جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 108
تحلیل پارادوکس تقابل وحدت ذات با جهان هستی از منظر امام علی(ع)
نویسنده:
مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث وحدت و کثرت از دیرباز مورد توجه فلاسفه و متکلمان شرق و غرب بوده است و هر مکتبی بر اساس نگرشهای خود به این موضوع پرداخته است. ما در این مقاله با استفاده از سخنان امام عارفان به تحلیل این معضل پرداختیم. ابتدا معانی واحد را که حضرتش در روایتی بیان کرده اند به تفصیل مورد بحث قرار دادیم و علل و وجوه عقلی برخی معانی واحد را که اطلاقش بر خداوند سبحان جایز است و همچنین مواردی را که اطلاق آن بر خداوند جایز نیست تبیین نمودیم. وحدت حقه حقیقیه نافی هر نوع تعدد و کثرت است و در عین حال با همه کثرات معیت قیومی دارد. بر اساس این وحدت صفاتی ثبوتی حق تعالی مشتمل بر همه کمالات و اوصاف جمال و کمال خواهد بود بدون اینکه بین صفت و موصوف تمایزی باشد. تنها وجود باری تعالی است که در عین کثرت، واحد است بگونه ای که وحدتش مانع از کثرت، و کثرت اسمایی و صفاتی او مانع از وحدتش نخواهد بود. حیث وحدت و کثرت، اول و آخر و ظاهر و باطن یکی است، در حالی که در ماسوی الله چنین نیست. چرا که همه ممکنات چند حیثیتی هستند. انواع معیت، چه معیت حقی و چه معیت خلقی، به تفصیل، با استناد به آیات و سخنان حضرت در نهج البلاغه روایات مأثوره، تحلیل شده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 114
ماده، زمان و مکان در عوالم پس از مرگ
نویسنده:
علی افضلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
یکی از پرسش ‌هایی که درباره عوالم پس از مرگ (برزخ، صحنه قیامت، بهشت و دوزخ) مطرح است این است که آیا این عوالم، مجرد است یا جسمانی؟ و اگر جسمانی است، از سنخ جسم خاکی عنصری است یا جسم لطیف مثالی؟ در فلسفه صدرایی تمام این عوالم از جسم لطیف مثالی تشکیل شده است یعنی جسمی که بر خلاف جسم خاکی دنیوی، فاقد هیولای اولی و عاری از هر گونه حرکت و تغییر و زمان و مکان است. بدین ترتیب از دیدگاه صدرالمتالهین نه تنها عالم برزخ، عالم اجسام مثالی است بلکه عالم آخرت هم عالمی لطیف و مثالی است نه عالم جسمانی خاکی عنصری. هدف این مقاله معرفی و تبیین آموزه ‌های وحیانی درباره ویژگی‌ های این عوالم و مقایسه این آموزه ‌ها با نظریات فلسفه صدرایی و نقد و بررسی این نظریات و تبیین جایگاه جسم، ماده، زمان و مکان در عوالم پس از مرگ بر پایه آموزه‌ های قرآنی و روایی معصومان است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 75
نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی
نویسنده:
رضا برنجکار، مصطفی جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم در معرفت‌شناسی، تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر شکل‌گیری معرفت، به‌ویژه تأثیر اراده بر معرفت است. صدرا، به دلیل اتخاذ مبنای اصالت وجود و تشکیک و ...، برخلاف نگاه پیشینیان، تحلیلی دقیق از نسبت اراده و معرفت داده است. بر اساس نگاه او، در حوزه ادراکات حضوری، بنا بر حرکت اشتدادیِ نفس انسانی متناسب با سعه وجودی و تکامل انسانی که فرآیندی ارادی است، درک حضوری انسان وضوح و اشتدادی متناسب پیدا می‌کند. در حوزه ادراکات حصولی انسان، اعم از ادراکات جزئی و کلی، در نگاه صدرا دو تحلیل مطرح می‌شود که در هر دو، اراده انسان در شکل‌گیری معرفت نقش‌آفرین است. در تحلیل نخست، نفس با تکامل ارادی و اختیاری خود مستعد پذیرش صور ادراکی از مبادی عالیه وجود یا عقل فعال می‌شود؛ و در تحلیل دوم این نفس انسانی است که با تکامل جوهری خود و در سایه اتحاد با عقل فعال، این ادراکات را انشا می‌کند و مواجهه با واقعیت صرفاً زمینه‌ساز این انشای ارادی انسان است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
