و تبيين آيات آن و آموختن حقايق آن بپردازند كه خداوند اهل كتاب را به‌خاطر روى تابيدن از كتب الاهى و روى آوردن به جذبه‌هاى دنيوى نكوهش كرده است. آنگاه مى‌گويد: كه بر ماست كه از اين انذارها به‌خود آئيم و به آنچه خداوند فرمان داده است روى آوريم، و در شناخت، شناساندن و نشر معارف آن، سخت‌كوشى را پيشه سازیم. بدينسان ابن كثير، ضرورت نشر معارف قرآن و لزوم تفسير آن را -كه مسئوليّتى است بزرگ بر دوش عالمان و متفكران اسلامى- به‌عنوان انگيزه خود در نگارش تفسير معرّفى مى‌كند. تفسير ابن كثير جلوه‌اى روشن از تفسير نقلى يا تفسير آيات به ظواهر آيات و اقوال پيامبر(ص) و صحابيان است. ابن كثير، پس از آنچه كه به عنوان انگيزه نگارش تفسيرش ياد شد سئوالى مطرح مى‌كند، كه اگر بپرسند نيكوترين روش تفسيرى كدام است؟! جواب اين است كه صحيح‌ترين و استوارترين روش تفسيرى آن است كه آيات به آيات قرآن تفسير شود؛ چون اجمال برخى از آيات در مواضع ديگر به تفصيل تبيين شده است. و اگر با اين روش ره بجائى نسپردى و در تفسير آيات ناتوان گشتى براى تبيين آيات به سنّت مراجعه كن، كه سنت، مبيّن و شارح قرآن است. امّا اگر در راه تبيين قرآن، در قرآن و سنّت چيزى نيافتى كه چراغ راه شود به اقوال صحابه مراجعه كن؛ چون آنان در جوّ نزول آيات بوده‌اند و از قرائن و چگونگى‌هاى عرضه آيات آگاهند. مفسر در ابتدا در ضمن مقدمه‌اى مفصّل، درباره تفسير و چگونگى تفسيرپذيرى قرآن، منابع تفسيرى و... سخن گفته و سپس وارد تفسير سوره‌ها مى‌شود. ابن كثير، در آغاز تفسير سوره‌ها در ضمن فصلى از جايگاه سوره در ميان سور قرآن و فضيلت قرائت آن، سخن مى‌گويد و روايات وارد شده در اين زمينه را مى‌آورد. آنگاه به نامهاى آن سوره اشاره مى‌كند و اخبار مربوط به اين مطلب را ياد مى‌كند. رواياتى كه به‌طور كلّى نشانگر محتواى سوره يا مطالب عام درباره سوره باشند نيز، در همين قسمت مى‌آيد. آنگاه يك يا چند آيه را آورده به تفسير آنها بر اساس روشى كه آورديم مى‌پردازد، و در تبيين واژه‌ها و تشريح معانى ريشه‌اى كلمات به لغت عرب و اشعار شاعران استناد مى‌جويد، و در توضيح و تفسير آيات، به اقوال مفسّران نيز، پرداخته، گاه به نقد و بررسى آنها دست مى‌يازد. در جلد دوم به تفسیر سوره‌های آل عمران و نساء پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 22