جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
سرود یکتاپرستی
نویسنده:
سید محمد حسینی بهشتی
نوع منبع :
کتاب , سخنرانی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله بهشتی، تهران: بقعه,
چکیده :
با وجود اينكه‌ اقامة‌ نماز به‌ عنوان‌ سنتي‌ ديني‌ در جوامع‌ اسلامي‌ قدمتي‌ بس‌ ديرينه‌ دارد، براي‌ بسياري‌ از مسلمانان‌ هنوز هم‌ پرسش‌هاي‌ بسياري‌ دربارة‌ اين‌ فريضه‌ وجود دارد كه‌ يا بي‌پاسخ‌ مانده‌اند و يا پاسخ‌ آنها به‌ زباني‌ بيان‌ نشده‌اند كه‌ انديشه‌هاي‌ جستجوگر را اقناع‌ كند. به‌راستي‌ چرا بايد نماز بخوانيم؟ «اين‌ ايستادن‌ و خم‌ شدن، اين‌ نشستن‌ و به‌ خاك‌ افتادن‌ و با هر يك‌ كلماتي‌ گفتن، چه‌ معني‌ دارد؟» درست‌ است‌ كه‌ برپايي‌ نماز، جامة‌ عمل‌ پوشاندن‌ به‌ فرمان‌ الهي‌ است، اما اگر از فلسفة‌ آن‌ آگاه‌ نباشيم، جز اين‌ نمي‌توان‌ انتظار داشت‌ كه‌ از آن‌ كالبدي‌ بي‌روح‌ و عادتي‌ بي‌ثمر بيش‌ نماند ـ چنانكه‌ براي‌ بسياري‌ از ما چنين‌ است. كتاب‌ “سرود يكتاپرستي” مجموعة‌ چهار گفتار و يك‌ نوشتار است‌ از شهيد آيت‌الله‌ دكتر بهشتي‌ دربارة‌ چيستي‌ و فلسفة‌ نماز و مسايل‌ مربوط‌ به‌ آن: دربارة‌ روح‌ و نقش‌ “سرود يكتاپرستي”. اولين‌ گفتار كه‌ عنوان‌ “فلسفة‌ نماز” بر آن‌ گذارده‌ شده، به‌ تاريخ‌ بيست‌ و دوم‌ رمضان ‌1386 هجري‌ قمري، برابر با چهاردهم‌ دي‌ ماه‌1345 هجري‌ شمسي‌ در مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ ايراد شده‌ است. آيت‌الله‌ شهيد دكتر بهشتي‌ كه‌ خود از سرچشمة‌ فيضان‌ نماز بهره‌ها برده‌ بود، با مشاهدة‌ كم‌توجهي‌ به‌ اين‌ عبادت‌ انسان‌ساز، كه‌ بدرستي‌ ستون‌ دين‌ ناميده‌ شده‌ و منبع‌ حياتبخش‌ و نيروزاي‌ مستمر زندگي‌ مسلمان‌ مؤ‌من‌ محسوب‌ مي‌شود، به‌ تجزيه‌ و تحليل‌ نقش‌ نماز در زندگي‌ فردي‌ و اجتماعي‌ مسلمانان‌ مي‌پردازد و با استفاده‌ از بديهيات‌ فطري، تلاش‌ مي‌نمايد تا روح‌ منور نماز را چنان‌ بر شنوندگان‌ بنماياند كه‌ آن‌ را به‌ مثابه‌ سرودي‌ با آهنگ‌ يكتاپرستي‌ بنيوشند و بازتاب‌ آن‌ در جاي‌ جاي‌ زندگيشان‌ آشكار باشد. رمز صلابت‌ مشهور و مشهود در شخصيت‌ آن‌ شهيد فرزانه‌ را بايد در چنين‌ فهمي‌ از نماز جست. آنان‌ كه‌ در پي‌ يافتن‌ راز راست‌ قامتي‌ وي‌ در سراسر زندگي‌ پرفراز و نشيب‌ اجتماعي‌ سي‌ سالة‌ او و مراحل‌ دشوار نهضت‌ اسلاميمان‌ هستند، بايد به‌ دركي‌ چنين‌ از نماز نايل‌ شوند و ثمرة‌ تعظيم‌ در برابر خالق‌ يكتا را در روابط‌ اجتماعي‌ لمس‌ كنند و ايمان‌ داشته‌ باشند كه‌ «مسلمان‌ در برابر هيچ‌كس‌ تعظيم‌ نمي‌كند». ثمرة‌ چنين‌ دركي‌ است‌ كه‌ به‌ مسلمان‌ جسارت‌ مي‌دهد تا بگويد: «من‌ شخصاً‌ تاكنون‌ در برابر هيچ‌كس‌ تعظيم‌ نكرده‌ و نخواهم‌ كرد. مسلمانم‌ و مسلمان‌ در برابر كسي‌ تعظيم‌ نمي‌كند» و «از هيچ‌كس‌ ستايشگري‌ نمي‌كند»؛ «نه‌ مرعوب‌ هيچ‌ چيز هستم‌ و نه‌ مجذوب»؛ چه‌ تنها خداوند است‌ كه‌ سزاوار ستايش‌ است. از همين‌ روي، اگر مسلمان‌ روزانه‌ در پنج‌ نوبت‌ اين‌ تمرين‌ را بكند و اين‌ سرود توحيد و يكتاپرستي‌ را بخواند اثري‌ چنان‌ ژرف‌ در روح‌ و جسم‌ و جان‌ او مي‌گذارد كه‌ او را در مقابل‌ سهمگين‌ترين‌ مصائب‌ و مشكلات، مقاوم‌ و استوار مي‌سازد. گفتار دوم، از سلسله‌ مباحث‌ تفسير قرآن‌ ايشان‌ برگزيده‌ شده‌ و به‌ تفسير آيات ‌142 تا 152 سورة