جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
رویکرد عرفانی به داستان حضرت یوسف (ع) در تفاسیر عرفانی
نویسنده:
پروینی خلیل, دسپ سیدعلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از رویکردهای تفسیری مورد توجه مفسران در فهم قرآن، تفسیر عرفانی است که معانی باطنی آیات قرآن را عرضه می کند. تکیه بر تاویل و رمزی انگاشتنِ قرآن، مهم ترین ویژگی تفاسیر عرفانی است. پیشینه این نوع نگاه به قرآن، به متون دینی پیش از اسلام برمی گردد. صوفیه و عرفا با تکیه بر کشف و شهود و معرفت خاص خود، با روشی متمایز از مفسران دیگر، به تفسیر قرآن پرداخته اند. یوسف از سوره هایی است که بسیار مورد اقبال مفسران قرار گرفته و تفاسیر عرفانی بسیاری هم از آن در دست است. در این پژوهش، سوره یوسف در ده تفسیر عرفانی، از نظر روش و رویکرد عرفانی و سیر تطور نگاه عرفانی به داستان حضرت یوسف (ع) بررسی شده است. مفسران در تفسیرهای عرفانی این سوره، به هر دو جنبه عرفان نظری و عملی در داستان یوسف (ع) نظر داشته اند؛ البته آنان در کشف آموزه های عرفانی این سوره، بیشتر به روایت ها و اسرائیلیات توجه کرده اند. گاهی هم تاویل های ذوقی از این سوره شده است. در تفاسیر عرفانی تا قرن هفتم، نگاه عرفانی به داستان یوسف (ع) بیشتر بر زهد و شریعت استوار بود. اما پس از آن، تحت تاثیر آرای ابن عربی و به پیروی از او، رویکرد تاویلی به این داستان بیشتر مورد توجه مفسران قرار گرفت.
صفحات :
از صفحه 7 تا 40
تفسير من وحي القرآن المجلد 12
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضل‌الله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درس‌های قرآنی فضل‌اللّه برای جوانان و تحصیل‌کردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار می‌رود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیه‌محوران قرار دارد. او در جای‌جای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش می‌کند و ایشان را به آیه‌محوری فرا می‌خواند. در نگاه فضل‌الله، مخاطب قرار‌دادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهم‌پذیر است و همگان می‌توانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نام‌گذاری را به اسم خاصش بیان می‌کند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه می‌پردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحث‌های کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاه‌های این تفسیر را نقد می‌کند. ویژگی‌های کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن می‌گوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر می‌کند. * گزیده‌گویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه می‌آورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز می‌کند. * از یادکرد فضایل سوره‌ها و آیات طفره می‌رود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان می‌کند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه می‌آورد و از تفصیل آنها حذر می‌کند. * فایده‌گرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایده‌دار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضل‌الله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی می‌کند. * شبهه‌شناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگی‌هاست. * نتیجه‌گیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسان‌ها می‌بیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگی‌های «من وحی القرآن»، آزاد‌اندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانش‌های جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافته‌های علمی و نسبت آن‌ها با آیات قرآن را به بحث و بررسی می‌گیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال می‌برد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوب‌های تربیتی می‌شناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی می‌کند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگی‌های تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره می‌گیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانه‌های درستی و نادرستی نظریات تفسیری می‌شناسد و در جای‌جای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی می‌گیرد. جلد دوازدهم کتاب شامل تفسیر آیات اول تا 123 سوره هود و تفسیر آیات اول تا 111 سوره یوسف می باشد.
تحلیل ادبی درونمایه ی اصلی داستان یوسف (ع) در قرآن کریم
نویسنده:
صدیقه زودرنج، الهام رحمتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی درونمایه که همان فکر مسلط بر هر عمل ادبی است، در داستان های قرآن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد؛ چرا که کشف درونمایه یا مضمون داستان، باعث شناخت بهتر عمل داستانی و شخصیت های آن می شود و درنهایت فهم عمیق تر کلام خداوند را در پی دارد. داستان یوسف(ع) در قرآن کریم، درونمایه های فراوانی دارد تا جایی که به داستان درونمایه معروف شده است. در این میان، درونمایه ی اصلی داستان، دارای نقش محوری می باشد و سایر عناصر داستان بر گرد آن می چرخند و با شیوه های مختلف در جای جای داستان، آن را نمایان می سازند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی ارائه ی درونمایه ی اصلی داستان و نیز شیوه های کشف آن تبیین شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد: درونمایه ی اصلی در این داستان با یافتن سرنخ هایی به دست می آید که مهم ترین آن ها عبارتند از: شخصیت یوسف(ع)، حوادث داستان،گفتار شخصیت ها، سخنان راوی،صحنه های داستان و انگاره های تکرار.
