جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
رویکردی معرفت‌شناختی به مسئلۀ این‌همانی شخصی از دیدگاه هیوم
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تلقی هیوم از جوهر نفسانی و این‌همانی شخصی حاصل ادعای تجربه­گرایانۀ او مبنی بر ابتنای تصورات بر انطباعات و رویکرد توده­ای او به ماهیت ذهن است. او بر همین اساس، وجود ذهن یا نفس را به‌عنوان حامل و موضوع ادراکات، مشکوک اعلام می­کند و در نتیجه با مسئلۀ ملاک این‌همانی شخصی مواجه می­شود. او ملاک استمرار آگاهی و آگاهی از گذشته را که مبتنی بر اعتقاد به جوهر نفسانی است در ایجاد تصور این‌همانی شخصی ناکافی می­داند و مورد انتقاد قرار می­دهد؛ اما در عین حال قائل است به اینکه آگاهی از گذشته و حافظه به‌عنوان نگهدارندۀ ادراکات گذشته به واسطۀ نسبت­های شباهت و علیت، عمل قوۀ تخیل را در درک و فرض و کشف این‌همانی شخصی تسهیل می­کنند. او سرانجام ادعا می­کند که این‌همانی شخصی جعلِ قوۀ تخیل و اثبات‌ناپذیر و بدون ملاک است. آنچه در مورد رویکرد هیوم به مسئلۀ این‌همانی شخصی اهمیت دارد، این است که این رویکرد عمدتاً معرفت‌شناختی است نه هستی­شناختی؛ و این امر با نظر به مبانی تجربه­گرایانه و تصریحات او واضح به نظر می‌رسد، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده از منظری معرفت­شناختی به دیدگاه او بنگریم و نشان دهیم که هیوم را نمی‌توان به‌سادگی منکر این‌همانی شخصی به معنای هستی­شناختی دانست؛ زیرا طبق مبانی او اصولاً امکان بحث هستی­شناختی دربارۀ این‌همانی شخصی وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 37
هنر و زیبایی‌شناسی در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار تأملات هوسرل دربارۀ هنر و زیبایی‌شناسی ذیل چهار مبحث مطرح شده است. نخست، مقایسۀ رویکرد پدیدارشناختی و زیبایی‌شناختی است که تعلیق وجود عالم خارج و بی‌علاقگی وجودی در کانون آن قرار دارد. دوم، آرای هوسرل دربارۀ تصویر‌ـ‌آگاهی است که در درک اثر هنری به‌عنوان اثر هنری نقش ایفا می‌کند و نیز تفاوت آن با سایر انواع آگاهی و ماهیت سه‌لایۀ آن یعنی حامل فیزیکی، ابژۀ تصویر و موضوع تصویر. سوم، تقسیم‌بندی انواع هنر به هنر رئالیستی، ایدئالیستی و فلسفی است. مبحث چهارم به قابلیت‌های نهفته در پدیدارشناسی هوسرل برای طرح یک نظریۀ پدیدارشناختیِ هنر اختصاص دارد. مفهوم عالم هنر و زیست‌جهان به‌عنوان یک پیش‌زمینه و بستر دراین‌باره نقش مهمی ایفا می‌کند. در این نوشتار سعی شده است باتوجه‌به مؤلفه‌های اساسی پدیدارشناسی نظیر مخالفت با تحویل‌گرایی، تحقیق بدون پیش‌فرض، مخالفت با روان‌شناسی‌گرایی و طبیعت‌گرایی، روش توصیفی و «بازگشت به خود اشیا»، به برخی از قابلیت‌های طرح یک زیبایی‌شناسی پدیدارشناختی براساس پدیدارشناسی هوسرل اشاره شود. این زیبایی‌شناسی پدیدارشناختی، بیش از هر چیزی بر روی‌آورندگی آگاهی زیبایی‌شناختی، نسبت‌های بین سوژه‌های عالم هنر، جست‌وجوی بنیاد هنر و اثر هنری در این روی‌آورندگی‌ها و نسبت‌ها تأکید می‌کند و می‌تواند به‌عنوان مبنا و چهارچوبی برای سامان‌دهی نظریه‌های متعارف زیبایی‌شناختی به کار آید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
