جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
بررسی تطبیقی تفسیر آیات اظهار دین و مهدویت از منظر شیعه و اباضیه: (مطالعه موردی آیات توبه: 32-33، صف: 8-9)
نویسنده:
زینب السادات حسینی ، حجت علی نژاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسیر و تحلیل آیات «اظهار دین» از پربحث‌ترین آیاتی است که در عرصه رهبری آینده عالم و اندیشه «مهدی موعود» مطرح است و نه‌تنها مفسران قرآن، که مذاهب فقهی نیز با رویکرد خاصی این آیات را تبیین نموده‌اند. از این‌رو پژوهش پیش‌رو با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی تطبیقی تفسیر «آیات اظهار» بر اساس تفاسیر مفسران امامیه و اباضیه با تکیه بر احادیث مورد اتفاق نبوی و علوی می‌پردازد و دلالت آیات فوق را بر پایان تاریخ از دیدگاه دو گرایش امامیه و اباضیه بررسی می‌کند. این نوشتار نتیجه گرفته است که اندیشه مهدویت در اباضیه با توجه به نوع نگاه و تقسیم‌بندی خاص آنها از مسئله امامت، اعتقادی به مهدی موعود و منجی آخرالزمانی ندارند و تا مرحله انکار آن نیز پیش رفته‌اند؛ اما مفسران امامیه بر تعیین وعده خداوند به عصر ظهور تأکید دارند. با توجه به معنای لغوی واژه «اظهار» و دیگر دلایل عقلی ـ نقلی، غلبه نهایی و کامل و همه‌جانبۀ دین اسلام بر سایر ادیان غلبه جسمانی و منحصر به عصر ظهور، به دست حضرت مهدی (عج) از اهل‌بیت (ع) است که با قرآن پیوندی ویژه دارد. تفسیر آیات فوق با بهره‌گیری از احادیث معصومین(ع) منجر به تفسیری معقول می‌شود.
صفحات :
از صفحه 367 تا 391
الگوی تربیت جهادی سوره صف براساس روش داده بنیاد
نویسنده:
طیبه حقیقی نجف آبادی ، محسن خوشفر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از گستره‌های تربیتی قرآن، به فعلیت درآوردن استعدادهای انسان‌ها برای رسیدن به عصر ظهور دین الهی در سرتاسر عالم است. سوره صف، یکی از مسبحاتی است که مضامین تربیتی آن مجاهده برای رسیدن به ظهور و فتح قریب است و مؤلفه‌های تربیتی آن می‌تواند الگوی مناسبی برای زمینه‌سازی ظهور برای عصر حاضر باشد. ازاین‌رو محقق سعی دارد با استفاده از روش استراتژی تحلیل داده بنیاد متنی، الگوی تربیت جهادی این سوره را کشف کند. در این پژوهش با رجوع به برخی از تفاسیر و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و درنهایت کدگذاری انتخابی با رویکرد جهادی انجام‌شده است. از مهم‌ترین مؤلفه‌های این سوره ترغیب به جهاد است و مجاهدان برای رسیدن به فتح قریب با عزمی راسخ تحت رهبری رسولان الهی برمبنای احیا دین و نشرواعلای کلمه حق و درراستای رسیدن به سعادت و هدایت بر اساس اصل توحید محوری و نبوت و معاد باوری از برترین شریعت الهی، یعنی دین پیامبر خاتم مجاهده می‌کنند و مجال دست‌یابی به آن با روش‌های جهادی تربیتی نظیر بشارت و تلویح و زدودن موانع آن همچون کفر و فسق و جهل صورت می‌گیرد و سرانجام باهدف نهایی یعنی ظهور دین الهی الگوی جهادی این سوره ترسیم می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 205
بلاغت سامی و قواعد نظم متقارن و نقد و بررسی آن در سوره صف
نویسنده:
محمدحسین احمدیار ، سیمین ولوی ، علیرضا باقر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از نظریات درباره قرآن کریم، نظریه میشل کویپرس است. وی معتقد است با استفاده از بلاغت سامی و نظم متقارن و معکوس، رهیافتی نو به نظم و انسجام قرآن دارد. او با استفاده از بلاغت سامی به فن تالیف کلام توجه می‌کند و دیدگاهی کل نگر به متن قرآن دارد. وی طبق بلاغت سامی، متن را به سطوح مختلف تقسیم و آن‌گاه اشکال گوناگون تقارن یعنی توازی ترادفی، توازی تضادی،توازی تولیفی یا تکاملی، نظم محوری یا ترکیب دایره­ای، نظم معکوس یاترکیب آینه‌ای یا مقابله عکسی را با کمک شاخص­های تالیفی تجاور، دوتایی بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تکرار یا این‌همانی، تماثل صوتی یا هم صدایی، مشابهت­های صرفی، ساختار نحوی یکسان، مطرح کرده و به بررسی آن‌ها می‌پردازد. هدف این مقاله نقد و بررسی قواعد بلاغت سامی طبق شیوه کویپرس با روش تطبیق آن‌ها درسوره صف است. در این مقاله پس از تبیین و توضیح نظریه مذکور، جامعیت وکارایی آن ازطریق تطبیق قواعد مورد استناد کویپرس درسوره صف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مشخص شده است قواعد بلاغت سامی در این سوره درسطح مَقطَع، سِلسِله در همه آیات کارآمد و در سطح مَفصَل، فَرع، قِسم و جُزء در تعدادی از آیات ناکارآمد است.
صفحات :
از صفحه 26 تا 63
مختصر الميزان في تفسير القرآن المجلد 6 (الحجرات - الناس)
نویسنده:
محمدحسین طباطبایی؛ خلاصه کننده: الياس كلانتري
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دار الاسوة,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی , کتب تفسیر شیعه امامیه , 114- سورة الناس , 113- سورة الفلق , 112- سورة الاخلاص , 111- سورة المسد , 110- سورة النصر , 109- سورة الکافرون , 049- سورة الحجرات , 050- سورة ق , 051- سورة الذاریات , 052- سورة الطور , 053- سورة النجم , 054- سورة القمر , 055- سورة الرحمن , 056- سورة الواقعة , 057- سورة الحدید , 058- سورة المجادلة , 059- سورة الحشر , 060- سورة الممتحنة , 061- سورة الصف , 062- سورة الجمعة , 063- سورة المنافقون , 064- سورة التغابن , 065- سورة الطلاق , 066- سورة التحریم , 067- سورة الملک , 068- سورة القلم , 069- سورة الحاقة , 070- سورة المعارج , 071- سورة نوح , 072- سورة الجن , 073- سورة المزمل , 074- سورة المدثر , 075- سورة القیامة , 076- سورة الانسان , 077- سورة المرسلات , 078- سورة النبأ , 079- سورة النازعات , 080- سورة عبس , 081- سورة التکویر , 082- سورة الانفطار , 083- سورة المطففین , 084- سورة الانشقاق , 085- سورة البروج , 086- سورة الطارق , 087- سورة الاعلی , 088- سورة الغاشیة , 089- سورة الفجر , 090- سورة البلد , 091- سورة الشمس , 092- سورة اللیل , 093- سورة الضحی , 094- سورة الشرح , 095- سورة التین , 096- سورة العلق , 097- سورة القدر , 098- سورة البینة , 099- سورة الزلزلة , 100- سورة العادیات , 101- سورة القارعة , 102- سورة التکاثر , 103- سورة العصر , 104- سورة الهمزة , 105- سورة الفیل , 106- سورة قریش , 107- سورة الماعون , 108- سورة الکوثر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مختصر الميزان في تفسير القرآن، خلاصه تفسير الميزان في تفسير القرآن نوشته علامه طباطبايى(ره) است كه توسط الياس كلانترى در شش مجلد به زبان عربى به انجام رسيده است. الياس كلانترى درباره چگونگى تدوين اين كتاب با اجازه علامه طباطبايى(ره) چنين مى‌نويسد: «در ضمن بررسى و مطالعه كتاب الميزان، با توجه به ارزش و كارايى مباحث تفسيرى آن، خصوصاً مباحث مستقل از تفسير معمولى آيات، تصميم گرفته شد كه يك كتاب راهنما و فهرست موضوعات و همچنين يك دوره مختصر از الميزان تهيه و تنظيم شود، تا راه استفاده از مباحث آن به‌طور تفصيلى و منظم و دسته‌بندى شده، براى محققان علوم قرآنى هموارتر گردد و همچنين استفاده از اين كتاب براى كسانى هم كه فقط فرصت و