جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
مبانی و اصول اخلاق از دیدگاه افلوطین و آگوستین
نویسنده:
یوسفعلی مردانه وار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به بررسی مبانی و اصول نظریه اخلاقی افلوطین و آگوستین می‌پردازد، این دو فیلسوف نظریات متفاوتی را در اخلاق هنجاری و بعضاً فرا اخلاق داشته‌اند ولی از طرف دیگر تلاش مشترک آنها در تزکیه و تصفیه روح برای عروج و تعالی به جهان فرا محسوس و اتحاد و یگانگی با خداوند را هسته مشترک اندیشه اخلاقی- فلسفی آن دو فیلسوف می‌توان قلمداد نمود. در این پایان نامه ضمن ارائه تصویر کلی از اخلاق هریک از آنان، مبانی و اصول اخلاق آنها از منظرهای مختلف، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و معادشناسی، مورد پژوهش قرار گرفته، و در نهایت مبانی نظریه اخلاقی هریک از این دو فیلسوف ارائه گردیده است. روی گردانی از غیر خدا و هر آنچه روح آدمی را آشفته و متلاطم می‌سازد و رویکرد به سوی غایت جهان یا خداوند و اتحاد و یگانگی با خدا نقطه اشتراک مهم دیگر این دو فیلسوف اخلاق‌گرای سعادت محور می‌باشد که هر یک از آنان سعی وافر در پروراندن و تربیت قوای روحانی و معنوی آدمیان بکار بسته‌اند؛ هرچند که آموزه و مبانی اخلاقی یکی، یعنی افلوطین غیر دینی و دیگری یعنی آگوستین معطوف به دین مسیح می‌باشد.
مفهوم حق در فلسفه لاک و کانت
نویسنده:
راحله زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران مدرن در نتیجه‌ی تلاش‌های متفکران و فیلسوفان این دوره، انسان بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفت و جایگاه مرکزی را در عالم اشغال کرد. در این دوران همه چیز از زاویه‌ی انسانی تعریف می‌شد. بر این اساس مفهوم حق هم در این دوران معنایی انسانی به خود گرفت. در این دوران حقوق کیهان محور یونان باستان و حقوق خدا محور قرون وسطی، که در نتیجه‌ی آن، نقش اراده‌ی انسانی در تعیین حقوق فردی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شد و حق به مجموعه‌ای از ارزش‌های از پیش تعیین شده اطلاق می‌گردید و انسان همواره محکوم به رعایت این ارزش‌ها بود، کنار گذاشته شد. متفکران دوران جدید با ارج نهادن به مقام والای انسانی در تعیین سرنوشت خویش و تأکید بر توانایی‌های عقل انسان در شناسایی حق و حقوق، مفهوم حق را در رابطه‌ی تنگاتنگ آن با اختیار و اراده‌ی انسانی مطرح کردند. جان لاک فیلسوف قرن هفدهم و نظریه‌پرداز بزرگ حقوق طبیعی، انسان را دارای حقوقی می‌دانست که مستقل از کلیسا و نظام حکومتی معتبر بود و عقل و خرد انسانی کاشف این حقوق بود و لذا حقوق انسان، حقوق اعطایی از جانب کلیسا و حکومت نبود و تنها نقش حکومت، پاسداری از حقوق طبیعی افراد بود. در ادامه‌ی این مسیر فکری به فیلسوف اخلاق قرن هجدهم، ایمانوئل کانت می‌رسیم. کانت نیز مفهوم حق را در ارتباط با مقام و منزلت رفیع انسانی مطرح کرد و می‌توان گفت که بیشتر از جان لاک، به برجسته کردن جایگاه انسان در ارتباط با حقوق انسانی پرداخت. او مفهوم حق را در حوزه‌ی اخلاق مطرح کرد تا همواره انسان با التزام به قانون اخلاقی و خرد خود بنیاد، در ارتباط با دیگر انسان‌ها به گونه‌ای اخلاقی و از بُعد شرافت والای انسانی و غایت فی نفسه بودن انسان، هم در وجود شخص خویش و هم در وجود دیگران، با آنان رفتار کرده و حقوق انسانی را مراعات نماید و با حرکت در مسیر تکامل اخلاقی، هر چه بیشتر در راستای انسانیت گام برداشته و آزادی را تحقق بخشد.
