جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
بررسی تطبیقی خمس و مصرف آن در مذاهب اسلامی با رویکردی به چالش‌های موجود
نویسنده:
محمدرحیم احمدی‌زاده تورزنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خمس یکی از مسلمات اسلام است که قرآن وجوب آن را به صراحت بیاننموده است . قرآن ادای خمس را با ایمان به خداوند پیوند زده است از این جا روشن می شود که نه فقط اعتقاد به وجوب خمس ، بلکه ادای آن از ضروریات است . آنچه بین شیعه و اهل سنت مشترک و مسلم است ، وجوب خمس بر اموال جنگی است ولی مکتوب اهل بیت (ع) با توجه به ظاهر آیه خمس و نظریه عرف و لغت ، علاوه بر اموال غنیمت جنگی ، خمس هر چیزی را که بر آن در لغت و عرف ، غنیمت و فواید صدق می کند ، واجب می داندو روایات فریقین را بر این مطلب دلیل آورده است. اما اکثر اهل سنت وجوب خمس را فقط بر اموال جنگی منحصر کرده اند ، اگر چه برخی از آن ها خمس را بر گنج و برخی هم نیز بر دیگر اشیاء لازم می دانند . بر همین مبنا در این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات و کتب فقهی ، بررسی خمس در چهار فصلانجام شده است که در فصل اول کلیات و واژگان مربوط به موضوع بیان شد . و در فصل دوم آن ، بعد از بیان ادله وجوب خمس ، بررسی نظرات پیرامون متعلقات خمس به صورت جداگانه انجام شده است و در فصل سوم به مستحقین خمس ، مصادیق و شرایط مستحقین خمس پرداخته ایم و نیز درباره چگونگی و مصرف خمس در زمان پیامبر و غیبت کبری امام زمان (عج) و اینکه خمس در زمان غیبت بخشیده شده است یا خیر به تفصیل بیان شده است و در خاتمه پیرامون دلایل نگرش مالیاتی به خمس توضیحاتی آورده شده است .
بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین از دیدگاه امین استرابادی کی‌یرکگور
نویسنده:
مصطفی موحد اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله «رابطه عقل و دین»، یکی از مباحث مهم جهان اسلام و مسیحیت به شمار می‌آید که همواره معرکه آراء متفکرین بوده و به شکل‌های گوناگون، در حوزه‌های متفاوت فکری با عنوان‌هایی همچون «رابطه عقل و وحی»، «رابطه عقل و ایمان» و «رابطه عقل و دین» مطرح گردیده است. در میان اندیشمندان مسیحی، «سورن کی‌یرکگور»، ایمان‌گرایی و مخالفت با عقل را به شیوه افراطی، پایه ریزی نمود، در میان اندیشمندان شیعی نیز «ملا محمد امین استرابادی»، نحله اخباری‌گری را تاسیس کرد. بنیان فکری هر دو مکتب، بر مخالفت با عقل و کوتاه نمودن دست آن از دخالت در دین، طرح‌ریزی گردیده است. به نظر کی‌یرکگور؛ اساس دین، شورمندی است و شورمندی دینی با عقل و تحقیقات آفاقی در تضاد است، اما استرابادی شان عقل را پایین‌تر از دین و دخالت در احکام آن می‌داند. کی‌یرکگور قائل به عقل ستیزی گزاره‌های دینی است، همچنین می‌گوید: تکیه بر عقل و عقلانی کردن آموزه‌های دینی، باعث زوال دین می‌گردد. استرابادی می‌گوید: دخالت دادن عقل، تکیه بر قیاس و به طور کلی، وارد شدن اصطلاحات اصولی، باعث تحریف دین گردید. استرابادی و کی‌یرکگور با دخالت دادن عقل در دین مخالفت کردند با این تفاوت که کی‌یرکگور در باب اثبات، تبیین و دفاع از گزاره‌های دینی، عقل‌ستیز است ولی استرابادی، داده‌های عقل در امور ضروری و بدیهی دین را می‌پذیرد و در سایر گزاره‌های دین، قائل به خردگریزی آن‌ها است.