امكان آشنايى اجمالى با معانى آيات قرآن را دارند، به‌راحتى مقدور شود. در ابتدا به تنظيم كتاب ر اهنما و فهرست اقدام شد و موضوع كتاب با مؤلف الميزان حضرت علامه طباطبايى(ره) در ميان گذاشته شد كه با اقبال ايشان مواجه گرديد. اين كتاب هم براى متن اصلى (عربى) كتاب تحت عنوان «دليل الميزان في تفسير القرآن» و هم براى ترجمه فارسى آن تحت عنوان: «راهنما و فهرست ترجمه‌ى الميزان في تفسير القرآن» تنظيم و منتشر گرديد و از استقبال پژوهشگران و علاقه‌مندان به علوم قرآنى برخوردار شد. در ضمن بررسى دقيق الميزان، براى نوشتن كتاب راهنما و فهرست موضوعات، طرح تنظيم كتاب «مختصر الميزان» نيز ريخته شد و بعداً با روشى كه در اين مقاله روشن خواهد شد، اين كتاب تنظيم و آماده گرديد». وى در مقدمه كتاب جهت روشن شدن كار در تلخيص كتاب الميزان، توجه به بعضى از جهات روش به‌كاررفته در تفسير الميزان را ضرورى مى‌داند: * مؤلف كتاب الميزان غالباً بعد از نوشتن يك يا چند آيه، ابتدا به بحث لغوى درباره مفردات آيات پرداخته است. * بعد از بحث لغوى، مؤلف غالباً نظر خود را درباره معانى آيه مورد بحث نوشته است. * بعد از بيان نظر خود، اگر مفسران ديگر درباره آن آيه نظرات قابل توجهى داشته‌اند، غالباً آن‌ها را نوشته و بررسى كرده است؛ به‌گونه‌اى كه گاهى براى آن نظرات وجهى قائل شده و گاهى آن‌ها را مردود شمرده و گاهى فقط به ذكر آن نظرات پرداخته است. * در مواردى بعد از بحث در تفسير تعدادى از آيات، مباحث مهم و مفصّل قرآنى، علمى، كلامى، فلسفى، اجتماعى، تاريخى، روايى و... كه ممكن است ارتباطى با مباحث آيات پيدا كند، به‌صورت مستقل و مجزا از بحث تفسيرى معمولى در يك يا چند فصل نوشته شده است. كلانترى با توجه به روش تفسير الميزان، جهات عمده و اساسى روش كار خود در تلخيص «الميزان في تفسير القرآن» را اين‌گونه تبيين مى‌كند: * در اين تلخيص حتى كلمه‌اى به نوشته‌هاى مؤلف اضافه نشده و تغييرى در اصل نوشته‌هاى مؤلف پديد نيامده است. * عمدتاًً نظرات خود مؤلف الميزان در معانى آيات قرآن انتخاب شده، مگر در مواردى كه مؤلف، مطلبى را از ديگران نقل كرده و آن را پذيرفته است كه در حقيقت نظر خودش مطابق نظر آن مفسر يا مبتنى بر آن بوده است. * مقدمه تفسير الميزان كه مبين روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى است، عيناً و بدون حذف قسمتى از آن در اين كتاب آمده است. * قسمت‌هاى حذف‌شده عمدتاًً عبارتند از: مباحث مستقل علمى، كلامى، فلسفى، تاريخى، روايى و... كه بعد از تفسير لفظى و معمولى بعضى از آيات نوشته شده است. * در جاهايى كه روشن شدن معانى آيات، متوقف به بحث روايى بوده، آن بحث روايى انتخاب شده و در اين كتاب آمده است. * در جاهايى كه مؤلف درباره آيه‌اى نظر خودش را به‌صورت مجزا بيان كرده و بعد از آن نظرات ساير مفسران را نقل و بررسى كرده، قسمت اول (نظرات خود مؤلف) انتخاب شده و نقل و بررسى نظر مفسران ديگر حذف گرديده است، اما در جاهايى كه بحث تفسيرى آميخته‌اى از نقل نظرات ساير مفسران بوده، همه آن قسمت انتخاب شده است. * در جاهايى كه مؤلف بعد از تفسير آيه، نظرات و تفاسيرى نيز از ساير مفسران آورده و براى آن نظرات وجهى قايل شده و يا حداقل آن را نقل كرده و ردّ و ابطال نكرده است، اين قبيل جاها نيز غالباً انتخاب شده، مگر در جاهايى كه ضرورتى در انتخاب آن‌ها احساس نشده است. * اگر در جاهايى، روشن شدن كامل معانى يك يا چند آيه، متوقف به مجموع بحث تفسيرى بوده، تمام آن بحث انتخاب شده و چيزى از آن حذف نگشته است. * تفسير سوره حمد به‌گونه كامل