بقره‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ تغيير قبلة‌ مسلمين‌ از مسجدالاقصي‌ به‌ مسجدالحرام‌ نازل‌ شده‌ است‌ اختصاص‌ دارد. در اين‌ گفتار، نخست‌ به‌ زمان‌ و شأن‌ نزول‌ اين‌ آيات‌ پرداخته‌ شده‌ است. پس‌ از آن‌ به‌ جنبة‌ فقهي‌ تعيين‌ قبله‌ و نقش‌ عرف‌ و محاسبات‌ دقيق‌ علمي‌ عطف‌ نظر شده‌ است. محور سوم‌ بحث‌ بر حول‌ نقش‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ تغيير قبله‌ در مرحله‌اي‌ حساس‌ از نهضت‌ اسلام‌ است‌ كه‌ در آن‌ نياز به‌ شفافيت‌ صف‌بندي‌ مسلمانان‌ در مقابل‌ غيرمسلمانان‌ پديدار مي‌شود و در تغيير قبله‌ نمود مي‌يابد. چهارمين‌ موضوع‌ مورد بحث، نقش‌ قبلة‌ واحد در يكپارچگي‌ و وحدت‌ كلمه‌ مسلمانان‌ است؛ يعني‌ «آن‌ نوع‌ جهان‌ پيوستگي‌ متمركز در محور اسلام‌ و تسليم‌ حكم‌ و آيين‌ خدا بودن‌ كه‌ شاخص‌ترين‌ صفت‌ امت‌ اسلامي‌ است. مردمي‌ كه‌ ايدئولوژي‌ واحد آنها را به‌ هم‌ پيوسته‌ و اين‌ ايدئولوژي‌ بر زندگي‌ آنان‌ تسلط‌ كامل‌ دارد، تصوير كنندة‌ جامعة‌ جهاني‌ اسلام‌ هستند». و از اين‌ رهيافت‌ است‌ كه‌ شهيد آيت‌الله‌ دكتر بهشتي‌ به‌ انتقاد از برخي‌ شيوه‌هاي‌ رايج، اما نادرست، در مجالس‌ بزرگداشت‌ معصومين‌- عليهم‌السلام‌- و بويژه‌ حضرت‌ فاطمة‌ زهرا- سلام‌الله‌عليها- مي‌پردازند و محتواي‌ آنها را مغاير با هدف‌ والاي‌ پيامبر، امامان‌ بزرگوار و گرامي‌ دخت‌ پيامبر مي‌خوانند. گفتار سوم، پاسخي‌ است‌ كه‌ در زمان‌ تصدي‌ ايشان‌ در مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ به‌ پرسشي‌ دربارة‌ زبان‌ نماز داده‌ شده‌ است. شايان‌ تذكر اين‌ كه‌ يكي‌ از اموري‌ كه‌ ايشان‌ بدان‌ اهتمام‌ مي‌ورزيدند، ارتباط‌ با علاقه‌مندان‌ و جستجوگراني‌ بوده‌ است‌ كه‌ امكان‌ حضور در مركز مذكور را نداشته‌اند. اين‌ ارتباط‌ گاه‌ با ارسال‌ نامه‌ و گاه‌ با ارسال‌ نوار صوتي‌ حاوي‌ پاسخ‌هاي‌ ايشان‌ صورت‌ مي‌گرفته‌ است. تلاش‌ ايشان‌ در اين‌ پاسخگويي‌ بر آن‌ بوده‌ است‌ كه‌ با بياني‌ روان‌ و به‌دور از اصطلاحات‌ فني‌ فقهي، علت‌ وجوب‌ قرائت‌ نماز به‌ زبان‌ عربي‌ توضيح‌ داده‌ شود. اينجا نيز رد پاي‌ نقش‌ وحدت‌بخش‌ نماز به‌مثابه‌ سرود يكتاپرستي‌ قابل‌ مشاهده‌ است. گفتار چهارم‌ نيز از مباحث‌ تفسير قرآن‌ ايشان‌ استخراج‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ تفسير آية‌239 سورة بقره‌ كه‌ دربارة‌ نماز وسطي‌ است‌ اختصاص‌ دارد. ايشان‌ در اين‌ بحث‌ به‌ طرح‌ ديدگاه‌هاي‌ متفاوتي‌ كه‌ توسط‌ مفسرين‌ و فقها در اين‌ باب‌ ارايه‌ شده‌ مي‌پردازند و راه‌ حلي‌ را عرضه‌ مي‌كنند كه‌ از طريق‌ آن، جمع‌ بين‌ نظرات‌ مختلف‌ ممكن‌ باشد. پايان‌ بخش‌ كتاب‌ حاضر، نوشتاري‌ از آيت‌الله‌ شهيد دكتر بهشتي‌ است‌ كه‌ همزمان‌ با گفتار آغازين‌ اين‌ مجموعه‌ نگاشته‌ شده‌ و به‌صورت‌ دومين‌ نشريه‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ منتشر گرديده‌ است. اين‌ نوشتار در سال‌1347 براي‌ نخستين‌ بار با عنوان‌ “نماز چيست؟” در ايران‌ به‌ چاپ‌ رسيد. شهيد آيت‌الله‌ بهشتي‌ در اين‌ رساله، بار ديگر بر نقش‌ حياتبخش‌ نماز تأكيد نموده‌ است: «نماز، سرود توحيد و يكتاپرستي‌ و سرود فضيلت‌ و پاكي‌ است‌ كه‌ بايد فكر و روح‌ ما را در برابر عوامل‌ شرك‌زا و آلوده‌ كننده‌اي‌ كه‌ در زندگي‌ روزمره‌ با آنها سر و كار داريم‌ پاك‌ و يكتاپرست‌ نگهدارد.»
