جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40
مناسک و اعتبارات شریعت و نقش آن در تکامل انسان
نویسنده:
مهرداد حسن بیگی ، محمد کاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عمل به شریعت در تکامل انسان است. در نزد حکیمان، اعمال و مناسک شرعی علاوه بر چهره ظاهری و اعتباری، از حقیقت باطنی برخوردار است. باطن اعتبارات شرعی، هویت روح انسانی را می‌سازند و موجب تکامل معنوی انسان می‌گردند. تمام اعتباراتی که در شریعت صورت گرفته‌ است، دارای تکیه­گاهی حقیقی بوده و از آثار عینی برخوردار است. با روش تحلیلی- توصیفی نشان داده شد که عمل به شریعت، یگانه مسیر جهت وصول به کمالات معنوی است. مناسک شرعی، منفصل از حقیقت و معنویت نیست. پس، انسان می‌تواند در همین عالم باطن اعمال خود را مشاهد کند. به میزان پایبندی انسان به شریعت، اتصال او به حقایق ملکوتی معناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 14 تا 29
نظریه اتحاد عمل و عامل و معمول و نقش آن در تبیین رابطه خودپرستی و خداپرستی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا اتحاد علم و عالم و معلوم را را در همۀ مراتب علم -و نه فقط مرتبۀ عقل- بر اساس اتحاد نفس و قوای آن اثبات کرده است. همان براهین ملاصدرا را با افزودن نظریۀ اتحاد نفس و بدن و نتیجه گرفتن اتحاد اعمال جوارحی با اعمال جوانحی و اتحاد هر دو با نفس عامل می‌توان برای اثبات نظریۀ اتحاد عمل و عامل به کار برد. همان گونه که در نظریۀ اتحاد علم و عالم و معلوم منظور از معلوم متحد با دو تای دیگر معلوم بالذات است که حکایتگر از معلوم بالعرض است، در مورد عمل هم می‌توان معمول را به دو قسم معمول بالذات و معمول بالعرض تقسیم کرد و آنگاه نظریۀ اتحاد عمل و عامل و معمول را نتیجه گرفت. با تطبیق این نظریه بر عملی که عبادت نامیده می‌شود می‌توان اتحاد عبادت و عابد و معبود را به دست آورد و نشان داد که آنچه اولاً و بالذات معبود آدمی واقع می‌شود همان معبود علمی اوست که با نفس او متحد است و اگر صحیح باشد از معبود عینی حکایت می‌کند و گرنه مابحذای خارجی ندارد. با این بیان می‌توان گفت در هر صورت (چه عبادت صحیح که طی آن معبود حقیقی مورد پرستش قرار می‌گیرد و چه عبادت غلط که طی آن آنچه حقیقتاً سزاوار پرستش نیست عبادت می‌شود) خداپرستی به گونه‌ای همان خودپرستی است. بر اساس مبانی هستی‌شناسانۀ ملاصدرا به روش دیگر هم می‌توان این‌همانیِ خداپرستی و خودپرستی را اثبات کرد. این یکتایی بر اساس دو مبنای وحدت شخصی حقیقت وجود و انحصار معبودیت در خدای متعال (یعنی تنها وجودی که آنچه غیر او موجود دانسته می‌شود وجه اوست و وجه یک چیز به وجهی همان چیز است) قابل اثبات است. با این بیان، تقسیم معبود به بالذات و بالعرض منتفی می‌شود چنان که تقسیم معبود به حقیقی و غیرحقیقی هم رنگ می‌بازد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 172
معنا و مبنای قاعدۀ الاتفاقی در فلسفۀ سینوی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی ، راضیه لاهوتیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن ­سینا به‌تبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژۀ «اتفاق» به پنج معنا به‌کار می­ رود، در وهلۀ نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخ‌الرئیس درمی­یابیم مراد او اتفاق به‌معنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطۀ علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق به‌معنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می­ توان پدیده ­ای را اتفاقی دانست که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس می‌توان گفت ازنظر ابن‌سینا دائمی و اکثری‌بودن، ملاکی است که نشان می‌دهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می­ کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعدۀ «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعدۀ «القسر لایدوم» به‌عنوان مبانی قاعدۀ الاتفاقی معرفی شده ­اند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 268
روش‌شناسی فلسفه تطبیقی و بررسی آن در کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین
نویسنده:
احمد لهراسبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه ی تطبیقی به عنوان رشته ای مستقل در مطالعات فلسفی از قرن نوزدهم ظهور کرده است. مقایسه ی غایت مند سنتهای مختلف فلسفی با یکدیگر در فلسفه ی تطبیقی صورت می پذیرد. امکان حداکثری فلسفه ی تطبیقی قابل اثبات نیست، اما امکان حداقلی آن ممکن بوده، جای انکار ندارد. در باب روش انجام فلسفه ی تطبیقی، هر گونه ادعای تک روشی، ایجاد محدودیت برای پژوهشگر است و باید تکثر روشی در فلسفه ی تطبیقی معتبر دانسته شود. کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین کتابی است که با هدف اثبات وحدت فلسفه به رشته ی تحریر درآمده است و از آنجا که وحدت فلسفه و فلسفه ی تطبیقی دو حیطه ی جدا از یکدیگرند، این کتاب را نمی توان پژوهشی در فلسفه ی تطبیقی قلمداد کرد.
