جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 123
کثرت‌گرایی دینی از منظر نواندیشان مسلمان معاصر (مطالعه موردی: محمد اقبال لاهوری، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید)
نویسنده:
ابوذر نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تنوع اعتقادات در حوزه‌های گوناگون وتسری آن به حوزه ی دین لازم است در زمینه ی حق بودن ونجات بخشی ادیانداوری کرد.جان هیک( -1922م) نماینده ی برجسته ی فرضیه ی کثرت گرایی دینی بر این باور است که حقیقیت و رستگاری منحصر به دین خاصی نیست وپیروی ازهمه ی ادیان باعث رستگاری دینداران خواهد شد.عوامل دینی، فکری واجتماعی نقش مهمی در شکل گیری این فرضیه داشته‌اند.این پژوهش به روش توصیفی _تحلیـلی برآن است که دیـدگاه محمد اقبال لاهوری( 1938-1877م) ، علی شریعتی(1356-1312 ه.ش)،عبدالکریم سروش( -1324 ه.ش) و نصرحامد ابوزید(-1943م) را درباره ی کثرت گرایی دینی با عنایت به نوع رویکرد آن ها به وحی وخاتمیت ومیزان تاثر آن ها از روشنفکران مسیحی مغرب زمین مطرح نماید.یافته‌های این پژوهش به شرح زیر است:اقبال به پیروی از شلایر ماخر(1834-1765م)_ پدر هرمنوتیک مدرن _ و ویلیام جیمز(1910-1842 م )_ موسس روان شناسی جدید _به طور ضمنی وحی را تجربه دینی و هم داستان با هانری برکسون(1859-1941م) آن را غریزه می داند.به این دلیل که تجربه دینی از مبانی کثرت گرایی دینی است می توان اقبال را تکثر گرا خواند هرچندبه صراحت به این موضوع نپرداخته است.شریعتی هم پای اقبال وحی را غریزه می خواند و مساله‌ی فهم‌های متعدد از دین را _ که از مبانی کثرت گرایی دینی است- به صورت کلی مطرح کرده است.بنابراین وی را نیز می توان تکثر گرا به شمار آورد گرچه این موضوع را به صورت مستقیم بیان ننموده است.سروش به پیروی از اقبال معتقد به تجربه ی دینی و با الگوپذیری از گادامر_ از مهمترین نظریه پردازان هرمنوتیک فلسفی_ و شریعتی قائل به تکثر فهم متون دینی است. وی با این دو مبنا و مبانی دیگردرصدد اثبات کثرت گرایی دینی است.ابوزید قائل به غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن ومتاثر از گادامر مدعی امکان فهم‌های متعدد از دین و در نتیجه معتقد به کثرت‌گرایی دینی است.از نگاه این تحقیق کثرت گرایی دینی دارای زمینه‌های مخصوص به خودو مبانی آن مردود است.از جنبه ی حقانیت، سایر ادیان منسوخ وآمیزه ای از حق وباطل‌اند و تنها اسلام حق مطلق است.از جهت رستگاری کسانی که آگاهانه از اسلام پیروی نکنندعذاب خواهند شد ومسلمانان نسبت به پیروان سایر ادیان توحیدی و کفار غیر معارض، با مدارا، احترام و سعه ی صدر رفتار خواهندکرد و رعایت حقوق آن ها را وظیفه خود می دانند.
