جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
اجتماع پژوهشی روشی موثر در رشد اجتماعی کودکان
نویسنده:
سیف نراقی مریم, قبادیان مسلم, نادری عزت اله, شریعتمداری علی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برنامه «آموزش فلسفه به کودکان» به صورت اجتماع پژوهشی بر رشد اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی مدارس غیر دولتی ناحیه یک شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1390 - 1391 و دادن پیشنهادهای مناسب به مسوولان و دست اندرکاران آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی بر اساس یافته های تحقیق بود. برای این منظور از بین ده مدرسه غیر دولتی ناحیه یک خرم آباد یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد. این مدرسه دو کلاس پایه پنجم دارد و تعداد دانش آموزان دو کلاس 60 نفر بود که به صورت تصادفی یک کلاس در گروه گواه و یک کلاس در گروه آزمایش قرار گرفت (30 نفر در هریک از گروه ها). سپس با استفاده از پرسش نامه رشد اجتماعی واینلند متغیرهای رشد اجتماعی دانش آموزان سنجیده شد. قبل از اجرای برنامه تفاوت معناداری بین رشد اجتماعی دو گروه وجود نداشت. سپس کودکان گروه آزمایش طی دوازده جلسه هفتگی نود دقیقه ای، در برنامه آموزش فلسفه به کودکان شرکت کردند و در پایان مشخص شد که اجرای این برنامه تاثیر معناداری در ابعاد مختلفی از رشد اجتماعی دانش آموزان، از قبیل اجتماعی شدن، ارتباط زبانی، و خودفرمانی داشته است. بنابراین پیشنهاد می شود این برنامه در سطح مدارس اجرا شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 58
بررسی تاثیر اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» در پرورش خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه منطقه 14 تهران
نویسنده:
نادری عزت اله, تجلی نیا امیر, شریعتمداری علی, سیف نراقی مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجرای برنامه «آموزش فلسفه به کودکان» در پرورش خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه منطقه 14 شهر تهران است. این پژوهش به روش نیمه تجربی و با بهره گیری از طرح تحقیق آزمون مقدماتی و نهایی با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه منطقه 14 شهر تهران در سال تحصیلی 1390 - 1391 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر نمونه با روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند (30 نفر گروه شاهد و 30 نفر گروه تجربی). پس از برگزاری دوره آموزشی مورد نظر، به منظور جمع آوری داده ها، از آزمون خلاقیت عابدی و، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تی - استیودنت برای گروه های وابسته استفاده شد. یافته های این پژوهش، در مجموع، اعتبار و اعتماد پذیری برنامه فلسفه برای کودکان را در پرورش خلاقیت و چهار مولفه اصلی آن، یعنی سیالی و بسط و ابتکار و انعطاف پذیری، تایید کرد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 117
تاثیر معرفت‌شناسی دیویی بر الگوهای تدریس
نویسنده:
محمد مناف زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جان دیوئی، فیلسوف و مربی پراگماتیست و بقول خودش ابرارگرایی آمریکائی است وی معرفت را حاصل تحقیق می‌داند، روش و مراحل تحقیق مورد نظر او، همان روش و مراحل تفکر یا تجربهء منطقی است . و تفکر منطقی عبارتست از جریان بررسی فعال، دقیق و مداوم هر عقیده یا هر شکل مصور از دانش ، در پرتو زمینه‌هائی که از آن حمایت می‌کنند و نتایج بیشتری که از آن حاصل می‌شود. و این نوع تفکر یا تجربه در موقعیتی که حاصل تعامل فرد تا محیط می‌باشد، تحقق می‌یابد. تفکر منطقی دارای دو حد پیش از تفکر منطقی و بعد از تفکر منطقی می‌باشد و در بین این دو حد مراحل پنجگانهء الف - تشکیل عقیده یا اظهارنظر. ب - عقلانی یا هوشمندانه کردن مشکل و تبدیل آن به مسئله‌ایکه باید حل شود ج-تشکیل عقیدهء هدایت‌کننده یا فرضیه د- استدلال کردن ه- آزمون فرضیه بوسبهء عمل، وجود دارد. منطق دیوئی، همان منطق تحقیق یا تفکر منطقی است ، و روش آن، فرضیه‌ای قیاسی می‌باشد. تربیت و تدریس مبتنی بر معرفت‌شناسی دیوئی، براساس تفکر یا تجربهء منطقی طراحی می‌شود، و بر این اساس تدریس به صورت هنرمندانه، غیرالقائی، پویا، فعال، محققانه، خودآموز، تعاملی، باز، ادراکی، اکتشافی، خودبرانگیخته، انعطاف‌پذیر، مسئولانه، مبتنی بر تحلیل و ترکیب و واقع‌بینانه درمی‌آید. اگر الگوهای تدریس ، صرفنظر از الگوهای مبتنی بر تئوری شرطی شدن، مخصوصا الگوهای بروس‌جویس و مارشاویل، به طور کامل یا نسبی، به نحوی متاثر از تفکر منطقی است و یا مراحلی از آن را دربردارد. دستاوردهای این پژوهش نشان می‌دهد که جریان تربیت و تدریس همچنانکه الفردنورث وایتهد نیز بر آن تاکید می‌کند. باید با تفکر و تحقیق آغاز و به تفکر و تحقیق منجر شود. و یادآور می‌شود که این بررسی گامی است از گامهای مختلف جریان اندیشه که تا به حال برداشته شده و نهائی نیست ، و خود می‌تواند به گامها و تجربه‌های پربار دیگری در این زمینه منجر شود.