صفحات :
از صفحه 140 تا 159
شخصیت پردازی قصه های قرآنی (داستان یوسف (ع) پیامبر)
نویسنده:
زهرا خوراشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
عنوان این پایان نامه شخصیت پردازی قصه های قرآنی است. شاید ما با بسیاری از شخصیت های قرآنی آشنا باشیم، اما هرگز از زاویه ای خاص به نوع شخصیت در قرآن نگاه نداشته ایم . در حالی که قرآن تنها کتابی است که ساختار نگارش آن با توجه به ایده آل ها وایده های انسان شکل گرفته است تا نیاز مخاطبان را باتمایلات گوناگون فراهم سازد. قرآن کریم انواع شخصیتها را در زمینه های مختلف و متنوع و در قالب های گوناگون بیان کرده است که این شخصیت ها در قصه های قرآن، هنری اعجاز آمیز دارد وعقاید واندیشه ها را با بیانی زیبا و دل انگیز مطرح کرده است تا با خواندن قصه های قرآن و شناخت شخصیتها، بهترین موقعیت برای انسان ها فراهم شود تا از لحاظ فکری الگویی مناسب برای خود انتخاب نمایند و پیام ها و اندیشه ها را دریابند و از این طریق بتوانند رفتار خود را اصلاح نمایند وخویشتن را به الگوی خود نزدیکتر نمایند و از خصلت های شخصیت های داستان برخوردار شوند. این تحقیق درچهار بخش تنظیم شده است . بخش اول با عنوان قصه قرآنی در قالب چهار فصل تدوین شده است، در فصل اول درباره تعریف قصه قرآنی نظرهای مختلفی وجود دارد که نهایتا قصه در قرآن به معنای سرگذشت و پی گیری اثر کسی یا پی جویی خبری می باشد. مفهوم قصه قرآنی با معنای لغوی آن پیوند کامل دارد، از جمله واژه قصص و مشتقات قص کاربرد قصص در قرآن به خبرهایی اختصاص یافته که در گذشته اتفاق اتفاده و با بیانی دنباله دار، تصویری هدفمند و عبرت آموز درذهن مخاطب می سازد و همچنین مفهوم قصه در قرآن منحصر به لفظ قصص و مشتقات قص نیست بلکه با واژگانی چون نبأ و حدیث نیز بیان شده است. فصل دوم: عناصر قصه قرآنی در قصه های قرآنی ، عناصرقصه تحت الشعاع هدف و پیام آن هستند و از عناصر به اندازه ای بهره گرفته شده که در تأمین هدف و پیام نقش دارند.در قصه های قرآنی آن جا که شخصیت قصه، پیامبران هستند نام آنها ذکر شده و از آنها به عنوان الگو و اسوه سخن گفته و برنامه هایشان به روشنی بیان گردیده است و در غیر پیامبران شخصیت قصه به صورت مبهم و کنایه ای مورد بحث واقع شده است. قرآن حوادث قصه ها را به گونه ای طرح و بیان می کند که مخاطب را جذب و به سمت هدف و پیام قصه راهنمایی می کند . در قرآن آن دسته از مقاطع زمانی مورد توجه واقع شده که پیام تربیتی و هدایتی دارد. در قصه های قرآنی هنگامی که مکان وقوع حوادث از تقدس و احترام ویژه ای برخودار باشد یا سبب عبرت آموزی شود نام آن ذکر شده است. عنصر گفت گو در قصه های قرآنی به صورت گسترده به کار گرفته شده است. گفت و گو در قصه های قرآنی در قالب گفت و گوی خدا با فرشتگان و انسان ها، انسان ها با یکدیگر و .. به کار رفته است. تنوع اسلوبی، تناسب و موقعیت شناسی از ویژگی های گفت و گو در قصه های قرآنی است. فصل سوم: اهداف قصه قرآنی: قصه های قرآن به گونه ای بیان گردیده است که هیچ گاه هدف ها و پیام ها تحت الشعاع عناصر قصه قرار نمی گیرد. عبرت آموزی، الگودهی، تقویت ایمان، آشنا کردن خواننده باسنت های الهی از مهمترین اهداف قصه های قرآنی هستند . بیان سرگذشت بسیاری از اقوام در قرآن برای عبرت آموزی است تامخاطبان سرنوشت خود را جدا از پیشینیان نبینند و بدانند که در صورت گرفتاری در انحراف پیشینیان همان سرنوشت درانتظار آنان است. در بسیاری از قصه های قرآنی شخصیت های نیک و شر در مقابل یکدیگر معرفی شده اند تاراهی برای الگو گیری مخاطبان باشد برخی از قصه های قرآنی برای آرامش قلبی پیامبر ? و تقویت ایمان مومنین بیان شده است و برخی با هدف توجه دادن به قدرت و حاکمیت مطلق خداوند بیان شده است. فصل چهارم: ویژگی های قصه های قرآن: تنوع در اسلوب و قالب، واقع گرایی، اصالت پیام رسانی و وجود نظم اعجازین از مهمترین ویژگی های قصه های قرآنی است.