تفسیر استعلایی هوسرل از فلسفۀ هیوم
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله بر اساس شواهد موجود در آثار هوسرل و هیوم استدلال شده است که تفسیر خاص هوسرل از فلسفۀ هیوم به­عنوان فلسفه­ای استعلایی ریشه در رویکرد خاص هوسرل به جستجوی امر استعلایی در فلسفۀ جدید دارد که با واقعیات تاریخ فلسفه یا دست کم با آنچه عموم مورخان فلسفه می­گویند، همخوانی ندارد. در واقع، هوسرل طبق یک سنت تفسیری که مختص فیلسوفان مبتکر، و نه شارحان آثار فلسفی و تاریخ­نگاران فلسفه، است به آرای هیوم نظر کرده و کوشیده تا ریشه و پیشینۀ برخی از مفاهیم اساسی پدیدارشناسی خود را در آرای هیوم بیابد. در اینجا پس از بررسی نسبت پدیدارشناسی هوسرل با تجربه­گرایی و جایگاه مفهوم «استعلایی» در تجربه­گرایی هیوم، مؤلفه­های تقلیل، تقوم و زیست­جهان در پدیدارشناسی هوسرل به ترتیب به عنوان همتایان شکاکیت، تخیل و عالم خارج در فلسفۀ هیوم مورد بحث قرار گرفته­اند. در نهایت این نتیجه حاصل شده که هوسرل از این رهگذر وارد گفتگویی فلسفی با هیوم شده تا ناگفته­ها و نااندیشیده­های او را در چهارچوب پدیدارشناسی استعلایی خود بیان کند. این رویکرد هوسرل همانی است که بعداً در هرمنوتیک متأخر هایدگر و رویکرد خود هایدگر به آرای فیلسوفان گذشته مشاهده می­شود.
صفحات :
از صفحه 122 تا 140
ترجمه، بررسی و نقدکتاب Naturalistic Hermeneutics (تألیف کریسوستوموس مانتساوینوس)
نویسنده:
پدیدآور: رقیه مرادی ؛ استاد راهنما: علیرضا حسن‌پور ؛ استاد مشاور: حسن قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
تمایز یا عدم تمایز روش‌شناختی میان علوم انسانی- اجتماعی و علوم طبیعی یکی از مسائل عمده پیش‌روی محققان در عرصه علوم اجتماعی و انسانی بوده است. فیلسوفی چون دیلتای با اعتقاد به وجود تمایز میان متعلَّقات علوم انسانی با علوم طبیعی، مدعی استقلال علوم انسانی و اجتماعی از علوم طبیعی است. دیلتای، فهم را روش پرداختن به نسبت‌های معنایی در قلمرو علوم انسانی و تبیین را روش بررسی نسبت‌های علّی در قلمرو طبیعت می‌داند. در مقابل، هایدگر و گادامر فهم را امری وجودی می‌دانند و تمامی امور واقع موجود در جهان را معنادار می‌دانند. در این میان، پوزیتویست‌ها‌ از آموزه وحدت میان علوم طبیعی و علوم انسانی دفاع کرده‌اند و به وحدت روش معتقد هستند.کتاب حاضر با عنوان هرمنوتیک طبیعت‌گرایانه نوشته کریسوستوموس مانتساوینوس بر آن است تا با تأکید بر مدعای وحدت روش، با در نظر گرفتن متعلَّقات، فنون و قلمروهای تحقیقاتی متفاوت تمامی علوم، از روش یکسانی برای پرداختن به آنها بهره گیرد.این روش واحد، به روش فرضیه‌ای-قیاسی مشهور است که رویه‌ای روش‌شناختی است که در اصل برای هر موضوعی، خواه معنادار باشد یا نه، کاربرد دارد. حاصل این کتاب، اثبات ادعای مانتساوینوس در اِعمال روش فرضیه‌ای-قیاسی بر علوم انسانی و هم‌چنین امکان بررسی تمام امور معنادار و فاقد معنا با این روش است.
