جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
مبانی و روش‌های دفاعی قران در مقابله با تهاجم فرهنگی
نویسنده:
پدیدآور: بهناز غلامی ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر شایسته‌نژاد ؛ استاد مشاور: زهرا کاشانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فرهنگ اسلامی به دلیل غنای ذاتی و تأثیر شگرفی که در جهان بر جای گذاشت دشمنان زیادی دارد که وقتی نتوانستند با قدرت نظامی به مقابله با اسلام بپردازند با شیوه‌ی جنگ نرم وارد عمل شدند. هدف از این نوشتار، تبیین مبانی و روش‌ها‌ی دفاعی قرآن در مقابل تهاجم فرهنگی است. نوع تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع پژوهش‌های بنیادی است و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به توصیف و تحلیل مطالب مرتبط با موضوع پرداخته است. قرآن کریم جلوه‌های گوناگون جنگ نرم را از طریق داستانهای انبیاء و رخدادهای عصر پیامبر اکرم (ص) بیان نموده است. از جمله شیو‌ه‌های جنگ نرم می‌توان به استهزاء و تحقیر مظاهر دینی و تفرقه افکنی و... اشاره نمود. تعمیق باورهای دینی، دشمن شناسی، دستیابی به برتری علمی، تقویت روحیه استکبار ستیزی و... نمونه‌هایی از راه‌کارهای قرآنی مقابله با نبرد دشمن است. آثار پژوهشی بسیاری در موضوع تهاجم فرهنگی گرد آوری شده است، امّا هدف نگارنده از این پژوهش، پرداختن به مبانی و روش‌های دفاعی قرآن در مقابل تهاجم با تأکید بر آیات قرآن است. یافته‌های این پژوهش این است مبانی دفاعی قرآن در مقابل تهاجم فرهنگی در دو بخش هستی شناسی و انسان شناسی خلاصه می‌شود. باور به مبدأ، معاد، نبوت، امامت و عدالت در حوزه هستی شناسی و شناخت ویژگی‌های انسان از جمله کرامت نفس و خردورزی در حوزه انسان شناسی، از مبانی قرآنی در مبارزه با تهاجم فرهنگی هستند. روش‌های دفاعی قرآن، روش اعتقادی و تحکیم باورهای دینی، روش‌‌های فرهنگی، روش‌های اقتصادی و اجتماعی است که با کنکاش در آیات قرآن استنباط شده است.
مبانی و سیر تاریخی تفاسیر عرفانی با نگاهی به قرن ششم و هفتم
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه عظیمی بلوکی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا حاجی‌بابایی ؛ استاد مشاور: زهرا کاشانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در میان پژوهش های قرآنی، علم تفسیر به طور عام و تفسیر عرفانی به طور خاص از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است. پیشینه‌ی تفسیر عرفانی به زمان نزول وحی و دوران پیامبر (ص) و ائمه‌ی معصومین(ع) باز می‌گردد. این نوع تفسیر عهده‌دار استخراج معانی باطنیِ پوشیده شده در حجاب الفاظ ظاهری آیات قرآن است. عوامل متعددی در بروز، ظهور و تکامل این تفاسیر نقش داشتند که برخی از این عوامل متأثر از شرایط تاریخی زمان نزول است ولی عمده‌ترین دلیل شکل‌گیری این گونه تفاسیر به ساختار و ویژگی‌های ذاتی خود قرآن کریم برمی‌گردد. برخی از تفاسیر عرفانی از قواعد و اصول تفسیری و استظهار از نصوص پیروی نکرده و دچار افراط گردیده و در ورطه تفسیر به رأی گرفتار شده‌اند. اینان از آیات و روایات به عنوان ابزاری در جهت تأیید اصطلاحات و اصول تصوف و مکتب عرفانی خویش بهره برده‌اند. برخی دیگر با نگرش عرفانی مبتنی بر قرآن و سنت به تفسیر، سعی نموده‌اند که با بیان رموز و اشارات، لطایف باطنی قرآن را با ادبیات ویژه عارفانه ترسیم کنند و در عین حال نهایت سعی خویش را در جهت دور شدن از تفسیر به رأی به کار برده‌اند. این افراط و تفریط‌ها ریشه در مبانی و نگرش تفسیری عارفان دارد و ضرورت طرح و نقد این مبانی را روشن می‌گرداند. این جریان و رویکرد تفسیری بر اساس مبانی ویژه‌ای ارائه شده که عبارتند از: مبانی زبان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی. تأویل اساسی‌ترین محور در تفاسیر عرفانی قرن ششم و هفتم است که در برخی تفاسیر مانند کشف الاسرار و تأویلات النجمیه، ضمن توجه به ظاهر آیات، ضوابط تأویل رعایت شده است به طوری که می‌توان آنها را در شمار تفاسیر قابل اعتماد محسوب کرد. ولی در برخی دیگر مانند تفسیر عرائس البیان و تفسیر القرآن الکریم، بیشتر تأویلات صرفاً ذوقی و به منظور تحکیم مبانی تصوف و یا تأیید نظریه وحدت وجود بیان شده است.