وهم و خیال و کارکرد آنها در معرفت‌شناسی اسلامی با تمرکز بر آرای ملاصدرا
نویسنده:
نرجس رضایی آدریانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
در میان قوای باطنی نفس، قوه‌ی وهم و خیال کارکردهای قابل‌توجهی در معرفت‌شناسی اسلامی به‌خصوص آرای صدرایی دارند. در نگاه صدرایی خیال گاه حافظ صور و گاه مدرک آن‌ها معرفی می‌گردد. رفع این ناسازگاری جز با تمسک به مبانی خاص وی امکان‌پذیر نیست. این قوه به لحاظ معرفتی کارکردهای عامی چون حفظ و نگه‌داری صور، تبدیل علوم حضوری به حصولی، تجسم و تمثل، بازیابی و بازشناسی و کارکردهای اختصاصی چون تأثیر در خواب و رؤیا، وحی و الهام، کشف و شهود دارد. صدر المتالهین برخلاف مشهور، وهم را قوه‌ای مستقل نمی‌داند، بلکه معتقد است عقل در تنزل خود با همراهی حس نسبت‌هایی با متعلقات خود می‌یابد که جزئیات وهمی حاصل آن است نه اینکه صفات جسمانی قائم به نفس باشد. درک معانی جزئی، ایجاد مغالطات و تأثیر وهم در ارکان و منابع معرفت از کارکردهای قوه‌ی واهمه در معرفت‌شناسی اسلامی است.
باطن‌گرایی در فلسفه اسلامی (با تأکید بر اندیشه‌های هانری کربن و لئو اشتراوس)
نویسنده:
پدیدآور: سیدمحمدجواد حسینی ؛ استاد راهنما: محمدکاظم فرقانی ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش تلاش می‌کند تا به سه مسأله ذیل مفهوم باطن‌گرایی بپردازد. هانری کربن و لئو اشتراوس، دو فیلسوفی هستند که آرائشان مبنا و راهنمای مسیر این پایان‌نامه در جهت رسیدن به اهدافش بوده است. مسأله اول، پرسش از رویکردی به فلسفه اسلامی است که در دنیای امروز هم ارزشی فلسفی و اصالی برای آن قائل باشد. مسأله دوم و سوم، پرسش از امر باطنی است. این پرسش در دو قالب مطرح می‌شود. یکی اینکه باطن و حقیقت دین چگونه امری است؟ دیگر اینکه تفسیر باطنی متون (مقدس) چه مبانی و معنایی دارد؟ این پایان‌نامه تلاش می‌کند تا پاسخ پرسش‌هایش را با صورت‌بندی خاصی از مفهوم افلاطون‌گرایی که ترجمه‌ای از مفهوم باطن‌گرایی است، توضیح دهد. بر این اساس و طبق نظر کربن، رویکرد باطنی به فلسفه اسلامی همان رویکرد عرفانی و معنوی به آن است. امر باطنی از نظر او همان امری است که از نظر طولی در سلسله مراتب هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و معنایی بر مراتب مادون خود احاطه دارد و مبنای آنان محسوب می‌شود. طبق نظر اشتراوس، رویکرد باطنی به فلسفه اسلامی همان استفاده از ظرفیت‌های افلاطونی فلسفه سیاسی اسلامی است. او امر باطنی را با نزاع ذاتی شهر و فلسفه توضیح می‌دهد و روش غلبه بر این نزاع را در به کار بستن باطنی‌نویسی می‌داند. تلاش پایانی این پژوهش در ارائه مؤلفه‌هایی از افلاطون‌گرایی یادشده به عنوان قول مختار است. این مؤلفه‌ها در سه دسته فلسفی، تفسیری و سیاسی از منظر متون فیلسوفان اسلامی بررسی می‌شوند تا اینکه ببینیم این قول مختار تا چه میزان قابلیت انتساب به جریان فلسفه اسلامی را دارد.
