جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 265
تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد مرادپور دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با وجود به اینکه موضوع تحقیق، تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدراست ولی بیان این نکته لازم است که اصل بدن مثالی از دیدگاه حکما و عرفا و متکلمان (مگر عده قلیلی از آنها) پذیرفته شده است ولی در نحوه وجود آن اختلاف دارند. از دیدگاه حکمت متعالیه و صدرالمتالهین بدن با تمام انحاء وجودی آن ظل نفس می‌باشد، به تبع آن بدن مثالی ظهور و نمود نفس است. از دیدگاه ملاصدرا بدن مثالی بدنی است مجرده از ماده ولی واجد بعضی از عوارض ماده است و بمراتب لطیف‌تر از بدن مادیست و میزان درک و شعور آن بسیار بالاست، بلکه عین درک و شعور است. ملاصدرا جسمانی بودن نشئه ثانی رابه صورت اعم و بدن مثالی را بصورت اخص با ارائه 7 اصل اساسی در آثار خود (که از جهت کمیت با هم اختلاف دارند) اثبات کرده است. اصل حرکت جوهری و اصل تجرد قوه خیال دو اصل اساسی و تاسیسی هستند که آخوند بواسطه آنها دیدگاه خود را تبیین کرده است. از بیان ایشان فهمیده می‌شود که حیثیت و اقتضاء بدن مثالی با عالم مثال یکی است. در ضمن برخی ازآیات و روایاتی که بدن مثال را تبیین می‌کند، بررسی شده. انتقاد و اشکال عده‌ای از حکما، مبنی بر روحانی بودن بدن مثالی و اخروی ملاصدرا آورده شده و جواب آنها هم ذکر شده، به این صورت که با توجه به اصولی که ملاصدرا در آثار خود تبیین کرده است، جسمانی بودن بدن مثالی و اخروی، نتیجه طبیعی آن اصول است و فهم درست آن انسان را به جسمانی بودن نشئه ثانی بصورت عمومی راهنمایی می‌کند.
تکوین و خلود نفس از دیدگاه ملاصدرا با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
اعظم جزینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا تکوّن نفس را براساس نظریه ای که به حرکت جوهری و تشکیک در وجود معروف است، توجیه و تبیین نموده است. محقق این رساله با بررسی آثار این حکیم فرزانه و مطالعه کتب فلسفی و کلامی و تفسیری وی که بعضاً برگرفته از آیات و روایات است به نتایجی رسیده است که نشان می دهد بسیاری از دیدگاههای این فیلسوف در این مسئله مستند قرآنی دارد؛ از جمله اینکه این حکیم، معتقد به بقاء نفس بوده و بیان می دارد، با مرگ و فنای بدن و فساد آن، نفس همچنان پایدار و جاودانه به حیات خویش ادامه می دهد. او به کمک نظریه حرکت جوهری هم :جسمانیه الحدوث" بودن نفس و هم "روحانیه البقاء" بودن آن را ثابت می نماید.مطابق دیدگاه ملاصدرا، خداوند نیز مبدأ تکوّن نفس انسان و مراحل پیدایش او را در آیات مختلفی بیان فرموده است، از جمله آیات شریفه: «خلقه من ترابٍ»، «من طینٍ» و «من صلصالٍ من حماٍ مسنونٍ» و در ادامه به کمک آیاتی دیگر، تجرد نفس و بقای آن را متذکر می گردد: «لایذوقون فیها الموت الّا الموته الاولی»، « یا ایّتها النفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه»، که ملاصدرا از این آیات و آیات دیگر به همراه ادله فلسفی، خلود نفس را هم نتیجه می گیرد.
طبیعت و مابعدالطبیعه در حکمت متعالیه
نویسنده:
ضیاء گل رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تحقیقنظام هستی شناسانه بنیانگذاران فلسفه یونان یعنی افلاطون و ارسطو تصویری هماهنگ و جامعی از طبیعت و مابعد الطبیعه ارائه نمی کند و همواره «تعامل ناقص» و «نا متوازنی» را میان این دو مرتبه از هستی به نمایش می گذارد. از این رو این پژوهش را سعی بر آن است که این نقایص را با اتکاء به آراء ملاصدرا مرتفع گرداند. این امر با عنایت به چند مطلب محوری محقق می گردد: یک، بازنمایی، توضیح و تحلیل هستی شناسی ملاصدرا. دو: ایجاد «تعامل متعادل» و «دو سویه» میان طبیعت و مابعدالطبیعه با توجه به آموزه های حکمت متعالیه. سه: رفع، ترمیم و بهسازی نقیصه نظامهای فلسفی مذکور با استمداد از تعالیم حکمت متعالیه و ارائه تبیین معقول و رضایت بخش از ارتباط وثیق بین طبیعت و مابعد الطبیعه. چهار: در این نوشتار «شش اصل» ابداعی برای تفسیر و توضیح نحوه ارتباط و پیوند طبیعت و مابعد الطبیعه طراحی شده است. برخی از دستاورد های پژوهش از این قرار است:1.