افلاطون و ارسطو در موضع اختلاف «تحلیل و بررسی ایرادهای ارسطو به ایده‌های افلاطونی»
نویسنده:
الهام کندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه افلاطون و ارسطو در نقاط متافیزیکی حساسی با یکدیگر در تضادند. نشانه این تضاد را می توان در انتقادهای ارسطو به ایده های افلاطونی دید. البته تلاشهای زیادی در جهت آشتی دادن اندیشه آن دو انجام شده که اغلب انتقادها را کمرنگ جلوه می دهند. اما اگر یک بار با دقت انتقادها را بررسی کنیم و اندیشه متافیزیکی ایشان را در مسائلی چون وحدت، جوهریت و علت مقایسه کنیم، می یابیم که نمی توان از نگاه انتقادی ارسطو نسبت به افلاطون به سادگی چشم پوشی کرد. در این رساله سعی کرده ایم اختلاف نظر اساسی دو فیلسوف را در مسائل فوق الذکر، و با نظر به انتقادهای ارسطو به ایده های افلاطونی، برجسته کنیم. برای این کار ابتدا انتقادها را به دقت احصاء و طبقه بندی کرده و سپس برای درک دلیل طرح این انتقادها از جانب ارسطو، اندیشه اورا با افلاطون در سه محور وحدت، جوهر و علت مقایسه کرده ایم.
مقایسه‌ی دیدگاه استاد مطهری و مایکل پترسون درباره‌ی مساله‌ی شر
نویسنده:
زکیه‌ احمدی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مسأله‌ی شر» که می‌توان آن را یکی از مسائل بسیار مهم و بحث‌انگیز در مباحث کلام جدید و فلسفه دین معاصر دانست، از آنجایی‌که به بنیادی‌ترین اصول ادیان توحیدی – اعم از وجود خداوند و صفات مطلق او مانند قدرت، علم، خیریت و عدالت- حمله می‌برد، متألّهان خداباور را درصدد ارائه‌ی پاسخ برمی‌انگیزد. پژوهش حاضر به تقریر و مقایسه‌ی دیدگاه مایکل پیترسون و شهید مطهری درباره‌ی مسئله‌ی شر اختصاص یافته است. مهم‌ترین پاسخ پیترسون برای رفع مسئله‌ی شر، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر است؛ وی تنها آن دسته از دادباوری‌هایی را که «امکان شر» را برای دستیابی به خیرهای برتر ضروری می‌دانند، قابل پذیرش می‌داند. مهم‌ترین استدلال مطهری، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر می‌باشد؛ وی با تأکید بر اینکه وجود شرور در تحقق خیرهای برتر در جهان مادی ضروری هستند، اذعان می‌نماید که شرور، نقش‌های مثبت زیادی در جهت رشد و تعالی انسان ایجاد می‌نمایند. با مقایسه‌ی دو فیلسوف به این نتیجه می‌رسم که وجوه تشابه آن‌ها در اتخاذ دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر، به عنوان پاسخی مناسب و قابل پذیرش در برابر مسئله‌ی شر می‌باشد، وجوه اختلاف‌شان را نیز می‌توان در نحوه‌ی پذیرش دادباوری مزبور دانست؛ بدین شکل که پیترسون دادباوری‌هایی که مدعی هستند «واقعیّت شر» برای دستیابی به «خیرهای برتر خاص» ضروری می‌باشد را محکوم به شکست می‌داند، اما مطهری در تکمیل‌ دادباوری-های خود به ارائه‌ی مصادیقی از شرور دست می‌زند که ضرورتاً به خیرهای برتر خاصی منتهی می‌شوند. ادعای پیترسون معقولانه است، اما به نظر می‌رسد هر دو پاسخ در پیش‌برد بحث خدا و شر در خور توجه و مهم بوده باشند.