و بدون حذف قسمتى از آن براى آشنايى با روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى(ره) به‌عنوان نمونه انتخاب شده است. * عناوين اصلى و موضوعات مهم قسمت‌هاى حذف‌شده، به‌صورت تيترهايى در پاورقى كتاب «مختصر الميزان» نوشته شده، به‌ويژه در جاهايى كه بحث روايى، حاوى احاديثى بوده كه در متن تفسير آيات اثرى از آن به‌صورت مختلط با بحث تفسيرى لفظى نيست و مؤلف، آن موضوعات احاديث را مستقلاً در بحث روايى طرح و بررسى كرده است. از جمله ايرادات وارد بر اين كتاب، عدم تدوين فهارس حتى فهرست مطالب براى هر جلد است كه خواننده را در دستيابى به آيات دچار مشكل مى‌كند. همچنين پاورقى در كتاب مشاهده نشد. در جلد ششم سوره های حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم، قمر، رحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
واضح في التفسیر المجلد 16
نویسنده:
سید عباس علي موسوي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
احمد موعود انجيل: تفسیر سوره صف
نویسنده:
جعفر سبحانی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: مؤسسه امام صادق,
چکیده :
مقدمه مولف: نبوت و رسالت جاودانى، سند و دليل جاودانى لازم دارد; سندى كه در هر عصر و زمانى، در هر محل و مكانى، گواه روشنى بر درستى گفتار آورنده آن باشد. يكى از علل اين كه خداوند، دعوت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) را با چنين معجزه و گواهى همراه ساخت اين بود كه، نبوت او، به يك زمان و برهه اى اختصاص نداشت و لذا برهان نبوت و گواه پيوند او با جهان وحى، مرزهاى زمان و مكان را درهم مى نوردد و در تمام اعصار به سان خورشيد مى درخشد و تاريكى هاى كفر و شرك را درهم مى كوبد و حجت را بر آگاهان و بى غرضان تمام مى كند. امروز بر اثر عدم بلوغ فكرى امت هاى پيشين، از پيامبران گذشته آثار و نشانه هايى كه گواه بر وجود و ادعاى آنان باشد در دست نيست تا چه رسد برهان نبوت و نشانه هاى رسالت آنان. به دليل همين خلأ، گروه عظيمى در غرب كه براى خود فكر و انديشه اى دارند و از شرق ـ كه زادگاه مسيح و مسيحيت است ـ كاملاً دورند، اصل وجود مسيح و مريم را جزو افسانه ها پنداشته و تصور مى كنند كه وجود مسيح به سان داستان ليلى و مجنون، يا فرهاد و شيرين از اساطير تاريخى است. مقصر اصلى در اين مورد، امت هاى پيشين هستند كه نخواستند آثار پيشوايان خويش را دست نخورده حفظ و حراست كنند، در حالى كه جريان درباره پيامبر اسلام درست نقطه مقابل اين حركت منفى است، نه تنها كتاب و نامه ها و آثار وى و ياران او باقى است، بلكه قبور نياكان و بستگان و مسكن خود و همسران و فرزندان پيامبر، به صورت روشن وجود دارد و اگر انديشه هاى وهابى گرى بر آثار خاندان رسالت چوب حراج نزند، هر يك از اين آثار، سند وجود پيامبر اسلام و شيوه ادعا و دلايل حقانيت اوست. نگارنده براى آشنا ساختن جوانان با كتاب و معجزه جاويدان آن حضرت، كوشش ناقصى در تفسير سوره «صف» انجام داده كه اكنون در اختيار خوانندگان و علاقه مندان قرآن قرار مى گيرد. قم، ميدان شهدا، مؤسسه امام صادق(عليه السلام) - جعفر سبحانى - 15شعبان 1402/18خرداد 1361
أحمد (ص) موعود الانجیل
نویسنده:
جعفر السبحانی
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار الهادی,
چکیده :
کتاب همانگونه که از اسم آن هم پیداست کلیت آن درباره بشارت به پیامبری پیامبر اکرم ص در انجیل و از طرف حضرت مسیح ع می باشد. توضیح کلمه فارقلیط و برخی دیگر از نشانه های انجیل در اثبات موعود بودن رسول الله از طرف مسیح ع و انجیل.
