جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
نگاهی به تفاوت‌ها و شباهت‌های جریان معتزله و نو معتزله
نویسنده:
محمد باقر منصورزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دین آنلاین,
چکیده :
جریان فکری نومعتزله، یکی از گرایش‌های کلامی برجسته در اسلام است. از ظهور این جریان، نزدیک به دو قرن می‌گذرد. اندیشمندان نومعتزلی همانند اسلاف معتزلی خود در زمینه‌های گوناگون علوم اسلامی، به ویژه مباحث کلامی نظریه‌پردازی کرده‌اند و در این زمینه علاوه بر مبانی معتزله، از روش‌های جدیدی که در علوم انسانی غربی مطرح شده است بهره برده‌اند. آنچه در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد این است که با وجود شباهت‌هایی میان معتزلیان جدید و قدیم میان آن‌ها تفاوت‌های قابل توجهی نیز به چشم می‌خورد که اشاره به برخی از آنها ضروری است.
تحلیل انتقادی خوانش نومعتزلیان جهان عرب از میراث عرفان اسلامی با تأکید بر جابری، حنفی، ابوزید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از جریان‌های فکری در دوران معاصر که به دنبال نوسازی میراث دینی است، جریان نومعتزله می‌باشد. این جریان که از زمان سید جمال‌الدین اسدآبادی به راه افتاد به دنبال پاسخ به این سؤال بود که چرا غرب پیشرفت کرده و جهان اسلام عقب‌افتاده‌است. بدنبال این چالش، متفکرینی که به نوعی می‌توان آنها را داخل در این جریان دانست ازجمله محمد عابد الجابری، حسن حنفی و نصرحامد ابوزید پروژه‌های فکری را در حوزه‌های مختلف از جمله عرفان اسلامی مطرح کرده‌اند. اهمیت این رساله از این جهت است که دیدگاه روشنفکران معاصر نسبت به چالش سنت و مدرنیته و موضع ما نسبت به دیدگاه این اندیشمندان روشن‌می‌کند. در این رساله ما با با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و با روش تحلیلی و انتقادی، به بررسی و توصیف و تحلیل اندیشه این سه اندیشمند در حوزه عرفان اسلامی در ابعاد تاریخی، معرفتی و اجتماعی، و نقد خوانش آنها در این حوزه‌ها خواهیم‌پرداخت. خوانش‌ محمد عابد الجابری، یکی از بزرگترین متفکرین جهان اسلام، تحت تأثیر کانت و فوکو و در چارچوب مبانی آن‌ها بوده است. وی در پروژه نقد عقل عربی خود، رویکرد انتقادی به عرفان داشته و آن را وارداتی،گنوسی، معطوف به آخرت و مانع پیشرفت اسلام دانسته است. .خوانش حسن حنفی اندیشمند مصری از عرفان اسلامی در مرحله چهارم پروژه نوسازی میراث قرارداشته و بعد از علم اصول دین و علوم حکمی و اصول فقه به علوم تصوف پرداخته و با روش پدیدارشناسی هگلی، آنها را بازخوانی کرده و تصوف را جبرگرا، بی-توجه به پیشرفت دنیا و ناکارآمد در عرصه اجتماعی توصیف کرده است. نصرحامد ابوزید، اندیشمند مصری است که نص‌گرایانه و با روش هرمنوتیکی گادامر به خوانش عرفان اسلامی و متن قرآن پرداخته و با استفاده از مبانی ابن‌عربی، میان متن، هستی و انسان برابری ایجاد کرده‌ و تمدن اسلام را تمدن تأویل دانسته‌است. ما براساس رئالیسم انتقادی صدرایی به نقد اندیشه این سه اندیشمند در حوزه‌های مختلف، پرداخته‌ایم. از لوازم این سه خوانش می‌توان به نگاه اومانیستی و تفسیر سکولاریستی به جهت فاصله رویکرد انسان‌مدارانه از نگاه توحیدی، اشاره‌کرد. همچنین تفسیر لیبرالیستی و مارکسیستی به جهت اعتقاد به آزادی مطلق یا مبارزه با زندگی طبقاتی،و رویکرد نسبی‌گرایانه به جهت نگاه تاریخی و عصری به معرفت، رویکرد سوبژکتیو به جهت خیالی و ذهنی خواندن معرفت عرفانی و بعضا فهم ناصحیح از متون عرفان اسلامی و نسبت‌دادن عقیده یک طریقت به تمام عارفان اسلامی، می‌توان اشاره‌کرد. بعلاوه حرکت‌های اجتماعی عارفانی همچون ابوالحسن شاذلی، سید عبدالحسین لاری، سید حبوبی، امام خمینی‌ره، و حرکت اصلاحی صوفیه در قرقیزستان و ترکیه دلالت بر نادرستی ادعای انزوای عارفان و عدم توجه آنان به امور اجتماعی دارد.
