جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 141
تحلیل شیطان گرایی جدید از فضای مجازی
نویسنده:
احمد رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکر شیطان‌گرایی به سالها قبل از میلاد مسیح برمیگردد. فشار مسیحیت بر مردم و سختگیریهای آنها از یک سو و آموزه های یهودی- مسیحی، فلسفه یونانی، افول معنویت و ... از سوی دیگر، باعث رشد مخفیانه این حرکت ضد دینی گردید که با گذشت زمان و با تغییر تمدنها تنها صورت و عنوان آن عوض شده است. برای شناخت وضعیت موجود باید حرکت جریانهای مبلغ این فرقه و آنچه در مقابل از طرف جریانهای منتقد در حال ارائه است جمعآوری و نقاط ضعف و قوت معلوم گشته تا بتوان راه حلی مناسبی برای مقابله با این جریان ارائه کرد. در این تحقیق به تحلیل شیطان‌گرایی مدرن از فضای مجازی پرداخته میشود. نگارنده در این تحقیق ابتدا تاریخچه، ادوار، تحلیل روند شیطان‌گرایی و نیز بسترهای شیطان‌پرستی در غرب و ایران را بررسی کرده، سپس به بیان شخصیتهای برجسته، سازمانها، متون، نمادها، موسیقی و سینمای شیطان‌پرستی پرداخته است. در عرصه سینما ردّ پای نمادها و افکار آنها در فیلم‌های هالیوود آشکار است. گفتنی است یکی از مهمترین حوزه‌های فعالیت شیطان‌پرستان موسیقی بوده که از آن برای ترویج و تبلیغ استفاده می‌کنند. بیشترین آسیب دیدگان این فرقه، فاقد تحصیلات مناسب بوده که در نهایت به پوچی رسیدهاند. نگارنده در پایان به ارائه دیدگاه، اعمال، اصول و عقاید شیطان‌گرایی و همچنین آسیب شناسی شیطان‌گرایی و راهکارهای برون رفت از آن در فضای مجازی میپردازد.
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین جوزی خمسلوِیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
معرفت‌شناسی عرفانی از منظر امام خمینی (س)
نویسنده:
مصطفی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت عرفاني يا مكاشفه در نظر امام خميني(س) يكي از ارزشمندترين و معتبرترين معارف بشري است. اين معرفت با ادراك شهودي و حضوري حقيقت خارجي معلوم رخ مي‌دهد. در واقع عارف با ذات و حقيقت شخصي و جزئي اشياء و عوالم وجود اتحاد و اتصال مي‌يابد. محوري‌ترين ابزار كسب اين نوع از معرفت قلب انسان است. عارف در مسير سلوك الي الله پس از تزكيه نفس و تطهير قلب خويش و بهره‌گيري از عوامل مؤثر در كسب معرفت، مقامات و منازلي را طي مي‌نمايد كه به تناسب هر مقام، معرفتي خاص از جانب خداوند بر قلبش متجلي مي‌گردد كه همان معرفت عرفاني مي‌باشد. رابطه دوسويه و ناگسستني معرفت و عمل از جمله مسائلي است كه حضرت امام(س) تأكيد خاصي بر آن دارند. البته موانع و حجابهايي نيز در مسير كسب معرفت عرفاني وجود دارد كه عارف بايد همواره سعي در زدودن و خرق آنها داشته باشد تا در نهايت به بالاترين مقام معرفت يعني لقاء الله و شهود تجليات ذاتي حق نائل گردد. در اين پايان‌نامه به بررسي ماهيت و مراتب معرفت عرفاني و عوامل و موانع كسب آن از منظر امام خميني(س) خواهيم پرداخت.