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 28
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد بیست و هشتم به تفسیر سوره‌های مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق و تحریم می‌پردازد.
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 20
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سوره‌ها و آيه‌ها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سوره‌ها و آيه با آيه‌ها در ضمن سوره‌ها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، به‌طور كلى بررسى مى‌كند، آن‌گاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مى‌پردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مى‌كند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مى‌رسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سوره‌ها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مى‌توان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مى‌كند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مى‌داند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مى‌كند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيله‌اى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مى‌كند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آن‌ها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مى‌داند؛ به‌طورى‌كه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مى‌شود، اما اگر انسان كم‌هوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آن‌ها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مى‌پندارد و چه‌بسا آن‌ها را نفى‌كننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكل‌هاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه به‌ظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بى‌توجهى به اين علم درباره آن‌ها به حيرت افتاده‌اند، ذكر مى‌كند و از جمله آن‌ها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مى‌كند. * پى بردن به حكمت تكرار داستان‌هاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آن‌ها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جمله‌اى: از نمونه آياتى كه جمله‌هاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مى‌رسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلال‌ها [ى ماه] از تو مى‌پرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاه‌شمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانه‌ها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانه‌ها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مى‌آيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلال‌هاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اين‌گونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مى‌دهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادت‌هاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آن‌ها عادت كرده، از مشكل‌ترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفته‌اند، ملاك قصد به‌سوى خدا، بيرون آمدن از عادت‌ها و سعى در قبول فرمان‌هاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مى‌كند، عمل اعراب را زشت مى‌شمارد و به آن‌ها هشدار مى‌دهد كه آن‌ها همان گونه كه كارشان را به‌عكس انجام مى‌دادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آن‌ها وارونه بود و از امورى سؤال مى‌كردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مى‌تواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مى‌توان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جمله‌اى، رايج‌ترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيه‌اى است و مناسبات آيه‌اى از فراگيرترين بحث‌هاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مى‌خوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسله‌اى از ابهام و اشكال‌ها براى آن‌ها به وجود مى‌آيد و از خود مى‌پرسند چرا بايد آيه‌هاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يك‌باره به سراغ تاريخ انبيا مى‌رود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مى‌رود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مى‌شود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مى‌كوشد به اين سؤال‌هاى فرضى كه در ذهن هر خواننده‌اى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ به‌عنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مى‌پرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مى‌نويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوف‌عليه آن در آيه قبل مشاهده نمى‌شود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچ‌كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مى‌داند كه معطوف‌عليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مى‌كند كه در اين آيه هم معطوف‌عليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مى‌داند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مى‌كند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكم‌هايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مى‌شود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درون‌مايه سوره؛ * تناسب آيه‌هاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سوره‌ها در پايان مى‌توان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سوره‌ها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كم‌نظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سوره‌ها و آيات، بى‌نظير است. جلد بیستم به تفسیر سوره‌های صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح و جن می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 36