بررسی و نقد جایگاه عقل در معرفت دینی از منظر نومعتزلیان(با تاکید بر نظریه نقد عقل عربی و اسلامی از دیدگاه محمد عابد الجابری و محمد ارکون)
نویسنده:
حامد علی اکبر زاده؛ استاد راهنما: حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر در حوزه جهان اسلام جریان اعتزال نو است که سعی دارد با خوانشی عقلانی از دین در جهت رفع عقب ماندگی‌های مسلمین حرکت کند.در این میان محمد عابدالجابری و محمد ارکون که منتسب به این جریان هستند معتقدند مشکل اصلی مسلمانان میراث فکری آنهاست، میراثی که از تولید و پویایی و خلاقیت بازایستاده و توانایی اصلاح وضع موجود را ندارد.این دو با طرح فکری خود تحت عنوان «نقد عقل عربی» و «نقد عقل اسلامی» تلاش کردند تا زمینه را برای قرائتی جدید و عقلانی از اندیشه اسلامی فراهم آورند.البته هم جابری و هم ارکون در این پروژه به شدت متاثر از روش‌های دین پژوهی مدرن و پست مدرن غربی بودند.جابری و ارکون متاثر از روش‌هایی چون ساختارگرایی، پساساختارگرایی، تاریخی نگری نوین، هرمنوتیک وگسست معرفت شناختی امیدوار بودند تا بتوانند عقلانیت انتقادی را در فضای اندیشه اسلامی نهادینه سازند اما به نظر می‌رسد که پروژه آنها در بسیاری از موارد به دلایل مختلف اجرا نشد.
نقد و بررسی مبانی نظریه ی تاریخمندی قرآن در اندیشه ی نو معتزله با تاکید بر نصر حامد ابوزید، محمد آرکون
نویسنده:
صدیقه نیک‌طبع اطاعتی؛ استاد راهنما: احمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سعدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؛ استاد راهنما: محمدصفر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ جبرئیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؛ استاد مشاور: خداخواست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ عرب صالحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تاریخ‌مندی قرآن» نظریه‌ای است که در دهه‌های اخیر برخی روشنفکران دینی مسلمان در جهان عرب آن را مطرح کرده‌اند و توسط برخی هم‌فکران ایشان در ایران پی‌گیری شده و درگسترش آن کوشش دارند. اینان تحت تأثیر تاریخی‌نگری و گرایشات لیبرالیستی‌ـ‌سکولاریستی و بعضی ادعاهای مستشرقان، قائل به تاریخیت قرآن شده‌اند و آن را متأثر از شخصیت تاریخی پیامبر9 و فرهنگ زمانه می‌دانند.آن‌ها امور ناهمخوان با ایده تاریخیت مانند لوح محفوظ، نزول دفعی و اعجاز قرآن را منکر می‌شوند و یا این‌که با بازخوانی آن‌ها، مانند علم اسباب نزول، مکی و مدنی بودن و اصل نسخ، رابطه دیالکتیک متن با واقع را توجیه می‌کنند. این نظریه بر مبانی و اصولی چون تاریخیّت و محدودیّت ذاتی انسان به شرایط زمانی و فرهنگی خاص، تاریخیت‌ پیامبر9، بشری شدن وحی به دلیل مواجهه فهم تاریخی خطاپذیر پیامبر9 با آن (مبنای انسان‌شناختی)، همسان‌انگاری وحی با تجربه دینی و حیث دیالکتیک آن (مبنای وحی‌شناختی)، اصل عدم تعین معنای متن و سیالیت آن، تاریخی شدن دلالت برخی مفاهیم و احکام و اصل تأویل و مجاز (مبنای دلالت‌شناختی) مبتنی است. این پژوهش، به هدف نقد و بررسی مبانی نظریه تاریخ‌مندی قرآن در اندیشه نومعتزله (ابوزید، آرکون) با رویکرد توصیفی‌ـ‌تحلیلی و نقدی، در چهار فصل نگاشته شده است و به این سؤال اصلی که نظریه تاریخ‌مندی قرآن، بر چه مبانی‌ای استوار و چه نقدهایی متوجه آن است، پاسخ می‌دهد. نتایج تحقیق مبین آن است که نظریه فوق با اصول پذیرفته‌شده متعددی مانند برخورداری انسان از فطرتی ثابت، روحی مجرد، عقلی فراتاریخ، قابلیت اتصال انسان با عالم غیب و دریافت معرفت‌های حضوری و... تناقض دارد. از سویی دیگر، ادله و شواهد فراوانی مانند ژرفایی و بطون نامحدود قرآن، پیوند آن با عترت، تشریع قوانین براساس مصالح و مفاسد واقعی، بر اثبات جاودانگی و جهان‌شمولی آن گواهی می‌دهند.
