جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 112
اصول وجودـ معرفت‌شناختی محاورات اولیه افلاطون
نویسنده:
محمدباقر قمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این جستار برآنیم اصول وجود‌شناختی و معرفت‌شناختی افلاطون در محاورات اولیه و به خصوص لاخس، خارمیدس، اوثیفرون، اوتیدموس و هیپیاس بزرگ را بر مبنای سه عنصر آنچه «دور سقراطی» می‌نامیم یعنی پرسش سقراطی، ادعای سقراطی انکار دانش و النخوس مورد بررسی قرار دهیم. حاصل این بررسی شش اصل وجود - معرفت‌شناختی است: شناخت الف، معرفت‌شناسی دوقطبی، وجودشناسی دو‌قطبی، معرفت گسسته، وجود گسسته و معرفت وجود. اگر چه این اصول عمدتاً جدید نبوده و پیش‌تر مورد بحث محققان قرار گرفته‌اند، آنچه مورد نظر این جستار است در نظر گرفتن این اصول در کنار یکدیگر و تأکید بر هماهنگی و مطلق بودن آن‌هاست. تناسب و هماهنگی میان اصول معرفت‌شناختی و اصول وجودشناختی و همسانی آن‌ها در برخی ویژگی‌ها همچون مطلق بودن و گسستگی علاوه بر آنکه نشان‌دهنده سازگاری نظری محاورات اولیه است، می‌تواند تأییدی بر نتایج این تحقیق باشد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
معنای علم: تحلیل و نقد برداشت پدیدارشناسانه از سیر تکوین علم در اندیشه هوسرل
نویسنده:
مجید داودی بنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ممکن است در برداشتی ساده‌نگرانه به نظر برسد سیر تکوین علوم معاصر از الگویی طبیعی و متعین پیروی می‌کند. ادموند هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی، این برداشت متداول را متزلزل می‌سازد. او با روشی خاص مفاهیم بنیادین علم معاصر را تا سرچشمه‌های اصلی و حوادث تاریخی که به پدید آمدن آن‌ها انجامیده است پی می‌گیرد. او در این راه با بررسی نمونه تاریخی شکل‌گیری فیزیک گالیله در زمینة تاریخی پس از رنسانس، جایگاه و معنای علم را در زندگی انسان امروز به شکلی خاص تفسیر می‌کند. در این مقاله تلاش کرده‌ام با بررسی نگاه پدیدارشناسانة هوسرل و سنجش نقاط قوت و ضعف آن، داوری هوسرل در مورد تأثیر علم بر زندگی انسان امروزی را ارزش‌گذاری کنم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 20
تجلی آیات و روایات در حکمت متعالیه صدرا
نویسنده:
مهدی اخوت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
پژوهشی تطبیقی در معانی «وجود» و «راه» در تفکّر هیدگر و دائویسم
نویسنده:
مرتضی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر پژوهشی تطبیقی است که بر دو مسئله‌ی کلیدی در فلسفه‌‌ی هیدگر و آیین دائویسم یعنی «وجود» و «راه» تمرکز دارد؛ پرسش اصلی هیدگر حول مسئله‌ی وجود، مبنا و محور تفکّر وی را تشکیل می‌دهد. به عبارت دیگر، «مسئله‌ی وجود»، موضوع بنیادین تفکّر در نظر هیدگر است. تفکّر نیز به طریقت نیاز دارد و از این رو هیدگر در پی گشودن راهی برای تفکّر است. از سوی دیگر، در تفکّر دائویی نیز، دائو(Dao) راه است. راهی که گشاینده‌ی «وجود» است، بنابر این در نگرش دائویی «راه» و «وجود» مفاهیمی اصیل تلقّی می‌شوند. مسئله‌ی این رساله واکاوی «وجود» و «راه» در اندیشه‌ی هیدگر و مکتب دائویی و مدّعای آن یافتن راه‌های جدید برای تفکّر در حیات بشری است به نحوی که از آن طریق بتوان بر برخی مشکلات و تنگناهایِ هم‌اندیشیِ غرب- شرق فائق آمد. درواقع این رساله می‌کوشد با نگرشی میان فرهنگی به هدف خود دست یابد.با اتکا به آثار هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخّر حیات وی و بازخوانی دو اثر اصیلِ تفکّر دائویی یعنی دائو ده جینگ و مکتوبات جوانگ‌زه، چارچوب اساسی در این رساله منطبق بر بررسی تاریخیِ واژگان و معناشناختی می‌باشد که به نحوی پدیدارشناسانه به مقصود می‌رسد و از مایه‌هایِ زیباشناختی بهره می‌برد. پرسش اصلیِ این رساله عبارت است از اینکه «وجود» و «راه» در اندیشه هیدگر و در دائویسم چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟ و کاوش در این وجوه چه ره‌آوردهایی برای مفاهمه فلسفی و فرهنگیِ غرب و شرق دارد و چگونه می‌تواند زمینه‌ی گفتگو را برای متفکران غرب و شرق فراهم آورد؟ مهمترین فرضیّات عبارتند از اینکه فلسفه‌ی هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخرِ حیات وی قابلیّت برقراریِ ارتباط میان فرهنگی با شرق را دارد و دائویسم با توجه به ابعاد گسترده‌ی آن به عنوان یک تفکّر شرقی، می‌تواند به عنوان یک مدل برای تطبیق انتخاب شود. ویژگی‌هایِ مشترکی میان «وجود» در نظر هیدگر و «دائو» در تفکّر دائویی وجود دارد و در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی میان «هستی» و «نیستی» نسبتی وجود دارد که امکان بررسیِ تطبیقی میان آن دو را فراهم می‌آورد.وجه هستی‌شناختیِ «زبان» به منزله‌ی «شعر و تفکّر»، در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی، و مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه، یعنی وارهایی و وارستگی، آزادی، در راه بودن، طبیعت و تکنولوژی، زیبایی‌شناسی، آشکارگی و ذات حقیقت، اصالت، پدیدارشناسی و رخداد، روشن‌گاه، تهیگاه، پرسشگری و گفتگو، امکانِ پژوهشی تطبیقی را فراهم می‌آورند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانه‌ای بوده و مبتنی بر بررسی تطبیقی منابع دست اول در فلسفه هیدگر و دائویسم می-باشد. تعارف با روش فیلولوژیک به صورت استنتاجی بدست آمده است. مفاهیم مورد توجه در دو فلسفهکه در متونِ مربوطه مورد تفسیر و شرح قرار گرفته است به شیوه‌ی قیاسی، تاریخی مورد مقایسه قرار می‌گیرند، آنگاه به صورت تطبیقی مورد قیاس قرار گرفته اند. مستندات شارحان و تحلیل‌گران فلسفه‌ی هیدگر و حکمت دائویی برای تقویت نتایج تطبیقی مورد توجه قرار گرفته است.
وجوب و امکان در فارابی و مقایسه آن با ابن‌سینا
نویسنده:
فاطمه امین رعیا جزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در منطق خود وجوب و امکان را به عنوان جهات قضایا مطرح می سازد؛ و در فلسفه وی مقصود از امکان نوعی استعداد و قوّه است که برای خروج از حالت بالقوه به بالفعل نیاز به واجبی دارد که مسبوق به امکان نیست یعنی فعلیّت محض است.تمایز میان وجود و ماهیّت نزد ارسطو در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه متافیزیک او وارد نمی شود و در نتیجه در نظام هستی شناسی وی هیچگونه تأثیری ندارد.فارابی مانند ارسطو، وجوب و امکان را در منطق به عنوان جهات قضایا مطرح می سازد و برای آن‌ها معانی در نظر می گیرد.فارابی نخستین فیلسوف مسلمان است که تمایز میان وجود و ماهیّت را به حوزه متافیزیک وارد کرد، و در واقع وی مبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیّت است. فارابی نظریّه قوّه و فعل ( مادّه و صورت ) و ممکن و ضروری را از ارسطو اخذ نموده و آن را مبنای تقسیم موجود به واجب و ممکن قرارداد.ابن سینا نیز مانند فارابی و ارسطو، وجوب و امکان را در منطق به عنوان جهات قضایا مطرح می کند، با این تفاوت که اقسامی را برای وجوب و امکان بیان می کند که فارابی به آن اقسام نپرداخته بود.ابن سینا نظریه تقسیم موجود به واجب و ممکن برمبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیّت را از فارابی به ارث برده و آن را اساس نظام فلسفی خویش قرارداد، اگرچه مانند فارابی بحث جداگانه ای برای تمایز میان وجود و ماهیّت ارائه نداده است، چراکه آن را یک امر بدیهی می دانست و لذا هرگاه در مباحث خود به آن برمی خورد به اهمیّت آن تأکید می کرد.بنابراین واجب و ممکن، به معنای مصطلح در فلسفه اسلامی در فلسفه ارسطو سابقه نداشته است، و وی ممکن را موجود بالقوه می دانست؛ بنابراین واجب خالق نیست همانطور که ممکن نیز مخلوق به آن معنا که فارابی و ابن سینا مدنظر دارند، نمی باشد.
