جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 303
مکتب حدیثی شیخ احمد احسائی (مولفه ها و آسیب ها)
نویسنده:
سیدهادی سیدوکیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طریقه خاص شیخ احمد احسائی در تفسیر تکوینی از فهم احادیث و از دیگر سو منظر حدیث گرایانه شیخ و تکیه فراوان بر ایجاد یک منظومه ی فکری بر اساس روایات و نیز اصرار شیخ بر نقل و توضیح روایات مشکل الحدیث در کنار عدم اقبال به دقتهای رجالی و نقد احادیث زمینه را برای پیدایش نوعی گرایش خاص حدیثی عقیده محور ایجاد کرده است.بررسی مفاهیم و کلیات،شخصیت شناسی و منبع شناسی این مکتب،بیان اجمالی کلیه آثار مفقود و موجود شیخ احمد، مولفه های حدیثی این مکتب و ارتباط آن با سایر منابع، ابزارهای فقه الحدیث از نگاه شیخ احمد و جایگاه فهم فهوانی و نقش فواد در فهم به عنوان مهمترین نقطه تمایز مکتب شیخ با سایر مکاتب حدیثی توضیح داده شده است. نگاه شیخ به صعب و مستصعب بودن حدیث و وجود سطوح معنایی در جمع بین احادیث، نظام سازی کلامی مبتنی بر حدیث نیز از مولفه های دیگر مکتب حدیثی اوست. همچنین اصرار شیخ بر اتصال به سنت حدیثی شیعه از طریق اخذ اجازات و شرکت در دروس اساتید بزرگ حوزه تلاشی است که نمیتواند در تحلیل مکتب شیخ از نظر دور بماند. در فصل سوم آسیبهای این مکتب حدیثی مورد توجه قرار گرفته است.
حقيقت تحديث و رابطة آن با نبوت
نویسنده:
محمدتقی شاکر، رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با ختم رسالت، انگاره ختم ارتباط انسان توسط فرشتگان با عالم غيب،گونه‌اي از تبيين حقيقت خاتميت به شمار آمد؛ اما دلايلي استوار از وجود ارتباط ميان انسان‌ها و خدا با واسطة فرشتگان گزارش مي‌‌دهد. زير بناي چرايي لزوم اين پيوند به درک مسئلة هدايت و جايگاه امام باز می‌گردد. وجود آموزه‌هايي در شيعه که به موضوع گفتگوي فرشتگان با پيشوايان آن و حتي ديگران تأکيد دارد، در اولين مواجهه، اين پرسش را مطرح می‌کندکه باور به ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت باوري اختصاصي به شيعه است يا در درون مايه‌هاي معارف اهل سنت مي‌‌توان چنين باوري را پيگيري نمود؟ پرسش از چگونگي دلالت آموزه‌هاي اهل سنت در اين مسئله و گونه‌هاي تقارب و تباعد مفهومي‌‌آن، در دو فرهنگ شيعي و سني. اين پرسش‌ها هم دقيق از اصل اين مسئله را آشکار مي‌‌نمايد. شيوه‌هاي تحديث و تفاوت آن با نبوت و رسالت از موضوعات ديگري است که جستار در آموزة تحديث را ضرورت مي‌‌بخشد. از اين رو، در اين نوشتار پس از مروري کوتاه بر مسئلة تحديث نزد اهل سنت و امکان ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت؛ ديدگاه‌هاي مطرح نسبت به تفسير محدث و به‌ويژه تمايز محدث با نبي و رسول از نگاه شيعه مورد بررسي قرار گرفته است
بررسی آموزه تحدیث در شیعه و اهل سنت (بر مبنای آیات و روایات) با نگاهی به فیض در مسیحیت
نویسنده:
