جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 277
رویکرد فلسفی و اعتقادی ملاصدرا در انسجام‌بخشی به حَشر جسمانی انسان
نویسنده:
دلبر شجاع آباجلو، محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استفاده از روش توصیفی درون دینی و برقراری رابطۀ تناظر بین مراتب عالم و مراتب نفس بر اساس نظام عقلانی حکمت متعالیه از ویژگی‌های رویکرد فلسفی ملاصدرا در حشر جسمانی انسان است و هم چنین با تکیه بر نحوۀ سلوک انسان در دنیا، چگونگی حشر در عالم برزخ و قیامت را هماهنگ با مضامین وحی به ثمر رسانده است. پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش شناخت فلسفی ملاصدرا در مسئلۀ حشر جسمانی انسان را با رویکرد کلامی وی بررسی نماید. هدف اساسی در این رهیافت عقلانی بیان انسجام دیدگاه دینی و رویکرد فلسفی ملاصدرا، ارتقا‌بخشی فهم مخاطب از مفاهیم دینی در کیفیت حشر انسان می-باشد؛ وی آموزه‌های دینی معاد جسمانی را بر خلاف سطحی‌نگری‌های متکلمان تبیین کرده و با استفاده از اصل اصالت وجود، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، اتحاد عاقل و معقول و به دنبال آن با تشریح ویژگی قوۀ خیال، تجرد و عینیت‌بخشی به صور خیالی انسان، حقیقت اخروی را نتیجه گرفته است و هم چنین در اثبات حشر جسمانی با استفاده از اصول مذکور در تبیین محتوای آموزه‌های دینی نه تنها تعارضی با آموزه‌های دینی پیدا نکرد؛ بلکه مفاهیم شریعت را با توسعه بخشی در مفهوم«جسمانیت»در عالم برزخ و قیامت انسجام فلسفی بخشید. ملاصدرا آیات قرآن را با معیار دستاورد‌های فلسفی خویش نمی‌سنجد؛ بلکه به عکس، با دستیابی به حقایقی از طریق عقل متعالی، شهود عرفانی و بهره‌گیری از وحی و رسالت، دستاوردهای فلسفی خویش را با محّک قرآنی می‌سنجد و بدین وسیله عقل فلسفی را مدافع و مایۀ بصیرت‌زایی در لایه‌های باطنی گزاره‌های وحیانی می‌شمارد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
دیدگاه حکیم ملاصدرا درباره ی حشر انسان و حیوان با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
الهام حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از حشر انسان و حیوان و کاوش در این زمینه، به دلیل گسترۀ تأثیرش در حوزۀ اندیشه و عمل، یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می آید و در همه اعصار به نحوی مورد توجه اندیشمندان و دینداران بوده است. ملاصدرا نیز که از اندیشمندان به نام حوزۀ تفکر اسلامی است این موضوع را مورد کاوش جدی خود قرار داده است. و در طرح مسألۀ معاد علاوه بر استدلال عقلی، به آیات و روایات نیز استناد کرده است. محقق این رساله بر آن است که در این نوشتار دیدگاه وی را در این خصوص روایت نموده و پاسخ های وی را در مسائل چالش برانگیز آن، که عموما به مسأله معاد جسمانی بازگشت دارد، طرح نماید و آن گاه نظر وی در مورد حشر کلیه موجودات و از جمله حیوان را گزارش نموده، سپس با ذکر این نتایج که وی بازگشت انسان را در معاد جسمانی به عین بدن دنیوی دانسته و همچنین با اثبات قوۀ خیال و تجرد آن برای انسان و حیوان به ضرورت حشر حیوانات در کنار حشر انسان قائل شده و معاد را اعم از جسمانی و روحانی دانسته است، رساله را به پایان می برد.