حدوث و بقاء نفس بر اساس حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه محرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملاصدرا بر اساس حرکت جوهری و تشکیک مراتب وجود، نظریه ای را پی ریزی ‌می‌نماید که بر اساس آن، نفس، جسمانی الحدوث و روحانیه البقاء است. او با تبیین اصل فوق الذکر، سعی در حل مشکلاتی همچون بیان چگونگی رابطه‌ی نفس و بدن دارد و در نظریه ی خود از آیات،روایات و منابع عرفانی بهره‌های بسیاری برده استفلسفه‌ی ملاصدرا بر سه محور برهان، عرفان و قرآن بنا گشته است. آثار او مشحون از نوشته‌های ابن عربی ‌می‌باشد که آنها را در راستای عقاید خود و تطبیق آن با فلسفه اش مورد تعبیر و تفسیر قرار داده و در جای جای تألیفاتش به عقاید و افکار این عارف بزرگ استناد نموده است. ملاصدرا، خود یکی از مفسرین صاحب نام قرآن ‌می‌باشد که با رویکردی فلسفی آیات این کتاب مقدس را تأویل و تفسیر کرده است. علاوه بر این تمام آثار این فیلسوف گرانقدر، مزین به آیات و روایات اسلا‌می‌‌ می‌باشد و این نشانگر عمق ایمان و دلبستگی او به اسلام و مذهب تشیع است.ملاصدرا را باید نخستین فیلسوفی دانست که معاد جسمانی را به شکلی نظام مند وارد فلسفه کرده و بر آن اقامه ی برهان نموده است. اگرچه بسیاری از اندیشمندان مسلمان معاد مثالی او را مغایر با معاد جسمانی مورد نظر قرآن و احادیث و روایات ‌می‌دانند، ولی باید گفتهمین اندازه که او باب بحث از معاد جسمانی را در فلسفه باز کرده، تحولی در معاد شناسی بوجود آورده است.
عشق و محبت الهی در اخلاق اسلامی با تاکید بر آرای ابن سینا و احمد غزالی
نویسنده:
علی دینی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«عشق و محبّت الهی در اخلاق اسلامی با تأکيد بر آرای ابن سينا و احمد غزالی» عنوان پژوهشی است که شامل مقدّمه و 13 فصل به شرح ذيل تدوين شده است:در فصل اوّل، درباره ی ماهيّت عشق و محبّت سخن به ميان آورده ايم و سپس از منظر بزرگان حکمت و فلسفه و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی آن را مورد بررسی قرار داده ايم.در فصل دوّم، به پيشينه و سير تاريخی موضوع «عشق و محبّت» توجه نشان داده ايمو جايگاه عشق و محبّت را در مکاتب و اديان مغرب زمين و مشرق زمين و سرزمين ايران مشخص کرده ايم.در فصل سوّم تقسيمات «عشق» را که در ترکيب های متفاوت وصفی و اضافی به کار گرفته شده است، مورد تعريف قرار داده ايم و حد اشتراک و افتراق هر يک از آنها را روشن نموده ايم. در فصل چهارم، به رهيافت های عمومی «عشق و محبّت» در حوزه ی اخلاق همّت گماشته ايم که چگونه «عشق» موجب تغيير نگرش در وجود عاشق می شود و او را به سمت مشابهت و مشاکلت با معشوق سوق می دهد. و از آنجا که مجاهدت های سالک طريق حق، بر محور عشق و محبّت الهی می چرخد، شايسته ديديم که به جايگاه «عشق و محبّت» در عرفان اسلامی نيز توجّهی داشته باشيم و لذا در فصل پنجم به تبيين «عشق» و جايگاه آن در عرفان اسلامی نظری انداخته ايم. در فصل ششم، که به نوعی مهم ترين فصل اين پژوهش محسوب می شود، واژه ی «عشق و محبّت» را در قرآن و منابع دينی مورد کنکاش و جستجو قرار داديم و در حدود 7 شاهد از کلام الله مجيد و بيش از 15 شاهد از ساير منابع اسلامی به دست آمد.در فصل هفتم، به آثار و پيامد های «عشق و محبّت الهی» نظر داشته ايم که چگونه «عشق به حضرت حق» آثار و پيامدهای مثبت و سازنده ای را در وجود عاشق توليد می کند و او را به سمت تعالی و تقرّب الی الله هدايت می نمايد. در فصل هشتم، «ويژگی های عشق و محبّت الهی» مورد بررسی قرار گرفته است که از چه جنسی است و رابطه ی آن با نيروی خِرد و عقل چيست و آيا هر کسی قابليّت دريافت اين هديه ی الهی را دارد يا نه؟ حال برای تحصيل «عشق و محبّت الهی» چه طريقی را بايد سپری کرد تا بتوان پرنده ی عشق الهی را صيد نمود؟ که به اين سؤال در فصل نهم پاسخ داده شده است. در فصل دهم، به انواع جهان بينی ها اشاره شده و ضمن تبيين جهان بينی عاشقانه، ارتباط آن با اخلاق، خصوصاً از منظر ابن سينا نيز بيان شده است.در فصل يازدهم، مراحل رشد و شکل گيری عشق در انسان توضيح داده شده است که چگونه اين روند تکاملی «عشق» از «عشق به خود» شروع می شود و تا «عشق الهی» ادامه پيدا می کند.و در فصل دوازده و سيزده نيز به طور اجمال پديده ی «عشق» را در آثار ابن سينا، و شيخ احمد غزالی مورد کنکاش قرار داده ايم که هر يک از چه منظری به اين مهم نظر داشته اند و در آخر ماحصل اين پژوهش را در نتيجه گيری اين نوشتار آورده ايم.
