جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 253
بررسی تطبیقی قاعده لطف از نظر برخی متکلمین و فلاسفه شیعه با تکیه بر کارکردهای آن
نویسنده:
لیلاسادات کلانتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قاعده لطف یکی از مسائل مهم در کلام اسلامی به شمار می رود که متکلمان در طول تاریخ به بررسی آن پرداخته اند. گروهی از متکلمان از جمله اشاعره به مخالفت با این قاعده پرداخته اند و لطف را بر خداوند متعال واجب ندانسته اند. اما متکلمان امامیه و اغلب معتزله این قاعده را پذیرفته اند. این پایان‌نامه به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های برخی از متکلمین متقدم و متاخر امامیه درباره‌ی قاعده‌ی لطف می‌پردازد. از متکلمین متقدم آراءِ سید مرتضی، شیخ طوسی و علامه حلی و از متکلمین متاخر آراءِ فاضل مقداد، فیاض لاهیجی و ملا مهدی نراقی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس چهار محور انجام شده است: (1) تعریف لطف، (2) بیان دلایلِ قاعده‌ی لطف،(3) بیان شرایط و احکام آن و (4) بیانِ کارکردهای قاعده لطف. همه‌ی متکلمین مورد بحث کمابیش لطف را چنین تعریف‌کرده‌اند: هر فعلی ازجانب خداوند متعال که انسان را به طاعت نزدیک و از معصیت دور می نماید. اغلب متکلمین مورد بحث استدلاهای عقلی بر وجوب لطف اقامه کرده‌اند و برخی هم استدلال نقلی آورده‌اند. متقن‌ترین و معروف‌ترین دلیل عقلی بر وجوب لطف، اینست که حکمت الهی اقتضای وجوب لطف را می کند، چون خداوند متعال برای تکالیفی که بر عهده مکلفان گذاشته است، باید راه انجام طاعت را هموار نماید، و در غیر این صورت، نزد عقلا امری قبیح به شمار می آید و انجام امر قبیح بر خداوند متعال محال است.
بررسی تطبیقی نظرات مفسران شیعه و سنی در موضوع بدا و لوح محو و اثبات
نویسنده:
نصرالله سیفی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی نظرهای مفسران شیعه و سنی در موضوع بداء و لوح محو و اثبات پرداخته است. آموزه بداء با توجه به آیات قرآن به ویژه آیه 39 سوره رعد یک بحث قرآنی محسوب می‌شود و حقیقت بداء از دیدگاه شیعه امامیه، چیزی جز امکان محو و اثبات و تغییر و تبدیل در امور عالم با خواست و مشیت و قدرت الهی نیست. دگرگونی زندگی انسان‌ها بر پایه کارهای شایسته و ناشایسته، از جانب متکلمان اسلامی، بداء نام گرفته است. بررسی مسئله بداء در قرآن و روایات شیعه، به عنوان یکی از عالی ترین مسائل اعتقادی مورد تشویق و تأکید فراوان قرار گرفته است. بنابر این، بعد از مفهوم‌شناسی لازم در فصل دوم، درفصل‌های سوم و چهارم، مسئله بداء با طرح دیدگاه های مفسران مختلف شیعه و سنی به طور مفصل پیگیری شد و حاصل بحث عبارت است از اینکه که علمای سنی در موضوع اعتقاد بهبداء شبهات و اتهاماتی وارد کرده‌اند؛ مانند این شبهه که اعتقاد به بداء با علم ذاتی خدا منافات دارد و مستلزم این است که خداوند نسبت به حوادثی که در آینده اتفاق می‌افتد – نعوذ بالله- جاهل باشد؛ زیرا بداء به معنای علم پیدا کردن به چیزی بعد از جهل است. این پژوهش، در پاسخ این اشکال در فصل چهارمبه‌طور مختصر و در فصل پنجم به طور مفصل‌تر بیان کردیم که با توجه به آیات و روایاتی که درباره عدم تعارض بداء با علم ذاتیخداوند سخن گفته‌اند بداء با علم ذاتی خداوند در تعارض نیست، زیرا همیشه خداوند عزوجل علمش قبل از ایجاد اشیا بوده است؛ به‌ سبب اینکه علم او قدیم است و حادث نیست. پس چیزی بر او مخفی نیست تا بخواهد با گذشت زمان آشکار شود. خداوند از شرایع و خلق خود آنچه را بخواهد مطابق علم و حکمت و اراده ازلی خود