جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
التنصير في العالم العربي: خطط مستمرة
نویسنده:
مجلة البيان
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
Exploring Jordan The Other Biblical Land
نویسنده:
Biblical Archaeology Society
نوع منبع :
مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
آموزه‌‏ها یا جایگاه شریعتی؟ گفت‌وگوی احمد زیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
روزنامه هم میهن,
چکیده :
«اگر شریعتی زنده بود... حتما از آن حرارت کلامش می‌‌کاست.» این جملات بخشی از اظهارنظر محمدجواد غلامرضاکاشی، پژوهشگر علوم سیاسی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی است که در گفت‌وگو با احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل سیاسی و بین‌الملل به آن اشاره کرده است. تجربه 44ساله ایران و جهان پس از علی شریعتی، بخشی از مباحثه درباره پروژه «نوشریعتی» بود. آنچه که پاسخ‌هایش بیش از آنکه از نگاه شریعتی ممکن باشد از نگاه علاقه‌مندان به او قابل تامل و بررسی است. در این گفت‌وگو اشاراتی به تحولاتی که مبتنی بر تجربیات جدید در میان باورمندان به شریعتی و همفکران او به شمار می‌رود مطرح شده است که در ادامه می‌آید. ‌
نگاهی از نو به شریعتی کنیم؛ گفت‌وگوی احمد زیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
روزنامه هم میهن,
چکیده :
بسیاری از آنها که پس از 44سال هنوز مدافع افکار و دیدگاه‌‌های علی شریعتی هستند؛ بر این باورند که پروژه شریعتی طرحی ناتمام است و هنوز نیاز به بازاندیشی عمیق‌‌تر، ویرایش و تفسیر تازه و خوانش و صورت‌‌بندی مجدد دارد؛ پروژه «نوشریعتی» همان موضوعی است که این اشخاص بر اهمیت آن باور و بر ضرورت این بازبینی تاکید می‌‌کنند. هاشم آقاجری، مقصود فراستخواه، فرزندان علی شریعتی و بسیاری دیگر همچنان دل در گرو آن پلی دارند که او می‌‌خواست میان سنت و مدرنیته بزند و هنوز از تحقق و موفقیت آن در زندگی بشری ناامید نشده‌اند. در این میان و در باب آنچه به عنوان پروژه «نوشریعتی» مطرح است؛ گفت‌وگویی میان احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار، تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل و محمدجواد غلامرضاکاشی، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعه‌‌شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی صورت گرفت. کاشی در بخشی از این گفت‌وگو درباره این پروژه گفت: «نوشریعتی تلاشی برای تحقق یک پروژه است و مدعی نیستم که تماماً وجود پیدا کرده است. بعضی از دوستان ما این وضعیت را به صدور شناسنامه قبل از تولد نوزاد تعبیر کرده‌‌اند. من به تلاش برای فهم نو از شریعتی علاقه‌‌مندم. تلاش دوستانم را رصد می‌‌کنم و در آن مشارکت دارم. بررسی می‌‌کنم کجاها هرچه تلاش می‌‌کنیم و دست‌‌وپا می‌‌زنیم پیش نمی‌‌رویم و کجاها کمی می‌‌توانیم پیش برویم»؛ زیدآبادی هم این سوالات را درباره نگاهی نو به شریعتی مطرح می‌‌کند که:«الان مشخصا در این فضایی که ما داریم زندگی می‌‌کنیم، با توجه به ضعف‌‌هایی که نمایان شده و نیازهایی که برای زندگی داریم، آن مولفه‌‌ای که از شریعتی می‌‌تواند تاثیرگذار بر زندگی ما باشد، چیست؟ یعنی شریعتی الان در سیاست خارجی چه راه‌‌حلی ارائه می‌‌کند؟ در اقتصاد چه راه‌‌حلی ارائه می‌‌کند؟ در نوع همبستگی اجتماعی ما چطور؟ در نوع نظم سیاسی که باید مستقر باشد چه؟» در ادامه، بخش اول این گفت‌وگو می‌‌آید. بخش دوم در شماره فردا درج خواهد شد.