دیدگاه غیاث الدین دشتکی و مدرس زنوزی در باب معاد جسمانی
نویسنده:
حسن جبارزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهبحث از معاد جسمانی یکی از بحث‌های چالش برانگیز در حوزه فلسفه اسلامی است. در زمینه بحث عقلی درباره معاد جسمانی به نظر می‌آید نخستین قدم از سوی غیاث‌الدین دشتکی برداشته شد. وی در باب معاد جسمانی، بابی را گشود که پس از وی توسط ملاصدرا و مدرس زنوزی پیگیری شد. دشتکی و مدرس زنوزی برای تبیین معاد جسمانی، برای نفس نسبت به بدن، دو نوع تعلق در نظر گرفته‌اند اما باید توجه داشت که بیان حکیم زنوزی در تفسیر این دوگونه تعلق، با بیان دشتکی متفاوت است؛ حکیم زنوزی می‌کوشد با مبانی صدرایی، تعلق مذکور را توجیه و تبیین نماید، برخلاف غیاث‌الدین دشتکی که با این دستگاه فلسفی آشنایی نداشته است. بنابراین پیدا کردن وجه اشتراک و اختلاف نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی، پاسخی به این پرسش خواهد بود که تأثیر نظر غیاث‌الدین دشتکی در باب معاد جسمانی بر دیدگاه مدرس زنوزی در چه مسائلی بوده است؟ مقایسه و بررسی نظر این دو حکیم در باب معاد جسمانی بیانگر آن است که زنوزی در مسائلی همچون: ترکیب اتحادی نفس و بدن، تداوم ارتباط نفس و بدن پس از مرگ، تعلق‌های دوگانه نفس به بدن، رابطه ایجابی و اِعدادی نفس و بدن، عینیت بدن اخروی و... مدیون غیاث‌الدین دشتکی بوده است. ازطرفی از آنجا که زنوزی از پیروان حکمت صدرایی است، در بیان معاد جسمانی، از بحث حرکت جوهری برای رجوع بدن دنیوی به حیث نفس بهره جسته است، در حالی که چنین بحثی در آراء دشتکی به چشم نمی‌خورد. بنابراین می‌توان گفت دیدگاه زنوزی، تلفیقی بین نظر غیاث-الدین دشتکی و ملاصدرا است؛ چراکه از یک سو تحت تأثیر غیاث-الدین و از سوی دیگر تحت تأثیر حکمت صدرایی بوده است. به هر حال تلاش دشتکی و زنوزی به هیچ روی نمی‌تواند ما را به نظریه فلسفی در باب معاد جسمانی رهنمون سازد، چرا که هر دو نظریه در موارد متعددی، ابهامات و نارسایی‌های نظریه پردازیِ عقلی را با خود به یدک می‌کشند.کلمات کلیدی: نفس، بدن، معاد جسمانی، غیاث‌الدین دشتکی، مدرس زنوزی.
بررسی کلامی دیدگاه تفکیکیان در معاد جسمانی
نویسنده:
مهدی جعفری فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
عوالم وجود از دید ملاصدرا
نویسنده:
زینب امیری‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به اعتقاد ملاصدرا، سه عالم کلی وجود تحقق دارد: 1) عالم محسوسات که همان عالم دنیاست و حادث، کائن و فسادپذیر می‌باشد2) عالم متخیلات، یعنی عالم صور مقداری که عینا نظیر عالم محسوسات است با این تفاوت که عاری از ماده می‌باشد. 3) عالم معقولات که عاری از ماده و خواص مادی است. در این پایان نامه این نظر ملاصدرا به عنوان موسس حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته است. این پایان نامه دارای سه فصل می‌باشد که عناوین فصول به ترتیب عبارتند از: فصل اول: کلیات که اختصاص به ارائه‌ی تعریف از هر یک از مراتب وجود و بیان تاریخچه‌ای از بحث این عوالم دارد، فصل دوم: تقریر صدرالمتالهین در مورد عوالم وجود که اختصاص دارد به بیان پیش فرض‌های ملاصدرا در این باب و بیان تقریر او و نیز اثبات و بررسی ویژگی‌های بحث مراتب هستی. فصل سوم: ثمرات بحث از عوالم وجود در حکمت متعالیه که در آن برخی از مواردی که بحث از عوالم وجود در آن رخ نموده را مورد بررسی قرار می‌دهد.