عالم خیال منفصل از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فتح‌اله فتحی قشلاق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه ملاصدرا اثبات عالم مثال است . این مسأله مورد انکار حکمای مشاء به ویژه ابن سینا بوده است . مرتبه عالی تر خیال عبارت است خیال منفصل . این مرتبه از خیال در تاریخ تفکر اسلامی ، به واسطه نحله اشراق و صدرایی و نیز تفکر عرفانی ابن عربی در برابر دیدگاه مشایی طرح گردید که خیال را جسمانی تبیین می کرد . شیخ اشراق با طرح ادله عقلی و با استناد به مکاشفات شهودی خود در صدد اثبات این عالم بوده است . عالم خیال در فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرد یکی از جهت هستی شناسی و دیگری از جهت معرفت شناسی . در فلسفه ملاصدرا عواالم وجود به عالم طبیعت ، عالم خیال و مثال منفصل و عالم عقل تقسیم می شود . عالم خیال منفصل ، حد واسط بین عالم عقل و طبیعت است که هر یک از این عوالم ناظر به یکی از مراتب حسی و عقلی نفس انسانی می باشد . صدرالمتألهین تمامی ارکان فلسفی خویش نظیر اصالت وجود ، تشکیک در وجود ، حرکت جوهری و امکان فقری را به استخدام گرفته است و بر اساس این اصول و مبانی فلسفی اش هستی امکانی را به نشأت سه گانه وجود ( مادی ، خیال منفصل ، عالم عقول ) تقسیم کرده و هریک از مراتب ادراک را متناظر با نشأت مذکور قرار می دهد . اهمیت فرآیند ادراک از نظر صدرا این است که ، ادراک نه تجدید و تقشیر صور علمیه است ( درمشاء ) و نه مشاهده و اشراق صور مذکور توسط نفس ( در اشراق ) ، بلکه این نفس است که در حرکت استکمالی خود متناسب با هر مرتبه وجودی به مرتبه ای از ادراک دست می یابد و با آن متحد می گردد .
خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مباحث وجود و نور
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که ملاصدرا آثار و فلسفه‌اش را موردِ مطالعه قرار داده و از آن تاثیر پذیرفته شیخ اشراق سهروردی است؛ ملاصدرا در خلالِ این مطالعه نوعِ خوانشِ خاصی از آرای شیخ اشراق ارائه می‌دهد که متناسب با ساختار، مبانی و آموزه‌های فلسفی خود ملاصدراست؛ وی پایه‌ای‌ترین آموزه‌ی شیخ اشراق را که نورمحوری است به وجود تفسیر می‌کند و در این زمینه معتقد است نور همان وجود است و در اقسام و احکام با وجود یکسان می‌باشد. در حالی که چندین دلیل از جمله تفاوت در اقسام، تفاوت در نحوه‌ی دلالتِ احکام، تفاوت در نحوه‌ی تشکیک، تفاوت در تقابل، تفاوت در ملاکِ امرِ اصیل و اعتباری و نیز اعتراف خودِ ملاصدرا در برخی مباحث به سعه‌ی وجود نسبت به نور ثابت می‌کند نور مورد نظر شیخ اشراق غیر از وجود است. از آن‌جا که از یکی بودنِ نور و وجود در نهایت یکی بودنِ حکمت اشراق و حکمت متعالیه لازم می‌آید نشان‌دادنِ تفاوتِ ساختاری حکمت اشراق و حکمت متعالیه نیز ادعای ملاصدرا در یکی دانستنِ نور و وجود را نقد خواهد کرد؛ در این‌مبحث نشان داده می‌شود: حکمت اشراق در چندین مورد از جمله شروعِ فلسفه با حکمتِ متعالیه تفاوت دارد؛ بنا به دلایلِ چندی شروعِ فلسفه‌ی اشراقی از نفس است و شروعِ حکمت متعالیه از عالم؛ شیخ اشراق از نظر در نفس یا «من» به درکِ حقیقتِ عینی نور و لفظ و تعبیرِ نور می‌رسد و آن‌را پایه‌ای برای طرحِ نظامِ نوری خود می‌سازد؛ اصولا پرداختن به بحثِ نفس در دو حکمت تفاوتِ بنیادین دارد زیرا شروعِ حکمت از نفس ویژگی منحصر به فرد حکمت اشراق است در حالی که ملاصدرا نفس را به عنوانِ مبحثی از مباحثِ حکمت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به عبارتی دیگر در راهِ طرح نظامِ نوری، نفس در حکمتِ اشراق کلید مباحث و در حکمتِ متعالیه از مباحثِ کلیدی است.