جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
مدل نمای ‌لحظه‌ای و محتوای اتمی تجربه‌های زمانی
نویسنده:
محسن بشیری ، مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربه‌های زمانی تجربه‌هایی هستند که جنبه‌های زمانیِ جهان را بازنمایی می‌کنند. به لحاظ پدیدارشناختی، تجربه‌های زمانیِ ما به‌طور مستقیم و بی‌واسطه به ویژگی‌های زمانی تعلق می‌گیرند. این حقیقت بدیهیِ پدیدارشناختی با مقدمات دیگری منجر به پارادکس می‌شود. برای حل این پارادکس مدل‌هایی برای تبیینِ امکانِ تجربه‌های ادراکی مستقیمِ ویژگی‌های زمانی ارایه شده است. سه مدل اصلی عبارتند از نمای ‌لحظه‌ای (اتم‌گرایی)، امتدادی و نگهداشتی. براساس مدل نمای ‌لحظه‌ای، تجربه‌های ادراکی چیزی بیش از رویدادهای آگاهانه‌ آنی یا کوتاه‌مدت که در توالیِ یکدیگر قرار گرفته‌اند نیستند و توالی آنها برای تجربه زمانی کفایت تبیینی دارد. ما در این مقاله نخست پارادکسِ تجربه زمانی و مدل‌های تجربه زمانی را معرفی می‌کنیم. سپس به شرحِ اساسی‌ترین نقد علیه اتم‌گرایی، یعنی عدمِ کفایتِ توالیِ صرفِ تجربه‌های اتمی برای توضیح تجربه‌های زمانی، و ردّ آن می‌پردازیم. در نهایت کفایت تبیینیِ توالیِ تجربه‌های اتمی برای تجربه زمانی را نشان می‌دهیم.
صفحات :
از صفحه 121 تا 139
پیام آور فر هنگ جدید(نگاهی به تاثیر پذیری قرآن از محیط)‌
نویسنده:
محمدهادی معرفت,مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی استدلال از طریق نفی نوخاستگی آگاهی بر دیدگاه همه‌روان‌انگاری
نویسنده:
محمدجواد الهی اصل ، مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همه‌روان‌انگاری دیدگاهی است که در مقابل فیزیکالیسم و دوگانه‌انگاری راه سومی را در تبیین آگاهی مطرح می‌کند. یکی از استدلال‌های مهم به نفع این دیدگاه نفی نوخاستگی آگاهی است. بر اساس نوخاسته‌گرایی درباره آگاهی، آگاهیِ انسان و سایر موجودات ویژگی‌ای است که در سطح غیربنیادین فیزیکی از سطح بنیادین فیزیکیِ فاقد آگاهی ظهور می‌کند. در دوره معاصر، ابتدا گالن استراوسون به تفصیل بر همه‌روان‌انگاری از طریق نفی نوخاستگی استدلال کرده است. مسئله این مقاله این است که آیا این استدلال درست است؟ استدلال استراوسون یک قیاس ذوحدین است که نوخاسته‌گرایی را به دو قسم نوخاسته‌گرایی صحیح و تبیین‌ناپذیر تقسیم می‌کند. استراوسون نوخاستگی صحیحِ آگاهی را ناممکن و نوخاستگی تبیین‌ناپذیر را اساساً نامنسجم می‌داند. هدف این مقاله این است که نشان دهد این استدلال درست نیست. این مقاله با ارائه چارچوب مفهومی جامعی که دربرگیرنده دیدگاه‌های اکثر نوخاسته‌گرایان معاصر باشد، و با توجه به پیشینه تاریخی نوخاسته‌گرایی (خصوصاً، دیدگاه براود) نشان می‌دهد که می‌توان قسم سومی برای نوخاستگی فرض کرد که اولاً منسجم باشد و ثانیاً نوخاستگی آگاهی بر اساس آن ممکن باشد. بر این اساس، قیاس ذوحدین استراوسون برای رد نوخاستگی آگاهی و دفاع از همه‌روان‌انگاری قابل دفاع نیست.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
آموزش اخلاق با استفاده از بازی: ظرفیت‌ها و مزایا
نویسنده:
مرتضی طباطبائی، مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از روش‌های آموزش اخلاق که اخیراً مورد توجه پژوهشگران حوزه اخلاق و تعلیم و تربیت قرار گرفته و سابقه دیرینه‌ای در آموزه‌های اسلامی دارد، آموزش از طریق بازی است که هدف اصلی این مقاله تبیین دقیق آن و بررسی ظرفیت‌ها و مزایای این روش است؛ با این تفاوت که در این مقاله، تمرکز ما نه بر نوع یا مورد خاصی از بازی‌ها، بلکه بر مطلق بازی‌های جمعی است که الزاماً طراحی اخلاقی نیز ندارند. براین‌اساس در این مقاله با استفاده از روش استنتاجی و استنادی و بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای، پس از مروری بر پیشینه روش‌های غیرمستقیم آموزش اخلاق، به تعریف و تحدید بازی پرداخته شده و سپس ضمن برشماری تعدادی از کارکردهای مؤثر بازی در ارتقای اخلاقی بازیکنان، به برخی مزایای این روش بر روش‌های دیگر تربیت اشاره شده است. تقویت تواضع اخلاقی، تعادل بین نفع شخصی و نفع جمعی، ایجاد ظرفیت بُرد و نهایتاً روحیه پذیرش شکست، از جمله ظرفیت‌های بازی در آموزش اخلاق است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