تفسیری نواعتزالی از قرآن
نویسنده:
عظیم محمودآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع‌رسانی شهرکتاب به نقل از اعتماد,
چکیده :
«فهمِ قرآنِ حکیم» اثر عابدالجابری از مهم‌ترین چهره‌های روشنفکری جهان اسلام است که از شمارِ نومعتزلیان محسوب می‌شود. محمد عابدالجابری (۲۰۱۰- ۱۹۳۶ م) از روشنفکران اهل تسنن و اهل کشور مراکش بود. او در کنار شخصیت‌هایی نظیر نصرحامد ابوزید، حسن حنفی و محمد ارکون، طه حسین، عبدالرحمن بدوی طهطاوی، محمد الطالبی، لیلا احمد، فضل‌الرحمن، محمد شحرور، احمد البغدادی و... از جمله روشنفکران عرب بود که در جرگه به اصطلاح «نومعتزلیان» قرار داشت.
أثر المعتزلة في الفكر الاسلامي الحديث: محمد عمارة انموذجا
نویسنده:
عمار بنحمودة
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
دارالبیضاء - مغرب / رباط - مغرب: المركز الثقافي العربي / مؤمنون بلا حدود,
تحلیل و نقد جایگاه عقل در معرفت دینی از منظر نومعتزلیان با تکیه بر نظریه نقدِ عقل عربی و اسلامی در آراء محمد عابد الجابری و محمد ارکون
نویسنده:
حامد علی اکبر زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر در حوزه جهان اسلام جریان اعتزال نو است که سعی دارد با خوانشی عقلانی از دین در جهت رفع عقب ماندگی‌های مسلمین حرکت کند.در این میان محمد عابدالجابری و محمد ارکون که منتسب به این جریان هستند معتقدند مشکل اصلی مسلمانان میراث فکری آنهاست، میراثی که از تولید و پویایی و خلاقیت بازایستاده و توانایی اصلاح وضع موجود را ندارد. این دو با طرح فکری خود تحت عنوان «نقد عقل عربی» و «نقد عقل اسلامی» تلاش کردند تا زمینه را برای قرائتی جدید و عقلانی از اندیشه اسلامی فراهم آورند.البته هم جابری و هم ارکون در این پروژه به شدت متاثر از روش‌های دین پژوهی مدرن و پست مدرن غربی بودند.جابری و ارکون متاثر از روش‌هایی چون ساختارگرایی، پساساختارگرایی، تاریخی نگری نوین، هرمنوتیک وگسست معرفت شناختی امیدوار بودند تا بتوانند عقلانیت انتقادی را در فضای اندیشه اسلامی نهادینه سازند اما به نظر می‌رسد که طرح آنها در بسیاری از اهداف خویش ناکام ماند. ویژگی مهم طرح جابری و ارکون آن است که این روش‌ها را به صورت تلفیقی استفاده کرده اند اما گاه برخی از این روش‌ها با یکدیگر سازگاری ندارند،ضمن اینکه به بومی سازی این روش‌ها توجه جدی نشده است و نوعی تعبد به آنها در پروژه جابری و ارکون قابل مشاهده است.جابری و ارکون بخش قابل توجهی از آموزه‌های اسلامی را خرافه و اسطوره محسوب می کنند و معتقدند باید این اعتقادات باطل را کنار نهاد تا بتوان بر مشکلات جامعه فائق آمد،این در حالی است که نتیجه روش انتقادی این دو،الغاء بسیاری از آموزه‌های اسلامی است که توجیه عقلانی نیز دارند. هردو اندیشمند در تحلیل خود مهمترین مشکل میراث فکری جهان اسلام را گسست از عقل فلسفی،روی آوردن به رویکردهای عرفانی و اشراقی و گسست از عقل مدرن و پست مدرن غربی می دانند و معتقدند عقل عربی و عقل اسلامی به دلیل همین مشکلات از تولید و پویایی و اجتهاد بازمانده است،لذا باید این گسست‌ها را جبران کرد و نقاط ضعف را پوشاند،تا این عقل وارد مرحله پویایی و بازتولید شود.