بررسی و تحلیل جایگاه خیال در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث جایگاه خیال، رویکرد ملاصدرا که هم وجود شناسانه است؛ هم معرفت شناسانه مستحکمتر از رویکرد کانت است که فقط معرفت شناسانه می باشد زیرا؛ بدون داشتن وجود شناسی قوی و نقادانه نمی توان کارکرد معرفتی نفس را که خود امری وجودی است به درستی شناخت. بعلاوه جنبه وجود شناختی این بحث که به اثبات تجرد قوه خیال، خلاقیت نفس و تحقق عالم خیال و تکثر آن می انجامد به توجیه اموری چون معاد جسمانی، تناسخ، چیستی وحی و تجارب عرفانی، رابطه نفس و بدن، چگونگی خلق اثر هنری و چیستی تأویل کمک بسیار می کند در حالیکه فقدان بحث در مورد عالم خیال در فلسفه غرب که ناشی از پیروی فلاسفه قرون وسطا از افکار ابن رشد است موجب شده تا کانت نیز به این عالم و امور معرفت شناختی مربوط به آن بی توجه بماند و فلسفه نقادی او قادر به پاسخگویی در مورد این نوع مشکلات فلسفی مهم نباشد.نظرات ملاصدرا و کانت در مواردی مثل تعامل فاعل شناسایی و متعلق آن در ایجاد شناخت، خلاقیت خیال و وساطت صور خیالی و شاکله ها بین کثرات حسی و مفاهیم محض به ظاهر مشابهت دارند؛ اما به واسطه تفاوتی که در مبانی و رویکردها دارند برداشتی متفاوت از این عناوین دارند. ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، به حقیقت وجود و ظهور آن در ذهن و عین توجه کرده؛ اما کانت فقط به پدیدار محدوده در ذهن و مفاهیم توجه دارد. برای مثال تعامل ذهن و عین در فلسفه کانت، با تعریف جدید او از عینیت که آن را انقلاب کپرنیکی می نامد منجر به ایجاد ایده آلیسم استعلایی و فاعل شناسای خود بنیاد می شود درحالیکه خلاقیت خیال در حکمت متعالیه نه به معنای تعامل ذهن و عین است، نه به معنای ایده آلیسم بلکه نفس بواسطه حرکت جوهری و اشتداد وجودی، علوم حسی و خیالی را از باطن خود که همان حقیقت وجود نفس است مطابق با ظهور عینی اشیا، انشاء می کند و امور مادی فقط در حد علت معدِّه می باشند.در برخورد با مسأله شناخت راه حل ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه دارای استحکام بیشتری است؛ زیرا نظریه وحدت تشکیکی وجود که شامل وجود نفس هم می شود، ضامن یکسان بودن ماهیت اشیاء در ذهن و عین و یکسان بودن ماهیت اشیاء در مراتب مختلف وجود ذهن است زیرا حقیقت وجود اشیاء، یک حقیقت است که در دو مرتبه ذهن و خارجو در مراتب مختلف وجود ذهن به یکسان ظهور کرده است. در فلسفه ملاصدرا نسبت مراتب ذهن، نسبت ظهور و بطون است که مشکلی برای انطباق آنها وجود ندارد اما در فلسفه کانت نمی توان مطمئن بود که قوه خیال بواسطه عمل شاکله سازی، حکایت درستی از مقولات دارد یا نه. ملاصدرا عالم ماده را ظهور عالم مثال و عالم مثال را ظهور عالم عقل می داند و بر همین اساس، انسان و قوای ادراکی او را نیز دارای سه مرتبه می داند. همان حقیقتی که اشیاء مادی را ظاهر می کند می تواند ظهوری ذهنی از آنها در ذهن نیز ایجاد کند تا مشکل انطباق ذهن و خارج حل شود. این حقیقت امری بیرون از انسان نیست تا امکان فریبکار بودن یا نبودن آن مطرح شود بلکه حقیقت انسان در مرتبه عقلی و مراتب بالاتر همان حقیقت هستی و حقیقت تمام حقایق یعنی خداوند است.