محمد تقی شاکر اشتیجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوال اصلی مشترک در اسلام و مسیحیت آن است که ارتباط خدا با بشر در دوره پسامسیح و پسانبی چگونه می‌باشد و محتوای این پیوند پاسخ گوی چه نیازی است و چه اموری را شکل می‌دهد. آنچه هدف گذاری برای شناخت‌یابی دقیق به این مسئله را فراهم می سازد، نخست بررسی سرآغاز آموزه تحدیث و چیستی مفهومی آن و تفسیر صورت یافته از چگونگی پیوند آن با سایر آموزه ها بویژه خاتمیت در دستگاه معرفتی روایات و اندیشه شارحان می باشد، حرکت در این مسیر زمینه گام نهادن دقیق در تبیین فرآیند و تحلیل کارکرد تحدیث را شکل می دهد. اهمیت این بررسی از آن روست که در اسلام و بویژه در نگاه اعتراضی به ادعای تحدیث در دوره ختم نبوت، همسانی جایگاه امامت با نبوت باطن تفکر امامیه پنداشته شد و تفاوت نهادن در نام، تنها ره زنی برای فرار از اشکالات، القاء گردید؛ این در حالی است که میراث روایی امامیه چنین انگاره ای را بر نمی تابد. در سوی دیگر تحدیث در آموزه‌های اهل سنت هر چند بازتاب مناسبی داشته، اما کمتر می‌توان نگاهی نقادانه به خوانش اسلام سنی از این آموزه را در میان کلمات اندیشوران رصد کرد. حاصل کنکاش در منابع اولیه و اصیل و شکل دهی به خانواده روایات و گزارش ها نشان می‌دهد، تحدیث آموزه ای مشترک در میان معارف اسلام شیعی و اسلام سنی است. در خوانش شیعی، تحقق تحدیث به استمرار ارتباط فرشتگان با جانشینان پیامبر(صل الله علیهم) در دوره خاتمیت در مسیر شکل دهی به مراحل برتر هدایت انجام می‌یابد. این پیوند(ارتباط فرشته با محدث) هرگز در اندیشه پیشوایان امامیه به معنای دریافت تکمیلی شریعت یا احکامی نو تلقی نشده است و در حقیقت به تکامل روحی و معنوی فردی و جمعی امت معطوف می‌باشد، که از آن می‌توان به دستگیری تکاملی معرفتی و معنوی یاد کرد. نگاشته حاضر در اثبات این گزاره افزون بر مباحث تاریخ کلامی، به طرح مباحث لغوی، تفسیری، رجالی، حدیثی و کلامی پرداخته است. این در حالی است که در معارف روایی اهل سنت تبیین دقیقی از ماهیت و کارکرد این آموزه ارائه نشده است و اندیشوران آن سامان، کارکرد این آموزه را به القاء تکمیلی شریعت و الهام احکامِ مسائل مستحدثه سوق داده اند و در حقیقت جایگاه مناسبی را برای آن در پیوند با خاتمیت نگزیده‌اند. مسیحیت نیز که ریشه ها و اندیشه‌های اساسی آن در مسیر تاریخ تکامل یافته، خلاء نداشتن منبعی مستقل و همچنین تقریری بدون خدشه از آن منبع نانوشته در زمانه مسیح را با نقش دهی پررنگ به روح القدس در قالب الهام به نویسندگان عهد جدید و حجیت سنت کلیسا و عصمت سخنان پاپ، پاسخ گفته است.در مجموع مقارنه خوانش شیعی و سنی از آموزه تحدیث افزون بر تأکید تفاوت‌هایی در ماهیت و فرآیند تحدیث، بر تمایز کارکرد آن در منظومه تفکر و اندیشه این دو مکتب اصرار می‌ورزد. ترابط تحدیث در اسلام و فیض مسیحی از وجود دغدغه ای مشترک در خوانش سنی و نگاه مسیحی در دوره پسا مسیح و پسا نبی پرده بر می‌دارد، مسئله ای که در نظام تفکر شیعی با پذیرش نصب و نص الهی نسبت به جانشینان نبی از پیش چاره جویی و افزون بر انتقال کامل شریعت به اوصیاء رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) و مرجعیت علمی و دینی ایشان، نیازهای معنوی در مسیر رشد اسلامی با تدارک جایگاه و نهاد امامت، پاسخ داده شده است. کلمات کلیدی: تحدیث، هدایت، امامت، فیض، وحی، الهام، خاتمیت، روح القدس، فرشته.
