جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 117
تلقی ملاصدرا از ماهیت انسان به عنوان نوع متوسط و نقش آن در حیات پس از مرگ
نویسنده:
باقر گرگین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از هویت و حقیقت انسان در حکمت متعالیه رنگ و بوی تازه‌ای به خود می‌گیرد. ملاصدرا با تکیه بر نظریه‌ها و مبانیِ ویژۀ خود از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس، که حکیمان پیش از وی را به آن‌ها راه نبوده، مباحثی را دربارۀ انسان به میان آورد که خواستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ او گشت. کرانه‌ناپذیر بودن ماهیت انسان و در حد منطقی گنجیده نشدن حقیقت انسان، از آن دست است که در مباحثی چون پیوستگی نفس و بدن، نحوۀ وجود نفس و بدن، تناسخ و معاد جسمانی و مسائل مرتبط با آن‌ها موجب به میان آمدن سخنان در خور درنگی شد.صدرالمتألهین بر پایۀ مبانیِ پیشین و اشاره به نحوۀ وجود خاص انسان سخن از دگرگونیِ نوعیِ انسان به‌میان آورد. بر این اساس حیوان ناطق نوع متوسط دانسته می‌شود و می‌تواند تحت اجناسِ بهیمی، سبوعی، شیطانی و ملکی واقع شود و از انواع گوناگون مندرج در این اجناس برخوردار شود. وی با تکیه بر دریافت خود از ماهیت انسان، به دگرگونیِ مسائل مهم حکمت پرداخت. از آن دست می‌توان به مسئلۀ ادامۀ زندگیِ انسان پس از مرگ، تناسخ و معاد نفس به بدن اشاره کرد. با مبنا قرار دادن نحوۀ وجود نفس انسانی و با نظر به برخورداریِ انسان از ساحت‌های وجودیِ سه‌گانه و اینکه نفس در همۀ مراتب از وجود یگآن‌های برخوردار است، زندگیِ پس از مرگ در حکمت متعالیه تبیین می‌شود. بر این اساس تناسخِ اصطلاحی (ملکی) به کلی از میان برچیده می‌شود و در برابر آن تناسخ ملکوتی مطرح می‌شود که تفاوتی جدی با تناسخ مشهور دارد و بر خلاف آن، رخ دادنش جایز شمرده شده است. از دیگر سو تفسیری نو از معاد جسمانی به میان می‌آید که در آن هم جسمانی بودن معاد توجیه می‌شود و هم عینیت بدن دنیوی و اخروی بر تبیینی فلسفی استوار می‌گردد.
معاد جسمانی به روایت ملاصدرا و بررسی شبهات وارد بر آن
نویسنده:
مریم جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مسائل مربوط به معاد ، معاد جسمانی به طور خاص مورد توجه زیاد متفکران بوده و همیشه برای اثبات آن کوشیده اند. ملاصدرا در این مسیر با تزکیة عقل از عیوب تفکر و داشتن دغدغه شریعت و اعتماد به واقع گویی شریعت و نفی تعارض در آن در جهت فهم و سپس استدلال عقلی این آموزه ها ، می کوشد نظریه ای ارائه دهد؛ که قرآن و برهان و عرفان در آن هماهنگ باشند. ایشان برای گذر از دیدگاه متکلمان که ریشه در نگاهی اصالت ماهیتی به حقیقت انسان دارد ، اصالت وجود و فروع آن را به منزلة یکی از اصول ثابت در تبیین معاد جسمانی در همة آثار خودش قرار می دهد . ملاصدرا جنبة جسمانی نفس و رابطه اش را با بدن مادی با محور قرار دادن هویت وجودی انسان تبیین می کند. همچنین مرتبة تجرد نفس پس از مرگ و حدوث آن را به صورت جسمانی ، با تحلیلی از قدم نفس که کمال آن را در مرتبة علت مندمج می داند ، جمع می کند. حقیقت انسان در وجود وحدتی دارد که می تواند با حرکت جوهری به مراتب تجرد برزخی و عقلی برسد؛ ضمن اینکه مراتب مادون را با وجود جمعی در خود دارد و از آنجا که شیئیت شیء به صورت آن است نه به مادة متعین آن؛ لذا در عالم آخرت که نفس بدون مادة قابلی است ، هویتش محفوظ می ماند. مرتبة مثالی انسان ، در آخرت آغاز مراحل آخرت است و حشر و نشر و بعث بر آن متوقف است. رسالة حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای ، ضمن روش شناختی حکمت متعالیه ؛ مبانی فلسفی ملاصدرا و ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی را تبیین کرده ؛ سازگاری آن را با آیات قرآن کریم به اثبات رسانده و شبهات وارد بر آن را پاسخ دهد.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