تحلیل و بررسی وحی و نبوت از دیدگاه نومعتزله با تأکید بر دیدگاه‌های نصر حامد ابوزید و عبدالکریم سروش
نویسنده:
شکرالله شهبازی مال‌آخوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
وحی و کیفیت نزول آن از آغاز بعثت پیامبر (صلّی الله علیه و آله)، کانون توجه اندیشمندان بوده است. فرا بشری بودن مبدأ وحی و بشری بودن دریافت‌کننده آن، فرآیند فهم حقیقت وحی، کیفیت نزول، قرائت و تبیین آن را دشوارتر نموده است، اختلاف در تفسیر و قرائت این پدیده نزد وحی پژوهان ازجمله فلاسفه و نواندیشان عقل‌گرا و علم‌گرا، (نومعترله) شاهدی بر این مدعا است. این پژوهش روش فهم اندیشمندان وحی پژوه در ارائه قرائتی از وحی را بستر شکل‌گیری اختلاف دانسته، در بحثی مقارن به دیدگاه وحی‌شناسی در نوگرایان دینی، چون نصرحامد ابوزید، عبدالکریم سروش که با رویکرد متفاوت با دیدگاه سنتی به این مقوله پرداختند، ابوزید و سروش با اتخاذ مبنای علم تجربی، وحی را حاصل تجربه نبوی، برمبنای تاریخی نگری آن را، محصولی فرهنگی دانسته که منطبق بامحیط، متأثر از شرایط فرهنگی، اجتماعی عصر نزول بوده، و مبتنی برمبنای انسان‌مداری خویش بر تجارب انسانی و تفسیر آن در شکل‌گیری متون وحیانی را دخیل دانسته، بر دخالت جنبه انسانی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در وحی اصرار می‌ورزند، با توجه به اشتراکات دو دانشمند مذکور، در برخی ازنظری‌ات باهم اختلاف دارند، سروش با صراحت تام اظهار می‌دارد، فرشته وحی تابع پیامبر و پیامبر را فاعل و موجد وحی وهم قابل آن می‌داند. قرآن را ساخته تجارب درونی و بیرونی پیامبر می‌داند، که به‌مرورزمان در هر دو سطح مجرب‌تر و کامل‌تر گشت و آیهٔ «اکملت لکم دین کم» را ناظر به کمال حداقلی دین می‌داند به این معنا که حداقل لازم برای هدایت مردم در قرآن آمده است، اما حداکثر ممکن در اثر تکامل تدریجی و بیرونی و کامل‌تر شدن شخص پیامبر است که دین، خلاصه و عصارهٔ تجربه‌های فردی و اجتماعی اوست حال‌آنکه ابوزید وحی قرآنی را فقط حاصل تجربهٔ و جوشش درونی پیامبر می‌داند.، بسیاری از دیدگاه‌های این دو دانشمند نومعتزلی علیرغم مغایرت با دیدگاه فلاسفه و اکثر قریب به‌اتفاق متکلمان، دانشمندان علوم قرآنی با نص صریح آیات قرآن در تعارض است.
  • تعداد رکورد ها : 13