فلسفه تربیتی کانت
نویسنده:
طیبه ماهروزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت را بزرگترین فیلسوف اروپائی پس از ارسطو دانسته‌اند. در حقیقت می‌توان فلسفه او را مبداء تاریخ تفکر جدید دانست . از اواخر قرن هجدهم به بعد در زمینه فلسفه کمتر فیلسوفی است که آراء او به طور مستقیم یا غیرمستقیم متاثر از فلسفه کانت نبوده باشد. کانت محصول عصر روشنگری و مبلغ آن است . شناخت کانت مستلزم آگاهی به تاریخ فکری و فرهنگی اروپاست . از دیرباز یکی از مسائل مهم فلسفه مساله معرفت‌شناسی بوده است . کانت در مساله شناسائی جایگاهی خاص دارد. به نظر او، مابعدالطبیعه با مساله شناسائی آغاز می‌شود و با آن نیز پایان می‌پذیرد. او با تقسیم عقل به عقل نظری و عقل عملی به تفکیک دو حوزه علم و دین پرداخت . به نظر او عقل نظری به شناخت عالم محسوسات و عقل عملی به شناخت عالمی ورای عالم محسوسات می‌پردازد. فلسفه تربیتی کانت از دو جهت حائز اهمیت است : یکی از لحاظ معرفت‌شناسی و دیگری از حیث ارزش‌شناسی و فلسفه اخلاق او. چون کانت فیلسوفی دقیق و ژرف‌اندیش است ، در آراء تربیتی او نیز چنین دقت و عمقی یافت می‌شود. نظریات کانت در زمینه کسب معرفت‌شناسی از تصور او از عقل نظری است ، و تربیت اخلاقی او از عقل عملی یا فلسفه اخلاق او نشات گرفته است . کانت تعلیم و تربیت را در سه دوره - تربیت جسمانی، تربیت ذهنی و تربیت اخلاقی - بررسی کرده است . به نظر او تربیت جسمانی به منظور تربیت ذهنی، یعنی رشد و شکوفائی فکر و اندیشه صورت می‌گیرد و مقصود از تربیت ذهنی نهایتا تربیت اخلاقی است که بالاترین مرتبه تربیت است . آزادی اراده از ارکان تعلیم و تربیت کانت است . وی هدف غائی تعلیم و تربیت را تکون منش آدمی می‌داند که جر در سایه آزادی ممکن نخواهد بود. تربیت عملی هنگامی صورت می‌گیرد که فرد سه دوره مزبور تربیت را طی کرده و وارد مرحله بزرگسالی شده است . کانت در تربیت عملی به تبیین تربیت دینی و تربیت جنسی پرداخته است .
تربیت دینی از دیدگاه کانت و مطهری
نویسنده:
ناصر محمدی احمدآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت دینی در کشور ما ، بعنوان یک کشور اسلامی ، دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای می باشد. اما علیرغم اهمیت آن ، متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده و تحقیقات و شواهد نشان دهنده سست شدن روز به روز ارزش ها و اعتقادات در بین جوانان و نوجوانان می باشد ضعف تربیت دینی در کشور ما بیش از آنکه نتیجه ماهیت پیچیده و دشوار دین و تربیت دینی باشد، ناشی از عدم پژوهش و فهم دقیق و صحیح از دین ، اصول و روشهای تربیت دینی می باشد. بررسی تطبیقی آرا و افکار فیلسوفان و متفکران می تواند ما را در این زمینه یاری دهد.