موانع معادباوری از منظر کتاب و سنّت با تأکید بر رویکرد روان شناختی
نویسنده:
سیدمهدی حسینی استاد راهنما: هادی صادقی استاد مشاور: رضا برنجکار استاد مشاور: محمدرضا احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موانع معادباوری، به عللی اطلاق می‌شود که سبب عدم فهم درست، میل غلط و رفتار تجاوزگونه از حق وفراموشی معاد می‌شوند. این موانع نظر به ارتباط و پیوند آن‌ها با ابعاد متنوع روان و نفس انسانی از فراوانی برخوردار می-باشد. این پژوهش با رویکرد روان‌شناختی به روش توصیفی به تحلیل و طبقه‌بندی این موانعمی‌پردازد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که ساختار موانع معادباوری، با توجه به ابعاد وجودی سه‌گانه نفس، به صورت مدلی سه ساحتی قابل ارائه است که عبارت است از؛ موانع بینشی، گرایشی، کُنشی. هر یک از این موانع خود برآیند آسیب‌های خاصی است که به سبب تمایز نوع آسیب، آن‌ها را در سه عرصه شناخت، میل و رفتار می‌توان ردیابی نمود.پدیداری موردی یا ترکیبی این موانع در فرد، "تداوم نادانی، بازداری از اندیشه درست، درک غلط از غایتمند نبودن آفرینش، عدم امنیّت و آرامش روانی، ارتکاب معاصی، ختم و طبع قوای ادراکی، و نمایش افراطی دلبستگی، خودبزرگ بینی، خوشگذرانی و لذت‌جویی، و گناه" را در پی‌خواهد داشت.وجه مشترک آثار این موانع بر نفس، ناکارآمدی قوای ادراکی نفس و انحراف تمایلات و اعمال است، و بازتاب تأثیرات این موانع از نفس، در افکار نسنجیده و اشتباه، و یا در امیال و خواسته‌های ناشایست و یا در اعمال و رفتارهای گناه‌ آلود و نابهنجار انسان ظاهر می‌شود.ارتباط میان موانع معادباوری در تعامل و تأثیر متقابل با یکدیگر قرار دارند. "جهل" ریشه اصلی موانع است.کلید واژه: موانع، معادباوری در قرآن، باور، بینش، گرایش، کُنش .
مراحل افعال الهی از دیدگاه قرآن کریم و روایات
نویسنده:
مکارم ترجمان استاد راهنما: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افضلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائلی که در کلام و فلسفه مطرح است فاعلیت خداست. مساله رساله حاضر بررسی واسطه یا واسطه های میان ذات و فعل خدا در آیات و احادیث است که با تعبیر مراحل فعل الهی مطرح می شود. آیات و روایات درباره مراحل فعل الهی سه دسته اند.در دسته اول، مشیت یا اراده وگاهی قضاء واسطه فعل و ذات است که به معنای ایجاد و احداث و ابداع میباشد در این دسته اراده و مشیت به جای هم به کار می رود. دسته دوم فعل الهی را دارای هفت مرحله میداند. مشیت اولین مرحله و به معنای خواستن یعنی تعین اجمالی نظام عالم در علم فعلی و یا کتابت در لوح به طور اجمال و انشاء علمی شیء است. دومین مرحله، اراده و به معنای اتمام مشیت است. آنچه مشیت و اراده شده از نظر ویژگی ها و میزان عمر و بقا اندازه گیری میشود که به آن قدر میگویند و حکم به انجام آن را قضاء نامیده اند. رخصت دادن، امر کردن و علم داشتن و رضایت داشتن نسبت به محقق شدن شیء را إذن مینامند و ثبت این شیء با تمام ویژگی های آن و انجام شدن آن را در الواح آسمانی کتاب میگویند و در نهایت آخرین مرحله أجل است که زمان مرگ یا میزان زمان عمر شیء را دقیق مشخص میکند. در تمامی