سیالیت وجود آدمی از منظر کی‌یرکگور و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک، دو متفکر بزرگ عالم غرب و اسلام، يعني کرکگور و ملاصدرا، توجه خاصي به بحث سيلان انسان و حرکت او به سوي تحصيل ماهيت خويش داشته اند که در تاريخ تفکر کم سابقه به نظر مي‌رسد. کرکگور که خود،‌ بنيان‌گذار اگزيستانسياليسم نيز به شمار مي‌رود، انسان را داراي وجودي سيال مي‌داند که مي‌تواند از پايين‌ترين مراحل وجودي خويش به بالاترين مراحل آن صعود کند. این موجود، در هر لحظه، تعالی می‌جوید و از آنچه در آن لحظه است، پای خود را فراتر می‌گذارد. کرکگور معتقد است که انسان، آن موجودی است که عمل می‌کند. بنابراین، انسان دائماً ماهیتش تغییر می‌کند. درواقع، کرکگور به شدت از مقولات جوهری و ایستا دربارة انسان پرهیز می‌کند و بر اين نکته تأکيد مي‌کند که انسان، موجودی است که خود را در مرحلة عمل می‌سازد. در اين تفکر انسان به‌واسطة عمل اختیار، امکانات وجودی خویش را به منصۀ ظهور می‌رساند.آدمی نهایتاً، آن‌چه واقعاً انتخاب می‌کند، می‌شود.بنابراین، آدمی هیچ‌گاه موجودِ قطعی و تعیین شده‌ای نیست؛ بلکه همیشه آن چیزی است که باید تعیین شود. من باید تعیین کنم که آیا خودِ خویش هستم؟در تفکر ملاصدرا نيز انسان بر اساس حرکت جوهری‌ای که دارد هویت خاص و مرتبة وجودی ثابتی ندارد؛ بلکه در وعاء طبیعت و به مقتضای حرکت جوهری و اتحاد و یگانگی با بدن، دائماً در حرکت بوده و از مرتبه‌ای به مرتبة دیگر منتقل می‌شود. بنابراین انسان، مراتب وجودی متفاوتی دارد و در هر آنی از آنات به موجودی تازه منقلب می‌شود و از هر مرتبۀ آن ماهیت خاصی انتزاع می‌شود.انسان، بر اساس حرکت جوهری که در ذات وجودش قرار دارد، باید آرام آرام حرکت کند تا نفس خود را از جسمانیت رهانیدهو لباس تجرد را بر آن بپوشاند. اما گرچه ميان اين دو متفکر دربارة‌ سيلان وجودي انسان،‌ شباهت‌هايي ديده مي‌شود؛ اما با بررسي دقيق آراء آنها اين نتيجه گرفته مي‌شود که ميان کرکگور و ملاصدرا در اين خصوص اختلافات بنياديني وجود دارد که ناشي از نوع نگاه آنها به انسان و حرکت وجودي اوست.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در معرفت دینی از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا شایسته‎رخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، به معنای باور صادق موجّه و به تعبیر صدرالمتألّهین، صورت علمی حاکی از حقیقت خارجی و مطابق با آن است. معرفت دینی که از مباحث مهم معرفت‌شناسی به شمار می‌آید، معرفتی برگرفته از دین و در مورد دین است که از مسائل بنیادین این نوع از معرفت، مسأله مبدأ و معاد است. یکی از مباحث اساسی در حوزه معرفت دینی، سوال از تأثیر یا عدم تأثیر عوامل غیرمعرفتی در این نوع معرفت و چگونگی تأثیر آن عوامل، بر فرض وجود چنین عواملی است. آگاهی از این عوامل غیرمعرفتی و مکانیسم تأثیر آن‌ها بر شناخت انسان از دین و مسائل بنیادین آن، نقش به‌سزایی در دست-یابی به معرفت دینی صادق نیز در نیل انسان به کمال حقیقی خویش ایفا می‌کند.براساس آراء صدرا، این عوامل به دو قسم مفید یا موثر و منفی یا بازدارنده تقسیم می‌گردد. عوامل غیرمعرفتی موثر بر معرفت که از آن‌ها به فضائل و کمالات اخلاقی و عبادی یاد می‌شود، عبارتند از: تصفیه و جهاد با نفس، ریاضت، حسن خلق، تقوا، خوف و خشیّت، همراهی علم و عمل- عمل صالح، نماز، عبادت، طاعت و اخلاص.عوامل مذکور، باعث ایجاد و رشد و بالندگی معرفت می‌گردد و حجب میان نفس و حقیقت را برطرف نموده، قلب را مهیّای دریافت معارف حقّه می‌سازد. در مقابل، عوامل غیرمعرفتی منفی، که همان معاصی و رذائل اخلاقی است، نظیر گناه، جهل و غفلت، حبّ دنیا، عجب و کبر، حسد، کینه و عشق، پیروی از هوای نفس، ریا، شرک، نفاق، حبّ جاه و مقام، تقلید، حیا و کفر، آرزوهای طولانی و وسوسه، قلب را مکدّر می‌کند و در نتیجه، آن را از تابش نور معرفت محروم می‌گردانند؛ چرا که تنها قلب عاری از هرگونه آلودگی، قابلیّت دریافت نور معرفت را دارد.