وحی و معجزه از منظر ابن‌ رشد
نویسنده:
نادر سیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن رشد وحی را از جانب خداوند تبارک و تعالی می‌داند که به‌واسطه‌ی موجود روحانی که در شریعت از آن به ملک تعبیر می‌شود به برگزیدگان خاص او إعطاء می‌گردد. برخی فلاسفه از این موجود روحانی به نام عقل فعّال یاد کرده‌اند. در نظر ابن رشد عقل و برهان نوعی وحی و الهام است و از اقسام کلام الهی به شمار می‌آید؛ چرا که کلام الهی بر عالمانی که وارثان پیامبراند، به‌واسطه‌ی براهین القا می‌شود که می‌تواند انسان را به برخی از مراتب کمال برساند. از دیدگاه ابن رشد مقصود شرایع تعلیم جمهور یا توده‌ی مردم است و در واقع برای خواص حکمت جایگزین شریعت است؛ بدین جهت که حکمت راه شناساندن سعادت را به برخی از مردم عقل گرا نشان می‌دهد. زیرا شرایع به افعالی امر می‌کنند و بر علومی تنبه می‌دهند که شبیه معارف و اعمالی که با تعلیم و حکمت درک می-شود، نیست. لذا فیلسوفان و خواص می‌توانند راه سعادت را از حکمت و نه از شریعت بگیرند و سعادت عوام جز از راه شریعت قابل وصول نیست. ابن رشد همه معجزات پیامبران را دلیل صدق نبوت و پیامبری آنان نمی‌داند، و معجزه را تنها در صورتی دلالت قطعی بر نبوت می‌داند که در علم و عمل (یعنی دستورات عملی و آموزه‌های نظری) معجزه باشد اما در غیر این موارد تنها شاهد و تقویت کننده‌ی نبوت خواهد بود. به دیگر سخن، ابن رشد به جز معجزه معرفتی و به تعبیر خودش معجزه اهلی که همان وحی و قرآن کریم باشد هیچ کدام را به طور مستقل شایسته اثبات نبوت نمی‌داند. ابن رشد معجزات را به «برّانی» و «مناسب» تقسیم می‌کند و معتقد است تصدیقی که از راه معجزه‌ی برّانی حاصل می‌شود، تنها طریق جمهور است، و حال آنکه تصدیق حاصل از قبیل معجزه‌ی مناسب میان جمهور مردم و عالمان مشترک است.