این مراحل احتمال بداء و تغییر تا قبل از تحقق خارجی شیء وجود دارد. این مراحل را علم فعلی خداوند نیز میگویند واین غیر از علم ذاتی ازلی است که تغییر ناپذیر است. دسته سوم فقط از چهار مرحله اول یا به علاوه إمضاء یاد می کند لذا سه مرحله اخیر در چهار مرحله قبل قابل ادغام است و به جهت تاکید در احادیث دیگر به صورت جدا ذکر شده اند. مشیت و اراده و قدر و قضاء در واقع مراحل اذن خدا برای تحقق یک شئ هستند و در لوحی کتابت می شوندو اجل ها نیز بخشی از تقدیرات هستند. امضاء نیز همان تاکید بر قضاء و حتمی شدن قضاست و مرحله مستقلی به نظر نمی رسد. بر این اساس هرگاه خداوند چیزی را ایجاد می کند، ابتدا به فعل توجه می کند و آن را ‌و مشیت می کند و پس از آن مشیت مورد تاکید قرار می گیرد و سپس ویژگی های شئ مشخص می شود و در نهایت، حکم به اجرای فعل طبق تقدیرات می شود.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فلسفه عشق افلاطون در محاوره مهمانی
نویسنده:
محمدعلی بحری استاد راهنما: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ فتحی قرخلو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در مهمانی، هفت خطابه درباره اروس یا عشق نوشته است. دیدگاه خود او را صرفاً با یکی از این خطابه ها و معمولاً با خطابه سقراط یکی دانسته اند که نتیجه، همواره تفسیر یک جانبه عشق بوده است. امّا این پژوهش می کوشد تا روح محاوره را در پیوستگی خطابه هایش بجوید و ماهیّت فلسفه عشق افلاطون را در آن معلوم سازد. از این رو، هدف، گشودن افقی نو به کلّ محاوره با روش بررسی پیوسته خطابه هاست. فایدروس، پائوسانیاس و اریکسیماخوس، عشق را به خوب و بد تقسیم می کنند. آریستوفانس آن را جست وجوی نیمه گمشده هر انسان می داند و آگاثون آن را زیباترین خدا می نامد. امّا سقراط، عشق را عشق به چیزی می داند که هنوز به دست نیامده است. بنابراین، چون اروس، عشق به زیبایی است؛ پس اروس نمی تواند زیبا باشد و دوکسا یا گمان آگاثون باطل می شود. همچنین از آنجا که امور خوب، زیبا نیز هستند؛ متعلّق عشق نمی تواند بدی باشد، بلکه عشق، «اشتیاق به داشتن همیشگی خوبی » است. از اینجاست که هم «تقسیم عشق به خوب و بد» و هم «تلقّی آریستوفانی از عشق»، هر دو رنگ دوکسا به خود می گیرند. بدین ترتیب، این خود افلاطون است که از ما می خواهد پنج خطابه نخست را در محدوده «دوکسا» بنگریم و آن ها را در تقابل با دو خطابه آخر که در ساحت «حقیقت» گام برمی دارند، در نظر بگیریم. در خطابه سقراط، «حقیقت معقول عشق» در بستر اسطوره ای روایت می شود که در نهایت، اروس را فیلسوف می خواند. به مدد همین عشق و تکاپویش در طلب دانش می توان از زیبایی محسوس به زیبایی معقول سیر کرد و سرانجام به دیدار «ایده زیبایی »نایل شد. در خطابه آلکیبیادس، «حقیقت محسوس عشق» در شخص «سقراط » آشکار می شود و اروس در قالب محسوس وی تجسّم می یابد تا بدین ترتیب، ماهیّت فلسفه عشق روشن گردد. عشق همان فلسفه است که آدمی را از بند دوکسا می رهاند و به ساحت حقیقت راهنمایی می کند. فیلسوفی که در سیر صعودی به دیدار ایده نایل آید، «منحصر به فرد» می شود و این شایستگی را می یابد که در تمامیّتش، متعلّق عشق قرار گیرد.