بررسی تطبیقی آراء دو فرقه‌ی اثنی عشر و اسماعیلیه پیرامون ظهور منجی
نویسنده:
فاطمه آبشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ی ظهور از اصلی ترین عقاید تشیع محسوب می شود، که از اهمیت خاصی برخوردار است، در این میان شیعیان امامیه و اسماعیلیه از این قاعده مستثنی نیستند. امامیه کسانی هستند که به امامت دوازده امام معتقدند، و آخرین آن ها را مهدی موعود می دانند و در انتظار ظهورش هستند، و اسماعیلیه، خود به چندین گروه تقسیم می شوند که هر یک عقاید ویژه ای در خصوص مسئله ی ظهور دارند؛ بعضی از آن ها (همچون اسماعیلیان نخستین و قرامطه) در انتظار ظهور امام غایب هستند و بعضی (همچون فاطمیان و نزاریان) امام موعود را غایب نمی دانند.امامیه و اسماعیلیه عقیده به برقراری صلح و امنیت در سراسر عالم دارند، و آن را جزء وظائف قائم می دانند، البته اختلافاتی در عقیده به این مسئله، در دو فرقه ی مذکور دیده می شود، مانند کیفیت مبارزه قائم؛ اسماعیلیه بر این باورند که قائم به شدت با مخالفین مبارزه می کند، اما امامیه قائل به نقش هدایت گر مهدی هستند.
بررسی تطبیقی مقامات معنوی پیامبر اعظم (ص) در تفسیرالمیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
امین اعتمادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث مربوط به سیره و مقامات معنوی پیامبر از سده های نخستین تا کنون در ضمن کتب سیره شناسی آن حضرت مطرح شده است و مورد توجه دانشمندان و نویسندگان برجسته مسلمان بوده وآثار ارزشمندی ارائه کرده اند ولی در موضوع یاد شده نوشته ای جامع و همه جانبه با نگاه تطبیقی میان شیعه و سنی انجام نگرفته است. نوشته حاضر در یک مقدمه و9فصل سامان یافته.در مقدمه به بیان کلیات مسئله پرداخته شده. در فصل اول به خلق عظیم پیامبر مانند ادب، تواضع، دلسوزی، عفو آن حضرت پرداخته شده است. در فصل دوم به صبر آن حضرت ومباحثی مانند گوشه ای از صبر آن حضرت، مقایسه صبر آن حضرت با انبیاء الهی، صبر و استقامت همراه بایاران وشرح صدر پیامبر مطرح شده است. در فصل سوم به مقام سکینه پرداخته شده.درفصل چهارم به اخلاص حضرت طرح شده است .در فصل پنجم عبودیت خاتم النبین توضیح داده شده است.در فصل ششم مقام علم لدنی و مباحثی مانند علم غیب پیامبر، تفسیر پیامبر، نمونه هائی از خبر غیب پیامبر و آگاهی پیامبر از حوادث توضیح و مطرح شده است .در فصل هفتم ولایت تکوینی و تشریعی آن حضرت و نمونه ها و موارد آن شرح داده ایم. در فصل هشتم اسوه بودن آن حضرت توضیح داده شده زیرا بعد ازبیان مقامات آن حضرت و آشنائی با آن مقاماتی که توضیح داده ایم اسوه و الگوئی برای خود و جهانیان معرفی نموده ایم.وبالاخره در فصل نهم مقام محمود آن حضرت بیان شده است .