نسبت هنر، زندگی و اخلاق در اندیشه هایدگر
نویسنده:
مهدی ذاکری ، حامد طونی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
«پرسش از هستی» به منزله مهم‌ترین مساله در حیات فکری هایدگر، نسبتی وثیق با حقیقت هنر از منظر وی دارد. هایدگر در برابر دیدگاه کانت که معتقد به تفکیک تام قلمرو و معیارهای داوری «قوه حکم» از قوای عقل نظری و عقل عملی بود، بر پیوند دیگرباره این ساحات با یکدیگر احتجاج می‌کند. از نظر او هنر راستین در حقیقت خود، پیوندی بنیادین با زندگی و مناسبات زیستی آدمی دارد. هدف از این پژوهش نشان دادن این است که اولا از نظر هایدگر نسبتی بنیادین میان هنر با زندگی و اخلاق وجود دارد، و این نسبت برآمده از ذات عالم‌ساز اثر هنری است. ثانیا در صدد است تبیینی از حقیقتِ عالمِ سربرآورده از آثار هنری و نقش و نسبت این عالم در زندگی و حیات انسانی به دست دهد. در پایان نشان می‌دهیم نفی زیبایی‌شناسی منفک از اخلاق در بیان هایدگر، مستلزم این نیست که هنر به منزله ابزار اخلاق متصور شود و چنین تصوری با مبانی اندیشه هایدگر سازگار نیست.
صفحات :
از صفحه 7 تا 25
کارگاه آشنایی با فلسفه ذهن
مدرس:
جمعی از اساتید
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی مقایسه‌ای منابع معرفت از نظر ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی و آثار آن در معرفت الله
نویسنده:
حسین عمادزاده استاد راهنما: مهدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذاکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: محمدعلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اردستانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید منابع معرفت از مبانی فلسفی مهم علم کلام است. تفاوت دیدگاه ها در منابع معرفت، نتایج متفاوتی در علم کلام و به خصوص معرفت الله ایجاد می کند. رویکرد ملاصدرا و میرزای اصفهانی به منابع معرفتی و در نتیجه معرفت الله، بسیار متفاوت است. در این رساله رویکرد متفاوت ملاصدرا و میرزای اصفهانی در منابع معرفت و آثار آن در معرفت الله، مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. منابع معرفتی ملاصدرا شامل حواس ظاهری، حواس باطنی، حافظه، عقل، گواهی و متون دینی است. منابع ملاصدرا در معرفت الله، عقل، نقل و شهود است. هر چند از نظر ملاصدرا توانائی عقل در معرفت الله محدود است ولی عقل مهم ترین منبع در معرفت الله است؛ چرا که باید شهودات عرفانی و مدلول ادله نقلی به وسیله عقل تبیین و اثبات شوند. مهم ترین اثر منابع معرفتی ملاصدرا در خداشناسی، وحدت وجود است؛ نظریه ای که از نظر ملاصدرا علاوه بر داشتن دلایل عقلی و شهودی، مدلول نهائی متون دینی است. از دیدگاه میرزای اصفهانی سه منبع عقل و علم، معرفت فطری و متون دینی، منابع معرفت انسان‌اند. مهم‌ترین و بنیادی‌ترین منبع معرفت برای میرزای اصفهانی «معرفت فطری» است. در نگرش میرزای اصفهانی، شناخت خداوند فطری است؛ معرفتی از خدا در قلب و جان انسان از عوالم قبل از خلقت به ودیعت نهاده شده است و بعد از ورود به این عالم، فراموشانده شده و با یادآوری آن معرفت فراموش شده، معرفت فطری مرکب حاصل می شود. خداشناسی فطری، نتیجه معرفت فطری است. ملاصدرا و میرزای اصفهانی علاوه بر اختلاف نظر در منابع معرفتی و معرفت الله دارای اشتراکاتی نیز هستند. ملاصدرا و میرزای اصفهانی هر دو معتقدند که توان عقل در خداشناسی محدود است و مهم ترین منبع برای معرفت الله را معرفت مشاهده ای می دانند. با وجود اهمیت برخی از نقدهای میرزای اصفهانی، برخی دیگر از نقدهای میرزای اصفهانی بر ملاصدرا پذیرفتنی نیستند. برخی از نظریات میرزای اصفهانی و ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله قابل نقد هستند ولی نظریات ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله،از اشکالات کمتری رنج می برد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