پروژه نوشریعتی‌ها به‌جایی نمی‌رسد؛ احمد زیدآبادی از اندیشه‌های علی شریعتی و میراث‌بران او می‌گوید:
نویسنده:
فرزاد نعمتی
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
روزنامه هم میهن,
چکیده :
در ماه‌های اخیر مجموعه نشست‌هایی با عنوان «امکان و امتناع روشنفکری دینی» در «کافه تاریخ»، واقع در «موزه تصاویر معاصر»، با تدریس احمد زیدآبادی برگزار شد. در نشست‌های نخست، زیدآبادی بحث خود را با بحث درباره چیستی دین، روشنفکری و عقل آغاز کرد. در ادامه او به بحثی دقیق‌تر درباره اهمیت امکان یا امتناع مفهوم روشنفکری دینی پرداخت و از دریچه اختلاف آرایی که در حوزه‌های علم و فلسفه درباره چیستی و امکان وجود خدا جریان دارد، به این موضوع ورود کرد و این ایده را تشریح کرد که عقل و علم هیچ‌کدام نه می‌توانند جایگزینی مناسب برای نیاز روحی انسان‌ها به خدا باشند، نه توانایی پاسخ به بود و نبود خدا را دارند. ازنظر زیدآبادی بدون اعتقاد به وجود خدا، اخلاق ناممکن می‌شود. در مرحله بعدی او اما سراغ بازخوانی اندیشمندان مسلمان در این زمینه رفت. نخست افکار اقبال لاهوری را بررسی کرد و در ادامه آرای علی شریعتی را مورد مداقه قرار داد. در ادامه، گزارش «هم‌میهن» از این نشست‌ تقدیم خوانندگان خواهد شد.
سرد و گرم فلسفه
نویسنده:
محسن آزموده
نوع منبع :
مقالات روزنامه‌ای , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
چکیده :
در عرف عام معمولا دو گروه از آدم‌ها با ويژگي‌هاي رفتاري و گفتاري گاه متعارض را فيلسوف در معناي عاميانه آن مي‌خوانند، دسته اول افرادي هستند كه زياد مته به خشخاش مي‌گذارند و مدام بر بحث‌هاي خردورزي و منش عقلاني تاكيد مي‌كنند، كساني كه وقت و بي‌وقت سوال‌هاي سخت سخت مي‌پرسند و هيچ جوابي هم ايشان را قانع نمي‌كند، همنشيني با اين آدم‌هاي ملانقطي چندان لطفي ندارد. دسته دوم دقيقا بر عكس گروه اول هستند، شوريده‌سرند و چه‌بسا بارها فراتر از آن يكپارچه احساس و عاطفه و شور و هيجان‌اند، حرف‌هاي به ظاهر بي‌سر و ته مي‌زنند، موضوعات دم دستي و پيش افتاده را پيچيده مي‌كنند، معمولا ظاهري آشفته دارند، زياد در بند اينكه چه بپوشند و چه بخورند و چه طور راه بروند نيستند، اصلا گويي روي زمين زندگي نمي‌كنند، تفاوت‌هاي ميان اين دو دسته رفتار كه از قضا ممكن است هر دو فيلسوفانه خوانده شود، بيخود و بي‌جهت نيست و از يك تفاوت اساسي و جدي در طريق يا روش فلسفه‌ورزي بر مي‌آيد: فلسفه‌ورزي سرد و فلسفه‌ورزي گرم! اين تقسيم‌بندي به امروز و اينجا و اكنون هم مربوط نمي‌شود، از همان آغاز فلسفه اين تفاوت مشهود بوده است، كافي است به تابلوي معروف رافائل با عنوان مدرسه آتن يك بار ديگر نگاه كنيم، در همان مركز تابلو تصوير دو بنيانگذار تاريخ فلسفه را مي‌بينيم: افلاطون و ارسطو. فيلسوفاني كه تا به امروز سايه‌شان از سر اهل فلسفه كم نشده، تا جايي كه بحق و چنان كه بزرگان گفته‌اند، تاريخ فلسفه را مي‌توان بسط يافته و شرح آنچه اين دو گفته‌اند، خواند. در همين تصوير مي‌توان دو تيپ شخصيتي بالا را بازيافت، افلاطون استاد، پيرمردي شوريده سر مي‌نمايد، شبيه تصويري كه ما از عرفا داريم، پابرهنه است و انگار اهميتي هم به آن نمي‌دهد، بر عكس، او با انگشتانش آسمان (شايد