بررسی تطبیقی معرفت‌شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی
نویسنده:
مهناز مظفری فر ، علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فمینیست‌ها معتقدند معرفت زنانه و مردانه متفاوت است. آن‌ها در زمینه معرفت‌شناسی با فردگرایی مخالفت می‌کنند و تأثیر بسزایی برای شرایط اجتماعی و جنسیت در فرایند کسب معرفت قائلند. آنان معتقدند فاعل شناسا به دور از اجتماع، یعنی به‌تنهایی و با درون‌نگری، به معرفت دست نمی‌یابد، بلکه معرفت دارای سرشتی اجتماعی و مشروط به ارتباط با سایر افراد است و در جریان این روابط و با تأثیرپذیری از جنسیت فاعل و موقعیتی که در آن قرار گرفته به دست می‌آید. از نظر ملاصدرا، عوامل مادی، اجتماعی و جنسیت در معرفت مُعدات به حساب می‌آیند. فمینیست‌ها به جای جداکردن فاعل شناسا و متعلَق شناسایی، بر ارتباط این دو تأکید دارند و ارتباط را خصیصه‌ای زنانه می‌دانند که در کسب شناخت نقش دارد. ملاصدرا نیز در علم حصولی به ارتباطی قائل می‌شود که نفس با رب النوع برقرار می‌کند. بنابراین ملاصدرا به سطح عمیق‌تری از ارتباط فاعل شناسا و متعلَق شناسایی «ارتباط با ارباب الانواع» توجه کرده است. همچنین در دیدگاه ملاصدرا، فاعل شناسا ذاتاً مجرد اما فعلاً محتاج ماده است، برخلاف فمینیست‌ها که آن را بدن می‌دانند. علاوه بر این، هر دو معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند کسب شناخت را نمی‌توان نادیده گرفت.
صفحات :
از صفحه 109 تا 129
ترجمه و شرح کتاب "فلسفه دین افلاطونی از منظر پویشی"
نویسنده:
پدیدآور: طیبه حجت‌زاده ؛ استاد راهنما: علیرضا حسن‌پور ؛ استاد مشاور: حسن قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در قرن بیستم،آلفرد نورث وایتهد فیلسوف انگلیسی با توجه به پیشینه‌ی حرکت و تغییر، واقعیت راجریانی از پویش یافت و فلسفه پویشی را با استفاده از اصول جهان‌شناسی هراکلیتوس بنیان نهاد و درصدد برآمد تا شکاف میان علم و دین را از طریق فلسفه دین پویشی پرکند. این‌کتاب با عنوان ‌«فلسفه دین افلاطونی از منظر پویشی» نوشته‌ی دنیل ای دامبروفسکی درصدد است تا میان تلقی‌های پیشین از اندیشه‌های افلاطون درباره خدا، با تمرکز بر محاورات پایانی او، توازن ایجاد کند. نویسنده، سعی می‌کند تا شکاف میان دو دیدگاه را پر کند: دیدگاه اندیشمندان پویشی چون وایتهد و هارتس هورن‌که تنها، دیدگاه افلاطون درباره خدا را می پذیرند، اما تحلیل مفصلی از قطعات مربوطه ارائه نمی دهند و نظر متخصصان متون کلاسیک که تنها به تحلیل مفصل متون افلاطونی می‌پردازند.آنچه از ترجمه این کتاب به دست می‌آید، اهمیت نفس جهانی و حضور مطلق و فراگیر خداوند، تعریف افلاطون از هستی به‌عنوان دونامیس یا نیروی پویا و بررسی رابطه بین خدا و مُثُل است. و سپس از این اتهام که افلاطون به پرستش هستی در مقابل صیرورت اعتقاد داشته است، دفاع می‌شود. و همچنین، بر مهم‌ترین تمایز هارتس هورن میان وجود مجرد خدا (این امر که خدا وجود دارد) و فعلیت امکانی خدا (کیفیت وجود خدا و نحوه‌ی وجود او) تمرکز کرده، و با عنوان تشبه به خدا به این مهم می پردازدکه هدف نهایی از خلقت انسان شبیه شدن تا حد امکان به خداست.