بررسی و تحلیل سرنوشت انسان با توجه به عوالم قبل از دنیا با تکیه بر نصوص دینی
نویسنده:
عبدالشکور جمالی استاد راهنما: علی عباسی استاد مشاور: رضا برنجکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر اساس نصوص دینی انسان قبل از ورود به دنیا مراحلی را گذرانده و در هر یک از آنها اتّفاقاتی افتاده که در سرنوشت او مؤثر بوده‌است، امّا از طرفی انسان در دنیا موجودی مختار است لذا نمی‌توان سرنوشت انسان را در دنیا از پیش تعیین‌شده دانست. با این حساب لازم است تحقیق شود وقایع جهان‌های پیشین چه تأثیری بر سرنوشت انسان در دنیا دارد و چگونه خود را نشان می‌دهد؟ بر اساس آیات و روایات انسان قبل از دنیا سه مرحله‌ی خلقت ارواح، خلقت بدن‌های ذرّی و خروج از صلب آدم (ع) را گذرانده‌است. در این مراحل بر خلاف آزمون‌ها و ابتلائات دنیا که صورت تفصیلی دارد خداوند انسان را به صورت اجمالی در معرض آزمون ایمان قلبی و اطاعت عملی قرار داد لذا سرنوشتی که برای انسان‌ها حاصل شده اجمالی است. همان طور که خلقت انسان از ماقبل دنیا آغاز شده، تکوّنی اجمالی یافته‌است و در دنیا به تکامل تفصیلی می‌رسد، سرنوشت او هم که ابتداءً اجمالی بوده با توجّه به نحوه‌ی عمل‌کرد انسان در دنیا صورت تفصیلی به خود می‌گیرد؛ به تعبیر دیگر آنچه قبل از دنیا واقع شده قضاء مشروط است، اگر انسان از امکانات دنیا به نیکی بهره گیرد می‌تواند موقعیت خود را بهبود بخشد و به کمالات برتر دست یابد و الّا قضاء مشروط به قطعی تبدیل می‌شود. تعالیم اهل‌بیت (ع) در باب حیات پیشینی انسان تبیین خوبی در باب بینش‌ها و گرایش‌های فطری به دست می‌دهد. بر این اساس معرفت عمیق قلبی انسان نسبت به خداوند حاصل ارتباط مستقیم و بی‌واسطه‌ی انسان با خدا در عوالم ماقبل دنیاست و همانندی در طینت عامل گرایش انسان به خوبی‌ها یا بدی‌هاست. اگر آیات و روایاتی که مربوط به حیات پیشینی انسان است گردآوری و تدوین شود، راه برای پژوهش‌های این حوزه اوّلاً هموار و ثانیاً جامع می‌گردد.
تحلیل مشیت واراده الهی در قرآن وحدیث با تاکید بر آراء میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
علاء تبریزیان استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشیت واراده الهی از آموزه های علم قرآن وحدیث است، در توضیح فعل الهی در قرآن وروایات گاه تنها اراده یا مشیت ذکر شده است وگاه اراده ومشیت با هم ودر کنار قضا وقدر وگاه غیر از قضا وقدر اموری چون اذن وکتاب واجل نیز ذکر شده است. متکلمان فاعلیت خداوند را فاعلیت بالاراده وبر خلاف فیلسوفان اراده را به عنوان صفت فعلی غیر از علم در نظر می گیرند، اما در تحلیل مشیت واراده در کتابهای کلامی کمتر تحلیل دیده می شود. ودر این راستا یکی از متکلمان معاصر یعنی میرزا مهدی اصفهانی در آثار خود سعی کرده است مشیت واراده را تحلیل کرده وبر اساس آن به تحلیل فعل الهی بپردازد. در این رساله می خواهیم مشیت واراده را در قرآن وحدیث تحلیل کرده وبر اساس آن ماهیت فعل الهی را توضیح دهیم، ودر این راستا از تحلیل های میرزا مهدی اصفهانی نیز بهره خواهیم گرفت، البته ممکن است برخی دیدگاه های ایشان مورد نقد وبررسی قرار گرفته وپذیرفته نشود. میرزا مهدی اصفهانی در موضوع مشیت واراده الهی مساله «رأی الهی» را مطرح میکند وآن را اولین مرحله از مراحل فعل الهی می داند، وچنین تبیین میکند که علم الهی فقط کاشف می باشد واین کشف در بردارنده کیان ونقیضش میباشد واولین مرتبه برای تحقّق فعل الهی لزوم وجود عاملی تعیین کننده ومخصص می باشد که یکی از دو طرف «کیان» یا «لا کیان» را برگزیند، واین امر همان «رأی» می باشدکه تجلّی آن طبق مراحل متعدّد تحقق فعل الهی در مشیت وارادت وقدر وقضا الهی نمود می کند، ودر همه این مراحل حتی بداء تأثیر گذار می باشد. وفرضیه های این تحقیق این است که در احادیث آمده است «مشیت» ابتدای فعل می باشد، وعبارت است از اهتمام به انجام یک فعل، و«اراده» عبارتست از ثبوت مشیت وعزیمت بر آنچه مشیت شده است وقصد ومیل قاطع جهت انجام فعل. وبا استقرای مشیت واراده الهی در قرآن واحادیث میتوان به معنای دقیق این دو صفت الهی دست یافت. وهمانگونه که میرزا مهدی اصفهانی تحلیل کرده است «علم الهی» شانیت کاشفیت دارد، واین کشف از هیچ محدودیتی برخوردار نیست، وبه صورت همزمان در بردارنده کشف نقیضین می باشد، وهم کاشف «کیان» وهم نقیضش «لا کیان» می باشد، البته اجتماع این نقیضین در مرحله علم ودر رتبه واحد مستلزم تناقض نمیباشد، چون تناقض در مرحله «تحقق» و«واقعیت» صورت میگیرد نه در مرحله «کشف» که مرحله «علم بلا معلوم» می باشد، ومرحله کاشف اشیایی است که اصلا «تحقّق» و«واقعیت» ندارد. وبرای صدور «فعل الهی» بعد از مرحله علم به نقیضین وجود یک عامل برای «تعیین» و«تخصیص» یکی از دو نقیض لازم میباشد، تا علّت صدور فعل باشد. واین علّت نمیتواند خود «علم» باشد؛ چون علم فقط شانیت «کشف» را دارد وقابلیت تاثیر ذاتی ومستقیم ندارد، وکاشفیت علم در یک مرتبه شامل شیء ونقیضش میباشد، پس علم نمیتواند علت باشد وگرنه مستلزم «اجتماع نقیضین» می گردد. همچنین این علت نمیتواند خود «ذات الهی» بعنوان «فاعل موجب» باشد؛ چون این امر مستلزم قول به قدم عالم میگردد. ودر این راستا علتی که برای این امر مطرح می شود «رأی الهی» می باشد، و«رأی» از صفات فعل الهی میباشد، وصفت کمال است، واز ذات الهی جدایی ناپذیر است، واصل وجودش برای ذات الهی واجب است، اما عملکردش در تعیین یکی از دو طرف کیان ونقیضش در دایره اختیار الهی قرار دارد. رأی الهی نیز در این میان نیاز به «مرجح» ندارد؛ چرا که نیاز به مرجح در امور «واقعی» می باشد، اما عملکرد رأی در حیطه علم الهی است که «واقعی» نیست وفقط «کشف بلامکشوف» است، وقبل از واقع شدن وقبل از شیئت وقبل از کینونیت می باشد، واین رأی هست که با تاثیرش موجب «شیئیت» اشیاء میگردد وبه کاین «کینونیت» می بخشد وآنها را به امور «واقعی» تبدیل میکند. «رأی» در واقع در رتبه فعل الهی قرار دارد، وبعد از «علم الهی» می باشد که در رتبه ذات الهی قرار دارد، ورابطه آن با خدا رابطه «مالکیت» می باشد، وخداوند «مالک رأی» می باشد، ومالکیت الهی رأی صفت ذات وعین ذات الهی میباشد، واین «رأی» به کمک «علم الهی» عمل میکند وموجب «کینونیت» کاینات و«شییت» اشیاء میگردد. واهمیت موضوع مشیت واراده الهی در این است که حلقه ی وصلی میان ذات الهی وفعل الهی میباشد، واین موضوع از اهمیت شایانی جهت شناخت أفعال خداوند برخوردار است، ودر شناخت تمام صفات افعالی خداوند تاثیر بسزایی دارد. از سوی دیگر میرزا مهدی اصفهانی با تمرکز بر آیات واحادیث سعی کرده است تحلیل جدیدی از مشیت واراده الهی بیان کند که ضرورت دارد مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی احادیث معرفت الله بالله
نویسنده:
محمدسعید عطارنژاد؛ استاد راهنما: رضا برنجکار؛ استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«شناخت خداوند متعال به خود خدا» که در روایات امامیه با تعبیر «معرفه الله بالله» از آن یاد شده، از دیرباز مورد گفتگوی اندیشمندان عرصه حدیث قرار گرفته است.کاوش در روایات معرفه الله بالله و کنکاش در نسبت و رابطه این اخبار با دیگر احادیث معرفت خدا، چنین می‌رساند که معرفت خدا تنها به اعطای الهی امکان پذیر است و وجود هر نوع واسطه معرفتی برای آن ذاتاً محال می‌باشد. این معرفت در دیاری دیگر به انسان‌ها عطا شده و این میثاق فطری پایه و مایه تذکر و یادآوری خدا در دنیا و اسباب احتجاج خدا بر خلق و بنیاد بسیاری از آموزه‌های فکری و اعتقادی امامیه است.در طول تاریخ تفکر شیعه، بسته به میزان تأثر عالمان و اندیشمندان از حدیث و خبر یا جریان‌های فکری و فرهنگی دیگر، نسبت به معنا و مراد این احادیث اظهار نظرها شده و در دوره‌هایی نیز این اخبار و مبنای مورد اشاره آن از اساس به فراموشی سپرده شده است.از جمع آوری و بازخوانی این اندیشه‌ها و بررسی میزان تطابق آنها با محتوای احادیث «معرفه الله بالله» می-توان به رواترین، رساترین و نزدیک‌ترین گفته‌ها به این احادیث دست یافت. این نگاشته بر همین اساس تنظیم یافته است.تحلیل مفاهیم واژه‌هایی چون معرفت، ذات و خدا، بررسی تاریخ خداشناسی در فلسفه یونانی، ادیان شرقی، ادیان الهی و نیز در فلسفه و عرفان دینی به ویژه حکمت صدرا، همچنین بحث در اعتبار و دلالت احادیث معرفه الله بالله، بـررسی فضای صدور این روایـات و شناسایی مسأله اصلی و مخاطب اختصاصی این روایـات، پژوهش‌هایی است که این مجموعه را پر برگ‌تر کرده است. چنان‌که در بیان آرا و اقوال بر آن تلاش شده است که تا حد امکان میزان تطابق درونی و انسجام داخلی هر نظریه، نیز مقدار مطابقت آن با آیات و روایات نیز به تصویر کشیده شود.کلید واژه‌ها: معرفت، الله/ معرفه الله بالله / اعطای معرفت / ادات معرفت / تذکر به خدا / فلسفه، عرفان، ادیان.
آرا و اندیشه‌های میرزا جواد تهرانی
نویسنده:
فرزانه ستاری استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: سیدمحمدحسن مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آگاهی از آرا و اندیشه های بزرگان و صاحبان اندیشه، در هر عرصه ای از عرصه های علمی می تواند کمک بزرگی در جهت توسعه و پیشرفت آن حوزه ی دانشی باشد. یکی از بهترین راه های پیشرفت در هر دانشی، معرفی منسجم و منظومه‌وار آرا و نظریات دانشمندان آن علم و دانش است تا پژوهش‌گران و اهل تحقیق در کمترین زمان و به راحتی بتوانند با منظومه ی فکری بزرگان و صاحب نظران آن علم آشنا گردند. مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی، یکی از اندیشمندان و صاحب نظران علم کلام و بزرگان مکتب تفکیک و حوزه ی نقد فلسفه و عرفان و تصوف و اندیشه های مادی گرایی است. این پژوهش تلاش دارد با معرفی روش شناختی علمی ایشان، مجموعه ی آرا و نظرات وی را در قلمرو اصول اعتقادی گرد آورده و در یک منظومه ی منسجم ارائه کند. مرحوم میرزا، درباره توحید، بر خلاف اندیشه ی فلسفی مصطلح، معتقد به تباین حقیقی و عدم هر گونه سنخیتی بین خالق و مخلوق است و معرفت تنزیهی را معرفت صحیح توحیدی می داند و اندیشه ی عرفانی وحدت وجود و مبنای فلسفی سنخیت را باطل و نوعی معرفت تشبیهی بر می شمرد. ایشان درباره راهنما شناسی، اعم از نبوت و امامت با اعتقاد به لزوم عصمت، تعیین امام را نیز بسان تعیین نبی، منحصرا در اختیار خداوند متعال می داند و تسلیم و اطاعت و پیروی را بر همگان لازم می خواند. وی درباره معاد نیز بر اساس آیات و روایات، به معاد جسمانی و روحانی معتقد است و جسم محشور در قیامت را همین جسم خاکی عنصری دانسته و نظریه ی حکمت متعالیه درباره بدن مثالی و خیالی اختراعی را مردود و بر خلاف ظهور آیات و روایات می داند.
  • تعداد رکورد ها : 303