جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87
مقایسۀ اجمالی «انسان‌شناسی» تومائی و صدرایی با تأکید بر ساختار تألیفیِ «جامع الهیات» و«اسفار»
نویسنده:
رضا رضازاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان شناسی جایگاهی بنیادین در نظام فلسفی-الهیاتیِ توماس آکویناس (Thomas Aquinas) و ملاصدرا دارد به گونه ای که نقش برجسته و مؤثر آن را در ساختار تألیفیِ دو اثر اصلی «خلاصۀ الهیاتِ» (Summa Theologiae) آکویناس و «اسفارِ» ملاصدرا به روشنی می توان دید و دریافت. بررسی تطبیقی نقش انسان شناسی با تأکید بر این دو اثر نشان می دهد که هر یک به طور مشابهی می کوشند تا آراء انسان شناختی را در چارچوب مجموعه ای از آراء متافیزیکی و در پیوند با دیگر حوزه های دانش ترسیم نمایند. در چنین منظومه معرفتی ای است که هم وجه هستی شناختیِ انسان به عنوان معلول/ مخلوق تبیین شده است، و هم مقام و موقعیت معرفت شناختی او در نسبت با خدا، خود و جهان. با این وصف، در مسئله «سلوکِ» انسان به سوی خدا، هر دو فیلسوف و الهیدان به تبیین های مختلفی دست زده اند که حاصلش شکل گیریِ ساختار تألیفی متفاوت است. اما از نظر کل نگرانه آن دو در نهایت مقصد و مقصودی یکسان را معرفی می نمایند. این اختلاف و اشتراک را در نحوه نفوذ و نقش مفاهیم و آموزه های بنیادین سنت مسیحی و اسلامی در نظام اندیشه آن دو بایست جستجو کرد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 82
چشم‌اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن
نویسنده:
عبدالله قنبرلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این مقاله به بررسی تأثیر مدرنیته بر جایگاه علم و دین در زندگی اجتماعی بشر می‌پردازد. در چهارچوب تحول پارادایمی که با ظهور تفکر و زندگی مدرن اتفاق افتاد، عقل انسان به معتبرترین منبع شناخت و امنیت و رفاه انسان به مهم‌ترین آرمان شناخت تبدیل شد. در معرفت‌شناسی مدرنیته، تجربه و تبیین منطقی ارتباط میان متغیرها در رسیدن به یک شناخت معتبر نقش اساسی دارند. به‌علاوه، علم‌گرایی مدرنیته، اساسا، در خدمت نیازهای فایده‌گرایانه به مفهوم مادی بشر است. سکولاریسم یکی از ویژگی‌های بنیادین سیستم معنایی مدرنیته است که بر‌اساس آن دین و آموزه‌های دینی تنها در صورتی به رسمیت شناخته می‌شوند که با الزامات مدرنیته هماهنگ باشند. همچنین، گزاره‌های دینی در صورتی علمی به‌حساب می‌آیند که با روش‌های علمی مدرن تأیید شوند. الزامات معرفت‌شناختی مدرنیته در علوم اجتماعی و انسانی نیز آثار شگرفی به‌جا گذاشته‌اند. بر این‌اساس، علوم انسانی مدرن با رویکردی سکولار قوام یافته است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 55
کثرت عقول (فرشتگان) و دلایل آن از دیدگاه: ابن‌سینا، آکویناس و سهروردی
نویسنده:
راضیه معنوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کثرت عقول و تبیین وساطت بین خداوند و خلق او، مسئله‌ای دیرین در فلسفه و تفکرات فلسفی است، و همیشه ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. چگونگی صدور کثرات از واحد، فلاسفه را بر آن داشته است که، تبیین‌های متفاوتی را باتوجه به عقاید دینی خود مطرح کنند. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، سه فیلسوف مطرح در الهیات اسلامی و الهیات مسیحی را مورد بحث قرار می‌دهد.