تغییر می‌دهد، ولی علم خداوند تغییر نمی‌کند و تغییر در معلوم است نه درعلم‌، به دلیل اینکه فرموده: «وَِِعنَدُه ام‌الکتاب»که مرجع ثابت است و محو و اثبات در علم او راه پیدا نمی‌کند و محو و اثبات در مخلوق او ایجاد می‌شود، که حکمی را محو و حکم دیگر را اثبات می‌کند و مرضی را می‌برد و صحتی را می‌آورد و حیاتی را می‌برد و موتی را می‌آورد و این امر با توجه به مصادیق بداء در فصل ششم بیش‌تر ملموس شده است. به هر حال، اجماع علمای شیعه این است که بداء به معنای لغوی‌اش به‌طور قطع بر خداوند محال است و هر کس چنین نسبت ناروائی به ذات باری تعالی بدهد شیعه به شدت از او بیزاری می‌جوید. بدائی که شیعه بدان معتقد است به معنای ابداع و اظهار است؛ یعنی آنچه برای بشر مخفی و مجهول بوده خداوند آن را آشکار سازد. پس نزاع در مسئله بداء، نزاع لفظی است و بدائی که شیعه بدان معتقد است چیزی است که اهل سنت نیزآن را باور دارند؛ گرچه نام بداء بر آن نمی‌نهند. دلیل ما بر لفظی بودن نزاع در باب بداء این است که منکران بداء آن را به ‌دلیل تغییر در علم خداوند نمی‌پذیرند؛ زیرا چنین معنایی درمورد انسان صادق است و در علم خداوند هرگز تغییری رخ نمی‌دهد و موافقان بداء در حقیقت همین معنا را از آیات و روایات استنباط کرده‌اند، و گفتیم که علم و اراده و قدرت خداوند باهم فرق نمی کند؛ چون علم و اراده و قدرت هرسه از صفات ذاتی خداوند استو بداء در اراده خداوند صورت می‌گیرد نه در علم خداوند و میان علم و قدرت و اراده الهی هیچ‌گونه تضاد وجود ندارد و در توحید صفاتی ثابت کردیم که صفات خدا عین ذات اوست و صفات عین یکدیگرند و فقط مفهوما فرق دارند. در فصل آخر، مصادیق بداء را بیان کرده‌ایم تا ثابت کنیم بداء با لوح محو و اثبات در مفهوم و مصداق یکسان‌‌اند و نزاع بین علمای شیعه و سنی لفظی است.
بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج‌البلاغه با کشف‌المحجوب، رساله قشیریه و مصباح‌الهدایه
نویسنده:
فاطمه نوریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان به معنای شناخت و رسیدن به حقیقت است. به بیان دیگر، موضوع اصلی آن شناخت خدا است که عارفان با مکاشفه های الهی به آن دست می یابند. عرفان می تواند تصوف را نیز شامل شود که در این صورت نسبت بین عرفان و تصوف از نظر منطقی عموم و خصوص من وجه است. از جمله عارفان عالم حضرت علی علیه السلام است که می فرماید: هیچ شئ را ندیدم مگر این که خدا را قبل از آن، با آن و پس از آن دیدم. گنجینه نفیس نهج البلاغه در بر گیرنده جلوه های عرفان است که برای بررسی عمیق آن، نیاز است پژوهش های گسترده ای انجام شود.تاکنون پژوهش هایی در زمینه بررسی تطبیقی نگرش های عارفانه و صوفیانه در مفاهیم و اصطلاحات عرفانی مختلف انجام گرفته است. اما در این پژوهش بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج البلاغه با کتاب های کشف المحجوب، رساله قشیریه و مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه انجام شده است. در این بررسی با بهره گیری از کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه که شامل ده باب است، به طور نسبی از هر باب یک واژه شامل توبه، زهد، توکل، قناعت، توحید معرفت، محبت، ولایت، آداب صحبت و علم بر گزیده شد. این مطالعات نشان داد که عرفان از دید نهج البلاغه همراه با کسب علم و معرفت است، از طرفی تلاش برای رفع نیازهای مادی و دنیوی البته بارعایت قناعت منافاتی با عرفان ندارد. این درحالی است که در سه اثر عرفانی دیگر تاکید بر سرکوب نیازهای مادی برای دستیابی به جلوه های عرفانی است.