برخی از ویژگی ها ی قصه های قرآنی به ترتیب ، به بیان خلاصه و مشروح قصه پرداخته است و در برخی از آنها نتیجه قصه قبل از بیان مشروح قصه آمده است و ایجاد حالت انتظار و روحیه پیگیری ماجرا در بسیاری از قصه های قرآن مشهود است. قصه های قرآن بر اساس واقعیت های خارجی روایت می شوند و با استفاده از روش روایت غیابی بیان می شوند و همچنین نظم داستان خللی بر واقع گرایی آن وارد نمی سازد. قرآن کریم به پیام رسانی بیش از سایر عناصر قصه اصالت داده است. و در بیان قصه ها به صحنه هایی که بیشترین تأثیر را در پیام رسانی دارد، می پردازد. برخی صحنه های قصه که اهمیت کمی دارد و با دقت نظر و تأمل خواننده به دست می آید، درقصه های قرآنی بیان نشده است و صحنه های حوادث در قصه های قرآن بر اساس میزان اهمیت، تقدم و تأخر پیدا می کنند. بخش دوم این تحقیق با عنوان روش قصه پردازی در قرآن در قالب یک فصل تنظیم شده است. در این فصل به شیوه و چگونگی آغاز یک قصه با توجه به تفاوت وتنوع قصه در شروع می پردازد. و همچنین شیوه نقل حوادث داستان در دو دسته رعایت تسلسل زمانی و شکسته شدن وحدت زمانی بیان می شود. قرآن در نقل قصه ها و بازگو کردن داستان تا جایی به جزئیات در داستان و قصه می پردازد که نقش مهمی را در قصه داشته باشد و بر این اساس گاه در فرازی از داستان برخی از جزئیات و عناصر داستان را حذف می نماید یا به صورت گذرا و اشاره مطرح می کند و از آن می گذرد و گاه در فرازی دیگر در بازگو کردن همان عناصر و جزئیات تأمل و درنگ بیشتر می کند و به صورت برجسته تر رخ می نماید. قرآن با مخاطب قرار دادن، چهره های داستان را زنده می شمارد. یکی از ویژگی های قصه های قرآن این است که قرآن در پاره ای از قصه ها، گاه قصه ای را بیان می کند و در حین بیان آن، قصه و داستان دیگری را نقل می کند و خواننده را به دنبال خود می کشد و در واقع قصه دیگری را در درون خود می پروراند و همچنین قرآن در ضمن قصه گاه جمله یا جملات معترضه ای را می آورد که به هدف و درک پیام اشاره دارد. بیان قرآن در قصه عاشقانه که ردپایی از مسائل عشقی دیده می شود در کمال متانت و عفت کلام و رعایت ادب است. بخش سوم به شخصیت پردازی در قرآن پرداخته است که در قالب یک فصل تدوین شده است. از دیدگاه قرآن شخصیت بر اساس ساختار منظم شکل گرفته است: « قٌل کٌلٌ یَعمَل عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُم اَعلَم بِمَن هُوَ اَهدَی سَبِیلاً» ؛ بگو: هر کسی که بر ساختار و خلق وخوی خویش عمل کند، پس پروردگارتان داناتر است به کسی که به هدایت نزدیک تر است. اما این ساختار منظم و شکل گیری، ثابت نیست و به اراده و عقیده فرد بستگی دارد که شاکله را تغییر بدهد یا ندهد. در علم روانشناسی تعریف واحدی از شخصیت وجود ندارد و شخصیت در این علم به معنای مجموعه ای واحد و منسجم می باشد، با صفات ثابت و نسبتا مداوم که فرد را از دیگر افراد متمایز می سازد. در قرآن متناسب با نقش، هدف، مضمون و حادثه، شخصیتی خاص شکل گرفته است و شاهد شخصیت های گوناگون و متفاوتی هستیم که در قرآن چه با نام و چه بی نام، چه مثبت یا منفی، بر محور توانمندیها و عملکرد خود عمل می کند. بخش چهارم شخصیت پردازی داستان حضرت یوسف که در قالب سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول دورنمایی از سوره یوسف از جمله محتوا و فضیلت سوره، شکل هنری و ساختار رویداد داستان مطرح شده است در فصل دوم شخصیت های فرعی داستان که شامل حضرت یعقوب ، برادران یوسف ، همسر عزیز و زنان شهر بیان شده که نقش های مهمی را ایفا می کنند به گونه ای که هر کدام هدف مشخصی را دارند. فصل سوم شخصیت اصلی داستان یعنی، نوه گرانقدر ابراهیم ( ع) یوسف صدیق که در مکتب نیای گرامیش تربیت یافته شخصیت ذو ابعادی دارد که در تمامی عرصه ها خوش درخشید و از میادین آزمایش های سخت الهی پیروز و سربلند خارج شد. یوسف به حقیقت تبلور کامل تمام فضایل اخلاقی و انسانی است. در شخصیت او همه خصال نیکو از مهر و عفو و تواضع گرفته تا توکل، عفت، ورع ،امانت و تدبیر نه تنها جلوه گر که شعله ور است. اما در زندگی او، به فراخور شرایط پیش آمده، صفاتی مانند عفت، امانت و مدیریت ظهور بیشتری داشته اند، یوسف ( ع)علاوه بر صورتی زیبا، از سیرتی دلربا برخوردار بود که حقیقتا هر کس چشمان بصیرت خود را بر آن همه سجایا و کمالات بگشاید، بی اختیار دستان خود را در شوق لقای وی خواهد برید و لحظه ای فراق او را تاب نخواهد آورد.
از آن جا که پیامبران الاهی مرتکب گناه نمی شوند آیا حضرت یوسف (ع) در مورد این که جام را در وسایل برادرش نهاد و او را متهم به دزدی کرد دچار گناه نشد؟!
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : داستان حضرت یوسف (ع) یکی از داستان های زیبا و شگفت انگیز قرآن است. یکی از مراحل این داستان همان طور که شما ذکر کرده اید، ماجرای نگه دا شتن بنیامین؛ برادر حضرت یوسف، توسط ایشان است. در این مرحله اتفاقاتی افتاد که از چند ناحیه قابل بررسی است. 1. بیشتر ...
آیا داستان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ در تورات مفصلا بیان شده است؟ کلا چگونگی ماجرا در دین یهود را بیان کنید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
سرگذشت حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ در تورات فعلي به صورت مشروح ذکر گرديده، منتها تفاوت هايي با آنچه در قرآن در سوره مبارکه يوسف بيان شده به چشم مي خورد و اين مقدار تفاوت هم بر مي گردد به تحريف هايي که قوم يهود در تورات انجام داده اند. و آنچه در تورات ف بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم
نویسنده:
سمیه اسدی، احمد گلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
داستان‌ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می‌گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان‌ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می‌گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان‌گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهندۀ اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می‌توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریۀ انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می‌تواند از کهنه‌ترین مضامین و مایه‌های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه‌ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقولۀ انگیزش مضامین و داستان‌های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهۀ اخیر بپردازد و با بیان نمونه‌هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان‌ها و آیاتی دارند که تحریف‌ناپذیرند، اما همواره می‌توان با شیوه‌هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
صفحات :
از صفحه 32 تا 52
  • تعداد رکورد ها : 17