کرامت انسانی از دیدگاه استاد مرتضی مطهری و علامه محمدتقی جعفری
نویسنده:
عباس آشور ماهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کرامت انسان از نگاه قرآن، به عنوان یک اصل آفرینش در نظر گرفته شده و در سرشت انسان تنیده شده است. خداوند متعال می فرماید: «ولَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا». در این نگاه، کرامت با سرشت انسان عجین گردیده و نوع تغذیه اش پاکی ها است که پیوند استوار با کرامت و ارزشمندی انسان دارد و بر بسیاری از آفریده هایی که از این موهبت ها بر خوردار نیستند، برتری داده شده است. و او را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار داده است«ِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلِیفَهَ.». این گونه شناخت و نگاه باید در همه رفتار و گفتار انسانی جاری باشد تا این که ارزش و جایگاه خودش را بشناسد. و با هر گونه رفتاری که با این اصل و نگاه که از شناحت و ارزش خود می کاهد و در تضاد است مخالفت ورزد. تا اینکه ارزش و کرامت انسانی خود را حفظ کرده باشد. در این پژوهش، دیدگاه های علامه محمد تقی جعفری و شهید آیت الله مطهری در خصوص تعریف و تبیین معنای کرامت انسانیو مسائل پیرامون آن و راهکارهای حفظ و رشد آن مورد توجه قرار گرفته است.از نظر ایشان، انسان ذاتاً دارای کرامتی خاص است که موجب ارتقاء او به مقام خلافت خداوند است و البته با تربیت یافتن در مکتب وحی می تواند کرامت را در خود رشد دهد و علائم و نمودهای آن را در خود تقویت نماید و به اصطلاح از کرامت اکتسابی برخوردار گردد.این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و شیوه ی جمع آوری اطلاعات آن، کتابخانه ای بوده است.
بررسی مشترکات الگوی حکومت دینی در میان شیعیان و اهل‌ سنت با تکیه بر آرای امام خمینی، علامه نائینی، آخوند خراسانی، کواکبی و مودودی
نویسنده:
مصطفی صفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مقایسه صورت گرفته میان اندیشمندان شیعه و سنی در پایان نامه مذکور تلاش بر این شد تا اشتراکات نظرات ایشان در باب سیاست و حکومت در پنج مورد ضرورت حکومت در اسلام ، جایگاه شریعت و قانون و قانونگذاری در اسلام ، ویژگیهای حاکم در اسلام ، نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی و اهداف حکومت از نظر اسلام مورد بررسی قرار گیرد که با مقایسه آرا و نظرات این متفکران به نقاط اشتراک و افتراق ایشان اشاره شده و بنا به موضوع پایان نامه نقاط اشتراک برجسته تر و مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است به همین روال متن پایان نامه در چهار فصل تدوین گشته است که در فصل نخست از ضرورت حکومت در اسلام و در فصل دومک و سوم آرای متفکران شیعه و سنی و در قصل چهارم قیاس بین آنها و نتیجه گیری پایانی صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی اسباب النزول در تفسیر ابوالفتوح رازی و طبری
نویسنده:
امین محمودی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه پیش رو با عنوان بررسی تطبیقی اسباب نزول در تفسیر طبری وابوالفتوح رازی از مطلوبترین نوع پژوهش بلحاظ مقایسه وتطبیق درحیطه موضوع پژوهی می باشد که تلاش اکثر قرآن پژوهان حال حاضر معطوف به مقارنه، تطبیق ومقایسه بین آثار تألیفی قدما درحوزه اسلامی و قرآن است.این تحقیق درچهار بخش تنظیم شده است: نخست به کلیات تحقیق واشاره ای مختصر به بحث اسباب نزول پرداخته شده وسپس بخش دوم با عنوان آشنایی با طبری وابوالفتوح رازی وجایگاه تفسیری آنان که سعی شده به اختصار در مورد این دو شخصیت تفسیری که یکی مذهب سنی ودیگری شیعه را برگزیده، مطالبی ارائه شود.برای رسیدن به هدف اصلی این نوشتار در سه بخش بعدی تنظیم شده که بخش سوم با تطبیق روایات سبب نزول دردو تفسیر به سه فصل جایگاه واهمیت اسباب نزول از نگاه این دو مفسر،منابع روایی جامع البیان وروض الجنان در ارائه روایات، سبک پرداختن دو مفسردرنقل اسباب نزول آیات قرآن کریم با ذکر مصادیق آن، اشتراک وافتراق طبری وابوالفتوح رازی بدست آمد.در این بخش تمایز روش طبری دراهتمام به طرق روایی یا سلسله سند به نقل از صحابه وتابعین بخصوص عبدالله بن عباس ونیز روایات سبب نزول متعدد آیات نسبت به ابوالفتوح مشهود است.تفاوت درروش تفسیری وگرایش مذهبی دو مفسر موجب شد که بخش چهارم به روش تحلیل ونقد روایات سبب نزول در دو اثر تفسیری اختصاص یابد براین اساس تلاش شده با بیان نمونه هایی سبک بررسی روایات از منظر عموم وخصوص سبب نزول، سیاق وظاهر آیه،مبانی عقیدتی ومذهبی ونیز سند روایات در دو تفسیر بدست آید.نتیجه ای که از مباحث گذشته گرفته شد، افتراق اصلی دو مفسر در گرایش به مذهب شیعه وسنی وتحت الشعاع قرار دادن آثار خود بر موضوع مذهب، نگارنده را برآن داشت تا در بخش پایانی با عنوان جایگاه سبب نزول وارده در شأن اهل بیت ، آیاتی را مورد بررسی قرار دهد که به جایگاه وفضایل امام اول شیعیان وفرزندان مطهرش در قرآن اشاره دارد، لذا ابن جریر بنا به پایبندی به مذهب خود توجه کمتری به آیات شریفه مثل آیه 55 سوره مائده داشته و در مقابل شیخ ابوالفتوح رازی مفسر مشهور شیعه در قرن ششم هم به آیات کلیدی مثل آیه تطهیر و ولایت وغیره اشاره دارد وهم از جایگاه حقه ولایت امامان مذهب خویش دفاع می کند.
بررسی فلسفی کرامات نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
علی محمدزاده موقر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امور خارق العاده یکی از جنجالی ترین مباحث در طول تاریخ بوده که منشأ بسیاری از مناقشات علمی و اجتماعی نیز می‌باشد. وقتی توده مردم عده ای را می‌بینند که دست به امور خارق العاده می‌زنند تا جمعی را مرید خود سازند، سیل انکار و قبول هاست که در جامعه مطرح می‌شود. اینجاست که نقش اندیشمندان جامعه، بخصوص علمای علم کلام و فلسفه در تبیین عقلانی اینگونه امور و هدایت جامعه به سوی صلاح اهمییت خود را نشان می‌دهد. این مسأله در حوزه علوم اسلامی در علوم مختلفی از جمله کلام، فلسفه، عرفان و ... مورد بحث قرار می‌گیرد. مسأله خوارق عادات حتی نزد اندیشمندان غربی هم مورد توجه قرار گرفته است. بخصوص در صده های اخیر که مکاتب طبیعت گرا در تبیین علل طبیعت، خود را بی نیاز از ماوراء طبیعت دیدند. رساله حاضر درصدد است ضمن اشاره به تبیین امور خارق العاده در بعضی از علوم، به تبیین فلسفی این امور از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلامی یعنی ابن سینا و ملاصدرا بپردازد. اهمییت آرا این دو فیلسوف وقتی روشن می‌شود که اختلافات دو مکتب فکری مشاء و متعالیه بررسی شود. آنگاه گسترة تلاشهای ابن سینا در عقلانی کردن امور خارق العاده، و برجستگی تحقیقات ملاصدرا در کاستی‌های تحقیقات گذشته به منصه ظهور می‌رسد. هر چند هر دو فیلسوف، نقش تعیین کننده نفس ناطقه انسانی و قوای آن را در صدور امور خارق العاده به خوبی تبیین کرده‌اند.