بازخوانی انتقادی دیدگاه مدرس زنوزی در مسئله ی معاد جسمانی
نویسنده:
فردین جمشیدی مهر، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا با براهین عقلی و برپایه ی مبانی فلسفی خود، توانست به گونه ای خاص، معاد جسمانی که مورد تصریح شرایع مقدسه قرار گرفته است، را مبرهن سازد. او معتقد شد که بدن عنصری با ارتقاء وجودی – زوال نقایص – و تبدیل به بدن مثالی، در نشئه ی دیگری مورد تعلق نفس قرار می گیرد. در عقیده ی صدرالمتألّهین با توجه به گره خوردن هویت شخصی، به بقای صورت و نیز حفظ بقای شخصی در مسئله ی اشتداد، عینیتِ بین بدن عنصری و بدن مثالی محفوظ است. این نظریه، با تمام اتقانی که داشت، مورد اعتراض برخی از صاحب نظران قرار گرفت. از جمله ی این معترضین آقاعلی حکیم معروف به مدرّس زنوزی بود. وی تعطیل بدن عنصری، را نپذیرفت و معتقد شد بدن عنصری بعد از عروض مرگ در اثر حرکت جوهری و با ارتقای وجودی، به افقی از وجود نائل می شود که می تواند دوباره مورد تعلق نفس واقع شود. در این مقاله به شیوه ی تحقیق کتابخانه ای نظریه ی حکیم زنوزی تقریر و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
پیامدهای فلسفی حرکت جوهری در مسایل نفس و تکامل آن
نویسنده:
فاطمه عابدینی، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین نظریه‌های فلسفی که تأثیر شگرف در برخی مسائل فلسفی بر جای نهاده است نظریه حرکت جوهری است. این نظریه، نظریه جامعی است که منظری جدید بر بسیاری از مسایل فلسفی می‌گشاید، از جمله این مسائل، مسئله حرکت نفس است که صدرا بر خلاف فلاسفه پیشین، آن را از نوع حرکت جوهری (ذاتی) دانست. حرکت جوهری نفس از آن روی مهم است که دارای نتایجی است که اکثر آن‌ها تبیین عقلانی مسائل قبر و قیامت است. آن چه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است استخراج نتایج مهم این حرکت از قبیل: جسمانیت نفس در ابتدای حدوث، اجتماع حدوث و ابدیت نفس، حل مشکل ثنویت نفس و بدن، تکون تدریجی نفس، اختلاف نوعی انسان‌ها به حسب باطن، اتحاد نفس با عقل فعال، مرگ طبیعی و حق بودن آن، محال بودن تناسخ، انواع تجرد برزخی و عقلانی نفس، بقای نفوس بعد از مرگ، معاد جسمانی، حشر، صراط و خلود کفار در عذاب است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
نقد و بررسی تناسخ از منظر عقل و نقل
نویسنده:
غلامرضا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدر این نوشتار که به نقد و بررسی نظریه‌ی تناسخ از منظر عقل و نقل پرداخته شده است در ابتدا و در فصل اول بحثبا تعریف لغوی و اصطلاحی آموزه‌ی تناسخ آغاز شده است و با ذکر انواع تناسخ، پیشینه‌ی تاریخی آن و معتقدان به آن پایان یافته است. فصل دوم در باب دلایل معتقدین به تناسخ و بررسی و نقد آنهاست. در ادامه به بیان دیدگاه‌ها و ادله‌ی عقلی منکرین تناسخ، فیلسوفان و عالمان مسلمان از جمله، ابن سینا، ملاصدرا، سهروردی و... پرداخته شده است.در فصل سوم که به بررسی آموزه‌ی تناسخ از دیدگاه آیات، احادیث و روایات پرداخته شده است آیات مورد استشهاد معتقدان به تناسخ نقد و بررسی شده است و آیات و روایات معارض نیز ذکر گردیده استدرفصل چهارم نیز ضمن تعریف رجعت و اثبات آن و بیان تفاوت آن با تناسخ به تعریف مسخ و اثبات آن از طریق آیات و روایات پرداخته و در پایان در یک نتیجه‌گیری کلی بیان شده است که آموزه‌ی تناسخ به معنای بازگشت ارواح پس از مرگ و انتقال آن از بدنی به بدن دیگر، کاملاً باطل و مردود می‌باشد و مفاهیمی مانند: رجعت، معاد ، مسخ و.. هیچ‌گونه شباهتی با آموزه‌ی تناسخ نداشته و برخلاف تناسخ که امری محال و باطل می باشد در اسلام پذیرفته شده و از طریق ادله عقلی و نقلی به اثبات رسیده است.
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
  • تعداد رکورد ها : 277