روحانية العبادات
نویسنده:
کمال حیدري؛ تقریرنویس: طلال حسن
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ کاظمین: مؤسسة الإمام الجواد علیه السلام للفكر و الثقافة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
روحانية العبادات، سلسله مباحث سید کمال حیدری (معاصر) است که به قلم طلال حسن به عربی نگارش شده است. او همچنین بر کتاب مقدمه نوشته است. شیوه ارائه دروس بدین‌ترتیب است که در قالبی آموزشی ابتدا اهداف درس، سپس محتوای دروس و در آخر سؤالاتی پیرامون آن درس مطرح شده است. گزارش محتوا نویسنده در مطلع کتاب تحت عنوان شکر و تقدیر، عنوان و موضوع بحث را توضیح داده است: واضح است که روحانیت از روح گرفته شده است و روح وجودی مجرد از ماده است؛ همچنان که در جای خود اثبات شده است. پس روحانیت گاهی اطلاق می‌شود و منظور از آن در مقابل مادیت و جسمیت است که اگرچه جزئی از حقیقت آن است، اما منظور ما نیست. مقصود در اینجا جنبه معنوی است که حقیقت مطلوب را از وراء ظاهر اشیا نمایش می‌دهد؛ به‌عنوان‌مثال نماز با ارکان مخصوصش، وراء صورت و شکل ظاهری‌اش، روحانیت و معنویتی دارد. لذا منظور امام رضا (علیه السلام) در کلام شریفش: «الصلاة قربان کل تقی»، تنها ارکان و اجزاء ظاهری آن نیست، بلکه مقصود اصلی از نماز همان جانب معنوی است که این افعال را نیز شامل می‌شود و البته تحصیل حقائق معنوی بدون به‌جای آوردن عبادات بر اشکال و صورت و هیئت شرعی‌شان ممکن نیست. درواقع انسان یک جزء جاودان و مستقل از زمان و مکان دارد که همان روح انسانی است و در قبال آن جزء دیگری محدود به زمان و مکان دارد که همان بدن است. خداوند احکام و تکالیفی را وضع کرده که در آن دو جزء با هم مشاهده می‌شود و آنچه در این نوشتار مدنظر است جزء اول است که متصف به خلود است؛ پس برای آن عباداتی در قبال معاملات -که ناظر به بعد مادی است- وضع شده است... لذا اطلاق عنوان روحانیت عبادات صحیح است بدین معنا که بدون در نظر گرفتن روح عبادات از محتوای حقیقی آن‌ها فارغ شده‌ایم؛ بنابراین نویسنده در این مباحث به روحانیت عبادت توجه کرده است؛ چراکه اهمیت این مقام را در حیات انسان درک و چنین تعبیر کرده است: انسان بدون روحانیت –نه روح- از بسیاری از حیوانات متمایز نمی‌شود. پس «روحانیة العبادات» عنوان جامعی برای این دروس تعلیمی واقعی است‏. اولین مطلبی که در درس اول مطرح شده واقعیة عبادات است که ترکیبی از شکل معین و مضمون است. عبادات از حیث شکل تعبدی محض و از دسترس بشر دور هستند؛ همچنان که اجزای وضو، ارکان مخصوص نماز، هفت بار طواف کعبه و غیر آن معروف و در رسائل عملیه تدوین شده‌اند. از حیث مضمون هم به مقداری است که عابد به مراتب کمال الهی و قرب به خداوند و خالص شدن در مقام عبودیت برسد. پس واقعیت عبادت حاصل جمع بین شکل و مضمون است و لذا عبادت ساختگی واقعیت ندارد؛ اگرچه برفرض مشتمل بر همه نشانه‌های مضمون باشد. همچنان که شکل تنها بدون نزدیک شدن به مضمون حاصلی ندارد‏. نویسنده همچنین عبادات را طریق و راه رسیدن به کمالات الهی دانسته و هدف از آن را کمال دانسته است. البته کمال نیز هدف نهایی نیست؛ بلکه غایت دورتر و مهم‌تری وجود دارد که نیل به رضوان الهی است که صورتی حاکی از واقعیت وصول است. سپس اشاره می‌کند که خداوند نیازی بدین اهداف ندارد و کلامی از آیت‌الله جوادی آملی را شاهد می‌آورد که خداوند غنی از دو جهان است و هیچ کاری را برای غرض که قصد کرده و غایتی که طلب کند انجام نداده است وگرنه ذاتاً ناقص و محتاج خواهد شد و البته غنی محض هیچ‌گاه نیازمند نخواهد بود‏. موضوع عبادات در قرآن کریم به شکل گسترده‌ای مطرح شده و تصاویر عبادتش به‌طور کامل مشخص شده است. این تصاویر قرآنی حلقات مرتبطی هستند که هیچ‌گاه نمی‌توان بعضی را از بعضی جدا نمود؛ چراکه محذوراتی لازم می‌آید که کوچک‌ترین آن عدم پذیرش عبادت و بزرگ‌ترینش وقوع شرک است‏. در روایات نیز به‌تفصیل به حقیقت، فضیلت و مصادیق عبادات پرداخته شده است‏. این بخش در ضمن سیزده رسم مطرح شده که در آخرین آن‌ها