بررسی مقایسه‌ای جاودانگی انسان از نگاه غزالی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
غلام محمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به جاودانگی در میان تمام انسان‌ها در دورانهای مختلف به عنوان حقیقتی غیر قابل انکار وجود داشته است. میل به جاودانگی یک میل جبلی و ذاتی نوع بشر است.که انسان‌ها در همه دورانها این میل را در خود به ظهور رسانده‌اند، ایمان به جاودانگی در همه ادیان ابراهیمی؛ یهودیت، مسیحیت و خصوصاً اسلام از ارکان اساسی باور دینیاست.آیات قرآن کریم با وضوح بیشتری به تبییناین موضوع پرداخته است. ادیان و مکاتب صورتهای مختلفی از جاودانگی را ارائه داده‌اند که عبارتند از: جاودانگی شخصی، غیر شخصی، جاودانگی از طریق اعاده معدوم، از طریق بدن مثالی، تناسخ، بازگشت ارواح به ابدان، بازگشت ارواح به عالم مفارقات و نظریه بدن علوی. برداشتهای فکری و استدلال‌های علمی و فلسفی، در حوزه فلسفه و کلام اسلامی، راه را برای اثبات هر چه بهتر این عقیده فراهم کرده است، با اینکه از نظر ما جاودانگی یک اصل فطری است، مخالفان و منکرانی در عالم، خصوصاً در غرب دارد. علت عمده انکار جاودانگی از سوی منکران، انکار حقیقتی مجرد و غیر مادی به نام روح است. زیرا پذیرش روح مجرد مساوی یا قریب بهپذیرش اصل معاد و جاودانگی است. غزا لی حقیقت انسان را و ملاک اینهمانی شخصیت انسان را روح می‌داند. و با تمسک به عقل و نقل اصل جاودانگی انسان را اثبات نموده و آن را جاودانگی در پرتو نفس مجرد و بدن جدید می‌داند.. غزالی بدن سابق را در زندگی پس از مرگ لازم نمی‌دانند و معتقداند که نفس هر شخص با بدن جدید نیز می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد. از نظر علامه طباطبایی، اعتقاد به جاودانگی یعنی اعتقاد به ملحق شدن «بدن» به «نفس» است در عالم قیامت. نظر علامه در مورد کیفیت و چگونگی خلق مجدد، همان نظر امام صادق(ع) و نظر صدرا در عالم اسلام دانست. و معاد حقیقتی است موافق با قوانین خلقت و نه یک قانون استثنایی.
بررسی و نقد خاستگاه و قلمرو دین از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
حلیمه کونانی، حلیمه کونانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی خاستگاه و قلمرو دین از منظر شهید مطهری پرداخته شده است. بدین منظور ضمن بیان دو دسته نظریه‌های الحادی شامل: فرضیه جهل، فرضیه پرستش جامعه، فرضیه طبقه حاکم، نظریه‌ خودباختگی، نظریه روان‌زایی و نظریه‌های خداگرایانه شامل: نظریه کهن الگو، نظریه علیت، اسم الهی و نظریه فطرت در مورد خاستگاه دین، نظریه استاد مطهری مبنی بر اتخاذ موضع فطرت در این باره و استناد آموزه‌های دینی به وحی مطرح شده است. درباره قلمرو دین نیز بررسی و نقد نظریه‌های حداقلی، اعتدالی و حداکثری، نظریه شهید مطهری بر اساس جامع بودن دین و مکمل بودن آن برای علم تبیین گشته است. این اندیشمند اسلامی معتقد است که دین در اخلاق، کنترل امور غریزی نفس اماره، زندگی فردی و اجتماعی، تربیت و ارتقاء استعدادهای بشری کارکرد و نقش بسیار موثری دارد. شهید مطهری برآن‌ است که اخلاق وابستگی وجودشناسانه به دین دارد و برای چیدن میوه‌های اخلاق و سر برآوردن و رشد کردن اخلاق در جامعه باید از معبر آزادی عبور کرد. بنابراین، می‌توان گفت که آزادی به لحاظ شأنی و رتبی، بر اخلاق مقدم است و به‌هیچ‌وجه، دین محدود کننده آزادی بشریت نیست. سکولاریسم و مبانی آن، کثرت ادیان و شاخص‌های انعطاف‌پذیری قوانین اسلام از مباحث پایانی این پایان نامه است که از منظر شهید مطهری مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 123