کشف شهود و اقسام آن
نویسنده:
زهرا کاشانیها
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 133 تا 144
الگوی تعلیم و تربیت قرآنی در دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: فرنگیس رسولی ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: حسین صفره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی تعلیم و تربیت قرآنی بر مبنای دیدگاه های آیت الله جوادی آملی به شیوه تحلیلی توصیفی و با استفاده از مراجعه به منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که الگوی تعلیم و تربیت قرآنی از منظر آیت الله جوادی آملی را می توان در سه حوزه اصلی مبانی (انسان شناختی، معرفت شناختی)، اهداف (غایی، واسطه ای و جزئی) و روش شناسی تقسیم بندی نمود. از جمله مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت قرآنی می توان به جایگاه خلیفه اللهی انسان، ساحت مادی و ملکوتی انسان و لزوم توجه به دو ساحت انسان در نظام تعلیم و تربیت اشاره کرد. مبانی معرفت شناختی تعلیم و تربیت قرآنی در دیدگاه آیت اله جوادی آملی نیز ناظر بر امکان حصول معرفت، شیوه های مختلف کسب معرفت و ... است. اهداف نیز در دیدگاه ایشان در سه حوزه اهداف غایی و متعالی (عبودیت، شکرگزاری، احسن عملا)، اهداف واسطه ای (ایمان، تقوا، تذکر، علم ورزی) و جزئی (شناختی، عاطفی و رفتاری) قابل تقسیم بندی است. همچنین در دیدگاه ایشان 6 شیوه و روش عمده برای تعلیم و تربیت نیز قابل استخراج است که از جمله تعلیم و تربیت از طریق آیات و نشانه ها، قصه گویی، الگو پردازی، انذار و تبشیر، تمثیل و مجادله این روش ها محسوب می گردند. بر مبنای یافته های این پژوهش پیشنهاد گردید که الگوی جامعی از نظام تعلیم و تربیت قرآنی بر مبنای نظریه های محققین اسلامی همچون آیت الله جوادی آملی تدوین و شیوه های علمی و عملی پیاده سازی این نظام های تعلیم و تربیت در جوامع اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجایی که انسان اشرف مخلوقات و دارای قدرت انتخاب است، و با داشتن عقل بر دیگر موجودات برتری یافته، مانند دیگر موجودات نیست. بشر امروز با دست‌یابی به علم و صنعت و پیشرفت تکنولوژی بحران‌هایی را هم عاید خود کرده است از جمله بحران معنوی است که در اثر سقوط ارزش‌های اخلاقی، تربیت انسان را مورد تهدید قرار داده است و تنها راه مقابله با این بحران‌ها تربیت صحیح بر اساس محور دین می‌باشد از این رو معاد مؤثرترین عامل در جهت تقویت وجدان فردی و تعاملات اجتماعی می‌باشد. روش پژوهش با توجه به اینکه به بررسی تطبیقی تأثیر معاد در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی می‌پردازد، یک مطالعه کیفی با روش تطبیقی انجام شده است و پرسش اصلی اینکه نقش معاد در زندگی فردی و اجتماعی از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی چگونه است؟ و چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در مؤلفه‌های آن، میان این دو متفکر وجود دارد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است فیض کاشانی معاد را هدفمندی خلقت و اعاده حق بندگان، معرفی می‌کند که آدمی بعد فوت سر از حیات دیگر بیرون می‌آورد و ضرورت ایمان به معاد را عدل الهی و اقتضای حکمت خداوند می‌داند و تلافی است در جهان دیگر نسبت به افراط و تفریط و ظلم و انظلام این جهان. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، در کاهش و زدودن ناهنجاری‌های روحی و اخلاقی، کنترل غرایز و شهوات، براساس دیدگاه فیض پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه فیض پرداخته شده است همچنین علامه طباطبایی معاد را به معنی برگشتن به سوی خدا و باز گشت اشیاء با تمام وجودشان به چیزی که از آن وجود یافته‌اند معنا می‌کند. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، اطمینان و آرامش دل، کنترل غرایز و شهوات، انجام تکالیف الهی.. براساس دیدگاه علامه پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه علامه پرداخته شده است.