ولایت اهل‌بیت (علیه السلام) شرط قبولی اعمال عبادی دانسته شده و از امام جعفر صادق (علیه السلام) نقل شده که: «لولا نحن ما عُبد الله»‏. در یکی دیگر از دروس کتاب، اهل‌بیت (علیهم السلام) نمونه اعلای عبادت دانسته شده‌اند. زمانی که معلوم شود که آن‌ها منشأ معرفت و آغاز عبادت هستند؛ پس پیشی گرفتن و اصالت داشتن اهل‌بیت (علیهم السلام) نسبت به عبادت از این نکته پرده برمی‌دارد که اهل‌بیت (علیهم السلام) نمونه اعلی در معرفت و عبادت حقه هستند؛ پس متابعت، ملازمت و خارج نشدن از اطاعت آن‌ها لازم است. این همان طاعت قرآنی است که در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (نساء: 59) ذکر شده است‏. در یکی دیگر از مباحث کتاب به این نکته اشاره شده که نمونه اعلی در عبادت، کثرت آن نیست. سه مورد وجود دارد که اگر در عابد زیاد شد نمونه اعلی در عبادت خواهد بود: اول اعتدال در عبادت، عابد در عبادتش حق خداوند و در علاقاتش حق مردم را ادا می‌کند؛ چراکه اسلام دینی رهبانی جدای از اجتماع نیست. دوم این‌که این عبادت اخلاقی سرشار از اخلاص است که با آن غیر رضوان الهی طلب نمی‌‌شود. سوم عبادت باید همراه با تفکر و خشوع باشد‏. علاقه اقامه نماز در انسان پیوند محکمی است. استمرار انسان در اقامه نماز مربوط به پیوند انسان با صانع و خالق خود است و هیچ وسیله عبادی بهتر و نزدیک‌تر از نماز وجود ندارد که بنده به آن استعانت جوید؛ همچنان که خداوند می‌فرماید: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ» (بقره: 45)‏. اخلاقیات عبادات و بعد عرفانی آن، اخلاقیات مسجد و اماکن مقدسه، صور روحانی طهارت و نماز، حافظان نماز، صور روحانی روزه، حج و زکات، اخلاقیات قرآن کریم، اخلاقیات محبت، رفق و صداقت، دیگر عناوینی است که در این اثر مطرح شده است. نویسنده حب و محبت را زاده و ثمره معرفت؛ و ثمره محبت را اخلاص نسبت به محبوب دانسته است؛ پس اگر محبت اخلاص حقیقی نسبت به محبوب نتیجه ندهد محبت نیست و توهم است. یا این‌که مرضی نفسانی یا نفاق است
محجة البيضاء في تهذيب الإحياء المجلد 1 و 2
نویسنده:
ملامحسن فيض كاشاني؛ محقق: علی اکبر غفاری
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انتشارات فرهنگ اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، نوشته مرحوم فيض كاشانى (رض)، بهترين و كامل‌ترين تلخيص و تهذيب كتاب «إحياء علوم‌الدين»، اثر امام محمد غزالى است كه بر اساس مبانى و اعتقادات «شيعه» به رشته تحرير درآمده است. شناخت ارزش و اهميت اين كتاب، منوط به اطلاع از مضمون و محتوا و هم‌چنين نقش«احياء علوم‌الدين» در تفكر اسلامى مى‌باشد. به يقين، در ميان مجموعه‌هايى كه كليت فرهنگ و معارف اسلامى را دست‌مايه تأليف خود قرار داده‌اند، كمتر كتابى همچون «احياء» توانسته است توجه همگان را به خود جلب نمايد. بيان روان، آسان و سليس غزالى در اين كتاب، «احياء» را از كتاب‌هاى هم‌رديف خود، همچون «فتوحات» ابن عربى متمايز ساخته است. همين ويژگى، موجب شده است كه «احياء» در ميان عموم مردم نيز مورد توجه قرار گيرد و جدا از درس و بحث مدرسه‌اى نيز خوانده شود. قطعا كتابى با اين گستره مخاطب، لازم است كه به مطالب درست و صواب اشاره نمايد و از افكار و انديشه‌هاى نادرست و يا حداقل غير اجماعى ميان مسلمانان پرهيز كند. محدث كاشانى، با علم و اطلاع از مرتبت و اهميت «احياء»، به بهترين شكل ممكن با مطالب آن برخورد كرده است و در مجموعه‌اى به وزان اصل كتاب به تلخيص و تهذيب آن پرداخته است. مؤلف، با توجه به قدرت و تسلطش بر علم اخلاق، فقه و حديث، به‌خوبى از عهده اين كار برآمده است. مرحوم فيض، دريافته است كه «احياء» از جهات متعدد زير محتاج پيرايش و ابهام‌زدايى است: - اشتمال بر قصص و روايات عجيب و خرافى كه اهل تصوف در نقل و ذكر آنها بى‌پروا هستند؛ - ابتنا بر فقه و مذاق اهل سنت؛ - بى‌مبالاتى در نقل اخبار و احاديث مجهول و يا ضعيف. اينها از مهم‌ترين مشكلات علمى كتاب به شمار مى آيند، همين مشكلات باعث شده است كه قاطبه «اماميه» از اين كتاب پرهيز نمايند و محدث كاشانى، با اين تهذيب و تلخيص، سعى در از ميان بردن اين بينونت و جدايى، نموده است. محدث كاشانى، خود، در اين باره مى‌فرمايد: «...