مفهوم انسان در انسان‌شناسی پراگماتیکی کانت
نویسنده:
سمیه رفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت با اطلاق اصطلاح «پراگماتیکی» بر انسان‌شناسی خود، به انتقاد از دیگر نظریات مطرح شده در این موضوع پرداخته و بر این باور است که با مشاهده و توصیف اعمال انسان و نیز نحوه تعامل او با محیط پیرامون خود و انسان‌های دیگر می‌توان به شناخت بهتری از انسان دست یافت. او با بررسی اعمال انسان در چهار سطح مختلف، انسان‌شناسی خود را از علوم دیگری که به مطالعه انسان می‌پردازند، متمایز می‌گرداند. اما مسأله‌ای که درباره انسان‌شناسی کانت مطرح می‌گردد، این است که آیا انسان‌شناسی او با فلسفه انتقادی‌اش، ارتباطی دارد؟ چنین به نظر می‌رسد که بتوان چنین ارتباطی را در نقد سوم بر مبنای حکم تأملی غایی یافت. در این پژوهش تلاش می‌شود تا ضمن بررسی نحوه ارتباط میان فلسفه انتقادی و انسان‌شناسی کانت، توصیف مناسبی از انسان‌شناسی کانت و هچنین ماهیت انسان از نگاه او، ارایه گردد تا از این طریق نه‌تنها زمینه برای آشنایی بیشتر با بخش دیگری از فلسفه کانت که خود آن را مفهوم «جهانی» فلسفه می‌نامد، گشوده شود، بلکه زمینه انسان‌شناسی‌های معاصر نیز روشن‌تر خواهد شد.
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
بررسی اختیار در قلمرو تکوین و تشریع
نویسنده:
سمانه ارجمندمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اختیار از جمله مسائلِ پیچیده‌ای است که خود با مسائلی از قبیلِ اراده، قدرت، علمِ خداوند به افعال انسان‌ها، خصوصاً خلق افعال و قضا و قدر و نیز عواملِ مادی همچون وراثت، محیط ... و نیز با مسائلِ عقلی و فلسفی از جمله اصلِ علیّت، رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. کسانی که اموری چون علم پیشین، قضا و قدر الهی و یا اموری همچون وراثت و محیط را به عنوان علّت تامّه دخیل در افعال انسان می‌دانند، ناخواسته به جبر روی آورده و در مقابل، کسانی که اراده و قدرت انسان را مستقل دانسته و اموری چون توحید افعالی، قدرت و قضا و قدر الهی را نادیده گرفتند یا تفسیر دیگری ارائه نمودند، به تفویض روی آوردند، در حالی که خداوند نظامِ تکوین و تشریع را با وجود اختلافِ ماهوی، به گونه‌ای هماهنگ با اختیار انسان آفریده است و خواسته تا ما آزاد باشیم و در عین حال اختیارمان را در قبضه‌ی قدرت خود قرار داده است که با این تفسیر وجودِ خوب و بد و عقل و نفس امّاره؛ ارسالِ رسل و وجود شیطان؛ بهشت و دوزخ و ... همگی قابل توجیه است. درک صحیح از معنای چنین اختیاری هیچ‌گونه تزاحمی با جبرِ برآمده از منابعِ عقلی، نقلی و تجربی ندارد و از آن جا که با حفظِ عدل الهی، توحید افعالی الهی را نیز اثبات می‌کند، از اندیشه‌ی تفویض فاصله می‌گیرد.در این تحقیق قصد داریم با مطرح نمودنِ سازگاریِ اختیار با هر یک از موارد فوق به عنوان امورِ موجود در قلمرو تکوین و نیز با طرح سازگاری اختیار با امورِ مطرح در قلمرو تشریع، اوجِ شکوهِ آفرینشِ خداوند را به سبب این هماهنگی به اندازه‌ی درک و فهم خود به تصویر بکشیم.