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
بررسی تطبیقی اوصاف جانوران در نهج البلاغه با علم جانورشناسی
نویسنده:
محمد شیخ‌زاده عیش‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نهج البلاغه دريای ژرفی است كه معارف الهی و نيازمندیها بشر را در كنار يکديگر فراهم آورده است. اميرمؤمنان گاه از خداوند آنچنان كه به وصف نايد سخن میگويد و گاه شگفتیهايی از خُردترين مخلوق او كه به چشم نمیآيد را برای همگان به تصوير میكشد. در اين ميان موضوع جانورانی كه در اين تحقيق از آنها نامبرده شده كمتر مورد كاوش كاوشگران واقع شده است در حالیكه ويژگیهای ظاهری، رفتار و عادت‌های جانوران را در لابهلای سخنان اميربيان میتوان يافت. توصيفات امام علی (عليه السلام) از جانوران در كنار تأكيدات و تشويقهای امام هر خوانندهای را برای مطالعه و پژوهش در زمينۀ جانوران برمی‌انگيزاند و نخستين پرسش برای خوانندۀ امروزی اين است كه سخنان امام از منظر دانش جانورشناسی در چه جايگاهی است و مقصود سخنان امام چيست؟این تحقيق که برای پاسخ‌گویی به این سؤالات طرح ریزی گردید منجر به روشن شدن این مطلب شد که اساساً آن‌چه در نهج البلاغه مطرح گردیده با علم جانورشناسی تطابق داشته و مقصود امام از بیانجملات توصیفی، متوجه ساختن مردم به نکات دقیق آفرینش و در نتیجه خداشناسی بوده، و از تشبیه رفتار افراد به رفتار حیوانات تفهیم بهتر مطلب و بعضاً تأدیب افراد بوده است. اين پژوهش افزون بر آنكه شگفتی دانش اميرمؤمنان در توصيفات دقيق جانوران را در چهارده قرن پيش مینماياند، زمينۀ تحقيق امروزی بر گونههای جانوری را نيز نشان میدهد زيرا امام (عليه السلام) در مورد برخی جانوران مانند پشه جملاتی به يادگار نهادهاند كه میتواند بهعنوان گزاره و فرضيه علمی پايۀ تحقيقات محققان قرار گيرد.
بررسی تطبیقی سیمای داوود (ع) و سلیمان (ع) در عهدین و روایات فریقین
نویسنده:
ابوالفضل چاووشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب مقدّس، برخی انبیاء را در زمره پادشاهان قرار داده است. از این رومباحثی چون وحی، معجزه،و عصمت را در مورد آنان مطرح نکرده است داوود و سلیمان از جمله این انبیاءاند که ازمنظر کتاب مقدّس نه معصوم اند و نه هیچ یک از شرایط پیامبران را در دارا هستند در مقابل قرآن کریم آنان را در زمره انبیاء قرار داده که در عین نبوّت ،از مقام پادشاهی در دنیا را برخوردار بودند در عین حال برخی از تفاسیر شیعه واهل سنّت با وجود اختلافاتی که در خود دارند در مواردی از کتاب مقدّس بی بهره نبوده اند.و به غلو و بزرگ نمایی در حوادث این دو داستان پرداخته اند. از همین رو اغلب این داستان ها را از وجه حقیقی آن خارج نموده و این دو نبی را متّهم به گناهانی نموده اند. لذاائمه شیعیان با تفاسیری که از منبع وحی الهی نشات گرفتهلغزش های مفسّرانی را که اغلب با رأی خود و یا با بهره گیری از نظریات اهل کتاب به تفسیر قرآن پرداخته اند را آشکار می سازندو از سوی دیگر مطالب غثّ و سمین کتاب مقدّس را به ما می نمایانند.این پایان نامه که به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع و مصادر شیعه و سنّی و کتاب مقدّس و قرآن کریم تدوین شده کوشیده تا حدودی با مقایسه داستان این دو پیامبر ،در این منابع پیوندی منطقی بین منابع مذکور ایجاد نمود و دیدگاه های هریک از پدیدآورندگان این داستان ها را درباره مفهوم عصمت بازشناسی کند.نتایج بدست آمده حاکی از آن است که داوود و سلیمان اگرچه مقام نبوّت را همراه پادشاهی داشته اند اما پادشاهی آن دو موجب طغیان آن ها نگشته است این در حالی است که کتاب مقدّس، آن ها را پادشاه معرّفی نموده و لذا صدور گناهان از جانب آن ها جایز خواهد بود. علاوه بر این، تعاریف هریک از فرقه های اعتقادی شیعه و سنّی از مفهوم عصمت که مهم ترین ویژگی انبیاء را تشکیل می دهد بر باورهای آنان از داود و سلیمان تأثیر داشته است. به عبارت دیگر هرچه قدر مفهوم عصمت در دیدگاه ناقلان این داستان ها گسترده تر باشد به همان میزان بر شناخت آن ها از داود و سلیمان به عنوان چهره ای معصوم تأثیر خواهد داشت.بنابراین آن گونه که از کتاب مقدّس بر می آید داود وسلیمان نه تنها مومن و موحّد نبوده اند بلکه هر دو در آواخر عمراز پرستش خدا روی گردان شده آن هم خدایی که جسمیّت داشته ونیازمند مأوایی برای خود بوده است گذشته از این روایات اهل سنت اتهام بت سازی و جادوگری را به سلیمان و نسبت زنای محصنه را به داود داده است لذا تنها در دیدگاه شیعیان این دو نبی معصوم اند.