بررسی غایتمندی افعال طبیعی و تبیین نوآوری های ملاصدرا
نویسنده:
محمود آهسته ، زهرا کاشانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه در این باب قابل توجه است اینکه در مورد غایتمندی طبیعت برخی منکر غایت به معنی مالاجله الحرکه هستند وتنها ماالیه الحرکه برای فاعل طبیعی اثبات می کنند. مقاله حاضر با روش عقلی- تحلیلی به این نتیجه رسیده که جمهور حکمای قبل از ملاصدرا از آنجا که منکر علم و شعور افعال طبیعی بوده اند، نتوانسته اند علت غایی را برای فاعل طبیعی اثبات کنند ولی ملاصدرا و شارحان او همواره در صدد اثبات شعور و غایتمندی طبیعت برآمده اند و تبیین های مختلفی را برای آن ارائه داده اند. ابتکار و نوآوری ملاصدرا در این باب طرح دو اصل تساوق و ترابط وجود و شعور و تفاوت میان شعور و رویه است. او به واسطه اصالت وجود و تشکیک آن، همه موجودات را دارای علت غایی می داند و به گونه ای این مسأله را قیاس می کند که منافاتی برای اجتماع دو معنای غایت در فعل طبیعت ملحوظ نگردد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 20
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی آرای سیاسی امام خمینی و توماس هابز
نویسنده:
پدیدآور: صالحه باقری ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر که پیرامون مبانی انسان شناختی آرای سیاسی امام خمینی و توماس هابز می باشد در چهار محور اصلی به شرح زیر تدوین گشته است: دو محور مربوط به حوزه انسان شناسی از دیدگاه امام خمینی و توماس هابز است و دو محور دیگر در زمینه آرای سیاسی این دو اندیشمند بزرگ می باشد. سپس در پایان به مقایسه اهم نظریّات این دو فیلسوف پرداخته شده است. نگرش امام خمینی به انسان، نگرشی کاملا دینی و الهی است؛ او انسان را خلیفه خدا در زمین می داند و برپایی حکومت الهی و جاری ساختن قوانین خداوندی را برای سعادت ابدی او ضروری و حیاتی قلمداد می کند؛ این نوع نگاه دقیقا در مقابل دیدگاه مادّی گرایانه ی هابز نسبت به انسان قرارمی گیرد؛ زیرا که هابز نگاهی تیره و بدبینانه به انسان دارد و او را گرگ انسان می خواند که جز چوپان(حکومت) کسی نمی تواند خوی درنده ی او را کنترل نماید. این تحقیق، چگونگی تاثیر صورت پردازی میان انسان و اندیشه سیاسی را در دستگاه فکری امام خمینی و توماس هابز نشان می دهد.
بررسی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازآنجایی که انسان اشرف مخلوقات است وبا عقل به موجودات دیگری برتری یافته ،ومانندموجودات دیگرنیست لذا نباید دچار روزمرگی شد وتمامی اندیشه وعملش درپی رفع نیازهای آنی وروزمره اش باشد،چرا که دل هر ذره تا افلاک جولانگاه اندیشه اوست وهیچ گاه سلسله جستجوگری وشناختن ناشناخته هایش قطع نمی شود. موضوع معاد درمیان افراد انسانی بحثی است فراگیر ،که ازبحث های تئوری ونظری، به عرصه زندگی عملی ما میرسد.اعتقاد یا بی اعتقادی به دنیای پس از مرگ مستقیم یا غیر مستقیم می تواندتأثیری همه جانبه بر تمامی رفتارفردی وعملی بشر داشته باشدصرف نظرازتنوع باورهای دینی و مکاتب انسانی به زندگی پس از مرگ ،اعتقاد به ادامه حیات انسانی بعد مرگ دنیوی،منشأرفتارهایی است متفاوت با رفتارهای کسانی که مرگ را پایان زندگی می دانند. بانظر اجمالی به آیات قرآن کریم نشان می دهددرمیان مسایل عقیدتی هیچ مساله ای در اسلام بعداز توحید به اهمیت مساله معاد نمی رسد خداونددر سوره نساء87میفرماید:"الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیامه لا ریب فیه ومن اصدق من الله حدیثا"مساله معادنه تنها بسیارمهم است بلکه