تربیت اخلاقی در سیره پیامر (ص) و اهل بیت (ع)
نویسنده:
محمد داودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام
نویسنده:
ابراهیم میرشاه جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدفهای کلی این پژوهشبه شرح زیر می‌باشد: الف : اهدافکلی: -1 بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام. -2 ارائه راهبردهایئی به برنامه‌ریزان درسی و متصدیان تعلیم و تربیتدر خصوصچگونگی بهره‌گیری از عقل به عنوان محور تعلیم و تربیت . ب : اهدافجزئی: معمولاتدسته‌گیری از هدفها در پژوهشا مطرح استکه در مقایسه با دسته اول جزئی‌تر و مشخص‌تر هستند که البته آبشخور اصلی آنها نیز ماهیتموضوع تحقیق است . هدفهای جزئی این پژوهشبه شرح زیر می‌باشد: -1 بررسی اهمیتعقل در قرآن و روایات . -2 بررسی آثار بکارگیری عقل در ابعاد مختلفشخصیت(عقلانی - اجتماعی - عاطفی - اخلاقی). -3 بررسی روشهای عقلانی و تعلیم و تربیت . -4 بررسی ارتباط میان عقل و دین. -5 بررسی توصیه‌های پیشوایان دینی در زمینه چگونگی پرورشقوای عقلانی. -6 بررسی رابطه عقل و ارزشها در نظام تربیتی اسلام. -7 بررسی ارتباط عقل و احکام اسلامی. -8 بررسی عوامل بازدارنده تعقل از نظر اسلام.
نقد تطبیقی دیدگاههای غزالی و کانت درباره رابطه اخلاق و دین و اشارات آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
محمد عطاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به نقد تطبیقی دیدگاه های غزالی و کانت درباره رابطه اخلاق و دین و اشارات آن در تربیت اخلاقی پرداخته است. در این باره بر اساس پیشینه نظری موضوع، ابتدا نظریه های راجع به نقش عقل و دین در بنیاد اخلاق مورد بحث قرار گرفته است. سپس مهمترین ایده ادیان یعنی مفهوم خداوند و صورت آن در آرای غزالی و کانت بررسی شده است. آنگاه بر اساس این بررسی چگونگی تاثیر گذاری این ایده در بنیاد نظام اخلاقی این دو متفکر بزرگ شرح داده شده است. در این شرح بویژه به مفاهیم اساسی چون علیت، عینیت، کلیت احکام اخلاقی (رای کانت و غزالی در این باره) و پیوند این ایده ها با برداشت آنان از مذهب، خدا و تاثیر آن در اخلاق اشاره شده است. مبتنی بر مبانی پیش گفته، به مفهوم تربیت اخلاقی از منظر کانت و غزالی پرداخته شده و روش هایی که با این مفهوم تناسب دارند و آدمی را به قصد تربیت اخلاقی نائل می کنند، بیان گردیده است. مقایسه عناصر مورد نظر کانت و غزالی در تربیت اخلاقی در این قسمت مورد توجه بوده است. در پایان به روش های اصلی و مورد تاکید این اندیشمندان پرداخته شده و با عطف نظر به تاثیر گذاری این شیوه ها در روشهای تربیت اخلاقی در جهان معاصر، امکان همگرایی این روشها مورد بررسی قرار گرفته و نقدهای بیان شده در این باره ذکر شده است. در پایان راه میانه ای در دو حد تاکید تام بر عقلانیت در تربیت اخلاقی و تاکید محض بر عادت مطرح شده است.
تحلیل و نقد دلالتهای تربیتی در اندیشه صلح کمینوس ، کانت و گالتونک
نویسنده:
علی ذکاوتی قراگزلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله، تحلیل و نقد دلالتهای تربیتی در اندیشه صلح کمنیوس ، کانت و گالتونگ است . مبحث صلح در اندیشه فلسفی تربیتی غرب حداقل از زمان افلاطون تاکنون پیشینه مستمر دارد. کمنیوس به پخته‌ترین و ظریف‌ترین تلفیق نظری و عملی صلح (تا زمان خود) با تکیه بر سرمشق (نمودگار یا پارادیم) مهر دست زد و مبحث صلح را از انحصار سیاست و اخلاق فردی و ملیت به در آورد و به عرصه زبانها، عرصه‌ی بین‌الملل و آموزش و عمل، ارزشهای ادیان الهی و تربیت آورد. او به همگرایی و پیوند فراگیر و جهانی دانش ایمان و اخلاق می‌اندیشید و تربیت را نوری در تاریکی می‌نامید. صلح او را "مهرآورد" می‌نامیم. کانت توفیق یافت مبانی اخلاقی (عقل عملی) صلح و نیز زوایای تاریک نظری آن را باز نمایند. نزد عقل عملی (اخلاق) که استوار بر "ندای وجدان" است ، احترام به ارزش صلح محرز است زیرا اخلاق مبتنی بر ارزش مطلق آن و خود مختاری است نه پاداش و نه ترس . جنگ ، ثمربخشی داوری درست و فعل اخلاقی (فعالیت عقل عملی) را از میان می‌برد. در حالی که داوری درست و انسان شدن آدمی فقط در گرو تربیت است و فعل اخلاقی استوار بر اختیار، اراده و انتخاب و مسئولیت است . هر چند که تعارض‌ها راه‌حل قطعی نداشته باشند، تربیت در مقام جوینده پیگیر بهترین راه‌حلهاست . زیرا تنها به امکان انسان شدن و امکان فعل عقلی و اخلاق متکی است . و می‌تواند آدمی را از شر جنگ ، محافظت کند. از لحاظ مبانی صلح در عقل سطری، می‌توان گفت جنگ امکان داوری درست را زایل می‌سازد. صلح مورد نظر کانت را صلح خردکوش یا خردبنیاد می‌توان نامید.