انسان و ویژگی‌های او از دیدگاه عین‌القضات و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید نجف‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین انسان و صفات و افعال او یکی از مهم ترین مسائلی است که در تاریخ فرهنگ و هنر تمام جوامع انسانی وجود داشته است. در تفکر عرفانی و همچنین در اندیشه فلسفی مسئله ای را نمی توان یافت که با «انسان» و «نفس انسانی» بدون ارتباط باشد. از دیدگاه عین القضات شناخت انسان، به عنوان موجودی که حق تعالی طبیعت او را به نور خویش سرشته است، برای افراد عادی میسر نیست و امکان شناخت این انسان ها تنها برای خود این طایفه ممکن است و انسان های عادی از ایشان جز ظاهری نمی بینند و به باور ملاصدرا انسان در ذات و صفات و افعال، مثال حق تعالی است و از آنجا که شناخت حقیقت واجب تعالی جز برای واجب ممکن و میسر نیست، برای به دست آوردن شناختی از انسان باید به درک شهودی و فنای عرفانی در حق تعالی رسید تا وجود تاریک آدمی نورانی شده و با خداوند متحد گردد. ملاصدرا گرچه در مباحث مربوط به انسان از عارفانی مانند عین القضات همدانی و نیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است؛ اما مبانی فلسفی وی از جمله حرکت جوهری موجبِ تفاوت هایی اساسی در بحث از ویژگی های انسان میان وی و عین القضات شده است.
شر و چگونگی دخول آن در قضای الهی از دیدگاه مطهری
نویسنده:
مهناز خدایی زنگبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله یشـرّ یکی از مسائل بنـیادی در نـظامهای الـهیات به ویژه درفلسفه ی اسلامی به شمار می‌آید. ایـن مسـأله بـا رویکردهایگوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. مسأله ی شرّ، به دلیل چند تباری بودن یک بحثمیان رشته ایاست که بررسی و پاسخ به آن نیازمند استفاده از روش‌های کلامی،عقلی وفلسفی،منطقی ونقلی... می باشد.فلاسفهمسلمان بحث شر را با تحلیل مفهومی آن آغاز می‌نمایند، در این تحلیل نشان می دهند که شر امر عدمی اعمعدم ذات و یا عدم کمال ذات است. استادمطهری از جمله فلیسوفان معاصراست که با تأکید براهمیت مسأله، تبیین جامع از ابعاد آن ارایه داده و در بیشتر آثار فلسفی خود از نظریه نیستی انگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته است. این پژوهش در صدد تبیین مسأله ی شر و راه حل آن از دیدگاه شهید مطهری می باشد. او با مبنا قراردادن نظریه ی نیستی انگاری شر به تبیین نظاماحسن و پاسخبهشبهه ی شرمی پردازد. این مهم ترین یافته ی این پژوهش است.
آسیب شناسی کرامت انسانی و راههای درمان آن از منظر قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
صمد بهروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق نخست اصل کرامت انسان و چیستی و مبانی آن تبیین و سپس عوامل و زمینه‌‌سازهای آسیب‌پذیری کرامت انسان و سقوط او از آن مقام رفیع انسانی و جایگاه ویژه‌ در نظام آفرینش و نیز عوامل عجز و ناتوانی او از به فعلیت رساندن آن استعدادهای بالقوه، از دیدگاه قرآن و نهج‌البلاغه بررسی شده‌است. برخی از این عوامل و زمینه‌سازها، به ساختار وجود انسان برمی‌گردد و برخی دیگر، متأثر از عوامل و زمینه‌سازهای بیرونی است. زمینه‌سازها و عواملی که به ساختار وجود انسان برمی‌گردد، برخی جنبه معرفتی و شناختی دارد و باور و شناخت نادرست انسان از خود، دنیایی که در آن زندگی می کند، خدای خود، هدف زندگی و دین حق و نوع تعامل بین عقل و دین در آسیب‌پذیری کرامت انسانی تأثیرگذار است، برخی به نوع مدیریت او بر غرایز و تأمین خواسته‌های نفسانی برمی‌گردد و نتیجه عدم تعدیل و مدیریت صحیح بر آن نیازهاست و برخی دیگر، جنبه رفتاری دارد. زمینه‌سازهای رفتاری آسیب‌پذیری کرامت انسان نیز به رفتار و تعامل نادرست انسان با خود، خدای خود، دنیا و آخرت و نحوه به-کارگیری ابزار هدایت عقل برمی‌گردد.عوامل و زمینه‌سازهای بیرونی نیز اموری مانند نقش خانواده، زمینه‌سازهای فرهنگی- اجتماعی، زمینه‌سازهای اقتصادی، هم‌نشینی‌ها، تأثیر نخبگان و گروه‌های مرجع را دربرمی‌گیرد.هم‌چنین در این تحقیق، راه‌های درمان آسیب‌های کرامت انسان از دیدگاه قرآن و نهج‌البلاغه برررسی شده‌است که شامل اصلاح باورها و نگرش‌های انسان نسبت به موضوعات مختلف، اصلاح و تربیت گرایش‌های غریزی و نیز اصلاح رفتار و عمل انسان در ارتباط با موضوعات مختلف است.
