جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
تحلیل نظریه جسمانی بودن حدوث نفس انسانی در فلسفه ملاصدرا و ابعاد و نتایج آن با نظر به آراء منتقدان
نویسنده:
ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش "بررسی و تحلیل نظریه حدوث جسمانی نفس انسانی در فلسفه ملاصدرا و بیان ابعاد و نتایج آن با نظر به آراءمنتقدان" است. ملاصدرا با نقد نظریه قدم نفس و حدوث روحانی آن، نظریه ابتکاری خود در باره نفس را مطرح کرده است، بر اساس این نظریه نفس قبل از بدن به عنوان نفس جزئی با تعینات و تشخصات شخصی و فردی وجود نداشته و هنگام پیدایش نیز روحانی و مجرد نیست، بلکه نفس در آغاز پیدایش جسمانی و عین بدن است که در اثر حرکت جوهری به تکامل رسیده و مراتب گوناگونی را با حفظ همه مراتب قبلی سپری کرده و پس از رسیدن به مرتبه تجرد خیالی به مرتبه عقلی نایل می شود. براساس تشکیک در مراتب عینی وجود این مراتب و درجات از هم جدا و منفصل نیستند، بلکه حقیقت واحد اتصالی دارای مراتب و شئون را تشکیل می دهند، این فرایند با اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری توجیه می شود. به عقیده ملاصدرا آنچه به لحاظ فلسفی محال و ممتنع است این است که نفس جزئی با حفظ جزئیت خودکه بالقوه هم هست قبل از بدن موجود باشد، وی طور دیگری برای وجود نفس قبل از بدن قائل است که از آن به وجود نفس در سلسله علل خود، وجود نفس در مرتبه قضای ربانی، وجود نفس درمقام اجمال قبل ازتفصیل و وجود نفس درعالم تقدیر تعبیر کرده و گاهی ازآن به روح تعبیر آورده است. نظریه حدوث جسمانی ملاصدرا بسیاری از مشکلات فلسفی را حل کرده است، مساله رابطه نفس و بدن که از مشکلات عمده فلسفه غرب بوده و دکارت و پیروان او از ارائه راه حل منسجم و سازگار عاجز بودند در پرتو نظریه ملاصدرا تبیینی درست و سازگار می یابد، براساس این نظریه ملاصدرا بدن را مرتبه نازل نفس دانسته و به دو جوهرمستقل از هم معتقد نبوده و در نتیجه گرفتار دوئالیسم نمی شود. معادجسمانی، بقای نفس، اتحاد عاقل ومعقول، تناسخ ملکوتی، استکمال جوهری نفس و... مسائلی هستندکه در نظام ملاصدرا به کمک اصل جسمانیه الحدوث بودن نفس سامان یافته اند، بهره گیری از چگونگی حدوث نفس و ابعاد آن تحول اساسی در مسائل اخلاقی، تربیتی، روانشناسی و معرفتی و... ایجاد کرده، افق های نوی در حوزه ها یاد شده به روی انسانها مخصوصا محققین می گشاید. پس از ملاصدرا نظریه او مورد انتقاد تعدادی از متفکران واقع شده است. ملارجبعلی تبریزی و شاگردان او و برخی دیگر ازکسانی که معاصر با ملاصدرا نیستند از این دسته اند. این منتقدان در یک سطح نیستند؛ عده ای از آنها به صورت مستقیم با نظریه حدوث جسمانی نفس مخالفت کرده و عده ای دیگر با نقد مبانی و اصول فلسفه ملاصدرا از جمله حرکت جوهری و تجرد خیال با نظریه ملاصدرامخالفت کرده اند، گروهی دیگر نیز با ابعاد مختلف و نتایجی که از این نظریه به دست می آید مخالف اند. در این پژوهش پس از تحلیل نظریه ملاصدرا و مقایسه آن با نظرات رقیب، به بررسی ابعادگوناگون این نظریه پرداخته شده، به انتقادات پاسخ داده شده و دراغلب موارد از نظریه ملاصدرا دفاع شده است. اما نظریه ملاصدرا همچنان در پاره ای موارد با چالش جدی مواجه بوده و به نظرمی رسد ملاصدرا از تبیین پیامد ها و نتایج نظریه خود به طوری که با سازگاری و انسجام کاملی برخوردار باشد دچار مشکل است مساله کلیات و معادجسمانی از زمره آنهاست.
ادله غزالی و رازی در رد و اثبات تجرد نفس
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجرد نفس از مباحث مهم فلسفه اسلامی است که در کلام اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. فیلسوفان مدافع این نظریه و جمهور متکلمان مخالف آنند. در مکتب مشاء ادله ای بر تجرد نفس طرح شده که در آثار دو متکلم برجسته منتفقد این مکتب غزالی و رازی نیز منعکس شده است. این دو اندیشمند در این مساله در برخی از آثار خود موضع فیلسوفان را برگرفته و در برخی دیگر به موضع متکلمان نزدیک شده اند اما ادله مورد نظر به لحاظ قوت و ضعف وضع یکسانی ندارند. پاره ای از آنها از جمله استدلال مبتنی بر بساطت ادراکات بسیار قوی و پاره ای خدشه پیرند. گذشته از این انتقادات غزالی و رازی نیز بر این ادله خالی از اشکال نیست. ضمن اشاره اجمالی به آرای غزالی و رازی ادله آنان در رد و اثبات تجرد نفس نقد و بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 267 تا 291
  • تعداد رکورد ها : 2