بررسی تطبیقی اراده امر والا، امر قدسی و تجربه دینی نزد اتو و شوپنهاور
نویسنده:
هوشیار قادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از رواج افکار کانت در نقد عقل محض، این اندیشه که از راه عقل نظری نمیتوان دربارهی بود و نبود خداوند، و اسماء و صفات او سخن گفت، مقبولیت عام یافت و راهی که کانت با توسل به عقل عملی، موسوم به برهان اخلاقی، برای اذعان به واقعیت خداوند گشود، نتوانست جایگزین براهین سنتی منزوی شده در ادای وظیفه‌ی اثبات وجود خدا گردد. در این بحرانِ شکگرایی به حقایقِ ماورالطبیعی و نیز به عنوان واکنشی در قبال تحویل دین به اخلاق، اندیشمندانی برآن شدند تا راهی دیگر برای بشر به سوی خداوند بگشایند و آن تجربهی دینی بود.برخی از فیلسوفان مانند «شلایر ماخر» و به ویژه «رودلف اتو» در تبیین و توضیح تجربه دینی سعی بسیار نمودند تا بتوانند این احساس ناب را در مواجهه با امر قدسی یا امر والا با رویکردی پدیدار شناسانه بیان کنند. اما این تجربه که از نظر اتو مجموعهای پیچیده از احساسات است، هیچ‌گاه به صورتی واضح و روشن که درخور ساختار و نظامی فلسفی-مفهومی باشد، درنیامد. از این رو همواره از سوی منتقدان با انتقادات جدی روبرو شد. از جمله این انتقادات میتوان به این مشکل اشاره کرد؛ اگر این احساس و تجربه بیان ناپذیر است و اگر تجربه چنان بنیادین است که از حد تمایزات معرفتی فراتر میرود، فهم این امر دشوار است که فرد چگونه از دل احساسات غیر معرفتی، مدعیات صدق و کذب برداری را که در الهیات و فلسفهی دینی یافت میشوند، به دست میآورد؟ پس حقایق دینی چگونه از آن نتیجه میشوند؟ و نیز اشکالاتی دیگر از این قبیل؛ که فرایند حصول این سنخ تجارب چگونه است، و در حوزهی معرفت شناختی چگونه به آن میشود پرداخت؟ این اشکالات و انتقادها ناظر به ماهیت این تجربه وجود دارد.این پژوهش تلاشی است برای توضیح و تبیین هر چه بیشتر تجربه دینی مدّ نظر اتو در پیوند با اندیشه شوپنهاور، آن گونه که وی در زیباییشناسی و نبوغ هنری، شهود و نظارگی امر والا را در امحای ارادهی فردی و خلاصی از عینک «اصل علت کافی » لحاظ می کند؛ تا ضمن بسط و روشنسازی بیش از پیش تجربه دینی این احساس را هر چه بیشتر در ساحت مفاهیم فلسفی قرار دهد.ما در این رساله سعی داریم تا ماهیت تجربه دینی را به صورتی پدیدارشناسانه ، یعنی همان گونه که نزد پیروان آن ادیان درک میشود، و آنگونه که رودلف اتو ویژگیها و عناصر موجود در آن را معرفی میکند، بررسی کنیم و پی بگیریم تا در مقایسه با «تجربهی امر والا»، نزد شوپنهاور، ریشههای این تجربه را به صورتی معرفت شناختی، آشکار نماییم و بدین وسیله چگونگی فرایند انگیزش و ایجاد این سنخ تجربهها را مشخص کرده و با این مقایسه، تا اندازهای کیفیتِ روندِ تشکیل، و فرایندِ تحصیلِ این نوع تجارب رازآلود عرفانی را، که راهی نو به سوی اثبات امر متعالی و قدسی است، در حوزهی معرفت شناسی، نشان دهیم.