یکی دانستنِ وجود با نور باعث و مبنایی می‌شود تا ملاصدرا قریب به اتفاق و بلکه همه‌ی آرای نوری شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند که ما در جایگاه خود به آن‌ها پرداخته‌ایم.
بررسی نظریه آگاهی موجودات از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پریسا آریان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضر در پی بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره‌ی آگاهی و وجود آن در موجودات است؛ لذا ابتدا تعریف و ماهیت آگاهی و سپس اثبات وجود آن در موجودات و در نهایت، مراتب مختلف آن مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. ملاصدرا آگاهی را از انواع علم و اولین مرتبه‌ی وصول آن به قوّه‌ی عاقله می‌داند. علم از نظر او مساوق با وجود است، فلذا همه‌ی موجودات جهان عالم و آگاه هستند، لیکن همان‌طور که وجود دارای مراتب مختلف است، آگاهی هم به تبع آن چنین است. ملاصدرا بنا بر اصل مساوقت وجود و علم، وجود آگاهی را در همه‌ی موجودات ثابت می‌کند و به تبع این مسأله همه‌ی موجودات جهان را دارای شوق و همه‌ی آنها را تسبیح‌گوی خداوند می‌داند. اثبات این مسأله در فلسفه‌ی او به روش برهانی و در کنار آن با بیان برخی شواهد قرآنی و عرفانی و نیز با تکیه بر مبانی تفکر او مانند اصالت وجود و مساوقت آن با حیات، فعلیّت و علم صورت می‌گیرد، هر چند در برخی موارد، این امر با توجه به تعریفی که از آگاهی ارائه می‌نماید، محلّ تأمّل است.واژگان کلیدی:ملاصدرا، آگاهی، وجود، مساوقت، علم، نفس، قوّه‌ی عاقله.
تحلیل منطقی برهان صدیقین علامه طباطبایی و بررسی انتقادی تقریرهای مختلف آن
نویسنده:
پیمان صفری، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله، برهان صدیقین علامه طباطبایی از منظری جدید بررسی شده است. در ابتدا مبانی فلسفی خاص ایشان در تقریر این برهان به وضوح بیان شده و پس از آن، چهار تقریر مختلف از برهان صدیقین ارائه شده است. در یک تقریر، با ابتنا بر مبنای واقعیت فی الجمله به تبیین برهان صدیقین علامه پرداخته ­ایم و در تقریر دیگر، مبتنی بر نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج و نیز واقعیت مطلق و مقید نزد علامه، برهان وی را به مثابه برهانی منطقاً محکم عرضه کرده ­ایم. همچنین برخی تقریرهای دیگر این برهان را بررسی و ارزیابی کرده ­ایم. نتیجه این تحقیق آن است که تقریر مبتنی بر واقعیت فی الجمله و علی الخصوص نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج، به دلیل توجه به مبانی فلسفی خاصّ علامه طباطبایی، موفّق و کارآمد بوده و سایر تقریرها، هم در بیان مقصود علامه طباطبایی و هم در طرح برهانی برای اثبات وجود خدا، نارسا هستند
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 112