بررسی تطبیقی نظریه ملاصدرا و اسپینوزا درباره «انسان اخلاقی»
نویسنده:
پریچهر میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه و آرزوی دست‌یابی به «انسان اخلاقی» همواره ذهن بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه را به خود مشغول می-داشته است. ملا صدرا و اسپینوزا دو فیلسوف متعلق به دو بافت متفاوت فکری- فرهنگی در باب انسان اخلاقی اندیشیده اند. در این پژوهش تلاش شده تا به جنبه‌های مختلفی از آراء این دو پرداخته شود. مباحث مربوط به پایان‌نامه در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول خاستگاه تاریخی نظریه انسان اخلاقی طرح شده است. در فصل دوم نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا بر اساس سه نظریه معروفِ غایت‌گرایی، وظیفه‌گرایی و فضیلت‌گرایی بررسی شده است؛ سپس در فصل سوم دیدگاه‌های این دو فیلسوف در مورد فضائل شرح و تبیین شده است. در فصل پایانی نقش متافیزیک در نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین شاخصه انسان اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا وجه دینی(معنویت) است. هر دو میان اخلاقی زیستن و خدا باوری پیوندی ناگسستنی ایجاد می‌کنند. انسان اخلاقی در الگوی فکری ملا صدرا در اوج خود به دلیل درک حضور همه جانبه خدا و دریافت نگاه نابی که بر او دارد اغلب رنگ عارفانه به خود می‌گیرد و پس از طی سفرهای چهارگانه به فناء فی الحق می‌رسد. وی در جای جای آثارش به بررسی صفات این انسان می‌پردازد و در این جستجو تا جایی پیش می‌رود که انسان اخلاقی را به مقام وصل خداوندی می‌رساند.اسپینوزا نیز انسانی را به تصویر می‌کشد که سراسر عشق عقلانی به خداست و نام او را «انسان آزاد» می‌نهد. انسانی که مفاهیمی مانند آزادی، قانون و ایمان بر او حکم‌فرما می‌شود. مومنانه زیستن و توجه به عقل که می‌تواند به کسب فضائل مختلف روی آورد را از جمله وجوه مشترک این دو فیلسوف می‌توان به شمار آورد.
بررسی تطبیقی توبه و اعتراف به گناه از دیدگاه اسلام و مسیحیت
نویسنده:
بهرام آقچه کهریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار سعی گردیده مسئله ی توبه و اعتراف به گناه با دیدگاهی تطبیقی بررسی گردد و نظرات دو دین پرطرفدار جهان ادیان یعنی اسلام ومسیحیت، مورد واکاوی قرار گیرد. با توجه به اینکه سخن گفتن از توبه، با خود مقوله ی گناه و آمرزش را در پی خواهد داشت، لذا بحث بر حول سه محور اصلی گناه، توبه و اعتراف به گناه و غفران و آمرزش از دیدگاه دو دین اسلام و مسیحیت که سه فصل این نوشتار را تشکیل می دهد، گردش خواهد داشت. در فصل اول به نقل داستان حضرت آدم (ع) و اخراج وی از بهشت، با توجه به متن قرآن و کتاب مقدس پرداخته شده و مسئله ی مورثی بودن گناه حضرت آدم (ع) هسته ی اصلی این فصل را تشکیل می دهد. یک مسیحی با غسل تعمید از اثرات گناه مورثی رها می شود و توبه نیز راه کاری است برای گناهانی که بعد غسل تعمید انجام می شود. توبه و اعتراف به گناه در کلیسا و نزد کشیش انجام می شود و به آمرزش گناهان می پردازد و از آن جایی که کشیش در جایگاه خداوند می نشیند، از نظر اسلام این امر مردود می باشد. فصل دوم از مراسم اعتراف به گناه در مسیحیت و قدرت گناه بخشی کشیش و دلایل آن از یک طرف و نقد آن با توجه به مستندات مسیحیان و اسلام، سخن می گوید. ولایت و خطاناپذیری پاپ و دلایل آن و چگونگی مراسم اعتراف گیری در کلیسا، از جمله موارد مهم این فصل است که به تصویر کشیده می شود. هر فرد توبه کننده ای چشم امید به آمرزش الهی و نجات از گناه دارد. بن مایه اصلی نجات و سعادت در مسیحیت مسئله ایست به نام فیض که سرمنشا آن ماجرای تصلیب حضرت عیسی (ع) و کفاره شدن وی به جای گناهان بشریت است. فصل سوم به واکاوی این امر تکیه دارد و نظر قرآن در مورد رابطه ی ایمان و عمل که ارتباط مستقیم با مسئله ی فیض دارد، در لباس نقد، ایفای نقش می کند.