بررسی تطبیقی اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی (ره) و آیت‌الله معرفت (ره)
نویسنده:
مریم فخاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش که به "بررسی اعجاز قرآن" اختصاص دارد برای اولین بار کوشش شده است تا باجمع‌آوری و بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو دانشمند بزرگ قرآنی، علامه طباطبائی; و آیت الله معرفت;، این ویژگی منحصر به فرد قرآنی به تفصیل – و البته با بضاعت نگارنده- تبیین شود. بنابر این فصول پنج گانه زیر طراحی شده است:درفصل اول، "کلیات" پژوهش است، که پس از بیان مسائل بنیادین پژوهش بانگاهی گذرا بر زیست‌نامه‌ی آن دو بزرگوار پرداخته شده است. آن‌گاه معنای لغوی واصطلاحی"اعجاز"بررسی شده است.از فصل دوم به بعد، کوشش شده است تا مهم‌ترین وجوه اعجازمعرفی و بررسی شود، که نخستین آن – بی‌تردید- "اعجاز بیانی"است؛ فصل دوم، اعجاز بیانی را از دیدگاه علامه و آیت الله در بردارد،که مفهوم، پیشینه، ابعاد و جنبه‌های اعجاز بیانی و در پایان مهم‌ترین شبهات این حوزه تحلیل و بررسی شده است. فصل سوم، به یکی دیگر از وجوه اعجاز، "اعجازعلمی"پرداخته شده است، در این میان علاوه بر بیان مفهوم، پیشینه، و نظریات علامه وآیت الله، سعی شده است تا نظریات مهم دیگر نیز به اشارت معرفی شود. به هر روی گستره‌ی وسیع آیت الله در پردازش، تبیین و ارائه‌ی شواهد کافیدر میان مجموعه‌نگاران علوم قرآنی برجسته می شود. فصل چهارم، به یکی دیگر از جنبه‌های اعجاز؛ که البته شاید به راحتی نتوان برای آن پیشینه‌ای دامنه‌دار را جستجو کرد، یعنی "اعجاز تشریعی" پرداخته شده است. که باید آن را بیش‌تر در میان پژوهش‌هایارزنده و خجسته محققان معاصر جستجو کرد؛ علامه و آیت الله نیز بدان استدلال کرده‌اند، و آن را از برجسته‌ترین جنبه‌های اعجاز قرآن برشمرده‌اند.در نهایت در فصل پنجم "خاتمه ونتیجه گیری"، نتایج کلی پژوهش، که برآیند نظریات این دو اندیشمند قرآنی در "اعجازقرآن" منعکس شده است.
بررسی تطبیقی آراء قاضی عضدالدین ایجی قاضی عبدالجبار همدانی و نجم‌الدین نسفی در خصوص عصمت انبیاء (ع)
نویسنده:
ناصر احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت،یکی از زیر شاخه های نبوت است و به عنوان مهم ترین ویژگی این اصل دینی، همواره در طول تاریخ محل اختلاف متکلمان واندیشمندان اسلامی بوده است.این نوشتار به بررسی ریشه ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی ،قاضی عبدالجبار معتزلی،قاضی عضدالدین ایجی با گرایش اشعری و نجم الدین نسفی با اندیشه ای ماتریدی ،پرداخته است.نگارنده به شیوه ی تحلیلی –توصیفی و با استفاده از مهم ترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور،کوشیده است تا در سه فصل جداگانه ،به تعریف مفهوم اصطلاحی عصمت،مراتب عصمت،دلایل عصمت و بررسی چالش ها و کاستی های هر یک از سه شخصیت پرداخته ودر فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید.قاضی عبدالجبار با اختصاص فصولی از کتاب مبسوط«المغنی»،به بحث عصمت انبیاء(ع)؛آنان را از گناه کبیره قبل و بعد از نبوت و از گناه صغیره ای که باعث پستی آنان شود،معصوم می داند.قاضی ایجی نیز ،در بزرگترین کتاب کلامی اش با نام «المواقف»،فصلی را به عصمت انبیاء(ع) اختصاص داده و در آن به عدم صدور گناه کبیره بعد از بعثت و جواز آن ،قبل ازبعثت و همچنین به جواز صدور گناهان صغیره بعد از بعثت ، قائل است.نجم الدین نسفی در بزرگترین کتاب عقاید اهل سنت با عنوان «العقاید النسفیة» ،با ایجی هم صدا است.با این تفاوت که در رابطه ی عصمت و اختیار ،برخلاف اشاعره ،رأی بر اختیاری بودن عصمت انبیاء(ع) می دهد.