تبیینی از هماوردی فلسفه و عرفان در حقیقت طلبی و کمال مداری انسان
نویسنده:
محمود قیوم زاده، محمد رضا مسعودزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
هماهنگی و هماوردی فلسفه و عرفان برای انسان و چگونگی تعامل این دو از جمله مباحث اساسی و لازم در حوزه مسائل فلسفی، عرفانی و دینی است؛ چه آنکه شناخت دقیق فلسفه و چگونگی همسویی آن با عرفان در تکامل و کمال خواهی انسان و نیل او به حقیقت، حائز اهمیت است. در این میان، نگاه ها و برداشت های مختلفی به فلسفه و فلسفیدن شده است. برخی نگاه ها جانبدارانه و برخی نفی انگارانه است، به همین سبب عده ای فلسفه را کاملا رد و غیر قابل جمع با عرفان می دانند؛ کمال خواهی و عشق را حقیقتی که با فلسفه سازش ندارد، می دانند. برخی دیگر فلسفه را همخوان و همراه با عشق و عرفان دانسته و تجلی حقیقت فلسفه را در عرفان جستجو می کنند، بنابراین پرسشها و مجهولاتی در ترابط و چگونگی تعامل فلسفه و عرفان در دستیابی انسان به حقیقت و رسیدن به سعادت و کمال مطرح می شود. در پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیل و توصیف داده های مطالعاتی به بررسی و تبیین این موضوع پرداخته و به سوالات مطروحه در این بحث پاسخ داده است به گونه ای که از مجموع مباحث می توان به دست آورد که نوع نگاه به فلسفه و تفکر بسیار مهم بوده و همچنین برداشت از عرفان هم اهمیت دارد و نهایتا می توان اذعان کرد که هر دو باید حقیقتی را بیابد و بچشد تا فلسفه حقیقی و حقیقت عرفان باشد و در این صورت همراهی و همسویی این دو و نقش آن در رسیدن انسان به حقیقت و کمال مطلوب، مبرهن خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 96
کلام الهی: از لوگوس تا کلام نفسی
نویسنده:
اعظم عالی زاد، ابوالفضل محمودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کلام الهی از سویی به بحث از ماهیت وحی و شیوه سخن خدا با انسان و از دیگر سو به رابطه حق با خلق و آفرینش آنها که با عنوان «کلمات خداوند» از آنها یاد شده، ارتباط می یابد. به لحاظ تاریخی اولین تاکید بر این مفهوم، تحت عنوان «لوگوس» یا «کلمه» در یونان و در اندیشه هراکلیتوس اتفاق افتاده که گویا، با توجه به ابهامی که در اندیشه او وجود دارد، آن را به معنای اصل عقلانی حاکم بر جهان و یا شاید «خدا» به کار برد. پس از وی، افلاطون نیز هرچند بدون تاکیدی خاص بر این واژه آن را در معنای عقل الهی مورد استفاده قرار داده است. رواقیان با تاکید بیشتر بر مفهوم لوگوس و احتمالا به پیروی از هراکلیتوس، لوگوس را اصل هر عقلانیت، عقل الهی و همسان با خدا پنداشتند. در حدود سال های نخستین میلادی این مفهوم در افلاطونیان میانه و بیش از همه در فیلون یهودی اسکندرانی تاثیر گذارد، به گونه ای که در اندیشه او نقش محوری یافت و واسطه میان خدا و جهان، قدرت برتر خداوند و نمودی از وجود مطلق شد. تاثیر مکتب فیلون به همراه تاثیر اندیشه های رواقی و غیره را می توان در برخی مسیحیان اولیه و نیز در انجیل چهارم و یا نامه های پولس مشاهده کرد. در اینجا مسیح همان لوگوس و یا کلمه الهی است که از طریق او همه چیز خلق شد و سرانجام پس از منازعات آریوسی، ازلیت و نامخلوق بودن آن، باور عمومی مسیحی گشت. این منازعات در باره مخلوق یا نامخلوق بودن کلمه یا لوگوس، به همراه زمینه های موجود در اندیشه اسلامی، بعدها احتمالا زمینه را برای طرح حادث یا قدیم بودن کلام الهی و یا قرآن، فراهم ساخت و منتهی به دیدگاه های گوناگونی شد که از آن میان می توان به دیدگاه های معتزله، اشاعره و دیدگاه ویژه ابن کلاب اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 138