عالم ايده ها) را نشانه رفته است، چندان نگران ظاهرش نيست، از همين روست شايد كه پاپوشي ندارد و ردايش بر زمين كشيده مي‌شود، مي‌دانيم كه از خانواده‌اي اشرافي است، اما در مقايسه با ارسطو كه در آتن يك خارجي محسوب مي‌شود، زيورآلات لباسش كم است، نقطه مقابل افلاطون، شاگرد بزرگش ارسطو موسس منطق است، كتاب اخلاق را در دست دارد، با دستانش به زمين اشاره مي‌كند، هر دو پايش پوشيده در صندلي يوناني بر خلاف استاد روي زمين سفت و سخت قرار دارد و با احتياط دامن لباسش را جمع كرده است، چهره او متفكري معقول و سنجيده را به خاطر مي‌آورد و از وجنات و سكناتش هيچ رفتار غيرمنطقي‌اي نمي‌توان انتظار داشت. همين دو تيپ شخصيتي به شكل دو سنت فلسفي يا فلسفه‌ورزي در تاريخ فلسفه تا به امروز تكرار مي‌شود و دو تيپ شخصيتي را كه بر شمرديم، بازتوليد مي‌كند: آنها كه فلسفه‌شان يا شكل فلسفه‌ورزي‌شان گرم است، مثل افلاطون، فلوطين، آگوستين، پاسكال، هگل، شوپنهاور، ماركس، كي يركگارد، نيچه، هايدگر، فوكو، دلوز و به‌طور‌كلي فيلسوفان قاره‌اي يا اروپايي (continental) و آنها كه فلسفه يا شيوه فلسفه‌ورزي‌شان سرد است مثل ارسطو، آكويناس، دكارت، لاك، هابز، هيوم، كانت، جان استوارت ميل، راسل، مور، كواين و به‌طور عام فيلسوفان تحليلي يا آنگلوآمريكن. مشخص است كه در اين تقسيم‌بندي نمي‌دانيم جاي كسي مثل ويتگنشتاين كجاست! فيلسوفي كه يكي از بنيانگذاران و اصلي‌ترين چهره‌هاي فلسفه تحليلي است، اما با تقسيم‌بندي بالا دست كم در منش شخصي و خصوصي بسياري از ويژگي‌هاي فيلسوفان گرم و بلكه داغ را نيز دارد! همين استثناها هم نشان مي‌دهد كه اين تقسيم‌بندي چندان سفت و سخت نيست و مرزهاي دقيقي كه مو لاي درزش نرود، نمي‌توان ترسيم كرد؛ اگرچه تقسيم‌بندي فلسفه‌ها يا شيوه‌هاي فلسفه‌ورزي به گرم و سرد در موارد زيادي راهگشاست و مي‌تواند به فهم ما از جريان‌هاي فلسفي ياري رساند.
قومیت و سیاست اقلیت‌های دینی در ایران [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Nayereh Tohidi
نوع منبع :
مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ایران معاصر تا حدودی شبیه به امپراتوری ایران پیش از اسلام است کشوری ناهمگن، چند قومیتی (اگر نگوییم چند ملیتی) و چند زبانه. بسیاری از ایرانیان، از جمله دانشمندان، در تصدیق یا حتی صحبت کردن مردد هستند درباره واقعیت تنوع قومی ایران، چه از سر ناآگاهی، تعصب، یا شوونیسم، یا از ترس یک جنبش بالقوه برای تجزیه طلبی و جدایی. این ترس تا حدی ناشی از مداخلات خارجی بوده است. تلاش برای دامن زدن به تنش‌های قومی در ایران توسط برخی از قدرت‌های منطقه‌ای و گرفتن امتیازات سیاسی از دولت مرکزی این کشور یکی از دلایلی بوده است. سوء ظن نسبت به هر گونه مطالبات مربوط به قومیت، در نتیجه تداعی قومی مسائل مربوط به امنیت ملی در گذشته شوروی و پان ترکیست ها ترکیه به عنوان مشوق اصلی تنش های قومی در ایران تلقی می شدند. در حال حاضر، بازی با کارت قومی به بخشی از استراتژی "رژیم" ایالات متحده تبدیل شده است تغییر دادن." بنابراین بحران مستمر در روابط ایران و آمریکا تشدید شده است؛ حساسیت و اهمیت مسئله قومیت در ایران
چرا نقد‌ها به داود فیرحی را در زمان حیات آن مرحوم مطرح نکردید؟!