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
بررسی تطبیقی مفهوم توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق
نویسنده:
آمنه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اعتقاد به یگانگی خداوند و تکیه و اعتماد بر او یکی از اعتقادات مشترک بین ادیان الهی به حساب می‌آید و پیروان ادیان الهی زمانی‌که امید خود را از دست می‌دهند به خداوند که نیرویی برتر است روی می‌آورند و کار خود را به او می‌سپارند. پس بحث توکل به خدا در کتاب‌های مقدس ادیان الهی مانند قرآن و عهد عتیق بیان شده است. هدف از این بررسی نشان دادن یکی از وجوه مشترک میان دو دین اسلام و یهود است تا به این وسیله زمینه همزیستی و تحقیق صحیح و بدون غرض ورزی فراهم شود. روش ما در این پژوهش روش کتابخانه‌ای مبتنی بر بررسی مقایسه‌ای بوده است. این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف بحث توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق پرداخته است؛ یعنی مصادیق توکل به خدا، ویژگی‌های خداوند به عنوان منبع توکل، ویژگی بارز متوکل، آثار توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق مورد بررسی قرار گرفته است.یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد قرآن و عهد عتیق هر دو در بیان مصادیق توکل در دو یا سه موردمشترکند؛ در برابر توطئه‌های دشمن و تهدیدهای مشرکان و طاغوت، همچنین توکل در برابر حمله دشمن را با تفاوتهایی هر دو مطرح می‌کنند علاوه بر این‌ها قرآن مصادیق دیگری نیز ذکر می‌کند مانند: تصمیم گیری، مراحل مختلف تبلیغ دین، در برابر آزار و اذیت‌های دشمن، در برابر پیشنهاد‌های کافران و مشرکان، هنگام تبری از مشرکان، هجرت در راه خدا و در هنگام پذیرش پیشنهاد صلح. تطبیق مصادیق توکل در دو کتاب نشان می‌دهد که قرآن کریم به نکات ظریف و موثر در زندگی توجه خاص داشته است. همچنین خداوند در قرآن امر به توکل می‌فرماید، در حالی‌که در عهد عتیق امر به توکل به خدا بسیار کم است.وحدانیت، قدرت، جاودانگی، عدالت، رحمت از ویژگی‌هایی است که قرآن و عهد عتیق به طور مشترک برای خداوند به عنوان منبع توکل بر می‌شمارند و گاه قرآن در بیان یکی از این ویژگی‌ها از تعابیر مختلفی استفاده می‌کند تا مفهوم آن ویژگی بسیار خوب برای بنده قابل درک باشد. البته این دو کتاب در ارائه برخی ویژگی‌ها تفاوت‌‌هایی دارند؛ قرآن ویژگی‌های ربوبیت، علم، مالکیت، عزیز و شکست ناپذیر، حکیم، هادی، مقدر، مولی و سمیع و عهد عتیق نیز ویژگی وفای به وعده، محبت، نیکو و حافظ بودن را علاوه بر ویژگی‌های مشترک بیان می‌کنند. گویی قرآن منبع توکل یعنی خدا را با تعابیر و ویژگی‌های بیشتری معرفی می‌کند تا انسان معرفت و شناختش نسبت به او بیشتر شود و با اعتماد بیشتری امور خود را به او بسپارد.ایمان مهمترین ویژگی است که قرآن و عهد عتیق برای متوکل لازم می‌داند. البته کسانی‌که ایمان ندارند نیز راهی جز توکل بر خدا ندارند. عهد عتیق ویژگی‌های ترس از خدا داشتن، شناخت و معرفت نسبت به خدا داشتن و صالح و نیکوکار بودن را نیز برای متوکل مطرح می‌کند که این موارد ذیل ایمان جای می‌گیرند.قرآن و عهد عتیق هر دو، محبوب خدا شدن، شجاعت، تقویت اراده، رضایت خداوند، پیروزی، بدون حساب روزی گرفتن و برکت یافتن را از آثار توکل بر خدا می‌شمارند و علاوه بر این موارد قرآن به صبر، ایمنی از شر شیطان، پاداش اخروی و کفایت امور نیز اشاره می‌کند و عهد عتیق نیز وارث زمین شدن، آرامش، امید داشتن، شاد بودن، یاری خداوند، نجات، شرمنده نشدن، هدایت شدن را بر می‌شمارد.