بررسی مبانی نظریه تشبیه در عین تنزیه نزد محی‌الدین ابن‌عربی و مقایسه آن با نظریه تمثیل توماس آکویناس
نویسنده:
علی عسکری‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا تئوری های رایج در حوزه زبان دین مورد بررسی قرار می گیرند. گزاره های الهیاتی در تقسیم بندی کلی به معنا داری یا بی معنایی و معرفت بخشی یا غیر معرفت بخش بودن منقسم می شوند. آنچه در بین فلاسفه معاصر در حوزه زبان دین بیشتر مورد توجه قرار دارد، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخش بودن گزاره های الهیاتی است نه معنا داری یا بی معنایی آنها.دومین مطلبی که مورد بررسی قرار گرفته، تئوری تمثیلی توماس آکویناس است. این نظریه با رد کردن مشترک معنوی یا مشترک لفظی بودن زبان دین راه میانه خوبی را فراهم کرده تا ما را از سقوط در ورطه تنزیه یا تشبیه صرف رهاسازد. اما دارای اشکالاتی است که بیان می گردد. مبحث سوم اختصاص به دیدگاه تنزیهی-تشبیهی ابن عربی دارد. وی معتقد است که ما هرگز قادر به درک ذات خدا نیستیم. اما از طریق صفات خدا می توانیم به شناخت خدا نایل شویم. ابن عربی تنزیه محض را عین تشبیه می داند و می گوید تنزیه گر یا تشبیه کننده محض، معرفت ناکاملی از خدا دارند. او با استفاده از آیه مبارکه «لیس کمثله شئ و هو السمیع البصیر»، بنیان تئوری تنزیه در عین تشبیه خود را پایه ریزی می کند. در پایان این دو نظریه با هم مقایسه و نقاط مشترک و اختلاف این دو بیان می گردد
اخلاق فضیلت از دیدگاه فیلیپا فوت و مقایسه آن با نظریه خوبی طبیعی
نویسنده:
طایف صفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پژوهش بررسی اخلاق فضیلت فیلیپا فوت و معرفی نظریه هنجارمندی طبیعی و تعریف خوبی طبیعی از دیدگاه او، و مقایسه آن با نظریه ی خوبی طبیعی مطرح در عصر جدید است. پیشینه اخلاق مبتنی برفضیلت به اخلاق باستانی برمی گردد. فوت مانندآنسکومب، مک اینتایر، و مرداک در احیاء فلسفه اخلاق فضیلت محورتلاش نموده است. فوت خوب را بخشی از واقعیت می داند. وبه نظر او یک عمل وقتی عمل خوب است که ذیل فضیلتی قرار گیرد. بشر همواره دلیلی برای پی جویی فضیلت و پرهیز از رذیلت دارد، به فضایل نیازمند است به همان اندازه که به دستان و چشمانش نیاز دارد. فوت برمعنای عرفی خوب تأکید دارد و منظورش را از خوبی خصلت ِویژه یا کارکرد خاص یک موجودزنده منفرد معرفی می کند. عقلانیت را شامل هر عمل و باور و گرایش می داند که بر دلیل مشروعی استوار باشد. پایه «احکام اخلاقی» فضایل و رذایل فردی است. و برای گفتن اینکه فلان چیز فضیلت یا رذیلت است دلیل عینی وجود دارد. «نظریه فضیلت-رذیلت» روش عالی برای ساخت طرز فکر عینی در داوری اخلاقی است. «خوبی» استعدادها و اعمالی است که برای شیوه خاص زندگی ضروری هستند. احکام اخلاقی درباره خوبی ِطبیعی هایی است که آدمی «می خواهد». با توجه به «دستور هنجارمندی طبیعی»، «خوبی و بدی اخلاقی» یک زیر طبقه از رده عام «خوبی و بدی طبیعی» هستند و خوبی اخلاقی تافته جدا بافته از خوبی طبیعی نیست. مدعای تمایز بین این دو در عصر جدید اتفاق افتاده است: 1) وقتی خوب طبیعی توسط «اراده فرد» یا «حاکم» یا «خدا» تأیید شود خوب اخلاقی حاصل می شود. 2) خوب اخلاقی مستقل از خوب طبیعی است و بلکه شرط لازم آنست. بر خلاف هر دو گروه فوت معتقد است آنچه خوبی اخلاقی نامیده شده همان خوبی طبیعی است که در مورد انسان ها به کار می رود. خوبی طبیعی، فقط به موجودات زنده فی نفسه و اجزا، و مشخصات، و کارکردهای آنها قابل اسناد است. و آن یک خوبی مستقل هست که مستقیماً به ارتباط یک فرد با فرم زندگیِ نوعیش بستگی دارد. گر چه خوب ِبشری متفاوت با خوب در عالم حیوانی و گیاهی است با این حال یک ساختار مفهومی مشترک وجود دارد. فوت با تکیه بر قاعده ی عام هنجارمندی طبیعی، همه انواع خوبی را طبیعی می داند. آدم خوب کسی است که خوبی مربوط به بشر را داراست. پس عمل برطبق فضایل فردی ما را به خوبی بشر که همان سعادت است می رساند.