نقد و بررسی آرای دکتر سیّد حسین نصر درباره نسبت معرفت قدسی با علم مدرن
نویسنده:
پدیدآور: سعید دهقانی ؛ استاد راهنما: علیرضا حسن پور ؛ استاد راهنما: غلامرضا اعوانی ؛ استاد مشاور: مجید ضیایی قهنویه ؛ استاد مشاور: مهدی گلشنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
سخن گفتن از «معرفت قدسی»، در واقع سخن گفتن از آن معرفت مابعدالطّبیعه اصیلی است که شناخت حقیقی را به دنبال دارد و موجب تمایز امر حقّ از امر موهوم است. در طول تاریخ عریض تفکّر بشری، همواره راه‌ها و ابزارهای گوناگونی برای شناخت خدا و عالَم و انسان و رسیدن به حقیقت عصب‌شناسی و نورولوژی بوده است. یکی از راه‌های شناخت حقیقت، که مورد اعتنای حکیمان و عالِمان سنّت‌های گوناگون بشری در طول تاریخ بوده است، مسأله «معرفت قدسی» یا «متافیزیک مقدّس» است که توسّط دکتر سیّد حسین نصر صورت‌بندی و عرضه شده است. وی مسأله شناخت حقیقت و جایگاه علم را در نظام معرفتی انسان از دو منظر آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی مورد تحلیل قرار داده است. ایشان بین علم (Science) و معرفت (Knowledge)، که به ترتیب محصول عقل جزئی و عقل کلّی است، قائل به تفاوت شده‌اند و معرفت را ناشی از عقل شهودی کلّی و نیز وحی دانسته‌اند که در طول تاریخ، در بستر سنّت‌های اصیل مختلف در جریان بوده است. به باور ایشان، معرفتِ حاصل از شهود عقلانی، به دلیل ارتباط با امر قدسی همواره از تجرّد و عدم تغیّر و سیلان برخوردار بوده و به همین دلیل، دارای قداست مابعدالطّبیعی و ازلیّت است. نصر پس از برشمردن اصول مابعدالطّبیعی چنین معرفتی، به بازخوانی ارکان و مؤلّفه‌های این معرفت می‌پردازد و با نشان دادن ردّپای این نوع معرفت اصیل در تمامی مکاتب و سنّت‌های حکِمی جهان، به دلایلی که موجب شد تا این نوع معرفت قدسی در تاریخ عقلانی مغرب زمین به مَحاق افتد، اشاره می‌کند. وی مابعدالطّبیعه اصیل را چیزی جز همین معرفت قدسی و تحقّق وجودی آن در نفس حکیم نمی‌داند و حکمت اسلامی، خصوصاً حکمت متعالیه ملّاصدرا، را یکی از تجلیّات «حکمت خالده» و بهترین بیان آن به شمار می‌آورد. از همین منظر، وی از چشم‌انداز مابعدالطّبیعی، به نقد علم جدید، که از زمان رنسانس به این سو در تاریخ تفکّر مغرب زمین گسترش چشمگیر یافته و اثر خود را در همه زمینه‌های مطالعات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بر جای نهاده، پرداخته و نارسایی و خطرات این علم را به دلیل دوری از مابعدالطّبیعه اصیل برمی‌شمارد. بحث از معرفت قدسی، جوهره و بنیان تمامی دیدگاه‌های سیّد حسین نصر در موضوعات مختلف اندیشه بشری است.
مسئلة جنسيت در رويكرد معرفت‌شناسانة ملاصدرا
نویسنده:
مهناز مظفری فر ، علیرضا حسن پور ، مجید ضیائی قهنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفة اسلامي بطور عام و حكمت متعاليه بطور خاص، مسئلة جنسيت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مباني فلسفة اسلامي و از لابلاي آثار فيلسوفان ميتوان به آراء ايشان در اينباره و تفسيرهاي گوناگوني از اين موضوع دست پيدا كرد. هدف اين مقاله، نشان دادن نسبت ميان عقل و جنسيت بر اساس حكمت صدرايي است و اينكه آيا زن و مرد در ادراك عقلاني سهم يكساني دارند يا بين اين دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنياديترين ويژگي انسان، عقلانيت، بخصوص عقل نظري است و زن و مرد از حيث داشتن قوة تعقل يكسان هستند؛ بدين معنا كه بين زن و مرد ذاتاً و طبيعتاً در برخورداري از عقل تفاوتي وجود ندارد. ملاصدرا تصريح ميكندكه رسيدن به مرتبة تعقل ـ يعني از قوه به فعليت رساندن عقل ـ بطور اكتسابي بدست مي‌آيد و تفاوتي كه بين زن و مرد و حتي در ميان خود زنان و مردان در فرايند كسب معرفت مشاهده ميشود، امري عارضي و نتيجة غلبة شرايطي است كه شخص در آن قرار گرفته‌ است. او در تقسيمبندي عقل و مراتب تعقل از ـ عقل هيولاني تا عقل مستفاد‌ـ اين امر را بخوبي نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 78
تشارک بین الاذهانی: جهانی که مورد اعتقاد همگان است
نویسنده:
رابرت سوکوفسکی,علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تحلیل مابعدالطّبیعی علم و معرفت قدسی و تمایزشان از فلسفه از منظر دکتر سیّد حسین نصر و سنّت گرایان
نویسنده:
سعید دهقانی ، غلامرضا اعوانی ، مهدی گلشنی، علیرضا حسن پور ، مجید ضیایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 119 تا 144
  • تعداد رکورد ها : 29