نویسنده:
سیدصادق حقیقت
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سایت شعار سال به نقل از جماران,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سیدصادق حقیقت، استاد دانشگاه مفید خطاب به منتقدان دکتر داود فیرحی می‌نویسد: از نظر اخلاقی، چرا این دوستان نقد‌های خویش را به شکل علمی در زمان حیات دکتر فیرحی مطرح نکردند؟! آیا اخلاق اجازه می‌دهد کسی را در زمان حیات نقد نکنیم و بلافاصله پس از فوتش، او را سکولار و لیبرال و مانند آن بخوانیم؟!
استاد دانشگاه خوارزمی: وابسته کردن تجارب نزدیک به مرگ با معاد درست نیست/ پرهیز از هیجان در تحلیل این تجارب
نویسنده:
مهدی غیاثوند
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهدی غیاثوند، استاد دانشگاه خوارزمی، اول خردادماه در نشست علمی «نگاهی فلسفی به زندگی پس از زندگی»، گفت: گاهی این موضوع مورد انکار و تمسخر قرار می‌گیرد به دلیل اینکه باورناپذیر است یا ممکن است یک هیجان را برای افرادی که ممکن است احساس کنند به کارشان بیاید ایجاد کند. در چنین فضایی کار برای اندیشمندان دشوار می‌شود زیرا اگر وارد این فضا شوند، گویی به کمک افراد سودجود رفته‌اند و اگر سکوت کنند هم ممکن است به تشدید این وضیعت منجر شود و این سکوت نوعی رضایت تلقی خواهد شد. وی افزود: ما در مورد پدیده‌ای سخن می‌گوییم که در برخی گزارشات اخیر، از سال ۲۰۱۷ به بعد، فقط در ایالات متحده آمریکا ۲۰ میلیون گزارش از چنین تجاربی وجود داشته و افراد در موقعیت میان این دو مرگ قرار گرفته‌اند، بر این اساس از هر پنج نفری که دچار حوادثی شده‌اند، یک نفر چنین تجاربی را دارد. از نظر سایر کشورها هم پژوهش‌هایی در آفریقا، شیلی و آمریکای شمالی و ... انجام شده است و جالب اینکه تفاوت‌های بسیار زیادی در مفاد و محتوای آنچه تجربه می‌شود وجود دارد. غیاثوند بیان کرد: برخی مواردی که احساس می‌شد هسته مشترکی دارند، امروز به سختی می‌توان این تجارب را به هم نزدیک کرد؛ بنابراین باید معیارها و مؤلفه‌های اصلی برای پذیرش این تجارب داشته باشیم وگرنه تجربه بستر مرگ و یا توهم خواهد بود.
یک استاد شیمی بیان کرد: تجارب نزدیک به مرگ با علم قابل اثبات نیستند
نویسنده:
محمدرضا توکلی صابری
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محمدرضا توکلی صابری، داروساز و دکترای شیمی پزشکی، شامگاه پنجم خردادماه در نشست علمی «تجربه‌های نزدیک به مرگ و تفکر نقادانه» که به صورت لایو برگزار شد، گفت: تجربه نزدیک به مرگ و خروج روح از بدن، دو پدیده نوروفیزیولوژیک است و کسانی که این تجارب را دارند مدعی هستند مرده‌اند و به دنیای دیگر رفته و از جهانی دیگر به این دنیا آمده‌اند و افرادی از اموات خود را با صورت‌های نورانی دیده‌اند ولی در تجربه خروج از بدن، مدعی هستند که از بدن بیرون آمده و از تونل و اتاقک مارپیچ عبور کرده‌اند. وی افزود: افراد زیادی از مذاهب و ملیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف این موضوع را گزارش کرده‌اند حتی کسانی که اعتقادات مذهبی چندانی هم نداشته‌اند؛ افرادی بعد از برق گرفتگی و خون‌ریزی و سکته مغزی و ... این مسائل را بیان می‌کنند و گزارشات آنها شباهت‌های زیاد و البته تفاوت‌‌های زیاد باهم دارند.