آثار ناذات گرایی صدرایی در خداشناسی و انسان شناسی
نویسنده:
پدیدآور: سیدمحمدرضا آذرکسب ؛ استاد راهنما: رضا اکبری ؛ استاد مشاور: محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
موضوع پایان‌ نامه‌ی حاضر، آثار ناذات‌گرایی صدرایی در خداشناسی و انسان‌شناسی است. روش این پژوهش، توصیف و تحلیل متن می‌باشد. در این پژوهش، ناذات‌گرایی صدرایی در حوزه‌ی خداشناسی، به معنای باور به خدایی نامتشخص است که این دیدگاه ملاصدرا، آثار زیر را در پی دارد: انتقال تمرکز از موجود به وجود در برهان صدیقین، طرح و به کارگیری قاعده‌ی «بسیط الحقیقه کل الأشیاء»، قول به بی-نهایت بودن خداوند از لحاظ شدت وجودی، اقامه‌ی برهان وجودی بر توحید، لازمه‌ی ذات دانستن صفات خدا، علم اجمالی خدا در عین کشف تفصیلی مخلوقات در مقام ذات، علم خدا به جزئیات در مقام فعل و قول به فاعلیت بالتجلی برای خدا. در این پژوهش، ناذات‌گرایی صدرایی در حوزه‌ی انسان-شناسی، به معنای باور به ذاتی کشسان و تبدل‌پذیر برای انسان است که این دیدگاه ملاصدرا، آثار زیر را در پی دارد: حدوث جسمانی و بقای روحانی انسان، اتحاد وجودی انسان با ملکاتش، امکان رسیدن به مقام فنای فی ذات الله، تفاوت حقیقت‌ وجودی پیامبر با دیگران، نظریه‌ی اختراع در باب ادراک حسی، اتحاد نفس با قوای ادراکی‌اش در هنگام ادراک، اتحاد علم و عالم و معلوم، اتحاد نفس با عقل فعال، قول به چهار مرحله‌ در زندگی دنیوی، استکمال جوهری در مرگ طبیعی، قول به تناسخ ملکوتی و تبیین و اثبات معاد جسمانی. همچنین بیان شد که در عباراتی که ملاصدرا ذات‌گرایانه بحث کرده است، اغلب بر مبنای قوم سخن گفته است.