و كان كثير من مطالبه، خصوصا ما في فنّ العبادات منها مبتنيا علي أصول عامّية فاسدة و مبتدعات لأهل الأهواء كاسدة و كان أكثر الأخبار المرويّة فيه مسندة عن المشهورين بالكذب و الافتراء على اللّه و رسوله(ص) ممّن لا وثوق بأقوالهم مع وجود ما يطابق العقل منها و الدّين في أحاديثنا المرويّة عن أهل العصمة و الطهارة و أهل بيت الوحي و السفارة(ص) ببيان أحسن و طريق أتقن و كان فيه من الحكايات العجيبة و القصص الغريبة المرويّة عن الصوفيّة ما لا يتلقّاه أكثر العقلاء بالقبول لبعدها عن ظواهر العقول مع قلّة فائدتها و نزارة عائدتها إلى غير ذلك من الأمور الّتي كان يشمئز عنها قلوب أهل الحقّ من الفرقة الناجية الإماميّة و ينبو بسببها عن مطالعته و الانتفاع به طباع أكثرهم. فرأيت أن أهذّبه تهذيبا يزيل عنه ما فيه من الوصمة و العيب، و أبني مطالبه كلّها علي أصول أصيلة محكمة لا يتطرّق إليها شكّ و لا ريب، و أضيف إليها في بعض الأبواب ما ورد عن أهل البيت(ع) و شيعتهم في ذلك الباب من الأسرار و الحكم المختصّة بهم(ع). و أختصر بعض مباحثه بنظم فرائده و حذف زوائده لكي يزيد فيه رغبة متناوليه و أفصّل أبوابه الطويلة بفصول قصيرة لئلا يملّ متعاطيه من دون تصرّف في ترتيب أبوابه و فصوله بتأخير ما قدّم أو تقديم ما أخّر و لا في تقرير ألفاظه و عباراته مهما تيسّر؛ لأنها كانت في غاية الجودة و الإحكام و نهاية المتانة و الإبرام...». با همه دخل و تصرف‌هاى فيض، اساس كتاب «احياء» در «المحجة» باقى است؛ به‌گونه‌اى كه تقريبا سه ربع، كاملا حفظ شده است. تنها حذف و تغييرى كه فيض در كتاب‌هاى چهل‌گانه «احيا» داده است، نشاندن كتاب «آداب الشيعة و أخلاق الإمامة» به جای «آداب السماع و الوجد» است؛ آن هم به اين دليل كه «السماع و الوجد، ليس من مذهب أهل البيت(ع)».
شرح حیاة الأرواح
نویسنده:
حسن کوهر
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کویت: جامع الإمام الصادق علیه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«حیوة الارواح» کتابی است به عربی در یک مقدمه و ۵ باب و مشتمل بر اعتراضاتی به شیخ احمد احسائی و صوفیان که محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی ( محمّد جعفر بن سیف الدین استرآبادی تهرانی (۱۱۹۵ یا ۱۱۹۸ق ـ ۱۲۶۳ق) معروف به شریعتمدار، عالم شیعی قرن سیزدهم هجری قمری از شاگردان صاحب ریاض، بحرالعلوم و وحید بهبهانی و از پیشگامان مبارزه علیه روس‌ها ) که آن را در سال ۱۲۴۰ه‍.ق نگاشته است. میرزا حسن گوهر قراچه داغی مشهور به «گوهر» (م1266ق) از شاگردان شيخ احمد احسايي و سيد كاظم رشتي این اثر را در کتاب «جواب اعتراضات المولی محمدجعفر» یا «الرد علی رسالة حیاة الارواح» نقض کرده است. (نام های دیگر شرح حیاة الأرواح). تأليفات گوهر به شرح ذيل بیان شده است: 1- المخازن: در علم حكمت 2- اللمعات: در احوال مبدء و معاد 3- شرح حيوة الارواح، در اصول عقايد در ضمن آن اعتراضات ملا محمد جعفر استرآبادي را ردّ نموده است. 4- البراهين الساطعه:‌ايضاً در اصول عقايد و مباحث مبدء و معاد 5- رساله‌ي عمليّه، در احكام و مسائل فقه. به زبان عربي و فارسي. 6- تفسير بر آيه‌ي مباركه 68 از سوره‌ي النحل« و اوحي ربك الي النحل ان اتخذي من الجبال بيوتاً و من الشجر و مما يعرشون. 7-رساله‌ي اجوبه‌ي مسائل متفرقه که به امر استاد خود شيخ احمد احسائي نوشته است. 8- شرح خطبه‌ي مشهوره‌ي حضرت ثامن الاولياء علي بن موسي الرضا كه با اين فقره‌ي شريفه شروع مي‌‌شود:« اوّل توحيد الله معرفته. . .» 9- تفسير حديث نبوي صلي الله عليه و آله وسلم « علماء امّتي افضل من انبياء بني اسرائيل» 10- جواب بر اعتراضات ملا محمّد جعفر استر آبادي. 11- رساله‌ي صوميّه. 12- توجيه الكلمات. 13- ردّ حاج كريمخاني كرماني. 14- گوهر در اثناي كتاب شرح حيوة الارواح در صفحه‌ي 479 نوشته كتابي در خصوص اقسام نفس و مراتب آن تأليف خواهد نمود.
تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم المجلد 4
نویسنده:
حيدر آملی؛ محقق: محسن موسوی تبریزی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تَفْسیرُ المُحیطُ الأعْظَم وَ الْبَحْرُ الخِضَمّ فی تَأویلِ کتابِ اللّه العَزیزِ المُحْکَم تفسیر قرآن نوشته سید حیدر آملی عالم شیعی قرن هشتم است. سید حیدر در تفسیر آیات که فقط جلد اول و دوم آن به صورت دست‌نویس در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود بوده، روش عرفانی بر اساس مکتب اهل بیت را دنبال کرده است. سید حیدر آملی کتاب تفسیر المحیط الأعظم را در سال ۷۷۷ق در هفت جلد به پایان رسانده است. سید حیدر، پس از تألیف چند کتاب و رساله به زبان فارسی و عربی که به چهل عدد می‌رسد اینگونه تعبیر می‌کند که حق تعالی مرا به تأویل قرآن کریم، امر و فرمان داد و من تفسیری عرفانی در هفت جلد بزرگ نوشتم و آن را به «محیط اعظم و طود اشم در تاویل کتاب الله عزیز محکم» نامیدم. او این تفسیر را در نهایت حسن و کمال و در غایت فصاحت و بلاغت تدوین کرد و به قول خودش توفیق ربانی ظهور کرد به طوری که قبل از من، احدی کتابی مانند این ننگاشته است. سید حیدر در این کتاب، متنی جامع تأویل و تفسیر به نحوی که تأویلات آن بر وفق مشرب اهل توحید و اهل حقیقت بوده و در عین حال، حتی ظاهر آن هم از قاعده پسندیده اهل بیت خارج نباشد را جمع کرده است. روشن است جوهر عقیدتی و عملی شیعی-صوفیانه سید حیدر با مختصات ویژه خود و تأثرش از مکتب ابن عربی در این تفسیر، جاری و ظاهر است. نويسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد. در نقل مطالب و حقايق به تفسير مجمع البيان، كشاف، تأويلات ملا عبدالرزاق كاشانى معروف به تفسير ابن عربى و بحر الحقايق نجم‌الدين دايه تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد. وى كتاب را بر اساس توضيحى كه در مقدمه آورده در هفت جلد سامان داده است و بر مجموع آن پيش‌درآمدى مفصل در هفت بخش نگاشته است كه ضمن آن از تفسير و تأويل و وجوب نقلى و عقلى آن و فرق آن دو با هم، آيات آفاقى و تطبيق آن با آيات قرآنى، حروف آفاقى و تطبيق آن با حروف قرآن، كلمات آفاقى و تطبيق آن با كلمات قرآن، كتاب آفاقى تفصيلى و تطبيق آن با كتاب الهى و قرآن اجمالى، تبيين شريعت، طريقت و حقيقت و بيان توحيد و اقسام و مراتب آن، سخن به ميان آورده است. تمام اين مطالب را در مقدمات هفت‌گانه مطرح نموده و سپس به تفسير قرآن از سوره فاتحه تا آخر قرآن (سوره ناس) پرداخته است. برخی از موضوعاتی که در جلد چهارم به آن پرداخته شده است عبارتند از: فروع دین، حقیقت نماز، شیعه شناسی، معراج، فقه، مجاهده و...
أسرار الصلاة
نویسنده:
میرزا جواد آقا ملكي تبريزي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
کتاب شریف «اسرار الصلاة» نوشته‌ای است از عارف کامل و عالم عامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است، اصل کتاب به زبان عربی است و آقای رضا رجب زاده آن را به فارسی برگردانده است. موضوع کتاب همان طور که از اسم آن پیداست، در بیان رموز و اسرار نماز است و در سر هر یک از اعمال و آداب نماز، مطالب ارزنده‌ای را به خواننده ارائه می‌دهد.هر چند تبویب و فصل بندی کتاب بصورت حرفه‌ای انجام نگرفته و قسمتی از فصول آن شماره گذاری نشده است، اما با نگاهی کلی می‌توان دریافت که کتاب در سه بخش تدوین شده است.بخش اول: در مقدمات نماز . بخش دوم: در مقارنات و حقیقت نماز.بخش سوم: در تعقیبات نماز . ← بخش اول بخش اول در بیان بعضی از اسرار طهارت که مشتمل بر دو باب و چندین فصل است. باب اول: در اشاره به آنچه که عاقل را از تفکر در حقیقت طهارت لازم می‌آید. باب دوم: در آداب تخلی ، که دارای فصول متعددی است. فصل اول: در آداب ظاهری آن، چه واجب چه مستحب . فصل دوم: در عبرت و تفکر در این امر.فصل سوم: در وضو که دارای دو باب است. باب اول: در بیان بعضی از آداب ظاهری آن.باب دوم: در فضیلت مسواک زدن و فوائد و کیفیت و اوقات آن. فصل چهارم: در تیامن . فصل پنجم: در آداب دعا . فصل ششم: در عبرت هنگام رؤیت آب و استعمال آن. فصل هفتم: در بیان موارد وجوب وضو . فصل هشتم: در بیان غسل و حکمت آن.فصل نهم: در بیان حمام . فصل دهم: در گرفتن ناخن . فصل یازدهم: در گذاشتن ریش و گرفتن شارب . فصل دوازدهم: در بیان عطر زدن. فصل سیزدهم: در بیان تیمم . فصل چهاردهم: در بیان لباس پوشیدن. فصل پانزدهم: در مستحبات لباس پوشیدن. فصل شانزدهم: در بیان اوقات. فصل هفدهم: در اهتمام به اوقات شریفه . فصل هجدهم: در مکان نمازگزار . فصل نوزدهم: در آداب ظاهری مسجد . ← بخش دوم بخش دوم در خود نماز ، و دارای فصول متعددی است. فصل اول: در معنای نماز.فصل دوم: در بیان آیاتی که گویای این حقیقت است که مقصود از نماز تنها اعمال ظاهری آن نیست. فصل سوم: در بیان بعضی از آنچه از نماز معصومین علیهم‌السّلام رسیده است. فصل چهارم: در بیان احوالی که نماز بواسطه آن کامل می‌شود. فصل پنجم: در بیان رو به قبله نمودن.فصل ششم: در بیان لزوم خوف و فضیلت آن. فصل هفتم: در علاج خوف. فصل هشتم: در بیان خوف از سوء خاتمه کار انسان . فصل نهم: در بیان رجاء و امیدواری و حقیقت آن. فصل دهم: در اسباب رجاء و امیدواری. فصل یازدهم: درباره ی قیام. فصل دوازدهم: درباره ی نیت . فصل سیزدهم: در اذان و اقامه . فصل چهاردهم: در بعضی از اخبار شهادت بر ولایت و امارت مؤمنین برای علی بن ابیطالب علیه السلام. فصل پانزدهم: در حکم اذان و اقامه.فصل شانزدهم: استحباب با وضو بودن در اذان و اقامه. فصل هفدهم: در عبرت‌های اذان و اقامه. فصل هجدهم: در حقیقت نماز (این فصل گسترده‌ترین فصل کتاب است که از تکبیرات تا سلام بحث می‌کند). ← بخش سوم بخش سوم در تعقیبات نماز است.