خودفراموشی از نظر اسلام و اگزیستانسیالیزم با تاکید بر نکته‌های تربیتی
نویسنده:
فاطمه کریمی دردشتی؛ استاد راهنما: علی قایمی امیری؛ اساتید مشاور: علی شریعتمداری, محمود مهر محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خودفراموشی به عنوان یک معضل اجتماعی، تربیتی که نوعی عدول از "خود" و انحراف از خط سازندگی است : از قدیم‌الایام وجود داشته و هر مکتبی به نوعی راجع به آن اندیشیده و در رفع آن کوشیده است . رساله حاضر تلاشی در جهت بررسی مفهوم "خود" و ماهیت خودفراموشی و انواع آن از نقطه‌نظر اسلام و اگزیستانسیالیزم الحادی(سارتر) و دست‌یابی به نحوه مواجهه و میزان موفقیت هر یک از این دو مکتب در رفع خود فراموشی می‌باشد. از این رو ضمن بررسی ماهیت "خود" و خودفراموشی این نتیجه حاصل شد که از نقطه نظر اسلام"خود" یک امر واقعی است و از نظر اگزیستانسیالیزم الحادی "خود" یک امر اعتباری می‌باشد. و البته تنها با قبول واقعی بودن "خود" می‌توان به خودفراموشی معنا و مفهوم واقعی بخشید. زیرا با قبول اعتباری بودن خود نمی‌توان افراد را متهم به خودفراموشی نمود. و با توجه به اینکه علم به "خود" علم حضوری است و علم حضوری فراموشی نمی‌پذیرد، لذا خودفراموشی وجودی عملا تحقق نمی‌یابد و به نحو مسامحه خودفراموشی به کار برده می‌شود به معنای فروگذاشتن و از دست دادن جنبه‌های والای انسانی است که امکان بروز نمی‌یابد. در بررسی از انواع خودفراموشی به شناخت دو نوع آن نایل آمده و یکی از انواع آن خودفراموشی مثبت بوده که ناهشیاری و بی‌خویشتنی از آن نوع است و نوع دیگر منفی و مذموم می‌باشد و شامل خودفراموشی وجودی، فراموشی اجتماعی و فراموشی فرهنگی می‌باشد و آنگاه به بررسی تفاوتهای اسلام و اگزیستانسیالیزم در رابطه "خود" با خدا، طبیعت ، جامعه و خویشتن پرداختیم و به تاثیر این تفاوتها در مقوله خودفراموشی اشاره کردیم. در بررسی از راههای رفع خودفراموشی به عنصر محوری و اساسی یعنی اتحاد در هدف اعلای حیات یعنی بازگشت به خود منسوب به روح الهی در مکتب اسلام اشاره کردیم و آن را عامل خودیابی در فراموشی وجودی، اجتماعی و فرهنگی دانستیم، در حالی که مکتب اگزیستانسیالیزم الحادی (سارتر) رفع خود فراموشی را در گرو انتخاب و تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری می‌داند که آن را تنها در پرتو نفی واجب‌الوجود جستجو می‌کند، زیرا معتقد است که اعتقاد به خدا باعث می‌شود که سرنوشت انسان از قبل معلوم باشد و به جای اگزیستانسیالیزم یعنی اصالت وجود، اصالت ماهیت تحقق پیدا کند. ولی چون در این مکتب با حذف واجب‌الوجود ملاک عینی برای رفع خودفراموشی وجود ندارد، لذا پیروانشان قادر به رفع خودفراموشی یعنی انتخاب انسانی نخواهند بود و عملا به جانب تصمیمات غیرانسانی متمایل می‌شوند.
  • تعداد رکورد ها : 14