بررسی تطبیقی حقوق فطری در فقه امامیه و حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس
نویسنده:
نجمه زکی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله قصد بر این است که در نگاهی وسیع و مفصل، نقش و جایگاه حقوق فطری را در فقه شیعه بررسی کنیم و برخی از وجوه را مشخص سازیم. این بررسی در عین حال، متکی بر این فرضیه است که با ملازمه عقل و شرع در آموزه فقه شیعه، می‌تواند الگوی متفاوتی از تجربه مسیحیت به‌وجود آورد که افقی تازه را در عرصه هویت دینی نمایان سازد. بنابراین آراء فقهیان شیعه در این رساله نماینگر گزارش ساده تاریخی نیست بلکه مقصود ارائه تصویری دقیق در زمینه حقوق فطری است که در پی آن است ادعای گروهی که مدعی‌اند فقیهان شیعه به حقوق فطری چندان توجهی نداشته‌اند، مورد نقد قرار دهد. به ‌طور کلی فقهای شیعه و توماس آکویناس در نظریه حقوق فطری و طبیعی خود از آموزه‌های دینی و احکام عقلی بهره می-گیرند که در این پایان‌نامه به بررسی حقوق فطری و حقوق طبیعی در این دو نگرش با ارائه شواهد و نمونه-هایی از آن‌ها می‌پردازیم. لذا با توجه به مبانی فقهای شیعه و توماس آکوئینی می‌توان گفت که حقوق فطری و حقوق طبیعی موهبت الهی هستند و خداوند معطی این حقوق است.
انسان‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا و آکوئیناس
نویسنده:
معصومه علیدوست معززی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ الرئیس بو علی سینا و سنت توماس آکوئیناس دو حکیم و فیلسوف بزرگ مشائی بودند. آنها با پیروی از مبانی فلسفی ارسطو که آن را تا حدودی با اندیشه ها و باورهای کلامی خود موافقمی یافتند، در صدد تبیین حقیقت آدمی برآمدند . با بررسی برخی شباهتها در آرای فلسفی این دو فیلسوفو میزانتأثیری که آندو در فلسفه اسلام و غرب داشته اند، مسائلی مطرح می گردد از جمله اینکه آیاآکوئیناس در رابطه با موضوع مورد بحثیعنی،انسان و ابعاد وجودیش،تحت تاثیر اندیشه های ابن سینا بوده است ؟ و بطور کلی این تفاوتها و شباهتها در نحوه پرداختن این دو فیلسوف شرق و غرب به مسئله انسان چگونه قابل تبیین است؟ نگارنده در این نوشتار بر آن بوده است که با توجه به مسائل یاد شده به مطالعه تطبیقی آرای بو علی و آکوئیناس در مورد انسان بپردازد .به نظر می رسد با توجه به اینکه هم ابن سینا و هم آکوئیناس هر دو نه عقل گرای صرف هستند و نه ایمان گرای صرف، رابطه انسان و خدا را در قالب عشق ، عبادت ، سعادت و فیض الهی بیان کرده اند. در ضمن آکوئیناس بر رستاخیز بدن و نیز بر خلود نفس صحه گذاشته و ابن سینا هم معاد روحانی را با برهان پذیرفته و در مورد معاد جسمانی اگرچه از نظر استدلالی قادر به اثباتش نشده اما بر اساس فرموده پیامبر اکرم (ص) آنرا پذیرفته است . در نهایت نگارنده به این نتیجه می رسد که آکوئیناس هم از تأثیرات شگرفی که ابن سینا بر مباحث فلسفی و کلامی غربیان گذاشته است ، مستثنا نبوده و رگه های فکری مشترکی بین این دو فیلسوف در زمینه حقیقت انسان مشاهده می شود، هر چند که در مواردی هم اختلاف نظر بین آنها وجود دارد که به آنها نیز اشاره شده است .