أسرار الصلاة
نویسنده:
عبدالله جوادي آملي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الصفوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كتاب«أسرار الصلاة» در بيان اسرار اين عبادت بى‌بديل است كه با صبغه‌اى روايى، به زبان عربی، توسط آیت الله جوادی آملی در سال ۱۴۱۴ ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ويژه به روايات معصومين عليهم السلام در اين زمينه مى‌باشد. كتاب‌هايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند شهید ثانی و امام خمینی (ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ويژگى خاصى برخوردارند. كتاب، داراى يك مدخل است كه توضيحاتى پيرامون سر و نيز جايگاه نماز را در بر گرفته است، سپس در سه بخش اسرار مقدمات نماز، اسرار اجزاى نماز و اسرار تعقيبات نماز به بيان توضيحات قابل توجهى پرداخته است. اسرار تكبيره الاحرام، اسرار نيت، سر قرائت، سر قيام و سر قنوت هم اجزايى هستند كه در بخش دوم به طور خاص بحث شده‌اند. مؤلف، در مدخل كتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف در باره نماز دارد كه مى‌فرمايد: «إن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها». بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مى‌داند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. ← معنای سر ايشان در ادامه وارد بحث ادبى كلمه «سر» شده و آن را در مقابل علن معرفى مى‌كند; چنان‌كه غیب در مقابل شهادت است. البته خود سر هم به دو صورت سر بحت و سر مقيد است; چنان‌كه غيب هم به دو صورت مقيد و مطلق مى‌باشد. مؤلف اضافه مى‌كند با اينكه سر به لحاظ مفهومى، روشن است و نيازمند تفسير نيست اما به لحاظ كنه در نهايت خفا مى‌باشد. ← اثبات سر داشتن هر چیز سر داشتن نماز هم دو دليل دارد كه بيان گرديده است. اما سر داشتن هر چيزى به دو حالت قابل اثبات است: يا دليل عقلى مشفوع به دليل نقلى دارد يا دليل نقلى مؤيد با دليل عقلى. ايشان در ادامه همين بحث را در دو مقام مذكور تعقيب مى‌نمايند. آيات ۵۲ اعراف، ۱۲۳ هود، ۲۱ حجر، ۷ منافقون و ۹۶ نحل، آياتى هستند كه در قسمت دلايل نقلى بدانها اشاره شده است. مؤلف، در پايان مقدمه به دسته بندى مطالب مذكور در آن پرداخته كه از شيوه‌هاى جالب وى در آثار گوناگونش مى‌باشد. ← سر نماز نماز، داراى حكمت، سر و آدابى است كما اينكه ساير عبادات نيز از اين سه مؤلفه برخوردارند، اما در نماز، حکمت، در نهايت عروج و نجات از جزع و زبونى مى‌باشد وادب آن بازگشت به اوصاف نمازگزار دارد; اعم از حضور قلب، خشوع، مواظبت از التفات به غير معبود و... اما سر نماز غير از اينهاست. آداب نماز مقدمه‌اى است براى رسيدن به اسرار نماز، زيرا اسرار نماز براى غير شخص داراى ضمير طاهر و صفاى باطن و قلب سليم ميسر نمى‌گردد. قرآن نيز اشاره مى‌نمايد به اينكه لا يمسه إلا المطهرون. براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئه‌اى است كه دست‌رسى به ما فوق خود ندارد; يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مى‌كند نمى‌بيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمى‌كند. ← سر وضو ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشته‌اند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی از امام صادق علیه السلام اشاره مى‌كند كه از امیر المؤمنین علیه السلام ادعيه وضو را نقل كرده و هر جمله‌اش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مى‌باشد. مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند علی بن ابی طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد. ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد; پيامبر صلى الله عليه و آله نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم علیه السلام به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحدیث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند. ← سر تیمم ايشان، به مناسبت به بيان اسرار طهارت ترابیه يا همان تیمم نيز پرداخته و آن را اظهار تذلل در مقابل عزت محضه و تخضع در ساحت كبرياى صرف و تخشع در نزد قدرت مطلقه دانسته‌اند. ورود به صله‌هاى خمسه كه هر يك در بيان سر يكى از اجزاى نماز است، بعد از اين توضيحات شروع شده است. ← سر تكبيرات اولين صله، در اسرار تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد. مؤلف، مى‌فرمايد: صورت نماز يكى است و همه نمازگزاران در آن اشتراك دارند اما سيره و سيرت آن متفاوت مى‌باشد كه اين تفاوت باعث تفاوت نمازگزاران مى‌شود. مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد:«إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند‌. روايت بعدى كه از امام موسی بن جعفر علیه السلام است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم; حضرت مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است. ← انواع حجاب مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانی و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانی همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد. سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد. تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر صلى الله عليه و آله نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصاری از امير المؤمنين عليه السلام بر اين مضمون دلالت واضحى دارد. اين روايت در جلد ۵ جامع احادیث الشیعه آمده است. مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مى‌داند و مى‌فرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مى‌باشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر در باره تكبيرات هفت‌گانه افتتاحيه اشاره كرده و آنها را غير منافى با آنچه