بررسی مسألۀ شهود در آثار افلاطون
نویسنده:
مهدی جلالوند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از گذشته همواره در کنار علم حصولی نوع دیگری از معرفت که از آن به علم حضوری یا شهودی تعبیر می‌شود مطرح بوده است. در میان فلاسفه گروهی معتقدند که شهود تنها به وسیله عقل صورت می‌گیرد و گروهی دیگر بر این باورند که شهود توسط نفس انسانی صورت می‌گیرد که یقین‌آور است و غیر از این طریق معرفت، بقیه قابل اعتماد نیستند. افلاطون یکی از فلاسفه‌ای است که طریق معرفت صحیح را شهود می‌داند ولی همواره در بین فلاسفه بعد از او این سؤال مطرح بوده که شهود مورد نظر او عقلی بوده یا عرفانی؟ با رجوع به آثار افلاطون و استخراج ویژگیهای شهود او و مقایسه آن با خصوصیات مکاتب عرفانی و تجربه‌های دینی این فرضیه که منظور وی از شهود، قسم عرفانی آن بوده قوت می‌گیرد هر چند که مخالفین این نظر نیز دلایل مستحکمی برای بیان خود دارند.
صفحات :
از صفحه 135 تا 144
اخلاق و فرزانگی از منظر فارابی و کنفوسیوس
نویسنده:
محمدعلی رستمیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
تحقیق حاضر با مقایسه اخلاق و فرزانگی در دو نظام فلسفی فارابی و کنفوسیوس، به بررسی تحلیلی نقش و جایگاه اخلاق در این دو نظام پرداخته است. ابتدا هر یک از دو نظام فلسفی را با توجه به تأکیدهایشان بر مفاهیم اخلاقی خاص، بررسی کرده، سپس به نتیجه‌گیری پرداخته‌ام و شباهت‌ها و تمایزهای این دو نظام فلسفی را بررسی نموده‌ام. نظام فلسفی فارابی نظامی مبتنی بر حکومت «رئیس اول» است که از لحاظ کمالات عقلانی به عقل فعال متصل شده است و می‌تواند حقایقی را دریافت کند که سعادت انسان بر آن متوقف است و آن‌گاه می‌تواند مردم را به سوی آن هدایت کند. مدینهٔ فاضله تحت رهبری رئیس اول است که نبی یا فیلسوفی که به کمال عقلانی رسیده است فضایل اخلاقی را در جامعه گسترش می‌دهد، و با همکاری و همیاری افراد آن، به سعادت حقیقی خویش نایل می‌شود. نظام فلسفی کنفوسیوس، نظامی است تحت رهبری انسان فرزانه‌ای که به کمالات نظری و عملی نایل شده است و می‌تواند جامعهٔ انسانی را به سعادت برساند. هر دو نظام فلسفی، هدف خود را تربیت انسان و کمال او می‌دانند، هر دو نگرشی جامعه‌گرا دارند و اخلاق و سیاست را به هم پیوند می‌زنند. اما فارابی هدف از تربیت انسان در مدینهٔ فاضله را سعادت اخروی می‌داند،‌ در حالی که کنفوسیوس به سعادت دنیوی می‌اندیشد. نظام فلسفی فارابی، اتحاد فلسفه و دین را مطرح می‌کند؛ در حالی که نظام کنفوسیوسی نظامی عقلانی است. همچنین این دو نظام در نقش حاکم فرزانه در جامعه متفاوت هستند. فارابی مدینه‌ای را که هیچ گونه حاکم فرزانه در آن حاکم نباشد، «مدینهٔ جاهله» می‌داند که نمی‌تواند انسان را به کمال برساند؛ اما کنفوسیوس به هر حال برای حاکم فرزانه در جامعه نقش مثبتی قائل است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 157
ارتباط وحی و رویای صادقه با عالم مثال از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