غایت طبیعی و نسبت آن با غایت نهایی در نقد سوم کانت
نویسنده:
مرتضی سعیدی ابواسحاقی، مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در نقد قوه حکم طبیعت را به مثابه نظام غایات در نظر می‎گیرد و برخلاف نظام علّی معلولی و نگرش مکانیستی‎ای که در نقد عقل محض بر فلسفه‎اش حاکم بود، غایتمندی و نگرش غایت‎محور مهم‌ترین ویژگی سومین نقد کانت می‎شود. فیلسوف کونیگسبرگی در مواجهه با طبیعت و به‌ویژه در ارگانیسم‎ها و موجودات جاندار و گیاهان به مواردی برمی‎خورد که نگرش مکانیستی قادر به تبیین آن نبود؛ پس بدون اینکه منکر اصل علیّت شود به اصل غایتمندی در طبیعت متوسل شده و اولی را به جهان فنومنال و دومی را به جهان نومنال نسبت می‎دهد و دلیل آن را هم این می‎داند که انسان شهروند هر دو جهان است. غایت طبیعی یا موجودات سازمند (ارگانیک) مهم‌ترین موجوداتی هستند که کانت با نگرش غایت‎محور به آنها می‎پردازد. آنها هم علت و هم معلول خود هستند و از طرف دیگر تولیدکننده نوع خود به‌شمار می‎روند و همچنین بقا و رشد آنها از طریق خودشان انجام می‎شود، به این ترتیب که موادی از خارج جذب می‎کنند و صورت خودشان را به آن می‎دهند. به نظر کانت واپسین غایت فقط می‌تواند انسان باشد؛ زیرا اوست که توانایی توسعه غایات را دارد و با اراده انسان به مثابه موجودی اخلاقی است که طبیعت می‎تواند غایتمند باشد و تعیین غایت به اختیار انسان، همان فرهنگ یا پرورش است و به این واسطه به طبیعت ارزش می‎بخشد، وگرنه طبیعت و موجودات در آن عبث بودند. هگل در نقد بر دیدگاه ارگانیستی کانت در طبیعت، بر آن است که احکام مطرح‌شده درباره ارگانیک و غایت طبیعی در نقد سوم از جنبه استعلایی هستند و عینیتی در طبیعت ندارند؛ به‌دیگرسخن طبیعت به مثابه غایت طبیعی و ارگانیسم غیرقابل شناخت است و تصور ارگانیسم در نقد سوم تنها کاربرد تنظیمی دارد و کاربرد تقویمی ندارد؛ از سوی دیگر دانشمندان فیزیک جدید معتقدند مجبور نیستیم که میان دو نظریه مکانیکی و ارگانیکی یکی را برگزینیم؛ زیرا در ذرات بنیادیِ همه اشیاء، حیاتی ارگانیک وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 94
مهندسی نورماتیویته در معرفت‌شناسی کواین
نویسنده:
زهرا قزلباش ، مهدی ذاکری ، حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مشکلات جدی «معرفت‌شناسی طبیعی‌شده» در فلسفۀ کواین، مسئلۀ «نورماتیویته» است؛ نورماتیویته، تجویزی برای باور صادق موجّه و در پی معقولیّت و توجیه شناخت است. در معرفت‌شناسی سنّتی، نورماتیوهای شناخت بر اساس مبناگرایی عقلی یا تجربی مشخص شده‌اند؛ اما کواین با تأکید بر استقرا و نظریۀ تکامل داروین با چالشی جدی دربارۀ نورماتیویته مواجه می‌شود و در پاسخ به انتقادها، معرفت‌شناسی طبیعی‌شده را نوعی «مهندسی نورماتیو» و «تکنولوژی جست‌وجوی صدق» یا پیش‌بینی صحیح معرفی می‌کند، وانگهی ابهام در معنای مورد نظر کواین از واژگان مهندسی و تکنولوژی، به این چالش دامن می‌زند. با بررسی آرای کواین در این زمینه، می‌توان فهمید که نورماتیویته در مقام کنترل فرضیه‌ها در مراحل ابتدایی، موارد ابطال‌پذیر علم را آشکار ساخته، به جای متن به حاشیۀ علم می‌پردازد، در حالی که نورماتیویتۀ سنّتی در متن شناخت کاربرد داشت. علاوه بر این، کواین با اصلاح تجربه‌گرایی سنّتی و چرخش از آن به طبیعت‌گرایی، خود اصل تجربه‌گرایی را که می‌گوید: «چیزی در ذهن نیست که قبلاً در حس نبوده باشد»، به‌عنوان مهم‌ترین نورماتیو علم معرفی کرده، آن را جداکنندۀ علم از غیر علم برمی‌شمارد. این اصل در کنار نورماتیوهایی از قبیل سادگی، محافظه‌کاری و کلیّت، فرضیه‌ها را در مرحلۀ کشف علم بررسی می‌کنند؛ اما شرایط صدق آن‌ها کار خود علم است و نورماتیویتۀ کواین برخلاف نوع سنّتی نقشی در توجیه علم ندارد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 218
  • تعداد رکورد ها : 46