عشق از دیدگاه اخوان‌الصفاء
نویسنده:
سعید حسن زاده ، محمد کاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخوان‌الصفاء، که از اندیشمندان قرن چهارم‌اند، در مجموعه آثارشان به بحث از عشق نیز پرداخته‌اند. عشق در آثار ایشان دو کاربرد دارد: عشق به معنای عام (محبت) و عشق به معنای خاص (عشق انسانی). ایشان بهترین تعریف برای عشق را شوق به اتحاد می‌دانند. اتحاد حاصل از عشق در روح بخاری و به تبع آن در اعضای بدن عاشق و معشوق رخ می‌دهد. علت عشق طبع است. نفس نباتی، نفس حیوانی، نفس ناطقه، طبع علت و معلول و طبیعت برخی از حیوانات مبدأ انواع عشق‌اند. شروع عشق نیاز به التفات و توجه دارد و تفاوت افراد در عشق به سبب تفاوت مزاج آنها یا وابسته به حالات فلکی زمان شکل‌گیری نطفه آنها است. طبق دیدگاه ایشان، می‌توان نقشی برای اختیار در عشق در نظر گرفت. عشق یک غرض اولیه دارد (مثلاً برطرف‌شدن نقص معلول) و یک غرض اقصا، که آن توجه انسان به خدا و امور الاهی و عشق به آنها است. عشق‌ورزی فضیلت و موجه است، هرچند در برخی از موقعیت‌ها می‌تواند رذیله و ناموجه باشد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 203
تبیین دوگانه انگاری مرتبه ای در نفس شناسی صدرایی و جایگاه آن در میان نظریات فلسفه ذهن
نویسنده:
مجید شمس آبادی حسینی، محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا نفس را به عنوان امری مجرد اثبات می‌کند. اما این‌گونه نیست که امری متمایز از بدن باشد و دوگانه انگاری جوهری لازم بیاید. یعنی اثبات نفس و یا قوای نفس مانند خیال، هویت انسان را دوگانه نمی‌کند. بلکه حتی فرض تجرد نفس با وحدت نفس و بدن هم سازگار خواهد بود. ملاصدرا حقیقت انسان را این‌گونه نیز نمی‌بیند که جوهری مادی است که از دو ویژگی حالات ذهنی و حالات بدن برخوردار است. حال این پرسش مطرح می‌گردد که با توجه به نظریات فلسفه ذهن، نظریه‌ی ملاصدرا در باب نفس، دوگانه انگاری جوهری است یا این‌همانی نفس و بدن یا دوگانه انگاری ویژگی‌ها؟ اساساً آیا می‌توان آن را در این نظریات موجود گنجاند و چه نسبتی با این نظریات دارد؟ ملاصدرا نفس را جوهری واحد می‌داند که در مرتبۀ نازل‌تر ظاهر شده است و در این مرتبۀ نازل همان قوا است. واکاوی نفس‌شناسی صدرایی جایگاه نظریۀ وی در میان نظریات فلسفۀ ذهن و تمایز آن را با نظریات مشابه مانند نظریۀ دوگانه‌انگاری جوهری، دوگانه‌انگاری ویژگی و تئوری این همانی ذهن و بدن، روشن می‌سازد. از نظریۀ ملاصدرا می‌توان با عنوان دوگانه‌انگاری مرتبه‌ای تعبیر کرد. در این مقاله این نوع دوگانه‌انگاری تبیین و تمایزش از تقریرهای گوناگون دوگانه‌انگاری جوهری و دوگانه‌انگاری ویژگی و این همانی ذهن و بدن مشخص شده است تا جایگاهش در میان نظریات موجود در خصوص نفس روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 121 تا 129
بازخوانی اصول انسان شناختی در نظریه‌ی معاد جسمانی ملاصدرا
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، مجید تقی نجات، امیر حسین سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائۀ تصویر فلسفی از معاد جسمانی از ابداعات فلسفی ملاصدرا است. او این نظریه را در کتب الشواهد الربوبیه، المبدأ و المعاد، الحکمة المتعالیه، زاد المسافر، مفاتیح الغیب و العرشیه در قالب 6 الی 12 اصل تبیین کرده است. با بررسی دقیق اصول درمی‌یابیم که بعضی از آنها متضمن چند اصل دیگر هستند که به آنها اشاره نشده است. با احصاء تمامی اصول، به بیش از صد و پنجاه اصل خداشناختی، انسان‌شناختی، معرفت‌شناختی و وجودشناختی دست می‌یابیم. در این نوشتار اصول انسان‌شناختی ملاصدرا در قالب 53 اصل بعید و 35 اصل قریب بازخوانی و استخراج شده است. همچنین اصول قریب ملاصدرا در قالبی جدید ذیل یک دسته‌بندی چهارگانه قرار گرفته است: (الف) اصول ناظر بر ارتباط نفس و بدن در معاد: بر این‌همانی نفس و بدن اشاره دارند؛ (ب) اصول ناظر بر صور خیالیه حاضر در معاد: بر خیالی بودن معاد جسمانی و جسم خیالی اشاره دارند؛ (ج) اصول ناظر بر تمایزات نفوس انسانی حاضر در معاد: بر کیفیتِ متمایزِ معادِ نفوسِ متفاوتِ از هم اشاره دارند. (د) اصول ناظر بر حرکت جوهری و مرگ (پل عبور از عوالم): بر کیفیت عبور از عوالم و ورود بر معاد اشاره دارند.
صفحات :
از صفحه 155 تا 175
  • تعداد رکورد ها : 40