بررسی فقهی احکام جزائی ارتداد از دیدگاه امامیه و شافعیه
نویسنده:
بلال طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله ارتداد از زمان پیامبراعظم (ص) در تاریخ اسلام بوده است و لیکن مجازات مدون آن پس از پیامبر توسط فقهاي عظام با تکیه بر احاد یث ائمه طاهرین تبیین و تنظیم شده است . شاید در گذشته به خاطر شرایط ویژه و اقتضائات خاص جهانی این احکام چندان مورد توجه نبوده وانتقادهایی به آن نمی شده است . ولی در حال حاضر این مسأله از دو منظر مورد توجه و نقدقرار گرفته است :-1 از منظر درون دینی و تعارض ظاهري آن با آیات قرآن که در آنها اصول آزادي عقیده و دین و حق تحقیق و تصمیم به رسمیت شناخته شده است .-2 از منظر برون دینی و تعارض آن با سیرة عقلا و مبانی اعلامیه حقوق بشر .و این پژوهش از منظر درون دینی و با محوریت متد فقهی و بررسی نسبت احکام ارتداد بااصول آزادي عقیده از دیدگاه قرآن و سنت پیامبر به بررسی مسأله پرداخته و پژوهشگر به نتایجذیل دست یافته است : - 1 مجازات ارتداد در اسلام از باب .« تعزیر » می باشد نه « حد »- 2 موضوع احکام ارتداد ، تغییر دین با انگیزه دشمنی به همراه پیوستن به صف دشمنان اسلامبوده و صرف تغییردین قابل پیگرد نمی باشد.در این پایان نامه طی سه فصل مباحث مفصل ، ضمن تبیین نظر فقهاي امامیه و شافعیه دربارةاحکام جزایی ارتداد ، در مواردي نیز قول مختار بیان و تقویت شده است
بررسی فقهی و حقوقی دامنه ی قاعده ی جب
نویسنده:
سمانه مکوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از قواعد مؤثر در فقه و حقوق اسلامی، قاعده‌ی جب است که به عنوان یکی از مسقطات مسئولیت و مجازات شناخته شده است. این قاعده در مقام بیان این است که چنانچه کافری، به دین اسلام گرایش پیدا کند، خطاهای دوران کفر وی مورد بخشش قرار خواهد گرفت. ادله‌ای که برای اثبات قاعده‌ی جب به آن استناد شده است، آیات، روایات و سنت عملی پیامبر(ﷺ) است. مهمترین دلیل قرآنی این قاعده، آیه 38 سوره انفال است که می‌فرماید: به كساني كه كافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ايستند (و ايمان آورند) گذشته آنها بخشوده خواهد شد و اگر به اعمال سابق بازگردند سنت خداوند در گذشتگان درباره‌ی آنها جاري مي‏شود.در کنار آیاتی که برای اثبات قاعده‌ی جب از آنها استفاده شده است؛ دلیل عمده‌ی این قاعده، حدیث نبوی «الاسلام یجب ماقبله» است که از طریق فریقین نقل شده و نام قاعده نیز از حدیث مزبور گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که معلوم شود آیا طبق مفاد این قاعده با اسلام آوردن کافر، حتی تعهدات ناشی ازعقود و دیون گذشته‌ی وی نیز از بین می‌رود، یا اینکه احکام عقلایی و مواردی که در جوامع بشری و ادیان الهی دارای کیفر و اثر بوده و آن کیفر و اثر، مخصوص آیین اسلام نیست، مشمول قاعده جب واقع نمی‌شود، چرا که با توجه به امتناني بودن قاعده‌ي جب، در مواردي كه اجراي آن و برداشتن حكم شرعي، موجب تضييع حقوق ديگران شود، مانند بخشودگي ديون و تعهدات ناشي از عقود در دوران كفر، معلوم نیست بتوان آن را جاري كرد. مثلاً آیا قاتلي كه پس از قتل اسلام آورده باشد، مشمول قاعده‌ی جب می‌شود؟ در مورد دیه و دیون و ضمانات ناشی از عقود چطور؟ آیا با قاعده‌ی جب تمام این موارد بی‌اثر می‌شوند یا اینکه استثنا هم وجود دارد؟ در این پایان-نامه سعی بر آن است تا جایگاه این قاعده و تطبیق آن در ابواب مختلف فقهی مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 1287