بررسی تطبیقی چهره‌های دین از منظر سنت‌گرایان و نواندیشان
نویسنده:
علی‌رضا فرهنگ قهفرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رشد تجددگرایی در چند سده‌ گذشته موجب ایجاد دو جریان «تجدد‌گرایی دینی» و «سنت‌گرایی» در کنار دو رویکرد اصلی «تجددگرایی» و «بنیادگرایی» شده است. سنت‌گرایان، با همت گنون، شوان و شاگردان آنان تعالیم‌ منسجمیمبتنی بر اصول متافیزیکی و بر سیاق حکمت نوافلاطونی ارایه می‌کنند؛ نواندیشان دینی تجددگرایی را به عنوان یک واقعیت و یک فرصت پذیرفته، سعی دارند با بهره‌گیری از عقل و به‌کارگیری علوم جدید، دین را با شرایط انسانِ جدید انطباق دهند. نگرش سنت‌گرایان به دین در سه چهره یا مرتبه قابل تفکیک است که در پژوهش حاضر ابتدا دیدگاه سنت‌گرایان و سپس نواندیشان دینی معاصر ایران در این خصوص مطرح و نهایتاً مقایسه شده‌اند. اولین چهره‌ی دین، ذات و مثال اعلای ادیان است که حاوی ویژگی‌های کلی و مشترک ادیان بوده نزد سنت‌گرایان با نام «دین جاویدان» شناخته شده، مبیّن حقانیت و نجات‌بخشی همه‌ی ادیان است. دیدگاه نواندیشان دینی متمایل به «پلورالیسم دینی» است که در زمینه‌ی باور به حقانیت همه‌ی ادیان، مشابه سنت‌گرایان است لیکن این نگرش حقیقت کل را، جمع حقایق ادیان می‌داند و به خدای واحد ادیان بیشتر نگاهی عقلی دارد تا عینی. دومین چهره‌ی دین، دین وحیانی است که معمولاً حاوی متون مقدس، سنت بنیانگذار و مناسک مدونی است که شالوده و نظام یک دین را پایه‌ریزی می‌کنند. در نظر سنت‌گرایان این چهره از دین، الهی، مقدس و مقدّر است. اما نواندیشان دینی این چهره را امری سپنجی و به عنوان نهال دین تلقی می‌کنند که نگرش بنیانگذارِ دین به جهان را می‌نمایاند و پس از او رشد و تکامل می‌یابد. آخرین چهره‌ی دین، حاصل تعامل دین وحیانی با فرهنگ‌های جوامع دین‌ورز است. در منظر سنت‌گرایان، این وجه از دین حاوی بُعدی انسانی است؛ در تعاملِ گریزناپذیرِ الوهیت و بشریت، مهمترین موضوع حفظ روح قدسی و انسجام صوری دین است که ضامن اثربخشی و درست‌آیینی می‌باشد. اما نواندیشان دینی، اولاً بین دین و معرفت دینی تمایز قائل می‌شوند و دین را منحصر به دوران بنیانگذار دانسته توسعه‌ی آن را معرفت دینی قلمداد می‌کنند که امری کاملاً بشری، متکامل و عقلانی است و ثانیاًٌ به ضرورت تغییرات گسترده یا «اجتهاد در اصول» برای حفظ کارآیی دین در طول تاریخ قایل‌اند؛ در این تغییرات، تنها حفظروح دین مورد توجه قرار می‌گیرد نه حفظ صورت یا انسجام صوری دین.
  • تعداد رکورد ها : 353