تبیین کثرت نزد فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از آغاز هستی و از چگونگی بر آمدن هستی های متعدد در هر نحله فکری اعم از الهی و مادی اندیشه بشر را به خود مشغول کرده است. در فلسفه اسلامی طبق قاعده الواحد و اصل سنخیت از واجب الوجود واحد باید موجودی واحد صادر شود، بدین ترتیب سوال از چگونگی بر آمدن کثرات از باری تعالی به دغدغه اصلی فیلسوفان تبدیل شد. در این میان فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی، با بهره گیری از اندیشه فلوطین و عقلانی کردن اندیشه وی بر اساس تمایز وجود از ماهیت، پاسخ این دغدغه را در نظریه فیض یافت. هفت قرن بعد صدرالمتالهین، با انقلاب اندیشه ای که مبتنی بر «نگرش وجودی» خاص وی بود، توانست به بسیاری از ابهامات فلسفه اسلامی پاسخ دهد و در برخی موارد هم پاسخ‌های جدیدی عرضه کند. ملاصدرا در باب صدور کثیر از واحد، همچون فارابی نظریه فیض را می پذیرد البته در چارچوب اصالت وجود و نیز بهره گیری از وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری و حتی وحدت شخصی وجود، که به تبیینی جدید از این نظریه می انجامد؛ روشی که توانست در حل بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی هم که به عقیده برخی لاینحل یا صعب می نمود، توفیق یابد و نقطه عطفی در روند تکامل فلسفه شود.
جایگاه مسئله اعاده معدوم در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
مهناز کهندانی تفرشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعات مهم در اندیشه­ اسلامی، بحث امتناع یا جواز اعاده­ معدوم است. حکمای اسلامی برخلاف برخی از متکلمان، بر محال بودن اعاده­ معدوم متفق­ اند. و مسأله اصلی در این مقاله آن است که به رغم اتفاق حکما بر امتناع اعاده، اختلاف مبنایی بین حکمت سینوی و حکمت صدرایی در تحلیل این موضوع چیست. در حل این مسأله باید متذکر شد که اساس و محور در بحث اعاده­ معدوم، موضوع تشخص و این همانی است که در فلسفه­ ابن­ سینا تحلیل مناسبی از آن ارائه نشده است؛ زیرا مدار تشخص ماهیت و عوارض ماهوی قلمداد شده است. به دلیل همین نقصان، در بحث اعاده­ معدوم نمی­ توان بنابر حکمت مشاء تفسیر مناسبی ارائه داد، همان­طور که شیخ ­الرئیس نتوانست تشخص موضوع در حرکت جوهری را تحلیل کند و به نفی آن رأی داد. در مقابل، با طرح اصالت وجود و محور قرار دادن آن در تشخص در فلسفه­ صدرایی معلوم می­ شود که به رغم تغییر کلی ماهیت، تشخص موجود سیال و متحرک حفظ می­ شود و در صورت قطع این پیوستگی وجودی، بازگشت ماهیت به معنای اعاده­ امر معدوم نیست. با توجه به ارتباط موضوع با بحث حرکت جوهری، و این­که انعدام تنها در جهان طبیعت و در جریان حرکت قابل تصور است، جایگاه مبحث اعاده­ معدوم، بایستی از قسمت کلیات مباحث وجود خارج شود و در ردیف سایر مباحث حرکت و در ادامه­ مبحث حرکت جوهری قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 56
تکامل نوعی انسان بر اساس نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس
نویسنده:
باقر گرگین؛ حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین و اثبات مبانیِ ویژه‌ی صدرالمتألهین شیرازی در حکمت متعالیه، بسیاری از مسائل گوناگون حکمت را دگرگون کرد و تعالی بخشید. از آن جمله نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس است که خود، بر اصولی چون اصالت وجود و حرکت جوهری استوار شده است. نحوه‌ی حدوث و حیات و استکمال نفس انسانی، بر اساس نظریه‌ی مذکور، مباحثی را درباره‌ی انسان به میان آورد که خاستگاه نوآوری‌هایی در نظام فلسفیِ ملاصدرا شد. تکامل جوهری که به دگرگونی نوعی منجر می‌شود، از آن دست است. نفس انسانی در فلسفه‌ی ملاصدرا با بهره‌گرفتن از اصولی چون اصالت وجود، حرکت جوهری و رابطه‌ی اتحادی خاصی که بین نفس و بدن، با تکیه بر نظریه‌ی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس برقرار می‌شود، در حرکتی ذاتی قرار می‌گیرد. بر همین اساس است که سخن از دگرگونی و تکامل نوعیِ انسان به ‌میان می‌آید. نظریه‌ی تکامل نوعی در تبیین مسأله‌ی تکامل انسان، در زندگی پس از مرگ و حل معضلات آن نقش بسزایی ایفا می‌کند. کوشش نگارنده در این پژوهش، معطوف به تبیین جایگاه نظریه‌ی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس در شکل‌گیری دیدگاه تازه‌ی ملاصدرا درباره‌ی ماهیت انسان و چگونگی تکامل اوست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
امکان سنجی تطبیق انسان شناسی صدرایی و انسان در فلسفه های اگزیستانس (با تأکید بر اندیشه های یاسپرس و سارتر)
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان عربی، معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفۀ صدرایی و فلسفه های اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینۀ انسان شناسی را به ذهن متبادر می کنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیق تر واژه های «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظۀ روش در فلسفۀ اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری می شود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل مفهوم، روش، غایت، مبانی و خاستگاه های این دو مشرب فلسفی سنجش خواهد شد. این در حالی است که خصیصۀ اصلی اگزیستانسیالیسم که انسان به عنوان محور و حتی غایت در آن مطرح شده، ارجاع به امور عینی با کاربست شیوۀ پدیدارشناسانه است که در واقع نوعی واکنش به فلسفه های انتزاعی به شمار می آید. در حالی که در انسان شناسی صدرایی، محوریت انسان به سمت غایت قرب الهی جهت گیری شده و در تبیین سازوکار فلسفی این انسان شناسی، شیوۀ انتزاعی مبتنی بر مبناگرایی و وزن دادن به داده های انتزاعی ذهن به عنوان پیش فرض پذیرفته شده است. در انسان شناسی عرفانی که ملاصدرا متأثر از آن بوده، انسان محور عالم است و عالم در خدمت اوست. اما با این تفاوت عمده با مکاتب اگزیستانس که محور بودن انسان و شأن و منزلت او، به واسطۀ ارتباط او با حق تعالی است.
صفحات :
از صفحه 429 تا 462
برون رفت استاد رفیعی قزوینی از مشکله رجعت در اندیشه صدرایی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، محمد احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق مبانی حکمت متعالیه، نفس انسانی بعد از حدوث در این عالم، بنابر استعدادی که دارد، آن به آن از فعلیتی خارج می شود و فعلیتی جدید می یابد و در این سیر به تجرد می رسد تا آنگاه که بدن را رها می کند و مسیر تکاملی خود را بدون بدن عنصری (دنیوی) ادامه می دهد. تلقی ابتدایی این است که طبق این مبانی، بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیا امری ناممکن است، و مهم ترین دلیل آن نیز قاعده امتناع تراجع است. اما وقتی در نظر آوریم که عموم مسلمانان، به ویژه شیعیان، بر اساس برخی آیات قرآن کریم و روایات معتقدند که تاکنون، در مواردی مردگان زنده شده اند و در دوره آخرالزمان نیز برخی زنده می شوند و رجعت می کنند، عویصه و مشکلی خاص در این باره ظاهر می شود، چرا که اعتقاد به رجعت یا احیای مردگان، به منزله بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیاست.بر این اساس، عموم فلاسفه و به ویژه صدرائیان باید به گونه ای رجعت و احیای مردگان را به صورت عقلانی تبیین کنند که به نفی قاعده امتناع تراجع نینجامد، زیرا ابطال تناسخ را بر مبنای همین قاعده پذیرفته اند. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، از معدود اندیشمندانی است که در این باره سخن گفته و ضمن پذیرش این قاعده، رجعت و بازگشت نفوس به بدن دنیوی را از مصادیق این قاعده نمی داند. او، با دست نکشیدن از مبانی صدرایی، تلاش کرده است تا از طریق قاعده «القسر لایدوم» و نیز «اثر وجودی لازم البروز خاص هر موجود»، تبیینی عقلانی از بازگشت برخی نفوس به زندگی دنیوی به دست دهد، و از رجعت مورد اعتقاد شیعه دفاع کند و تفاوت آن را با تناسخ توضیح دهد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