مقایسه دیدگاه پلورالیسم دینی جان هیک با دیدگاه انحصارگرایی دینی پلنتینگا
نویسنده:
مهدی جهان‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق حاضر ، مقایسه دو دیدگاه متقابل جان هیک و آلوین پلنتینگا در حوزه بحث تنوع دینی است. هیک در تبیین دیدگاه پلورالیستی خود، مشکلات انحصارگرایی و شمول گرایی دینی مسیحیرا طرح کرده، و تنها راه خلاصی از این چالش ها را انقلابی الهیاتی از «مسیح محوری» به «خدامحوری»، و در واقع نگاهی کثرت گرایانه به ادیان معرفی می کند. وی با تأکید بر تحول رستگارآفرین از «خود محوری» به «خدا محوری»، به عنوان گوهر اصلی دین، اختلاف ظاهری میان ادیان و دعاوی آن ها را ناشی از بی توجهی به زبان سمبلیک دین می داند.هیک در جهت توجیه و مستدل ساختن نظریه خود از مبنای کانتی «تفکیک نومن از فنومن»، و اصل «تجربه دینی» همراه با الگوی ویتکنشتاینی «دیدن به عنوان» بهره می گیرد. آلوین پلنتینگا برخلاف هیک، اختلافات موجود بین ادیان را دلیلی بر تناقض آمیز بودن موضع کثرت گرایی، و حقانیت انحصارگرایی دینی تلقی می کند. وی در تبیین و دفاع از موضع انحصارگرایانه خود، دو دسته از انتقادات اخلاقی و معرفتی را مورد بررسی قرار داده و به رد آن ها می پردازد. او با رد انتقادات اخلاقی، این نوع انتقادات را مانند تیغ دو دمی می داند که خود مخالفان را نیز در بر می گیرد. پلنتینگا، هم چنین با دسته بندی و تشریح انواع انتقادات معرفتی، در نهایت به کمک نظریه «کارکرد گرایی صحیح» خود، و با وام گرفتن از الگویی معروف به «الگوی آکوئیناس-کالوین»، به اثبات اعتبار معرفتی موضع انحصارگرایی می پردازد. از مقایسه این دو نظریه و ارزیابی استدلال ها و مبانی آن ها، چنین بر می آید که ، اشکالات عمده ای بر هر دو دیدگاه، بویژه به لحاظ توجیه معرفت شناختی آن ها، وارد است. با این وجود، به نظر می رسد، نظریه هیک، به جهت تأکید وجهی از آن، بر تسامح بین پیروان ادیان؛ از جذابیت بیشتری نسبت به دیدگاه انحصارگرایانه پلنتینگا، بر خوردار است.
خدا در اندیشه افلاطون و ارسطو
نویسنده:
صفیه رکوفیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در حالی که جامعه یونان باستان گریبان‌گیر عقایدی خرافی در باب حقیقت عالم و خدایان اسطوره‌ای و انسان‌وار بوده، از قرن پنجم قبل از میلاد مسیح و با ظهور اندیشمندانی که در ابتدا تلاششان تبیین امور و تغییرات عالم پیرامون بوده، دچار تحول تدریجی شد و سیر تفکر بشری به سوی رسیدن به یک اصل و منبع واحد برای هستی موجودات به پیش رفت، تا حدودی که نظرگاه بشر از امور مادی فراتر رفت و تحلیل‌ها از حقیقت از یک عنصر مادی و یا شبه آن به اموری ماورائی و ثابت در فلسفه افلاطون ارتقاء یافت.افلاطون با طرح نظریه مُثُل و قرار دادن مثال خیر در رأس همه امور مادی و مجرد و آوردن توصیفاتی متعالی برای آن شایسته‌ترین موجود برای خدا بودن را به تشبیه و توصیف در آثارش به خصوص به خصوص جمهور ترسیم نمود. اما نام خدا را مستقیم و بدون شائبه بر آن نگذاشت و هر چند جنبه‌ای از فعلی خدا در عالم را تحت عنوان دمیوژد در تیمائوس معرفی می‌نماید، اما با این حال تحت تاثیر افعال جامعه یا به اقتضای فهم خوانندگان آن روز آثارش باز هم از خدایان سخن رانده و چهره افلاطون الهی در نظر متألهان را تا حدودی خدشه‌دار نمود.اما ارسطو با فاصله گرفتن از تعابیر عرفانی و گاه شاعرانه به تبیین منطقی نظام عالم پرداخته و خدا را محرک نخستین و علت حرکت فلک اعظم دانسته و برای نخستین بار اصل و مبدأ فلسفی عالم را خدا معرفی کرد! اما چون دغدغه اصلی او الهیات نبود از پرداختن به چگونگی ذات و صفات و افعال او کوتاهی نمود و انتقادات بسیاری را متوجه خود نمود، از این جهت که خدا در آثار او عالم به اشیاء و خالق و یا مدبر و هادی معبود نمی‌باشد با خدای ادیان ابراهیمی متفاوت است. همان‌گونه که مثال خیر افلاطون نیز با وصف خالقیت و ربوبیت و معبودیت نیامده است، اما به هر حال واضح است که خدای فلسفه افلاطون و ارسطو با خدایان انسان‌وار اسطوره‌ها فاصله بسیار دارد و می‌توان تبیین‌هایی بسیار نزدیک به خدای فلسفه اسلامی را از عبارات آنان برداشت نمود.
  • تعداد رکورد ها : 141