در ایجاد نوع نگاه انسان به هستی وفلسفه وسبک زندگی او نیزبسیار تاثیرگذار است. از سوی دیگر متفکران اسلامی در باره معادآثار ارزشمندی را به رشته تقریر در آورده اند، ازدیدگاه علامه طباطبایی حقیقت معاد ودنیایی که انسان پس از مرگ باآن روبروست آثارتربیتی بی شماری به همراه دارد وانسانراوادار می کند که بانظرش به جهان آخرت در روابط خود با دیگران مواظبت بیشتری بکند تا حقی از دیگراعضای جامعه بر دوشش نباشد (طباطبایی ص 236 1385) هچنین ایمان به معاد آثاری بر نوع روابط انسان با دیگران واجتماع میگذارد ازجمله مسئولیت پذیری ،عدالت اجتماعی ،صبر خویشتن داری ،فداکاری ،امیدواری...لذاانسان معتقد به مبداءومعادمی داند سعادت هر موجودی همان چیزی است که خدای متعال برای آن معین کرده وراه به سوی آن سعادت وطریقتی که باید سلوک کند خداوند تشریع وبیان نموده است (طباطبایی ج18ص 115 ،1374) این تحقیق برآن است باتوجه به اهمیت وجایگاه"معاد"درزندگی بشرضمن بررسی چگونگی آموزه های دین اسلام در این مورد نقش وتاثیر آن را در رفتارهای فردی واجتماعی بشر تبیین نماید ودرپی یافتن پاسخ هایی عقلانی ومناسب برای پرسش هایی چنین باشد 1-آیا ایمان به معاد،می تواند منشأرفتارآدمی در زندگی فردی واجتماعی باشد؟ 2-ایمان به معاد،چگونه بشر راازیاس،شکست از ملایمات وگذراز تنگناهای زندگی یاری خواهد کرد؟ 3-این دو بزرگوارچه برداشتی ازآن داشته ودر مقام عمل چگونه به آن پرداخته ووجوه اشتراک وامتیاز دیدگاه فیض کاشانی وعلامه طبابایی دراین باره چیست؟
بررسی دیدگاه سویین برن درباب ارزش معرفت شناختی تجربه دینی براساس ارا علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه اکبری احمدآبادی ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از آن که در قرون هجده ونوزده فلسفه و متافیزیک در مغرب زمین اعتبار وحجیت خود را ازدست داد ودانشمندانی چون هیوم وکانت براهین فلسفی خداشناسی را به شدت زیر سوال بردند، شلایرماخر برای دفاع از آموزه های دینی، دست به دامن مباحث ذوقی واحساسی شد و بحث تجربه دینی را مطرح کرد. ادعای او این بود که اساسا دین براستدلال عقلی وبرهانی مبتنی نیست،بلکه گوهر دین را باید در عواطف دینداران جست. سپس گروهی ازفیلسوفان دین غربی تجارب دینی را به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا مطرح کردند. مساله ای که در این جا مطرح می شود این است که آیا تجارب دینی ارزش معرفت شناختی دارد ؟ دراین جا برای روشن شدن بحث، تعریفی از تجربه دینی بیان می کنیم :"تجربه واقعه ای است که شخص از سر می گذراند ونسبت به آن آگاه و مطلع است .تجربه دینی را غیر از تجربه های متعارف می دانند یعنی شخص، متعلق این تجربه را موجود یا حضوری مافوق طبیعی می داند یا آن را موجودی می انگارد که به نحوی با خداوند مربوط است و یا آن را حقیقتی غایی می پندارد، حقیقتی که توصیف ناپذیر است."(مایکل پترسون و...، 1376،مترجم نراقی و سلطانی،ص 36و37) پس درتعریفی کلی تجربه دینی هرگونه مواجهه شخص با امر ما فوق طبیعی است. اما آیا متعلق این تجربه خداست و آیا تجربه دینی می تواند به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا و توجیه باورهای دینی مطرح شود ؟ بحث تجربه دینی از موضوعات مطرح در فلسفه دین است که می توان آن را از ابعاد مختلفی چون بعد پدیدار شناختی ،روان شناختی و معرفت شناختی و... مورد بررسی قرار داد. باتوجه به این که پس از رنسانس و ترویج شکاکیت درغرب مباحث معرفت شناختی گسترش یافت و از آن جا که "مهم ترین مباحث معرفت شناسی دینی مبحث ارزش معرفت دینی است، به این معنا که چگونه می توان در معرفت های دینی ،معرفت های صادق وحقیقی را از معرفت های کاذب و غیر حقیقی باز شناخت؟ "(محمد حسین زاده ،1379،ص33) قصد داریم ارزش معرفت شناختی تجربه دینی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در این راستا به منظور تبیین مساله ابتدا به بررسی تاریخچه ،ماهیت و انواع تجربه دینی می پردازیم و سپس ارزش معرفت شناختی انواع آن از دیدگاه سویین برن مورد تحلیل قرار می دهیم. جایگاه این مباحث در فلسفه دین، بخش براهین اثبات خداست. سویین برن فیلسوف متاله غربی در دو کتاب به نامهای "وجود خدا"و"آیا خدایی هست؟" به بررسی برهان تجربه دینی پرداخته است. فیلسوفان مسلمان به دلیل رویکرد عقلی برای اثبات وجود خدا، مشخصا از برهانی به نام برهان تجربه دینی نام نبرده اند، اما مفاهیمی چون معرفت فطری ،شهود باطنی(علم حضوری ) مورد بحث حکیمان و عرفای مسلمان بوده است وحتی کشف وشهود یا علم حضوری درکنار عقل و وحی منبعی برای معرفت بشری شناخته می شود . علامه طباطبایی فیلسوف گرانقدر اسلام درکتاب "اصول فلسفه وروش رئالیسم "به مباحث معرفت شناسی می پردازد ودر کتاب "نهایه الحکمه" در حصری عقلی علم را به حصولی و حضوری تقسیم میکند. ایشان در تفسیر آیات قرآن در تفسیر المیزان نیز مباحث خداشناسی فطری را مطرح می کند . مساله اصلی این پژوهش این است که ارزش معرفت شناختی تجربه دینی از دیدگاه سویین برن، براساس آراء علامه طباطبایی چگونه بیان می شود؟ برای کندوکاو دراین مساله پژوهشی پاسخگویی به پرسشهای ذیل ضروری است : تاریخچه و تعاریفی که برای تجربه دینی ارائه شده است چیست؟ تعریف و تقسیم بندی سویین برن در مورد تجربه دینی چیست؟ سویین برن درباب ارزش معرفت شناختی تجربه دینی چه اصولی را بیان می کند ؟ آیا می توان ارزش معرفت شناختی تجربه دینی از دید سویین برن را با ارزش معرفتی کشف و شهود و معرفت فطری مورد نظر علامه طباطبایی مورد بررسی قرارداد؟ آیا معرفت حاصل از تجارب دینی برای دیگران هم حجیت دارد؟
اسماء و صفات الهی، با رویکردی به آثار بانوی مجتهده امین اصفهانی
نویسنده:
زهرا کاشانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مسائل قابل توجهی که هم در قرآن بیان شده است و هم اهل عرفان به آن پرداخته­اند اسماء الله است. حکیم نصرت امین اصفهانی؛ مفسر و مجتهدۀ معاصر؛ در کتاب وزین سیر و سلوک خود و نیز در تفسیر گرانسنگ مخزن العرفان، صفحاتی چند را اختصاص به اسماء، حسنای الهی و صفات علیای حق تعالی داده که در این مقاله به بررسی آن پرداخته شده است. در قرآن کریم به خواندن اسماء الهی توصیه شده و ارباب ذکر و اصحـاب توحید، خداوند سبحـان را به اسمـاء و صفـاتش می­خوانند و به این طریق در مراحـل سلوک گام برمی­دارند. تردیدی نیست که ذکر خداوند به وسیلۀ اسماء و صفات، یک فضیلت است و می‌تواند موجب قرب انسان به خداوند گردد. در قرآن مجید چهار آیه وجود دارد که از اسماء حسنای الهی یاد شده و آیاتی است که فقط از اسماء سخن گفته شده است. در این مقاله که به روش تحلیل محتواست به طور اسنادی ابتدا به این اسماء متعالی از کتاب بانو امین پرداخته شده و سپس نظرات بعضی از عرفا و فلاسفه و مفسران در این رابطه بیان می­شود و در این رابطه سه سؤال مهم: مقصود از احصاء اسماء در حدیث پیامبر اکرم(ص) چیست؟ چگونه احصاء اسماء باعث دخول در بهشت می­شود؟ به چه طریق می­توان متخلق به اخلاق الله گردید؟ مورد پژوهش قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 98 تا 117
  • تعداد رکورد ها : 50