ذكر شد مى‌دانند. ← سر نيت ابتدا، در اين صله، مفهوم نیت بازگو شده است; به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمى‌باشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مى‌باشد، زيرا اين قصد، مدار بحث‌هاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مى‌باشد. در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه ۲۶۴ بقره كه مى‌فرمايد:«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس» يا آيه ۲۶۵ بقره كه مى‌فرمايد:«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل» و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه ۱۶۳ و ۱۶۲ سوره انعام است كه مى‌فرمايد:«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين». از روايات هم ما به يك روايت كه در كتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت علی علیه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود:«لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود; با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند. ← سر قرائت آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر صلى الله عليه و آله در اين زمينه چنين است:«لا صلاة إلا بفاتحة الكتاب». از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه ۴ سوره زخرف است كه مى‌فرمايد:«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الكتاب لدينا لعلي حكيم». مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مى‌سازد. ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مى‌داند و در اين رابطه به روايتى از امام على عليه السلام نيز استناد مى‌جويد و در معناى آن روايت مى‌فرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مى‌باشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفته‌اند«بسم الله» از سوى بنده به منزله«كن» از سوى رب مى‌باشد. از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديك‌تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مى‌شمارد. توجه به اسرارى كه در تك تك آيات سوره حمد وجود دارد، باعث عروج يك نمازگزار مى‌گردد. صيغه متكلم مع الغير بودن نعبد و نستعين از نكاتى است كه مفسران و بزرگان از علما، در مورد آن به اظهارنظرهاى باارزشى دست زده‌اند; مؤلف، نيز در اين‌جا به اين احتمال اشاره مى‌كند كه نمازگزار با اين تعبير خود را در رديف ساير عبادت كنندگان قرار مى‌دهد; چرا كه امر خداوند در آيه ۴۳ سوره بقره اين است كه:«و اركعوا مع الراكعين». اما آنچه از مجلسی اول در اين‌جا نقل شده جالب‌تر است و آن اينكه قلب و ساير اعضا و جوارح مؤمن به امام خود كه همان عقل قاهر است، اقتدا نموده‌اند، زيرا مؤمن به تنهايى جماعت است. ← سر قيام، ورکوع و سجود نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد. حالات نماز، اعم از قیام و رکوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج پيدا كرده; بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله«ص و القرآن ذي الذكر» بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد:«أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». ← سر قنوت، تشهد و تسليم سر قنوت، تشهد و تسلیم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقیم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود; آيه ۵۶ سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد:«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم» و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشریع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام; يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند; از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد. ← اسرار تعقيبات نماز تعقیبات نماز هم داراى اسرارند كه دعا لب آنها بوده و شروع و پايان نماز با دعا نشان از حال بندگى براى خداوند سبحان دارد.
تنبیهات العلیة علی وظائف الصلاة القلبیة
نویسنده:
على بن احمد عاملي؛ محقق: صفاء الدین بصری
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد ایران: آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية ,
چکیده :
التنبيهات العلية على وظائف الصلاة القلبية يعنى بيدارگرى‌هاى برتر در باب وظيفه‌هاى قلبى نماز، از آثار سودمند محقق و فقيه شيعى قرن دهم؛ شيخ زين‌الدين بن نورالدين على بن احمد عاملى جبعى، معروف به شهيد ثانى (جبع 911- 966 استانبول) است كه در آن، نويسنده، آداب و اسرار اخلاقى و عرفانى نماز را توضيح داده است. شهيد ثانى در اثر حاضر به كتاب مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة منسوب به امام جعفر صادق (علیه السلام) توجه فراوان كرده و در موارد متعددى مطالب و رواياتى از آن ذكر و همچنين به كتاب احياء علوم الدين نوشته غزالى عنايت كرده و مطالبى از آن آورده است. نويسنده ريا را يكى از مواردى شمرده كه با صحت نماز منافات دارد
سر الصلواة معراج السالکین و صلواة العارفین
نویسنده:
روح‌ الله موسوی خمینی؛ مقدمه نویس: عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«سر الصلاة» با نام کامل «سر الصلاة معراج السالکین و صلاة العارفین» کتابی است عرفانی نوشته روح الله خمینی پیرامون حقیقت نماز در عرفان اسلامی که در آن، برخى از اسرار معنوى نماز، به زبان فارسى، بیان شده است. کتاب، از یک مقدمه و دو مقاله و یک خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه، از دیدگاهى اخلاقى و عرفانى به ابعاد نماز اشاره شده و در مقاله اول، مقدمات نماز بیان شده و در مقاله دوم، مقارنات نماز و اسرار برخى از ارکان و واجبات آن مطرح شده و در خاتمه، اسرار تکبیرات پایان نماز بررسى گردیده است.
  • تعداد رکورد ها : 14