نظریه ابداعی علامه طباطبائی (ره) در اثبات وجود حق در مقایسه با ملاصدرا و قیصری
نویسنده:
زهرا ربیعی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا همواره از مهمترین دغدغه های اندیشمندان بوده است. بدین منظور براهین متعددی با نگاه های متفاوت اقامه گردیده است. هر یک از براهین مطرح شده دارای نقاط قوت و ضعفی می باشند. از میان براهین اثبات وجود خدا موثق ترین و محکم ترین آنها برهانی است که وجود خدا را تنها از طریق خود او اثبات می کند و این همان راه صدیقین است که شواهد دینی فراوانی موید آن است. فلاسفه و عرفا تقریرات متفاوتی از برهان صدیقین ارائه داده اند. در این میان تقریر بدیع علامه طباطبائی(ره) از ویژگی هایی برخوردار است که در مقایسه با براهین فلاسفه پیشین نمود خاصی یافته است و هدف از تحقیق حاضر بیان و بررسی برهان علامه و مقایسه آن با سایر براهین اثبات خدا بویژه برهان های ملاصدرا و قیصری است، تا از این رهگذر زوایای نو و امتیازهای برهان علامه بر سایر براهین بیش از پیش نمایانده شود. در راستای این هدف دریافتیم که برهان ایشان برخلاف برهان ابن سینا که متکی بر تمایز وجود و ماهیت و تقسیم موجود به واجب و ممکن است و برهان سهروردی که متکی بر تقسیم شیء به نور و ظلمت و تشکیک در ماهیت است به هیچ مبدأ تصدیقی غیر بدیهی نیاز ندارد و همچون برهان های قیصری مبتلا به خلط مفهوم و مصداق نمی باشد. همچنین در مقایسه با برهان ملاصدرا که متأخر از دو اصل اساسی اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود و مسئله وجود رابط می باشد برهان علامه می تواند به عنوان اولین مسئله فلسفی مطرح شود؛ حتی نسبت به برهان سبزواری که با کوتاه کردن مقدمات و تنها با اتکاء بر اصالت وجود در اثبات وجود خدا گامی جلوتر نهاده است باز هم برهان علامه یک قدم فراتر نهاده و خود را از قید اصالت وجود نیز رها کرده است.علاوه بر اینکه رسالت ناتمام فلسفه در قبال عرفان در اثبات موضوع آن را که همان وجود لابشرط مقسمی بدون هیچ تعینی است، به اتمام رسانده است و بدین ترتیب توانسته است به آیات و روایاتی که دال بر تقدم شناخت خدا بر هر شناختی است جامه عمل بپوشاند.
بررسی عقاید ماتریدی و اشعری و مقایسه این دو
نویسنده:
محبوبه اعظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابومنصور ماتریدی موسس مکتب ماتریدیه، مذهب حنفی داشته است و رواج عقاید او هم در بین حنفیه بوده است. ابوالحسن اشعری موسس مکتب اشاعره، مذهب شافعی داشته است و رواج عقاید او هم در بین شافعی ها بوده است. ساختار و بدنه اصلی رساله حاضر دارای 6 فصل می باشد. فصل اول:کلیات که مشتمل بر 1- تعریف علم کلام 2- تاریخچه پیدایش فرقه ها و گروه های کلامی 3- شرح حال اشعری و ماتریدی 4- تاریخچه مکتب اشعری و ماتریدی 5- مشاهیر ماتریدی از قرن 4 الی 14 6- مشاهیر متکلمان اشعری است، فصل دوم: اثبات وجود الله تعالی،فصل سوم:اثبات توحید الله تعالی، فصل چهارم:صفات الله تعالی، فصل پنجم:افعال الله تعالی و فصل ششم هم اثبات نبوت می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 253