عرفانه محمد زاده حقیقی، سعید رحیمیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغدغه‌های حکمای اسلامی این است که چگونه برخی افراد به وسیله رؤیای صادقه، الهام و وحی از حقایقی باخبر می‌شوند که مربوط به آینده است. در این جستار کوشیده‌ایم از منظر سهروردی و صدرالدین شیرازی با توجه به جایگاهی که در عرفان اسلامی دارند، به این پرسش پاسخ دهیم. سالک پس از طی مراحل سیر و سلوک و تحمل ریاضات، توانایی اتصال به ساحتی غیبی که حقایق در آن ثبت شده را پیدا می‌کند و در پرتو این اتصال می‌تواند از اموری که مربوط به آینده است و حقایقی که در دسترس افراد عادی قرار نمی‌گیرد آگاه شود. این ساحت غیبی همان عالم مثال است و فرد در حالت خواب یا بیداری می‌تواند به وسیله قوه خیال به این عالم متصل شود و حقایق بر او مکشوف گردد. رؤیای صادقه با سلوک نفس در عالم مثال رخ می‌دهد و جزئیاتی که انبیا و اولیا هنگام وحی از غیب دریافت می‌کنند همگی مربوط به عالم مثال است. لذا در این مقاله کوشیده‌ایم این امور را بر پایه عالم مثال تبیین کنیم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
بررسی و مقایسه جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
غلامحسین خدری، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشه فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلایی در فلسفه خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین مفهوم کلی به وجود عقل نیاز داشت. بعد از او، شارحان و مفسران آثارش عقل فعال را از فلسفه او بیرون کشیدند، یا مانند اسکندر افرودیسی آن را موجود متعالی و خدا خواندند یا آن را به مانند فیلسوفان مسلمان، فارابی و ابن سینا، بیرون از نفس انسان قرار دادند که از طریق آن هم مساله رابطه کثرت با وحدت را حل کنند و هم مساله معرفت را بی پاسخ نگذارند. درمقابل، فیلسوفانی مانند توماس آکوئینی، در قرون وسطی، علی رغم تاثیرپذیری بسیار از این اندیشمندان، در زمینه عقل فعال موضعی متفاوت گرفتند و تبیین دیگری از ارسطو ارائه کردند؛ اینان عقل فعال را بخشی از نفس قرار دادند. عقل فعال در ابن سینا جایگاهی مشابه عقل در دیدگاه افلوطین دارد؛ به این ترتیب که در حوزه وجودشناسی، حلقه ارتباط بین عقول مفارق (ده گانه) و امور محسوس و مبدا صدور کثرت جهان مادی است و در حوزه معرفت شناسی، افاضه صور کلی و معقولات بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت از کارکردهای آن است. عقل فعال برای توماس، به زعم خود او، بیش تر ارسطویی است و صرفا جایگاه معرفت شناسانه دارد. برای او عقل فعال انتزاع کننده است، صور معقول را از محسوسات انتزاع می کند و به فعلیت می رساند. در حوزه وجودشناسی، عقل فعال در نفس انسان قرار دارد و کارکردی وجودی و علی ندارد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 96
نظریه یادآوری و مبانی آن در عرفان اسلامی با تأکید بر دیدگاه عین القضات و مولوی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر عده ای از عارفان مسلمان، علم یادآوری حقایقی است که روح آدمی پیش از تعلق به بدن و گرفتار آمدن در حجاب دنیا مشاهده کرده است. این امر در فلسفه افلاطون به «نظریه تذکر» شهره است و بر قبول تجرد روح، نوع خاصی از ارتباط روح و جسم، و تقدم روح بر بدن مبتنی است. پیامبران و اولیای الهی برای تذکر و به یادآوردن حقایق در حجاب درون آدمی، آمده اند. دلیل ارسال قرآن که لقب ذکر دارد، نیز همین است. سالک الی اله در نهایت سلوک و وقتی که از حجاب بدر آمد، به معرفت به خویشتن می رسد؛ معرفتی که معرفت به تمام حقایق و معرفت به پروردگار است. در این مقاله، اختلاف عارفان در این مورد با توجه به مبانی فکری و ذوقی آن ها و تبیین و تحلیل «نظریه تذکر» یا «یادآوری» در عرفان اسلامی بررسی می گردد. پیش از توضیح این مطلب، اشاره ای به مبانی آن؛ یعنی، «حقیقت روح»، «ارتباط روح و بدن» و «تقدم روح بر بدن» صورت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 54
  • تعداد رکورد ها : 108