پیامدها و لوازم اخلاقیحرکت جوهری و حدوث جسمانی نفس
نویسنده:
محمد عباس زاده جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طبق مدعای حرکت جوهری، عالم طبیعت در حال تغییر و نو به نو شدن است به گونه‌ای که آن به آن، صورت جدیدی بر روی صور پیشین قرار می‌گیرد. طبق این نظریه، نفس انسان به جهت علقه‌ای که به عالم طبیعت دارد، نیز مشمول این حرکت و سیلان تدریجی است. حدوث جسمانی نفس، ایجاد نفس را از دل جسم و در نتیجه تحوّل آن می‌داند. در این رساله تأثیرات این دو نظریه در علم اخلاق مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته که روش آن کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی است. آسیب‌شناسی حرکت جوهری نفس و پاسخ به برخی انتقادات قابل طرح به این نظریه، از جمله اهداف آن محسوب می‌شود.غایت اخلاق، تأمین سعادت است، اما طرح حرکت جوهری در نفس، موجب می‌شود تا غایات نفس، متعدد و راه وصول به غایت برای هر فردی نیز عوض شود. از این روی، با تفاوت مطرح در سلوک مختلف نیل به غایات اخلاق، مطلق نبودن و نوعی نسبیّت در اخلاق مطرح خواهد شد. لذا نسبیّت‌گرایی اخلاقی به عنوانی چالشی در ذیل نظریه حرکت جوهری نفس در فصل چهارم مورد بحث و بررسی قرار گرفته و سعی شده است به کمک اصول و مباحث مطرح در مباحث پیشین، پاسخی برای سوال اصلی رساله ارائه شود. تکثرگرایی اخلاقی نیز چالش دیگری است که لازم است مورد توجه قرار گیرد.تفاوت مطرح بین نفوس در ذیل حرکت جوهری، تفاوت تشکیکی است که در سایه آن، ارتقا یا تنزّل درجه مراتب نفوس جایگاه پیدا می‌کنند. بر این مبنا ممکن است بتوان نوعی تشکیک در سعادت را طرح کرد، اما تشخیص‌های خوب یا بد و برداشت‌های احکام در هر مرتبه عمومیت و اطلاق دارد، لذا این نظریه، محملی برای نسبیّت‌گرایی اخلاقی فراهم نمی‌کند. ضمن اینکه نفوس صاحب مراتب برتر به جهت اشرافی که دارند می‌توانند احکام و حالات مراتب پایین‌تر را متناسب با آن مرتبه دریابند. حرکت جوهری نفس و حدوث جسمانی آن، پیامدهای ایجابی و لوازم تربیتی نیز دارد. اشتدادپذیری نفس، کمال‌گرایی بی‌نهایت و تجسّم و تجسّد اخلاق از جمله پیامدهای ایجابی این دو نظریه است و تأثیر افعال و رفتار در ملکات اخلاقی، نقش نیت در تکامل و رشد انسان، اثر معاش در معاد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن اخلاق و... را می‌توان از لوازم تربیتی حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس دانست.
پیامدهای فلسفی حرکت جوهری در مسایل نفس و تکامل آن
نویسنده:
فاطمه عابدینی، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین نظریه‌های فلسفی که تأثیر شگرف در برخی مسائل فلسفی بر جای نهاده است نظریه حرکت جوهری است. این نظریه، نظریه جامعی است که منظری جدید بر بسیاری از مسایل فلسفی می‌گشاید، از جمله این مسائل، مسئله حرکت نفس است که صدرا بر خلاف فلاسفه پیشین، آن را از نوع حرکت جوهری (ذاتی) دانست. حرکت جوهری نفس از آن روی مهم است که دارای نتایجی است که اکثر آن‌ها تبیین عقلانی مسائل قبر و قیامت است. آن چه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است استخراج نتایج مهم این حرکت از قبیل: جسمانیت نفس در ابتدای حدوث، اجتماع حدوث و ابدیت نفس، حل مشکل ثنویت نفس و بدن، تکون تدریجی نفس، اختلاف نوعی انسان‌ها به حسب باطن، اتحاد نفس با عقل فعال، مرگ طبیعی و حق بودن آن، محال بودن تناسخ، انواع تجرد برزخی و عقلانی نفس، بقای نفوس بعد از مرگ، معاد جسمانی، حشر، صراط و خلود کفار در عذاب است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
  • تعداد رکورد ها : 265