قدرت مطلقه الهی در چالش با انواع محالات
نویسنده:
زهرا حاجی آقا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه این رساله در پی آن است، اثبات یکی از صفات مهم خداوند "قدرت مطلقه " و زدودن شبهات ازآن می باشد. در این راستا برای اثبات قدرت الهی، از دیدگاه دو تن از فلاسفه ی اسلامی "ابن سین ا" و"ملاصدرا" استفاده کرده ایم، که هر کدام پس از مباحثی پیرامون صفات خداوند و بیان رابطه ی آنها با ذاتالهی، این صفت را در ذات واجب الوجود به اثبات رسانده اند. اما در جهت دفع شبهات از این صفت مهمالهی، از دیدگاه سه تن از فلاسفه ی غرب "آگوستین" ، "آکویناس" و "سویین برن" بهره جسته ایم. که اینفلاسفه هر کدام به طریقی شبهات را از ذات الهی دور کرده و هیچ گاه قائل به انتساب محالات به خداوندنبوده اند. آنچه پس از طی این مراحل عاید می شود این است که محالات از ذات مقدس الهی به دور، و درحوزه ی مقدورات او واقع نمی شوند. زیرا محالات اموری ممتنع الوجود و مستلزم تناقضند، به نحوی که ابایاز وجود یافتن دارند. لذا منسوب دانستن آنها به ذات الهی کاری عبث است . بنابراین محالات خارج ازمقدورات قادر متعال بوده و تنها امور ممکن و جایزالذات در زمره ی متعلقات قدرت الهی قرار دارند، و امرمحدود کننده ی قدرت قادر مطلق نخواهد شد، بلکه عدم انجام محالات توسط خداوند، دلیلی بر اطلاققدرت او به حساب خواهد آمد.
ایمان و عقلانیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه توماس آکوئیناس و مارتین لوتر
نویسنده:
محمدرضا اسدی,محمد جعفری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیربازی است که مسیحیت شاهد بحث رابطة ایمان و عقلانیت و تبیین مرزهای میان این دو است؛ بحث مهمی که با باور دینی و مذهبی افراد سروکار دارد و اختلافات فراوانی در میان اندیشمندان بزرگ مسیحی به وجود آورده است. ازآنجاکه توماس آکوئیناس، یکی از بزرگ ترین الهی دانان کلیسای کاتولیک و مارتین لوتر، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های کلیسای پروتستان بوده و این دو فرقه تحت تأثیر فراوان اندیشه های آنان است، مقایسة اندیشة آنان در این مسئله می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد واکاوی تطبیقی بحث ایمان و عقلانیت از دیدگاه این دو چهرة شناخته شدة مسیحی است. بی تردید فهم رویکرد آنان، برای شناخت دقیق تر این کلیساهای بزرگ و مهم مسیحی راه گشا خواهد بود. یافته های این مقاله، حاکی از این است که آکوئیناس یک عقل گرای غیرافراطی و لوتر یک ایمان گرای غیرافراطی است و به رغم پذیرش اجمالی دو عنصر ایمان و عقلانیت از جانب هر دو، اختلافاتی جدی در مبانی فکری آنان وجود دارد.
  • تعداد رکورد ها : 87