ترجمه‌ی چهار فصل اول کتاب “The Problem of Evil” by Peter Van Inwagen همراه با مقدمه و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مجید طیبی جبلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه درباره ی مسئله ی شر است که با استفاده از ترجمه ی چهار درس خطابه ی اول کتاب "مسئله ی شر" تالیف پیتر وان این وجن و نظریات ملاصدرا مطالبی را ارائه می دهد. مساله ی شر هم در فلسفه ی اسلام و هم در فلسفه ی غرب از اهمیت بسیاری برخوردار است از این رو با بررسی نظریات پیتر وان این وجن و ملاصدرا تا حدی تفاوتهای میان این دو فیلسوف که به عنوان نماینده ای از فلسفه ی غرب و فلسفه ی اسلام انتخاب شده اند در این رساله بیان شده است. پیتر وان این وجن شر را وجودی میدانداما ملاصدرا شر را امری عدمی به حساب می آورد. همین تفاوت مهم باعث شده است که حل مسئله ی شر از نقطه نظراین دو فیلسوف دو راه کاملا متفاوت را در پیش بگیرد. در این رساله برای ارائه ی بهترین ترجمه ی ممکن از لغت نامه های معتبر، نظر اساتید و سایتهای اینترنتی بهره گرفته شده و همچنین برای اینکه نظرات ملاصدرا به طور دقیقتر بیان شود از منابع اصلی و شرح معتبر بر آن استفاده شده است.
بررسی اصناف انسان‌ها از حیث جزاء و پاداش در آخرت از منظر فلاسفه اسلامی و آیات و روایات
نویسنده:
عفت هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد یکی از اصول مهم ادیان آسمانی به شمار می‌آید. این موضوع با مسئله انسان‌شناسی و نفس شناسی ارتباطی وثیق دارد و متناظر با اختلاف در انسان-شناسی آراء مختلفی در باب معاد وجود دارد.پژوهش حاضر مسئله وضعیت نفوس انسانی پس از مفارقت از بدن و طبقات آن‌ها در قیامت را از منظر فلسفه مشاء، اشراق، متعالیه و آیات و روایات مورد فحص و بررسی قرار داده است؛ زیرا با تبیین اصناف و طبقات انسان‌ها در آخرت و فرجام هر کدام، علاوه بر تعمیق بخشیدن به نگرش فرجام شناختی و انسان‌شناسی می‌توان بر میزان تطابق نگرش‌های فلسفی با آیات و روایات در این رابطه (مسئله معاد و ویژگی‌های آن) دست‌یافت.فلاسفه اسلامی و همچنین آیات و روایات، تقسیم‌بندی‌های متفاوتی از انسان‌ها در روز قیامت بر اساس میزان علم و عمل آن‌ها در دنیا، ارائه داده و عاقبت هر قسم را به‌صورت مجزا مشخص کرده‌اند.از نظر حکمت مشاء این نفوس به‌طور خلاصه در پنج دسته نفوس ساده، عارفان، جاحدان، معرضان و مهملان جای می‌گیرند. شیخ اشراق نیز آن‌ها را به ساده و غیرساده و نیز پاک و ناپاک و تمام یا ناقص تقسیم می‌کند. ملاصدرا برای اهل بهشت سه گروه (مقربان، اصحاب یمین و نفوس ساده) و برای اهل عذاب چهار گروه را ذکر می‌کند. در آیات و روایات نیز از گروه‌های مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال یاد شده است.به‌طور کلی به جز درمورد فرجام نفوس متوسطین در علم و عمل، در بقیه موارد می‌توان به تطبیق کامل بین سه نظام فلسفی (مشاء، اشراق، متعالیه) و نیز آیات و روایات دست‌یافت.
بررسی تطبیقی کتاب الخیرالمحض با جریان فلسفه اسلامی
نویسنده:
زهرا اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الخير المحض که در اصل خلاصه‌ای است از کتاب THE ELEMENTS OF THEOLGYاثر پروکلس از جمله آثاری است که در جريان نهضت ترجمه از زبان يونانی به عربی برگردانده شده است. رئوس کلی مطالب کتاب را بحث‌هايی پيرامون عليت، ويژگی‌های مبدأ اول، نحوی فاعليت مبدأ اول و مراتب هستی تشکيل می‌دهند دغدغه ی اصلی مولف کتاب توضيح چگونگی کثير شدن واحد با تاکيد بر نقش واسطه‌ها است همچنين تفکری وحدت گرا بر روح کلی کتاب حاکم است و همين امر اين اثر را رنگی عرفانی بخشيده است ديدگاه‌های فلاسفه‌ی اسلامی اعم از حکمای مکتب اشراق، مشاء و متعاليه دارای شباهت‌های فکری قابل توجه‌ی با اين اثر هستند و همين امر زمينه‌ی تطبيق آثار مکاتب بزرگ فلسفه‌ی اسلامی با اين اثر نوافلاطونی را فراهم آورده است در اين نوشتار سه اثر اشارات و تنبيهات شيخ الرئيس، حکمت الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردی و شواهد الربوبيه صدرالمتالهين مورد بررسی قرار گرفته است و نقاط اشتراک و افتراق هر اثر با کتاب الخير المحض در سه موضوع کلی عليت، نحوی فاعيت مبدأ اول و مراتب هستی بيان گرديده است.
  • تعداد رکورد ها : 117